مسیر جاری :
نقش جدید زنان در جامعه پیشاصنعتی (قسمت اول)
از هم پاشیدن واحد خانواده فرایندی کند و ناموزون بود ولی اثرات آن بر زنان متعلق به طبقات بالاتر به سرعت بیشتری وارد آمد.
نقش جدید زنان در جامعه پیشاصنعتی (قسمت دوم)
کارفرمایان ترجیح می دادند که زنان و کودکان را استخدام کنند چرا که کار آنان ارزان تر بود و سر به راه تر محسوب می شدند و احتمال پیوستن آنان به اتحادیه های کارگری کمتر بود.
نظریه های طبقاتی جوامع پیشاصنعتی
مارکس نوع جامعه ای را که توصیف کرده ام فئودالی می نامد، زیرا این جامعه براساس ترتیبات مالکیت و تصاحب زمین بنا شده است.
طبقات و قدرت در جامعه پیشاصنعتی
در رأس سلسله مراتب طبقات ملاک، از شاه و اشراف گرفته تا پول داران و ارباب های محلی ای که بر یک ده کوچک خاص سلطه داشتند، قرار داشتند.
صنعتی شدن و دگرگونی اجتماعی
آنچه گذار از جوامع سنتی را به نوع جوامع مدرن سرمایه داری امروزی تکمیل کرد پیدایش صنعت کارخانه ای بود.
سرمایه داری نخست در کشورهای پروتستان
هزاران نفر از زنان و مردان عادی انجمن هایی تأسیس کردند، به اتحادیه های کارگری پیوستند، راهپیمایی کردند و دست به اعتصاب زدند و تظاهرات کردند و عریضه ها امضا کردند.
جداسازی جنسی و رشد فمینیسم
افکار عصر ویکتوریا دربارهی آداب جنسی نیز در جداسازی جنس ها نقش داشت کارکنان کارمندان دفتری زن و مرد گاهی مجبور بودند از درهای جداگانه ای استفاده کنند تا از برخورد کردن با یکدیگر اجتناب کنند.
جامعه صنعتی و رشد فمینیسم
در اوایل قرن بیستم کارگران با به دست آوردن حق رأی و حق داشتن نمایندگی کامل سیاسی، همراه با تشکیل حزب سیاسی اختصاصی برای پیشبرد منافع کارگران، به موفقیت های عمده ای نائل شدند.