مسیر جاری :
بابايي به روايت همسر شهيد (5)
عباس نمازش را بسيار با آرامش و خشوع مي خواند. در بعضي وقتها که فراغت بيشتري داشت آيه «ايّاک نَعبُدُ و ايّاک نَستَعينْ» را هفت بار با چشماني اشکبار تکرار مي کرد.
به ياد دارم از سن هشت سالگي روزه اش را...
بابايي به روايت همسر شهيد (4)
هميشه پدرم آرزو داشت، عباس پزشک و ترجيحاً دکتر داروساز شود. شايد اين بدان علّت بود که خودش کمک داروساز بود و چنين مي پنداشت که اگر عباس پزشکي بخواند، در آينده خواهد توانست با دريافت جواز داروخانه، در کنار...
بابايي به روايت همسر شهيد (3)
در حال عبور از خيابانِ منتهي به دبستان دهخدا بودم که زنگ مدرسه به صدا درآمد و عباس، که آن زمان در کلاس پنجم ابتدايي درس مي خواند، همراه با دانش آموزان از مدرسه خارج شد. او با ديدن من به طرفم آمد. پس از...
بابايي به روايت همسر شهيد (2)
تهران همان قدر که مسوليت هاي او بيشتر شد ، زماني هم مي توانستيم با هم باشيم کم تر شد. بچه ها ديگر به نبودن دو هفته ، يک ماه پدرشان عادت کرده بودند. مدرسه اي که بايد مي رفتم نزديکي هاي شاه عبدالعظيم بود...
بابايي به روايت همسر شهيد (1)
در کتاب قطور تاريخ فصل جديدي به نام انقلاب اسلامي و به نام انسان نوشته شده است . اين فصل از جنس بهار است ولي به رنگ سرخ نوشته شده است و خزاني به دنبال ندارد. اين فصل داستان تجديد عهد انسان در روزهاي پاياني...
خاطراتی درباره شهید عباس بابایی (6)
پايگاه هوايي اصفهان در نزديك كوير واقع شده و به همين خاطر داراي زمستانهاي سردي است. چند وقت بود كه سربازان به قسمت حفاظت پايگاه شكايت مي كردند كه منطقه «رَمپ» پروازي در معرض وزش بادهاي سرد كويري است و...
خاطراتی درباره شهید عباس بابایی (5)
آب آشاميدني پايگاه هشتم از طريق هدايت يك كانال از آب زاينده رود اصفهان به داخل درياچه اي كه در پايگاه واقع شده بود، تأمين مي شد. روش تصفيه بدين صورت بود كه با استفاده از پمپهاي فشار قوي، آب از داخل درياچه...
خاطراتی درباره شهید عباس بابایی (4)
به ياد دارم كه در اوايل فرماندهي شهيد بابايي در اصفهان، به علت خرابي منبع ها، آب آشاميدني پايگاه كم شده بود. او از من خواست تا به طور پيوسته با تانكر از درياچه و يا از شهر اصفهان به داخل پايگاه آب بياورم....
خاطراتی درباره شهید عباس بابایی (3)
در سيره پيامبر گرامي اكرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) آمده است كه آن حضرت «كم هزينه و بسيار بخشنده و ياري كننده» بودند. از ويژگيهاي آشكار عباس، سادگي و بي پيراگي او بود. مي خواهم بگويم كه عباس نيز واقعاً...
خاطراتی درباره شهید عباس بابایی (2)
براي گذراندن دوره خلباني در پايگاه «ريس» واقع در شهر «لاواك» از ايالت تگزاس آمريكا بوديم. فرهنگ غرب بر روي اكثريت دانشجويان اثر گذاشته بود. مدت زماني كه عباس در «ريس» حضور داشت با علاقه فراواني دوست يابي...