مسیر جاری :
شاهنامه به نثر فارسی
فردوسی طوسی کتاب یا کتبی به نثر فارسی بدست آورده بود مشتمل بر داستانهای ایرانیان یا تاریخ داستانی ایران، و از روی این کتاب یا کتب بود که شاهنامه را بنظم آورد. در این مقاله با یک مطلب عمده سر و کار داریم،...
فردوسی طوسی
که بود این فردوسی شاعر که شاهنامه را به نظم آورد؟ جواب این سؤال آسان نیست. حقیقت مطلب اینست که از احوال و سرگذشت شخص او مطلب حقیقی معتبر بسیار کم به دست ما رسیده، ولی در باب او مقدار زیادی قصّه و
شور و جوش قومی در شاهنامه
فردوسی چه کرده است؟ مشتی قصه و داستانِ اساطیری و حماسی مربوط به شاهان و گوان و پهلوانان ایران در افواه ساری و در بطون کتب اوستائی و پهلوی به اشارت یا به تفصیل مندرج بوده است. در عهد خسرو پرویز اینها را...
مقام زبان و ادبیّات در ملیّت
شاهنامهی فردوسی از برای مردم ایران از سه لحاظ مهمّ است: اوّل اینکه یکی از آثار هنری ادبی بسیار بزرگست و از طبع و قریحهی یکی از شعرای بزرگ قوم ایرانی زاده است و بر اثر همّت و پشتکار و فداکاری او و بیست...
داستانهای ایرانیان
برای آنکه با فردوسی و شعر او آشنا شویم به مقدماتی احتیاج داریم. قبل از همه باید بدانیم که ما ایرانیان گوئیا دوتاریخ مکتوب داریم که یکی را میتوان تاریخ واقعی نامید و دیگری را تاریخ اساطیری شمرد. توضیح...
بررسی تطبیقی خرد در «شاهنامه» و «الأدبالصغیر و الأدبالكبیر»
حكیمان ایران باستان به اندرزهای اخلاقی و مضامینی چون خوش اخلاقی، سیاست، زهد، دوستی و به خصوص خرد و خردورزی گرایش شدیدی داشتهاند. این اندرزها و مضامین از راه ترجمهی متون پهلوی به عربی به ادبیات عرب راه...
یادی از دانشمندی رنجدیده و ناکام
و آن روز که حسنک را بردار کردند، استادم بونصر روزه بنگشاد و سخت غمناک و اندیشهمند بود چنان که به هیچ وقت او را چنان ندیده بودم، و میگفت: چه امید ماند؟
یک روایت در پنج اثر
پس از آن که شیرویه با یاری گروهی از ایرانیان بر پدر میشورد و او را به زندان میافکند، خسروپرویز از زندان در ضمن پاسخ به اتهامات پسر، دربارهی ایران و مردم ایران بدو چنین سفارش میکند:
معنای تازهای از «آواز» در شاهنامه
معنی اصلی آواز در فارسی و پهلوی « صوت و صدا »ست و در فارسی از این معنی اصلی چند معنی دیگر نیز برآمده است، همچون « نعره، آواز خوش و نغمه، نام، شهرت و آوازه (نیک یا بد)، خبر و آگاهی، عقیده و رأی، دعویِ
نگاهی تازه به زندگینامهی فردوسی
دربارهی نام و نسب شاعر، جز کینهی او ابوالقاسم و تخلص او فردوسی، نمیتوان به قطعیت نظر داد. نام او را در مآخذ گوناگون و نیز در مقدمهی برخی از دستنویسهای شاهنامه منصور، حسن، احمد و محمد و نام پدرش را...