مسیر جاری :
آن وقت «نمي دانم کي؟»
گفتم، بشينم و برايت بنويسم... سلام، راستي هيچ تکراري، نوتر از سلام نيست. شايد اگر هنرمند بودم، از ذوق و تخيّلم کمک مي گرفتم و تو را بهتر توصيف مي کردم؛ امّا افسوس... که هيچ هنري ندارم و تازه، اگر هم داشتم،...
دوست دارم!
دوست دارم در فراق يوسف زهرا بميرم دوست دارم تا ز هجر حجت يکتا بميرم دوست دارم در فراق حجت محبوب يکتا همچون مجنون جگر خون از غم ليلا بميرم آرزو دارم زهجر حضرت مهدي موعود همچنان ديوانه آواره در صحرا بميرم
وصف تو چه گوييم يا مهدي
ای شب تیره به چاه نگهت زندانی ماه در پیش رُخت شهره به سرگردانی سروها محو تماشای قدت پنهانی ! شدهام عاشق تو ، گرچه خودت می دانی ! بهرهام نیست ز عشق تو بجز حیرانی طرح چشمم شده از دوری تو بارانی طاق ابروی...
تکیه بر کعبه
جمعه ها طبع من احساس تغزل دارد نا خود آگاه به سمت تو تمایل دارد بی تو چندی است که در کار زمین حیرانم مانده ام بی تو چرا باغچه مان گل دارد؟ شاید این باغچه ده قرن به استقبالت فرش گسترده و در دست گلایل دارد...
وقتی تو نیستی
قيصر امينپور نياز به معرفي ندارد؛ رفتارش، آمدنش و رفتنش شعر بود و هست. فقط به اين جملات مقام معظم رهبري بسنده ميكنم: «او (امينپور) و دوستانش نخستين رويشهاي زيبا و مبارك انقلاب در عرصههاي شعر بودند...
تولد نگاهي تازه به شعر «انتظار»
با نگاهي به اشعار فارسي در سدههاي مختلف در مييابيم كه رويكرد شاعران به مقوله انتظار، رويكردي رسمي و فرازميني بوده است. البته نمونههايي هم يافت ميشود كه شاعران دست به تجربههاي تازه زدهاند و كمي فضاي...
تصویر انسان کامل و امام مهدی (عج) در دیوان اشعار امام خمینی
از نظر عرفان، انسان کامل غایت آفرینش است; یعنی، اگر انسان کامل نبود، جهان آفریده نمی شد. در حدیثی قدسی نیز آمده است: لولاک لما خلقت الافلاک (اگر تو نبودی افلاک را نمی آفریدم) با اینکه این حدیث شریف در...
چرا کلبه ی احزان به گلستان نرسیده است
بگو حافظ دلخسته ز شیراز بیاید بنویسد که چرا یوسف گم گشته به کنعان نرسید است چرا کلبه ی احزان به گلستان نرسید است دل عشق ترک خورد گل زخم نمک خورد
زمین مرد ، زمین مرد خداوند گواه است دلم چشم به راه است...
شعر و درد دل با امام زمان
گفتم که از فراغت عمريست بي قرارم گفت از فـــراق ياران من نيز بي قرارم گفتم به جز شما من فرياد رس ندارم گفتا به غير شيعه من نيز کس ندارم گفتم که ياوررانت مظلوم هر ديــارند گفتا مرا ببينند مظلــــــــــوم...
تنها به احترام شما...
چشمم كنار پنجره ها ايستاده است گويا در انتظار شما ايستاده است من آن غريبه ام كه بدون تو سالهاست همچون مترسكي همه جا ايستاده است يا آن درخت كهنه كه در بارش تبر
هي زخم خورده و سر پا ايستاده است نه، من ستاره...