مسیر جاری :
عقل و عشق در بیان مثنوی
مولانا باطل السحر و حلالِ مشاکلِ ذهنی و شخصیتی را چنگ زدن به عروةالوثقای عشق الهی میداند. فقط عشق حقیقی است که دهان وسوسه را میبندد. مرغابی، روحی است که بتواند در دریای اسرار غیب شنا کند و آن اسرار را...
بینش شهودی عالیترین مرتبهی شناخت
اگر انسان، مورد عنایت حق قرار گیرد، حواس او قدرت و نفوذی مییابد که شاهشناس میشود و شاه حقیقت را در هر لباسی میشناسد. مولانا برای بسط این موضوع حکایت حضور سلطان محمود با ظاهری ناشناس در میان دزدان را...
مست معرفت حق
اگر کسی مست معرفت حق و از نور باطن، نورانی باشد، هنگام سخن گفتن، نور آگاهی و معرفت باطنی، بازگوی آن سخن میشود و سخنش در شنونده اثر میکند. شیخ نورانی سخنش با نور همراه است و آن نور، او را از اقامهی دلیل...
مثنوی و قسمت پنهانی و درونی وجود ما
بیشک عقول و دلها به عالم بالا تعلق دارند و در حجاب جسم مستورند و با نور آن عالم زندگی میکنند. مولانا همانگونه که در مثنوی به کرات اشاره کرده است، عقل و روح و دل را غیر مادی و از عالم نور میداند؛ حتی...
تجدید عهد با پیمان ازلی
ما در گذرگاه دنیا برای رسیدن به عالم معنا و صحرای بیکران و بیچون حقیقت، در محکمهی قاضیِ دادگر جمع شدهایم، تا دعوی «الست» و بلی گفتنم ثابت گردد و معلوم شود که آیا ما بر طریق توحید ره میپوییم. ما در...
حضور حضرت حق در هستی و انسان
شاه وجود (خداوند متعال) همیشه به طور نهانی همراه آنان بود، ولی او را آشکارا نمیدیدند. حضور حق تعالی در وجود انسان و جهان را میتوان به عقل تشبیه کرد که هرچند عقل در جسم تو موجود است و بر وجود تو سیطره...
عنایات و الطاف حضرت حق در بیان مثنوی
آن حالت جذبهای که با ارشاد و هدایت تو به من دست داد، مانند سیلی بود که جسم مرا گرفت و تا ساحل دریای بخشایش الهی برد. من به هوای آن که از آبِ سیل بنوشم به سوی آن رفتم، اما به جای آن، دریا را دیدم و پیمانه...
نزدیکتر از من به من
توای انسان! حلقهای از زنجیره خلق مدام و تبدل امثال هستی، تو در جهان کهنه پدیده تازهای از آفرینشی. این پدیدهی تازه، مخلوقی است که میتواند امانت اسرار حق را بر دوش کشد. تو در مثَل مانند شاهزادهای هستی...
انسان عاشق محبوب حضرت حق
انسانهای عاشقِ خدا کسانی هستند که هنگام نزول بلا نیز به سوی حق میروند و بر قهر او هم چون لطفش مینگرند. چنین کسانی محبوب و مقبول درگاه احدیّتند؛ چنان که حضرت موسی به واسطهی داشتن چنین خصلتی، محبوب
حکمت و هدفمندی آفرینش در مثنوی
مولانا حکمت آفرینش را با مثالهای ساده و محسوس بیان میکند. آفرینش برای آن است که از طریق آفریدگان، آفریننده را بشناسیم؛ همان طور که نقاشی، کوزهگری، کاسهگری، خطاطی و کارهای دستی و هنری هر یک، جز خود...