مسیر جاری :
دگراندیشان و احکام جزایی اسلام
امروزه، دگراندیشان برای شانه خالی کردن از عمل به اسلام و احکام مترقّی و تابناک آن، از راه های مختلفی دست به القاء شبهه و انحراف افکار، بویژه افکار نسل جوان، می زنند. از جمله برخی از نویسندگان در مقالات...
کارآمدی قوانین اسلام در جوامع پیچیده و مدرن
اسلام در عصر ظهور خود با جوامعی نه چندان پیچیده مواجه بود، اما امروزه که جوامع بسیار گسترده و پیچیده شکل گرفته است و هزاران ارتباط رو به افزایش اجتماعی که قبلاً نبوده بوجود آمده؛ آیا باز می توان اسلام...
مشروعیت قانون گذاریِ غیر خدا
اگر قانون گذاری اصالتاً حق خداوند است، در مواردی که خدا قانون وضع نکرده است ولی جامعه نیاز به قانون دارد چه باید کرد؟ آیا اگر دیگران نیز وضع قانون کنند، باید نتیجه گرفت که ما «دو» مرجع قانونگذار داریم؟...
گستره وضع قانون در اسلام؛ حداقلی یا حداکثری؟
درباره ی گستره ی وضع قانون و کمیّت آن دیدگاههای متفاوتی مطرح است که اختلاف آنها ناشی از نوع تلّقی آنها از انسان و هدف قانونگذاری است.
برخورد قهرآمیز پیامبران با موانع هدایت
پس از آن که خداوند توسط فرستادگانش مردم را به حق هدایت کرد و راه حق را از باطل بازشناساند، تا آنان با شناخت و معرفت صحیح و البته با انتخاب آزادانه خود راه هدایت را برگزینند؛ گروهی مستکبر و منفعت طلب که...
طرح سؤال و شبهه یا توطئه و براندازی؟!
اسلام دین منطق و متکی بر استدلال و برهان است و در هر شرایطی از مسلمانان و علماء می خواهد که با کمال متانت، بردباری، سعه ی صدر و با استفاده از منطق قوی و با تکیه بر براهین عقلی و الهی به شبهات و سؤالات...
به کارگیری قوه قهریه در استقرار و استمرار حکومت الهی
آیا پیامبران برای دعوت مردم به سوی خدا و استقرار نظام الهی از قوّه ی قهریه استفاده می کردند؟ پس از استقرار نظام الهی وضع به چه صورت بود؟
وجوب اطاعت از ولیّ فقیه و حق حاکمیت انسان بر سرنوشت خویش
برخی این شبهه را مطرح کرده اند که اگر دین بخواهد در امور سیاسی و اجتماعی انسان دخالت کند و مردم را ملزم کند که رفتار خاصی داشته باشند و یا از کسی اطاعت کنند، این با آزادی انسان منافات دارد و انسان موجودی...
مخالفت با ولایت فقیه، مستلزم شرک به خدا؟
بر اساس مضمون پاره ای از روایات -از جمله مقبوله ی عمربن حنظله- اگر کسی از فرمان و حکم ولیّ فقیه سرپیچی کند مشرک است. در مقبوله ی عمربن حنظله آمده است:
بررسی اوصاف ماهوی نظم اجتماعیِ پساانقلابی در ایران
جامعهی انسانی ـدر معنای عام آنـ اگرچه وجود اعتباری دارد، اما به سبب انتساب به عاملیتهای انسانی و در اثر هویتمندی آنها، بالعرض دارای «هویت»[1] (شخصیت) است. در مقام فهم و تحلیل «تحولات» و «واقعیتها»ی