مسیر جاری :
آخرین شعر
تو با سرایش یک شعر، در من متولد شدی. و با دومین شعرت، در من رسوخ کردی.
و با سومینِ آن در من زیستی.
دیدار
و کودکان تازه بالغ شعرم با یک سبد شقایق قرمز و کوله باری از انتظار برای دیدن مثنویِ نگاهت به ایستگاه ترن آمدیم تا سحرگاه زرفام ورودت را در پگاهی گلگون
آتشى در چمن
الهى! نفرت از ما ده، به نوعى اهل دنیا را که ره ندهد کسى در دل، غبار کینه ى ما را عطا کن مشرب افتادگى، پیش دُرستانم تو کز هموارى افکندى به پاى کوه، صحرا را
نگردیدیم نرم از آسیاى گردش گردون
تابش وحى
شب وادى امشب شب تشنه اى ست شب اینسان نبوده ست، این تشنه کیست؟ شب امشب بهارست، بیدارى است شب از جانِ من تا خدا جارى است شبى از دلِ لاله سرشار تر و از جانِ خورشید بیدارتر
در جست وجوى شعر نوى شیعى
دهه ى چهل براى شعر نو دهه اى مبارک و زایاست؛ جریان شعر نو هنوز در ابتداى راه است و چونان رودخانه اى جوشان و خروشان در مسیر حرکت خود، بستر خود را نیز مى یابد و
آینه های کوتاه
این شعرهاى کوتاه که گاه با حاشیه هایى منشور همراه شده اند، با تأکید بر تصویرها در ساختارى موجز شکل گرفته اند، با ته مایه اى از حسرت سال هاى گمشده و طعم تند غربت و
اعجاز درد
من آن شبم که ز بخت سیه سحر نشدم به روى مهر جهان تاب دیده ور نشدم چو برق، قافله ى نور از کرانه گذشت دریغ و درد! منِ خفته باخبر نشدم شگفت بین که دَم گرم کیمیاکارى
مرثیه عبدالله بن الحسن علیه السلام
گلشن توحید را فصل شهادت مى رسد لاله آزاد مردى را طراوت مى رسد اى عموى مهربانم بوى بابا مى دهى از تماشاى تو کامم را حلاوت مى رسد غم مخور گر سائل روى تو شد شمشیرها کودک ایثار با دست سخاوت مى رسد
شاعران در ستیز با شعر!
شاعران به نکوهش هر کس و هر چه زبان گشوده اند ؛ از جمله خود شعر! این شعر ستیزى گونه اى "شعر ضد شعر" را پدید آورده که نمونه آن در ادبیات فارسى کم نیست.شاعران شعر ستیز ،
با حسین به نماز می ایستم
گزیده ای از شعر احمد مطر شاعر معاصر عراقی در حال و هوای خیزش بزرگ ملت های عرب، سروده شده است.