دفاع مقدس جلوه اي از عاشورا
نويسنده:دكتر محمد رضا سنگري
انسان نيازمند حجت برهان و بهانه شكني است . توجيه گري بهانه آوري و يافتن گريز گاه از حق كوشش هماره انسان است آن گاه كه در اسارت نفس و كشش ها و كشمكش هاي پست و فرومايه دنيوي فرو مي غلتد. همه پيامبران آمده اند تا فرصت « بهانه » را از انسان بگيرند تا هيچ كس نگويد : نمي دانستم كسي نگويد : چراغي نداشتم . خداوند در هدف بعثت انبيا مي فرمايد :« لئلا يكون للناس علي الله حجه بعد الرسل »
« تا براي مردم پس از (فرستادن ) پيامبران در مقابل خدا (بهانه و) حجتي نباشد . » (سوره نسا آيه 165 )
كربلا حجت بالغه است براي همه آناني كه نتوانستن يا نمي شود را فرياد مي زنند اتمام حجت است . كربلا از نظرگاه سني « حجت » است و تقريبا هر كس در كربلا مي تواند الگوي سني خود را بيابد نوجوانان قاسم عبدالله بن الحسن و عمرو بن جناده را جوانان و ميانسالان علي اكبر عباس عبدالله و جعفر را پيران حبيب عابس و مسلم بن عوسجه را زنان زينب (س ) رباب و ام وهب را و حتي كودكان اصغر و سكينه را. كربلا از اين جهت نيز در جنگ هاي تاريخ اسلام يك استثنا است ...
كربلا سرزمين بي بهانگي است تشنگي بهانه نجنگيدن و تنهايي دليل گريز تسليم و ذلت پذيري نيست . اگر بداني زن و فرزند نيز از قساوت و بي رحمي دشمن مصون نمي مانند و اسارت و رنج در انتظار نشسته است نمي توان صحنه را رها كرد و مسئوليت را ناديده گرفت . كربلانشان داد كه داغديدگي و اسارت نيز سلب مسئوليت نمي كند. در زنجير هم بايد خروشيد. در تنهايي بايد فرياد زد و در همه گاه و همه حال نبايد « راه » را رها كرد و نيمه تمام گذاشت . امتداد خون پيام است و اكمال شهادت پيام گزاري روشنگري رسواسازي ستمگر و نشان دادن چهره مظلوم حقيقت است .
در هشت سال دفاع مقدس و پس از آن اين جلوه حجت نمايي عاشورايي در جبهه پشت جبهه و در اسارت كاملا پيدا است . خانواده هاي عاشورا شناس حتي پس از شهادت فرزند فرزند ديگر را به جبهه مي فرستند درست همچون ابوالفضل العباس كه سه برادرش عبدالله جعفر و عثمان را يكي بعد از ديگري به ميدان فرستاد.
خانواده ها كودكان شيرخوار خود را كه در حملات موشك و توپ و بمباران به شهادت مي رسند اصغر مي بينند آوارگي را به جان مي خرند پير و جوان به جبهه مي آيند حتي زنان گاه در صحنه نبرد حضور دارند و به شهادت مي رسند و اسيران ـ آزادگان عزيز ـ در بند پيام مي دهند رسوا مي كنند و صبورانه شكنجه و درد و غربت را تحمل مي كنند...
كربلا پايان بخش سردرگمي و بلاتكليفي است . تكليف همه پس از كربلا معلوم است . هر كس در هر كجا در هر موقعيت و در شرايطي باشد از كربلا ناگزير است . اگر بپذيريم كه كربلا هر روز در ما اتفاق مي افتد. (كل ارض كربلا و كل يوم عاشورا) و هر روز حسين خوبي ها و پاكي ها به كربلاي قلب ما ميآيد و يزيدگناه و زشتي در مقابلش صف آرايي مي كند بايد از خودمان بپرسيم : چند بار رها از بهانه و توجيه اين حسين را لبيك گفته ايم .
منبع: روزنامه جمهوری اسلامی
« تا براي مردم پس از (فرستادن ) پيامبران در مقابل خدا (بهانه و) حجتي نباشد . » (سوره نسا آيه 165 )
كربلا حجت بالغه است براي همه آناني كه نتوانستن يا نمي شود را فرياد مي زنند اتمام حجت است . كربلا از نظرگاه سني « حجت » است و تقريبا هر كس در كربلا مي تواند الگوي سني خود را بيابد نوجوانان قاسم عبدالله بن الحسن و عمرو بن جناده را جوانان و ميانسالان علي اكبر عباس عبدالله و جعفر را پيران حبيب عابس و مسلم بن عوسجه را زنان زينب (س ) رباب و ام وهب را و حتي كودكان اصغر و سكينه را. كربلا از اين جهت نيز در جنگ هاي تاريخ اسلام يك استثنا است ...
كربلا سرزمين بي بهانگي است تشنگي بهانه نجنگيدن و تنهايي دليل گريز تسليم و ذلت پذيري نيست . اگر بداني زن و فرزند نيز از قساوت و بي رحمي دشمن مصون نمي مانند و اسارت و رنج در انتظار نشسته است نمي توان صحنه را رها كرد و مسئوليت را ناديده گرفت . كربلانشان داد كه داغديدگي و اسارت نيز سلب مسئوليت نمي كند. در زنجير هم بايد خروشيد. در تنهايي بايد فرياد زد و در همه گاه و همه حال نبايد « راه » را رها كرد و نيمه تمام گذاشت . امتداد خون پيام است و اكمال شهادت پيام گزاري روشنگري رسواسازي ستمگر و نشان دادن چهره مظلوم حقيقت است .
در هشت سال دفاع مقدس و پس از آن اين جلوه حجت نمايي عاشورايي در جبهه پشت جبهه و در اسارت كاملا پيدا است . خانواده هاي عاشورا شناس حتي پس از شهادت فرزند فرزند ديگر را به جبهه مي فرستند درست همچون ابوالفضل العباس كه سه برادرش عبدالله جعفر و عثمان را يكي بعد از ديگري به ميدان فرستاد.
خانواده ها كودكان شيرخوار خود را كه در حملات موشك و توپ و بمباران به شهادت مي رسند اصغر مي بينند آوارگي را به جان مي خرند پير و جوان به جبهه مي آيند حتي زنان گاه در صحنه نبرد حضور دارند و به شهادت مي رسند و اسيران ـ آزادگان عزيز ـ در بند پيام مي دهند رسوا مي كنند و صبورانه شكنجه و درد و غربت را تحمل مي كنند...
كربلا پايان بخش سردرگمي و بلاتكليفي است . تكليف همه پس از كربلا معلوم است . هر كس در هر كجا در هر موقعيت و در شرايطي باشد از كربلا ناگزير است . اگر بپذيريم كه كربلا هر روز در ما اتفاق مي افتد. (كل ارض كربلا و كل يوم عاشورا) و هر روز حسين خوبي ها و پاكي ها به كربلاي قلب ما ميآيد و يزيدگناه و زشتي در مقابلش صف آرايي مي كند بايد از خودمان بپرسيم : چند بار رها از بهانه و توجيه اين حسين را لبيك گفته ايم .
منبع: روزنامه جمهوری اسلامی