از فیلمنامه نویسی بيشتر بدانيم

سنگ بناي برنامه يا فيلم، سوژه است. برنامه، چه داستاني باشد چه مستند، ناگزير از داشتن سوژه است. سوژه همان موضوع فيلمنامه است كه كليه فعاليت‌هاي مربوط به تهيه و ساخت برنامه را دور خود متمركز مي‌كند. وجود سوژه‌ها و داستان‌هاي جذاب و گيرا منشا پيدايش آثار ارزشمند مي‌شود. فيلمنامه، نقشه يا راهنمايي تهيه و ساخت فيلم است.
دوشنبه، 19 اسفند 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
از فیلمنامه نویسی بيشتر بدانيم
از فیلمنامه نویسی بيشتر بدانيم
از فیلمنامه نویسی بيشتر بدانيم

سنگ بناي برنامه يا فيلم، سوژه است. برنامه، چه داستاني باشد چه مستند، ناگزير از داشتن سوژه است. سوژه همان موضوع فيلمنامه است كه كليه فعاليت‌هاي مربوط به تهيه و ساخت برنامه را دور خود متمركز مي‌كند. وجود سوژه‌ها و داستان‌هاي جذاب و گيرا منشا پيدايش آثار ارزشمند مي‌شود. فيلمنامه، نقشه يا راهنمايي تهيه و ساخت فيلم است.
فيلمساز با آگاهي و بينش، عوامل خود را براساس فيلمنامه منظم و از پيش آماده شده، مهيا مي‌كند و سپس به كمك فيلمنامه نماهاي خود را فيلمبرداري و بقيه مراحل را طي مي‌كند.
فيلمسازان معمولا داستان‌هايي را به عنوان سوژه انتخاب مي‌كنند كه به نوعي، متناسب با احساس، انديشه، ذوق و سليقه آنان باشد.
نكاتي درباره فيلمنامه‌نويسي
1 - فيلمنامه يا سناريو نقشه اصلي و نخستين مرحله از مراحل ساختن فيلم است، از اين رو، فيلمنامه بايد به گونه‌اي نوشته شده باشد كه بتوان با خواندن آن، فيلم تمام شده را در ذهن مجسم كرد. از اين جهت مي‌توان آن را با نقشه ساختمان يا طرح اتومبيل برابر دانست.
2 - در فيلمنامه، ديالوگ‌ها (گفتگو)‌ بايد بسيار مختصر نوشته شده باشند.
3 - فيلمنامه بايد واضح نوشته شود و از اصطلاحات فني خالي باشد يا حداقل نبايد در مراحل اوليه قبل از فيلمبرداري از جزئيات زوايا، حركت دوربين يا اصطلاحات مشكل انباشته شده باشد.
4 - فيلمنامه بايد از پندها و اشارات مستقيم كه از زبان شخصيت‌هاي داستان بيان مي‌شود، خودداري كند. پيام و رمز داستان بايد در خود فيلم باشد و اين تماشاگر است كه بايد با ذهن فعالش به آنها دست يابد.
5 - فيلمنامه‌نويس بايد تنها با استفاده از تصويرسازي‌هاي خود، توضيحات، تخيلات و تفكرات را به ذهن تماشاگر القا كند. فيلمنامه جاي توصيف نيست، جاي تصوير است.
6 - در هر فيلم، بايد هدف سازنده آگاه اين باشد كه فيلمي كه مي‌سازد، جامعه را قدمي به سمت جلو راهنمايي كند.
فيلم‌هاي خنثي يا داستان‌هاي كهنه و نخ‌نما شده اين قابليت را ندارند و از ارزش كار هنري برخوردار نيستند.
اصطلاحات رايج در فيلمنامه‌نويسي
سكانس (فصل): قسمتي از فيلم كه خود به خود جزئي كامل است و معمولا با روشن‌شدن تدريجي (فيد‌اين) تصوير شروع و به تاريكي تدريجي (فيداوت) ختم مي‌شود. اگر خواسته باشيم فيلم را به داستان بلند (رمان) تشبيه كنيم، نما معادل جمله، صحنه معادل بند (پاراگراف) و سكانس معادل فصل در كتاب خواهد بود.
صحنه: صحنه كوچك‌ترين واحد كامل فيلم است. يك سلسله‌ نما كه در يك محل مي‌گذرد و تشكيل يك واقعه را مي‌دهد صحنه است.
نما: مقدار تصويري است كه دوربين فيلمبرداري، بدون قطع از يك صحنه مي‌گيرد. نما كوچك‌ترين واحد ساختمان فيلم است كه بر حسب دور يا نزديك بودن دوربين فيلمبرداري به موضوع تقسيم مي‌شود. هر فيلم از نماهاي مختلف تشكيل مي‌شود.
پلان سكانس: يك فصل از فيلم كه به صورت يك نماي طولاني بدون قطع باشد.
ميزانسن: اصطلاحي فرانسوي است كه در اصل تئاتري است و اجر و تحقق و نمايشنامه را معنا مي‌دهد. در سينما، ميزانسن يعني قسمتي از فيلمسازي كه روي صحنه انجام مي‌گيرد، مثل بازي هنرپيشه‌ها، انتخاب مكان، حركت دوربين و... .
سناريوي مصور شده: يك سلسله نقاشي پشت سر هم با چند سطر نوشته زير هر تصوير كه قصه يا سناريوي فيلم را بيان كند. سناريوي مصور شده تقريبا هميشه در ساخت فيلم‌هاي نقاشي متحرك معمول است، اما بعضي از كارگردان‌ها از آن در ساختن فيلم‌هاي زنده و عادي نيز به صورت راهنماي فيلمبرداري براي مشخص كردن محل دوربين، تعيين نوع‌نما، حركات دوربين، كاردبندي و نظاير آن استفاده مي‌كنن

منبع: جام جم




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.