قيام عليه استعمار و استبداد
16 فروردين ماه 1299 شمسي سرآغاز قيام قهرماني ديگر از سرزمين آذربايجان است، خياباني از سلاله پاكبازان قهرمان و در صف پويندگان راه انبياء آغازگر قيام خونيني گشت كه كاخ استبداد حاكم را به لرزه درآورد.
شيخ محمد خياباني روحاني آگاه و متعهدي بود كه در برابر سلطه استعمار و استبداد بر ملت ايران، نتوانست ساكت و صامت بنشيند و هم چنان به تعليم و تعلم در كنج حجرهها و حوزههاي علميه بپردازد.
شيخ محمد خياباني هميشه در كنار مبارزان قهرمان ايراني بود و دلاورانه براي حفظ استقرار مشروطيت مبارزه ميكرد وي به عضويت انجمن ايالتي آذربايجان درآمد و براي آن كه مشروطيت تازه به دنيا آمده از بين نرود به مبارزه پرداخت و به زودي از رهبران اصلي قيام دموكراتهاي آذربايجان شد و بر عليه نيروهاي امپرياليستي زمانش بخصوص تزاري روسيه و دولت انگليسي وارد مبارزه شد.
خياباني ميديد كه از يكسو حكومتي به نام حكومت مشروطه بر سر كار آمده و به مردم گفته ميشود كه قيام خونين آنان ثمر داده و ثمره آن همين مجلس و انتخابات است ولي از طرف ديگر پايههاي اين مشروطيت چندان سست است كه با گوشه چشم محمد علي شاه فرو ميريزد و وضع مجلس ملي چنان است كه با اشاره توپ لياخوفها در هم كوبيده ميشود. استبداد صغير با قيام دوباره سرداران ملي و تودههاي مردم به پايان ميرسد اما دوباره سلطاني به جاي سلطاني بر سر كار ميآيد.
از سوي ديگر با بهرهگيري از ضعف دولت و آشفتگي مملكت و تاخت و تاز فئودالها و خانها و صفآرايي رجال سياسي دربار در برابر هم، استعمار خونخوار بريتانيا تا محرمانهترين جلسات مخفي حكومت نفوذ كرده و دربار و هيئت حاكمه را چون نگيني در انگشت خويش دارد.
سلطه استعمار انگليس بر حيات سياسي و اقتصادي مملكت، تنظيم قراردادهاي مكرر به وسيله رجال سياسي امثال وثوق الدولهها، برباد رفتن نتايج قيام و انقلاب مشروطيت، بيعرضگي كامل و بازيچه بودن احمد شاه، حاكميت بيچون و چراي خانها و غارت بيرحمانه كشاورزان و محرومان همه و همه از عواملي بود كه خياباني را به قيام آشكار خونين واداشت.
شيخ محمد خياباني طي نطقها و خطابههاي فراوان از مفاهيم آزادي، دمكراسي و عدالت سخن ميگفت: و از جملات مشهور او است كه: ملتي كه از مرگ نميترسد هرگز نميميرد؟ و هم چنين هنگامي كه وي به دوره دوم مجلس راه يافت از تريبون مجلس سعي كرد تا خواستهاي مردم را اعلام و عليه دخالتهاي استعمارگرانه امپرياليستهاي انگليس و روس مبارزه كند.
خياباني از رهبران جنبش انقلابي آذربايجان به شمار ميرفت و به خصوص با نطقها و سخنرانيهايش كه هميشه براي مصالح مردم ايراد ميكرد و هم چنين در تهييج و آمادگي آنها آزادي ايران به خوبي انجام داد وظيفه خود را در اين مقطع زماني جهت مبارزه بسيار مؤثر بود براي هدفش، مردم ميهنش و آزادي ايران به خوبي انجام داد و سخنرانيهاي خياباني و آن چه درباره قيام آن روزهاي تبريز گفته است چنان سرشار از احساس و لبريز از شجاعت و شهامت است كه گاه اين ترديد را پيش ميآورد كه گويا اين سخنرانيها در روزهاي قيام تبريز به مناسبت چهلم قم و در طول انقلاب اخير صورت گرفته است.
شيخ محمد خياباني از مبارزه عملي و مسلحانه بر ضد رژيم نيز غافل نگشت. وي هنگامي كه نماينده مجلس بود با اولتيماتوم روسها به ايران مواجه شد كه اخصار شديدالحني بود مبني بر اخراج شوستر ولكوفر از ايران و اطلاع كامل و اجازه دولت روس جهت استخدام هر مستشاري در ايران و پرداخت هزينه آمد و رفت و لشكركشي روس به رشت و انزلي، شيخ محمد خياباني همراه با ديگر انقلابيون ايران عليه اين اولتيماتوم وارد مبارزه گشته و در ميتينگي كه به همين مناسبت در سبزهميدان تهران به مدت يك ساعت و نيم تشكيل شد سخنراني كرد و هنگام اختتام متينگ پليسها برحسب دستور وزارت امور خارجه براي دستگيري خياباني و ديگر همرزمانش به ميدان آمدند كه اثري از آنها بدست نياوردند.
«روز 16 فروردين 1299 يك روز تاريخساز محسوب ميگردد. اين روز قيام خياباني و مردم قهرمان آذربايجان است، در اين روز كه آزاديخواهان به مقابله با نيروي جبار حاكمه برآمدند، عنوان روز اول قيام خياباني ناميده ميشود و پس از آن هر روز اين جنبش وسيعتر شد و تا آنجا پيش رفتند كه پس از آن كه اكثر موسسات و سازمانهاي دولتي را به تصرف درآوردند و با بالا گرفتن احساسات ضدانگليسي پادگان انگليسي تبريز شهر را تخليه و عقبنشيني كرده و هيئتي به نام هيئت اجتماعي تشكيل شد.
حكومت مركزي دچار ترس و وحشت شد و دست به تلاش وسيعتري زد و بر آن بود كه اين قيام، سرپيچي از قانون و دولت مركزي به شمار ميرود. استعمار انگليس نيز كه از قيام خياباني و امثال او وحشت داشت با تمام قوا نيروهاي نظامي و دولتي و جاسوسانش را براي دستگيري و سركوب خياباني بسيج كرد و سرانجام طي يك هجوم و سركوب و محاصره، با وجود مبارزه شجاعانه اين انقلابيون، سرتاسر تبريز به دست قلدران دولتي و قزاقهاي حكومت افتاد و شيخ محمد خياباني دستگير و از آنجا كه اين مردان مذهبي هميشه باعث رعب و وحشت و نفرت و كينه ظالمان هستند به طرز فجيعي در شهريور 1299 به شهادت رسيد و اين همان سالهايي بود كه انگلستان در تدارك كودتاي رضاخاني و روي كارآوردن يك پادو قلدر و سركوبگو بود.
متاسفانه بايد گفت عيب بزرگ قيام آزاديخواهان در آن سالها اين بود كه ارتباط فكري، تجربي و يا تشكيلاتي با يكديگر نداشتند و چنين شد كه قيام ميرزا كوچك خان در حصار جنگل، و قيام كلنل محمد تقي خان پسيان در خراسان و خياباني در تبريز به شكست انجاميد.
سالروز قيام بزرگ مرد ايران و اسلام، روحاني مبارز و متعهد، شيخ محمد تقي خياباني را گرامي ميداريم.
منبع: پیام انقلاب شماره پنجم فروردین ۵۹
/س
شيخ محمد خياباني روحاني آگاه و متعهدي بود كه در برابر سلطه استعمار و استبداد بر ملت ايران، نتوانست ساكت و صامت بنشيند و هم چنان به تعليم و تعلم در كنج حجرهها و حوزههاي علميه بپردازد.
شيخ محمد خياباني هميشه در كنار مبارزان قهرمان ايراني بود و دلاورانه براي حفظ استقرار مشروطيت مبارزه ميكرد وي به عضويت انجمن ايالتي آذربايجان درآمد و براي آن كه مشروطيت تازه به دنيا آمده از بين نرود به مبارزه پرداخت و به زودي از رهبران اصلي قيام دموكراتهاي آذربايجان شد و بر عليه نيروهاي امپرياليستي زمانش بخصوص تزاري روسيه و دولت انگليسي وارد مبارزه شد.
خياباني ميديد كه از يكسو حكومتي به نام حكومت مشروطه بر سر كار آمده و به مردم گفته ميشود كه قيام خونين آنان ثمر داده و ثمره آن همين مجلس و انتخابات است ولي از طرف ديگر پايههاي اين مشروطيت چندان سست است كه با گوشه چشم محمد علي شاه فرو ميريزد و وضع مجلس ملي چنان است كه با اشاره توپ لياخوفها در هم كوبيده ميشود. استبداد صغير با قيام دوباره سرداران ملي و تودههاي مردم به پايان ميرسد اما دوباره سلطاني به جاي سلطاني بر سر كار ميآيد.
از سوي ديگر با بهرهگيري از ضعف دولت و آشفتگي مملكت و تاخت و تاز فئودالها و خانها و صفآرايي رجال سياسي دربار در برابر هم، استعمار خونخوار بريتانيا تا محرمانهترين جلسات مخفي حكومت نفوذ كرده و دربار و هيئت حاكمه را چون نگيني در انگشت خويش دارد.
سلطه استعمار انگليس بر حيات سياسي و اقتصادي مملكت، تنظيم قراردادهاي مكرر به وسيله رجال سياسي امثال وثوق الدولهها، برباد رفتن نتايج قيام و انقلاب مشروطيت، بيعرضگي كامل و بازيچه بودن احمد شاه، حاكميت بيچون و چراي خانها و غارت بيرحمانه كشاورزان و محرومان همه و همه از عواملي بود كه خياباني را به قيام آشكار خونين واداشت.
شيخ محمد خياباني طي نطقها و خطابههاي فراوان از مفاهيم آزادي، دمكراسي و عدالت سخن ميگفت: و از جملات مشهور او است كه: ملتي كه از مرگ نميترسد هرگز نميميرد؟ و هم چنين هنگامي كه وي به دوره دوم مجلس راه يافت از تريبون مجلس سعي كرد تا خواستهاي مردم را اعلام و عليه دخالتهاي استعمارگرانه امپرياليستهاي انگليس و روس مبارزه كند.
خياباني از رهبران جنبش انقلابي آذربايجان به شمار ميرفت و به خصوص با نطقها و سخنرانيهايش كه هميشه براي مصالح مردم ايراد ميكرد و هم چنين در تهييج و آمادگي آنها آزادي ايران به خوبي انجام داد وظيفه خود را در اين مقطع زماني جهت مبارزه بسيار مؤثر بود براي هدفش، مردم ميهنش و آزادي ايران به خوبي انجام داد و سخنرانيهاي خياباني و آن چه درباره قيام آن روزهاي تبريز گفته است چنان سرشار از احساس و لبريز از شجاعت و شهامت است كه گاه اين ترديد را پيش ميآورد كه گويا اين سخنرانيها در روزهاي قيام تبريز به مناسبت چهلم قم و در طول انقلاب اخير صورت گرفته است.
شيخ محمد خياباني از مبارزه عملي و مسلحانه بر ضد رژيم نيز غافل نگشت. وي هنگامي كه نماينده مجلس بود با اولتيماتوم روسها به ايران مواجه شد كه اخصار شديدالحني بود مبني بر اخراج شوستر ولكوفر از ايران و اطلاع كامل و اجازه دولت روس جهت استخدام هر مستشاري در ايران و پرداخت هزينه آمد و رفت و لشكركشي روس به رشت و انزلي، شيخ محمد خياباني همراه با ديگر انقلابيون ايران عليه اين اولتيماتوم وارد مبارزه گشته و در ميتينگي كه به همين مناسبت در سبزهميدان تهران به مدت يك ساعت و نيم تشكيل شد سخنراني كرد و هنگام اختتام متينگ پليسها برحسب دستور وزارت امور خارجه براي دستگيري خياباني و ديگر همرزمانش به ميدان آمدند كه اثري از آنها بدست نياوردند.
«روز 16 فروردين 1299 يك روز تاريخساز محسوب ميگردد. اين روز قيام خياباني و مردم قهرمان آذربايجان است، در اين روز كه آزاديخواهان به مقابله با نيروي جبار حاكمه برآمدند، عنوان روز اول قيام خياباني ناميده ميشود و پس از آن هر روز اين جنبش وسيعتر شد و تا آنجا پيش رفتند كه پس از آن كه اكثر موسسات و سازمانهاي دولتي را به تصرف درآوردند و با بالا گرفتن احساسات ضدانگليسي پادگان انگليسي تبريز شهر را تخليه و عقبنشيني كرده و هيئتي به نام هيئت اجتماعي تشكيل شد.
حكومت مركزي دچار ترس و وحشت شد و دست به تلاش وسيعتري زد و بر آن بود كه اين قيام، سرپيچي از قانون و دولت مركزي به شمار ميرود. استعمار انگليس نيز كه از قيام خياباني و امثال او وحشت داشت با تمام قوا نيروهاي نظامي و دولتي و جاسوسانش را براي دستگيري و سركوب خياباني بسيج كرد و سرانجام طي يك هجوم و سركوب و محاصره، با وجود مبارزه شجاعانه اين انقلابيون، سرتاسر تبريز به دست قلدران دولتي و قزاقهاي حكومت افتاد و شيخ محمد خياباني دستگير و از آنجا كه اين مردان مذهبي هميشه باعث رعب و وحشت و نفرت و كينه ظالمان هستند به طرز فجيعي در شهريور 1299 به شهادت رسيد و اين همان سالهايي بود كه انگلستان در تدارك كودتاي رضاخاني و روي كارآوردن يك پادو قلدر و سركوبگو بود.
متاسفانه بايد گفت عيب بزرگ قيام آزاديخواهان در آن سالها اين بود كه ارتباط فكري، تجربي و يا تشكيلاتي با يكديگر نداشتند و چنين شد كه قيام ميرزا كوچك خان در حصار جنگل، و قيام كلنل محمد تقي خان پسيان در خراسان و خياباني در تبريز به شكست انجاميد.
سالروز قيام بزرگ مرد ايران و اسلام، روحاني مبارز و متعهد، شيخ محمد تقي خياباني را گرامي ميداريم.
منبع: پیام انقلاب شماره پنجم فروردین ۵۹
/س