فقه و صنعت جهان گردي (1)

جهان گردي و مسافرت به سرزمين ها و مکان هاي تاريخي و ديدن جلوه ها و جاذبه هاي طبيعي، به هر منظور، پيشينه اي بسيار طولاني دارد و نمي توان براي آن سر آغازي تاريخي در نظر گرفت.
سه‌شنبه، 25 آذر 1393
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
فقه و صنعت جهان گردي (1)
فقه و صنعت جهان گردي (1)

 

نويسنده: علي اکبر کلانتري




 

جهان گردي و مسافرت به سرزمين ها و مکان هاي تاريخي و ديدن جلوه ها و جاذبه هاي طبيعي، به هر منظور، پيشينه اي بسيار طولاني دارد و نمي توان براي آن سر آغازي تاريخي در نظر گرفت.
ولي آغاز پيدايش جهان گردي و توريسم، به عنوان صنعتي درآمدزا و اشتغال آفرين را بايد در چند سده ي اخير جست.
در منابعِ استنباط و متونِ فقهي پيشينيان نيز، نص و عبارتي ناظر به جهان گردي به عنوان يک صنعت و به گونه اي که امروزه مطرح است، يافت نمي شود.
آن چه در کتاب و سنت در پيوند با اين موضوع ديده مي شود، تنها ناظر به اصل جهان گردي و آثار و فايده هاي معنوي و گاهي فوايد مادّي آن است؛ از اين روي بايد « صنعت جهان گردي از منظر فقه » را از مباحث نو و مسائل مستحدثه فقه دانست و احکام و فروع آن را به کمک منابع و مصادر فقهي مورد بررسي قرار داد.
در اين زمينه اموري بايسته ي تحقيق است که مهم ترين آنها عبارتند از:
* جهان گردي در کتاب و سنت.
* مشروع بودن صنعت جهان گردي.
* شرايط درستي قراردادهايي که با جهان گردان و گردش گران بسته مي شود.
* واجب بودن فراهم کردن امنيت جاني و مالي براي جهان گردان.
* بايستگي مراعات ارزش هاي اسلامي از سوي جهان گردان در انظار عمومي.
* نبايدهاي جهان گردان غير مسلان در دارالاسلام.
* تعهدات شرعي و اخلاقي شهروندان مسلمان نسبت به جهان گردان.
اين نوشتار، به بررسي امور ياد شده مي پردازد.
آن چه بيش از هر چيز، ضرورت و اهميّت پرداختن به اين موضوع را مي نماياند، يکي بعد فرهنگي و ديگري جهت اقتصادي آن است.
جنبه ي فرهنگي آن اين است که: از باب مثال، مشاهده ي بي واسطه ي حقايق کشوري مانند ايران که در دو دهه ي اخير مورد هجوم گسترده و بمباران بي امان تبليغات استکبار و جبهه ي کفر بوده، سهم بسزايي در خنثي سازي اين تبليغات و زدودن آثار سوء آن دارد و اين امر، سبب ارائه ي چهره ي حقيقي جمهوري اسلامي به ديگر ملت ها مي شود. سخنان برخي از خارجيان که دست اندرکار امر جهان گردي هستند، گوياي اين واقعيت است. يکي از مديران شرکت هاي جهان گردي بلژيک، پس از ديداري از ايران، گفته است:
متأسفانه به دليل تبليغات مغرضانه ي رسانه هاي غربي، مردم جهان، به ويژه مردم بلژيک، تصوير مبهمي از ايران در ذهن دارند. آنان هرگاه نام ايران را مي شنوند ناخودآگاه « خشونت »، « جنگ » و حتي « عمليات تروريستي » برايشان تداعي مي شود. در صورتي که ما در اين سفر متوجه شديم، امنيت ايران از همه ي کشورها بيشتر است و مردم ايران از مهربان ترين مردم جهان هستند. (1)
مسئول شرکت « نول فانتيه » در فرانسه در ملاقاتي با رايزن فرهنگي جمهوري اسلامي ايران، در اين باره، گفته است:
متأسفانه در مطبوعات فرانسوي، تصوير نادرستي از ايران، ارائه مي شود، آنها چهره ي حقيقي ايران را به مردم نشان نمي دهند و اين امر روي مسئله ي جهان گردي، تأثير زيادي مي گذارد. من مي دانم ايران کشور خوبي است و مکان هاي ديدني بسياري دارد؛ اما متأسفانه اين نوع تبليغات نيز وجود دارد و مشکل آفرين نيز هست، همان طور که دوستان مي گفتند، مسئله تبليغات، بسيار مهم است، پس با تبليغ زياد، بايد چهره ي خوب ايران را مطرح کرد. (2)
از بعد اقتصادي نيز، توجّه به اين امر لازم است که امروزه، جهان گردي در دنيا، به عنوان صنعتي بسيار درآمدزا و اشتغال آفرين، مطرح است، به گونه اي که برخي آن را هم پايه ي صنعت نفت، بلکه از برخي جهات، مهم تر از صنعت نفت مي دانند. صدور نفت وگاز، به ويژه با وضعيت کنوني بازار آن، به معناي از دست دادن سرمايه هاي طبيعي است، بي آنکه چيزي جايگزين آن شود، ولي صنعت جهان گردي، نه تنها اين نتيجه را در پي ندارد، بلکه موجب شناساندن اسلام و تشيع، به ملت هايي مي شود که درکي صحيح و درست از مکتب و ارزش هاي اصيل ديني و ملّي ما ندارند.

جهان گردي در کتاب و سنت

الف) جهان گردي در بررسي قرآني

مي توان تعبير قرآني جهان گردي و توريسم را « سير في الارض » دانست که در آيات فراواني مورد اهتمام و تأکيد قرار گرفته است.
در اين کتاب آسماني، نه تنها سياحت و جهان گردي، به سبب آثار و فايده هاي فراوان آن، امري مشروع و مباح شمرده شده، بلکه ترک آن، دست کم، براي گروهي از انسان ها، مورد سرزنش و توبيخ قرار گرفته است.
در يک بررسي کلي، مي توان آيات در پيوند با اين موضوع را در سه دسته، مورد مطالعه، قرار داد:
1. آياتي که ترک جهان گردي را سرزنش مي کنند.
البته خطاب همه، يا بيشتر اين گونه آيات، کافران و ستيزه گران با حق است، مانند آيه:
( أَ وَ لَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَيَنْظُرُوا کَيْفَ کَانَ عَاقِبَةُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ کَانُوا أَشَدَّ مِنْهُمْ قُوَّةً ) ؛ (3)
آيا در زمين، گردش نمي کنند تا بنگرند به چگونگي سرانجام کساني که پيش از ايشان زندگي مي کردند و از ايشان نيرومندتر بودند.
اين تعبير، يا مانند آن، در سوره ي يوسف، آيه ي 109، روم، آيه ي 9، غافر، آيه 21 و 82 و محمد (صلي الله عليه و آله و سلم) آيه ي 10، نيز آمده است.
و مانند آيه:
( أَ فَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَتَکُونَ لَهُمْ قُلُوبٌ يَعْقِلُونَ بِهَا ) (4)
که سير و سياحت را سبب تعقل و انديشه و بالا رفتن سطح آگاهي و بينش انسان دانسته، يعني همان عنصري که بي ترديد، سنگ بنا و شالوده ي رشد و توسعه ي زندگي انسان در ابعاد گوناگون فرهنگي، سياسي، اقتصادي و... است؛ زيرا روشن است که يک جامعه ي بسته و بي خبر از ديگر ملت ها، در هيچ زمينه اي رشد شايسته و بايسته ندارد و از تجربه ها و دست آوردهاي علمي و فکري و اجتماعي ديگران محروم است.
به حسب ظاهر، فعل « تکون » در اين آيه، از افعال تامّه و در بردارنده ي معناي حصول و تحقق است و بر اين اساس، بايد آيه را صريح در اين معنا دانست که « سير در زمين » و جهان گردي موجب رشد و شکوفايي فکري و پرورش انديشه ها و تقويت جنبه ي عقلايي انسان، مي شود.
2. آياتي که به اين کار فرمان مي دهند:
( قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِکُمْ سُنَنٌ فَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُروا کَيْفَ کَانَ عَاقِبَةُ الْمُکَذِّبِينَ ‌)؛ (5)
پيش از شما، سنت هايي وجود داشت [ در ميان مردم قوانين و نواميسي حاکم بود ] پس در زمين گردش نماييد و سرانجام کار تکذيب کنندگان [ حق ] را بنگريد.
ممکن است با عنايت به عبارت ( فَانْظُروا کَيْفَ کَانَ عَاقِبَةُ الْمُکَذِّبِينَ ) در ذيل آيه، گفته شود اين فرمان تنها متوجه کافران و تکذيب کنندگان حق است و از آن، مطلوب بودنِ جهان گردي، براي همه ي مردم، حتي مسلمانان و اهل ايمان، استفاده نمي شود. ولي با نگاهي دوباره به تعبيرهاي آيه و نيز آيه ي بعد روشن مي شود، خطاب در اين آيه، نسبت به همه ي مردم که در زمان وحي مي توانستند، مخاطب اين آيه باشند، گسترش دارد.
آيه ي بعد مي گويد:
( هذَا بَيَانٌ لِلنَّاسِ وَ هُدًى وَ مَوْعِظَةٌ لِلْمُتَّقِينَ ‌)
در آيه ي ديگري مي خوانيم:
( وَ أَمْطَرْنَا عَلَيْهِمْ مَطَراً فَانْظُرْ کَيْفَ کَانَ عَاقِبَةُ الْمُجْرِمِينَ‌ ‌)؛ (6)
اي پيامبر [ به مردم ] بگو: در زمين گردش کنيد و به سرانجام کار مجرمان بنگريد.
در اين گونه آيات، هدف از سير و جهان گردي را پند و عبرت گيري از گذشتگان اعلام کرده است، ولي در برخي آيات، به هدفي فراتر از اين بر مي خوريم و آن انديشه و مطالعه در عالم خلقت و آگاهي يافتن از چگونگي آفرينش و شگفتي هاي آن است، همان چيزي که امروزه، هدف دسته اي از جهان گردان، محسوب مي شود.
مانند آيه ي:
( قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا کَيْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ )؛ (7)
- اي پيامبر به مردم- بگو: در زمين سير و گردش نماييد و بنگريد چگونه خداوند، آفرينش را به وجود آورده.
3. آياتي که به سياحت و جهان گردي شماري از انسان هاي برگزيده و الهي، اشاره مي کند، مانند آيات 82 تا 98 سوره کهف که به سير و سياحت ذوالقرنين، مي پردازد. داستان اين شخصيت بزرگ الهي که بايد او را « قهرمان جهان گردي » ناميد، با آيه ي ( وَ يَسْأَلُونَکَ عَنْ ذِي الْقَرْنَيْنِ قُلْ سَأَتْلُو عَلَيْکُمْ مِنْهُ ذِکْراً ) آغاز مي شود.
اين که ذوالقرنين کيست و جهان گردي او در کجا و چگونه انجام گرفته است، مورد اختلاف و گفت وگوي فراوان مفسران و دانشمندان است.
مرحوم علامه ي طباطبايي، در ذيل اين آيات، پيرامون ذوالقرنين و سدّ او، اقوال و آراي زير را نقل مي کند:
1. اوشين هوانگ، يکي از پادشاهان چين است که ديوار طولاني ميانه چين و مغولستان را بنا نهاد، تا جلوي يورش مغول را به چين بگيرد. طول اين ديوار، سه هزار کيلومتر و عرض آن، نه متر و ارتفاعش، پانزده متر است، که همه با سنگ چيده شده است.
2. او يکي از ملوک آشور بوده، يعني سرزميني که در حوالي قرن هفتم پيش از ميلاد، مورد هجوم اقوام سيت قرار گرفته است.
3. او فريدون بن اثفيان بن جمشيد، پادشاهي عادل و مطيع خداوند، پنجمين پادشاه پيشدادي ايران زمين است.
4. او اسکندر مقدوني مشهور است.
5. او مردي عرب بوده که در اشعار عرب نامش بسيار آمده و اسم اصلي اش صعب بن ذي موائد بوده است و پادشاهي از ملوک حمير است.
علامه پس از نقد و بررسي همه ي اين اقوال و مردود دانستن آنها، اين قول را قوي و استوار مي داند که ذوالقرنين همان کورش، يکي از پادشاهان هخامنشي در فارس است که 539 - 560 پيش از ميلاد مي زيسته و همو بوده که امپراطوري ايران را تأسيس و ميانه ي دو مملکت فارس و ماد، جمع کرد و بابل را فتح و به يهود اجازه ي مراجعت از بابل به اورشليم داد و در بناي هيکل کمک فراوان کرده، مصر را تسخير، آن گاه به سوي يونان حرکت نموده بر مردم آن جا نيز مسلط شد. به طرف مغرب رهسپار گرديده، آن گاه رو به سوي مشرق نهاده، تا آخرين نقطه ي مشرق پيش رفت. (8)
به هر حال، در اين که هدف ذوالقرنين از جهان گردي و سياحت چه بوده، در اين آيات اشاره اي نشده است، ولي بر اساس روايتي از امام صادق (عليه السّلام)، در يکي از سفرهاي دريايي ذوالقرنين، يکي از همراهانش درباره ي سفر او پرسيد، او پاسخ داد:
اريد ان أنظر الي ملک ربّي في البحر کما رأيته في البرّ؛ (9)
بنابراين، بايد هدف يا يکي از هدف هاي ذوالقرنين از جهان گردي را نظر و مطالعه در جهان آفرينش و پديده هاي آن دانست.

ب) سياحت و جهان گردي از نگاه روايات

در برخي از روايات، مشقت بار بودن سفر و سختي هاي آن گوشزد شده است، از باب نمونه در روايتي مي خوانيم:
السفر قطعة من العذاب و إذا قضي أحدکم سفره، فليسرع الإياب إلي اهله؛ (10)
سفر، قطعه اي از عذاب است، هرگاه کسي از شما، مسافرت خود را تمام کرد، در برگشتن به سوي اهل خود، شتاب ورزد.
با اين حال، در رواياتي ديگر، مسافرت مورد تشويق قرار گرفته و فوايد معنوي و مادي آن يادآوري شده است، از جمله در حديث نبوي آمده است:
سافروا تصحّوا، سافروا تغنموا؛ (11)
مسافرت کنيد تا سلامتي و عافيت يابيد. مسافرت کنيد تا بهره مند شويد.
در حديثي ديگر از پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) آمده است:
سافرو و تصحّوا و تُرزقوا؛ (12)
مسافرت کنيد تا سلامتي و روزي پيدا کنيد.
البته روشن است که نبايد « مسافرت » را معادل « جهان گردي » دانست؛ زيرا جهان گردي، بيشتر، بلکه شايد هميشه، در مسافرت هاي برون مرزي و ديدار از ديگر کشورها، به کار برده مي شود و حال آن که مسافرت، به رفت و برگشت هاي کوتاه مدت و کم مسافت، مانند رفتن از شهري به شهر ديگر، نيز اطلاق مي گردد، از اين روي، نسبت ميان اين دو عنوان، عموم و خصوص مطلق است.
به هر حال، مي توان اين گونه روايات را در فهم مطلوب بودن سفر جهان گردي، دست کم به عنوان تأييد کننده، مورد توجّه قرار داد و به آنها انس گرفت.
ممکن است گفته شود بسياري از جهان گردي ها، تنها براي تفريح و تنزه انجام مي شود و مطلوب دانستن چنين سياحت هايي از ديد شريعت، مشکل به نظر مي رسد. رواياتي در باب نماز مسافر، که نماز شخص مسافرت کننده به منظور صيد را تمام اعلام مي کند نيز مي تواند تأييد کننده ي اين سخن باشد.
ولي بايد در رد اين سخن گفت: گردش تفريحي و تنزه، از جمله امور عقلايي است که نمي توان منکر فايده هاي روحي و رواني آن شد و مي توان دو حديث نبوي ياد شده را نيز ناظر به همين فايده ها دانست.
افزون بر اين نکته، روايتي از امام صادق (عليه السّلام) نيز که سندي صحيح دارد به خوبي بر اباحه، بلکه شايستگي سفر به منظور تنزه و هواخوري، دلالت دارد. سند و متن اين روايت چنين است:
محمد بن يعقوب عن علي بن ابراهيم، عن أبيه و عن أبي علي الأشعري، عن محمد بن عبدالجبّار جميعاً، عن صفوان بن يحيي، عن عمروبن حريث، قال: دخلت علي أبي عبدالله (عليه السّلام)، و هو في منزل أخيه عبدالله بن محمد، فقلت: ما حوّلک إلي هذا المنزل؟ فقال: طلب النزهة؛
عمرو بن حريث مي گويد: بر امام صادق (عليه السّلام) که در منزل برادرش عبدالله بن محمد به سر مي برد وارد شدم، به او عرض کردم: چه انگيزه اي شما را به اين منزل آورده؟ حضرت فرمود: طلب تنزه و تفريح.
برقي نيز اين روايت را در کتاب محاسن، نقل نموده است. (13)
در صحيحه ي ابراهيم ابن ابي محمود نيز آمده است:
عن الرضا (عليه السّلام) قال: لقد خرجت إلي نزهة لنا و نسي الغلمان الملح فذبحوا لنا شاة؛ (14)
به سوي تفرج گاهي که براي ما بود، خارج شدم، در حالي که خدمتگزاران، نمک را فراموش کرده بودند و در آن جا گوسفندي براي ما کشتند.
حتي تعبير « نزهة لنا » مي رساند آن حضرت تفرج گاهي ويژه، جهت تنزه داشته اند. روايت زير را نيز مرحوم مجلسي از کتاب محاسن نقل نموده است:
عن عمروبن أبي المقدام، عن أبي عبدالله (عليه السّلام) قال: في حکمة آل داود (عليه السّلام)، إنّ علي العاقل أن لايکون ظاعناً إلا في تزوّد لمعاد، أو مرمة لمعاش، او طلب لذّة في غير محرم؛ (15)
امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در حکمت آل داود (عليه السّلام) آمده که بر شخص عاقل است که کوچ نکند و بار سفر نبندد، مگر براي اندوختن توشه ي آخرت، يا ترميم نمودن وضع معاش، يا لذت جويي در غير حرام.
روايات باب نماز مسافر نيز ناظر به مسافرهايي است که به منظور لهو و لعب، به صيد مي روند. چنانچه روايت زير از زراره به خوبي گوياي اين نکته است:
عن أبي جعفر (عليه السّلام) قال: سألته عمّن يخرج من أهله بالصقورة و البزاة والکلاب يتنزّه الليلتين و الثلاثة، هل يقصّر من صلاته أم لايقصّر؟ قال: إنّما خرج في لهو لايقصّر؛ (16)
از حضرت در مورد حکم قصر و تمام نماز شخصي سؤال شد که به منظور دو سه شب تنزّه و تفريح همراه با باز و سگ شکاري، مسافرت مي کند.
حضرت در پاسخ فرمود: « اين شخص براي لهو بيرون رفته، از اين روي، نبايد نماز را شکسته بخواند ».
پاره اي ديگر از روايات به شرح و بسط جهان گردي ذوالقرنين مي پردازند که از آنها به گونه ي تلويحي، مطلوب بودن اين کار دانسته مي شود. از باب نمونه، ضمن روايت مفصلي که اصبغ بن نباته، از اميرالمؤمنين (عليه السّلام) نقل مي کند، آمده است:
... أوحي الله إليه أن سر في ناحية غرب الأرض و شرقها و قد طويت لک البلاد، و ذللت لک العباد، وأرهبتهم منک... ؛ (17)
... خدا به ذوالقرنين وحي کرد و به او دستور داد: در غرب و شرق زمين به سياحت بپردازد [ و خداوند به او وحي کرد ] سرزمين ها را به تصرف تو درآوردم و بندگان را مقهور و مرهوب تو ساختم.
بر حسب برخي ديگر از روايات، امام عصر (عليه السّلام) نيز همانند ذوالقرنين به سياحت و جهان گردي مي پردازد و شرق و غرب زمين را در مي نوردد.
جابر بن عبدالله انصاري از پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم)، نقل مي کند:
... إنّ الله عزّ وجلّ مکّن له في الأرض، و أتاه من کلّ شيء سبباً، و بلغ المشرق و المغرب، و ان الله تبارک و تعالي سيجري بسنّته في القائم من ولدي، ويبلغه شرق الأرض و غربها حتي لايبقي سهل، ولاموضع من سهل، و لاجبل وطئه ذوالقرنين إلاّ وطئه، و يظهر الله له کنوز الارض و معادنها، و ينصره بالرّعب، و يملأ الارض به عدلاً وقسطا کما ملئت جوراً و ظلماً؛ (18)
خداوند عزو جل در زمين به ذوالقرنين، قدرت و حکومت داد و اسباب هر چيزي را در اختيارش نهاد. او، به مشرق و مغرب زمين رسيد و خداوند تبارک و تعالي به زودي قائم را، که از فرزندان من است، بر سنت او، جاري خواهد کرد و او را به خاور و باختر زمين مي رساند، بدان سان که هر دشت و کوهي را که ذوالقرنين زير پا گذاشته، او نيز زير پا خواهد گذاشت. و خداوند، گنج ها و معدن هاي زمين را براي او نمايان خواهد ساخت و او را با انداختن رعب در دل دشمنان، ياري خواهد کرد و به دست او زمين را پس از اين که از ظلم و ستم پر شده است، پر از عدل و قسط خواهد کرد.

حکم شرعي گونه هاي جهان گردي

حکم بسياري از کارها، در حالت طبيعي و موقعيت عادي، اباحه و روا بودن است، ولي ممکن است همين کارها به خاطر رخداد برخي امور عارضي و موقعيت هاي غيرطبيعي، حکم ديگري مانند واجب و حرام بودن، پيدا کنند.
بر اين اساس مي توان براي جهان گردي نيز به عنوان کاري که از مکلف سر مي زند، احکامي چند در نظر گرفت؛ زيرا چنانچه از آيات و روايات بحث استفاده مي شود، جهان گردي، در وضعيت معمولي، امري مطلوب، بلکه به سبب فايده هاي سرشار آن، يکي از مستحبات مورد تأکيد شارع است. همين امر مستحب، در صورتي که مصلحت هاي مهم جامعه و نظام اسلامي ايجاب کند، مي تواند در مورد بعضي از مسلمانان، واجب شود؛ مانند اين که مقابله با توطئه ها و نقشه هاي سياسي، اقتصادي، نظامي و فرهنگي دشمنان اسلام، ايجاب کند کارشناساني از ممالک اسلامي، به منظور آشنايي با برنامه ها و نقشه هاي دشمنان به کشورهاي آنها، سفر کنند و از نزديک کارهاي آنها را مطالعه کنند.
براي اثبات اين حکم، مي توان به دليل هاي واجب بودنِ حفظ بيضه و نظام اسلامي که در جاي خود بحث شده، استناد کرد.
چنانچه مي توان جهان گردي و سياحت به برخي ممالک را، براي بعضي افراد، حرام دانست؛ مانند کساني که مي دانند در صورت رفتن به کشوري معين، ناچارند برخي از تکاليف شرعي خود؛ مانند حجاب را ترک کنند، يا در اثر آلوده بودن محيط و تبليغات گسترده ي ضد ديني، اعتقادات و باورهاي مذهبي آنها متزلزل مي گردد. هم چنان که برخي نصوص گويايي مکروه بودن برخي سياحت هاست. از باب مثال، پاره اي از روايات که برخي از آنها از سندي صحيح نيز برخوردارند، « سفر دريايي به منظور تجارت » را مکروه مي شمارد. در روايتي صحيح از محمد بن مسلم مي خوانيم:
« عن أبي جعفر و أبي عبدالله (عليهما السّلام)، إنّهما کرها رکوب البحر للتجارة؛ (19)
امام باقر و امام صادق (عليه السّلام)، از دريانوردي، به منظور تجارت کراهت داشتند.
در صحيحه ي ديگري از او آمده است:
عن أبي جعفر (عليه السّلام)، انه قال: في رکوب البحر للتجارة يعرز (يغرر) الرجل بدينه؛ (20)
انسان در سفر دريانوردي به منظور تجارت به دين خود زيان مي رساند.
در روايت ديگري از معلّي بن خنيس مي خوانيم:
قال: سألت أبا عبدالله (عليه السّلام)، عن الرجل يسافر فيرکب البحر؟
فقال: إنّ أبي کان يقول: إنّه يضرّ بدينک...؛ (21)
از امام صادق (عليه السّلام) در مورد شخصي پرسيدم که به سفر دريايي مي رود.
حضرت فرمود: پدرم مي فرمود: اين کار به دينت زيان مي رساند.
در سند روايت اخير معلّي ابي عثمان است که به احتمال نزديک به يقين، صحيح آن معلّي بن عثمان باشد، که شخصي ثقه است. بنابراين، روايت نيز صحيحه خواهد بود.
به هر حال، چنانچه دو روايت اخير صراحت دارد، وجه کراهت اين قسم دريانوردي، زياني است که از اين رهگذر متوجه جنبه ي ديني و انجام تکاليف عبادي شخص مي شود، مثل اين که به سبب تشخيص ندادن قبله يا طوفاني شدن دريا، در نمازش، خللي پيدا شود. چنانچه اگر زماني به علت پيشرفت تجهيزات و تسهيلات دريانوردي، انجام اعمال عبادي در دريا به راحتي و بدون دغدغه ممکن شد، به گونه اي که در اين جهت تفاوتي ميان خشکي و دريا نباشد وجهي براي کراهت ياد شده، ديده نمي شود.
همان گونه که با توجّه به معيار ياد شده در اين دو روايت، هرگونه جهان گردي و سياحتي که انسان نتواند در آن اعمال عبادي و وظايف ديني خود را آسوده خاطر انجام دهد، بلکه در انجام آنها دچار مشکل شود، بايد مکروه دانست، گر چه سياحت در خشکي و به هدفي غير از تجارت باشد.
موثقه زير از حسين بن ابي العلاء نيز به خوبي به اين تعميم، اشاره دارد:
« عن أبي عبدالله (عليه السّلام) إنّ رجل أتي أبا جعفر (عليه السّلام)، فقال: - أصلحک الله - إنّا نتّجر الي هذه الجبال فنأتي منها علي أمکنة لانقدر أن نصلّي إلاّ علي الثلج؟ فقال: أفلا ترضي أن تکون مثل فلان؟ يرضي بالدون، ثم قال: لا تطلب التجارة في أرض لاتستطيع أن تصلّي إلاّ علي الثّلج؛ (22)
امام صادق (عليه السّلام) فرمود: مردي به خدمت امام باقر (عليه السّلام)، رسيد و گفت: خداوند تو را اصلاح کناد! [ دعايي که در آن زمان مرسوم بوده است ] ما به سوي اين کوه ها، به قصد تجارت مي رويم، آن جا به مکان هايي وارد مي شويم که در آنها، نمازگزاردن جز بر روي برف امکان پذير نيست.
حضرت فرمود: آيا راضي نمي شوي مثل فلان شخص باشي؟ آن شخص به کار کم ارزش، راضي مي شود.
سپس فرمود: خواهان تجارت در زميني که در آن نمي تواني جز بر روي برف نماز بخواني، مباش.
در اين روايت، سؤال راوي، سفر تجاري به برخي مناطق معين است، ولي سخن حضرت در پايان روايت فراگير است.

پي‌نوشت‌ها:

1. گردش گري در ايران از نگاه جهان گردي خارجي، ص 2، انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، به نقل از ماهنامه ي جهان گردان، شماره يک ص 9.
2. همان، ص 2 و 3.
3. فاطر(35) آيه 44.
4. حج (22) آيه 46.
5. آل عمران (3) آيه 138.
6. اعراف (7) آيه 84.
7. عنکبوت (29) آيه 20.
8. ترجمه ي الميزان، ج 13، ص 658.
9. تفسير برهان، ج 2، ص 486.
10. بحار الانوار، ج 76، ص 222.
11. همان، ص 221.
12. کنزالعمال، ح 17469.
13. وسائل الشيعه، ج 11، ص 460.
14. همان.
15. بحار الانوار، ج 76، ص 222.
16. همان، ح 3.
17. تفسير برهان، ج 2، ص 483. در روايت ديگري (همان، ص 481) از سماک بن حرب آمده است:
عن رجل من بني اسد قال: سئل رجل عليا (عليه السّلام): أرايت ذا القرنين کيف استطاع أن يبلغ المشرق و المغرب؟ قال: سخّر الله له السحاب، و مدّ له في الأسباب، و بسط له النور، و کان الليل و النهار عليه سواء.
18. همان، ص 481.
19. وسائل الشيعه، ج 12، ص 177، ابواب مايکتسب به باب 68، ح 1.
20. همان، ح 2.
21. همان، ح 3.
22. همان، ص 179، باب 68، ح 1.

منبع مقاله :
جمعي از نويسندگان مجله فقه، (1388)، جهان گردي در فقه و تمدن اسلامي، قم: مؤسسه بوستان کتاب ( مرکز چاپ و نشر دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم )، چاپ سوم



 

 



مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما
هشدارها و راهکارهای عملی مقابله با نفوذ و ترفندهای دشمنان
هشدارها و راهکارهای عملی مقابله با نفوذ و ترفندهای دشمنان
قدم به قدم در خانه تکانی و تمیزکاری اتاق خواب
قدم به قدم در خانه تکانی و تمیزکاری اتاق خواب
بهترین جاهای دیدنی لنکاوی، پنانگ و کوالا برای مسافران تور تایلند
بهترین جاهای دیدنی لنکاوی، پنانگ و کوالا برای مسافران تور تایلند
بررسی خطرات متیلن کلراید و معرفی چند جایگزین برای آن
بررسی خطرات متیلن کلراید و معرفی چند جایگزین برای آن
مراسم تدفین سیدحسن نصرالله چگونه انجام می‌شود؟
play_arrow
مراسم تدفین سیدحسن نصرالله چگونه انجام می‌شود؟
دستور اژه‌ای در خصوص دستگیری هر چه سریع تر قاتل دانشجوی دانشگاه تهران
play_arrow
دستور اژه‌ای در خصوص دستگیری هر چه سریع تر قاتل دانشجوی دانشگاه تهران
علت عصبانیت مستکبرین از ایران در کلام رهبر انقلاب
play_arrow
علت عصبانیت مستکبرین از ایران در کلام رهبر انقلاب
12 نکته مهم برای سفر در ماه مبارک رمضان
12 نکته مهم برای سفر در ماه مبارک رمضان
رهبرانقلاب: توانایی ما برای مقابله با تهدیدهای سخت در سطح عالی است
play_arrow
رهبرانقلاب: توانایی ما برای مقابله با تهدیدهای سخت در سطح عالی است
بقائی: انتقال اجباری فلسطینیان توطئه‌ای مردود است
play_arrow
بقائی: انتقال اجباری فلسطینیان توطئه‌ای مردود است
پزشکیان: جایگاه علم و دانایی حد و مرزی ندارد
play_arrow
پزشکیان: جایگاه علم و دانایی حد و مرزی ندارد
دستور اکید رئیس قوه قضاییه در خصوص جرایم خشن
play_arrow
دستور اکید رئیس قوه قضاییه در خصوص جرایم خشن
اژه‌ای: قوه قضاییه ناخواسته در ۲ قطبی‌ها نیفتد
play_arrow
اژه‌ای: قوه قضاییه ناخواسته در ۲ قطبی‌ها نیفتد
چهار ویژگی ممتاز مردم آذربایجان شرقی در کلام رهبر انقلاب
play_arrow
چهار ویژگی ممتاز مردم آذربایجان شرقی در کلام رهبر انقلاب
واکنش بقایی به تهدید ایران توسط نتانیاهو
play_arrow
واکنش بقایی به تهدید ایران توسط نتانیاهو