هفت آموزه ي اساسي صهيونيسم مسيحي (4)

ميراثي از نيل تا فرات

از آنجا كه صهيونيست هاي مسيحي معتقدند كه يهوديان قوم برگزيده ي خدا باقي مي مانند و بازگشت نهايي آنان پيشگويي شده است، نتيجه گرفته مي شود كه وعده هاي خدا به ابراهيم درباره ي ميراث اصيل آنان در سرزمين كنعان امروزه نيز بايد
سه‌شنبه، 2 دی 1393
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
ميراثي از نيل تا فرات
 ميراثي از نيل تا فرات

 

نويسنده: استيون آر. سايزر
مترجمان: حميد بخشنده، قدسيه جوانمرد



 

هفت آموزه ي اساسي صهيونيسم مسيحي (4)

سرزمين اسرائيل: ادعاي مجدد يهوديه، سامره و فراسوي آن

از آنجا كه صهيونيست هاي مسيحي معتقدند كه يهوديان قوم برگزيده ي خدا باقي مي مانند و بازگشت نهايي آنان پيشگويي شده است، نتيجه گرفته مي شود كه وعده هاي خدا به ابراهيم درباره ي ميراث اصيل آنان در سرزمين كنعان امروزه نيز بايد قابل اجرا باشد. بررسي ادعاي مبتني بر كتاب مقدس نسبت به سرزمين مقدس به اين تحليل منتهي خواهد شد كه چگونه مرزهاي سرزمين اسرائيل را تعريف مي كنند.

1. سرزمين اسرائيل: در پيشگويي تحقق يافت

ادعا نسبت به سرزمين مقدس مبتني بر پيماني است كه خدا سفْر پيدايش، ابواب 12، 13، 15 با ابراهيم منعقد ساخت. فراچتنبام مي گويد، به ابراهيم « دستور داده شده كه كاري را انجام دهد كه هم سنگ نخستين ديدار اسرائيل از سرزمين مقدس است، زيرا تمام سرزمين مقدس كه وي با طول و عرض آن مي بيند، متعلق به اوست » (1).
اين پيمان بعداً در سفر پيدايش، باب 26 نسبت به اسحاق و در سفر پيدايش، باب 28 نسبت به يعقوب مورد تأكيد قرار مي گيرد. به اسحاق و يعقوب هر دو وعده داده شده است كه آنان و فرزندانشان سرزمين مقدس را تملك خواهند كرد. تا زمان موسي، به بني اسرائيل يادآوري مي شود كه با اين همه، سكونت آنان در سرزمين مقدس مشروط است. به آنان هشدار داده مي شود كه اگر آنان در برابر خدا عصيان كنند، « در ميان ملت ها پراكنده » خواهند شد ( لاويان 26: 33 )، اما اگر به گناهان خود اعتراف كنند، « آنگاه عهد خود را با يعقوب به ياد خواهم آورد و هم عهد خود را با اسحاق و نيز عهد خود با ابراهيم را به ياد خواهم آورد و زمين را هم ياد خواهم كرد » ( لاويان 26: 42 ).
اما صهيونيست هاي مسيحي همواره مشروط بودن پيمان ها را به نفع « حق » نامشروط اسرائيل (2) ناچيز انگاشته اند. به عنوان مثال، مك نيل در كنفرانس سالانه ي ال جِيْ اس (LJS) در سال 1822 ابراز اميدواري كرد كه يهوديان « در ادعاي تملك آن سرزمين كه به عنوان " ميراث جاودانه" (3) به آنان بخشيده شده است، دست اتحاد به هم دهند » (4).
در خلال قرن نوزدهم، با ظهور جنبش صهيونيستي يهود، و تأسيس كشور اسرائيل در 1948 و با تصرف بيت المقدس شرقي در 1967، كشور اسرائيل كنوني به طور فزاينده اي تحقق وعده هاي پيمان مدارانه خدا (5) قلمداد شد. همچنان كه هال ليندزي اظهار داشته است، « وعده هاي بي نظيري به اسرائيل به عنوان يك ملت داده شده است... آنها تنها قومي بودند كه قطعه اي خاص از زمين، يك شهر، و يك كشور به آنان وعده داده شد » (6). ديويد بريكنر ديدگاه هاي عموم صهيونيست هاي مسيحي معاصر را بدين گونه اظهار مي دارد كه، « من معتقدم كشور اسرائيل عصر حاضر معجزه ي خدا (7) و تحقق پيشگويي كتاب مقدس است » (8).
جان هاگي و جان والوورد اهميت الاهياتي اين رخدادها را ترسيم كرده اند. به عنوان مثال، هاگي سال 1948 را تأييدي بر تمايز تدبيرگرايي ميان اسرائيل و كليسا تلقي مي كند. « در پانزدهم ماه مه 1948 هنگامي كه كشور اسرائيل پس از دو هزار سال سرگرداني يهوديان دوباره پا به عرصه وجود گذاشت، زلزله ي الاهياتي، الاهيات جايگزيني را ويران كرد » (9). والوورد، به طرزي مشابه ادعا مي كند كه رويدادهاي 1967 « به ميزان بسيار زيادي، خطا بودن استدلال هاي غيرهزاره باوران (10) و نيز پساهزاره باوران (11) را آشكار كرده » (12) است. قياس لزوماً تفسير ظاهرگرا و فرجام شناسي آينده گرا را به دنبال ندارد مگر آن كه كسي از راه قياس آن را بپذيرد. با اين حال، مسئله اي كه به طور فزاينده اي پرسيده مي شود، اين نيست كه آيا يهوديان نسبت به سرزمين كنعان ادعايي دارند يا خير زيرا اين مسلّم است، بلكه مسئله اين است كه آنان نسبت به چه مقدار زمين ادعا دارند.

2. سرزمين اسرائيل: مرزهاي آن مشخص شد

از نظر بسياري از صهيونيست هاي مسيحي، مرزهاي كنوني اسرائيل، حتي با انضمام مناطق اشغالي مورد مناقشه، فقط بخشي از زمين هايي است كه خدا به قوم يهود اختصاص داده است. داربي در بيان روش ها و انگيزه هاي مربوطه و نيز ميزان منطقه قانوني صراحت تام دارد:
پس، نخستين امري را كه خداوند[ = حضرت عيسي ] انجام خواهد داد، پاك ساختن سرزمين خود ( سرزميني كه به يهود تعلق دارد) از اهالي صور، (13) فلسطينيان، و اهالي صيدون (14) خواهد بود؛ از اِدوم و موآب، و آمون- از همه اشرار، و به طور خلاصه از نيل تا فرات. اين امر با قدرت مسيح و به نفع قوم او كه بار ديگر در اثر نيكي وي تثبيت مي شوند، صورت مي گيرد. (15).
از اين رو داربي، با كلماتي شبيه به كلمات مذكور در يوشع، بازگشت يهوديان را زمينه ساز « زدودن » اشرار از سرزمين مقدس مي داند. اگر چه داربي اين رويداد را كار خدا مي داند، با اين حال واضح است كه وي انتظار ندارد اين امر به انتقال صلح آميز مالكيت منجر شود. به ندرت مي توان ديد كه صهيونيست هاي مسيحي كنوني به صراحت سخن بگويند. اما، با كمال شگفتي، آنچه در نوشته هاي صهيونيست هاي مسيحايي نظير آرنولد فراچْتِنْبام (16) (17) ، لوئيس گولدبرگ (18) و ديويد بريكنر (19)، همراه با يهوديان حامي عيسي و نيز رَندال پرايس (20) بسيار به چشم مي خورد، اين است كه وسعت جغرافيايي « سرزمين اسرائيل » (21) با وضوح تام ترسيم مي شود.
فراچْتِنْبام آشكارا مي گويد كه مرزهاي « دقيق »، « از رود مصر تا رود بزرگ فرات » است. وي توضيح مي دهد كه مرز پيشين به « شرقي ترين شاخه ي دلتاي نيل، (22) كه امروزه در امتداد كانال سوئز (23) كنوني جريان دارد »، اشاره مي كند. [ رندال ] پرايس (24) نقشه اي را به دست مي دهد كه نشانگر آن است كه مرزها بخشي از مصر، لبنان، سوريه و نيز كرانه غربي را در بر مي گيرد. (25) يهوديان هيچگاه در تاريخ حتي در دوره ي پادشاهي داوود و سليمان، مالك همه ي سرزمين مقدس نبوده اند. فراچْتِنْبام اين گونه نتيجه گيري مي كند كه، « از آنجا كه خدا ممكن نيست دروغ بگويد، اين امور بايد باز هم تحقق يابد... دولت يهود بايد در جايي تشكيل شود كه آنان و فرزندانشان بتوانند در آن سكونت كنند... زماني فرا خواهد رسيد كه يهوديان مالك همه سرزمين موعود شوند » (26). اگر چه تدبيرگرايان (27) سياسي (28) اسرائيل را به اشغال اين سرزمين از طريق زور تشويق مي كنند، فراچْتِنْبام معتقد است كه اين امر تنها پس از بازگشت مسيحا تحقق خواهد يافت، يعني زماني كه به ظن قوي، جميعت خاورميانه پس از نبرد آرماگدون به طرز چشمگيري كاهش يافته است و سكنه ي آن تحت انقياد درآورده شده اند.

3. ارزيابي سرزمين اسرائيل

ليندزي و فراچْتِنْبام، مانند تقريباً همه ي صهيونيست هاي مسيحي، تأكيد مي كنند كه پيمان ابراهيمي نامشروط است. (29) اما ارجاعات بعدي به سرزمين مقدس در كتاب مقدس تأكيد مي كند كه خشوع و فروتني به جاي « برگزيدگي » پيش شرط به ارث بردن و باقي ماندن در آن سرزمين بود، در حالي كه استكبار (30) يا ستم دلايل موّجه براي تبعيد بود. به عنوان مثال، سراينده ي مزامير (31) [ يعني حضرت داوود ] به وضوح مي گويد، « اما اشخاص فروتن وارث زمين خواهند شد و از صلح و آرامش برخوردار خواهند شد » ( مزامير 37: 11) (32). صهيونيست ها همچنين هشدارهاي مكرر شريعت و نيز انبياي عبراني (33) را كه تأكيد مي كنند زمين به خدا تعلق دارد و سكونت در آن هميشه مشروط است، كم اهميت جلوه مي دهد. به عنوان مثال، « زمين به فروش ابدي نرود، زيرا زمين از آنِ من است و شما نزد من غريب و ميهمان هستيد » ( لاويان 25: 23 ). از آنجا كه زمين متعلق به خداست، نمي توان آن را براي هميشه خريد و فروش كرد، چه رسد به اين كه بتوان سرقت يا مصادره كرد آن گونه كه از سال 1967 در مناطق اشغالي رخ داده است. سرزمين مقدس هرگز براي اهداف قومي در اختيار يهوديان نيست. در عوض، يهوديان اند كه در خدمت اهداف خدا هستند. يهوديان در زمين خدا اجاره نشين هستند. مقتضيات اخلاقي (34) براي تملّك مستمر (35) در شريعت باز نموده شده است. (36) حزقيال نبي همان هشدارها را بسط داده است:
به ايشان بگو خدا مي فرمايد: " شما آدم مي كشيد، آيا خيال مي كنيد باز هم صاحب اين سرزمين خواهيد بود؟ شما به شمشير خود تكيه مي كنيد، شما كارهاي نفرت انگيز (37) انجام مي دهيد... آيا خيال مي كنيد باز هم صاحب اين سرزمين خواهيد بود؟ اي آدمكش ها، اي بت پرست ها، اي زناكاران، آيا شايسته هستيد كه صاحب اين سرزمين باشيد؟... من اين سرزمين را باير و خالي از سكنه مي گردانم و به قدرت متكبرانه ي آن پايان مي دهم، و آبادي هاي كوهستاني اسرائيل چنان ويران خواهد شد كه حتي كسي از آن ها عبور نخواهد كرد. آنگاه كه اين سرزمين را به سبب كارهاي قبيح (38) ساكنانش خراب كنم، آنان خواهند دانست كه من خداوند هستم. " ( حزقيال 33: 25- 29 ).
بر اساس هشدارهاي معقولي مانند هشدار مزبور، سؤالي كه به حق مي توان پرسيد اين است كه آيا به واسطه ي سياست هاي توسعه طلبانه (39) كنوني اسرائيل نمي توان به جاي بازگشت انتظار تبعيدي ديگر را داشت.
از ديدگاه عهد جديد، تضاد ميان آرزوهاي صهيونيستي (40) دوره ي معاصر و اميد تاريخي مسيحي نمي تواند بيشتر باشد. به فرزندان ابراهيم، اعم از يهودي و غير يهودي، در آن موقع نه تنها كنعان بلكه كل جهان، و در واقع خود كيهان وعده داده شده است. (41) عيسي، در موعظه بر روي كوه (42)، با شرح و بسط مزمور 37 به اين وعده اشاره مي كند كه متواضعان به مراتب بيش از سرزمين مقدس را به ارث مي برند. آگاه باشيد كه آنان وارث زمين خواهند بود. پولس در نامه به روميان اين دريافت عميق را مورد مداقه قرار مي دهد، آنجا كه وي نتيجه مي گيرد كه نه به دليل رعايت شريعت بلكه به واسطه ي ايمان « ابراهيم و نسل او اين وعده را دريافت كردند كه وارث جهان خواهند شد » ( روميان 4: 13 ). نقطه اوج كار خدا در نجات دنياي هبوط كرده صرفاً يك قسمت از زمين نيست، بلكه تمام گيتي در اين كار سهيم است. بهشت احيا شده صرفاً بازگشت به سرزمين مقدس نيست بلكه جهان هستي دگرگون شده است، آسمان جديد و زمين جديدي است كه منزلگاه گروه مؤمنان زنده شده خواهد بود. (43) جان استارت (44) به عنوان نتيجه گيري مي گويد، « درعوض، بر طبق گفته ي رسولان، وعده هاي عهد عتيق در مسيح و در جامعه بين المللي مسيح تحقق مي يابد. بازگشت به قوميت گرايي يهودي (45) با اين ديدگاه عهد جديد از جامعه بين المللي عيسي ناسازگار به نظر مي رسد » (46). اين تنش به وضوح در تضاد عقيده درباره ي جايگاه اورشليم آشكار است.

پي‌نوشت‌ها:

1. Arnold Fruchtenbaum, ‘The Land is Mine,’ Issues, 2.4. http://www.jewsforjesus.org
2. Israel"s unconditional right.
3. "heritage forever".
4. McNeile, op.cit., p435.
5. God,s covenant promises.
6. Lindsey, Road, op.cit., p197.
7. miracle of God.
8. David Brickner, ‘Don"t Pass Over Israel’s Jubilee,’ Jews for Jesus Newletter, April (1998).
9. John Hagee, Final Dawn Over Jerusalem, (Nashvile, Thomas Nelso, 1998), p 113-114.
10. amillenarians.
11. postmillenarians.
12. John F. Walvoord, ‘Will Israel Build a Temple in Jerusalem?" Bibliotheca Sacra, 125 April (1968), P102.
13. Tyrians.
14. Sidonians.
15. Darby, ‘The Hopes." Collected, op.cit., Prophetic I,II, p380.
16. Arnold Fruchtenbaum.
17. Arnold G. Fruchtenbaum, ‘This Land is Mine,’ Issues, 2.4.
http://www.jewsforjesus.org; Israelogy., p573.
18. Louis Goldberg, ‘Whose Land Is It?" Issues, 4.2.
19. Brickner, Future, op.cit., p90.
20. Randall Price, Jerusalem in Prophecy, (Eugene, Oregon, Harvest House, 1998), p98.
21. "Erets Israel."
22. Nile Delta.
23. Suez Canal.
24. [Randall] Price.
25. Ibid.. p98.
26. Fruchtenbaum. ‘This’ op.cit.
27. پيشاهزاره گرايي تاريخي يا عهدنگر بر اين عقيده بود كه قوم يهود در كليسا ادغام خواهد شد و ملتي نوكيش در كنار ديگر ملت هاي مسيحي به فلسطين باز خواهد گشت. اما پيشاهزاره گرايي تدبيرنگر معتقد بود كه قوم يهود خواه قبل از ايمان به مسيح، خواه بعد از ايمان به مسيح، به فلسطين بر مي گردند ولي به طرز بارزي جدا از كليسا باقي خواهد ماند.
28. political dispensationalists.
29. Lindsey, Road, op.cit., P176; Fruchtenbaum, Israelology, op.cit., p573.
30. arrogance.
31. the Psalmist.
32. Jesus universalises this promise, ‘Blessed are the meek, for they will inherit the earth.’ (Matthew 5:5).
33. Hebrew Prophets.
34. ethical requirements.
35. continued occupancy.
36.[کتاب مقدس مي گويد:]
به هيچ کدام از اين ها خويشتن را آلوده مسازيد، زيرا اين ها اعمالي است که اقوام پيش از شما بدان آلوده شدند و بدين خاطر آنان را بيرون کردم. حتي زمين نجس شد؛ از اين رو من انتقام گناهش را از آن کشيدم و زمين ساکنان خود را قي کرد اما شما بايد فرائض واحکام مرا نگاه داريد. متوطن و غريباني که در ميان شما ساکنند، هيچ يک يک از اين اعمال قبيح را نبايد انجام دهند، زيرا همه ي اين فجور را مردماني که پيش از شما در آن سرزمين مي زيستند، انجام دادند و آن سرزمين را آلوده کردند. و اگر شما آن سرزمين را آلوده سازيد، آن زمين شما را قي خواهد کرد چنان که امت هايي را که قبل از شما بودند، قي کرده است. (لاويان 18: 24- 28).
37. abominable things.
38. detestable things.
39. expansionist policies.
40. Zionist expectations.
41. see Ephesians 1:1-23 which refers to our inheritance, "in the heavenly realsm.’
42. Sermon on the Mount.
43. O Palmer Robertson, ‘A new-covenant prespective on the land"s in The Land of Promise, edited by Philip Johnston and Peter Walker, (Downers Grove, Illinois, Inter-Varsity, 2000), p121-141.
44. John Stott.
45. Jewish nationalism.
46. John Stott, ‘Foreword," in The Land of Promise, edited by Philip Johnston and Peter Walker, (Downers Grove, Illinois, Inter-varisty, 2000), pp10-11.

منبع مقاله :
سايزر، استيون آر؛ (1386)، صهيونيسم مسيحي، ترجمه ي حميد بخشنده، قدسيه جوانمرد، قم: نشر کتاب طه، چاپ اول



 

 



مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.