بيضاء زادگاه سيبويه

سيبويه و شماري ديگر از عالمان نامدار ايراني در شهر تاريخي بيضاء‌ زاده شده اند. اين شهر در روزگاران گذشته « نسا » نام داشته است. نسا در ايران باستان به معناي اردوگاه / آرامشگاه / قرارگاه است و در استان فارس دو دشت نسا
شنبه، 23 اسفند 1393
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
بيضاء زادگاه سيبويه
بيضاء زادگاه سيبويه

 

نويسنده: پرويز اذكائي ( سپيتمان ) (1)




 

چكيده

سيبويه و شماري ديگر از عالمان نامدار ايراني در شهر تاريخي بيضاء‌ زاده شده اند. اين شهر در روزگاران گذشته « نسا » نام داشته است. نسا در ايران باستان به معناي اردوگاه / آرامشگاه / قرارگاه است و در استان فارس دو دشت نسا آوازه يافته است كه يكي از آنها نساي اصطخر و ديگري نسا / فساي دارابگرد است. بيضاء معرّب نامجاي كهن يَدا / وَيدا است كه بر جايگاه « اَنشان » ( مليان ) باستان اطلاق مي شده است. همچنين از بيضاء در برخي منابع با نام « سپيددز »/ « اسپيددشت »/ « دز اسفيد » ياد شده است.
كليدواژه ها: بيضاء، نسا، سپيددز، اسپيددشت، دز اسفيد.
در جزو « نسا » هاي باستان ايران زمين، يعني دشتهاي اردوگاهي يا پرورش اسب، دو دشت « نسا » در استان فارس آوازه يافته است:

1. نساي اصطخر

قديم ترين ذكر آن در لوحه ي ( راهنامه ي ) يوناني « پوتينگرانا » ست ( كه اصل سلوكي دارد ) چنان كه در شرح طريق همدان به تخت جمشيد، گويد كه ده فرسنگ پس از سياكوس ( = سياه كوه ) به « نيساكي » ( Nisaci ) مي رسد؛ اين همان « نيسرگه » ( Niserge ) بطليموس باشد، كه وجوه ديگر آن « نيچايكه »، « نيسايك »، ‌« نسا » ست ( = نشستگاه/ آرامشگاه/ قرارگاه ) و پارسيان بدانجا حلّ و ترحال مي كردند. (2)
ابن البنّاء مقدسي ( سده ي 4 ه. ق. ) شهر« نسا » ي فارس را تا شيراز يك مرحله ياد كرده، كه آن را « البيضاء » ( = اسپيد دشت ) نامند و گويد شهري پاكيزه و نيكو و بي روستا ( بركنار ) « دشت بارين » است، از اصطخر هم تا « البيضاء » ( = اسپيد دشت ) يك مرحله باشد. (3)
ياقوت حموي به نقل از حمزه ي اصفهاني ( سده ي 4 ه. ق. ) گويد كه « البيضاء » در روزگار ايرانيان نام آن « دز اسفيد » بود،‌ پس به عربي ترجمه شد « قلعه ي البيضاء » و اصطخري گويد كه البيضاء بزرگترين شهر در ولايت اصطخر است، از اين رو چنين نامي يافته كه قلعه ي آنجا از دور سپيد مي نمايد؛ لشكرگاه مسلمانان هنگام فتح اصطخر آنجا بود؛ و اما اسم آن به فارسي « نسايك » است، شهري نزديك اصطخر كه تا شيراز هشت فرسنگ باشد. (4)
ابن بلخي كوره ي اصطخر را با « مَرودشت » ياد كرده، كه ناحيتي سردسير است و گويد « اسپيد دژ » از قلاع استخر از اين رو عرب آن را بيضاء گفته كه خاك آن سپيد است و مرغزاري بر در« بيضاء » طول آن ده فرسنگ در عرض ده فرسنگ كه مانند ندارد. (5)
حاجي فسائي در شرح « بلوك بيضاء » از جمله چنين آورده كه ميانه ي شمال و مغرب شيراز است، از بلوكاتِ سردسير فارس كه هواي آن از سردي مايل به اعتدال باشد؛ شكار آن بز و پازن و قوچ و ميش كوهي و كبك و تيهو و در زمستان مرغابي است. در جانب جنوب و مشرق اين بلوك مرغزاري است ( شيدان ) مشهور به « قوروق » بيضا، كه چراگاه شش ماه از سال اسبهاي ديواني و توپخانه ي شيراز است، و در بعضي نوشته ها گفته اند: نام قديمي اين بلوك « نسايك » بود و نام قصبه ي آن شهر « مليون » ( مليان ) كه اكنون جاي آن شهر را جز اهل بيضا ندانند. در آن جاي آجرپاره ها كه نشان آبادي و عمارات عاليه بود فراوان ريخته است. قريه اي كه پهلوي اين شهر است « مليان » گويند و قصبه ي حاليه ي اين بلوك « تلّ بيضا » ست به مسافت شش فرسخ از شيراز دور افتاده است.
از نواحي بيضا، علما و مشايخ معروف برخاسته اند، مانند: سيبويه ي نحوي، استاد علماي علم نحو و لغت عرب؛ حلّاج بيضاوي، عارف مشهور و قائل به قول « أنا الحق »، قاضي بيضاوي صاحب الطوالع و نظام التواريخ و جز اينها. (6)
بايد افزود كه « تلّ بيضا » همان شهر ويرانه ي « مليان » كهن ترين و بزرگ ترين تپه ي باستاني فارس، همانا جايگاه « اَنشان » عتيق است كه حدود سي سال پيش اسرار تمدّني آن فاش گرديد. امروزه دشت « نسا » ( بيضاء ) فارس را دشت « پاسارگاد » ( پارسه گرد ) گويند، كه « لشكرگاه » ثابتِ مناسبي براي طايفه ي هخامنشي پيش از كوروش بزرگ بوده؛ پس از استقرار پارسيان در آنجا، دشت مزبور غالباً قرارگاه زمستاني و بهاري خصوصاً هنگام جشن نوروزي نزديك تخت جمشيد به شمار مي رفته است. « اَنشان » باستان در جايگاه « مليان » كنوني، چنان كه اشاره رفت، در پايانه ي شرقي دشت « بيضاء » قرار گرفته است.
استاد گرشويچ در يادداشتي راجع به نامجاهاي « آش/آس » ( اَنشان/انزان ) و « نسا » ي فارس معناي غريبي براي كلمه ي « نسا » اظهار نموده، حسب آنكه وجه اصلي آن را « بيسايه » ( =بي تاريكي/ سپيد و روشن ) مي داند. او گفته است كه عربها آن را به « بيضاء » ( = سپيد و روشن ) تعريب يا ترجمه (!) كرده اند، ليكن با توجّه به اشارت داريوش در نويكنده ي بيستون، ضمن شرح قيام « وهيزداته » تاراوايي در فارس، كه گويد: « سپاه پارسي كاخ كه قبلاً از « يدايا » ( Yadaya ) آمده بودند ( س26 ) طرف او رفتند » ( DB 111,21-28 ) و اين نامجاي « يَدا » ( yada ) را نظر به ترجمه ي عيلاميِ كتيبه احتمالاً همان « انشان » دانسته اند. (7)
گرشويچ اين احتمال را هم داده است كه حسب تبدّل همخوان « y » ( در « يَدا ») با « Vay » ( در « وَيدا ») مطابق با تلفّظ محلّي كلمه ي « ويدا » ( Vayda ) بسا كه « بيضاء » معرّب از همين بوده باشد. (8)
ما نيز همين نگره را معقول و ممكن و مقبول مي دانيم و مي افزاييم كه كلمه ي « وَيدا » بر طبق قواعد تعريب ( « وَ » به « باء » مفتوح و« د/d » هم متعارفاً به « ض/d ») خيلي طبيعي به « بَيضاء » معرّب شده؛ وگرنه عربها در هنگامه ي فتح اصطخر وقت ترجمه نداشته اند (!) آن هم اسم بي اساس « بيسايه » را به عوض « نساي » كه تلفّظ اصلي آن در فارس- چنان كه گذشت- « نيسايك » بوده است.
اما معناي « نيساي » فارس، چنان كه استاد بيلي در تحليل لغوي كلمه تأييد نموده، همان « اردوگاه/لشكرگاه/ قرارگاه/ آسايشگاه/ اُطراق گاه/ قوروق » است، و در مورد « قلعه ي البيضاء » گفته است كه صفت مؤنّث « بيضاء » بدل از موصوف مقدّر يا محذوف « قلعه » باشد، كه اين توجيه هم حسب تحقيق بالا ديگر وجهي ندارد؛ اَصوَب آنكه « بيضاء » معرّب از همان نامجاي كهن « يَدا/ وَيدا » ست، كه هم بر جايگاه « اَنشان » ( مليان ) باستان اطلاق شده است.

2. فساي دارابگرد

استاد بيلي آن را همانند نامجاي « نسا » ( به همان معنا معرّب از« پَسا » ياد كرده، صورت اصلي فارسِ باستانِ آن در عهد هخامنشي « پَه- سايه » ( pa-saya ) مركّب از پيشوند « په » با همان « سايَه » ( = لشكرگاه ) باشد؛ همان طور كه « ني » پيشوند تركيب در « نيسايه » است.
او گويد: اين دو پيشوند يك معنا دارند ( = فرود/پايين ) و شكل « پسايه » را مي توان در صورت « بَ- اَ- شي- يَه- اَن » ( باشيان ) عيلامي ملاحظه كرد، احتمالاً مردم « فسا » ‌را هم در زبان عيلامي « پشاپ/ پشيپ » مي ناميدند، كه شايد كوتاه شده ي صورت مكتوب « پشي ياب » بوده باشد. « فسا » يك مستحكمه ي هخامنشي در جنوب فارس بوده، كه پايتخت شمالي آن « پَسَرگدي » ( pasargadai ) خود مبيّن يك اسم ايراني/ فارسي است، چنان كه طيّ سده ي چهارم ( ق. م. ) در زبان يوناني هم به معناي « آمادگاه پارسيان » باشد. مقصود آنكه اين معنا همانند نام « ماداكتو » اكّدي، «نيسايه » مادي و « پَسايه » ( باشيه ) پارسي است. (9)
باري، از شهر « فسا » در فارس طيّ دوران اسلامي، اخبار تاريخي در دست است، و خصوصاً دانشمندان و نامداران چندي از آن جا برآمده اند، كه حاجي ميرزا حسن فسائي در ذيل « بلوك فسا » و دكتر منصور رستگار فسائي در حواشي آن ياد كرده اند. (10)

پي‌نوشت‌:

1. پژوهشگر حوزه تاريخ تمدّن، فلسفه و حكمت- همدان.
2. Tomaschek,Zur Historischen Topographie von Persian,pp.22,28
3. مقدسي، احسن التقاسيم ( تحقيق دخويه، ليدن، چ2، 1906م )، 432، 457، 458 و 459.
4. ياقوت حموي، معجم البلدان، 1/ 791-792؛ اصطخري، مسالك و ممالك ( ترجمه فارسي )، 112-113.
5. ابن بلخي، فارسنامه ( شيراز،‌1343 )، 162 و 224.
6. فسائي، فارسنامه ناصري ( تحقيق دكتر منصور رستگار فسائي، تهران،‌1367 )، 2/ 1270- 1272.
7.OldPersian(kent),pp.125,127,204
8. IRAN(J.B.I.P.S)vol.X(1972),pp.120,125.
9. ACTA IRANICA 6(1975)P.310
10. فسائي، فارسنامه ناصري، 2/ 1386-1412.

منبع مقاله :
باهر، محمّد؛(1391)، سيبويه پژوهي، تهران: خانه ي کتاب، چاپ اول



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما
معرفی خوشنویسان معروف قرآن کریم
معرفی خوشنویسان معروف قرآن کریم
بررسی مرقع و قطاع در خوشنویسی
بررسی مرقع و قطاع در خوشنویسی
خیابانی: آقای بیرانوند! من بخواهم از نام بردن تو معروف بشوم؟ خاک بر سر من!
play_arrow
خیابانی: آقای بیرانوند! من بخواهم از نام بردن تو معروف بشوم؟ خاک بر سر من!
توضیحات وزیر رفاه در خصوص عدم پرداخت یارانه
play_arrow
توضیحات وزیر رفاه در خصوص عدم پرداخت یارانه
حمله پهپادی حزب‌ الله به ساختمانی در نهاریا
play_arrow
حمله پهپادی حزب‌ الله به ساختمانی در نهاریا
مراسم تشییع شهید امنیت وحید اکبریان در گرگان
play_arrow
مراسم تشییع شهید امنیت وحید اکبریان در گرگان
به رگبار بستن اتوبوس توسط اشرار در محور زاهدان به چابهار
play_arrow
به رگبار بستن اتوبوس توسط اشرار در محور زاهدان به چابهار
دبیرکل حزب‌الله: هزینۀ حمله به بیروت هدف قراردادن تل‌آویو است
play_arrow
دبیرکل حزب‌الله: هزینۀ حمله به بیروت هدف قراردادن تل‌آویو است
گروسی: فردو جای خطرناکی نیست
play_arrow
گروسی: فردو جای خطرناکی نیست
گروسی: گفتگوها با ایران بسیار سازنده بود و باید ادامه پیدا کند
play_arrow
گروسی: گفتگوها با ایران بسیار سازنده بود و باید ادامه پیدا کند
گروسی: در پارچین و طالقان سایت‌های هسته‌ای نیست
play_arrow
گروسی: در پارچین و طالقان سایت‌های هسته‌ای نیست
گروسی: ایران توقف افزایش ذخایر ۶۰ درصد را پذیرفته است
play_arrow
گروسی: ایران توقف افزایش ذخایر ۶۰ درصد را پذیرفته است
سورپرایز سردار آزمون برای تولد امیر قلعه‌نویی
play_arrow
سورپرایز سردار آزمون برای تولد امیر قلعه‌نویی
رهبر انقلاب: حوزه‌ علمیه باید در مورد نحوه حکمرانی و پدیده‌های جدید نظر بدهد
play_arrow
رهبر انقلاب: حوزه‌ علمیه باید در مورد نحوه حکمرانی و پدیده‌های جدید نظر بدهد
حملات خمپاره‌ای سرایاالقدس علیه مواضع دشمن در جبالیا
play_arrow
حملات خمپاره‌ای سرایاالقدس علیه مواضع دشمن در جبالیا