زمينه هاي ظهور عثماني

پس از ظهور اسلام در شبه جزيره ي « عربستان » و گسترش آيين جهاني به سمت شرق، كه تسليم و شكست امپراتوري ساساني را به همراه داشت، در طي قرن اول هجري، « ايران » به يكي از بلاد مسلمانان تبديل شد. حاكمان اموي پس
چهارشنبه، 26 فروردين 1394
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
زمينه هاي ظهور عثماني
زمينه هاي ظهور عثماني

 

نويسنده: محسن فرسايي




 

1- ورود اسلام در آسياي صغير:

پس از ظهور اسلام در شبه جزيره ي « عربستان » و گسترش آيين جهاني به سمت شرق، كه تسليم و شكست امپراتوري ساساني را به همراه داشت، در طي قرن اول هجري، « ايران » به يكي از بلاد مسلمانان تبديل شد. حاكمان اموي پس از استيلا بر ايران، در اوايل قرن هشتم ميلادي ( ابتداي قرن دوم هجري ) ، به سمت مرزهاي شمال شرقي ايران تاختند و قبايلي كه در آنجا به « اوغور » معروف بودند به اسلام گرويدند.
قبايل سلجوق كه در « ماوراءالنهر » و « سمرقند » مستقر بودند، به عنوان بدنه ي ارتش هاي اسلام در اين منطقه مدارج نظامي را پيمودند.
ضمن اينكه خلفا براي توسعه ي استيلاي خود در ايران و امپراتوري « بيزانس » و نيز براي خشنودي معاونان خود، كه اغلب حريص بودند، ممالكي را كه مي توانستند از همسايگان خود بگيرند، به اقطاع [ به صورت ولايتي ] به آنها واگذار كردند. رؤساي ترك كه بدين طريق صاحب املاك شدند، بالاخره از خليفه كه نيروي عمده ي او بودند تواناتر شدند و تنزل خلافت را غنيمت شمردند و خود را كاملاً مستقل كردند. بدين ترتيب از آغاز قرن يازدهم يكي از رؤساي ترك سلجوقي سلسله ي سلجوقي را تأسيس كرد. (1)
غزنويان كه در همين زمان حاكميت « ايران » را به دست داشتند تفاهم نامه اي با بيگ هاي سلجوقي امضاء‌كردند. ولي سلجوقيان به آن پاي بند نبوده و ابتدا در سال 416ه. ش ( 1037م ) به « مرو » حمله كردند و خطبه اي به نام چاغري و سپس در « نيشابور » به نام طغرل خواندند. آنها سلطان مسعود غزنوي را وادار به فرار به سوي « هندوستان » نمودند.
آنگاه حكومت ايران به دست سلجوقيان افتاد. طغرل بيگ توانست اطمينان و اعتماد خليفه عباسي را به خود جلب كند و در سال 434 ه. ش ( 1055م ) به طور رسمي مورد تأييد وي قرار گيرد.
طغرل بيگ پس از آنكه بر آل بويه كه شيعه بودند، پيروز شد، در سال 437ه. ش ( 1058م ) طيّ مراسمي وارد « بغداد » ‌شد و خليفه با قراردادن تاجي بر سر وي، او را سلطان ناميد.
سلجوقيان با در اختيار گرفتن اقتدار سياسي موازنه ي قدرت را در محدوده ي « خاورميانه » به نفع اهل سنت تغيير داده و از آن زمان شيعيان تا زمان صفويه در ضعف بودند.
سلجوقيان به رهبري طغرل پس از فتح « بغداد » به سمت غرب و سرزمين « ارمنستان » رفته و به جنگ با امپراتور « بيزانس » ، رومانوس ديوگنس چهارم پرداختند. در نتيجه، در 450ه. ش ( 1071م ) امپراتور، در جنگ ملازگرد شكست خورد و به اسارت سلطان سلجوقي به نام آلپ ارسلان درآمد. چنان كه يوناني ها از آن به عنوان روز وحشتناك ياد مي كنند. بعد از اين شكستِ بزرگ تمدن مسيحيت بود، كه اولين جنگ صليبي در 474ه. ش ( 1095م ) عليه مسلمانان آغاز شد.
يك قرن بعد از ملازگرد، جنگ ميريوكفالون كه تثبيت كننده ي مرزهاي امپراتوري سلاجقه و « بيزانس » بود، اتفاق افتاد.
تا اين زمان، يعني قرن سيزدهم ميلادي ( هفتم هجري ) ، اقتدار سياسي سلاجقه بر كلّ « ايران » و « آناتولي مركزي » و « ارمنستان » حكم فرما بود. ولي قدرت مذهبي خليفه همچنان در « بغداد » حفظ شده بود.
در اوج اقتدار امپراتوري سلجوقيان، پس از آنكه سلطان ملك شاه در گذشت، طيّ جنگ قدرتي كه درگرفت، سلجوقيان به چهار قسمت: سلجوقيان كرمان، سلجوقيان سوريه، سلجوقيان عراق و خراسان و سلجوقيان آناتولي تقسيم شدند.
به دليل ضعف موجود، خوارزم شاهيان بر ايران اقتدار يافتند. اما سلاجقه ي آناتولي، همچنان بر قدرت پايدار بوده و نشانه هايي چون دستار، خلعت، عصا و . . . . براي تصديق و همچنين احكام تأييد حاكميّت از طرف خليفه ي بغداد دريافت مي كردند تا اينكه در سال 622ه. ش ( 1243م ) در جنگ كوسه ي داغ، قبايل صحراگرد مغول به مرزهاي سلجوقيان روم يورش برده و آنان را متلاشي ساختند.
سرزمين سلاجقه ي روم، پس از شكست، مورد حمايت هلاكوخان مغول قرار گرفت و سرداران و غازيان يا جنگ جويان مسلمان، هريك قسمتي از « آناتولي » ( آسياي صغير ) ‌را به تصرف خويش درآوردند؛ به نحوي كه 10 حاكم نشين مستقل و رقيب تحت نظارت امپراتوري مغول شكل گرفت.
علاءالدين سوم،‌ آخرين پادشاه سلجوقي، قبل از آنكه در 686ه. ش ( 1307م ) توسط مغولان كشته شود، يكي از مناطق و نواحي تحت حاكميت خويش را به نام « اسكي شهر » ‌كه همان « سلطان اِنو » يا « جبهه ي سلطان » ناميده مي شد، به يك سردار جنگي به نام ارطغرل داده بود. ارطغرل كه حاكم يكي از مناطق ده گانه بود، به بسط قلمرو خويش پرداخت؛ چون در طيّ اين مرزگشايي، هيچ اجباري به اسلام آوردن افراد نبود، فرهنگ اسلامي وارد زندگي مردم مي شد تا آنجا كه به تدريج گرايش به اسلام قوت گرفت.

2- ظهور عثمانيان

پس از آنكه ارطغرل در سال 667ه. ش ( 1288م ) از دنيا رفت، پسر كوچك او به نام عثمان جانشين وي شد. او با تأمل در شيوه ي حكومت به تقويت خويش پرداخت. آنگاه بعد از 12 سال يعني در 679ه. ش ( 1300م ) ، با يك حمله ي غافل گيرانه به سپاه « بيزانس » تاخت و آنها را در « قويون حصار » در هم كوبيد. اين پيروزي باعث شهرت او شد، سپس بدون هيچ گونه شتابي در سال 686 ه. ش ( 1307م ) ، حمله ي ديگري براي دست يابي به « درياي سياه » آغاز كرد، به اين ترتيب براي نخستين بار « بسفور » در مقابل عثماني قرار گرفت.
عثمان با فتح « يني شهر » ‌توانست نيروها و توده هاي كوچ نشين همراه خود را در يك شهر و يك مركز ثابت سازماندهي كند و آنجا را مركز اميرنشين خود قرار دهد.
او راه دريايي « بورسه » و « نيكومديا » به « قسطنطنيه » را مسدود كرد تا اينكه در 705ه. ش ( 1326م ) از دنيا رفت. او در بورسه، رو به قسطنطنيه به خاك سپرده شد، جايي كه بعداً جانشينانش را به خاك سپردند.
اينكه عثمان را نخستين سلطان عثماني مي دانند، به جاست؛ زيرا وي نخستين كسي است كه به عنوان پادشاه مستقل حكم راني كرده است، ولي پدرش همواره زيردست و خادم سلطان سلجوقي بوده است. او اندكي بعد در 705ه. ش ( 1326م ) مُرد و جاي خود را به پسر مهترش اورخان واگذاشت. در ميان اموال منقول بسيار محقري كه از عثمان مانده بود، شمشير دوتيغه اي بود كه شكل آن، شمشير خليفه عمر را به ياد مي آورد و علاءالدّين آن را به عنوان نشانه ي حكم راني با بيرق نزد او فرستاده بود.
بنابر روايات، اين شمشير همان است كه هنوز در خزانه ي امپراتوري ديده مي شود و سلاطين در هنگام تاج گذاري به كمر مي بستند. (2) با شروع حكومت اورخان، تقريباً تمام مؤلفه هاي مربوط به يك رژيم اقتدارگرا در شكل سلطان حاكم، ظهور يافت.

پي‌نوشت‌ها:

1. سرهنگ لاموش؛ « تاريخ تركيه » ، سعيد نفيسي، چاپخانه مجلس، 1316ه. ش، ص 15.
2. همان منبع، ص 18-20.

منبع مقاله :
فرسايي، محسن؛ ( 1388 ) ، براندازي صهيونيستي در امپراتوري عثماني، تهران: انتشارات هلال، چاپ اول



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط