فيزيک و مکانيک در عهد آل بويه

فيزيک لغت فرانسوي از ريشه ي يوناني فوسيس به معناي طبيعت، علمي است که موضوع آن، مطالعه ي خصايص عمومي اجسام و قوانيني است که موجب تبديل وضع يا حرکت آنها مي شود، بدون آنکه تغييري در طبيعت آنها ايجاد شود
يکشنبه، 30 فروردين 1394
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
فيزيک و مکانيک در عهد آل بويه
 فيزيک و مکانيک در عهد آل بويه

 

نويسنده: دکتر غلامرضا فدايي عراقي




 

فيزيک لغت فرانسوي از ريشه ي يوناني فوسيس به معناي طبيعت، علمي است که موضوع آن، مطالعه ي خصايص عمومي اجسام و قوانيني است که موجب تبديل وضع يا حرکت آنها مي شود، بدون آنکه تغييري در طبيعت آنها ايجاد شود (1). فيزيک و علم مکانيک که آن را علم الحيل نيز مي نامند، همواره با هم و مورد توجه بوده است. گاه علوم وابسته به آن نيز به جاي فيزيک مطرح مي شدند، مثل علم مراکز اثقال که از آن کيفيت استخراج مرکز ثقل جسم محمول شناخته مي شود و مرکز ثقل جايي است که جسم به حالت تعادل قرار مي گيرد (2) و علم مرايا محرقه، علمي که با آن احوال اشعه و خواص تابش و انکسار و موقعيت آن بررسي مي شود و فايده ي آن در محاصره ي شهرها و قلعه ها ظاهر مي شده است (3). پيش از ارسطو به فيزيک اهميت بيشتر مي دادند، ولي قسمتي از اين تحقيقات درباره ي نجوم صورت مي گرفت. نجوم پيوسته با فيزيک آميخته بود. مسائل فيزيک بيشتر به جهان زير ماده و مسائل نجومي به ماه و آن طرف ماه مربوط بود.
صنعت مکانيک نيز از گذشته هاي دور در زندگي انسان حضور داشته است. انسان باستاني براي سبک تر ساختن زندگي و بار آن ناچار بود مسائل متعدد فني و صنعتي را مورد توجه قرار دهد، آتش افروختن را اختراع کند و آتش را در آزمايش هاي مختلف به کار اندازد. نه تنها يک کشاورز، بلکه يک بيابانگرد به ابزارهاي فراواني براي ديدن و بريدن و پوست کندن و کوبيدن و نرم کردن و دست گرفتن و پيوستن نياز داشته است. همواره براي به استخدام گرفتن طبيعت و فراهم ساختن زندگي راحت تر ابزارسازي وجود داشته است. بررسي تاريخ تمدن کليه ي ملت ها اين مسئله را به خوبي اثبات مي کند. به عنوان مثال اگر کوزه گري تقريباً آغاز راه بوده، با ساختن وسائلي براي بلند کردن و حمل بارهاي سنگين ادامه يافته است. در واقع، علم فيزيک اولين و اصلي ترين بخش علوم طبيعي است، زيرا اصل نخست از جسم و عوارضي که بر آن عارض مي شود، يعني از انقسام، حرکت، تغيير و آنچه تابع و لاحق حرکت است، مانند زمان، مکان و خلأ و کتاب سمع الکيان يعني سماع طبيعي شامل آن مي شود و وجه تسميه ي آن اين است که از نظر داشنمندان اسلامي، نخستين چيزي که دانشجوي حکمت طبيعي آن را استماع مي کند، اين قسمت است (4). رونق فنون مکانيکي در جهان اسلام در حدود 236 ق به دست بنوموسي شاکر در بغداد آغاز شد و در 602 ق بدست جزري در ديار بکر به اوج شکوفايي خود رسيد (5).

[1] ابن هيثَم، ابوعلي حسن ( محمد؟ ) بن حسن ( حسين؟ ) بن هيثم بصري

نام: حسن ( محمد؟ )
نام پدر: حسن ( حسين؟ )
کنيه و لقب: ابوعلي
اسم اشهر: ابن هيثم
سال و محل تولد: 354 ق [ن.م]
سال و محل وفات: در حدود 430 ق يا پس از آن در قاهره
مذهب و شريعت: مسلمان
رشته ي علمي و تخصص: رياضيات و فيزيک ( علم الحيل )
شاگردان: از ميان شاگردان ابن هيثم در طول سال هايي که به تدريس اشتغال داشت، فقط دو تن را مي شناسيم: ابوالوفاء مبشرين فاتک دانشمند مصري که نزد ابن هيثم به تحصيل رياضي پرداخت و يکي از بزرگان سمنان به نام سرخاب ( سهراب ).
مناصب و مقام ها: وي در بصره شغل ديواني داشت که از آن به وزارت بصره تعبير شده است.

سرگذشتنامه:

به رغم شهرت عظيم ابن هيثم، اطلاعات مبسوطي درباره ي دوران هاي مختلف زندگي، خاصه تحصيلات و استادان او در دست نيست. ابن هيثم اصلاً از بصره برخاست. به روايت قفطي ابن هيثم چنانکه خود اشاره کرده است، پس از مشاهده ي اختلاف مردم در راه هاي وصول به حقيقت، به بررسي آرا و عقايد گوناگون براي يافتن راهي مطمئن به سوي حق پرداخته و چون طرفي برنبسته، سرانجام به اين اعتقاد گرويده که جز از طريق دانشي که عنصرش امور حي و صورتش امور عقلي باشد، يعني طبيعيات و الهيات و منطق، نمي توان به حق دست يافت. چنين مي نمايد که وي از اين پس به تحصيل علوم طبيعي و فلسفي همت گماشت، اگرچه به مراتب تحصيلي خود هيچ اشاره اي نکرده است. به روايت شيخ علم الدين قيصر بن ابي القاسم مهندس، ابن هيثم در بصره که در آن سال ها زير فرمان آل بويه ي عراق بود، شغلي ديواني داشت که از آن به وزارت بصره تعبير شده است و چون پرداختن به علم را از آن کار دوست تر مي داشت، سرانجام تظاهر به جنون کرد تا وي را عزل کند و سپس به مصر رفت. به گفته ي قفطي ( ص 166، 167 ) سفر ابن هيثم به مصر به تشويق و وعده ي الحاکم فاطمي فرمانرواي مصر روي داد و البته بعيد نيست که ابن هيثم اصلاً به اميد اجراي طرح خود براي تنظيم آب نيل و برخورداري از کرم الحاکم آن تمهيد را انديشيده باشد. بيهقي بر آن است که ابن هيثم رساله اي درباره ي تنظيم آب نيل نوشت و به مصر رفت، اما الحاکم از همان آغاز ورود او پس از بررسي طرح مذکور آن را کم فايده و پرهزينه خواند و با ابن هيثم درشتي کرد و ابن هيثم از بيم خليفه شبانه به شام گريخت و به خدمت يکي از امراي آن ديار درآمد و از آن پس يکسره به کارهاي علمي پرداخت.
ابن هيثم را بايد پيشرو دانشمندان اهل تجربه و آزمايش به معناي دقيق آن خواند، زيرا وي در نظريات علمي خود بويژه در بررسي هاي نورشناسي و مسئله ي اِبصار، به درستي از استقرا و تمثيل و قياس سود مي جست. وي علاوه بر رياضيات و نورشناسي، در فنوني چون کلام، مابعدالطبيعه، منطق، ادب اخلاق و موسيقي ماهر بود و خلاصه در قوانين نظري و امور کلي پزشکي دستي قوي داشت. ولي به طبابت نپرداخت. بيهقي او را بطلميوس ثاني لقب داده و از زهد و دينداري او ياد کرده است. ابن هيثم به زبان عربي مسلط بود و خطي خوش داشت.

آثار:

چند اثر از مهم ترين آثار او عبارتند از: آلة لفحص الضوء و انکساره، استخراج ارتفاع القطب علي غاية التحقيق، استخراج عمدة الجبال، استخراج سمت القبلة في جميع المسکونة، مقالة مختصرة في الاشکال الهلالية و مقالة مستقصاة في الاشکال الهلالية، اضواء الکواکب، برکار الدوائر العظام يا استعمال برجل ( برکار ) لرسم الدوائر العظام، تربيع الدائرة، حرکة القمر، حل سکوک حرکة الالتفاف، رسالة في صورة الکسوف، رسالة في مساحة المجسم المکافي، الضوء، ضوء القمر، المرايا المحرقة بالدوائر، المرايا المحرقة بالقطوع، المناظر، الشکوک علي بطلميوس و مقالة في هيئة العالم.
اضافات: جايگاه ابن هيثم در تاريخ علم: خاورشناسان اروپايي به پژوهش هاي گسترده اي درباره ي آثار ابن هيثم پرداخته و با ابراز شگفتي بسيار توانايي هاي اين دانشمند نوآور را تحسين کرده و مقام او را در تاريخ علم بسيار والا شمرده اند. کارل شوي در مقدمه ي ترجمه ي رساله ي استخراج سمت القبلة درباره ي وي گويد: نوشته هاي ابن هيثم نشان مي دهد که اين دانشمند با تبحر بسيار توانسته است مسائل دشوار مثلثات را نيز از راه هاي صرفاً هندسي حل کند. ابن هيثم مبتکر روش هاي تجربي است و آزمايش علمي بعنوان و يکي از وسايل سيستماتيک کار دستاورد ابن هيثم است. خاورشناسان دقت ابن هيثم را در مقاله ي الشکوک علي بطلميوس ستوده اند.

منابع و مآخذ:

دائرة المعارف بزرگ اسلامي، 5 / 212-211؛ تاريخ الحکماي قفطي، 165.

پي‌نوشت‌ها:

1. به فرهنگ معين و لغت نامه دهخدا ذيل ماده فيزيک مراجعه شود.
2. احمد بن مصطفي طاش کبري زاده، موسوعه مصطلحات مفتاح السعاده و مصباح السياده في موضوعات العلوم... تحقيق د. علي دمروج بيروت مکتبه لبنان ناشرون، 1998، ص 793.
3. همان، ص 793.
4. علي اصغر حلبي، تاريخ تمدن اسلام، تهران، اساطير، 1365، ص 211
5. علي اکبر ولايتي، پويايي فرهنگ و تمدن اسلام و ايران، تهران، مرکز اسناد وزارت امور خارجه، 1382، ص 188 و نيز بخش سوم فيزيک و مکانيک

منبع مقاله :
فدايي عراقي، غلامرضا؛ (بهار 1383)، حيات علمي در عهد آل بويه، تهران: مؤسسه ي انتشارات و چاپ دانشگاه تهران، چاپ اول



 

 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.