فقه در عصر آل بويه (1)

فقه در لغت فهميدن و چيزي را دانستن و به چيزي عالم بودن است ( دهخدا، ماده ي فقه ) و از نظر اصطلاحي، به معناي دانستن احکام شرعي فرعي از روي ادله ي تفصيلي آنهاست. حکم شرعي بر دو قسم است: تکليفي و وضعي. حکم
دوشنبه، 31 فروردين 1394
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
فقه در عصر آل بويه (1)
 فقه در عصر آل بويه (1)

 

نويسنده: دکتر غلامرضا فدايي عراقي




 

فقه در لغت فهميدن و چيزي را دانستن و به چيزي عالم بودن است ( دهخدا، ماده ي فقه ) و از نظر اصطلاحي، به معناي دانستن احکام شرعي فرعي از روي ادله ي تفصيلي آنهاست. حکم شرعي بر دو قسم است: تکليفي و وضعي. حکم تکليفي شامل وجوب، حرمت، استحباب، کراهت و اباحه است، در حالي که حکم وضعي مانند زوجيت همسر و شرطيت بلوغ و عقل است (1).
پس از وفات پيامبر اسلام، اصحاب او در مسائلي که پيش آمد، نخست به کتاب ( قرآن ) و احاديث او رجوع کردند و چنانچه درباره ي حوادث پيش آمده مطلبي نمي يافتند، به رأي خود عمل مي کردند. از نظر آنان، براي وصول به حکمي که نزديک به قرآن و حديث باشد، دو راه وجود داشت: يکي بعدها، قياس و ديگري اجتهاد به مصلحت خوانده شد. از ميان اصحاب، عبدالله مسعود بيشتر به قياس عمل کرد و مکتب کوفه را بنانهاد. اجتهاد به مصلحت آن بود که در امري که در قرآن و سنت حکمي براي آن نبود، به آنچه به مصلحت مسلمانان نزديک تر بود، عمل کردند و عمر بيشتر به اين امر توجه کرد. تابعين منبع سومي براي احکام يافتند و آن رأي اصحاب بود که به تدريج جزو سنت درآمد و تابعين هر صحابي، فقه خود را به او منسوب مي کردند. تابعين کوفه بيشتر از عبدالله مسعود و تابعين مدينه بيشتر از زيد بن ثابت و عبدالله بن عمر نقل کردند. پيروان يکي از دو مکتب به حديث و پيروان روش دوم به اجتهاد و رأي و قياس توجه نمودند. دليل گروه اول اين بود که انسان در رأي خود ممکن است اشتباه کند و دليل پيروان روش دوم اين بود که به سبب فاصله از زمان و عهد پيامبر اسلام، جعل و تزوير در حديث زياد شده و لذا استناد به حديث ممکن است فقيه را به اشتباه بيندازد (2).
در بين اهل تسنن، علاوه بر کتاب، سنت و قياس ( عقل )، دليل چهارمي هم پيدا شد و آن اجماع اصحاب پيامبر بود، يعني اگر اصحاب پيامبر در قولي متفق بودند، آن قول حجت بود و اجماع خوانده مي شد. با آنکه در عمل به کتاب خدا ميان هيچ يک از فرق اسلامي اختلافي نيست، در عمل به اصول ديگر يعني سنت، اجماع، قياس و عقل ميان فقهاي اسلام اختلاف هست و اين اختلاف موجب پيدا شدن مذاهب مختلفه در فقه شده است. بدين قرار:
1. شيعه: شيعه صِرف اصحاب را بعنوان مبدأ يا راوي سنت قبول ندارند. براي آنان قول، فعل و تقرير معصوم که منحصر در چهارده نفر است، حجت است و اجماع وقتي حجت است که کاشف از قول معصوم باشد. عمل بر قياس نيز نزد بيشتر فقهاي شيعه باطل است و به جاي آن عقل را بکار مي برند. توضيح اينکه قياس فقهي با قياس منطقي متفاوت است و جنبه ي تمثيل دارد.
2. حنفيه: اصحاب ابوحنيفه نعمان بن ثابت را گويند که علاوه بر کتاب، سنت، اقوال صحابه، اجماع و قياس، به استحسان و عرف نيز متمسک مي شوند، براي مکتب ابوحنيفه وسعت و اهميت بيشتري قايل اند (3).
3. مالکيه: پيروان مالک بن انس ( فقيه مدينه ) را گويند که علاوه بر کتاب و سنت به فتواي اصحاب هم عمل مي کنند و آن را جزو سنت مي دانند. علاوه بر آن، عمل مردم مدينه نيز در نزد ايشان حجت است. پس از آن به قياس، استحسان و مصالح مرسله عمل مي کنند و استحسان را عبارت از عدول از قياس به عرف و مصلحت و رفع مشقت و اجماع مي دانند. مقصود از مصالح مرسله مصالحي است که با مقاصد شارع موافق باشد، اگرچه دليلي خاص از کتاب و سنت براي آن نباشد.
4. شافعيه: اصحاب امام محمد بن ادريس شافعي هستند که به کتاب، سنت، اجماع، اقوال صحابه و قياس عمل مي کنند و استحسان را قبول ندارند.
5. حنابله: که اتباع امام احمد بن حنبل را گويند که به حديث، فتواي اصحاب، قياس، استحسان و مصالح عمل مي کنند و نص حديث را بر فتواي صحابه مقدم مي دارند.
6. ظاهريه: که پيروان داود ظاهري و ابن حزم اندلسي را گويند، که جز به ظاهر کتاب و سنت عمل نمي کنند و رأي و قياس را باطل مي دانند (4).
پس از عصر تشريع، يعني زمان رسول اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم)، ادوار فقه اهل سنت را به شش دوره شامل: 1) عصر صحابه، 2) عصر تابعين، 3) عصر پيشوايان مذهب، 4) عصر توقف اجتهاد و گزينش مذاهب، 5) عصر تقليد محض و 6) عصر حاضر و ادوار فقه تشيع را به نه دوره به ترتيب زير تقسيم کرده اند: 1) عصر تفسير و تبيين ( عصر ائمه )، 2) عصر محدثان، چون کليني و صدوق، 3) عصر آغاز اجتهاد، چون شيخ مفيد و سيد مرتضي، 4) عصر کمال اجتهاد چون عصر شيخ طوسي، 5) عصر تقليد، يعني حدود يک قرن پس از عصر شيخ طوسي، 6) عصر نهضت، 7) عصر پيدايش مذهب اخباريان، 8) عصر جديد استنباط و 9) عصر جديد (5).
براي تفصيل بيشتر مي توان به کتاب هاي تاريخ فقه و فقها تأليف ابوالقاسم گرجي، موسوعه مصطلحات مفتاح السعاده و مصباح السياده طاش کبري زاده، الايرانيون و الادب العربي بخش فقه تأليف قيس آل قيس مراجعه شود.

[1] ابراهيم بن احمد بن اسحاق، ابواسحاق مروزي

نام: ابراهيم
نام پدر: احمد
کنيه و لقب: اسحاق [ن.م]
اسم اشهر: [ابواسحاق مروزي]
سال و محل تولد: [ن.م] مرو
سال و محل وفات: 340 ه‍، مصر
مذهب و شريعت: شافعي
رشته ي علمي و تخصص: فقه
استادان: ابوحامد احمد بن بشر المروزي و ابوزيد محمد بن احمد بن عبدالله المروزي ابوالعباس بن سريج
شاگردان: ابي سعيد الاصطخري
مناصب و مقام ها: رياست [حوزه ي] علميه عراق

سرگذشتنامه:

او استاد پيشوايان عراق و در تدريس و فتوي يگانه و مقتداي اهل عصر خود و مرجع استفاده ي جمعي کثير بوده و بعد از استاد خود ابوالعباس بن سريج، رياست [حوزه ي] علميه ي عراق بدو اختصاص يافت و مدتي در بغداد اقامت گزيد و در آخر عمر به مصر کوچ کرد و صاحب جايگاه والايي در مذهب شافعي شد.

آثار:

الخصوص و العموم، حساب الدور، الفصول في معرفة الاصول، الوصايا، الشروط و الوثاق و شرح مختصر المَزني.

منابع و مآخذ:

ريحانة الادب، 4 / 14؛ طبقات الفقها، 4 / 5.

[2] ابراهيم بن حبيب السّقطي

نام: ابراهيم
نام پدر: حبيب
کنيه و لقب: ابواسحاق
اسم اشهر: السقطي
سال و محل تولد: [ن.م]
سال و محل وفات: 391 ه‍ [ن.م]
مذهب و شريعت: سني
رشته ي علمي و تخصص: فقه، حديث و تاريخ

آثار:

جامع الفقه، لوامع الأمور، الرسالة و کتاب التاريخ موصولاً به کتاب ابن جرير في اخباره و اخبار اصحابه.

منابع و مآخذ:

طبقات الفقها، 4 / 10؛ دهخدا، 1 / 296؛ حاجي خليفه 2 / 1568.

[3] ابراهيم بن نجيح

نام: ابراهيم
نام پدر: نجيح
کنيه و لقب: ابوالقاسم، الکوفي
اسم اشهر: [ن.م]
سال و محل تولد: [ن.م]، [کوفه]
سال و محل وفات: 313 ه‍، بغداد
مذهب و شريعت: مسلمان
رشته ي علمي و تخصص: فقه و حفظ قرآن ( علوم قرآني )
استادان: پدرش و محمد بن اسحاق البکائي
شاگردان: محمد بن المظفر و ابوالحسن الجراحي

سرگذشتنامه:

در بغداد وفات يافت، وليکن او را به کوفه انتقال دادند.

آثار:

وي کتابي در السنن تصنيف کرد.

منابع و مآخذ:

خطيب بغدادي، 6 / 198؛ طبقات الفقها، 4 / 15.

[4] ابن بابويه، ابوجعفر محمد بن علي بن حسين بن موسي بن بابويه ي قمي

نام: محمد
نام پدر: علي
کنيه و لقب: ابوجعفر و شيخ صدوق
اسم اشهر: ابن بابويه / شيخ صدوق / عمادالدين
سال و محل تولد: 311 ق يا 305 ق، قم
سال و محل وفات: 381 ق، ري
مذهب و شريعت: شيعه ي اثني عشري
رشته ي علمي و تخصص: فقه، حديث و ادب
استادان: پدرش ابوالحسن علي بن الحسين، ابوجعفر محمد بن الحسن بن احمد بن وليد شيخ فقهاي قم، احمد بن ابي عبدالله البرقي، محمد بن موسي بن المتوکل، محمد بن علي قمي ملقب به ماجيلويه، حسين بن ابراهيم بن احمد بن هشام، ابوالحسن محمد بن احمد بن علي بن اسدي، ابي قطان معروف به ابوعلي بن عبد ربّه رازي، ابوالطيب، حسين بن احمد بن محمد رازي و ابن الصلت قمي
شاگردان: شيخ مفيد، ابن شاذان، غضائري، ابوجعفر دوريستي، حسين بن علي بن بابويه ي قمي برادر صدوق، حسن بن حسين برادرزاده اش، علي بن احمد بن عباس پدر شيخ نجاشي و شيخ ثقه صاحب کفاية الاثر
همفکران و رقيبان: رکن الدوله ي ديلمي ( م 366 ق ) و صاحب بن عباد ( م 358 ق ).

سرگذشتنامه:

شيخ صدوق در زمان حکومت آل بويه مي زيست. ولادت او به دعاي امام غائب (عج) صورت پذيرفته است. او با سفرهاي دور و دراز در بلاد اسلامي و تأليفات بسيار که بعضي تعداد آنها را سيصد عنوان نوشته اند و با ارتباط با امرا و رجال و حضور در محافل سياسي و علمي و در پرتو منطق قوي و وسعت معلومات و قلم و بيان و... موفق شد، مذهب شيعه ي اثني عشري را ترويج و فقه و اصول و کلام شيعه را مدون نمايد. به دعوت امير رکن الدوله از اميران آل بويه در شهر ري ساکن شد تا مردم بتوانند براي اخذ احکام و علوم و معارف از او استفاده کنند: « ري » ظاهراً چون پايتخت دولت شيعي آل بويه و مرکز علما و رجال آن طايفه و ميدان وسيعي براي تعليم و تعلم علوم شرعي بود، نظر صدوق را جلب کرد. در سال 355 ق به بغداد رفت و شيوخ فرقه ي اماميه از وي استماع حديث نموده و شيخ مفيد و ابن شاذان و غضائري و شيخ ابوجعفر محمد دوريستي و ديگر اکابر محدثين اماميه از او روايت حديث مي کنند و موافق فرموده ي شيخ حر عاملي، نظير او در کثرت علم و حفظ و ضبط اخبار اسلاميه ديده نشده، بلکه اگر او نبود، آثار اهل بيت (عليهم السلام) به کلي محو و نابود مي شد. در سال 359 ق به خراسان رفت و مشهد رضوي را زيارت کرد و چندي هم در نيشابور و مروالرود بود. سفري به همدان داشت و بين سال هاي 367 و 368 ق باز به خراسان سفر کرد و دو بار به زيارت مشهد رضوي رفت و از شهرهاي ماوراءالنهر چون سمرقند و فرغانه ديدن کرد و همه جا از سوي رجال و علماي شيعه مورد استقبال قرار مي گرفت. شيخ صدوق در نزد امراي آل بويه بسيار محترم بود.

آثار:

من لايحضره الفقيه، عيون اخبارالرضا، التوحيد، المقنع، علل الشرايع، ثواب الاعمال، معاني الاخبار،‌ جامع الاخبار، مصادقة الإخوان، خصال، رسالة الاعتقادات،‌ الهداية في الاصول، عقاب الاعمال، اثبات الخلافة لاميرالمؤمنين، اثبات النصّ علي الائمة (عليه السلام) و بسياري ديگر.

اضافات:

روزي به حسب درخواست رکن الدوله پدر عضدالدوله ي ديلمي به حضور سلطان رسيد و پس از رفتن صدوق کسي از راه حسد عرضه داشت که اين شيخ معتقد است سر مطهر امام حسين (عليه السلام) در سر نيزه سوره ي کهف مي خوانده است. رکن الدوله صحت اين نسبت را کتباً از شيخ صدوق استفسار نموده و صدوق در جواب نوشت: بلي اين چنين قضيه به ما رسيده که آن سر مطهر يک چند آيه از آن سوره ي مبارکه خوانده، ليکن از ائمه ي اطهار به ما نرسيده و صحت آن را نيز انکار نداريم، زيرا در جايي که تکلم اعضا در باب معاني و شهادت آنها بر سيئات ايشان در روز قيامت از آيات قرآن ثابت و محقق باشد، چگونه روا نباشد که سر امام (عليه السلام) تکلم به قرآن مجيد نموده و اين کرامت باهره با اراده ي خداوند قادر از وي ظاهر گردد.

منابع و مآخذ:

دايرة المعارف تشيع، 1 / 307؛ ريحانة الادب، 2 / 470؛ خطيب بغدادي، 3 / 89؛ دهخدا، 1 / 341.

[5] ابن بابويه، ابوالحسن علي بن حسين بن موسي بن بابويه قمي

نام: علي
نام پدر: حسين
کنيه و لقب: ابوالحسن [ن.م]
اسم اشهر: ابن بابويه
سال و محل تولد: [ن.م] قم
سال و محل وفات: 329 قم / 328 بغداد
مذهب و شريعت: شيعه اثني عشري
رشته ي علمي و تخصص: فقه و حديث
استادان: کليني ( محمد بن يحيي العطار، علي بن ابراهيم قمي و احمد بن ادريس اشعري )
شاگردان: عباس بن عمر کلوازاني، تلعکبري، ابوجعفر صدوق ( فرزند )، ابوعبدالله الحسين، احمد بن داوود قمي و سلامة بن محمد
همفکران و رقيبان: محمد بن يعقوب کليني ( م 329 ق )، ابونصر فارابي ( م 339 ق ) و تلعکبري ( م 385 ق )
مناصب و مقام ها: مرجع تقليد مردم قم و اطراف آن

سرگذشتنامه:

او در بغداد تدريس مي کرد و در اواخر عمر در ري سکني گزيد و در دربار آل بويه و رکن الدوله و صاحب بن عباد او را گرامي مي داشتند. در قم در خانداني روحاني و اصيل تولد يافت و زندگي را از راه کسب و تجارت مي گذرانيده است. چرا که ابن بابويه علاوه بر داشتن مقامي علمي، مردي بازرگان و صاحب مکنت نيز بوده و حجره و دفتر داشته است. در باب سفرهاي او به عراق حداقل از سه سفر ياد کرده اند: نخستين سفر ظاهراً اندکي پس از وفات محمد بن عثمان ( م 304 يا 305 ق ) نايب امام زمان (عليه السلام) بوده است، سفر دوم در 326 ق که تلعکبري از او استماع کرده است و آخرين سفر او به بغداد در 328 ق بوده که ابوالحسن عباس بن عمر کلوازاني معروف به ابن ابي مروان از او اجازه گرفته است. علي بن بابويه در تمام دوره ي غيبت صغري، يعني تا سال 329 ق که سنه ي تناثر النجوم و سال مرگ علي بن محمد سمري آخرين وکيل امام غايب (عج) بوده، حيات داشته و با علماي مشهوري مانند محمد بن يعقوب کليني و ابونصر فارابي و تلعکبري معاصر بوده است. او در اواخر عمر، سفري به عراق کرد و در سامره با حسن بن روح نوبختي سومين وکيل امام غايب (عج) ديدار نمود. مسائل خود را از او پرسيد و جواب شنيد. چندي هم در بغداد بسر برد و احتمالاً در آن شهر با محمد بن يعقوب کليني ديدار نمود.

آثار:

ابن بابويه دانشمندي پرتأليف بوده و نجاشي تأليفات او را چنين برشمرده است: الوضوء، الصلوة، الجنائز، الإمامة و التبصرة من الحيرة،‌ الاملاء، نوادر کتاب المنطق، الاخوان، الشرايع که براي فرزندش فرستاده است، التفسير،‌ النکاح، مناسک الحج، قرب الاسناد، التسليم الطب، المواريث، المعراج و النساء و الولدان.

اضافات:

با توجه به نقل ابن نديم در الفهرست، ابن بابويه به نقل از فرزندش ابي جعفر داراي دويست کتاب مي باشد.

منابع و مآخذ:

دايرة المعارف بزرگ اسلامي، 3 / 62-61؛ ريحانة الادب، 7 / 401؛ دايرة المعارف تشيع، 1 / 305؛ تاريخ فقه و فقها، ص 119؛ طبقات الفقها، 4 / 283-284؛ دهخدا، 1 / 341.

[6] ابن برّاج، سعدالدين ابوالقاسم عبدالعزيز بن نحرير بن عبدالعزيز

نام: عبدالعزيز
نام پدر: نحرير طرابلسي
کنيه و لقب: ابوالقاسم، عزّالمؤمنين
اسم اشهر: ابن برّاج
سال و محل تولد: 401 ق، مصر
سال و محل وفات: 481 ق، طرابلس
مذهب و شريعت: شيعه ي امامي
رشته ي علمي و تخصص: فقه، کلام و قضاوت
استادان: کراجکي، ابوالصلاح حلبي، دوريستي، سلارديلمي، مهردشتي، سيد مرتضي علم الهدي، شيخ طوسي و شيخ مفيد محمد بن نعمان
شاگردان: قاضي عبدالعزيز ابن ابي کامل طرابلسي، عبدالجبار مقري رازي، حسکابن بابويه، شيخ مفيد رازي، عبدالرحمان نيشابوري خزاعي، حسن بن عبدالعزيز جيهاني، ابوجعفر محمد حلبي، زيد بن داعي و کميح
مناصب و مقام ها: قاضي طرابلس

سرگذشتنامه:

او در مصر متولد شد و دوران جواني را در زادگاه خويش مصر به سر آورد. در جواني به بغداد آمد و در حوزه ي درسي سيد مرتضي حاضر گشت و مدت هفت سال ( 429-436 ق ) از محضر وي استفاده کرد. پس از فوت سيد مرتضي در درس شيخ طوسي حضور يافت و از شاگردان خاص او گشت و آنگاه به طرابلس شام رفت و تا پايان عمر در آن ديار به شغل قضاوت مشغول شد و چون دير زماني قضاي آن شهر را بر عهده داشت، به قاضي طرابلسي مشهور شد و هم در آنجا درگذشت. ابن براج از دانشمندان پرآوازه ي معتبر شيعي است که آراي او پيوسته مورد توجه فقيهان بزرگ بوده و غالباً به نظريات او اشاره و استناد شده است. شيخ طوسي او را بسيار مي ستود و از او با القاب « الشيخ الفاضل » و « الشيخ الجليل » ياد کرده است. ابن براج در واقع نيابت شيخ طوسي در بلاد شام را برعهده داشت. برخلاف قول مشهوري که تمام شاگردان و پيروان شيخ طوسي را تا ابن ادريس مقلد صِرف دانسته اند، ابن براج به اجتهاد خود عمل مي کرد و داراي آراي فقهي خاص بوده است که از آن جمله مسئله ي تنجيس آب قليل، لزوم اتمام صلات در مکه و مسجد پيغمبر (صلي الله عليه و آله و سلم) و مشاهد ائمه و حج مرتد و جواز اخراج زکات است.

آثار:

آثار منسوب: حسن التعريف که حُرّ عاملي آن را حسن التقريب ضبط کرده است، الروضة که ابن شهرآشوب آن را روضة النفس في احکام العبادات الخمس ناميد، عمادالمحتاج في مناسک الحاج، الکامل در فقه و المعالم در فروع.

آثار چاپي:

الجواهر در تهران ( 1276 ق ) در مجموعه اي به نام الجوامع الفقهيه چاپ شده است، شرح جمل العلم و العمل و المهذب.

آثار خطي:

نسخه ي کهني از المهذب ( 651 ق ) در کتابخانه ي آستان قدس رضوي نگهداري مي شود.

منابع و مآخذ:

دايرة المعارف بزرگ اسلامي، 3 / 96-95؛ دايرة المعارف تشيع، 1 / 309.

[7] اِبن بَرْهان، ابوالقاسم عبدالواحد بن علي عُکْبَري

نام: عبدالواحد
نام پدر: علي
کنيه و لقب: ابوالقاسم [ن.م]
اسم اشهر: ابن برهان
سال و محل تولد: حدود 375 ق، شهرک عکبرا نزديک بغداد
سال و محل وفات: 456 ق [ن.م]
مذهب و شريعت: حنفي
رشته ي علمي و تخصص: فقه، لغت، حديث نسب شناسي، ادب و کلام
شاگردان: ابوالکرم مبارک بن فاخر نحوي

سرگذشتنامه:

در فقه تابع مذهب حنبلي بود، اما پس از مدتي به مذهب حنفي گرويد. در کلام پيرو مذهب مرجئه ي معتزله بود. از دوران کودکي و جواني او اطلاعي در دست نيست، همين قدر مي دانيم که در بغداد در مجلس درس بسياري از علما حاضر مي شد و ادب و فقه و کلام را نزد آنان مي آموخت. خوي شگفت و عادات غريب او موجب شد که بسياري از نويسندگان به خصايص اخلاقي او اشاره کنند. مثلاً نوشته اند او مردي تندخوي بود يا آورده اند که اگر با شاگردان خود خوش رفتاري مي کرد، حتماً از او آثاري مکتوب باقي مي ماند.

آثار:

اصول اللغة، الاختيار في الفقه، اللمع و شرح اللمع.

منابع و مآخذ:

دايرة المعارف بزرگ اسلامي، 3 / 104 - 103؛ خطيب بغدادي، 11 / 17.

[8] ابن حمزه، سيد حسن بن حمزة بن علي مرعش

نام: سيد حسن
نام پدر: حمزه
کنيه و لقب: ابومحمد، طبري
اسم اشهر: مرعشي، ابن حمزه
سال و محل تولد: [ن.م]
سال و محل وفات: 358 ه‍، آمل
مذهب و شريعت: شيعه ي اماميه
رشته ي علمي و تخصص: فقه، کلام، رجال و حديث
استادان: محمد بن جعفر اسدي رازي، احمد بن ادريس قمي، محمد بن جعفر بن بطه ي قمي، محمد بن عبدالله بن جعفر حميدي، علي بن ابراهيم قمي، علي بن حاتم قزويني و محمد بن جرير رستم طبري
شاگردان: ابن عياش جوهري، محمد بن احمد شاذان قمي، احمد بن علي نوح سيرافي، محمد بن محمد نعمان مفيد، حسين بن عبيدالله غضائري و احمد بن عبدالواحد بن عبدون

سرگذشتنامه:

او عالم عامل عابد زاهد متدين کثير المحاسن، از اجله ي فقهاي شيعه و از اعاظم مشايخ اماميه در کتب رجاليه و از مشايخ شيخ مفيد و تلعکبري مي باشد و در سال سيصد و پنجاه و ششم هجرت به بغداد رفته و با مشايخ وقت ملاقات کرده است. تحصيل خود را در طبرستان آغاز کرد و از مشايخ آن ديار اخذ حديث کرد. در تاريخي نامعلوم به مشهد سفري داشته و خود، مراحل سفر را به نظم کشيده است. سال ها در مشهد اقامت گزيد، پس از مدتي سفري به قم داشته است. در حکايتي که غضائري از خود ابن حمزه نقل کرده، به مراحل تحصيل او در طبرستان، قم و تکميل آن را عراق اشاره شده است.

آثار:

الاشفية في معاني الغيبة، تباشير الشيعة، الجامع و الدروالغيبة، المبسوط في عمل يوم و ليلة، المرشد و المفتخر.

منابع و مآخذ:

ريحانة الادب، 4 / 11؛ دايرة المعارف بزرگ اسلامي، 3 / 367-368

[9] ابن حَمّاد، ابوالحسن علي بن حماد بن عبيدالله بن حماد عبدي بصري

نام: علي
نام پدر: حَمّاد
کنيه و لقب: ابوالحسن [ن.م]
اسم اشهر: ابن حمّاد
سال و محل تولد: اوايل سده ي 4 ق [ن.م]
سال و محل وفات: اواخر سده ي 4 ق [ن.م]
مذهب و شريعت: شيعه امامي
رشته ي علمي و تخصص: فقه، حديث و شعر
استادان: عبدالعزيز بن يحيي بن احمد بن عيسي جلودي از محدثان بزرگ اماميه
شاگردان: حسين بن عبدالله غضائري

سرگذشتنامه:

از تاريخ ولادت و وفات او اطلاع دقيقي در دست نيست، اما مي توان حدس زد که وي در طبقه ي شيخ صدوق ( م 381 ) بوده و در اوايل سده ي 4 ق بدنيا آمده است. از ابن حمّاد اشعار بسياري در کتاب هاي شيعه نقل شده است که همگي در مدح و رثاي ائمه ي معصومين (عليهم السلام) و ذکر مناقب و احوال ايشان است. اشعار وي نشان از وسعت دانش او در اخبار اهل بيت دارد و از خيال پردازي هاي شاعرانه تهي است و همه با براهيني مبتني بر قرآن و حديث، براي دفاع از مذهب اماميه سروده شده است. براي نمونه مي توان به اشعار وي درباره ي ماجراهاي غديرخم، مناقب و امامت علي (عليه السلام) و جانشينان او به مناقب ابن شهرآشوب رجوع کرد.

منابع و مآخذ:

دائرة المعارف بزرگ اسلامي، 360-3 / 361.

[10] ابن داعي، ابوعبدالله محمد بن حسن بن قاسم بن حسن علوي

نام: محمد
نام پدر: حسن
کنيه و لقب: ابوعبدالله، المهدي لدين الله و القائم بحق الله
اسم اشهر: ابن داعي
سال و محل تولد: 304 ق، ديلم
سال و محل وفات: 359 ق، هوسم
مذهب و شريعت: زيدي
رشته ي علمي و تخصص: فقه
استادان: ابوالحسن کرخي و حسين بن علي بصري
مناصب و مقام ها: سردار سپاه و نقابت علويان بغداد

سرگذشتنامه:

او پس از قتل پدرش ( 316 ق ) از طبرستان بيرون آمد و مدتي در اهواز پيش معزالدوله ي ديلمي بسر برد و پس از فتح بغداد توسط آل بويه، نقيب علويان بغداد گرديد. در بغداد چندي پس از پيوستن به معزالدوله مخفيانه سر به مخالفت برداشت و برخي از ديلميان با او به امامت بيعت کردند. معزالدوله پس از وقوف بر اين خبر او را به زندان افکند. اما پس از مدتي او را به فارس پيش برادرش عمادالدوله فرستاد که او نيز ابن داعي را يک سال و دو ماه در قلعه ي اکوسان زنداني کرد. ابن داعي پس از رهايي از زندان مدتي در کرمان، مکران، عمان و بصره بسر برد. پس از دو سال اقامت در بصره، به زيارت حج رفت و در بازگشت در بغداد اقامت گزيد. در بغداد بار ديگر به معزالدوله پيوست و گويا در شمار سرداران سپاه او درآمد. در اوايل نيمه ي اول سده ي چهارم هجري که گيلان و طبرستان عرصه ي کشاکش امراي محلي و زيديه بود، ابن داعي به دعوت ماناذرجستاني به گيلان آمد. در سال 355 ق با ابن وشمگير به مبارزه پرداخت و گروهي از ياران و سرداران او را به اسارت گرفت و يک چند بر گيلان و نواحي اطراف آن تسلط يافت. اما سرانجام در شهر هوسم ( رودسر يا لنگرود ) بنابر قولي مسموم شد و درگذشت.

منابع و مآخذ:

دايرة المعارف بزرگ اسلامي، 3 / 478؛ دايرة المعارف تشيع، 1 / 420.

[11] ابن شاذان، ابوالحسن محمد بن احمد بن علي بن حسن با شاذان قمي

نام: محمد
نام پدر: احمد / احمدعلي
کنيه و لقب: ابوالحسن [ن.م]
اسم اشهر: ابن شاذان
سال و محل تولد: 335 ق [ن.م]
سال و محل وفات: 420 ق [ن.م]
مذهب و شريعت: شيعه
رشته ي علمي و تخصص: فقه و حديث
استادان: پدرش، ابن قولويه ( از خويشاوندان او )، ابن سختويه، صرام نيشابوري، ابوالحسن احمد بن حسن رازي، احمد بن حسن نيشابوري، ابن مامويه اصفهاني، ابوغالب زراري، تلعکبري، ابن عياش جوهري، ابوالمفضل شيباني، ابن بابويه ي قمي ( شيخ صدوق )، احتمالاً ابن عقده و محمد بن حسن بن وليد.
شاگردان: ابوالفتح کراجکي، نجاشي، شريف ابوطالب زينبي، شيخ طوسي، ابونصر احمد بن شهريار خازن و محمد بن علي بن جعفر اديب

سرگذشتنامه:

از زندگي وي چندان آگاهي نداريم، جز اينکه پدرش احمد نيز که به ابن شاذان معروف بود، از فقها و مشايخ شيعه بود. او يا پدرش نوه ي دختري ابن قولويه ي قمي بودند. نسبت کوفي که پاره اي منابع به آخر اسم ابن شاذان مي افزايند، شايد دال بر اين باشد که نياکانش مهاجراني بودند که از کوفه به قم آمده بودند. از بررسي مشايخ ابن شاذان مي توان نتيجه گرفت که او دوران جواني خود را در بغداد سپري کرده است. وي از سال هاي 352-355 در بغداد آغاز به فراگيري حديث و احتمالاً ديگر علوم اسلامي کرده است. وي براي استماع حديث به نواحي مختلف حومه ي بغداد چون محمديه و رصافه سفر کرده است. وي در دوره اي از زندگي خود ( 360-410 ق ) به منظور ملاقات استادان و مشايخ مراکز علمي آن روزگار عزم سفر کرده و در برخي از اين مراکز مدتي اقامت نموده است. وي به کوفه، ري، خراسان، نيشابور و مکه سفر کرد و سرانجام به بغداد بازگشت.

آثار:

مائة منقبة يا ايضاح دفائن النواصب، ردالشمس علي اميرالمؤمنين،‌ بستان الکرام، اجزاء و روايات ابن شاذان، کتابي در صحت خبر صعود علي (عليه السلام) بر دوش پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) و شکستن بتها.

منابع و مآخذ:

دايرة المعارف تشيع، 1 / 335؛ دايرة المعارف بزرگ اسلامي، 4 / 53.

[12] ابن شاذان، ابوالعباس احمد بن علي بن حسن قمي

نام: احمد
نام پدر: علي
کنيه و لقب: ابوالعباس [ن.م]
اسم اشهر: ابن شاذان
سال و محل تولد: [ن.م] کوفه
سال و محل وفات: [ن.م]
مذهب و شريعت: شيعه امامي
رشته ي علمي و تخصص: فقه
استادان: محمد بن حسن بن احمد بن وليد و محمد بن علي بن تمام
مناصب و مقام ها: قضاوت

سرگذشتنامه:

وي از فقها و مشايخ شيعه در نيمه ي اول سده ي پنجم هجري بوده است. اصلاً از مردم کوفه بود و با ابن قولويه نسبت خويشاوندي داشت. پسرش ابوالحسن محمد و نجاشي از طريق پسرش از او روايت مي کند.

آثار:

امالي و زادالمسافر

منابع و مآخذ:

دايرة المعارف تشيع، 1 / 335.

[13] ابن شعبه، ابومحمد حسن بن علي بن حسين بن شعبه حراني

نام: حسن
نام پدر: علي بن حسين
کنيه و لقب: ابومحمد،‌ حراني
اسم اشهر: ابن شُعْبَه
سال و محل تولد: [ن.م] بغداد
سال و محل وفات: [ن.م]
مذهب و شريعت: شيعه ي اماميه
رشته ي علمي و تخصص: فقه، حديث و رجال
شاگردان: شيخ مفيد ( 413 ق )

سرگذشتنامه:

اقامتگاه او بغداد بوده و در آنجا حوزه ي تدريس و بحث و مناظره داشته است.

آثار:

تحف العقول عن آل الرسول و التمحيص في ذکر اخبار ابتلاء المؤمن.

منابع و مآخذ:

دايرة المعارف تشيع، 1 / 337؛ تحف العقول، مقدمه. ( ن. ن. به حديث، 51 ).

[14] اِبن صبّاغ، ابونصر عبدالسيد بن محمد بغدادي

نام: عبدالسيد
نام پدر: محمد
کنيه و لقب: ابونصر [ن.م]
اسم اشهر: ابن صبّاغ
سال و محل تولد: 400 ق، بغداد
سال و محل وفات: 477 ق [ن.م]
مذهب و شريعت: شافعي
رشته ي علمي و تخصص: فقه
استادان: قاضي ابوالطيب طاهر بن عبدالله طبري
شاگردان: فرزندش علي، ابونصر غازي، اسماعيل بن احمد معروف به ابن سمرقندي، مؤتمن بن احمد معروف به ساجي، ابوعلي حسن بن ابراهيم فارقي، ابوبکر محمد بن احمد و ابومحمد قاسم بن علي بصري صاحب مقامات حريري.

سرگذشتنامه:

ابن جوزي وي را همپايه ي ابواسحاق شيرازي، فقيه بزرگ شافعي دانسته است. ابن عقيل حنبلي نيز او را يکي از 3 فردي دانسته است که با آنان ملاقات داشته و داراي شرايط اجتهاد مطلق بوده اند. در پي گشايش نظاميه ي بغداد در 10 ذيقعده 459 ق ابن صباغ بعنوان نخستين مدرس نظاميه در آنجا به تدريس پرداخت.

آثار:

آثاري چون الشامل در فروع فقه شافعي، الکامل، تذکرة العالم، الطريق السالم، کفاية المسائل يا المسائل و العدة يا العمدة به وي نسبت داده شده است، اما جز الشامل و الطريق السالم از ديگر آثار وي چيزي در دست نيست.

منابع و مآخذ:

دايرة المعارف بزرگ اسلامي، 4 / 104-103؛ سير اعلام النبلاء، 18 / 264.

[15] ابن طبري، احمد بن الحسين بن علي

نام: احمد
نام پدر: حسين
کنيه و لقب: ابوحامد المروزي، الهمداني
اسم اشهر: ابن طبري
سال و محل تولد: [ن.م] همدان
سال و محل وفات: 377 ق، بخارا
مذهب و شريعت: حنفي
رشته ي علمي و تخصص: فقه
استادان: ابي الحسن الکرخي، ابوالقاسم الصفار، ابوالعباس الدقولي، مکي بن عبدان و احمد بن خضر مروزي
شاگردان: ابوبکر البرقاني، القاضي ابوالعلاء الواسطي و محمد بن المؤول الانباري
مناصب و مقام ها: در خراسان به مقام قاضي القضاتي دست يافت.

سرگذشتنامه:

در ابتدا وارد بغداد شد، سپس به خراسان برگشت. پس از آن دوباره به بغداد رفت و در نهايت تا پايان عمر در بخارا ماند.

آثار:

در زمينه ي حديث و تاريخ کتاب نوشته است

منابع و مآخذ:

خطيب بغدادي، 4 / 107؛ طبقات الفقها، 4 / 36.

[16] ابن عَبْدان، ابوالفضل عبدالله بن عبدان بن محمد بن عبدان همداني

نام: عبدالله
نام پدر: عبدان
کنيه و لقب: [ن.م] همداني
اسم اشهر: ابن عبدان
سال و محل تولد: [ن.م]
سال و محل وفات: 433 ق [ن.م]
مذهب و شريعت: شافعي
رشته ي علمي و تخصص: فقه
استادان: ابوالحسين ابن اخي منتمي، ابن جناب، عثمان ابن المنتاب، ابوحفص کتاني، المخلص، صالح بن احمد، جبرئيل علي بن حسن بن ربيع و ابوبکر احمد بن علي معروف به ابن الآل

سرگذشتنامه:

از تاريخ ولادت وي اطلاعي در دست نيست. بيشتر منابع از او بعنوان عالم و مفتي همدان ياد کرده اند. ذهبي به نقل از شيرويه بن شهردار وي را موثق دانسته است. ابن عبدان از کساني است که قنوت را در نماز وتر در طول سال مستحب دانسته اند.

آثار:

شرائط الاحکام در فقه، شرح العبادات و مقامات.

منابع اصلي:

دائرة المعارف بزرگ اسلامي، 4 / 181.

[17] ابن عُبْدون، ابوعبدالله احمد بن عبدالواحد بن احمد بزاز

نام: احمد
نام پدر: عبدالواحد
کنيه و لقب: ابوعبدالله [ن.م]
اسم اشهر: ابن عبدون
سال و محل تولد: [قبل از 348] [ن.م]
سال و محل وفات: 433 ق [ن.م]
مذهب و شريعت: شيعه ي امامي
رشته ي علمي و تخصص: فقه و حديث
استادان: ابوغالب زُراري، ابوبکر دوري، ابن قولويه قمي، ابي داوود قمي، ابوالفرج اصفهاني، ابن جعابي، ابن جنيد اسکافي، ابن حمزه طبري، ابوطالب انباري، سهل بن احمد ديباجي، دعلج بن احمد سجستاني و ابوالمفّضل شيباني

سرگذشتنامه:

از جزييات زندگي او اطلاع چنداني در دست نيست. در مورد اوايل تحصيل او اين مقدار مي دانيم که در 348 ق با ابن زبير قَرْشي ملاقات داشته و از وي بهره برده است. با توجه به برخي گزارش هاي پراکنده اي که از حضور وي در بغداد رسيده و با توجه به اينکه غالب مشايخ و راويان او بغدادي بوده اند، مي توان حدس زد که بخش عمده اي از عمر خويش را در آنجا سپري کرده است. به گفته ي ابن ماکولا ابن عبدون براي استماع حديث به نقاط مختلفي سفر کرده که از آن ميان حضور وي در تنّيس و استماع کتاب کافي کليني در آنجا قابل ذکر است.

آثار:

کتاب هايي که به وي نسبت داده شده عبارتند از: اخبار السيد بن محمد ( سيد اسماعيل حميري )، تفسير خطبة فاطمة (عليهاالسلام)‌، عمل الجمعة و الحديثين المختلفين، فهرست و آداب الحکماء

منابع و مآخذ:

دايرة المعارف بزرگ اسلامي، 4 / 204.

[18] ابن فارس، احمد بن زکريا بن محمد بن حبيب القزويني

نام: احمد
نام پدر: فارس
کنيه و لقب: ابوالحسين
اسم اشهر: ابن فارس
سال و محل تولد: [ن.م] قزوين
سال و محل وفات: 395 ه‍، ري
مذهب و شريعت: شيعه
رشته ي علمي و تخصص: فقه، کلام، شعر و لغت
استادان: علي بن ابراهيم بن القطان، سليمان بن زيد الفامي، علي بن محمد بن مهرويه القزويني و ابوالقاسم الطبراني
شاگردان: ابوسهيل بن زيرک، ابومنصور محمد بن عيسي، علي بن القاسم الخباط المقري و ابومنصور بن محتسب.

سرگذشتنامه:

وي در قزوين به دنيا آمد، به همدان انتقال يافت و در آنجا نشو و نما يافت، سپس براي شاگردي ابوطالب ابن فخرالدوله ي بويهي به ري کوچ کرد و در آنجا اقامت گزيد. بنابر نظر شيخ طوسي و ابن شهرآشوب وي شيعه بوده است، ولي گروهي ايشان را شافعي و گروهي مالکي مي دانند.

آثار:

المجمل، حليه الفقها، فقه اللغه، اصول الفقه، سيرة النبي، مقدمه في الفرايض و جامع التأويل في تفسير القرآن.
اضافات: وي داراي اشعار مليحي در غزل و حکمت بود و در علم لغت صاحب نظر بود.

منابع و مآخذ:

طبقات الفقها، 4 / 64؛ اعيان الشيعه 3 / 60، معجم المؤلفين 2 / 40.

[19] ابن قاص، ابوالعباس احمد بن ابي احمد طبري

نام: احمد
نام پدر: ابي احمد
کنيه و لقب: ابوالعباس [ن.م]
اسم اشهر: ابن قاص
سال و محل تولد: [ن.م] طبرستان
سال و محل وفات: 335 ق، طرسوس
مذهب و شريعت: شافعي
رشته ي علمي و تخصص: فقه
استادان: او فقه را از ابوالعباس ابن سريج فقيه بزرگ شافعي فراگرفت و از کساني چون ابوخليفه جمحي و محمد بن عثمان بن ابي شيبه اخذ حديث کرد.
شاگردان: ابوعلي طبري معروف به زجاجي، از وي فقه شافعي آموخت
مناصب و مقام ها: مقام قضاوت شهر طرسوس

سرگذشتنامه:

ابن قاص براي تحصيل به بغداد رفت، پس از آن به طبرستان بازگشت و به تدريس وعظ پرداخت و در آنجا پيشواي شافعيان گرديد و عده ي کثيري از او فقه شافعي آموختند. ابن قاص در جنگ مسلمانان با روميان مشارکت فعالي داشت. سپس به طرسوس ( در جنوب ترکيه ي کنوني ) رفت و در آنجا رحل اقامت افکند و به وعظ پرداخت و در همانجا درگذشت. گفته شده است که مدتي مقام قضاي آنجا را نيز برعهده گرفت. وي در فقه صاحب نظر بود و آراء او در کتب مهم شافعي مورد توجه قرار گرفته است.

آثار يافت نشده:

المفتاح در فقه شافعي، ادب الجدل، شرح مختصر المزني و المواقيت.

آثار چاپي:

رساله ي دلائل القبلة.

آثار خطي:

ادب القاضي، التخليص في الفروع و فوائد حديث ابن عميد.

منابع و مآخذ:

دايرة المعارف بزرگ اسلامي، 4 / 436؛ حاجي خليفه 2 / 1219.

[20] ابن قبه رازي، ابوجعفر محمد بن عبدالرحمن رازي

نام: محمد
نام پدر: عبدالرحمن
کنيه و لقب: ابوجعفر
اسم اشهر: ابن قبه ي رازي
سال و محل تولد: [ن.م]
سال و محل وفات: [ن.م]
مذهب و شريعت: شيعه
رشته ي علمي و تخصص: فقه و کلام
استادان: ابوالقاسم احمد بن عبدالله کعبي
شاگردان: ابن بطه

سرگذشتنامه:

وي فقيه و متکلم مشهور شيعي در قرن 4 ه‍ ق و تقريباً معاصر کليني بوده است. نخست مذهب معتزله داشت، اما پس از چندي به تشيع گرويد و در زمره ي مدافعان اين مذهب درآمد. پنجاه بار پياده به سفر حج رفت. ابوالحسن سوسنجردي از او دريافت کرده است. به گفته ي سوسنجردي چون ابوالقاسم البلخي کتاب الامامة را خواند، ردي به نام مسترشد بر آن نوشت و چون ابن قبه رد آن را بخواند، کتاب ديگري موسوم به مستثبت در رد آن تأليف کرد. ابوالقاسم بلخي با خواندن رد ابن قبه ردي به نام نقض المستثبت بر آن نوشت، اما ابن قبه پيش از آنکه اين را ببيند درگذشت.

آثار:

الامامة، الانصاف في الامامة و مستثبت ( در رد کتاب مستر شد ابوالقاسم البلخي که خود رديه اي بر الإمامة ابن قبه بوده است ).

منابع و مآخذ:

دهخدا، 1 / 384.

[21] ابن قضاعه: ابوعبدالله محمد بن احمد اسدي کوفي

نام: محمد
نام پدر: احمد اسدي کوفي
کنيه و لقب: ابوعبدالله، مستجاب الدعوة
اسم اشهر: ابن قضاعه
سال و محل تولد: 346 ق [کوفه]
سال و محل وفات: [ن.م]
مذهب و شريعت: شيعه
رشته ي علمي و تخصص: فقه و حديث
استادان: کليني و علي بن ابراهيم قمي
شاگردان: شيخ مفيد، ابومحمد هارون و ابن موسي تلعکبري

سرگذشتنامه:

او نزد سلطان سيف الدولة بن حمدان در بغداد با قاضي موصل در مسئله ي امامت و خلافت علي بن ابي طالب (عليه السلام) مناظره و مباحثه کرد و چون قاضي به مکابره و ستيزه گويي پرداخت، ابن قضاعه او را دعوت به مباهله کرد و در روز موعود کف دست خود را به دست قاضي نهاد و مباهله کرد. فرداي آن روز قاضي در مجلس سيف الدوله حاضر نشد، جوياي او شدند و معلوم شد که بر اثر مباهله دستش سياه شده و آماس کرده و به تبي شديد مبتلا شده و روز بعد درگذشته است.

آثار:

الامامة، انس العالم و ادب المتعلم، تحفة الطالب و بغية الراغب و الرد علي ابن رياح الممطور

منابع و مآخذ:

دايرة المعارف تشيع، 1 / 359.

[22] ابن قولويه، ابوالقاسم جعفر بن موسي بن قولويه

نام: جعفر
نام پدر: موسي
کنيه و لقب: ابوالقاسم، القمي
اسم اشهر: ابن قولويه
سال و محل تولد: حدود 290 ق [قم]
سال و محل وفات: 368 يا 369 ق، بغداد
مذهب و شريعت: شيعه ي اثني عشري
رشته ي علمي و تخصص: فقه و حديث
استادان: سعد بن عبدالله اشعري، احمد بن ادريس قمي، علي بن بابويه قمي، ابن وليد قمي، ابن عقده، محمد بن يعقوب کليني، ابوعمر کشيّ، عبدالعزيز بن يحيي جلودي، ابن همام اسکافي، همچنين پدرش ابوجعفر محمد بن جعفر و برادرش ابوالحسين علي بن محمد
شاگردان: شيخ مفيد
همفکران و رقيبان: از همفکران شيخ مفيد، علي بن حسين بابويه، کليني و...

سرگذشتنامه:

وي از فقها و محدثين بزرگ شيعه مي باشد که از بزرگان، احاديث فراواني روايت کرده است. از جزييات زندگاني وي اطلاع چنداني در دست نيست. اما از مطالعه ي مشايخ وي چنين برمي آيد که وي در قم آغاز به تحصيل کرده است. ابن قولويه براي فراگرفتن حديث، مسافرت هايي به نقاط مختلف داشته که از آن ميان در اسناد روايات نام نقاطي چون ري، عسکر مکرم ( در خوزستان ) و مصر ياد شده است. به گفته ي راوندي وي در 337 ق ( سال بازگرداندن حجرالاسود به مکه توسط قرامطه ) يا 399 ق به قصد رفتن به حج وارد بغداد شد، ولي ظاهراً بيماري، او را از ادامه ي سفر بازداشت و ناچار در همانجا سکني گزيد. احتمال مي رود که وي پيشتر نيز به عراق آمده باشد. وي از کليني و ابن عقده و ابن ابي عقيل روايت کرده و شيخ مفيد و ابن عبدون از او روايت کرده اند. شيخ مفيد از شاگردان وي بوده و او را شيخ صدوق خوانده است. پدر ابن قولويه ابوجعفر محمد بن جعفر که او نيز به ابن قولويه مشهور است، از بزرگان محدثين بوده و در 299-301 در قم درگذشته و در نزديک بقعه ي علي بن بابويه به خاک رفته است. برادرش ابوالحسين علي بن محمد نيز از محدثان شيعه بوده و کتاب فضل العلم و آدابه از اوست. مدفن ابن قولويه در کاظمين است.

آثار:

کتاب معروف « کامل الزيارات » که در آن زيارات پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) و ائمه ي معصومين (عليهم السلام) و ثواب ها و فضيلت هاي آن ذکر شده است. الصلاة الجمعه و الجماعه، الرضاع، الصرف، العدد في شهر رمضان، الحج، بيان حمل الحيوان من محرّفه، النوادر، النساء، الاربعين، تاريخ الشهور و الحوادث فيها، الشهادات، الصداق، الفطرة، القضاء و ادب الحکام، قيام الليل، مداواة الجسد لحياة الابد، الاضاحي، قسمة الزکوة و الوطي بملک اليمين. همچنين طوسي از کتابي با تعبير فهرست مارواه من الکتب و الاصول ياد مي کند.

منابع و مآخذ:

دايرة المعارف بزرگ اسلامي، 4 / 491؛ دايرة المعارف تشيع، 1 / 359.

[23] ابواسحاق اِسفرايني،‌ رکن الدين ابراهيم بن محمد بن ابراهيم بن مهران

نام: ابراهيم
نام پدر: محمد
کنيه و لقب: ابواسحاق، رکن الدين
اسم اشهر: اسفرايني
سال و محل تولد: حدود 337 ق [اسفراين]
سال و محل وفات: 418 ق، نيشابور
مذهب و شريعت: شافعي
رشته ي علمي و تخصص: فقه، کلام و حديث
استادان: ابوجعفر محمد بن علي جوشقاني، ابوبکر احمد بن ابراهيم اسماعيلي، ابوبکر محمد بن يزداد اسفرايني، ابواحمد محمد بن احمد غطريفي، ابومحمود علج بن احمد سنجري و ابوبکر محمد بن عبدالله شافعي.
شاگردان: ابومنصور عبدالقادر بن طاهر بغدادي، قاضي ابوطيب طبري، حاکم نيشابوري، ابوبکر احمد بن حسين بيهقي و ابوالقاسم قشيري.

سرگذشتنامه:

وي در حدود 337 ق به دنيا آمد. در جواني ( حدود 351 ق ) در طلب علم به عراق رفت و در بغداد اقامت گزيد. وي چندي بعد در حالي که همگان به فضل و تقدم او اقرار داشتند، به اسفراين بازگشت، ولي پس از مدتي با اصرار نيشابوريان به نيشابور رفت. در اين شهر مدرسه اي بي نظير براي او ساختند که در آن به تدريس و گفتن حديث پرداخت. رجال شناسان از ابواسحاق تجليل فراوان کرده و او را ثقه دانسته اند. بنابر نقل فارسي، ابواسحاق فقيهي مجتهد و متبحر در علوم، کوشا در عبادت و پرهيزکار و خويشتن دار بود. ابواسحاق سرانجام در نيشابور درگذشت و در مقبره ي حيره به خاک سپرده شد، ولي پس از 3 روز پسرش پيکر او را به اسفراين انتقال داد.

آثار:

ابواسحاق را داراي تصانيف فراوان دانسته اند.

آثار چاپي: نورالعين في مشهد الحسين (عليه السلام) و قرة العين في اخذ ثارالحسين (عليه السلام).

آثار يافت نشده:

ادب الجدل، تعليقة، الجامع، شرح الاعتقاد، شرحي بر المولدات، المختصر في الرد علي اهل الاعتزال و القدر و المختلف در اصول فقه.

منابع و مآخذ:

دائرة المعارف بزرگ اسلامي، 158-5 / 159.

[24] ابواسحاق شيرازي، جمال الدين ابراهيم بن علي بن يوسف فيروزآبادي

نام: ابراهيم
نام پدر: علي
کنيه و لقب: ابواسحاق [ن.م]
اسم اشهر: ابواسحاق شيرازي
سال و محل تولد: 393 ق، شهر گور در فارس ( فيروز آباد )
سال و محل وفات: 476 ق، بغداد
مذهب و شريعت: شافعي
رشته ي علمي و تخصص: فقه
استادان: قاضي ابوالطيب طبري، ابوحاتم طبري، ابوالحسن شيرجي فرضي حاسب، ابومحمد عبدالوهاب بن علي بن نصر، ابوالقاسم منصور بن عمر کرخي، قاضي ابوعلي محمد بن احمد هاشمي حنبلي، ابوعبدالله محمد بن عبدالله بيضاوي، ابواحمد بن رامين بغدادي، ابوعبدالله محمد بن عمر شيرازي، ابوعبدالرحمن بن حسن غندجاني، قاضي ابوعبدالله جلاب و قاضي ابوالفرج فامي شيرازي
شاگردان: ابوالوليد سليمان بن خلف باجي، وزير ابوشجاع رودراوري، ابوعبدالله حسين بن محمد طبري، ابوالفرج عبيدالله بن حسن قاضي بصره، ابونصر مؤتمن بن احمد ساجي، ابوبکر محمد بن حسين شاشي، ابوسعد يحيي بن علي حلواني، همچنين ناموراني چون: خطيب بغدادي، ابوزکريا خطيب تبريزي، عبدالغافر فارسي، ابونصر حميدي، شيرويه ي ديلمي و ابوبکر بن شهرزوري
مناصب و مقام ها: مدرّسي نظاميه ي بغداد

سرگذشتنامه:

وي در شهرهاي فيروزآباد، غُندجان، شيراز و بغداد نيز استادان بي شماري مقدمات علوم را فراگرفت. وي در سفر به بغداد چندي در بصره ماند و در همين فرصت از محضر استادان آن ديار استفاده کرد. وي در بغداد در حلقه ي درس قاضي ابوالطيب طبري استاد و پيشواي بزرگ شافعيان حاضر شد. کوشش بي وقفه ي ابواسحاق در اشتغال به تحصيل و استحکام مباني علمي به حدي بود که به اعتراف خويش هر قياس را 1000 بار و هر درس را 100 بار تکرار مي کرد. در 430 ق ابوالطيب طبري که ابواسحاق سال ها معيد درس او بود، از وي خواست که در مسجدش در باب المراتب به جاي وي تدريس کند. از آن تاريخ در حکم فقيهي جامع الاطراف و استادي دانشمند بر کرسي تدريس نشست و از 459 ق که به مدرسه ي نوبنياد نظاميه انتقال يافت، تا واپسين دم حيات روزگار خود را به تدريس گذرانيد.

آثار چاپي:

التبصرة، التنبيه،‌ رسالة في علم الاخلاق، الطب الروحاني، طبقات الفقهاء، عقيدة ابي اسحاق الشيرازي، اللمع، الملخص في الجدل، المهذب و الوصول الي علم الاصول يا شرح اللمع.

آثار خطي:

الاشارة الي مذهب اهل الحق، عقيدة السلف، علل الفقه، ملخص في الحديث و النکت في المسائل المختلف فيمابين الامامين ابي حنيفة و الشافعي.

منابع و مآخذ:

دائرة المعارف بزرگ اسلامي، 167-5 /170.

[25] ابواسحاق طبري، ابراهيم بن احمد بن محمد بن احمد بن عبدالله

نام: ابراهيم
نام پدر: احمد
کنيه و لقب: ابواسحاق، المعدّل
اسم اشهر: ابواسحاق طبري
سال و محل تولد: 324 ه‍ [طبرستان]
سال و محل وفات: 393 ه‍، بغداد
مذهب و شريعت: مالکي
رشته ي علمي و تخصص: فقه
استادان: اسماعيل الصفار، علي الستوري، احمد بن سليمان العباداني، زيد بن محمد بن جعفر کوفي و ابوالفرج اصفهاني
شاگردان: ابوالعلاء الواسطي،‌ ابوالقاسم التنوخي و الحسن بن ابوالفضل الشرمقاني
همفکران و رقيبان: خطيب بغدادي، ابن شهرآشوب و شريف رضي

سرگذشتنامه:

وي فقيهي از مذهب مالک و خانه اش جايگاه اهل قرآن و حديث بود. او با علماي شيعه حشر و نشر داشت و علماي شيعه نيز از دانشش استفاده مي کردند.

آثار:

المناقب.

منابع و مآخذ:

طبقات الفقهاء، 4 / 7، 8؛ خطيب بغدادي، 6 / 19.

[26] ابوبکر رازي، احمد بن علي

نام: احمد
نام پدر: علي
کنيه و لقب: ابوبکر، جصّاص
اسم اشهر: ابوبکر رازي
سال و محل تولد: 305 ه‍، ري
سال و محل وفات: 370 ه‍ [ن.م]
مذهب و شريعت: حنفي
رشته ي علمي و تخصص: فقه
استادان: ابوالحسن الکرخي، ابوالعباس الاصم النيشابوري، ابوالقاسم الطبراني و عبدالباقي بن قانع
شاگردان: احمد بن موسي الخوارزمي، ابوالفرج معروف بن مسلم و ابي جعفر محمد بن احمد النسفي.
مناصب و مقام ها: در بغداد به مقام رياست حنفي رسيد.

سرگذشتنامه:

او در بيست سالگي به بغداد عزيمت کرد، سپس نزد بزرگان بغداد، نيشابور و ديگران به آموزش فقه پرداخت، تا جايي که در بغداد به مقام رياست حنفي رسيد و بسياري از فقهاي بزرگ حنفي نزد او اين علوم را فراگرفتند. کتاب هايش بر اين دلالت دارند که وي با اينکه حنفي بوده، به معتزله گرايش داشت.

آثار:

احکام قرآن، المناسک، شرح مختصر مشيخه ابي الحسن، شرح الجامع للشيباني و کتاب في اصول فقه و...

منابع و مآخذ:

مآخذ: طبقات الفقها، 4 / 60؛ خطيب بغدادي، 4 / 314؛ فهرست ابن نديم، 307.

[27] ابوبکر محمد بن عبدالله بن محمد بن صالح

نام: محمد
نام پدر: عبدالله
کنيه و لقب: ابوبکر
اسم اشهر: اَبهري
سال و محل تولد: 287 ق، ابهر
سال و محل وفات: 375 ق، بغداد
مذهب و شريعت: مالکي
رشته ي علمي و تخصص: فقه و حديث
استادان: ابوعروبه ي حرّاني، محمد بن محمد باغندي، محمد بن حسين اشناني، ابن ابي داوود سجستاني و عبيدالله بن حسن انطاکي
شاگردان: ابوبکر برقاني، ابوالقاسم تنوخي، احمد بن محمد خوارزمي، ابوعبدالله قيرواني، احمد بن محمد قزويني، ابوبکر بن کواز، ابوالحسن بن قصار، ابوبکر دارقطني، ابن فارس مقري و ابواسحاق طبري
مناصب و مقام ها: رياست پيروان مذهب مالکي در بغداد

سرگذشتنامه:

زادگاه او ابهر بود و سلسله ي نسب او به بني مره از شاخه هاي بني تميم بازمي گشت. ابهري به بغداد رفت و در آنجا اقامت گزيد و رياست پيروان مذهب مالکي در بغداد به او منتهي شد. ابهري مورد احترام و اعتماد بزرگان و علماي بغداد بود، تا آنجا که حتي پيروان ابوحنيفه و شافعي براي درک اقوال آن دو به او رجوع مي کردند. به گفته ي خطيب بغدادي وي از پذيرفتن منصب قضا امتناع کرد. ابهري به شهرهايي که کانون علم در آن زمان بودند، سفر کرد تا از محضر علماي آن بلاد بهره گيرد. از جمله ي اين شهرها مي توان به کوفه، بصره، واسط، رقه، حران، حمص، دمشق و طرسوس اشاره کرد. وي در اين شهرها و بويژه در بغداد، محضر حمعي از عالمان را درک نمود که از آن جمله مي توان به ابوعروبه حرّاني، محمد بن محمد باغندي، محمد بن حسين اشناني، ابن ابي داوود سجستاني و عبيدالله بن حسن انطاکي و جمعي ديگر از محدثان اشاره کرد که در مآخذ نام آنان ياد شده و نيز در تاريخ دمشق ابن عساکر آمده است. ابهري شصت سال از عمر خويش را به تدريس سپري کرد و سال ها در جامع المنصور بغداد مجلس درسي داشت که شاگردان زيادي از سرزمين هاي مختلف اسلامي در آن حاضر مي شدند. او در بغداد چشم از جهان فروبست.

آثار خطي:

شرح المختصر الکبير و الفوائد المنتقاة الغرائب.

منابع و مآخذ:

دايرة المعارف بزرگ اسلامي، 6 / 457.

[28] ابوحامد اسفرايني، احمد بن محمد بن احمد

نام: احمد
نام پدر: محمد
کنيه و لقب: ابوحامد [ن.م]
اسم اشهر: [ابوحامد اسفرايني]
سال و محل تولد: 344 ق، اسفراين
سال و محل وفات: 406 ق، بغداد
مذهب و شريعت: شافعي
رشته ي علمي و تخصص: فقه
استادان: ابراهيم بن محمد بن عبدک شعرافي، ابوالحسن بن مرزبان و عبدالعزيز دارکي در بغداد. وي از ابوالحسن دارقطني ابوبکر اسماعيلي و ابن عدي جرجاني حديث فراگرفت.
شاگردان: خطيب بغدادي، ابوالطيب طبري، ابوالحسن ماوردي، احمد بن محمد محاملي و حسن بن محمد خلال.

سرگذشتنامه:

ابوحامد در اسفراين زاده شد و از نوجواني نزد شيوخ آن شهر و همچنين شيوخ بغداد به آموختن فقه شافعي پرداخت. ابوحامد از 370 ق در بغداد به تدريس پرداخت و تا پايان عمر به اين کار اشتغال داشت. وي در 398 ق در جريان درگيري هاي فرقه اي در بغداد مورد آزار قرار گرفت و به ناچار مدتي در محله ي دارقطني اقامت کرد و چند سال بعد در بغداد درگذشت. نووي ابوحامد را پيشوايان شافعيان عراق و شيخ المذهب خوانده و برخي او را مُجدّد فقه شافعي در رأس سده ي 4 ق شمرده اند.

آثار:

مهمترين تأليف وي التعليقة الکبري است. ابن خلکان کتابي با عنوان البستان به وي نسبت داده است. همچنين سبکي کتابي از ابوحامد در اصول فقه و کتاب منسوب به وي، الرونق را ديده بوده است.

منابع و مآخذ:

دايرة المعارف بزرگ اسلامي، 5 / 318؛ خطيب بغدادي، 4 / 368، 370.

[29] ابوحامد مَرورودي، احمد بن بشر بن عامر

نام: احمد
نام پدر: بشر
کنيه و لقب: ابوحامد [ن.م]
اسم اشهر: [ابوحامد مرورودي]
سال و محل تولد: [ن.م] مرورود خراسان
سال و محل وفات: 362 ق [ن.م]
مذهب و شريعت: شافعي
رشته ي علمي و تخصص: فقه و سياست
استادان: ابواسحاق ابراهيم بن احمد مروزي و ابوعلي حسين بن علي صالح بن خيران
شاگردان: ابوحيان توحيدي، ابومحمد اصطخري، ابوالقاسم دينوري، ابوالفياض بصري، ابن ابي حامد طولي، ابوعمر بسطامي، ابواسحاق مهراني و ابوعلي همداني پسرش ابومحمد.
مناصب و مقام ها: وي مدتي عهده دار منصب قضا، احتمالاً، در بصره بوده است.

سرگذشتنامه:

وي در مرورود خراسان زاده شد و چنانکه از منابع برمي آيد، در اسفراين رشد يافت و به تحصيل علم پرداخت و در جواني به مقام علمي والايي دست يافت. عموي ابوحامد که در همان شهر اقامت داشت، بر وي سخت رشک مي برد و او را ناسزا مي گفت و تحقير مي کرد. به هر روي ابوحامد در نوجواني شايد بر اثر رفتار ناشايست عمويش رهسپار عراق شد و در آنجا به تحصيل پرداخت. ابوحامد در بصره توطن گزيد و در آنجا به تدريس پرداخت. در منابع، پاره اي از آراي فقهي، کلامي و نيز عبارات حکمت آميز و لطايف او نقل شده است.

آثار:

الاشراف علي اصول الفقه، الجامع الکبير، الجامع الصغير و شرح مختصر المزني در فقه، که از اين آثار نشاني در دست نيست.

آثار چاپي:

رسالة السقيفه.

منابع و مآخذ:

دائرة المعارف بزرگ اسلامي، 321-5 / 322.

[30] ابوحفص زنجاني، عمر بن علي بن احمد

نام: عمر
نام پدر: علي
کنيه و لقب: ابوحفص
اسم اشهر: ابوحفص زنجاني
سال و محل تولد: [ن.م]
سال و محل وفات: 459 [ن.م]
مذهب و شريعت: شافعي
رشته ي علمي و تخصص: فقه و حديث
استادان: او در نزد قاضي ابوطيب طبري فقه و نزد ابوجعفر سمناني کلام آموخت
شاگردان: ابوعلي حسين بن احمد بن مظفر

سرگذشتنامه:

او در بغداد سکني گزيد تا مرد

آثار:

المعتمد.

منابع و مآخذ:

الايرانيون و الادب العربي، 4 / 194-195.

[31] اَبوالصَّلاح حَلبي، تقي بن نجم بن عبيدالله

نام: تقي
نام پدر: نجم
کنيه و لقب: ابوالصلاح، خليفة المرتضي
اسم اشهر: ابوالصلاح حلبي
سال و محل تولد: 374 ق، حلب
سال و محل وفات: 447 ق [ن.م]
مذهب و شريعت: شيعه ي امامي
رشته ي علمي و تخصص: فقه، کلام، طب، حديث و تفسير
استادان: سيد مرتضي، طوسي و سالار ديلمي
شاگردان: ابوالحسن ثابت بن اسلم حلبي، قاضي عزالدين عبدالعزيز بن ابي کامل طرابلسي، ابوالفتح کراجکي، قاضي عبدالعزيز بن براج طرابلسي، عبدالرحمن بن احمد مفيد نيشابوري، شريف داعي بن زيدآوي و تواب بن حسن خشاب بصري.

سرگذشتنامه:

وي در حلب به دنيا آمد و ظاهراً در همانجا به تحصيل پرداخت. به گفته ي ابن ابي طي وي سه بار به عراق سفر کرد و از مشايخ آن ديار بهره برد. به گفته ي ابن ابي طي، ابوالصلاح شيخ و عالم بزرگ اماميان شام در روزگار خويش بود ( ذهبي، همانجا ) و چنانکه حکايت شده، به هنگام استفتاي مردم حلب از سيد مرتضي او آنان را به « شيخ التقي » ( ابوالصلاح ) احاله مي نمود. طوسي معاصر عراقي ابوالصلاح او را عالمي ثقه دانسته است.

آثار:

از نخستين آثار ابوالصلاح دو کتاب العمدة و التلخيص است و نيز کتاب هاي المعارف، الکافي و البرهان، المسالة الشافية و المسألة الکافيه، البداية در فقه، شرح الذخيره ي سيد مرتضي در کلام، المرشد الي طريق التعبد، تدبير الصحة و شُبهة الملاحدة، اشارة السبق الي معرفة الحق.

آثار چاپي:

آثار موجود ابوالصلاح: الکافي، تقريب المعارف و البرهان علي ثبوت الايمان

منابع و مآخذ:

دايرة المعارف تشيع، 1 / 414؛ دائرة المعارف بزرگ اسلامي، 608-5 / 611؛ دهخدا، 1 / 455.

[32] ابوطالب بن حسين بن محمد بن هارون

نام: ابوطالب
نام پدر: حسين
کنيه و لقب: [ن.م] السيد ناطق بالله
اسم اشهر: ابوطالب يحيي
سال و محل تولد: 340 ق [ن.م]
سال و محل وفات: 424 ق [ن.م]
مذهب و شريعت: زيديه
رشته ي علمي و تخصص: فقه و شعر
استادان: سيد ابوالعباس، شيخ مفيد، صاحب بن عباد و قاضي عبدالجبار همداني

سرگذشتنامه:

در بغداد در خدمت خالش، سيد ابوالعباس و شيخ مفيد به تحصيل علوم پرداخت. در ري به محفل صاحب بن عباد پيوست و در محفل قاضي عبدالجبار همداني تلمذ کرد. بعدها در گرگان به تدريس پرداخت و يکي از آثارش را به حسن مصعبي وزير منوچهر زياري هديه کرد و پس از مرگ برادرش ابوالحسن احمد بن حسين که پيش از او امامت زيديان را داشت، به لنگا در مشرق گيلان آمد و مردم با او به امامت بيعت کردند، اما جزييات فعاليت او در اين ايام شناخته نيست. در مورد مذهب او بايد گفت، ابتدا شيعه ي اماميه بود، ولي بعدها به زيديه گرويد.

آثار:

التحرير و الشرح، المجزي و الدعاقة.

منابع و مآخذ:

دايرة المعارف تشيع، 1 / 417.

[33] ابوطيب طبري، طاهر بن عبدالله بن طاهر

نام: طاهر
نام پدر: عبدالله
کنيه و لقب: ابوطيب
اسم اشهر: طبري
سال و محل تولد: 348 ق، آمل
سال و محل وفات: 450 ق، بغداد
مذهب و شريعت: شافعي
رشته ي علمي و تخصص: فقه، شعر و ادب
استادان: ابوسعد اسماعيلي، قاضي ابوالقاسم بن کج، ابواحمد غِطريفي، ابوالحسن ماسرجسمي، ابواسحاق اسفرايني، دارقطني، ابوحامد اسفرايني، علي بن عمر سکري، ابن عرفه، معاني بن زکريا بن طرارا
شاگردان: ابواسحاق شيرازي، خطيب بغدادي، ابوعبدالله قزويني، يعقوب بن سليمان خازن شافعي و ابوالوليد باجي
مناصب و مقام ها: منصب قضاي قسمت غربي و شرقي بغداد

سرگذشتنامه:

ابوطيب در طلب علم به اکناف سرزمين هاي اسلامي سفر کرد. وي به گرگان، بغداد، نيشابور و اسفراين رفت و از علماي آن ديار علم آموخت. ابوطيب در ترويج مذهب شافعي در عراق سهم بسزايي داشت. قاضي ابوطيب بيش از صد سال زيست و در بغداد درگذشت.

آثار:

آنچه امروزه از وي باقي مانده اينهاست: جواب في السماع و الغناء، روضة المنتهي في مولد الامام الشافعي، التعليقة الکبري في الفروع و شرح المختصر مزني در فقه. از ديگر آثار او شرحي بر الفروع ابوبکر ابن حداد مصري و کتابي با نام المجرد و نيز المنهاج را برشمرده اند.

منابع و مآخذ:

دايرة المعارف بزرگ اسلامي، 652-3 / 653؛ ريحانة الادب، 3 / 24؛ خطيب بغدادي، 9 / 358.

[34] ابوالعلاء صاعد بن محمد بن احمد بن عبيدالله

نام: صاعد
نام پدر: محمد
کنيه و لقب: ابوالعلاء، عمادالاسلام
اسم اشهر: قاضي صاعد
سال و محل تولد: 343 ق، استوا از نواحي نيشابور
سال و محل وفات: 431 ق، نيشابور
مذهب و شريعت: حنفي
رشته ي علمي و تخصص: فقه، حديث و ادب
استادان: ابوالهيثم عتبة بن خيثمه. او دانش فقه و حديث را از عبدالله بن محمد بن علي بن زياد و اسماعيل بن نجيد نيشابوري و بشر بن احمد اسفرايني آموخت. فقه را نزد ابونصر بن سهل قاضي فراگرفت. فنون ادبي را نزد پدرش محمد بن احمد آموخت.
شاگردان: وي شاگردان بسياري داشته است از جمله ابوالحسن قطّان
همفکران و رقيبان: قاضي در دوران رياست نيشابور از يک سو با کراميان و رهبر آنان ابوبکر محمد بن اسحاق بن محمشاد و از سوي ديگر با صوفيان و پيشواي آنان ابوسعيد ابوالخير رقيب بود.
مناصب و مقام ها: قاضي نيشابور

سرگذشتنامه:

ابوالعلاء ملقب به عمادالاسلام که از او بعنوان قاضي صاعد ياد شده است، در استوا از نواحي نيشابور به دنيا آمد. در جواني به عراق رفت و در کوفه از علي بن عبدالرحمن بکايي حديث شنيد. آنگاه به نيشابور بازگشت و قضاي آن شهر را به عهده گرفت. او چهره اي زيبا داشت و بدين سبب نيشابوريان لقب « ماه نشابور » به او داده بودند. در زماني که قضاي نيشابور را به عهده داشت، در همه ي کارهاي سياسي آن شهر و حتي برخي ديگر شهرهاي خراسان دخالت مي کرد. او چند بار حج گزارد و طي اين سفرها در بغداد توقف مي کرد. آخرين سفر او به بغداد در سال 403 ق بوده است و دوران قضاوت صاعد در نيشابور به دراز کشيد. وي يک بار از اين مقام برکنار شد و استادش ابوالهيثم عتبة بن خيثمه جاي او را گرفت، اما او ديگر بار مقام خود را بازيافت و تا پايان زندگاني همچنان در اين سمت باقي ماند. قاضي صاعد بيش از چهل سال پيشواي حنفيان نيشابور بود و پيشتر از اين دوران، قاضي القضات آن شهر نيز بود.

آثار:

کتاب الاعتقاد که ظاهراً به جاي نمانده است و مختصر صاعدي

منابع و مآخذ:

دايرة المعارف بزرگ اسلامي، 39-2 / 40؛ دهخدا، 10 / 14795.

ادامه دارد...

پي‌نوشت‌ها:

1. ابوالقاسم گرجي. تاريخ فقه و فقهاء تهران، سمت، 1375. ص 7؛ احمد بن مصطفي طاش کبري زاده موسوعة مصطلحات مفتاح السعاده و مصباح السياده في موضوعات العلوم. تحقيق علي دحروج، بيروت، مکتبة لبنان ناشرون، 1998. ص 587.
2. غلامحسين مصاحب. دائرة المعارف فارسي. تهران، حبيبي؛ فرانکلين 1341-1375. ماده فقه
3. احمد بن مصطفي طاش کبري زاده همان، صص 587-700
4. غلامحسين مصاحب همان.
5. ابوالقاسم گرجي همان، صص 10-12.

منبع مقاله :
فدايي عراقي، غلامرضا؛ (بهار 1383)، حيات علمي در عهد آل بويه، تهران: مؤسسه ي انتشارات و چاپ دانشگاه تهران، چاپ اول



 

 



مقالات مرتبط
نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط