اوضاع اخلاق در زمان آل بويه

اخلاق اسلامي را براي سهولت بحث به دو قسمت تقسيم کرده اند: 1- اخلاق ديني اسلامي و 2- اخلاق فلسفي اسلامي. براي اخلاق ديني اسلامي چهار ريشه ي عمده برشمرده اند که عبارت است از: قرآن و حديث، کتب کلام و عقايد،...
سه‌شنبه، 1 ارديبهشت 1394
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
اوضاع اخلاق در زمان آل بويه
 اوضاع اخلاق در زمان آل بويه

 

نويسنده: دکتر غلامرضا فدايي عراقي




 

اخلاق اسلامي را براي سهولت بحث به دو قسمت تقسيم کرده اند: 1- اخلاق ديني اسلامي و 2- اخلاق فلسفي اسلامي. براي اخلاق ديني اسلامي چهار ريشه ي عمده برشمرده اند که عبارت است از: قرآن و حديث، کتب کلام و عقايد، کتب عرفان و تصوف و کتب طنز و مزاح جالب آنکه بحث اخلاقي در کتب شيعه و سني را که براساس علم و جهل استوار است، از سقراط مي دانند (1). اگرچه پس از آن جمله ي اصلاحي آن را تکميل مي کند که مقصود اين نيست که علماي تسنن و تشيع الزاماً اين تقسيم را از سقراط گرفته اند، بلکه به احتمال زياد آنان، اين نکته را خود دريافته اند يا از پيشوايان دين گرفته اند و نهايت اين است که در اينجا نيز مانند موارد بسيار ديگر « توارد » شده است و توارد به اين معني است که دو نفر مطلبي را بگويند که بسيار به هم نزديک باشد، بدون آنکه يکي از ديگري گرفته باشد (2). کتاب هاي مکارم الاخلاق از ابن ابي الدنيا، ابن هلال خرائطي، رضي الدين نيشابوري، ابن صباغ و حسن بن افضل طبرسي از اين نوع است (3).
اما اخلاق فلسفي اسلامي، همان فلسفه ي اخلاقي يونانيان است که از راه ترجمه به جهان اسلام منتقل شد و الهام بخش متفکران اسلامي به ويژه فلاسفه گرديد. اخلاق نيقووماخسي ارسطو ( 322-384 ق.م ) از روي ترجمه ي اسحاق بن حنين ( م 298 يا 299 ) و نيز سه رساله ي جالينوس ( في الاخلاق، في تعرف الانسان عيوب نفسه و مقاله في « ان اخيار الناس قد ينتفعون باعدائهم » ) اساس اين الهام بخشي است (4). از کتاب هاي مهم اخلاقي فلسفي اسلامي و نويسندگان آنها عبارتند از: کندي ( م 261 ) در رسائل الکندي الفلسفيه و رساله الطب الروحاني که از ميان رفته است؛ قسطالوقابعلبکي مسيحي ( م 310 ) تکميل اختلاف الناس في اخلاقهم و سيرهم و شهواتهم و اختياراتهم؛ زکرياي رازي ( 311 يا 320 ق ) که در رساله ي ديگر او به نام السيره الفلسفيه آمده است؛ رساله ي تهذيب الاخلاق از يحيي بن عدي المنطقي ( 366 ق )؛ تهذيب الاخلاق و تطهير الاعراق ابوعلي مسکويه که حاوي آراء و نظرات متقدمين خود مثل کندي و فارابي و لوقاي بعلبکي است (5)؛ اخلاق ناصري از خواجه نصيرالدين طوسي که علاوه بر علم اخلاق، به تدبير منزل و سياست مدن هم پرداخته است، ولي کتاب ابن مسکويه بيشتر به روش يونانيون بحث مي کند و فضيلت را در نگاه داشت حد وسط يا رعايت اصل تعادل در دو جهت افراط و تفريط مي داند. حاصل آنکه علم اخلاق که از آن انواع فضائل شناخته مي شود، به علم اعتدال قوا تعريف شده و موضوع آن ملکات نفساني از حيث رعايت حد افراط و تفريط است (6). نکته ي جالب توجه اينکه مباني ديني شامل قرآن و حديث و سيره که هم حاوي اخلاق نظري و هم عملي است تحت الشعاع افکار يوناني قرار گرفته و در طول تاريخ، نويسندگان اسلامي متأثر از آن فلسفه، افکار ديني را با مذاق يوناني نگاشته اند، اين امر به ويژه پس از نهضت ترجمه به خوبي مشهود است. اما تعجب ندارد اگر بگوييم که تأثير باطني آيات قرآن و احاديث نبوي در اخلاق مسلمين و راهبرد عملي زندگي آنان از کميت استدلالي و دقيق علم اخلاق که بر پايه ي اخلاق افلاطوني و ارسطويي و حکمت مشايي قرار دارد، بيشتر است (7).
از علوم منشعب از علم اخلاق به حسب تقسيم بندي طاش کبري زاده، علم اخلاق النبوه، علم آداب الاکل، علم آداب السماع و الوجد، علم آداب الصحبة و المعاشره، علم آداب العزله، علم آداب کتابة المصحف، علم آداب الکسب و المعاش و علم آداب النکاح مي باشد. از کتب مشهور در دوره ي تاريخي مورد بحث ( آل بويه ) مي توان به موارد زير اشاره کرد:
1) اخلاق العلماء از شيخ ابوجعفر حسين الاجري الشافعي ( م 360 ق ) ( کشف الظنون 1 / 67 )؛ 2) السعاده و الاسعاد ابوالحسن عامري ( م 381 ) که به سال 1336 ش در ويسبادن به همت مجتبي مينوي چاپ شده است؛ 3) رسائل اخوان الصفا و خلال الوفاء؛ 4) اخلاف الوزيرين از ابوحيان توحيدي ( م 400 ق ) که حاوي دشنام به دو وزير ابن عميد و صاحب بن عباد است؛ 5) تهذيب الاخلاق و تطهير الاعراق ابن مسکويه ( م 421 )؛ 6) قوت القلوب از ابوطالب مکي ( م 386 ق ) که غزالي در نوشتن احياء العلوم خويش به آن بسيار اعتماد کرده است؛ 7) اللمع في التصوف از ابونصر سراح طوسي ( م 378 ق ) که از قديم ترين مآخذ صوفيه است. اين کتاب را نيکلسن به انگليسي ترجمه و چاپ کرده است و 8) ادب الدنيا و الدين از ابوالحسن علي بن محمد الماوردي ( م 450 ) در پنج باب که باب چهارم در ادب الدنيا و باب پنجم در ادب النفس است.

[1] ابوعلي ضرير نيشابوري، حسين بن مظفر

نام: حسين
نام پدر: مظفر
کنيه و لقب: ابوعلي، ضرير
اسم اشهر: ابوعلي ضرير نيشابوري
سال و محل تولد: [ن.م] خوارزم
سال و محل وفات: [ن.م]
مذهب و شريعت: شيعه
رشته ي علمي و تخصص: ادب، شعر و لغت
شاگردان: علي بن عرّاق صناري خوارزمي

سرگذشتنامه:

اديب، شاعر و لغوي سده ي 5 هجري قمري بوده است، ولي از سرگذشت او چندان اطلاع مدوني در دست نيست.

آثار:

تهذيب اصلاح المنطق ابن سکيت، تهذيب ديوان الادب، ديوان رسائل، ذيل تتمة اليتيمة، زيادات اخبار خوارزم و محاسن من اسمه الحسن.

منابع و مآخذ:

دايرة المعارف بزرگ اسلامي، 6 / 45.

پي‌نوشت‌ها:

1. علي اصغر حلبي، تاريخ تمدن اسلام، تهران،‌ اساطير، 1365. ص 193
2. همان، ص 193 به نقل از محاضرات الادبا 1 / 86
3. همان، ص 194
4. همان، ص 195-196
5. همان، صص 200-201
6. احمد بن مصطفي طاش کبري زاده، موسوعه مفتاح السعاده و مصباح السياده في العلوم تحقيق علي دحروج. بيروت، مکتبة لبنان ناشرون، 1998. ص 90
7. علي اصغر حلبي، همان، ص 189

منبع مقاله :
فدايي عراقي، غلامرضا؛ (بهار 1383)، حيات علمي در عهد آل بويه، تهران: مؤسسه ي انتشارات و چاپ دانشگاه تهران، چاپ اول



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط