لرها و هويت ملي

يکي از جلوه ها و ويژگي هاي مهم اقوام مختلف در ايران، ايستادگي و تلاش آن ها براي حفظ ايران در برابر تهاجم فيزيکي، فرهنگي و استعمارگرايانه بيگانه بوده است. در اين راستا نمونه هاي بسيار زيادي در تاريخ اقوام مختلف ايراني
سه‌شنبه، 8 ارديبهشت 1394
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
لرها و هويت ملي
 لرها و هويت ملي

 

نويسنده: جعفر يوسفي




 

 

يکي از جلوه ها و ويژگي هاي مهم اقوام مختلف در ايران، ايستادگي و تلاش آن ها براي حفظ ايران در برابر تهاجم فيزيکي، فرهنگي و استعمارگرايانه بيگانه بوده است. در اين راستا نمونه هاي بسيار زيادي در تاريخ اقوام مختلف ايراني از جمله قوم لر ثبت گرديده که به برخي از آن ها اشاره مي شود:

دفاع از تماميت ارضي

تاريخ ايران بيانگر آن است که اين کشور همواره مورد تهاجم بيگانگان قرار داشته است تا جايي که برخي از انديشمندان آن را چهار راه تهاجم ناميده اند. اما نکته حايز اهميت در اين موضوع اين است که مردمان اين سرزمين اعم از هر قوم و طايفه اي و فارغ از جغرافياي تهاجم همواره رشادت هاي بي نظيري را از خود جهت دفاع از ملک ايران بروز داده اند؛ و شايد به دليل همين حس بيگانه ستيزي در ميان اقوام ايراني بوده که سرزمين ايران در هيچ مقطعي از تاريخ مستعمره نبوده است. يکي از نمونه هاي تاريخ باستاني ايران که بيانگر دفاع قوم لر از تهاجم بيگانه مي باشد، تهاجم اسکندر مقدوني در سال 334 پ م. به ايران است. او در سه جنگ گرانيکوس، ايسوس و گوگمل سپاه داريوش سوم را شکست داد و در سال 330 پ م. تخت جمشيد را تصرف کرد و کاخ سلطنتي را آتش زد.
در اين جريان مردم سغد به رهبري اسپيتامن، با کمک قبايل سکايي، نبرد ميهني قهرمانانه اي را عليه بيگانگان آغاز کردند که در حدود سه سال ادامه داشت. اسکندر براي تسلط بر سغد، بسياري از مناطق مسکوني را نابود و حدود صد و بيست هزار نفر را قتل عام کرد. با اين حال اين مماسن يا قوم مماست از جمله قبايل ساکن سغد بودند، که تلفات سنگيني به سپاه اسکندر وارد نمودند. خود اسکندر نيز در نبرد با آنان به سختي مجروح شد. ارتباط قومي مماسن هاي زمان اسکندر و ممسني هاي امروزي، از اوائل سده ي 18 م ( 13 هـ ق ) مورد توجه سياستمداران و نظاميان اروپايي قرار گرفت. احمد حامي نويسنده کتاب سفر جنگي اسکندر به ايران بزرگ ترين دروغ تاريخ با استناد به مطالب اسکندرنامه هاي نقل شده در تاريخ ايران باستان، با ارائه دلايلي، بر اين باور است که اسکندر در کهگيلويه از ايل ممسني شکست خورد و مجبور به عقب نشيني گرديد و بقيه ي فتوحات اسکندر در ايران را افسانه سرايي مي داند.
يک نمونه ي ديگر عرق ملي لرها در حفاظت از تماميت ارضي ايران به منازعات ايران و روس باز مي گردد، آنجا که بختياري ها در برابر دشمن سلحشورانه پيکار مي کردند، چنانچه در اين باره در خاطرات ژنرال پرمولوف فرمانده روسي جنگ هاي ايران و روس آمده است: دسته اي از ارتش ايران که بختياري ناميده مي شدند همواره پيش از شروع به جنگ اقدام به خواندن شاهنامه و حماسه هاي ملي ايران مي کردند. آن پس از خواندن اين داستان ها چنان تشجيع مي شدند که هيچ چيز جز مرگ جلوي آن ها را نمي گرفت ( آنزان، 1387 ). مردم لر پس پيروزي انقلاب اسلامي - که در آن نقش اساسي داشتند - در حفظ دستاوردهاي آن و مقابله با تعرضات دشمن عليه تماميت ارضي از هيچ کوششي دريغ نکردند. به عنوان نمونه قوم بختياري که بيش از نيمي از جمعيت استان خوزستان را تشکيل مي دهند در اوايل انقلاب اسلامي با صف آرايي همه جانبه در مقابل مزدوران صدام، جنبش به اصطلاح خلق غرب را که درصدد تهديد تماميت ارضي کشورمان بود به سختي سرکوب کردند.
در جنگ هشت ساله ي صدام عليه جمهوري اسلامي ايران نيز ايستادگي، ايثارگري و پايداري رزمندگان لر، دلاورمردانه و ستودني است، چنان که مقام معظم رهبري در عمليات حاج عمران فرمودند: رزم نيروهاي لرستاني در دفاع مقدس قبل از آنکه شنيدني باشد، ديدني بود.
اگر چه به دليل پراکندگي مردمان لر در مناطق مختلف جغرافياي کشور ارايه آمار دقيق از فعاليت هاي آنها در طول هشت سال دفاع مقدس، امکان پذير نمي باشد ليکن در چند استان لرنشين کشور مي توان به جهت نمونه آمار و ارقامي را ارايه کرد. لرها در ابتداي جنگ تحميلي به صورت داوطلب در يگان هاي مختلف سپاه در سراسر کشور حضوري فعال داشتند و در لشکر ولي عصر (عج) خوزستان، تيپ امام حسن (ع) ، تيپ 72 محرم مشغول به خدمت بودند. در مراحل بعد يگان هاي 57 حضرت ابوالفضل (ع) در استان لرستان، 44 قمر بني هاشم (ع) در چهار محال بختياري و 48 فتح در کهگيلويه و بوير احمد در سپاه شکل گرفت. به عنوان نمونه تنها در استان لرستان، لشکر 84 لرستان در بيش از نه عمليات از جمله فتح المبين، والفجر يک، و الفجر سه، تک در ارتفاعات شاويه، محرم، عاشوراي يک، کربلاي شش، و الفجر مقدماتي و ظفر حضور داشته اند و دو هزار و صد شهيد تقديم کرده اند. لشکر 57 حضرت ابوالفضل (ع) در بيش از پانزده عمليات به صورت مستقيم شرکت داشته اند که اکثر اين عمليات ها را با موفقيت پشت سر گذاشته اند و در مجموع اين استان در دفاع مقدس صد و چهل و يک بار بمباران شد و دوازده بار مورد اصابت موشک قرار گرفت و در طول تاريخ هشت سال جنگ بيش از شش هزار و دويست شهيد را تقديم انقلاب کرد. علاوه بر اين استان کهگيلويه و بوير احمد در دوران دفاع مقدس هزار و هفتصد و پنجاه شهيد به نظام و انقلاب تقديم کرده است. استان چهار محال و بختياري نيز دو هزار و چهار صد شهيد تقديم انقلاب کرده است ( خبرگزاري سپاه پاسداران انقلاب اسلامي ).

جنبش هاي ملي ميهني

جنبش هاي ملي - ميهني همواره در ايران با دو هدف کلي ضد استعماري و ضد استبدادي شکل گرفته است که هر دو تهديد مزبور در واقع استقلال کشور را در ابعاد مختلف فرهنگي، سياسي، اجتماعي و ... مورد هدف قرار مي داده اند. همين خصيصه باعث مي شد که در جنبش هاي ملي - ميهني همه ي اقوام مختلف ايراني بدون توجه به شاخص هاي قومي، به صورت متحد و يکپارچه نقش داشته باشد.
در اين ميان تاريخ سياسي قوم لر داراي فرازهاي برجسته اي در زمينه ي موصوف مي باشد. يکي از اين فرازها مربوط به جنبش مشروطه است که مجاهدين بختياري در راه فتح تهران و به ثمر نشاندن جنبش مشروطه و پايان دادن به سلطه ي سنگين و سالخورده ي استبداد و خاموش کردن قائله هاي پراکنده ي پس از فتح تهران، نقش غير قابل انکاري در جريان مشروطه ثبت کردند.
در جريان انقلاب اسلامي و مبارزه با رژيم پهلوي نيز مردم لر با تأسي از رهنمودها و هدايت هاي داهيانه ي امام خميني (ع) نقش خود را مانند تاريخ گذشته ي خويش ايفا کردند که به نمونه اي از آن اشاره مي شود:
لايحه انجمن هاي ايالتي و ولايتي: تنها ده روز از سال 40 گذشته بود که آيت الله بروجردي از دنيا رفتند. با رحلت ايشان با توجه به اينکه بسياري از طلاب خرم آبادي مريدان امام (ره) در قم بودند. با انتصاب اسدالله علم به نخست وزيري از سوي شاه و گذشت يک ماه از اين انتصاب در حالي که قوه مقننه در انحلال به سر مي برد در تاريخ 14 مهر 1341 اسدالله علم لايحه انجمن هاي ايالتي و ولايتي را به تصويب رسانيد که طبق آن شرط اسلام، سوگند به قرآن و مرد بودن براي انتخاب شوندگان و انتخاب کنندگان حذف شده بود. مراجع قم بي درنگ اعتراض کرده و مراجع نجف نيز به ايشان پيوستند که با پافشاري علما در مخالفت اين لايحه در تاريخ آذر همان سال ملغي شد. در اين مسير علما و مردم لر نيز مانند ساير نقاط کشور اقدامات مؤثري را انجام دادند، از جمله آيت الله کمالوند در پاسخ به درخواست امام (ره) تلگراف مفصلي از طرف اهالي و سران لرستاني به شاه و نخست وزير و آيت الله بهبهاني مخابره و سپس به امام نيز طي تلگرافي اعلام مي نمايند اگر نياز به اقدام حادتري است دستور فرمايند تا عملي گردد. همچنين آيت الله کمالوند مردم را راهنمايي مي نمايند تا به آيات عظام در قم تلگراف بزنند. علاوه بر اين علماي ديگر مانند سيد عيسي جزايري، آقاي موموند کاظمي هرسيني که نقطه پيوند ميان علماي لرستان و کرمانشاه بود، و هسته ي روحانيت شمال لرستان را تشکيل مي دادند، نيز به مراجع قم پيام فرستاده و اعلام پشتيباني کردند. آيت الله شيخ فرج الله کاظمي از چهره هاي سرشناس و روحاني مبارزه دهه ي 20 به بعد که با جمعيت فداييان اسلام و مراجع قم نيز رابطه داشت به اين قيام مي پيوندد. در بروجرد نيز آيت الله شيخ علي محمد بروجردي طي تلگرافي تند مراتب نگراني متدينين را به علم اعلام و عاقبت کار را بسيار ناگوار پيش بيني مي نمايد.
امام در سخنراني خودشان در دوشنبه 12 آذر 1341 يعني دو روز پس از لغو لايحه انجمن هاي ايالتي و ولايتي در مسجد اعظم قم فرمودند: « در لرستان نوشتند طايفه هاي با کفن حاضريم. مردم بيدارند. »
همچنين امام (ره) به نقش برجسته آيت الله کمالوند در اين حرکت اشاره و در جمع طلاب ضمن تعريف از آقاي کمالوند از ايشان تشکر کردند و تعبيرشان اين بود که آقاي کمالوند قطري از اقطار کشور هستند و نه تنها در خرم آباد بلکه در غرب نفوذ دارند. همچنين در جلسه اي که مراجع با هم داشتند صحبت شده بود که دو نفر از طرف مراجع نزد شاه بروند و با وي صحبت کنند که يکي از افرادي که همه مراجع روي ايشان اتفاق داشته اند آيت الله کمالوند بوده است. پس از اين حوادث نيز امام، آيت الله گلپايگاني و آيت الله ميلاني طي نامه هايي از ايشان تشکر کرده بودند.امام (ره) در نامه ي خود به ايشان فرموده بودند: « ... اعتراف مي کنم که جناب عالي در صف اول واقع بوديد. شکر الله سعيکم و جزاکم الله عن الاسلام خير الجزاء، به اخلاص شما تبريک عرض مي کنم، ليکن از بيدار شدن دشمن بايد بيمناک بود و راه تدبيري اتخاذ کرد که مبادا لطمه اي وارد بياورند و جبران فضاحت خود را بخواهند بکنند. محتاج به همفکري مثل جناب عالي هستيم. اميد است ان شاء الله در وقت ملاقات مطالب را در ميان بگذاريم بلکه راه صحيحي پيدا کنيم » ( دالوند، 1385: 39-275 ).
منبع مقاله :
يوسفي، جعفر؛ (1389)، قوم لر، تهران: اميرکبير، چاپ اول



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط