مترجم: مریم حاتمی
منبع:راسخون
منبع:راسخون
آلاریک پیش از سال 395 م. :
آلاریک، پادشاه گوتها [نگاه کنید به گاهشمار ویزیگوتها]، هیچ قلمرو و یا پایگاه قدرتی فراتر از سربازان خود نداشت، اما به مدت 15 سال رهبر گوتها بود. هنگامی که آلاریک درگذشت، برادر زن او جانشینش شد. وقتی والا نیز مُرد، تئودریک به حکومت گوتها رسید، اما پس از آن شاه گوتها نهایتاً صاحب قلمرویی شد تا در آن حکومت کند.کلودین، یکی از منابع تاریخی میگوید که آلاریک در سال 391 م. با سپاه امپراتور تئودوسیوس در رودخانه هربوس روبرو شد، اما تا 4 سال بعد یعنی سال 395 م. ، از آلاریک نامی هم در میان نبود تا هنگامی که استیلیکون، آلاریک و نیروهای کمکی را به امپراتوری شرقی و برای خدمت در نبرد فریجیدوس فرستاد.
397-395 :
مورخ زوسیموس میکرد که آلاریک از اینکه فاقد یک عنوان مناسب نظامی بوده، ناراحت بوده است در نتیجه به سمت قسطنطنیه پیشروی کرد تا لقبی به دست آورد. با توجه به نظر کلودین، روفینوس، (که عملاً رهبر امپراتوری شرقی در آن زمان بود) ایالت بالکان را به عنوان رشوه به آلاریک داد تا بدین وسیله او را از شهر اخراج کند. آلاریک چپاولگرانه در بالکان پیش رفت و از طریق ترموپیل به یونان رفت.در سال 397 م. استیلیکون رهبری نیروهای دریایی علیه آلاریک را بر عهده داشت و مجبور نیروهای گوت را به اپیروس راند. این عمل باعث تحریک روفینوس شد، بنابراین امپراطور شرقی آرکادیوس را متقاعد کرد تا استیلیکون را دشمن مردم اعلام کند. او از قدرت کنارهگیری کرد و آلاریک موفق به کسب یک موقعیت نظامی شد. شاید این موقعیت رهبری ایالت ایلیریکوم بوده باشد.
402-401 :
بین آن سالها و سال 401 چیزی از آلاریک شنیده نشد. گایناس، یکی از رهبران نظامی گوت تحت رهبری تئودوسیوس طوری رفتار کرد که آلاریک تصور کرد گوتها اگر هر جای دیگری بروند پول بهتری به دست خواهند آورد. در نتیجه آنها عازم امپراتوری غربی شدند و در تاریخ 18 نوامبر به کوههای آلپ رسیدند. آلاریک تهدید کرد که به ایتالیا حمله میکند و سپس این کار را به موفقیت انجام داد. او در برابر استیلیکون در پولنتیا در عید پاک سال 402 جنگید. استیلیکون در این نبرد پیروز شد و فرزندان و همسر آلاریک را اسیر کرد. هر دو طرف آتش بسی امضا کردند و آلاریک سپاه خود را از ایتالیا خارج کرد، اما خیلی زود استیلیکون ادعا کرد که آلاریک شرایط را نقض کرده است، بنابراین آنها در تابستان سال 402 در ورونا جنگیدند.405-402 :
اگر چه جنگ غیر قطعی بود، اما آلاریک از بالکان عقبنشینی کرد. زمانی که استیلیکون به آلاریک قول رهبری امپراطوری غربی را داد، باعث شد تا آلاریک تا سال 404 یا 405 در بالکان بماند. در سال 405، افراد آلاریک به اپیروس رفتند. این امر یک بار دیگر موجب ناراحتی امپراتوری شرقی شد. آنها این عمل را به عنوان آماده سازی برای حمله به ایلیریکوم تلقی کردند.407 :
آلاریک پای به اتریش گذاشت جایی که او برای حفاظت خواستار پول شد – پولی که احتمالاً برای بازپرداخت زیان خود در پولنتیا در ازای حمله نکردن به ایتالیا کافی بود. استیلیکون که به کمک آلاریک در جای دیگری هم احتیاج داشت، امپراتور هونوریوس و مجلس سنای روم را متقاعد به پرداخت این مبلغ کرد.408 :
آرکادیوس در ماه مه درگذشت. استیلیکون و هونوریوس برنامه ریزی کردند تا به شرق رفته و مشکلات جانشینی را حل کنند، اما رئیس تشریفات هونوریوس، الیمپیوس، هونوریوس را متقاعد کرد که استیلیکون در تدارک یک کودتا بوده است. استیلیکون در تاریخ 22 اوت اعدام شد.آلاریک سپس خواستار طلا و مبادله گروگان نمود، اما زمانی که هونوریوس از این کار سر باز زد، آلاریک قدم در در رم گذاشت و شهر را محاصره کرد. در آنجا بود که او به سربازان جنگهای دیگر پیوست. رومیها از گرسنگی ترسیدند به طوری که وعده دادند نماینده ویژهای به هونوریوس (در ریمینی) بفرستند تا او را متقاعد کند که به حل و فصل مشکلاتش با آلاریک بپردازد.
409 :
نماینده سلطنتی به ملاقات رومیها رفت. آلاریک درخواست پول و غلات (تنها رومیها نبودند که گرسنه بودند) و پست بالای نظامی کرد. امپراتوری پول و دانه را واگذار کرد، اما نه پست و موقعیت نظامی را نپذیرفت، بنابراین آلاریک دوباره اقدام به پیشروی به سمت رم کرد. آلاریک دو تلاش دیگر اما این بار با خواستههای کوچکتر نیز کرد، اما هر دو رد شدند، بنابراین آلاریک برای بار دوم و با یک تفاوت، اقدام به محاصره رم کرد. او همچنین در ماه دسامبر از غاصبی به نام، پریسکوس آتالوس، استفاده کرد. الیمپیودوروس مورخ میگوید آتالوس عنوان خود را به آلاریک داد، اما نصیحت او را رد کرد.410 :
آلاریک، آتالوس را عزل کرد و سپس نیروهای خود را به نزدیکی راونا برد تا با هونوریوس مذاکره کند، اما یک ژنرال گوتیک به نام ساروس به وی حمله کرد. آلاریک این موضوع را نشانه ایمان بد هونوریوس دانست، بنابراین دوباره دست به پیشروی به سمت رم زد. این بزرگترین چپاولگری در رم است که در تمام کتابهای تاریخ ذکر شده است. آلاریک و مردانش به مدت 3 روز در شهر به غارتگری پرداختند، 27 اوت پایان این چپاولگری بود. گوتها همراه با غارتگریهایشان خواهر هونوریوس، گالا پلاسیدیا را گرفتند. گوتها هنوز هم خانهای نداشتند و قبل از آن که به محلی دست یابند، آلاریک در اثر تب و کمی پس از چپاول، در کنسنتینا درگذشت.411 :
برادر زن آلاریک، آتولف، گوتها را سمت جنوب گل هدایت کرد. در سال 415، آتولف با گالا پلاسیدیا ازدواج کرد، اما کنستانتیوس رهبر نظامی جدید غربی، ضعیف شده بود. پس از آنکه آتولف به قتل رسید، پادشاه جدید گوت، والا، در ازای دریافت غذا با کنستانتیوس صلح کرد. گالا پلاسیدیا با کنستانتیوس ازدواج کرد و در سال 419 پسری به دنیا آورد به نام والنتینین سوم. مردان والا که در آن زمان در ارتش روم بودند شبه جزیره ایبری وندالها، آلانان و سوئوس را پاکسازی کردند. در سال 418 کنستانتیوس گوتهای والا را در ناحیه آکیتن، گل مستقر ساخت. گوتهای ناحیه آکیتن نخستین پادشاهی بیگانه مستقل بودند که در درون امپراتوری قرار داشتند./ج