ارزش كار خير پنهان
منبع:وزنامه کیهان
مردي خدمت امام رضا(ع) رسيد و سلام كرد و عرض نمود: «من از دوستان شما و پدران شما هستم كه از حج برگشته ام، و خرج سفرم تمام شده است. اگر صلاح بدانيد خرج سفر مرا تا رسيدن به محل سكونتم بدهيد، هنگامي كه به شهر خود رسيدم، آن جا داراي اموال هستم، پس به نيت شما آن مقدار مال را صدقه خواهم داد، چون خودم اهل صدقه نيستم. امام به داخل اتاق رفت و برگشت و پشت در خانه ايستاد و دست خود را از بالاي در خارج نمود و فرمود:
«اين دويست دينار را بگير و به مصرف سفرت برسان، و از جانب من هم در مقابل آن صدقه نده، حال برو كه من تو را نبينم و تو مرا نبيني.
شخصي از امام سوال كرد، چرا از پشت در خانه آن را داديد و نخواستيد او شما را ببيند؟
فرمود: مبادا ذلت سوال را در چهره اش ببينم. آيا حديث پيامبر(ص) را نشنيده اي كه فرمود: «كار خير پنهان ، برابر هفتاد حج، ثواب و اجر دارد؟» مگر نشنيدي كه شاعر گفت:
«هر وقت به خاطرطلب حاجتي به نزد او رفتم، درحالتي به نزد خانواده ام برمي گشتم، كه آبرويم همچنان محفوظ بود.» 1
«اين دويست دينار را بگير و به مصرف سفرت برسان، و از جانب من هم در مقابل آن صدقه نده، حال برو كه من تو را نبينم و تو مرا نبيني.
شخصي از امام سوال كرد، چرا از پشت در خانه آن را داديد و نخواستيد او شما را ببيند؟
فرمود: مبادا ذلت سوال را در چهره اش ببينم. آيا حديث پيامبر(ص) را نشنيده اي كه فرمود: «كار خير پنهان ، برابر هفتاد حج، ثواب و اجر دارد؟» مگر نشنيدي كه شاعر گفت:
«هر وقت به خاطرطلب حاجتي به نزد او رفتم، درحالتي به نزد خانواده ام برمي گشتم، كه آبرويم همچنان محفوظ بود.» 1