نگاهی به انقلاب آمریکا (2)

چنین به نظر می‌رسد که مورخان قرن هجدهم آمریکا و انقلاب نمی توانند نقش نیروی عقاید در تاریخ را حداقل تا حدی که لویس نمیر و شاگردانش در مطالعات خود پیرامون سیاست‌های انگلیسی قرن هجدهم قائل شده اند نادیده بگیرند. به
دوشنبه، 1 تير 1394
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
نگاهی به انقلاب آمریکا (2)
 نگاهی به انقلاب آمریکا

 

نویسنده: گوردن وود
برگردان: محمد عبداللهی



 

یادداشت:

Gordon S. Wood, Rhetoric and Reality in the American Revolution William and Mary Quarterly, 3rd Ser. XXlll (1966),P P.3-32.
چنین به نظر می‌رسد که مورخان قرن هجدهم آمریکا و انقلاب نمی توانند نقش نیروی عقاید در تاریخ را حداقل تا حدی که لویس نمیر و شاگردانش در مطالعات خود پیرامون سیاست‌های انگلیسی قرن هجدهم قائل شده اند نادیده بگیرند. به هر حال این به آن معنی نیست که بگوییم، رویکرد سیاست‌های انگلیسی در قرن هجدهم امری محدود و یا مخدوش و تحریف شده بوده است.
می‌توان گفت، موضوع بی اعتباری نقش عقاید و اصول در سیاست‌های انگلیسی قرن هجدهم در مورد سیاست‌های آمریکا صادق نیست، زیرا موقعیت اجتماعی آمریکا که تحت آن عقاید و اصول نقش مهمی ایفا کردند با شرایط انگلستان قرن هجدهم فرق بسیار داشت. شاید برای مردمی که از ثبات اجتماعی بیشتری برخوردارند عقاید مفهوم و اهمیت کمتری داشته باشند. موضوع عدم اعتماد نمیر به با ورها یا اعتقادات افراد زمانی بیشتر اعتبار و اهمیت می‌یابد که عقاید بدل به بازتاب‌هایی قالب می‌گردند و بیشتر القاء کننده نیرنگ و تظاهرند تا واقعیت. تنها در جامعه‌ای با ثبات است که ا یدئولوژی به نوعی عادت، و مجموعه‌ای از قراردادهای طبیعی و مشترک در بین افراد بدل می‌گردد و تبیین‌های قالبی یا از قبل آماده شده را به کسانی عرضه می‌دارد که شرایط موجود را پذیرفته و هنوز که طرح سؤالاتی جدی مجبور نشده اند. شاید تنها در یک جامعه بی ثبات و بدون نظام است که سؤالات سریعتر از پاسخ افراد به آنها مطرح می‌گردند، و عقاید نقشی حقیقتاً حیاتی و خلاق پیدا می‌کنند. (1)
بر عکس آنچه که ظاهراً پیداست، ممکن است این اهمیت حیاتی افکار آمریکاییان باشد که لزوم بررسی آن شرایطی را ایجاب نماید که این عقاید در آن شکوفا شده اند. از آنجا که عقاید و باورها راه‌های درک و تبیین جهان هستند، پس خصوصیت جهانی که با آن روبرو هستیم و نیز رشد و توسعه داخلی یا منطقی مفاهیمی که از جهان کسب کرده ایم، ماهیت یا طبیعت عقاید بیان شده‌ی ما را نعیین می‌کنند. از میان عقاید متنوعی که به قرن هجدهم انتقال یافته یا به ارث رسیده بودند، آمریکاییان عقایدی را انتخاب کردند و مورد تأکید قرار دادند که به حوادثی که درکشورشان اتفاق می‌افتاد معنا می‌بخشید. مثلاً علاقه مستعمره نشینان به مثابه کلاسیک به « آثار مربوط به یک عصر خاص و گروه کوچکی از نویسندگان محدود می‌شد» یعنی آثار کسانی نظیر پلوتارک، لوی، هیسرو، سالوست و تاسیتوس- که «نسبت به جریان‌های زمان خود اظهار تنفر و وحشت کرده و درآثارشان زمان موجود را با گذشته‌ای بهتر و غیرقابل مقایسه با عصر پر مفسده‌ی خود مقایسه کرده بودند.» (2) آن طور که ماکس وبر بیان داشته است، بین منافع و اعتقادات آمریکاییان همیشه نوعی پیوستگی وجود داشته، که بدون
آن عقایدشان نمی توانست از چنان خصلتی ویژه و فراگیر برخوردار باشد. فقط انقلابی‌ترین نیازها و شرایط اجتماعی می‌توانسته است موجبات دوام و بقای چنین افکار انقلابی را فراهم آورد. (3)
وقتی که عقاید آمریکاییان در کلیت خود درک گردد، و زمانی که همه بیانیه‌های ویگ ها، ا عم از عقلی و غیر عقلی مورد توجه قرارگیرند، هیچ کس نمی تواند با ملاحظه خصوصیات غالب موجود در آنها نظیر احساس ترس و هیجان، بزرگ نمایی ها و شور و شوق‌ها، درک عمومی از فساد و بی نظمی اجتماعی که از درون آن می‌بایستی دنیای نوینی از خیرخواهی و هماهنگی پدید می‌آمد و «آمریکاییان از نظر تقوای اجتماعی و معنوی نمونه‌های متعالی آن می‌شدند» دچار تعجب نگردد. (4) همان طوری که بیلین و بررسی کنندگان نقش تبلیغات در انقلاب به کرات نشان داده اند، افکارآمریکاییان مملو ازگرایش‌های تعصب آمیز و مذهبی بوده است و بنابراین همه اینها باید قبل از اطلاق هرگونه صفت کلی به افکار آمریکاییان نظیرعقلی، قانونی، یا قبل از در نظرگرفتن انقلاب آمریکا به مثابه دفاعی محافظه کارانه از آزادی‌های اساسی، تبیین گردند. منتزع کردن بحث‌هایی مستدل از آثار جان آدامز و جفرسون نه تنها نوعی بی توجهی به بیانات آتش افروزانه و فتنه انگیز بقیه ویگ ها به شمار می‌رود، بلکه نوعی ساده کردن گرایش‌های فکری جنون آمیز و نامعقول خود آدامز و جفرسون نیز به شمار می‌رود؛ منظور از این قبیل عقاید بحث‌های آنها درباره بازگشت به دوره‌ی ساکسنی است، می‌باشد.
چنین به نظر می‌رسد که عقاید آمریکاییان تشکیل دهنده مجموعه‌ای از علائم یا نشانه‌های انقلابی است. اگر بخواهیم تحقیق را جدا از وقایع اجتماعی و سیاسی و تنها به زبان یا بیان انقلابی محدود نماییم، موضوع متمایز ساختن انقلاب آمریکا از هر انقلاب دیگری در تاریخ جدید غرب تقریباً غیرممکن می‌گردد. انقلاب آمریکا از نظر نوع عقاید مورد توجه در آن با انقلاب منزه طلبان قرن هفدهم و انقلاب قرن هجدهم فرانسه شباهت قابل ملاحظه‌ای دارد: انزجار عمومی از دنیای پر از فساد و هرج و مرج، گزافه گویی‌های آمیخته با خشم و اضطراب، ترس و وحشت‌های هیجان انگیزاز توطئه چینی‌های افراد فاصه و آرزوهای تخیلی برای ساختن نظامی نوین. (5) این مجموعه علائم یا نشانه‌های عقیدتی نبودند که از نسلی به نسل دیگر یا از مردمی به مردم دیگر انتقال یافتند. بلکه این موقعیت‌های مشابه (نه همانند یا یکسان) بودند که در محدوده‌ی مفاهیم به ارث رسیده، زمینه پیدایش شیوه مشابهی از بیان یا زبان انقلابی را فراهم آوردند. اگر چه ما در اینجا نیازمندیم که درباره جامعه شناسی انقلاب ها و جنبش ها یا نهضت‌های جمعی شناخت بیشتری کسب نماییم، ولی شاید بر مبنای [ همین سطح نازل از دانش هم ] بتوانیم بگوییم که الگو‌های خاص فکری واشکال خاص بیان، با تجارب اجتماعی اساسی مشخصی پیوند دارند. به عبارت دیگر، ممکن است انواع مشخصی از شیوه بیان و اعتقادات و آرزوها، حداقل در بین جوامع غربی مشابه، مشخص کننده موقعیتی انقلابی باشند. در واقع ممکن است انواع عقاید اظهار شده بهترین راه برای تعیین هویت یک جنبش جمعی به مثابه یک انقلاب باشد. همان طورکه یکی از دانش پژوهان انقلابی می‌نویسد، «بر پایه شناخت اعتقادات یا باورهای افراد است که می‌توانیم رفتار آنان را از آشوب، شورش یا جنون متمایز نماییم.» (6)

بدین ترتیب این ماهیت شعارها و بیانات آمریکاییان است- آزردگی فکری از فساد، بی نظمی، اضطراب از توطئه و انتظار ظهور منجی و آغاز حکومت هزار ساله‌ی مسیح در یک جامعه تجدید حیات یافته- که انقلاب آمریکا را به مثابه انقلابی حقیقی با ریشه‌هایی عمیق در ساخت اجتماعی جامعه آمریکا نمودار می‌سازد. زیرا این نوع زبان یا بیان هیجان انگیز آمریکاییان در جریان انقلاب حاکی از سخت ترین نوع فشارهای اجتماعی بوده است. زبان مبالغه آمیز و تب آلود آنان در واقع بیان طبیعی و حتی ضروری و غیر قابل اجتناب مردمی بود که در موقعیتی انقلابی قرار داشتند، مردمی که از منابع رسمی قدرت موجود گسسته بودند. هیجان فکری آمریکا ییان نشانه‌ای از عمق و شدت احساسات و علائق انقلابی آنان بود. بدون تردید گسستگی و جدایی هر چه بیشتر آمریکایبان از سیطره اقتدار انگلیس در به وجود آوردن این موقعیت انقلابی نقش عمده‌ای ایفا کرد. معذالک ضعف نظام امپراتوری بریتانیا و خشونت و خصومت آشتی ناپذیر و متراکم شونده‌ی آمریکاییان نسبت به آن، نشان می‌دهدکه دیگر منابع فشار اجتماعی نیز در پیدایش و رشد این جنبش انقلابی مؤثر

بوده اند. شاید مورخان مترقی در توجه و تآکیدی که برروی نقش تعیین کننده مسائل اجتماعی داخلی در انقلاب نموده اند برحق تر از آن بوده باشند که ما پنداشته ایم. البته اگر فکرکنیم که این فشار اجتماعی درونی ضرورتاً به شکل تعارض طبقاتی یا به هم ریختگی اجتماعی آشکار در می‌آید همان اشتباه آنان را تکرارکرده ایم. سرچشمه ‌ی فشارهای اجتماعی انقلابی ممکن است بسیار ظریف تر و در عین حال بسیار شدیدتر باشد.
در اواسط قرن هجدهم، در میان همه ایالت‌های آمریکایی مستعمره انگلیس، ایالت ویرجینیا با ثبات ترین و آرامترین بود- بنابراین همان طورکه اخیراً بحث شده است، از آنجا که در ایالت ویرجینیا مسائل اجتماعی روشنی وجود نداشت، تنها عاملی که برای تبیین تعهد یک دل و یک زبان و پایدار مردم ویرجینیا نسبت به انقلاب باقی مانده همان فداکاری و از خودگذشتگی آنان در راه اصولی قانون اساسی بوده است. (7) اما شاید ما به دنبال نوع خاصی از مسائل اجتماعی نظیر تعارضات سازمان یافته یا جناح بندی‌های آگاهانه در این جامعه بوده باشیم. این امر روشن به نظر می‌رسد که مشکلات و مسائل ویرجینیا نتیجه‌ی خصومت‌های منطقه‌ای یا طبقاتی، جلگه نشینان آبی کار در برابرکوهپایه نشینان دیم کار، اشراف و صاحبان مزارع بزرگ در برابرکشاورزان خرده مالک نبوده است. ظاهراً با نظام سیاسی‌ای که ریشه‌ای عمیق در ساخت اجتماعی جامعه داشت مخالفتی در میان نبود. اما به نظرمی رسد که در درون خودگروه حاکم بحرانی اجتماعی پدید آمده بود، که خصومت آشتی ناپذیر مردم و یرجینیا را نسبت به نظام امپراتوری انگلیس تشدید می‌کرد. بر خلاف آن احساس اعتماد و ثباتی که اشراف یا صاحبان مزارع بزرگ در طول تاریخ کسب کرده بودند، چنین به نظر می‌رسید که در سال‌های قبل از انقلاب، در شرایط بسیار ناآرامی قرارگرفته بودند؛ در همین سال ها بودکه آثار و علائم مربوط به سقوط و زوال نهایی اشرافیت در قرن نوزدهم؛ اگر نه آشکار، حداقل به طور غیر مستقیم احساس می‌شد. توانایی صاحبان مزارع بزرگ ویرجینیا درکنترل و به دست آوردن اجماع عمومی مردم به نفع خود، در مقایسه با سیاست‌های بی ثبات مستعمرات دیگر خارق العاده به نظر می‌رسید. اما در سال‌های پیش ازاستقلال نشانه‌هایی از یک نگرانی فزاینده در بین نجبا یا اعضای گروه‌های متوسط بر سر نقش نمایندگانشان به چشم می‌خورد. در سال‌های دهه‌ی 1750 ابهامات موجود در روابط بین موکلین و وکلایشان بدل به مناظرات و منازعات آشکار شد. مردم بیش از پبش از بابت هزینه‌های دائم التراید انتخابات و تقلب دراستخراج آراء «بویژه به وسیله کسانی که نه رأی می‌آوردند و نه کسی آنان را توصیه می‌کرد» ناراضی و معترض بودند. (8) در اواخر دهه شصت و اوائل دهه‌ی هفتاد (1760-70) روزنامه ها پر از اخطاریه‌های مربوط به اعمال نفوذ در انتخابات، ارتشاء و خرید آراء بود. خرده مالکان یا دهقانان آزاد با صدایی رسا خواستار آن شدند که «این فساد در حال افزایش ریشه کن گردد؛ در انتخابات نمایندگان تنها باید به شایستگی آنان توجه شود؛ و مردم باید از انتخاب افراد فرو مایه و گمنام دوری جویند.» (9) در یک اعلامیه تند و طعنه آمیز آمده بود که اخیراً جاه طلبی بی شرمانه و عوام فریبی، همانند «دیوی به میان ما مردم ویرجینیا آمده تا صلح و صفا و هماهنگی و وفاقی را که مدت ها در میان ما دوام یافته بود بر هم زند.» (10) در این زمینه نمایشنامه مشهور رابرت مونفرد (11) تحت عنوان کاندیداها (1770 ) نه تنها اعتماد به نفس و آرامش فکری صاحبان مزارع بزرگ را تأیید نمی کند، بلکه ناآرامی‌های آنان را در رابطه با مسأله انتخابات آشکار می‌سازد، و می‌نویسد، «با اینکه افراد احمق و کلاه بردار خودشان را به مثابه افرادی دانا جا می‌زنند» اما سرانجام افراد بی طرف پیروز می‌شوند. مونفرد مسأله انتخابات و اعمال نفوذ دغل بازان و جاه طلبان در آ ن را تهدیدی علیه موقعیت نجبا یا صاحبان مزارع بزرگ دانسته است. (12)
در آستانه انقلاب وضع زندگی نجبا یا صاحبان مزارع بزرگ به از هم پاشیدگی بیشتری تهدید شد. بعضی ها عامل این وضع را عمال فاسد بریتانیایی و اسکاتلندی می‌دانستند و عده‌ای دیگر ریشه‌ی آن را در فخرفروشی، تجمل پرستی و خوش گذرانی و تسلی خود نجبا و زمینداران دنبال می‌کردند. (13) در این زمان بود که نوشته‌های رسمی و غیر رسمی در ویرجینیا به استفاده از مفاهیمی نظیر «فساد»، «تقوا» و «تجمل یا خوش گذارانی» پرداختند. پشت کردن به دین و ترک آیین و اعراض دائم التزاید از کلیسای انگلستان حتی در بین مدیران و دعاخوانان کلیسا، و رشد قابل ملاحظه نارضایتی و مخالفت مردم در سال‌های قبل از انقلاب، و «اظهار شکوه و ناله‌ی فراوان در بخش‌های مختلف مستعمره» بیانگر نوعی فشار اجتماعی بوده است. اقدام تعجب آور رابرت کارتر در تغییر مذهب خود، تنها نمونه‌ای از برجسته ترین اموری است که در جاهای دیگر در بین نجبا اتفاق می‌افتاد. (14) در اواسط قرن هجدهم بسیاری از صاحبان مزارع در پرتگاه ورشکستگی قرارگرفتند و یا درآمد آنان تکافوی تأمین آن نوع زندگی اشرافی را نمی کرد که آنان برای خود ایجادکرده یا تصویر نموده بودند. (15) تنها موضوع قابل اهمیت برای نجبا تثبیت نوع زندگی و جلوگیری از خرد شدن آن تصویری بود که آنان از زندگی اشرافی خود داشتند. برخی از آنان از آینده‌ای بیم و هراس داشتند که در آن شاهد نابودی حاصل زندگیشان بر اثر قمار بازی ها و شراب خواری‌های بی ملاحظه اعقابشان باشندکه به قول لندن کارتر «دارایی پدران خود را کلاً بر باد می‌دادند.»(16)
همان طورکه یکی از صاحبان مزار, گفته است جریان انقلاب آمریکا در ایالت ویرجینیا «با تمرد و عصیان جنتلمن ها پدیدار شد»، (17) در این مورد تردیدی نیست که بحران اجتماعی موجود در میان نجبا جریان انقلاب را تقویت نمود و مسلماً در انقلاب آمریکا چیزی بیشتر و بالاتر ازگسستن از امپریالیسم انگلیس و رهایی از تحمیلات مالی آن انتظار می‌رفت. (18) اصلاحات انقلابی نظیر حذف و از میان برداشتن قوانین مربوط به حق وقف و حق ارشدیت یا نخست زادگی اهمیتی بیشتر از سازگاری قانونی و سمبلیگ صرف با واقعیت موجود داشت. انجام اصلاحات علاوه بر آنکه اقدامی در جهت قابل رقابت کردن اراضی شرقی و اراضی غربی ویرجینیا بود، تلاش واقعی برای اصلاح گرایش‌های خانوادگی و اجتماعی مخاطره آمیز اشرافیت حاکم نیز بود. از همه اینها گدشته، اشراف ویرجینیایی از آن کسانی نبودند که املاک موقوفه خانوادگی خود را به دست ارشدترین پسران ضعیف النفس یا بی عرضه خود بسپارند. حق وقف همان طورکه در مقدمه مصوبه‌ای که در سال 1776 آنرا لغو نموده چنین آمده است: اغلب «به اخلاقیات جوانان لطمه وارد می‌سازد، زیرا آنان را مستقل و متمرد از والدین خود بار می‌آورد.» (19) در همین زمینه، خانواده‌ی نلسن با غم و اندوه اظهار داشتند که یک نسل متمرد می‌توانست تقریباً آنچه را که دیگران با رنج و مشقت ساخته بودند بر باد دهد. (20) اخطار جورج میسن در مجمع عمومی فیلادلفیا در همال 1787 که «فرزندان ما [ نجبا ] به زودی در میان عوام خواهند بود» در واقع بیان نگرانی‌های بسیاری از اشراف و نجبای ویرجینیا بود. (21)
بیان دقیق این نکات که چگونه فشارهای درونی زندگی مردم ویرجینیا به ایجاد یک موقعیت انقلابی کمک کرد و یا چگونه و از چه راهی صاحبان مزارع انتظار داشته که استقلال و جمهوری آ مریکا، مسائل آنان را حل کند، نیازمند بررسی بیشتری است. به هر حال ماهیت افکار و عقاید بیان شده نشان می‌دهندکه عوامل زمینه ساز انقلاب در ویرجینیا چیزهایی به مراتب دقیقتر و پیچیده تر از خصومت صرف با حکومت انگلیسی بوده اند. اصول یا قانون اساسی به تنهایی نمی توانند عزم راسخ و استوار مردم ویرجینیا را به انقلاب تبیین نمایند. بنابراین اگر انقلاب آمریکا در مستعمره با ثباتی نظیر ویرجینیا دارای ریشه‌های اجتماعی درونی باشد، محتملاً که مستعمرات دیگر هم به اشکالی از فشارهای اجتماعی مبتلا بوده اندکه ساکنان آنها تنها راه رهایی از آنها را در انقلاب و استقرار یک رژیم جمهوری می‌دیده اند.
پس بدین ترتیب در مرور مجدد تاریخ انقلاب آمریکا از طریق عقاید ویگ ها می‌توانیم آن نکاتی را که مورخان مترقی در بررسی‌های خود از منابع اجتماعی درونی انقلاب نادیده گرفته یا جا گذاشته اند بازیابیم. با بررسی عقاید، خواندن و تصویر ذهنی آنها و مربوط ساختن آنها به دنیای اجتماعی عینی‌ای که این عقاید منعکس کننده و رو در رو با آن بوده اند، شاید بتوانیم تمایز بیهوده‌ای را که بین انگیزه‌های آگاهانه و نا آگاهانه ایجاد شده از میان برداریم و بالاخره از این طریق تفسیر ویگ ها و توری ها و ایده
آلیست ها را با رفتارگرایان تلفیق و ترکیب نماییم باید گفت که زبان یا شیوه بیان عقاید آمریکاییان هرگز مبهم نبود، بلکه روشن و برجسته، عمیق ترین علائق و احساسات آنان را آشکار ساخته است. آنچه آمریکاییان بیان داشته اند ممکن است از بسیاری جهات از نظر انطباق با واقعیات عینی حقیقت نداشته باشند اما از نظر روانی (در ذهن خود آمریکاییان) همیشه حقیقت داشته اند. با این تعبیر عقاید یا بیان آمریکاییان هرگز از واقعیت‌های سیاسی و اجتماعی آنان جدا نبوده است، و در واقع بهترین مدخل برای ورود به درون آن واقعیت ها و درک آنها به شمار می‌رود. گزافه گوئی‌های مکرر آنان، صحبت‌های متوالی آنان از «استبداد مطلق» در زمان و جایی که به نظر می‌رسد چنان استبداد و خفقانی واقعیت نداشته است، اشتغال فکری آنان با مفاهیمی چون «تقوا»، «تجمل و خوش گذران»، «فساد» و تعمد و از خودگذشتگی آنان در برابر «آزادی» و «برابری»، همه این مفاهیم و معانی نه تبلیغاتی تحریف شده و نه کلماتی انتزاعی پوچ و عاریتی، بلکه عقایدی بودند که برای کسانی که آنها را به کار می‌بردند، دارای اهمیت اجتماعی و واقعی بوده اند. تبلیغ هرگز نمی توانست فی نفسه افراد را به انقلاب وا دارد. همان طورکه جان آدامز اظهار داشته است، هیچ رهبر محبوب و مردم پسندی نتوانسته است «توده عظیمی از مردم را برای مدتی بر آن دارد تا بالاتفاق خود را گمراه شده، آسیب دیده و ستم کشیده پندارند، مگر اینکه آنان در واقع گرفتار و مبتلا به این مسائل باشند و ببینند و لمس کنند که اینچنین اند.» (22) هر یک از باورهایی که آمریکاییان مطرح می‌کردند از مناسبت خاصی برخوردار بود. مفاهیم خفقان و آسیب یا صدمه هم هر چند به نظام امپراتوری انگلیس نسبت داده می‌شد، با این وجود واقعیت داشتند. در واقع همین معنی دار بودن رابطه بین اظهارات و احساسات آ مریکاییان بود که به عقایدشان نیروی محرکه خاصی می‌بخشید.
دقیقاً همین خصلت انقلابی برجسته عقاید آمریکاییان که اکنون توسط مورخان کشف می‌شود و به بهترین وجه بر نوعی عدم ثبات عمیق در جامعه آن روزی آمریکا دلالت می‌کند، این- پرسش را مطرح می‌کند .که روزی برای مورخان مترقی مطرح بوده است چرا آمریکاییان باید چنین افکاری را بیان کرده باشند. مورخان مترقی با مفهوم ناپخته‌ای که از تبلیغات داشتند حداقل سعی کردند که سؤال مزبور را طرح و آن را مورد بررسی قرار دهند. از آنجاکه ما نمی توانیم عقاید انقلابیون را تبلیغاتی صرف بدانیم، پس این سؤال که چرا آمریکاییان چنین عقایدی را بیان داشته اند همچنان بدون جواب باقی خواهد ماند. آرتور ف. بنتلی در مطالعه رفتارگرایانه کلامیگ خود، تحت عنوان فرایند حکومت می‌نویسد «وقتی که عقاید در زمان خود مورد توجه قرار می‌گیرند، معلوم می‌شود که آنها دلالت بر امری دارند که در حال وقوع است؛ پس باید با دقت آن واقعیت عینی را که عقاید بیانگر وقوع یا وجود آن هستند دریافت و آن دسته از عوامل زندگی اجتماعی که خود را از طریق این عقاید می‌نمایانند مشخص نمود.»(23) مورخان رفتارگرای نسل مترقی علی رغم مفاهیم ناپخته، اشتغال فکری با مفهوم «طبقه» و علائق اقتصادی پنهان، و تلاقی غلط خود از عقاید به مثابه تبلیغات چون در جستجوی آن بودند تا عقاید انقلابی و جامعه آمریکا هر دو را درک نمایند، توضیحی محکم و جامع درباره انقلاب آمریکا ارائه کرده اند،که هرگز هیچ تفسیر محض فکری جای آن را نخواهدگرفت.

پی‌نوشت‌ها:

1- /I Sir Lewis Namier, The Structure of Politics at the Accession Of George III, 2d. ed. (London, 1961), 16;Sir Lewis Namier, Human Nature in Politics, in Personalities and
Power: Selected Essays (New York, 1965), 5- 6.
2- Bailyn, Revolutionary Pamphlets, 1,22.
انقلابیون فرانسوی نیز برای بیان بیگانگی خود از رژیم کهن و امید به نظم جدید، به همین گروه از نویسندگان کلاسیک مراجعه می‌کردند.
Harold T.Parker, The Cult of Antiquity and the French Revolutionaries: A Study in the
Development of the Revolutionary Spirit (Chicago,1937) 22-23.
3- رابطه افکار و عقاید با ساخت اجتماعی یکی از سردرگم ترین و مبهم ترین موضوعات علوم اجتماعی است. برای اطلاع از منابع راجع به این موضوع به اثر زیر رجوع شود: -Norman Birnbaum, The Sociological Study of Ideology (1940-60), Current Sociology,
IX(1960).
4- Jacob Duche , The American Vine, A sermon, Preached ... Before the Honourable
Continental Congress, July 20 th, 1775 ... (Philadelphia , 1775), 29.
5- برای اطلاع از بحث‌های اخیر درباره شعارها، آثار مکتوب انقلاب منزه طلبان و انقلاب فرانسه رجوع شود به آثار ز یر:
- Peter Gay, Rhetoric and Politics in the French Revolution, Amer. Hist.Rev., LXVI
(1960-61), 664-676; Michael Walzer, Puritanism as a Revolutionary Ideology, History
and Theory, 111(1963), 59-90.Samuel H.Beer, Causal Explanation and Imaginative
Re-enactment, Charles Tilly, The Analysis of a Counter Revolution.
6- Bryan A. Wilson, Millennialism in Comparative Perspective, Comparative Studies in Society and History, Vl(1963-64), 108. Neil J. Smelser, Theory of Collective Behaviour
(London, 1962), 83, 120, 383.
7- Tate, Coming of the Revolution in Virginia, 324-343.
8- Robert E.and B.Katherine Brown, Virginia, 1705-86: Democracy or Aristocracy? (East Lansing, Mich., 1964) 236; Alexander White to Richard Henry Lee, 1758, quoted in J.R.Pole, Representation and Authority in Virginia from the Revolution to Reform, The Journal of Southern History, XXN(1958),23.
9- Purdie and Dixon"s Virginia Gazette (Williamsburg), Apr.Il,1771; Rind"s Virginia Gazette. oct. 31, 1771; Lester J.Cappon and Stella F.Duff, eds, Virginia Gazette Index
1736-80 (Williamsburg, 1950), I,351.
10- The Defence of Injur"d Merit Unmasked; or, the Scurrilous Piece of Philander Dissected and Exposed to Public Viem. By a Friend to Merit, Wherever Found (n.p.1771)10.
رابرت کارتر در اوائل دهه 1770 به زندگی خصوصی روی آورد، و به نظام سیاسی جدیدی که در حال پا گرفتن بود نپیوست، نقل شده در:
Louis Morton. Robert Carter of Nomini Hall: A Virginia Tobacco Planter of the Eighteenth Century (Williamsburg, 1941).52.
11- Robert Munford.
12- Jay B.Hubbell and Douglass Adair, Robert Munford"s The Candidates, Wm, and Mary Qtly., 3d Ser.V(1948),246,238.
تناقض موجود درگرایش مونفرد به جریان انتخابات در تفسیرهایی که مورخان از نمایشنامه‌های به عمل آورده اند به صورت‌های متفاوتی نمود یافته است.
Cf. Ibid, 223-225.With Brown, Virginia, 236-237.
ترس و وحشت مونفرد از «کسانی که برای کسب قدرت تلاش می‌کردند، بدون اینکه شایستگی آن را داشته باشند»، در نمایشنامه اخیرش، میهن پرستان، کاملتر بیان شده است:
The Patriots, Written in 1775 or 1776. Courtlandt Canby, Robert Munford"s The Patriots. Wm. and Mary Qlly .. 3d Ser VI (llJ4lJ). 437 - 503, quotation from 450.
13- [John Randolph], Considerations on the Present State of Virginia ([Williams burg I, 1774), in Earl G.Swem, ed, Virginia and the Revolution: Two Pamphlets, 1774 (New-York 1919), 16: Purdia and Dixon"s Virginia Gazette, Nov, 25,1773.
14- Rind"s Virginia Gazette, Sept. 8, 1774; Brown, Virginia, 252-254. Morton, Robert Carter, 231-250.
15- George Washington to George Mason, Apr.5, 1769, in Johnc. Fitzpatrick, ed, The Writings of George Washington (Washington, 1931-44),11,502: Carl Birdenbaugh, Myths and Realities: Societies of the Colonia South (New York, 1963), 5,10,14,16; Emory G.Evans, Planter Indebtedness and the Coming of the Revolution in Virginia, Wm, and Mary Qtly,. 3d Ser, XIX(1962), 518-519.
16- Quoted in Bridenbaugh, Myths and Realities, 27; Morton, Robert Carter, 223-225.
17- John A. Washangton to RH.Lee June 20, 1778, quoted in Pole, Representation and Authority in Virginia, 28.
18- Evans, Planter Indebtedness, 526-527.
19- Julian P.Boyd and others,ed., The Papers of Thomas Jefferson (Princeton, 1950 -), 1,560 .
شناخت ما از کم و کیف حقوق وقف و ارشدیت یا نخست زادگی در ویرجینیا، عمدتاً از رسأله‌ی منتشر نشده‌ی گلارنس آر.کیم. تحت عنوان تأثیر حقوق وقف و ارشدیت و رشد و توسعه ویرجینیا بدست آمده است. (دانشگاه شیگاگو، 1926)
Clarence R.Keim, Influence of Primogeniture and Entail in the Development of Virginia, (University of Chicago, 1926).
20- Emory S.Evans, The Rise and Decline of the Virginia Aristocracy in the Eighteenth Century: The Nelson, in Darrett B.Rutman, ed. The old Dominion: Essays for Thomas Perkins Abernethy (Charlottesville, 1964), 73-74.
21- Max Farrand, ed., The Records of the Federal Convention of 1787, (New Haven, 1911), 1,56; Bridenbaugh, Myths and Realities, 14,16.
22- John Adams, Novanglus, in Charles F. Adams, ed., The Works of John Adams (Boston, 1851), IV,14.
23- Arthur F. Bentley, The Process of Government: A Study of Social Pressures.

منبع مقاله :
کاپلان، لورنس؛ (1375)، مطالعه تطبیقی انقلاب از کرامول تا کاسترو، دکتر محمد عبدالهی، تهران: انتشارات دانشگاه علامه طباطبایی، چاپ اول



 

 



مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.