کودکانمان را همانگونه که هستند باور کنيم

همه مادرها با آرزوهای قشنگ به استقبال كودكی می ‏روند كه در درون خویش می پرورند. هنگامی كه كودك پا به عرصه زندگی می گذارد، بجز عوامل ارثی و مادرزادی، عوامل دیگری مستقیم و غیر مستقیم در شكل گیری شخصیت وی اثر دارند تا مجموعه ‏ای از رفتارها، استعدادها و عملكردهای مختلف را ارايه نمایند و از او انسانی با ویژگی‌های منحصر به فرد بسازند. آری فرزند شما كسی است كه از نظر خصوصیات ، استعدادها و توانایی‏ها مختص به خود است و از اینجاست كه طبیعتا" هيچ بچه ای هم قابل مقایسه با بچه ديگر نیست.
سه‌شنبه، 7 اسفند 1386
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
کودکانمان را همانگونه که هستند باور کنيم
کودکانمان را   باور کنيم
کودکانمان را همانگونه که هستند باور کنيم
منبع:www.hamdardi.com
همه مادرها با آرزوهای قشنگ به استقبال كودكی می ‏روند كه در درون خویش می پرورند. هنگامی كه كودك پا به عرصه زندگی می گذارد، بجز عوامل ارثی و مادرزادی، عوامل دیگری مستقیم و غیر مستقیم در شكل گیری شخصیت وی اثر دارند تا مجموعه ‏ای از رفتارها، استعدادها و عملكردهای مختلف را ارايه نمایند و از او انسانی با ویژگی‌های منحصر به فرد بسازند. آری فرزند شما كسی است كه از نظر خصوصیات ، استعدادها و توانایی‏ها مختص به خود است و از اینجاست كه طبیعتا" هيچ بچه ای هم قابل مقایسه با بچه ديگر نیست. اغلب اوقات ما مادرها خودآگاه یا ناخودآگاه ویژگی‌هایی از فرزند ایده‏آلمان را در ذهن خویش می پرور‏انیم، مثلا" میل داریم فرزندان ما علاقه زیادی به مسايل علمی داشته باشند، آرام و با ادب باشند، حرف شنو و منطقی باشند و . . . نهایت اینكه دوست داریم فرزندانمان آن خصوصیاتی را در خود داشته باشند كه مطلوب ما باشد و آنگونه باشند كه ما می پسندیم.
اما همیشه نمی ‏توان انتظار داشت كه كودكان ما درست مانند آرمان های ذهنی ما رفتار كنند. نمی ‏توان توقع داشت آنان از دريچه چشم ما جهان را ببینند و همچون ما بیندیشند. وقتی كودك بزرگتر می‏ شود ممكن است خصوصیاتی متفاوت از آنچه مورد نظر مادر ، پدر یا سایر اعضای خانواده است داشته باشد، اما آیا باید این را به حساب بد بودن یا ناتوانی او گذاشت؟ مثلا" مادر دوست دارد پسرش اهل پرداختن به موضوع های علمی باشد، اما فرزند طبعی شاعرانه دارد و به داستان های تخیلی علاقمند است، یا اینكه مادر انتظار دارد فرزندش در هفت سالگی آنچنان منطقی بیندیشد كه كمتر به سراغ بازی برود و بیشتر اوقاتش را صرف درس و فعالیت‌هایی كند كه به نظر او ثمر بخش ‏تر هستند، و یا دوست دارد فرزندش‏ علاقمند به ورزش ‏ها مخصوصا" شنا باشد (با این استدلال كه دانستن شنا به هر حال برای انسان لازم است) لیكن فرزند هشت ساله او از آب می‏ ترسد و ابدا" تمایلی به یادگیری شنا ندارد.
در خانواده ‏ها معمولا" نقطه شروع تعارض ها و نقطه آغاز فشارآوردن به فرزند كه در نهایت به جدال پنهانی با فرزند می ‏انجامد و موجب بروز واكنش پس زننده از سوی فرزند می‏ شود، همین جاست. اما آیا جدا" به این مساله اندیشیده‏ اید كه فرزند شما نیز حق دارد علايق و تمایلات و استعدادهای خاص خود را داشته باشد؟ آیا در دل خود به او حق داده ‏اید كه فعالیت‌ها، تفریحات و سرگرمی‏ هایی را برگزیند كه خود به آن ها علاقه دارد؟ آیا به او حق داده اید كه نخواهد درست مانند الگوی ذهنی شما عمل كند؟ آیا اصولا" به او حق انتخاب می‏ دهید؟
والدین محترم !
بیایید فرزندانمان را آنگونه كه هستند و آنگونه كه می‏ خواهند باشند بپذیریم و آن ها را در چهارچوب های گریز ناپذیر آرمان‌ها و ایده ‏آل‌های مشخص خودمان گرفتار نسازیم. خلاصه اینكه فرزندانمان را همانگونه كه هستند بخواهیم و باورشان كنیم و تلاش كنیم كه علايق و استعدادهای موجودشان را بارور سازیم.




ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط