چکیده
تدوین الگوی نظری اخبات برای سنجش ایمان و نیز، ساخت و اعتباریابی مقیاس سنجش ایمان بر اساس این الگوی نظری، هدف پژوهش حاضر بوده است. پس از مطالعهی الگوهای نظری مختلف و برخی از پرسشنامههایی که در این زمینه ساخته شده است و نیز بررسی روایات و آیات قرآن و آثار علما، در نهایت الگوی سنجش ایمان بر مبنایِ مفاهیم اخبات و تذلل، به عنوان مبنای نظریِ سنجش ایمان و طراحی مقیاس آن، انتخاب گردید. طبق این الگو، ریشه همهی صفات بد و رذائل در انسان، استکبار بر خدای متعال است و در نقطهی مقابل آن، تذلل و اخبات و انکسار در مقابل خدای متعال ریشهی تمام صفات پسندیده است. لذا آن چیزی که وجه ممیزهی بین اعمال و صفات نفسانی افراد است، میزان اخباتی است که در اوصاف نفسانی و اعمال و رفتار و انگیزههایشان وجود دارد نه صِرفِ خود اعمال و رفتار و صفات و انگیزهها. در نتیجه برای طراحی مقیاسی جهت سنجش ایمان، حتماً باید عامل اخبات در گویههای آن لحاظ گردد، وگرنه صِرف سنجش صفات و رفتارهای حسنه، نمیتواند شاخصی از میزان ایمان باشد. جهت ساخت پرسشنامهای بر مبنای این الگوی نظری، در مجموع، 56 سؤال طراحی گردید که بعد از اصلاحاتی به 52 سؤال کاهش یافت. پایایی این مقیاس از سه روش بازآزمایی، آلفای کرونباخ و تنصیفی بررسی گردید که به ترتیب ضرایب پایایی 97/0، 93/0 و 87/0 بدست آمد. روایی سازهی این پرسشنامه نیز از طریق مقایسه میانگین نمرات دانشجویان و طلاب علوم دینی با استفاده از آزمون تی مستقل نشان داد که نمرات طلاب از نمرات دانشجویان به طور معنیداری بالاتر است. در مجموع، شواهد نشان می دهد که «مقیاس سنجش ایمان» از خصوصیات روان سنجی مناسب برای استفاده در ایران برخوردار است.کلید واژه ها: اخبات، تذلل، سنجش دینداری، سنجش ایمان، دین
مقدمه
تدوین الگوی نظری اخبات برای سنجش ایمان و نیز، ساخت و اعتباریابی مقیاس سنجش ایمان براساس این الگوی نظری، هدف پژوهش حاضر بوده است. هر چند نگارندگان اذعان دارند ساخت مقیاسی که بتواند میزان ایمان -که کیفیتی غیرقابل مشاهده مستقیم در درون فرد است- را به صورت کمّی اندازه بگیرد، در حدّ محال است، اما سعی شده است که تا حدّ امکان گویههایی در پرسشنامه گنجانده شوند که میزان «ایمان» و «دینداری» افراد را بسنجد و نه صرفاً جهتگیری اعتقادی یا تقلیدات عملی و... . اگرچه تلاش زیادی برای رسیدن به این مقصود انجام شده است، اما هر یک به نحوی دارای کمبودهایی بودهاند. ضرورت ساخت پرسشنامههای معتبر و پایا برای سنجش دینداری را میتوان در قالب نکات ذیل بیان نمود:الف) کاربرد در حوزه فردی برای محاسبه نفس
یکی از مسائلی که در دین مبین اسلام بسیار بر آن تأکید شده است، مسئلهی محاسبه نفس است. روایات و آیات زیادی تأکید دارند شیعه واقعی بایستی زمانی را در شبانهروز به محاسبه اعمال و مقایسه وضعیت ایمانی خویش با گذشته و سنجش پیشرفت یا پسرفت ایمانش اختصاص بدهد:* پیش از آنکه مورد حسابرسی قرار گیرید، خود به حساب نفستان برسید و پیش از آنکه سنجیده شوید، خود نفستان را در ترازوی سنجش بگذارید و برای آن حسابرسی بزرگ آماده شوید. (3)
* ای کسانی که ایمان آوردهاید (از مخالفت) خدا بپرهیزید و هر کس باید بنگرد تا برای فردایش چه چیز از پیش فرستاده و از خدا بپرهیزید که خداوند از آنچه انجام میدهید آگاه است! (4)
به نظر میرسد تدوین یک شاخص معتبر که بتواند ابعاد مختلف ایمان افراد را بسنجد، میتواند در تحقق بهترِ محاسبهی نفس، به افراد کمک نماید، زیرا:
1. طبیعت و نفس انسان طوری است که گاهی تمایل به فریب خویشتن دارد و واقعیات را قلب مینماید: «هوسهای نفسانی شما این کار را برایتان آراسته!» (5) لذا اگر شاخص و معیار ثابتی وجود داشته باشد که تحت تأثیر هویها و تمایلات و تغییرات نفسانی قرار نگیرد، انسان بهتر میتواند فریب نفس را ادراک و از آن جلوگیری نماید.
2. محاسبهی نفس باید در همهی ابعاد و مؤلفههای مختلفِ مرتبط با ایمان صورت گیرد. از آنجا که به علّت محدودیت حافظهی جاری، (کالات، 1950: 239) انسان قادر نیست تمام مؤلفهها و ابعاد ایمان را در ذهنش مرور نماید و بر این اساس وضعیت خودش را مورد سنجش قرار دهد، لذا بهتر است تمام مؤلفههای ایمان در قالب یک پرسشنامه خودسنجی جمعآوری گردد تا با مراجعه به آن بتوان خود را در ابعاد مختلف ایمان مورد سنجش قرار داد.
3. تغییرات نفسانی در انسان چه در جهت پیشرفت و چه در جهت پسرفت معمولاً به کندی و تدریجی صورت میپذیرد. لذا گاهی فرد ماهها یا سالها در حال پسرفت ایمانی است، اما خودش متوجه نیست. به علاوه، معیارهایی که انسان خودش را با آنها میسنجد، ممکن است بر اثر شرایط گوناگون، تغییر کند. لذا پرسشنامه میتواند ابزار مناسبی برای افراد باشد که روند تدریجی پسرفت خویش را به صورت ملموس مشاهده نمایند و به دنبال علاج آن برآیند.
4. مزیتی که استفاده از پرسشنامه برای محاسبهی نفس دارد، این است که انسان میتواند به صورت هنجاری (6) نیز خودش را ارزیابی نماید. به این صورت که نیمرخ عملکرد خود را با میانگین جامعه مقایسه نماید.
ب) کاربرد در حوزه اجتماعی و سازمانی برای سنجش فرآیند تحوّل
یکی دیگر از مزایا و محاسن ساخت پرسشنامههای سنجش دینداری و ایمان، کاربرد آنها در مهندسی تحوّلات اجتماعی و مدیریت جامعه است. (سالاریفر و همکاران، 1384: 2) چند مورد از کاربردهای چنین مقیاسهایی در سطح اجتماعی عبارتند از: 1. ارزیابی کارایی نظام آموزشی در حیطه آموزشهای دینی، 2. ارزیابی کارایی و بازده فعالیتهای فرهنگی، 3. ارزیابی بازده کلّی نظام اسلامی در ارتقای ایمانی مردم جامعه.ج) اهمیت علمی ساخت مقیاس سنجش ایمان
با وجود ساخت صدها پرسشنامه دینداری در غرب که براساس دین مسیحیت یا یهودیت ساخته شدهاند، پرسشنامههای اندکی در کشورمان براساس دین اسلام ساخته شده است که بعضاً مشکلاتی نیز چون پایایی کم، اعتبار ضعیف، تعداد سؤالات زیاد، عدم دارا بود را مبنای نظری مستدل، عدم گزارش ویژگیهای روانسنجی برخی از مقیاسها و... دارند.
در جدول 1 (به نقل از خدایاری، 1384) برخی از مهمترین مقیاسهایی که سازههای مذهبی را میسنجند، همراه با خصوصیات روانسنجی آنها، آورده شده است:
جدول 1: گستره پژوهشهای داخلی در زمینه ساخت مقیاسهای مذهبی (خدایاری فرد، 1384)
مبانی نظری
پیش از اقدام برای طراحی و ساخت پرسشنامهای برای سنجش ایمان، به یک سؤال اساسی باید جواب داده شود و آن این است که ویژگیهای کلیدی ایمان را چه چیزی تشکیل میدهد؟ بدیهی است که تدوین گویههایی که قابلیت سنجش ایمان را داشته باشند، متأخر از پاسخ به پرسش فوق است و هدف اساسی این مقاله نیز پاسخ به این سؤال است و نیز ارائهی مقیاسی برای سنجش ایمان بر همین مبناست.نگارندگان با توجه به مطالعات پیشین و مروری که بر آیات و روایات و نظرات علما داشتهاند، به این نتیجه رسیدهاند که مفهوم اخبات و تذلل را میتوان به عنوان جوهرهی ایمان در افراد در نظر گرفت و سپس تجلّی آن را در ابعاد مختلف، به صورت گویههایی برای سنجش ایمان درآورد. به مفهوم اخبات در سه آیه از قرآن کریم اشاره شده که عبارتند از:
* کسانی که ایمان آوردند و کارهای شایسته انجام دادند و در برابر پروردگارشان خضوع و خشوع کردند، آنها اهل بهشتند و جاودانه در آن خواهند ماند! (7)
- برای هر امّتی قربانگاهی قرار دادیم، تا نام خدا را (به هنگام قربانی) بر چهارپایانی که به آنان روزی دادهایم ببرند، و خدای شما معبود واحدی است در برابر (فرمان) او تسلیم شوید و بشارت ده متواضعان و تسلیمشوندگان را. (8)
* و (نیز) هدف این بود که آگاهان بدانند این حقی است از سوی پروردگارت، و در نتیجه به آن ایمان بیاورند، و دلهایشان در برابر آن خاضع گردد و خداوند کسانی را که ایمان آوردند، به سوی صراط مستقیم هدایت میکند. (9)
در ادامه، به تبیین معنا و مفهوم اخبارت و علّت انتخاب مفهوم اخبات به عنوان جوهرهی اصلی برای سنجش ایمان میپردازیم و سپس جلوههای مختلف اخبارت را در انسان بررسی خواهیم کرد:
معنا و مفهوم اخبات
در لغت به زمین فراخ و پست، «خَبت» گفته میشود. (معلوف یسوعی، 1992) خبت به معنای «المطمئن من الأرض» هم آمده؛ یعنی زمین آرام و مطمئن. در بعضی کتابها، آن را به زمینهای فراخ و دشتهای گسترده معنا کردهاند. «الخبیت» به معنای چیزهای پست و فرومایه هم میآید. «اَخبَتَ» با «الی» و «لام» متعدی میشود و در قرآن با هر دو آمده است:* «کسانی که ایمان آوردند و کارهای شایسته انجام دادند و در برابر پروردگارشان خضوع و خشوع کردند، آنها اهل بهشتند و جاودانه در آن خواهند ماند.»
* و (نیز) هدف این بود که آگاهان بدانند این حقّی است از سوی پروردگارت، و در نتیجه به آن ایمان بیاورند، و دلهایشان در برابر آن خاضع گردد و خداوند کسانی را که ایمان آوردند، به سوی صراط مستقیم هدایت میکند.»
«اخبت» با «الی» معنای تواضع و خشوع و هبوط و ذلّت را دارد و با «لام» معنای لینت و نرمش و پذیرش را دارد. وقتی گفته میشود: «اخبت الی ربهم» منظور آن تواضع و پستی و ذلّتی است که فرد در برابر حق پیدا میکند. پس به طور خلاصه، اخبات در قرآن به معنای احساس ذلّت، خشوع، خاکساری و نیازمندی نسبت به خداوند است. (صفایی حائری، 1385: 48؛ و جوادی آملی، 1387: 324)
اخبات، معیار سنجش ایمان
در معارف اسلامی ریشه همه صفات بد و رذائل در انسان، استکبار بر خدای متعال است و در نقطه مقابل آن، تذلل و خضوع و خشوع و انکسار در مقابل خدای متعال ریشه تمام صفات پسندیده است. رسالت اصلی انبیای الهی بیرون آوردن انسان از استکبار و خودپسندی و رساندن وی به خضوع و خشوع و تذلل و اخبات نسبت به خداوند متعال است. (میرباقری، 1390)* و من هر زمان آنها را دعوت کردم که (ایمان بیاورند و) تو آنها را بیامرزی، انگشتان خویش را در گوشهایشان قرار داده و لباسهایشان را بر خود پیچیدند، و در مخالفت اصرار ورزیدند و به شدّت استکبار کردند. (10)
غایت خلقت انسان نیل به مقام عبودیت و تذلل و خشوع و انکسار و اخبات و استکانت در مقابل خدای متعال است و همه مسیر پر ابتلای انسان در عالم دنیا به گونهای طراحی شده که بستر پرورش انسان و بستر رسیدن انسان به مقام تواضع و تذلل و خشوع و افتقار در مقابل خدای متعال و بیرون آمدن او از استکبار باشد. (همان، 1390)
امیرالمؤمنین (علیهالسّلام) در خطبه قاصعه اشاره میکنند که اساساً همه ابتلائات در این دنیا برای تحقق همین تذلل و تواضع و اخبات است و اصلاً همه جریانات عالم و ابتلائات اجتماعی بشر هم برای همین است که صف مخبتین و متذللین و متواضعین از صف مستکبرین جدا شود. جریان اخبات و تذلل در عالَم به امامت و رهبری و ولایت و سرپرستی انبیاست و رهبری جریان استکبار را نیز، شیطان که خودش اولین مستکبر بود، برعهده دارد. (فیض الإسلام، 1387)
هر خصوصیتی که در انسان شکل میگیرد، چه در روحش، چه در اعتقاداتش و چه در عملش، از دو حال خارج نیست؛ یا ناشی از تعزز و استکبار نسبت به خداوند است و یا ناشی از تذلل و اخبات و احساس انکسارِ نسبت به عظمت و کبرایی حضرت حق میباشد. بر این اساس، صفات حمیده انسانی هم آن صفاتی هستند که بر محور تذلل در مقابل خدای متعال شکل میگیرند و رذائل اخلاقی هم چیزی جز استکبار بر خداوند متعال نیست. به هر میزانی که انسان نسبت به خداوند تذلل نداشته باشد، چیزهای دیگری غیر از عظمت خداوند در نظرش عظیم جلوه میکنند لذا تعلّق به آنها پیدا میکند و این منشأ اصلی بروز رذائل اخلاقی است. (میرباقری، 1390)
از اینجا معلوم میشود که معیار خوب و یا بد بودنِ اوصاف نفسانی و رفتارها، میزان اخبات و تذلل موجود در آنهاست و نه صرفاً ظاهر آنها. لذا شاید صفتی در ظاهر، حمیده باشد اما در باطن و در وقتی که آن را با محک تذلل میسنجیم، جزء رذائل اخلاقی به حساب آید. پس هر تواضعی، فضیلت اخلاقی نیست و هر جود و بخششی هم جزء صفات حمیده نیست.
برای مثال اگر متواضع بودن، ناشی از احساس ذلّت و اخبات و انکسار نسبت به خداوند باشد، انسان به خودش اجازه نمیدهد که در محضر خدا با مخلوقاتش با تکبر رفتار کند، اما همین تواضع ممکن است در فرد دیگر، ناشی از عوامل ارثی باشد؛ یعنی متانت و تواضع جزء خلق و خوی وراثتی و سرشت وی باشد و احساس ذلّت در برابر خداوند در ایجاد این احساس نقشی نداشته باشد. حالت دیگر این است که تواضع فرد به خاطر این باشد که مردم وی را متواضع بدانند. چنین تواضعی نیز هر چند در ظاهر یک فضیلت اخلاقی است، اما در باطن، نوعی ریاکاری و رذیله اخلاقی است. (نراقی، 1362: 173)
معیار قرار دادنِ تذلل و اخبات برای سنجش اخلاقی بودن اعمال و صفات، معیار بسیار مهمی است و ریشه بسیاری از کجفهمیها را از بین میبرد. آیا تواضع و جود و بخششِ یک فرد ملحد، فضیلتی اخلاقی است؟ آیا صداقت و راستگویی یک فرد بیدین، یک فضیلت اخلاقی حساب میشود؟
اینها سؤالاتی است که پاسخ به آنها قبل از اینکه معیاری برای فضائل اخلاقی پیدا نکنیم، دشوار و بعضاً چالشبرانگیز خواهد بود (برای تفصیل بیشتر ر.ک مصباح، 1388) و به نظر نگارندگان، پاسخ به چنین سؤالاتی با محکِ «اخبات»، واضح و روشن خواهد بود، ولو اینکه شاید پذیرش آن، در ظاهر ثقیل به نظر برسد.
نکته دیگری که در رابطه با اخبات میتوان مطرح کرد، این است که قرآن کریم در آیات متعدد، اصناف و اقشار مختلفی از مردم را معرفی میکند، اما همگی آنها را نزدیک (و نه واصل) به رحمت خودش میداند. اما وقتی درباره گروه مخبتین صحبت مینماید، آنها را واصل به رحمت خودش میداند، یعنی مقام اخبات، مقامِ رسیدنِ به رحمت حق است و شرط وصال و رسیدن به رحمت حق است، اما سایر مقامات، نزدیکِ به رحمت حق هستند. (11) برای نمونه:
* «و او را با بیم و امید بخوانید. (بیم از مسئولیتها، و امید به رحمتش، و نیکی کنید) زیرا رحمت خدا به نیکوکاران نزدیک است.» (12)
نیکوکار (محسن) در اصطلاح قرآن به کسی گفته میشود که خوب عمل میکند؛ هم کارِ خوب میکند و هم کارِ خوب را با روش خوب و زیبایی انجام میدهد. خداوندی که رحمتش را واسعه معرفی میکند، آن را به محسنین نزدیک و نه واصل میداند و این بدین معناست که حتی با رحمت واسعه حق و رحمتی که به ما نزدیک است هم -مایی که در مرتبهی احسان هستیم که بالاتر از مرحلهی اسلام و ایمان و تقواست (13)- میتوانیم محروم بمانیم. (صفایی حائری، 1385: 13-12) اما در مقابل، وقتی درباره مخبتین صحبت میکند، به آنها بشارت به وصال رحمت میدهد (14) و نه نزدیکی رحمت:
* «و خدای شما معبود واحدی است، در برابر (فرمان) او تسلیم شوید و بشارت ده متواضعان و تسلیمشوندگان را». (15)
جلوههای اخبات
در قسمتهای قبل در مورد مفهوم اخبات و علّت انتخاب مفهوم اخبات به عنوان زیربنایی برای سنجش ایمان، بحث شد. در این بخش قصد داریم به این بحث بپردازیم که اخبات در چه مسائلی متجلّی میشود تا سپس براساس این شاخصها بتوانیم گویههایی برای سنجش ایمان تدوین کنیم. نگارندگان این سطور، برای تهیهی پرسشنامهای برای سنجش ایمان، تجلّی اخبات و تذلل را در پنج حیطهی مختلف درنظر گرفتهاند:1. تجلی تذلل در انجام طاعات و مناسک (واجبات و مستحبات) و اجتناب از معاصی:
به نظر میرسد احساس تذلل و اخبات در اولین چیزی که خودش را نشان میدهد، اتیان و انجام واجبات و مناسک و دوری از محرّمات است. تذلل در این حیطه به دو صورت مورد سؤال قرار میگیرد: در برخی سنجهها، نفسِ انجام مناسک و دوری از گناهان مطرح است و لذا بر همین مبنا در بین سؤالاتِ پرسشنامه، سؤالاتی وجود دارد که اصلِ انجام مناسک (یعنی اعمال واجب و مستحب) را میسنجد، زیرا ممکن است انجام دادن مناسک نشانه معتبری از تذلل نباشد، اما قطعاً انجام ندادن آنها نشان از فقدان تذلل و اخبات نسبت به خداوند متعال دارد. در برخی دیگر از سنجهها، فراتر از انجام واجبات و پرهیز از محرمات از انگیزه فرد برای انجام مناسک سؤال میشود تا کیفیت عمل نیز مشخص گردد و مرتبهی بالاتری از تذلل سنجش گردد. مثلاً سؤال 43: "من چون اموال و مایملک خودم را متعلّق به خداوند میدانم، در نتیجه، بخشندگی و سخاوت برایم راحت است" و یا سؤال 55: "سعی میکنم دقیقاً بر حرف زدنم کنترل داشته باشم تا حرفی که گناه است از من صادر نشود"، از این نوع هستند.2. تجلّی تذلل در صفات نفسانی:
علاوه بر آنکه احساس تذلل در اصلِ انجام دادنِ مناسک و در کیفیت آنها تأثیرگذار است، در طول زمان هم میتواند موجب ایجاد برخی اوصاف نفسانیِ ثابت شود. احساس تذلل در انجام مناسک و در محدوده انجام مناسک مطرح است، لیکن تجلّی تذلل در صفات نفسانی در بُعد زمان مطرح است و لذا حالتِ بادوامترِ تذلل را نشان میدهد. در این مرحله، به میزانی که احساس خضوع، اخبات، انکسار و ذلّت نسبت به خداوند در وجود انسان نهادینه شده باشد، فرد از ایمان بالاتری برخوردار است. نمونههایی از تجلّی اخبات در اوصاف نفسانی را میتوان در سؤال 46: "با مردم با توضاع رفتار میکنم، زیرا خودم را در محضر خداوند میبینم و این امر، احساس تکبّر و غرورم را میشکند" یا سؤال 18: "در کارهایم به خداوند توکل دارم؛ یعنی علیرغم اینکه در کارهایم تلاش میکنم، اما این احساس را هم دارم که اگر خداوند نخواهد، آن کار به سرانجام نخواهد رسید"، ملاحظه کرد.3. تجلّی تذلل در ابتلاها و انفعالات:
منظور از ابتلاها و انفعالات، مسائل و مشکلات و حتی امکانات و نعمتهایی است که بر انسان وارد میشود. به نظر میرسد یکی از مواردی که نشان از میزان تذلل و اخبات افراد در ابتلائات دارد، واکنشی است که افراد نسبت به اتفاقاتی که از نظر آنها به اتفاقات خوشایند یا ناخوشایند تفسیر میشود، نشان میدهند. از منظر اعتقادات دینی، تمام ابتلائات و اتفاقاتی که برای فرد حادث میشود، بر مبنای حکمت خداوندی تنظیم شده است که موجب هوشیار شدن فرد نسبت به نقاط ضعف خود و هموار نمودن مسیر رشد و تعالی او میگردد. تذلل در ابتلاها و انفعالات را میتوان نزدیک به مفاهیم رضا و تسلیم دانست. (مصباح، 1388) نمونهای از سؤالات این خرده مقیاس عبارتند از سؤال 50: "در طی سه ماه گذشته در مشکلات و سختیهایی که برایم پیش آمده، این احساس و توجه را داشتهام که هر پیشامدی، از طرف خداوند و به مصلحت من است" و سؤال 51: "در سه ماه گذشته در هر روز حداقل یک بار از خداوند نسبت به نعمتهایش شکرگزاری کرده ام".4. تجلّی تذلل در دوری از هواها و خواستها و مشتهیات نفسانی:
این نوع تذلل، سطح بالاتری از تذلل و اخبات را نشان میدهد. نگارندگان براساس مطالعه روایات به این نتیجه رسیدهاند که احساس تذلل و خضوع و اخبات نسبت به خداوند نه تنها در انجام مناسک و دوری از محرمات و اوصاف نفسانی و ابتلاها تجلّی میکند، بلکه گاهی در رفتارهایی که کاملاً مباح هستند نیز خودش را نشان میدهد. مثلاً خواب زیاد یا خوردن برخی از خوراکیها که انسان تمایل زیاد به خوردن آنها دارد، کارهای حرامی نیستند، اما گاهی در سیره معصومین و اولیای خدا ملاحظه میشود که از انجام آنها امتناع میکردند و علّت آن را هم تواضع (یا همان اخبات) نسبت به خداوند ذکر مینمودند. (16)حقیقتِ اخبات، درکی از ذلّت باطنی انسان نسبت به خداوند است و این ذلّت، انکسار، فروتنی، تواضع، لینت و رحمت میآورد. تواضع، در اکل و شرب و اقتصاد و در مَأکل و مَلبس میآورد. همانطور که امیرالمؤمنین در مورد متقین میفرمودند: «مَنطِقُهُمُ الصَّوابُ وَ مَلبَسُهُم الإقتِصادُ وَ مَشیُهُمُ التَّواضُعُ». (صفایی حائری، 1385: 77) در اینجا امیرالمؤمنین (علیهالسّلام)، اثر تواضع را حتی در لباس پوشیدن و سخن گفتن متقین نیز میداند که تأییدی بر مطالب قبلی است. نمونهای از سؤالات این خرده مقیاس عبارتند از سؤال 24: "آدم پرخوری هستم"و سؤال 54: "زیاد میخوابم".
5. تجلّی تذلل در باورهای دینی:
اگرچه باورهای دینی و شناختهایی که صرفاً حیطهی عقل را درگیر میکنند، ظاهراً نسبت وثیقی با تذلل ندارند، اما به نظر نگارندگان این سطور، برخی از باورهای دینی، به واسطهی آنکه انسان به ظاهر قادر نیست عمق فلسفه و علّت وجودی آنها را ادراک نماید، اعتقاد به آنها میتواند نشانهای از تذلل و تسلیم در برابر خداوند باشند. شاید گزارهای مثل «به روز قیامت کاملاً اعتقاد دارم» ارتباط زیادی یا میزانِ اخباتِ افراد نداشته باشد، اما برخی دیگر از گزارههای اعتقادی مثل سؤال 6 این پرسشنامه: «ایجاد محدودیت یا نابرابری برای زنان در مسائلی مثل حجاب، پوشش، ارث، دیه و... را از احکام مترقی اسلام میدانم که صلاح بشر در آن است؛ هر چند ممکن است حکمت آن را ندانم» میتوانند شاخص خوبی از میزان تسلیم و خضوع افراد نسبت به خداوند باشند. شاید برخی آیات قرآنی مثل آیه شریفه زیر نیز تأییدکننده این نظر باشد:* «به پروردگارت سوگند که آنها مؤمن نخواهند بود، مگر اینکه در اختلافات خود، تو را به داوری طلبند و سپس از داوری تو، در دل خود احساس ناراحتی نکنند و کاملاً تسلیم باشند». (17)
نمونهای از سؤالات این خرده مقیاس عبارتند از سؤال 6: "ایجاد محدودیت یا نابرابری برای زنان در مسائلی مثل حجاب، پوشش، ارث، دیه و... را از احکام مترقی اسلام میدانم که صلاح بشر در آن است؛ هر چند ممکن است حکمت آن را ندانم" و سؤال 49: "تمام احکام اسلام را به مصلحت بشر میدانم و حتی اگر حکمت آنها برایم روشن نشده باشد، آنها را کاملاً میپذیرم".
روش
الف) روش تحقیق برای تدوین الگوی نظری این پژوهش:
طرح تحقیق در این پژوهش جهت تدوین الگوی نظری اخبات برای سنجش ایمان، از نوع «تفسیری-درایی» (18) میباشد. روش پژوهش نیز در مورد اطلاعات قرآنی، استفاده از کتب تفسیری و در مورد اطلاعات حدیثی، استفاده از روش ابداعیِ پسندیده (1386) میباشد. پسندیده در پژوهشی تحت عنوان «درآمدی بر روششناسی فهم معارف روانشناختی از احادیث» به ارائهی الگویی روششناختی برای استنباطهای روانشناختی از احادیث پرداخته است که روش پژوهش در روایات در تحقیق حاضر، مستند به این نوع روش تحقیق میباشد. روششناسی مذکور، جهت تبیین روش تحلیل و تبیین گزارههای حدیثی است. در این روش، مؤلفههای گزاره، تعیین شده و برای تبیین رابطه میان آنها، از دو روش استفاده میشود که یکی مبتنی بر شناخت ویژگی مؤلفههاست و دیگری مبتنی بر پژوهش معکوس. این روش تحلیل و تبیین، محقق را به لایههای معنایی عمیقتری از روایات میرساند و امکان طرح ایدهها و نظریههای مختلف را فراهم میسازد. (همان، 1386)تذکر این مطلب نیز خالی از لطف نیست که روش تحقیق دیگری که برای موضوعهایی از قبیل موضوع این پژوهش ممکن است مطرح باشد، روش تحلیل محتوای کیفی است (محمدیمهر، 1389) اما به دو دلیل این روش به عنوان روش تحقیق در پژوهش حاضر ذکر نشده است:
دلیل اول اینکه اصولاً پارادایمی که پژوهش حاضر براساس آن شکل گرفته است، با پارادایمی که پژوهشهای متداول روانشناختی -حتی از نوع تحلیل محتوای کیفی- براساس آن شکل گرفتهاند، بسیار متفاوت است. در پارادایم حاضر روانشناسی هیچ متن مکتوبی نمیتواند به عنوان "منبعی" جهت تحلیل محتوا و سپس "ارائه یک مدل" مورد استفاده قرار بگیرد؛ زیرا نهایتِ کاری را که میتوان در تحلیل محتوا انجام داد "توصیفی" کمّی یا کیفی از محتوای یک مرجع مکتوب یا دیداری یا شنیداری یا ... است و روانشناسیِ حاضر، به هیچوجه متنی را دارای صلاحیت برای ارائهی یک «مدل» نمیداند.
دلیل دوم این است که اصولاً روششناسی باید در مورد موضوع تحقیقیِ ما یک "روش" ارائه دهد و صِرف تشابه با محتوای موضوع، جهت استفاده از آن روش کافی نیست. در این پژوهش نیز، استفاده از تحلیل محتوای کیفی هیچ "روش" و "فرآیندی" را به ما جهت بررسی و استخراج یک "مدل" از یک "متن مقدس" ارائه نمیدهد، زیرا متون مقدس ظرافتها و اصول و روشهای تحقیقی خاص خودشان را میطلبند که این مسائل در روش تحلیل محتوای کیفی ملحوظ نیست.
ب) جامعه و نمونه آماری:
جامعه آماری این پژوهش برای تعیین پایایی و روایی، دانشجویان مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشگاه شیراز و دانشگاه آزاد اسلامی واحد یاسوج در سال تحصیلی 89-88 و 91-90 و طلاب حوزه علمیه یزد و یاسوج در سال تحصیلی 89-88 بود. نمونه آماری نیز 156 نفر از دانشجویان و طلاب دانشگاهها و حوزههای علمیهی فوق شامل 45 نفر از دانشگاه شیراز، هشتاد نفر از دانشگاه یاسوج، هفده نفر از حوزه علمیه یزد و چهارده نفر از حوزه علمیه یاسوج میشوند.ج) مراحل اجراء:
مراحل اجرای این تحقیق شامل موارد زیر بود:1. مطالعه پیشینه و ادبیات تحقیق و منابع دینی و فیشبرداری:
ابتدا مطالعهای در خصوص منابع مربوط که تاکنون در حوزه سنجش دینداری صورت گرفته است و به خصوص پرسشنامههایی که در ایران ساخته شدهاند، صورت گرفت. سپس برای رسیدن به یک الگوی نظری سنجش ایمان، احادیث و آیات قرآن و برخی کتب که در مورد مراتب ایمان نوشته شدهاند، مطالعه گردید. (برای نمونه رک حسینی طهرانی، 1418 و صمدی آملی، 1381) یکی از منابع مهم مطالعه در این مرحله، کتاب میزانالحکمه بوده است که دایرةالمعارفی از احادیث شیعه میباشد.2. تدوین الگوی نظری:
از مجموع مطالعاتی که در منابع دستِ اول دینی و در کتب علما صورت گرفته بود، چند الگوی نظری در ذهن نگارندگان شکل گرفت که پس از تأملات و مباحثات فراوان، الگوی نظریای که در مقدمه معرفی شد، انتخاب گردید.3. مراجعه مجدد به منابع دینی برای بررسی مقولههای الگوی نظری، و تبدیل این مقولهها به گویهها:
در این مرحله براساس الگوی نظریِ انتخاب شده، به روایات کتاب میزانالحکمه مراجعه گردید و مقولههای مختلفِ آن، از روایات استخراج گردید. در مرحلهی نخست با رجوع به روایاتی که در کتاب میزانالحکمه مرتبط با این موضوع بود، 138 گویه (در مقیاس لیکرت پنج تایی) و پس از مشورت با برخی از اساتید آشنا با مسائل اسلامی، از مجموعِ 138 گویه، 56 گویه به عنوان سؤالات پرسشنامه برگزیده شدند.4. اجرای پرسشنامه 56 سؤالی بر روی نمونه دانشجویان و طلاب:
در این مرحله، سؤالات پرسشنامه بر روی دانشجویان گروههای نمونه از دانشگاه شیراز و دانشگاه آزاد واحد یاسوج و نیز طلاب حوزه علمیه یزد و شیراز اجراء گردید. سپس دادههای خام در نرمافزار spss وارد و نتایج تحلیل شدند.نتایج
الف) پایایی پرسشنامه
تعیین پایایی این پرسشنامه به سه روش تنصیفی، ثبات درونی و دوبارهسنجی انجام گرفت و برای این منظور از فرمولهای همبستگی و آلفای کرونباخ استفاده گردید.روش تنصیفی:
به منظور تعیین اعتبار تنصیفی پرسشنامه، سؤالات پرسشنامه به دو قسمت زوج و فرد تقسیم و نمره آزمودنیها در هر قسمت محاسبه گردید. سپس ضریب همبستگی بین دو قسمت محاسبه گردید. این ضریب برای کلّ مقیاس 0/87 بود.ثبات درونی:
جهت سنجش ثبات درونی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. براساس نتیجه حاصل شده، ضریب آلفای پرسشنامه 0/932 به دست آمد که رضایتبخش میباشد.بعد از محاسبه پایایی اولیه، سؤالات بار دیگر مورد بررسی قرار گرفت و چهار سؤال با معیارهای مشخص که در ادامه خواهد آمد، نامناسب تشخیص داده شد و از مقیاس حذف گردیدند. محتوای سؤالات 27 و 29 و 41 نیز بازنویسی شدند. پایایی کلّ مقیاس بعد از حذف چهار سؤال نامناسبِ 24 و 28 و 48 و 54، از 0/932 به 0/937 افزایش پیدا کرد. در این تحقیق برای تصمیمگیری در مورد مناسب بودن یا نامناسب بودن یک سؤال، دو ملاک مدنظر بوده است:
1. همبستگی سؤال با نمره کل:
گویههایی که همبستگی کمتر از 0/2 با نمره کل داشتند یا حذف شدند و یا بازنویسی شدند. همبستگی، میانگین و انحراف معیار تمام گویههای پرسشنامه در جدول 4 نشان داده شده است. لازم است ذکر شود که نُه گویهای را که در جدول 4 با ستاره مشخص شدهاند و همبستگی آنها با نمره کل بالاتر از 0/6 است، میتوان به عنوان یک فرم کوتاه از پرسشنامه استفاده نمود. همبستگی مجموع نمرات این 9 سؤال با نمره کل، 0/94 میباشد.2. انحراف استاندارد گزینههای هر سؤال:
علاوه بر میزان همبستگی هر سؤال با نمره کل -که شاخصی از مناسب یا نامناسب بودن سؤال برای یک پرسشنامه است- انحراف استاندارد یک سؤال میتواند تعیینکننده باشد، زیرا در تفسیر ضرایب همبستگی باید توجه داشت که چنانچه پراکندگی (واریانس) یکی از متغیرها کم باشد، ضریب همبستگی به طور کاذبی کاهش خواهد یافت و برعکس؛ بنابراین، در ساخت پرسشنامههایی همچون سنجش دینداری و ایمان که بیشتر معیارمدار هستند تا هنجارمدار، باید این نکته لحاظ گردد. برای نمونه سؤالات 7 و 16 پرسشنامه که به ترتیب در مورد خواندن نماز شب و داشتن حالت بکاء در نماز میباشد، با نمره کلّ پرسشنامه همبستگی 0/38 و 0/25 را نشان میدهد. با توجه به انحراف استاندارد این دو سؤال که به ترتیب 1/11 و 1/10 و کمتر از انحراف استاندارد بسیاری از سؤالات است، میتوان همبستگی واقعی آنان با نمره کل را بیشتر برآورد کرد.دوباره سنجی:
برای تعیین پایایی دوباره سنجی مقیاس سنجش ایمان، تعداد 39 نفر شامل دانشجویان دانشگاه شیراز (=n22) و طلاب حوزه علمیه یزد (=n17) در آزمون بار اول و در فاصله دو هفته، مجدداً در آزمون بار دوم مشارکت نمودند. ضریب پایایی که از طریق میزان همبستگی بین دو بار اجرای این مقیاس به دست آمد، 0/97 بود که در سطح 0/001>p معنیدار بود. همچنین جهت بررسی نتایج و مقایسه میانگین دوبار اجرای مختلف، از آزمون t وابسته استفاده شد. جدول 3 این نتایج را به طور خلاصه بیان میکند. همانطور که در این جدول ملاحظه میشود، نتایج آزمون نوبت اول و دوم بسیار به هم نزدیک بوده و آزمون آماری، تفاوت معنیداری را بین دوبار اجرای مقیاس سنجش ایمان، نشان نمیدهد.ب) روایی پرسشنامه
برای بررسی روایی سازه پرسشنامه، از مقایسه بین نمرات کلّ طلاب و نمرات کلّ دانشجویان استفاده گردید. چنانچه نمرات کلّ طلاب به طور معنیداری از دانشجویان بالاتر باشد، میتوان آن را دلیل بر روایی سازه پرسشنامه دانست؛ هر چند عکس آن ممکن است صادق نباشد. میانگین و انحراف استاندارد نمرات کلّ طلاب و دانشجویان در مقیاس سنجش ایمان در جدول شماره 5 ملاحظه میشود. تفاوت بین دو گروه در سطح (002/=0P) معنیدار است که نشانگر رواییسازه این مقیاس است.جدول شماره 4: میانگین، انحراف استاندارد و همبستگی هر گویه با نمره کل
همبستگی |
انحراف استاندارد |
میانگین |
شماره گویه |
همبستگی |
انحراف استاندارد |
میانگین |
شماره گویه |
همبستگی |
انحراف استاندارد |
میانگین |
شماره گویه |
604. |
1.03167 |
4.1795 |
Q51* |
442. |
1.17267 |
2.8910 |
Q26 |
610. |
1.25590 |
3.0577 |
Q1* |
|
|
|
|
جدول 5: آزمون تی مستقل برای تفاوت بین میانگینهای نمرات طلاب و دانشجویان
معنی دار |
درجه آزادی |
t |
انحراف استاندارد |
میانگین |
تعداد |
|
0/002 |
67/25 |
3/022 |
20/68764 |
217/6129 |
31 |
طلاب دانشجویان |
نتیجهگیری
هدف از تحقیق حاضر، ساخت و اعتباریابی پرسشنامه سنجش ایمان بوده است. این پرسشنامه به جهت چند خصوصیت از جمله مبنای نظری جدید و متقن، عینی بودن و پایایی زیاد، میتواند در ایران مورد استفاده قرار گیرد و مبنای نظری آن نیز میتواند الگویی برای ساخت پرسشنامههای دیگر واقع شود.محدودیتهای پژوهش:
محدودیتهای پژوهش حاضر را میتوان در دو مورد زیر خلاصه نمود:1. به دلیل حجم کم، نمونه نمیتواند معرف مناسبی برای جامعه باشد و تعمیمپذیری آن محدود به جامعه حوزوی و دانشگاهی میباشد.
2. جا دارد نسبت به مطالعهی روایات و آیات قرآن، مطالعهی کاملتر و جامعتری صورت گیرد.
همچنین با توجه به محدودیتهای فوق، پیشنهادهای زیر برای کارهای مشابه در این حیطه ارائه میگردند:
1. بهتر است برای تدوین سؤالاتی که مشخصه بهتری از دینداری باشند، مطالعات موردی و کیفی نیز صورت پذیرد.
2. لزوم تتبع و تحقیق جامع و کامل در روایات و آیات قرآن کاملاً احساس میشود. به نظر میرسد که رسیدن به یک الگوی نظری جامع و منسجم نیاز به پژوهشهای بیشتری در منابع دینی دارد که بهتر است محققان در آینده به آن اهتمام داشته باشند.
3. به جهت اهمیت و کارایی زیاد که امروزه سنجش میزان ایمان در تحقیقات روانشناختی پیدا کرده است، پیشنهاد میشود پایایی و روایی پرسشنامه حاضر و فرم کوتاه آن در نمونههایی با حجم زیاد مورد بررسی قرار گیرد و مقادیر هنجاری برای آن استخراج گردد.
پینوشتها:
1- دانشجوی کارشناسی ارشد روان شناسی.بالینی/mrmain88@gmail.com
2-استاد روان شناسی بالینی دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه شیراز.
3- حاسبوا أنفسَکُم قبل ان تُحاسبوا و زنوها قبلَ أن تُوزنوا و تجهزوا للعرض الاکبر (میزان الحکمه، جلد 3، حدیث شماره 4000)
4- یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَلْتَنْظُرْ نَفْسٌ مَا قَدَّمَتْ لِغَدٍ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ (حشر: 18)
5- بَلْ سَوَّلَتْ لَكُمْ أَنْفُسُكُمْ (یوسف: 18)
6- normative
7- إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَأَخْبَتُوا إِلَى رَبِّهِمْ أُولَئِكَ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ (هود: 23)
8- وَلِكُلِّ أُمَّةٍ جَعَلْنَا مَنْسَكًا لِیذْكُرُوا اسْمَ اللَّهِ عَلَى مَا رَزَقَهُمْ مِنْ بَهِیمَةِ الْأَنْعَامِ فَإِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَلَهُ أَسْلِمُوا وَبَشِّرِ الْمُخْبِتِینَ (حج: 34)
9- وَلِیعْلَمَ الَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ فَیؤْمِنُوا بِهِ فَتُخْبِتَ لَهُ قُلُوبُهُمْ وَإِنَّ اللَّهَ لَهَادِ الَّذِینَ آمَنُوا إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ (حج: 54)
10- وَإِنِّی كُلَّمَا دَعَوْتُهُمْ لِتَغْفِرَ لَهُمْ جَعَلُوا أَصَابِعَهُمْ فِی آذَانِهِمْ وَاسْتَغْشَوْا ثِیابَهُمْ وَأَصَرُّوا وَاسْتَكْبَرُوا اسْتِكْبَارًا (نوح: 7)
11- برای تفصیل بیشتر رجوع کنید به کتاب اخبات، نوشته علی صفایی حائری، انتشارات لیلةالقدر
12- ادْعُوهُ خَوْفًا وَطَمَعًا إِنَّ رَحْمَتَ اللَّهِ قَرِیبٌ مِنَ الْمُحْسِنِینَ (اعراف: 56)
13- به تعبیر قرآن، احسان یعنی تقوا به اضافهی صبر (صفایی حائری، 1385، ص 11): «مَنْ یتَّقِ وَیصْبِرْ فَإِنَّ اللَّهَ لَا یضِیعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِینَ». (یوسف: 90)
14- بشارت گاهی به امکان، گاهی به قرب و گاهی به وصال یک مسئله است. لذا حدی از بشارت برای مؤمنین هم وجود دارد: «بشر المؤمنین». بشارت به دیگران، بشارت به اسلام، بشارت به ایمان، بشارت به تقوا، بشارت به بعثت و نظایر آن که در قرآن هست، بشارت به قرب هستند نه بشارت به وصل. «و بشر المخبتین» بشارتی بالاتر است. (صفایی حائری، 1385، ص 17)
15- فَإِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَلَهُ أَسْلِمُوا وَبَشِّرِ الْمُخْبِتِینَ (حج: 34)
16- استاد آیتالله علی صفایی حائری (1385: 59) در این باره میفرمایند:
«اگر این معنا در تو آمد و این فروتنی در وجود تو نشست، دل میلرزد و این [دل منکسر و لرزان]، از «آثار اخبات» است. در این هنگام، این ذلّت، در ذهن تو، در دل تو، در عمل تو، در اقوال تو، در علم تو، در لباس تو و در خوراک تو و... اثر میگذارد و اینها شکل دیگری پیدا میکنند. اگر در تاریخ میشنویم که وقتی برای رسولالله فالودهای آوردند، ایشان آن را کنار زدند و نخوردند و فرمودند: [لا أَشرِبُهُ وَ لا أُحَرُمُهُ وَ لکِن أَتَواضَعَ للهِ»؛ تواضعاً لله نمیخورم [به خاطر تواضع نسبت به خدا نمیخورم]، ولی حرامش هم نمیکنم، و اگر میبینیم که اولیاء خدا متواضعند و مشی ایشان چنین است، به خاطر دلی است که منکسر شده، به خاطر دلی است که مخبت خدا شده»
17- فَلَا وَرَبِّكَ لَا یؤْمِنُونَ حَتَّى یحَكِّمُوكَ فِیمَا شَجَرَ بَینَهُمْ ثُمَّ لَا یجِدُوا فِی أَنْفُسِهِمْ حَرَجًا مِمَّا قَضَیتَ وَیسَلِّمُوا تَسْلِیمًا (نساء: 65)
18- در روششناسی تحقیقات دینی، به روش برداشت از قرآن، اصطلاحاً «تفسیر» و به روش برداشت از روایات «درایةالحدیث» گفته میشود (مدیرشانه چی، 1390)؛ لذا از آنجا که تحقیق حاضر به بررسی قرآن و روایات و تدوین الگوی سنجش ایمان از دیدگاه این دو منبع میپردازد، طرح تحقیق «تفسیری-درایی» نامیده شده است.
الف) کتابها
•1. قرآن کریم
1. جوادی آملی، عبدالله، 1387، مراحل اخلاق در قرآن، قم، نشر اسراء.
2. حسینی طهرانی، سید محمد حسین، 1418 ه.ق، رساله لب اللباب در سیر و سلوک الی الالباب، مشهد، انتشارات علامه طباطبایی.
3. خدایاری فرد، محمد، 1384، گستره پژوهشهای داخلی در زمینه ساخت مقیاسهای دینی. در محمدرضا سالاریفر، مسعود آذربایجانی و عباس رحیمینژاد (گردآورندگان). گزیده مقالات همایش مبانی نظری مقیاسهای دینی. (صص، 155-99). قم: پژوهشگاه حوزه و دانشگاه و تهران: دفتر طرحهای ملّی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.
4. رضی، محمد بن حسین (بی تا)، 1386، نهجالبلاغه، ترجمه: سید علی نقی فیض الإسلام اصفهانی، نشر فقیه.
5. سالاریفر، محمدرضا، 1384، تفاوتهای فردی در دینداری و منحنی توزیع آن در یک جامعه دینی. در محمدرضا سالاریفر، مسعود آذربایجانی و عباس رحیمینژاد (گردآورندگان). گزیده مقالات همایش مبانی نظری مقیاسهای دینی. (صص، 99-155). قم: پژوهشگاه حوزه و دانشگاه و تهران: دفتر طرحهای ملّی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.
6. صفایی حائری، علی، 1385، اخبات، قم، انتشارات لیلةالقدر.
7. صمدی آملی، داود، 1381، شرح مراتب طهارت، قم، انتشارات آلعلی.
8. کالات، جیمز، 2007، روانشناسی فیزیولوژیکی، ترجمه: یحیی سید محمدی (1387). تهران، نشر روان.
9. محمدی ری شهری، محمد، 1386، میزان الحکمه. قم. سازمان چاپ و نشر دارالحدیث.
10. محمدی مهر، غلامرضا، 1389، روش تحلیل محتوا (راهنمای عملی تحقیق). دانش نگار.
11. مدیرشانه چی، کاظم، 1390، درایةالحدیث، قم، انتشارات جامعه مدرسین حوزه علمیه.
12. مصباح، محمدتقی، 1388، اخلاق در قرآن، جلد1، قم، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (رحمه الله).
13. معطوف یسوعی، لویس، 1992، المنجد، ترجمه: محمد بندر ریگی (1382)، تهران، انتشارات ایران.
14. نراقی، ملا احمد (1362)، معراج السعادة. تهران. انتشارات رشیدی. چاپ اول.
ب) مقالهها
1. پسندیده، عباس، 1386، درآمدی بر روششناس فهم معارف روانشناختی از احادیث، علوم حدیث، شماره 45 و 46.
2. میرباقری، محمد مهدی. فایل صوتی با موضوع «اخلاق حمیده». برگرفته از سایت www.rasekhoon.net. تاریخ مشاهده: 28 /10 /1390
منبع مقاله :
جمعی از نویسندگان؛ (1394)، مجموعه مقالات نخستین کنگرهی بینالمللی علوم انسانی اسلامی (جلد 3)، تهران: انتشارات آفتاب توسعه، چاپ اول