نویسنده: دکتر الکساندر لاتسا (1)
ملاحظاتی بر نظریه «تمدن انرژی» و الزامات اخلاقی آن
آمریکا پس از جنگ سرد سیاستهای خود را به صورت گسترده توسعه داد و در طول تاریخ رقیبی برای خود ندید. عطش تسلط در تمامی زمینهها از جمله نظامی، اقتصادی، مالی، اخلاقی و ... دامنه یافت تا جایی که برای این قدرت، طبیعی بود که به منابع سایر کشورها دسترسی و تسلط پیدا کند. در همین زمان کشورهای قدرتمند تصمیم گرفتند رقبای خود را در عرصه سیاست از صحنه حذف کنند، به ویژه رقبایی که در تصرف منابع انرژی با آنها حرکت میکردند، مانند محروم کردن اروپا از انرژی روسیه، محروم کردن روسیه برای همکاری با ایران و نیز مانع شدن چین برای استفاده از منابع نفتی عراق. در نتیجه اینطور به نظر می رسد که با این سیاست، جنگ برای تصرف انرژی در دهههای آتی تشدید میشود، جنگی که از مغرب تا آسیای مرکزی و تا خاورمیانه ادامه خواهد یافت. امروز مانند گذشته پیشرفت بشر ارتباط مستقیمی با دسترسیهای او به منابع انرژی دارد، از طرفی هم افزایش جمعیت در کشورهای آسیایی، آمریکای جنوبی و آفریقا، تقاضا را برای انرژی افزایش میدهد. اکنون این سوال مطرح میشود که در این وضعیت آیا میتوان مانند گذشته آینده انرژی را ضمانت کرد یا خیر؟کشمکش بین ملتها، برای یافتن راه برقراری تعادل میان توسعه انسانی، افزایش تقاضا برای مصرف انرژی و تلاش برای حفظ محیط زیست و جلوگیری از تغییرات ناگهانی جوی، مواردی است که میتوان از آن به عنوان پیدایش «تمدن انرژی» یاد کرد. این احتمال میرود که در آینده شوک نفتی، در اختیار داشتن ابزاری برای کنترل و مبارزه با این شوک توسط قدرتهای جهان، ارتباط نفتی با کشورهایی که از لحاظ سیاسی ضعیف هستند، آلودگیهای نفت و ... موجب شود که شاهد ظهور «تمدن انرژی» باشیم. حملات و آسیبهای بیوقفهای که انسان به محیط زیست زده، تولید پلاستیک و افزایش چشمگیر آن در طبیعت، تلاش برای مقصر جلوه دادن انسانها در مصرف بیرویه انرژی و القای این فکر که زمین در حال انتقام گرفتن از انسانهاست، اشاعه این تفکر که ازدیاد جمعیت موجب کاهش منابع انرژی شده و ترغیب کشورهای ضعیف برای کنترل و کاهش جمعیت و قرارگرفتن انرژیهای آبی - برقی در رده انرژیهای خطرناک مانند نفت و گاز، همه موجب میشود که کشورهای صاحب قدرت در «سکوت» به پیشرفتهای خود در زمینه هستهای، تولید برق و انرژیهای پاک ادامه دهند.
فناوریهای لازم برای استخراج و استفاده از گازشیل از زمان پیدایش آن یعنی سال 2000 مورد بحث و بررسی جدی بوده و راههای زیادی برای دسترسی به این منابع برای نسلهای آینده مورد مطالعه قرار گرفته است. این منابع انرژی در دست کشورهای استعماری است و هر کشوری اجازه استفاده از منابع آن را ندارد؛ امروز آمریکا بهترین منبع برای استخراج گازشیل است، اما این سوال مطرح میشود آیا گازشیل میتواند جایگزین انرژی زغال سنگ در تولید برق و نفت شود؟ شاید در آینده تولید جدیتر گازشیل در ایالات متحده، موجودیت ژئوپلیتیکی و سیاسی کشورهایی را که امروز به عنوان منابع تولید انرژی شناخته میشوند، تهدید کند. به نظر میرسد در آینده افت شدیدی از لحاظ نفتی داشته باشیم. شاید باید روزی را تصور کنیم که در جهان کمتر از 100 میلیون بشکه نفت تولید شود و یکی از دلایل اصلی این افت، کمبود منابع انسانی برای استخراج و استفاده از آن است. در آینده کشورهای صاحب قدرت به دلیل وجود مشکلاتی برای دسترسی به انرژیهای فسیلی، منابع انرژیهای تجدیدپذیر خود را دهبرابر خواهند کرد و همین امر موجب میشود، تقاضای جهانی برای انرژی های فسیلی به شدت کاهش پیدا کند. با این اوصاف، ساده لوحانه است که تصور کنیم گاز، نفت و زغال سنگ به عنوان منابع انرژی اصلی در جهان آینده مورد استفاده قرار خواهند گرفت.
پایان نفت به معنای پایان منابع نفتی نیست، بلکه پایان منابع انسانی برای استخراج آن و پاسخگو نبودن منابع به سرعت رشد و مصرف انسان ها است، ما به عصر «پایان نفت ارزان» نزدیک میشویم، پس باید به دنبال راه حلی باشیم. شاید «انقلاب سوم صنعتی» زمانی رخ خواهد داد که هر کشوری خود تولیدکننده انرژی باشد. شاید تغییر در منابع انرژی در آینده دنیا را به سوی تعریف ژئوپلیتیکی جدید هدایت کند، به طوری که ژئوپلیتیک قرن 20 کاملاً متمایز از قرن 21 باشد. به نظر میرسد در آینده به دلیل کاهش تولیدات نفتی و افزایش تقاضای جهانی برای مصرف انرژی، شاهد «انقلاب صنعتی جدیدی» باشیم که این بار فقط بر سر منابع انرژی جنگ کنند.
اکنون در چنین وضعیتی چه باید کرد؟ در این وضعیت، راهی جز تعریف «اخلاق انرژی» نداریم. ما در آینده نیازمند رعایت اخلاقیات در زمینه انرژی هستیم. شاید بحث در مورد این موضوع کمی عجیب به نظر برسد، چرا که اخلاقیات از اموری است که بیشتر در کلیساها و مساجد به پیروان ادیان گوشزد میشود و کمتر کسی اخلاقیات را وارد ژئوپلیتیک بین المللی کرده است؛ اگر هم در قوانین و دستورالعملهای بینالمللی مکتوب شده، در عمل ظاهر نشده است، اما انسان برای حفظ بقای خود در آینده چارهای جز رعایت «اخلاق انرژی» ندارد. حال این سوال مطرح میشود که آیا با رعایت اخلاقیات انرژی، ما می توانیم در آینده با میزان کمتری از انرژیهای فسیلی زندگی کنیم؟ من به جرات میگویم، بله میتوانیم.
مباحث اخلاقی در انرژی، حول محورهای مطالعه محیط زیست و همچنین بررسی اجتماعی و اخلاقی استفاده از انرژیهای نوظهور مانند «انرژی هستهای» مطرح میشود. پیدایش مفهوم دوام انرژی که همزمان با مفاهیمی چون محافظت از محیط زیست است، شامل ارزشهای اخلاقیِ بنیادین مانند برابری و انسجام در زمینه اثری میشود. یک توسعه پایدار نیازمند رعایت جوانب اقتصادی، زیست محیطی و اجتماعی است که همزمان باید میان آنها هماهنگی ایجاد کند. اگر ما نتوانیم در آینده منابع انرژیای در اختیار داشته باشیم که از یکسو پاسخگوی نیازهای روزافزون باشد و از سوی دیگر کمترین آسیب را به محیط زندگی انسانها وارد کند، مسلماً دچار ضرر و زیان خواهیم شد. این ضررها شامل گسترش فقر، از دست دادن لایههای سطحی و مفید خاک، مهاجرت و ... میشود. بحث اخلاق در انرژی هستهای از آنجایی آغاز میشود که انسان تصمیم به استفاده از انرژیهای پاک میگیرد؛ اقتصادی بودن منبع انرژی، بهبود تأثیرات انرژی و ارتقای منابع انرژی تجدیدپذیر از جمله دلایل آن میباشد. در آینده محافظت از محیط زیست و احترام به آن، از محافظت از منابع انرژیهای فسیلی اهمیت بیشتری پیدا میکند.
بنابراین، ما در عصر حاضر با دوراهی بزرگی در عرصه اخلاق انرژی روبهرو هستیم. چگونه میتوان بین نیازهای جامعه جهانی، تأمین و حمایت از کشورهای فقیر و در حال پیشرفت و تحولات پیشروی جهانی در عرصه مصرف و تقاضا، ارتباطی هماهنگ برقرار کرد؟
تجمع گازهای گلخانهای و اثرات آن بر محیط زیست و تغییرات آب و هوایی از جمله مشکلات اصلی کشورهای ثروتمند است. اقتصاد این کشورها بر مبنای انرژیهای تجدیدناپذیر تعریف شده است. تا زمانی که کشورهای ثروتمند به عنوان نخستین تولیدکننده گازهای گلخانهای محسوب شوند، از لحاظ «اخلاق انرژی» وظیفه بزرگی در قبال پیشرفت پایدار کشورهای فقیر و یا در حال توسعه دارند.
بدون حمایت از جانب کشورهای ثروتمند، کشورهای فقیر باید از تکنولوژیهای بازمانده از انقلاب صنعتی اروپا برای تأمین انرژی خود آن هم از طریق انرژیهای فسیلی استفاده کنند؛ اتفاقی که متاسفانه امروز در بسیاری از این کشورها شاهدیم، تا زمانی که اینگونه کشورها برای تأمین انرژیهای مصرفی چارهای نیاندیشند، کشورهای ثروتمند روزبهروز به حجم فشارهای جهانی خود میافزایند، زیرا هنوز در روابط سیاسی وژئوپلیتیکی قوانین اخلاقی انرژی رعایت نمیشود.
پینوشتها:
1. استاد حقوق دانشگاه روسیه و تحلیلگر رسانههای ریانووستی و صدای روسیه است. او همچنین با موسسه روابط بینالملل و استراتژیک فرانسه و موسسه آسیایی ریویستا همکاری میکند. لاتسا عضو تحریریه خارجی «عصر اندیشه» است.
منبع مقاله :مجله فرهنگ و علوم انسانی عصر اندیشه شماره هفتم