جايگاه تكريم كودكان در سيره نبوي
نويسنده:مصطفي دلشاد تهراني
منبع: روزنامه قدس
منبع: روزنامه قدس
به طور كلي در برخوردها و رفتارهاي اجتماعي، روابطي كه انسانها با هم برقرار مي كنند تابع دو ديدگاه است. يا بر مبناي ديدگاه "كرامت" است و يا بر مبناي ديدگاه "اهانت" است. بر اساس اين دو نوع نگرش، روابطي كه انسانها با هم دارند يا مبتني بر "تكريم" و گرامي داشتن است و يا مبتني بر "استخفاف" و حقير شمردن. در يك نگاه، انسان موجودي است با ارزش و شريف و صاحب كرامت ذاتي و "حاصل بر و بحر" و در نگاه ديگر موجودي است بي ارزش و حقير و فاقد كرامت ذاتي و صرفاً طبيعي.
هر گونه كه انسان را تلقي كنيم، همان گونه با او برخورد مي كنيم. اگر انسان را موجودي صاحب كرامت بدانيم، تلاش مي كنيم اين كرامت را در او تقويت كنيم و به عكس، اگر ديگران را بي كرامت بدانيم، از سر تفرعن، آنان را كوچك شمرده، مورد اهانت و حقارت و استخفاف قرار مي دهيم. خداوند در مورد كرامت ذاتي انسانها، در آيه 70 سوره اسراء فرموده: "و لقد كرمنا بني آدم" (ما فرزندان آدم را - نوع انسان را - كرامت بخشيديم) و همچنين فرعون را، به عنوان نمونه نگرش و برخورد تحقير آميز با انسان معرفي كرده است: "فاستخف قومه فاطاعوه انهم كانوا قوماً فاسقين."
او (فرعون) قومش را استخفاف كرد، پس اطاعتش كردند كه آنها قومي فاسق بودند. فرعون، سمبل برخورد تحقيرآميز با انسان است كه بقاي نظام فرعوني و مناسبات سلطه و استثمار و استحمار، جز در چهارچوب تهي كردن انسانها ميسر نمي شود.
بنابراين، در برخورد با انسان دو ديدگاه وجود دارد:
1- ديدگاه "الهي" كه انسان را با كرامت مي داند و نحوه برخورد با انسان را برخورد از سر تكريم مي خواهد.
2- ديدگاه "فرعوني" كه انسان را براي اين كه به زير سلطه بكشد، استخفاف مي كند او را حقير مي داند و دست به تحميقش مي زند، كه اگر انسان خرد شد، خفيف شد، سبك شد، تن به هر خواري و پستي مي دهد.
فرزندان خود را كرامت كنيد و با آداب نيكو با آنها معاشرت نماييد.
تأكيد حضرت بر احترام فرزندان و رعايت برخوردهاي احترام آميز با آنان، براي اين است كه شرافت ذاتي آنها سركوب نشود. رفتار مبتني بر روشهاي پسنديده و گرامي داشتن كودكان است كه آنها را افرادي مستقل، آزاده، محكم، با شرافت و صاحب فضيلت مي سازد. اگر كودك كرامت ديد و شخصيت حقيقي اش احترام شد، راست و مستقيم و با فضيلت مي شود و چنانچه مورد تحقير واهانت قرار گيرد، رشد فضايل در او متوقف شده، به انحراف و كجي مي گرايد. پيامبر كرامت مي فرمود: "وقتي نام فرزندتان را مي بريد او را گرامي داريد و جاي نشستن را براي او توسعه دهيد (و احترامش كنيد) و نسبت به او رو ترش نكنيد".
او خود به تمام معنا كودكان را گرامي مي داشت، چنان كه سيره نويسان نوشته اند: وقتي كودك خردسالي را براي دعا يا نامگذاري به حضور پيامبر (ص) مي آوردند، حضرت براي احترام كسانش، او را به آغوش مي كشيد و در دامن خود مي نهاد.
حساسيت او نسبت به كودكان و نوع رفتارش مايه شگفتي مردمش مي شد. عبدا... بن سنان از امام صادق (ع) نقل كرده است كه: پيامبر نماز ظهر را با مردم به جماعت گزارد و دو ركعت آخر را به سرعت به پايان رساند؛ پس از نماز، مردم گفتند اي رسول خدا آيا در نماز پيشامدي شد؟ حضرت گفت: مگر چه شده؟ گفتند: دو ركعت آخر را با سرعت ادا كرديد. فرمود: مگر صداي شيون و گريه كودك را نشنيديد؟
همچنين نقل شده است كه پيامبر نشسته بود. حسن و حسين وارد شدند، حضرت چون آنها را ديد به احترامشان از جا برخاست و به انتظار ايستاد، كودكان در راه رفتن ضعيف بودند، لحظاتي چند طول كشيد، نرسيدند، رسول اكرم (ص) به طرف كودكان رفت و از آنان استقبال نمود، آغوش باز كرد و هر دو را بر دوش خود سوار كرد و به راه افتاد و در همان حال مي گفت: فرزندان عزيز مركب شما چه خوب مركبي است و شما چه سواران خوبي هستيد.
اين برخوردهاي رسول خدا (ص) در كرامت كودكان، مختص به حسن و حسين كه جايگاه ويژه اي داشتند، نبود. رفتار او با همه كودكان از موضع تكريم آنها بود. در رفتار آن حضرت نوشته اند موقعي كه رسول اكرم (ص) از سفري مراجعت مي كرد و در راه با كودكان مردم برخورد مي كرد به احترام آنها مي ايستاد، سپس امر مي فرمود كودكان را مي آوردند و از زمين بلند مي كردند و به آن حضرت مي دادند. رسول خدا بعضي را در آغوش مي گرفت و بعضي را بر پشت و دوش خود سوار مي كرد و به اصحاب خود نيز مي فرمود: "كودكان را در آغوش بگيريد و بر دوش خود بنشانيد". كودكان از اين صحنه مسرت آميز بي اندازه خوشحال مي شدند و اين خاطرات شيرين را هرگز فراموش نمي كردند چه بسا پس از مدتي دور هم جمع مي شدند و اين ماجرا را براي يكديگر بازگو مي كردند. اين صحنه ها در كرامت كودكان در تاريخ بشر بي نظير است. تاريخ به ياد ندارد كه رهبري مذهبي - سياسي، آن هم مانند رسول خدا (ص) با كودكان اين گونه رفتار كرده باشد. سيره نويسان به درستي و با دقت تعبير كرده اند: "والتلطف بالصبيان من عادة رسول ا... (ص)" (لطف و عنايت و توجه به كودكان از عادت رسول خدا بود). آن وجود گرامي در جهت تكريم كودكان، به آنان سلام مي كرد و توصيه مي كرد كه به اين عمل او تأسي شود؛ أنس بن مالك گويد: ما كودك بوديم كه رسول خدا بر ما گذشت و فرمود: "سلام بر شما كودكان" و امام باقر (ع) نقل كرده است كه رسول خدا (ص) مي فرمود: "پنج چيز است كه تا لحظه مرگ آنها را ترك نمي كنم؛ يكي از آنها سلام كردن به كودكان است، (و در انجام اين اعمال مراقبت دارم) تا پس از من به صورت سنتي بين مسلمانان بماند و معمول شود".
هر گونه كه انسان را تلقي كنيم، همان گونه با او برخورد مي كنيم. اگر انسان را موجودي صاحب كرامت بدانيم، تلاش مي كنيم اين كرامت را در او تقويت كنيم و به عكس، اگر ديگران را بي كرامت بدانيم، از سر تفرعن، آنان را كوچك شمرده، مورد اهانت و حقارت و استخفاف قرار مي دهيم. خداوند در مورد كرامت ذاتي انسانها، در آيه 70 سوره اسراء فرموده: "و لقد كرمنا بني آدم" (ما فرزندان آدم را - نوع انسان را - كرامت بخشيديم) و همچنين فرعون را، به عنوان نمونه نگرش و برخورد تحقير آميز با انسان معرفي كرده است: "فاستخف قومه فاطاعوه انهم كانوا قوماً فاسقين."
او (فرعون) قومش را استخفاف كرد، پس اطاعتش كردند كه آنها قومي فاسق بودند. فرعون، سمبل برخورد تحقيرآميز با انسان است كه بقاي نظام فرعوني و مناسبات سلطه و استثمار و استحمار، جز در چهارچوب تهي كردن انسانها ميسر نمي شود.
بنابراين، در برخورد با انسان دو ديدگاه وجود دارد:
1- ديدگاه "الهي" كه انسان را با كرامت مي داند و نحوه برخورد با انسان را برخورد از سر تكريم مي خواهد.
2- ديدگاه "فرعوني" كه انسان را براي اين كه به زير سلطه بكشد، استخفاف مي كند او را حقير مي داند و دست به تحميقش مي زند، كه اگر انسان خرد شد، خفيف شد، سبك شد، تن به هر خواري و پستي مي دهد.
تكريم كودكان در سيره پيامبر (ص)
با حفظ و رشد كرامتهاست كه امكان اصلاح و سير صعودي فراهم مي شود و اين كه در سيره نبي اكرم آن همه تأكيد بر تكريم كودكان وجود دارد يك جهتش جنبه تربيتي آن و اصلاح مناسبات اجتماعي بر اساس تكريم است. "جامعه فاضله"، جامعه صاحب كرامت است و نقطه مقابل آن "جامعه فاسقه " است كه جامعه اي است فاقد كرامت. بنابراين از مسايل مهم در سيره اجتماعي پيامبر (ص)، تكريم كودكان است تا انسانهايي رشد يابند كه گوهر كرامتشان آنان را "سالم"، "صالح" و "قائم به حق" بدارد. آن حضرت از همين رو مي فرمود: "أكرموا اولاد كم و أحسنوا آدابكم."فرزندان خود را كرامت كنيد و با آداب نيكو با آنها معاشرت نماييد.
تأكيد حضرت بر احترام فرزندان و رعايت برخوردهاي احترام آميز با آنان، براي اين است كه شرافت ذاتي آنها سركوب نشود. رفتار مبتني بر روشهاي پسنديده و گرامي داشتن كودكان است كه آنها را افرادي مستقل، آزاده، محكم، با شرافت و صاحب فضيلت مي سازد. اگر كودك كرامت ديد و شخصيت حقيقي اش احترام شد، راست و مستقيم و با فضيلت مي شود و چنانچه مورد تحقير واهانت قرار گيرد، رشد فضايل در او متوقف شده، به انحراف و كجي مي گرايد. پيامبر كرامت مي فرمود: "وقتي نام فرزندتان را مي بريد او را گرامي داريد و جاي نشستن را براي او توسعه دهيد (و احترامش كنيد) و نسبت به او رو ترش نكنيد".
او خود به تمام معنا كودكان را گرامي مي داشت، چنان كه سيره نويسان نوشته اند: وقتي كودك خردسالي را براي دعا يا نامگذاري به حضور پيامبر (ص) مي آوردند، حضرت براي احترام كسانش، او را به آغوش مي كشيد و در دامن خود مي نهاد.
حساسيت او نسبت به كودكان و نوع رفتارش مايه شگفتي مردمش مي شد. عبدا... بن سنان از امام صادق (ع) نقل كرده است كه: پيامبر نماز ظهر را با مردم به جماعت گزارد و دو ركعت آخر را به سرعت به پايان رساند؛ پس از نماز، مردم گفتند اي رسول خدا آيا در نماز پيشامدي شد؟ حضرت گفت: مگر چه شده؟ گفتند: دو ركعت آخر را با سرعت ادا كرديد. فرمود: مگر صداي شيون و گريه كودك را نشنيديد؟
همچنين نقل شده است كه پيامبر نشسته بود. حسن و حسين وارد شدند، حضرت چون آنها را ديد به احترامشان از جا برخاست و به انتظار ايستاد، كودكان در راه رفتن ضعيف بودند، لحظاتي چند طول كشيد، نرسيدند، رسول اكرم (ص) به طرف كودكان رفت و از آنان استقبال نمود، آغوش باز كرد و هر دو را بر دوش خود سوار كرد و به راه افتاد و در همان حال مي گفت: فرزندان عزيز مركب شما چه خوب مركبي است و شما چه سواران خوبي هستيد.
اين برخوردهاي رسول خدا (ص) در كرامت كودكان، مختص به حسن و حسين كه جايگاه ويژه اي داشتند، نبود. رفتار او با همه كودكان از موضع تكريم آنها بود. در رفتار آن حضرت نوشته اند موقعي كه رسول اكرم (ص) از سفري مراجعت مي كرد و در راه با كودكان مردم برخورد مي كرد به احترام آنها مي ايستاد، سپس امر مي فرمود كودكان را مي آوردند و از زمين بلند مي كردند و به آن حضرت مي دادند. رسول خدا بعضي را در آغوش مي گرفت و بعضي را بر پشت و دوش خود سوار مي كرد و به اصحاب خود نيز مي فرمود: "كودكان را در آغوش بگيريد و بر دوش خود بنشانيد". كودكان از اين صحنه مسرت آميز بي اندازه خوشحال مي شدند و اين خاطرات شيرين را هرگز فراموش نمي كردند چه بسا پس از مدتي دور هم جمع مي شدند و اين ماجرا را براي يكديگر بازگو مي كردند. اين صحنه ها در كرامت كودكان در تاريخ بشر بي نظير است. تاريخ به ياد ندارد كه رهبري مذهبي - سياسي، آن هم مانند رسول خدا (ص) با كودكان اين گونه رفتار كرده باشد. سيره نويسان به درستي و با دقت تعبير كرده اند: "والتلطف بالصبيان من عادة رسول ا... (ص)" (لطف و عنايت و توجه به كودكان از عادت رسول خدا بود). آن وجود گرامي در جهت تكريم كودكان، به آنان سلام مي كرد و توصيه مي كرد كه به اين عمل او تأسي شود؛ أنس بن مالك گويد: ما كودك بوديم كه رسول خدا بر ما گذشت و فرمود: "سلام بر شما كودكان" و امام باقر (ع) نقل كرده است كه رسول خدا (ص) مي فرمود: "پنج چيز است كه تا لحظه مرگ آنها را ترك نمي كنم؛ يكي از آنها سلام كردن به كودكان است، (و در انجام اين اعمال مراقبت دارم) تا پس از من به صورت سنتي بين مسلمانان بماند و معمول شود".