نویسنده: حجت الله ایوبی
صنعت پیچیده و پرهزینهی انتخابات
امروزه با توجه به پیچیدگی تبلیغات انتخاباتی و هزینههای سنگین آن، تنها قشر محدودی از افراد جامعه توانایی مشارکت در رقابتهای انتخاباتی را دارند. در درجهی نخست تنها کسانی میتوانند نامزد نمایندگی باشند که از امکانات مالی لازم بهره مند یا از سوی حزب و جناحی که چنین امکاناتی را داراست حمایت شوند. برای سالیان متمادی، احزاب سیاسی جزء مهمترین نهادها و تشکیلات سیاسی بودند که چنین نقشی را ایفا میکردند. بسیاری از پژوهشگران، احزاب آمریکایی را «ماشینهای انتخاباتی» نامیده اند. در عین حال، در کشوری چون امریکا، تواناییهای مالی شخص نامزد همچنان یکی از عوامل مهم تعیین کنندهی پیروزی در انتخابات است. احزاب امریکایی با توجه به محدودیّتهای مالی از یک سو و هزینههای فوق العاده سنگین انتخابات از سوی دیگر، ترجیح میدهند نامزدهای خود را از میان سرمایه داران بزرگ برگزینند. نگاهی به ترکیب کنگرهی مجلس سنای آمریکا میتواند این مدعا را بخوبی اثبات کند. اولویه ایل نشان میدهد که « اعضای کنگره از میلیونرها هستند و 28 سناتور امریکایی از سرمایه داران بزرگ هستند» (1). بررسی ترکیب مجلس سنای آمریکا حاکی از آن است که از میان 35 کرسی انتخابی این مجلس در سال 1994، 31 کرسی را کسانی از آنِ خود نمودند که در تبلیغات انتخاباتی خود بیشترین مخارج را هزینه کردند. نگاهی به برخی آمار هزینههای انتخاباتی حاکی از اهمیت فوق العادهی این امر است. به عنوان نمونه، در سال 1964 مبلغ دویست میلیون دلار هزینهی انتخابات این کشور شده است. این در حالی است که در سال 1988 هزینهی انتخابات به چندین برابر یعنی 2/7 میلیارد دلار رسید. همچنین مقایسهی هزینهی انتخابات مجلس سنا نشان میدهد که هزینهی احراز یک کرسی در این کشور از سال 1980 تا 1996 به طور متوسط شش برابر شده و هزینهی فتح یک کرسی نمایندگی از 88000 دلار به 556000 دلار بالغ شده است. این در حالی است که درصد شرکت کنندگان در انتخابات به طور فاحشی رو به کاستی است و از سال 1964 تا 1988 از 73 درصد به 54 درصد تنزّل نموده است. هزینهی سرسام آور انتخابات نشان میدهد که پیروزی در انتخابات را در کشوری چون آمریکا نمی توان پیروزی تفکّری سیاسی بر جناح فکری دیگر دانست، بلکه این پیروزی از آنِ کسی است که بتواند دلارهای بیشتری صرف این امر کند. رقابت انتخاباتی را نباید رقابت جمهوری خواهان و دمکراتها، بلکه رقابت صاحبان پول و سرمایه دانست. (2)مطالعهی انتخابات مجالس نمایندگان آمریکا از سال 1980 تاکنون، حاکی از آن است که 91/3 درصد از برندگان انتخابات کسانی هستند که بیشترین مخارج را در تبلیغات هزینه کرده اند. شاهد دیگر اهمیت فوق العادهی تبلیغات، انتخابات سال 1992 مجلس کنگرهی امریکاست. در این سال در مجموع، 678 میلیون دلار صرف هزینههای انتخاباتی شد. در این انتخابات، 93 درصد از نمایندگان کنگره دوباره انتخاب شدند و این امر با توجه به امکانات مالی فراوان این عدّه به خاطر موقعیّت شغلی آنان، حاکی از اهمیّت امکانات مالی در پیروزی در انتخابات است.
در کشوری چون امریکا، پیچیدگی انتخابات و هزینهی سنگین آن، راه را بر آنان که از امکانات دولتی بهره مند نیستند بسته است و عملاً نمایندگان کنگره و سنای آمریکا سالیان سال بر مسند نمایندگی باقی میمانند و افراد بی نام و نشان و آنها که از امکانات وسیع نمایندگان نصیبی ندارند، کمتر امید پیروزی در انتخابات را دارند. آمار حاکی از آن است که در گذشته که انتخابات از پیچیدگی کمتری برخوردار بود و تبلیغات انتخاباتی چندان پرهزینه نبود، درصد کمی از نمایندگان میتوانستند دورههای متوالی بر مسند نمایندگی باقی بمانند. به عنوان نمونه، در سال 1913، تنها 2/3 درصد پیروزیهای انتخاباتی را نمایندگان دورهی قبلی تشکیل میدادند، در صورتی که این نسبت در سال 1971 به 20 درصد میرسد. (3)
نتیجهی قهری این امر، امکانِ نابرابر افراد در رسیدن به قدرت است و در عمل، قدرت سیاسی را گروهی سیاستمدار حرفهای که از امکانات بیشتری نسبت به دیگران برخوردارند، در اختیار دارند. بررسیهای به عمل آمده نشان میدهد هزینهی متوسط احراز کرسی سناتوری در آمریکا 4/2 میلیون دلار است و افراد جدید تنها با صرف هزینههای بسیار زیاد امکان پیروزی بر رقیبان سناتور خود را خواهند یافت. (4) در سال 1994 میخائیل هوفینگتن (5) توانست با صرف 28 میلیون دلار از سرمایهی شخصی به مقام سناتوری ایالت کالیفرنیا برسد.
پینوشتها:
1. IHL O. Le vote, op. cit., p. 143.
2. Ibid, p. 144.
3. John A A FEREJOHN. "On the Decline of the competition in congressional Fleation", American political science Review, 71, 1977. pp. 166-176.
4. IHL O., 1996, op. ciT., pp. 146.
5. Mickael Huffington.
ایوبی، حجت الله؛ (1382)، اکثریت چگونه حکومت میکنند، تهران: انتشارات سروش، چاپ دوم