تعریف علوم قرآنى
نويسنده: محمد هادی معرفت
منبع:علوم قرآنی
منبع:علوم قرآنی
((عـلـوم قرآنى )) اصطلاحى است درباره مسايلى مرتبط با شناخت قرآن و شؤون مختلف آن فرق مـيان ((علوم قرآنى )) و ((معارف قرآنى )) آن است كه علوم قرآنى بحثى بيرونى است و به درون و مـحـتـواى قـرآن از جـنـبه تفسيرى كارى ندارد, اما معارف قرآنى كاملا با مطالب درونى قرآن و محتواى آن سروكار داشته و يك نوع تفسيرموضوعى به شمار مى رود.
مـعارف قرآنى يا تفسير موضوعى , مسايل مطرح شده در قرآن را از حيث محتوايى بررسى مى كند بدين ترتيب كه آيات مربوط به يك موضوع را از سراسرقرآن در يك جا گردآورده و در مورد آن چه كه از مجموع آن ها به دست مى آيد سخن مى گويد, مشروط برآن كه از محدوده دلالت قرآنى فراتر نـرود گـرچه در تفسيرموضوعى گاه ضرورت دارد به شواهد عقلى و نقلى ديگرى نيز استشهاد شـود, ولـى بـحـث كـامـلا قـرآنـى اسـت و تنها از ديدگاه قرآن مورد بررسى قرار مى گيرد اين مطلب بدين جهت اهميت دارد كه بحث هايى را كه جنبه ((معارف اسلامى )) دارند و احيانادر كنار دلايـل عـقـلى و نقلى به آيات قرآن نيز استناد مى كنند, از ((معارف قرآنى )) يا((تفسير موضوعى قرآن )) جدا شود.
((عـلـوم قـرآنى )) بحث هاى مقدماتى براى شناخت قرآن و پى بردن به شؤون مختلف آن است در عـلـوم قـرآنى مباحثى چون وحى و نزول قرآن , مدت و ترتيب نزول , اسباب النزول , جمع و تاليف قـرآن , كـاتـبـان وحـى , يك سان كردن مصحف ها,پيدايش قرائات و منشا اختلاف در قرائت قرآن , حجيت و عدم تحريف قرآن ,مساله نسخ در قرآن , پيدايش متشابهات در قرآن , اعجاز قرآن و مطرح مـى بـاشـد ازايـن جـهـت عـلوم را به صيغه جمع گفته اند كه هر يك از اين مسايل در چارچوب خـوداسـتـقلال دارد و علمى جدا شناخته مى شود و غالبا ارتباط تنگاتنگى ميان اين مسايل وجود نـدارد لـذا ميان مسايل علوم قرآنى نوعا يك نظم طبيعى برقرار نيست تا رعايت ترتيب ميان آن ها ضرورى گردد, لذا هر مساله جدا از مسايل ديگر قابل بحث و بررسى است .
ضـرورت بـحـث در علوم قرآنى از آن جهت است كه تا قرآن كاملا شناخته نشود وثابت نگردد كه كـلام الـهى است , پى جور شدن محتواى آن موردى ندارد براى رسيدن به نص اصلى كه بر پيامبر اكرم (ص ) نازل شده , بايد روشن كرد كه آيا تمامى قرائت ها يا برخى از آن ها است كه ما را به آن نص هـدايـت مـى كـند؟
هم چنين درمساله نسخ , تشخيص آيه منسوخ از ناسخ يك ضرورت اولى است الـبـتـه نـسـخ بـه معناى اعم كه شامل تخصيص و تقييد نيز مى باشد, چنان كه در كلام پيشينيان نـيـزآمـده اسـت هـم چنين است مساله متشابهات در قرآن كه بدون تشخيص اين جهت درآيات , اسـتـنباط احكام و استفاده از مفاهيم عاليه قرآن به درستى ممكن نيست و هريك از مسايل علوم قرآنى در جاى خود, نقش مهمى در بهره گيرى از محتواى قرآن ايفا مى كند برخى از اين مسايل , از مبادى تصوريه و برخى از مبادى تصديقيه به شمار مى روند.
مـعارف قرآنى يا تفسير موضوعى , مسايل مطرح شده در قرآن را از حيث محتوايى بررسى مى كند بدين ترتيب كه آيات مربوط به يك موضوع را از سراسرقرآن در يك جا گردآورده و در مورد آن چه كه از مجموع آن ها به دست مى آيد سخن مى گويد, مشروط برآن كه از محدوده دلالت قرآنى فراتر نـرود گـرچه در تفسيرموضوعى گاه ضرورت دارد به شواهد عقلى و نقلى ديگرى نيز استشهاد شـود, ولـى بـحـث كـامـلا قـرآنـى اسـت و تنها از ديدگاه قرآن مورد بررسى قرار مى گيرد اين مطلب بدين جهت اهميت دارد كه بحث هايى را كه جنبه ((معارف اسلامى )) دارند و احيانادر كنار دلايـل عـقـلى و نقلى به آيات قرآن نيز استناد مى كنند, از ((معارف قرآنى )) يا((تفسير موضوعى قرآن )) جدا شود.
((عـلـوم قـرآنى )) بحث هاى مقدماتى براى شناخت قرآن و پى بردن به شؤون مختلف آن است در عـلـوم قـرآنى مباحثى چون وحى و نزول قرآن , مدت و ترتيب نزول , اسباب النزول , جمع و تاليف قـرآن , كـاتـبـان وحـى , يك سان كردن مصحف ها,پيدايش قرائات و منشا اختلاف در قرائت قرآن , حجيت و عدم تحريف قرآن ,مساله نسخ در قرآن , پيدايش متشابهات در قرآن , اعجاز قرآن و مطرح مـى بـاشـد ازايـن جـهـت عـلوم را به صيغه جمع گفته اند كه هر يك از اين مسايل در چارچوب خـوداسـتـقلال دارد و علمى جدا شناخته مى شود و غالبا ارتباط تنگاتنگى ميان اين مسايل وجود نـدارد لـذا ميان مسايل علوم قرآنى نوعا يك نظم طبيعى برقرار نيست تا رعايت ترتيب ميان آن ها ضرورى گردد, لذا هر مساله جدا از مسايل ديگر قابل بحث و بررسى است .
ضـرورت بـحـث در علوم قرآنى از آن جهت است كه تا قرآن كاملا شناخته نشود وثابت نگردد كه كـلام الـهى است , پى جور شدن محتواى آن موردى ندارد براى رسيدن به نص اصلى كه بر پيامبر اكرم (ص ) نازل شده , بايد روشن كرد كه آيا تمامى قرائت ها يا برخى از آن ها است كه ما را به آن نص هـدايـت مـى كـند؟
هم چنين درمساله نسخ , تشخيص آيه منسوخ از ناسخ يك ضرورت اولى است الـبـتـه نـسـخ بـه معناى اعم كه شامل تخصيص و تقييد نيز مى باشد, چنان كه در كلام پيشينيان نـيـزآمـده اسـت هـم چنين است مساله متشابهات در قرآن كه بدون تشخيص اين جهت درآيات , اسـتـنباط احكام و استفاده از مفاهيم عاليه قرآن به درستى ممكن نيست و هريك از مسايل علوم قرآنى در جاى خود, نقش مهمى در بهره گيرى از محتواى قرآن ايفا مى كند برخى از اين مسايل , از مبادى تصوريه و برخى از مبادى تصديقيه به شمار مى روند.