مقدمه:
نماز عملی عبادی است که پنج بار در اوقات معینی از شبانهروز واجب است. نماز نخستین عبادتی است که بر پیامبر(ص) و پیروانش در مکه واجب شد همچنین در قرآن و متون دینی از آن به عنوان «ستون دین» و «شرط قبولی سایر اعمال» یاد شده است.
در این مقاله از نماز موهیتی الهی با توجه به سوره انبیاء ایه 73 و آیات دیگر و حدیث معراج و روایاتی در هم زمینه بحث ممی شود با راسخون همراه شوید.
نماز موهبتی الهی
نماز عملی عبادی است که پنج بار در اوقات معینی از شبانهروز واجب است. نماز نخستین عبادتی است که بر پیامبر(ص) و پیروانش در مکه واجب شد همچنین در قرآن و متون دینی از آن به عنوان «ستون دین» و «شرط قبولی سایر اعمال» یاد شده است.
در این مقاله از نماز موهیتی الهی با توجه به سوره انبیاء ایه 73 و آیات دیگر و حدیث معراج و روایاتی در هم زمینه بحث ممی شود با راسخون همراه شوید.
نماز موهبتی الهی
وجعلناهم ائمّةً یهدون بامرنا و اوحینا الیهم فعل الخیرات و اقام الصّلوةِ و ایتاءَ الزّکوةِ و کانوا لنا عابدین:
و آنان را پیشوایانی قرار دادیم که به دستور ما هدایت میکنند و به آنان وحی فرستادیم تا کارهای نیک انجام دهند و نماز را برپا دارند و زکات بدهند و آنان همگی عبادت کننده ما بودند.(انبیاء،73)
سومین و چهارمین موهبت و ویژگی آنها این است که ما به آنها انجام کار خیر را وحی کردیم، و همچنین برپا داشتن نماز و ادای زکات.
این وحی میتواند وحی تشریعی بوده باشد یعنی ما انواع کارهای خیر و ادای نماز و اعطای زکات را در برنامههای دینی آنها گنجانیدیم و نیز میتواند وحی تکوینی باشد یعنی به آنها توفیق و توان جاذبه معنوی برای انجام این امور بخشیدیم.
البته هیچ یک از این امور جنبه اجباری و اضطراری ندارد بلکه تنها آمادگیها و زمینهها است که بدون اراده و خواست خود آنها هرگز به نتیجه نمیرسد.
ذکر اقامه صلوة و اداء زکات بعد از فعل خیر است؛ به خاطر اهمیت این دو برنامه است که نخست بطور عام در جمله (اوحینا الیهم فعل الخیرات) بعد به طور خاص بیان شده است.[1]
فعل خیرات را که از انواع عبادات (نماز و زکات) است وحی کردیم.[2]در تفسیر مجمع البیان آمده: ابن عباس گوید: یعنی برنامههای نبوّت و بهپا داشتن نماز و ادای زکات را به آنها وحی کردیم.[3]
انجام کارهای نیک و نماز و زکات را به آنان وحی کردیم.
صاحب المیزان میگوید: ائمه موید به روح القدس، و روح الطهارة و موید به قوتی ربانی هستند که ایشان را به فعل خیرات و اقامه نماز و دادن زکات (انفاق مالی مخصوص بهر شریعتی) دعوت میکند.
در تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی) در تفسیر این قسمت از ایه فرمودند : وَ إِقامَ الصَّلاةِ: و بر پا داشتن نماز را که اشرف عبادات بدنیه است.
پیام های آیه ی (73) سوره انبیا
1- امامت نیز همچون نبوت، باید با انتخاب خداوند باشد. «جعلناهم ائمة»
2- پیامبران بزرگ علاوه بر مقام رسالت (رساندن پیام وحى)، امامت و رهبرى جامعه را نیز بر عهده داشته اند. «جعلناهم ائمة»
3- اگر امامت با زور و قلدرى بدست آید، دعوت به دوزخ است «ائمّة یدعون الى النار»، امّا اگر خداوند آن را عنایت فرمود، مبارک و در مسیر حقّ خواهد بود. «جعلناهم ائمّة یهدون بامرنا»
4- هدایت کردن انبیا، نه از پیش خود و سلیقه شخصى است، «ما ینطق عن الهوى»([4] بلکه با فرمان خداست. «یهدون بامرنا»
5 - توجّه به انجام کارهاى خیر، از الطاف ویژه الهى است. «اوحیناالیهم فعل الخیرات»
6- نماز و زکات در میان کارهاى خیر، جایگاه ویژه اى دارند. «فعل الخیرات و اقام الصلاة و ایتاء الزکاة»
7- نماز وزکات، دورکن اساسى در همه ادیان بوده است. «اقام الصلاة وایتاءالزکاة»
8 - بدون نماز و زکات، انسان به درجه بندگى خدا نمى رسد. «اقام الصلاة و ایتاء الزکاة و کانوا لنا عابدین»
9- رهبران الهى، بندگان مخلص خدا هستند. «کانوا لنا عابدین»
10- نعمت هاى الهى، ما را از بندگى خدا غافل نسازد. «وهبنا له... کانوا لنا عابدین»
(انبیا با اینکه به مقام رهبرى «جعلناهم ائمة» نائل آمدند، امّا با این وجود، باز بنده ى خدا هستند. «و کانوا لنا عابدین»
11- دین از سیاست جدا نیست. «جعلناهم ائمّة یهدون بامرنا... کانوا لنا عابدین»
12- رهبر باید به آنچه هدایت مى کند، عامل باشد. «ائمّةیهدون...کانوا لناعابدین»
تفسیر روای یآیه ی (73) سوره انبیا
زیدبن علی گوید: «نزد پدرم علیّبنحسین بودم که جابربنعبدالله انصاری نزد او آمد و داشت با ایشان صحبت میکرد که برادرم محمّد (از یکی از حجرهها خارج شد.
سپس جابر به او خیره شد و گفت: «ای پسر! بیا». او آمد و جابر به او گفت: «پشت کن». او پشت کرد. سپس جابر گفت: «شمایلی بهمانند شمایل رسول خدا (داری، ای پسر جان! اسمت چیست»؟
ایشان فرمود: «محمّد». او گفت: «فرزند کی هستی»؟ او گفت: «فرزند علیّبنحسینبنابیطالب (». جابر گفت: «بنابراین اسمت باقر (است». و شروع به بوسیدن سر و دستش نمود. سپس گفت:
«ای محمّد (! همانا رسول خدا (به تو سلام میرساند». آنگاه محمّد (گفت: «و درود بر رسول خدا (و همچنین درود بر تو ای جابر! به خاطر کاری که انجام دادی». سپس به جایگاه نمازش بازگشت و شروع به صحبت با پدرم نمود و گفت:
«همانا رسول خدا (به من فرمود: ای جابر! اگر روزگاری فرزندم محمّد (را درک کردی، از جانب من به او سلام برسان. بدان که او هم اسم من و شبیهترین انسان نسبت به من است. علمش بهمانند علم منست و حکمش نیز بهسان حکم من میباشد.
هفت نفر از فرزندانش امین و معصوم میباشند؛ آنان امامانی پاک هستند و هفتمین آنان مهدی (است که زمین را از عدل و داد پر میکند،
همانطور که انباشته از ظلم شده بود». سپس رسول خدا (این آیه را تلاوت نمود: وَ جَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَ أَوْحَیْنَا إِلَیْهِمْ فِعْلَ الخَیْرَاتِ وَ إِقَامَ الصَّلَاةِ وَ إِیتَاء الزَّکَاةِ وَ کَانُوا لَنَا عَابِدِینَ.[5]
نماز محبت و رحمت الهی
و اقیموا الصّلوه و اتوا الزّکوه و اطعیوا الرّسول لعلکم ترحمون.و نماز را برپا دارید و زکات را بدهید و رسول (خدا) را اطاعت کنید تا مشمول رحمت (او) شوید.«نور، 56»
در آیه گذشته (در همین سوره) وعده خلافت روی زمین به مؤمنان صالح داده شده بود و این دو آیه مردم را برای فراهم کردن مقدمات این حکومت بسیج میکند، در ضمن نفی موانع بزرگ را نیز خودش تضمین مینماید، در حقیقت یکی از این دو آیه در صدد بیان مقتضی است و آیه دوم نفی موانع.
ـ نخست میگوید: (و اقیموا الصلوه ، نماز را برپا دارید) همان نمازی که رمز پیوند خلق با خالق است، و ارتباط مستمر آنها را با خدا تضمین میکند، و میان آنها و فحشاء و منکر حایل میشود.
(و اتوا الزکاه ، وزکات را ادا کنید).[6] وظایف عبادتهای که برای بندگانش تشریع کرده و اگر از میان همه وظایف تنها نماز و زکات را یادآوری کرد، برای این بود که این دو تکلیف در میان تکالیف راجعه به خدا و خلق به منزله رکن است.[7] نمازگزار مشمول رحمت الهی قرار میگیرد.
نشانه جلب رضایت الهی چیست؟
انسان در اولین مرحله باید گناه را ترک کند و تازه بعد از ترک گناه است که اعمال خیر انسان اثر می کند. بعد از آن، نماز کم کم قیمت پیدا میکند و حواس انسان در نماز جمع میشود.
اگر دل انسان با نماز همراه نباشد تنها پوستهای از آن باقی میماند اما اگر دل با آن همراه شد نماز روح پیدا می کند. البته باید توجه داشت که اگر جسم نماز، نادرست باشد؛ یعنی نماز غلط خوانده شود، فرض اینکه روح داشته باشد وجود نخواهد داشت.
نماز و سایر اعمال عبادی مانند دارو هستند و بیماریهای نفس ما را مداوا می کنند. باید توجه داشت اگر بیماری مربوط به سالیان دراز است، نیاز به مداوای بیشتری دارد و این آلودگی ها باید برطرف شود.
اگر انسان با ایمانی با این آلودگیها از دنیا برود آلودگی هایش در عالم برزخ پاک خواهد شد. اما چقدر طول میکشد؟ به مقداری که به دنیا علاقه داشته است. اما اگر آلودگیها را پاک کرده بود طبق آیه قرآن بعد از مرگ یکسره به بهشت خواهد رفت.
رضای الهی در حدیث معراج
یا أَحْمَدُ! عَجِبْتُ مِنْ ثَلاثَةِ عَبید: عَبْدٌ دَخَلَ فِى الصَّلاةِ وَ هُوَ یَعْلَمُ إِلَى مَنْ یَرْفَعُ یَدَیْهِ وَ قُدّامَ مَنْ هُوَ، وَ هُوَ یَنْعَسُ، [حدیث معراج]
اى احمد! از سه بنده در شگفتم: بنده اى که به نماز مى ایستد و مى داند دست به سوى چه کسى دراز کرده و در برابر چه کسى ایستاده است، امّا چرت مى زند.
در بخشی دیگری از این حدیث پروردگار عالمیان از رسول خود میپرسد ای احمد! آیا میدانی چه عیشی گواراتر است و کدام زندگی باقیتر؟ حضرت رسول(ص) در پاسخ فرمودند: نه.
-راز این نه گفتن این است که پیامبر(ص) در آن مرتبت میداند چیزی جز آنچه خدا به او آموخته نمیداند- در ادامه حدیث خداوند به پاسخ آنچه سوال کرده میپردازد و میفرماید:
عیش گوارا مربوط به کسی است که صاحبش یک لحظه ذکر، یاد و نعمت مرا فراموش نمیکند و حق من را میشناسد و دائم در پی جلب رضای من است.
زندگی ما غرق نعمت است و وقتی متوجه یک نعمت می شویم که آن را از دست بدهیم. هر کدام از سلولهای بدن ما صد هزار نعمت است. همچنین نشانه اینکه بندهای حق خدا را می شناسد این است که به دنبال جلب رضایت او می گردد.
این زندگی متعلق به کسی است که آنقدر برای خودش کار میکند که دنیا برایش کم ارزش میشود. ما هم کارهایی برای خودمان میکنیم اما نتیجه کارهایمان کوچک شدن دنیا نیست. بلکه برعکس هرچه میگذرد دنیا در نظرمان بزرگتر و مهمتر میشود.
خداوند متعال در ادامه حدیث معراج خطاب به پیامبر(ص) میفرماید: وقتی دنیا در چشم کسی کوچک میشود آخرت در نظرش بزرگ میشود و خواسته مرا بر خواسته خودش مقدم میدارد و رضای مرا طلب می کند. چنین شخصی عظمت مرا میشناسد و به یاد می آورد که من دائماً او را تحت نظر دارم.
همچنین در قرآن کریم سخن حضرت ابراهیم نقل شده است که نماز و مناسک عبادی و تمام زندگی و مرگ خود را برای خداوند متعال می داند: «قُلْ إِنَّ صَلاتی وَ نُسُکی وَ مَحْیایَ وَ مَماتی لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ».[8]
نتیجه:
از مطالب فوق در رابطه با نماز سه مطلب برداشت می شود.
الف: نماز اختصاص به دین اسلام نداشته بلکه بحث نیایش و ارتباط با خدا در مورد همه ی انبیا وجود داشته است.
ب :بیان اقامه ی نماز در روایات و در قرآن در کنار مسائل مهم احتماعی و بعضی واحبات بیان گردیده است.این مهم خبر از جایگاه مهم این واجب الهی است.
ج:موهبت الهی و رضایت الهی در نماز یکی از راه های ارتباط مخلوق با خالق است که نماز بهترین وسیله جهت این ارتباط می باشد.
[4]. نجم، 3.و آنان را پیشوایانی قرار دادیم که به دستور ما هدایت میکنند و به آنان وحی فرستادیم تا کارهای نیک انجام دهند و نماز را برپا دارند و زکات بدهند و آنان همگی عبادت کننده ما بودند.(انبیاء،73)
سومین و چهارمین موهبت و ویژگی آنها این است که ما به آنها انجام کار خیر را وحی کردیم، و همچنین برپا داشتن نماز و ادای زکات.
این وحی میتواند وحی تشریعی بوده باشد یعنی ما انواع کارهای خیر و ادای نماز و اعطای زکات را در برنامههای دینی آنها گنجانیدیم و نیز میتواند وحی تکوینی باشد یعنی به آنها توفیق و توان جاذبه معنوی برای انجام این امور بخشیدیم.
البته هیچ یک از این امور جنبه اجباری و اضطراری ندارد بلکه تنها آمادگیها و زمینهها است که بدون اراده و خواست خود آنها هرگز به نتیجه نمیرسد.
ذکر اقامه صلوة و اداء زکات بعد از فعل خیر است؛ به خاطر اهمیت این دو برنامه است که نخست بطور عام در جمله (اوحینا الیهم فعل الخیرات) بعد به طور خاص بیان شده است.[1]
فعل خیرات را که از انواع عبادات (نماز و زکات) است وحی کردیم.[2]در تفسیر مجمع البیان آمده: ابن عباس گوید: یعنی برنامههای نبوّت و بهپا داشتن نماز و ادای زکات را به آنها وحی کردیم.[3]
انجام کارهای نیک و نماز و زکات را به آنان وحی کردیم.
صاحب المیزان میگوید: ائمه موید به روح القدس، و روح الطهارة و موید به قوتی ربانی هستند که ایشان را به فعل خیرات و اقامه نماز و دادن زکات (انفاق مالی مخصوص بهر شریعتی) دعوت میکند.
در تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی) در تفسیر این قسمت از ایه فرمودند : وَ إِقامَ الصَّلاةِ: و بر پا داشتن نماز را که اشرف عبادات بدنیه است.
پیام های آیه ی (73) سوره انبیا
1- امامت نیز همچون نبوت، باید با انتخاب خداوند باشد. «جعلناهم ائمة»
2- پیامبران بزرگ علاوه بر مقام رسالت (رساندن پیام وحى)، امامت و رهبرى جامعه را نیز بر عهده داشته اند. «جعلناهم ائمة»
3- اگر امامت با زور و قلدرى بدست آید، دعوت به دوزخ است «ائمّة یدعون الى النار»، امّا اگر خداوند آن را عنایت فرمود، مبارک و در مسیر حقّ خواهد بود. «جعلناهم ائمّة یهدون بامرنا»
4- هدایت کردن انبیا، نه از پیش خود و سلیقه شخصى است، «ما ینطق عن الهوى»([4] بلکه با فرمان خداست. «یهدون بامرنا»
5 - توجّه به انجام کارهاى خیر، از الطاف ویژه الهى است. «اوحیناالیهم فعل الخیرات»
6- نماز و زکات در میان کارهاى خیر، جایگاه ویژه اى دارند. «فعل الخیرات و اقام الصلاة و ایتاء الزکاة»
7- نماز وزکات، دورکن اساسى در همه ادیان بوده است. «اقام الصلاة وایتاءالزکاة»
8 - بدون نماز و زکات، انسان به درجه بندگى خدا نمى رسد. «اقام الصلاة و ایتاء الزکاة و کانوا لنا عابدین»
9- رهبران الهى، بندگان مخلص خدا هستند. «کانوا لنا عابدین»
10- نعمت هاى الهى، ما را از بندگى خدا غافل نسازد. «وهبنا له... کانوا لنا عابدین»
(انبیا با اینکه به مقام رهبرى «جعلناهم ائمة» نائل آمدند، امّا با این وجود، باز بنده ى خدا هستند. «و کانوا لنا عابدین»
11- دین از سیاست جدا نیست. «جعلناهم ائمّة یهدون بامرنا... کانوا لنا عابدین»
12- رهبر باید به آنچه هدایت مى کند، عامل باشد. «ائمّةیهدون...کانوا لناعابدین»
تفسیر روای یآیه ی (73) سوره انبیا
زیدبن علی گوید: «نزد پدرم علیّبنحسین بودم که جابربنعبدالله انصاری نزد او آمد و داشت با ایشان صحبت میکرد که برادرم محمّد (از یکی از حجرهها خارج شد.
سپس جابر به او خیره شد و گفت: «ای پسر! بیا». او آمد و جابر به او گفت: «پشت کن». او پشت کرد. سپس جابر گفت: «شمایلی بهمانند شمایل رسول خدا (داری، ای پسر جان! اسمت چیست»؟
ایشان فرمود: «محمّد». او گفت: «فرزند کی هستی»؟ او گفت: «فرزند علیّبنحسینبنابیطالب (». جابر گفت: «بنابراین اسمت باقر (است». و شروع به بوسیدن سر و دستش نمود. سپس گفت:
«ای محمّد (! همانا رسول خدا (به تو سلام میرساند». آنگاه محمّد (گفت: «و درود بر رسول خدا (و همچنین درود بر تو ای جابر! به خاطر کاری که انجام دادی». سپس به جایگاه نمازش بازگشت و شروع به صحبت با پدرم نمود و گفت:
«همانا رسول خدا (به من فرمود: ای جابر! اگر روزگاری فرزندم محمّد (را درک کردی، از جانب من به او سلام برسان. بدان که او هم اسم من و شبیهترین انسان نسبت به من است. علمش بهمانند علم منست و حکمش نیز بهسان حکم من میباشد.
هفت نفر از فرزندانش امین و معصوم میباشند؛ آنان امامانی پاک هستند و هفتمین آنان مهدی (است که زمین را از عدل و داد پر میکند،
همانطور که انباشته از ظلم شده بود». سپس رسول خدا (این آیه را تلاوت نمود: وَ جَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَ أَوْحَیْنَا إِلَیْهِمْ فِعْلَ الخَیْرَاتِ وَ إِقَامَ الصَّلَاةِ وَ إِیتَاء الزَّکَاةِ وَ کَانُوا لَنَا عَابِدِینَ.[5]
نماز محبت و رحمت الهی
و اقیموا الصّلوه و اتوا الزّکوه و اطعیوا الرّسول لعلکم ترحمون.و نماز را برپا دارید و زکات را بدهید و رسول (خدا) را اطاعت کنید تا مشمول رحمت (او) شوید.«نور، 56»
در آیه گذشته (در همین سوره) وعده خلافت روی زمین به مؤمنان صالح داده شده بود و این دو آیه مردم را برای فراهم کردن مقدمات این حکومت بسیج میکند، در ضمن نفی موانع بزرگ را نیز خودش تضمین مینماید، در حقیقت یکی از این دو آیه در صدد بیان مقتضی است و آیه دوم نفی موانع.
ـ نخست میگوید: (و اقیموا الصلوه ، نماز را برپا دارید) همان نمازی که رمز پیوند خلق با خالق است، و ارتباط مستمر آنها را با خدا تضمین میکند، و میان آنها و فحشاء و منکر حایل میشود.
(و اتوا الزکاه ، وزکات را ادا کنید).[6] وظایف عبادتهای که برای بندگانش تشریع کرده و اگر از میان همه وظایف تنها نماز و زکات را یادآوری کرد، برای این بود که این دو تکلیف در میان تکالیف راجعه به خدا و خلق به منزله رکن است.[7] نمازگزار مشمول رحمت الهی قرار میگیرد.
نشانه جلب رضایت الهی چیست؟
انسان در اولین مرحله باید گناه را ترک کند و تازه بعد از ترک گناه است که اعمال خیر انسان اثر می کند. بعد از آن، نماز کم کم قیمت پیدا میکند و حواس انسان در نماز جمع میشود.
اگر دل انسان با نماز همراه نباشد تنها پوستهای از آن باقی میماند اما اگر دل با آن همراه شد نماز روح پیدا می کند. البته باید توجه داشت که اگر جسم نماز، نادرست باشد؛ یعنی نماز غلط خوانده شود، فرض اینکه روح داشته باشد وجود نخواهد داشت.
نماز و سایر اعمال عبادی مانند دارو هستند و بیماریهای نفس ما را مداوا می کنند. باید توجه داشت اگر بیماری مربوط به سالیان دراز است، نیاز به مداوای بیشتری دارد و این آلودگی ها باید برطرف شود.
اگر انسان با ایمانی با این آلودگیها از دنیا برود آلودگی هایش در عالم برزخ پاک خواهد شد. اما چقدر طول میکشد؟ به مقداری که به دنیا علاقه داشته است. اما اگر آلودگیها را پاک کرده بود طبق آیه قرآن بعد از مرگ یکسره به بهشت خواهد رفت.
رضای الهی در حدیث معراج
یا أَحْمَدُ! عَجِبْتُ مِنْ ثَلاثَةِ عَبید: عَبْدٌ دَخَلَ فِى الصَّلاةِ وَ هُوَ یَعْلَمُ إِلَى مَنْ یَرْفَعُ یَدَیْهِ وَ قُدّامَ مَنْ هُوَ، وَ هُوَ یَنْعَسُ، [حدیث معراج]
اى احمد! از سه بنده در شگفتم: بنده اى که به نماز مى ایستد و مى داند دست به سوى چه کسى دراز کرده و در برابر چه کسى ایستاده است، امّا چرت مى زند.
در بخشی دیگری از این حدیث پروردگار عالمیان از رسول خود میپرسد ای احمد! آیا میدانی چه عیشی گواراتر است و کدام زندگی باقیتر؟ حضرت رسول(ص) در پاسخ فرمودند: نه.
-راز این نه گفتن این است که پیامبر(ص) در آن مرتبت میداند چیزی جز آنچه خدا به او آموخته نمیداند- در ادامه حدیث خداوند به پاسخ آنچه سوال کرده میپردازد و میفرماید:
عیش گوارا مربوط به کسی است که صاحبش یک لحظه ذکر، یاد و نعمت مرا فراموش نمیکند و حق من را میشناسد و دائم در پی جلب رضای من است.
زندگی ما غرق نعمت است و وقتی متوجه یک نعمت می شویم که آن را از دست بدهیم. هر کدام از سلولهای بدن ما صد هزار نعمت است. همچنین نشانه اینکه بندهای حق خدا را می شناسد این است که به دنبال جلب رضایت او می گردد.
این زندگی متعلق به کسی است که آنقدر برای خودش کار میکند که دنیا برایش کم ارزش میشود. ما هم کارهایی برای خودمان میکنیم اما نتیجه کارهایمان کوچک شدن دنیا نیست. بلکه برعکس هرچه میگذرد دنیا در نظرمان بزرگتر و مهمتر میشود.
خداوند متعال در ادامه حدیث معراج خطاب به پیامبر(ص) میفرماید: وقتی دنیا در چشم کسی کوچک میشود آخرت در نظرش بزرگ میشود و خواسته مرا بر خواسته خودش مقدم میدارد و رضای مرا طلب می کند. چنین شخصی عظمت مرا میشناسد و به یاد می آورد که من دائماً او را تحت نظر دارم.
همچنین در قرآن کریم سخن حضرت ابراهیم نقل شده است که نماز و مناسک عبادی و تمام زندگی و مرگ خود را برای خداوند متعال می داند: «قُلْ إِنَّ صَلاتی وَ نُسُکی وَ مَحْیایَ وَ مَماتی لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ».[8]
نتیجه:
از مطالب فوق در رابطه با نماز سه مطلب برداشت می شود.
الف: نماز اختصاص به دین اسلام نداشته بلکه بحث نیایش و ارتباط با خدا در مورد همه ی انبیا وجود داشته است.
ب :بیان اقامه ی نماز در روایات و در قرآن در کنار مسائل مهم احتماعی و بعضی واحبات بیان گردیده است.این مهم خبر از جایگاه مهم این واجب الهی است.
ج:موهبت الهی و رضایت الهی در نماز یکی از راه های ارتباط مخلوق با خالق است که نماز بهترین وسیله جهت این ارتباط می باشد.
پی نوشت ها:
[1]. تفسیر نمونه، ج 13، ص 456.
[2]. روض الجنان، ج 13، ص 249.
[3]. مجمع البیان، ج 7 ـ 8 ص 88.
[5]بحارا لأنوار، ج۳۶، ص۳۶۰/ الصراط المستقیم، ج۲، ص۱۲۰،۱۶
[6]. نمونه، ج 14، ص 535.
[7]. المیزان، ج 15، ص 223.
[8].انعام 162.
منبع:
https://karevansadeghiye.ir/7024
http://alvahy.com//73
سایت اندیشه قم.
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۹، ص۴۵۶
https://gharaati.ir/%D8%AA%D9%81%D8%B3%DB%8C%D8%B1-%D9%86%D9%88%D8%B1/#numsooreh=21&numayeh=2232
* این مقاله در تاریخ 1401/8/16 بروز رسانی شده است.