سخن ابو حامد امام محمّد غزالى در مورد حضور قلب در نماز

حقیقت نماز

شناخت مختصری از زندگی ابو حامد امام محمّد غزالى و سخن او در مورد حضور قلب در نماز را در این مطلب راسخون یاد آور می شویم.
چهارشنبه، 8 اسفند 1386
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
حقیقت نماز
مقدمه:
میزان قبولی نماز، بستگی به میزان توجه انسان در نماز دارد و این در حالی است که متاسفانه بسیاری از ما عبادتهای خود را بدون حضور قلب و با حواسپرتی کامل انجام می‌دهیم .

و به همین جهت است که یک عمر نماز می‌خوانیم، اما اثری از آثار معنوی و روح نواز آن را در خود نمی‌بینیم.

در این مطلب راسخون ابتدا به مختصری از زندگی ابو حامد امام محمّد غزالى  می پردازیم و در ادامه مطالب کوتاهی در مورد حضور قلب و سخن غزالی در مورد حضور قلب در نماز را اشاره خواهیم کرد با راسخون همراه شوید.

شناخت مختصری از زندگی ابو حامد امام محمّد غزالى 
 تولد امام محمّد غزالى
ابوحامد محمد غزالی” در سال ۴۵۰ یا ۴۵۱ هـ در «طابران» (یکی از شهرهای طوس) به دنیا آمد.او و برادر کوچک‌ترش احمد غزالی یتیم بزرگ شدند.

 او و برادر کوچک‌ترش احمد غزالی یتیم بزرگ شدند. طبق وصیت پدرش، این دو پسر را به یکی از دوستان که ابوحامد احمد بن محمد الراذکانی نام داشت و صوفی مسلک بود سپردند.

آن مرد نیز به وصیت عمل کرد تا آنگاه که میراث پدر به پایان رسید. غزالی در نوجوانی در شهر جرجان مشغول تحصیل در فقه اسلامی بود و پس از آن در نیشابور نزد الهی‌دان اشعری و فقیه برجسته شافعی، امام‌الحرمین جوینی، به شاگردی پرداخت.

وجه تسمیه امام محمّد غزالى
پدرش مرد فقیری بود که شغل پشم‌فروشی در بازار داشت و شاید به همین خاطر او را "غزالی" نامیدند. [۱]

 تحصیلات امام محمّد غزالى
"غزالی" تحصیلات مقدماتی خود را در زادگاهش نزد "احمد رازکانی" آغاز کرد. سپس به نیشابور رفته و در درس "امام جوینی" شرکت نمود. بر اثر مطالعه و زحمات فراوان، در زمان اندکی جزء بزرگان و علما محسوب گشت. از نیشابور به محضر "خواجه نظام‌الملک" وزیر سلجوقی عازم و مورد استقبال و احترام واقع شد.

 شرکت در مجالس مناظره امام محمّد غزالى
در مجالس مناظره که در حضور خواجه تشکیل می‌یافت، به طور فعالانه شرکت و به منازعه با بزرگان می‌پرداخت؛ به طوری که مشهور و سرشناس گشت و "نظام الملک" تدریس مدرسه نظامیه بغداد را به او واگذار کرد.

 اساتید و شاگردان امام محمّد غزالى
از جمله اساتید برجسته او علاوه بر "جوینی" می‌توان به "قاضی ابوالفتح" حاکم طوسی، "محمد بن احمد خواری" و "ابوسهیل محمد بن عبیدالله حفصی" [۲] و از شاگردانش می‌توان به "ابوالخطاب" و "ابن عقیل" که از بزرگان اهل حنابله بودند، [۳] اشاره کرد.

 تألیفات امام محمّد غزالى
"ابوحامد" آثار زیادی از خود به جای گذاشته است که از آن جمله می‌توان به «نصیحة الملوک، فضایل الانام، فارس‌نامه، کیمیای سعادت،[۴].

 احیاء علوم‌ الدین، تهافت الفلاسفه، الوجیر فی فروع الفقه، المستصفی،[۵] سرالعالمین و کشف ما فی الدارین و المظنون به علی غیر اهله [۶] اشاره نمود.

 وفات امام محمّد غزالى
سرانجام، پس از حدود نیم قرن زندگی، روز دوشنبه، جمادی الاخره سال ۵۰۵ هـ در اقامتگاهش دار فانی را وداع گفت. [۷]

دو نقل در فوتش وجود دارد که البته قابل جمعند. طبق یک نقل مدام یکی از اصحاب خود را به اخلاص سفارش می کرد تا وفات نمود.

طبق نقل ابن جوزی در الثبات عند الممات، غزالی در سحرگاه دوشنبه چهاردهم جمادی الثانی 505 وضو گرفته و نماز صبح را می خواند.

سپس کفن خواسته آن را می بوسد و بر دیده نهاده، می گوید سمعا و طاعة الدخول علی الملک، مطیع و فرمانبردار رب العالمین در ورود بر وی هستم. رو به قبله دراز کشیده و قبل از روشن شدن هوا جان به جان آفرین تسلیم می کند.  

غزالی شیعه بوده یا سنی:
معتقد شدن به عقاید حکمای شیعه در اواخر عمر غزالی هم از مویدات قوی تشیعش است.از طرفی نسبت شیعه بودن را تعدادی از خود سنیان هم به وی داده اند چنان که از کلام سید شیرازی در شبهای پیشاور فهمیده می شود.

لذا از اسباب طعن و لعن سنی ها به غزالی می تواند این جنبه باشد چنانکه کرمانشاهی در مقامع الفضل و جزایری در زهر الربیع احتمال داده اند.

اما اینکه ادوارد توماس در کتاب "غزالی در بغداد" گمان برده که رافضی خواندن غزالی توسط بعضی سنیان به خاطر محبت غزالی نسبت به شیعیان است پنداری است باطل و عاطل.

از علمای شیعه آقا بزرگ طهرانی در الذریعه، فیض کاشانی در الاحیاء، کرمانشاهی طبق بعضی تصریحاتش، تستری در مجالس المومنین، نجفی در المجمع و تعدادی دیگر تصریح به تشیع غزالی نموده اند

.بلکه در مجالس از ملا سایل همدانی نقل می کند که محققان شیعه در اعتقاد امام محمد غزالی طعن و قدحی ندارند یعنی اینکه او را صحیح العقیده و شیعه می دانند.از محقق شهید، شیخ عبدالعالی کرکی هم "الغزالی منّا" نقل گردیده است.

اما در اینکه منظور از تشیع غزالی کدام فرقه ی شیعه است گویا همگی منظورشان شیعه ی امامی اثنی عشری است نه شیعه ی زیدی که بعضی به غلط غزالی را زیدی دانسته اند.

با تمام این احوال یک بررسی جامع و کامل و بدور از حب و بغض بی جا پیرامون مذهب غزالی توسط انسانهای متخصص در این اقالیم شایسته و بلکه بایسته می باشد.

و اینکه رفتن غزالی به حرم امام رضا علیه السلام  و  ظاهرا عکوفش در آنجا آیا پس از شیعه شدنش است؟« به مشهد رضا آمدم...و بر سر این مشهد می گویم ای فرزند رسول ، شفیع باش تا ایزد تعالی ملک اسلام را.....الخ».

یک مطلب دیگر را در این ختام مقال بگویم که بر فرض صحت شیعه شدن غزالی آیا در مطالب کلامی یا فقهی یا غیرها بر ضد سنیان و به سود شیعیان می توان به نوشته های غزالی تمسک کرد؟

باید گفت اولا تشیع غزالی در اواخر عمرش بوده و گفتیم که شیعه شده نه اینکه شیعه بوده، پس تالیفاتش که در زمان سنی بودنش نگاشته شده قابل احتجاج است.

ثانیا چنانکه تستری می گوید خود سنیان تصنیفات غزالی را  تلقی به قبول کرده و مخالف مذهب خود نشمرده اند پس احتجاج به کتب امثال غزالی(که شیعه شده اند یا در باطن شیعه بوده اند و تالیفانی موافق مذاق سنیان دارند)صحیح می باشد.    
    
مباحثی در مورد حضور قلب                                                    
امکان کسب حضور قلب
گاهی تصور می‌کنیم، تحصیل حضور قلب از امور مُحال است و از کسب آن، ناامید می‌شویم و به یک عبادت صوری و ظاهری اکتفاء می‌کنیم..

چه بسا این ناامیدی، از فریب دادن خود نشات بگیرد، به این معنا که برای فرار از نماز با حضور قلب، دایماً خود را فریب داده و مشکل بودن آن را بهانه‌ای برای ترک آن، قرار می‌دهیم.

دلایلی برای امکان کسب حضور قلب وجود دارد که از جمله آنها موارد ذیل است:

 وقوع حضور قلب
بهترین دلیل برای امکان شیء، وقوع آن است.همین که پیغمبران ما و ائمه (علیهم‌السّلام) و اولیای خدا، بر حسب معرفت و ایمان و قرب و طلبشان، حضور قلب داشتند، دلیل بر امکان آن می‌باشد.

وجود دستور عمل
وجود دستور جهت تحصیل حضور قلب از ناحیه رسول اکرم (صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله) و ائمه (علیهم‌السّلام) و بزرگانی که در این باره کتاب نوشته‌اند، همه دلیل بر امکان کسب آن می‌باشد.

چرا که تکلیف و دستور به آنچه در توان نیست بی معنا و غلط است، زیرا تحصیل امر محال، محال است.
 
سخن ابو حامد امام محمّد غزالى در مورد حضور قلب در نماز:
ظاهر نماز چون کالبد است و وى را حقیقتى است که آن روح نماز است .
ظاهر نماز: مانند طهارت تن و جامه و جاى پاک ایستادن و روى به قبله آوردن و چشم از جایگاه سجود فراتر بردن است این همه صورت نماز است و این صورت را حقیقتى است که آن روح نماز است .

اگر اصل روح نباشد نماز همچون آدمى مرده باشد و کالبدى بى جان . اصل روح نماز، خشوع است و حاضر بودن دل در جمله نماز، که مقصود نماز راست داشتن دلست با حق تعالى ، و تازه کردن ذکر حق تعالى بر سبیل تعظیم ، چنان که حق تعالى گفت :

« وَ اَقِمَ الصَّلوه لِذَکْرِى ، نماز بپاى دار براى یاد کرد مرا » [8]رسول خداصلّى اللّه علیه و آله فرمود :کسى که نصیب وى از نماز جز رنج و درماندگى نیست .

و این آن است که به ظاهر نماز کند و به دل غافل ، و باز رسول خداصلّى اللّه علیه و آله رمود: که بسیار بنده بود که نماز کند و از نماز وى بیش از ده یک یا شش یک ننویسند و آن مقدار نویسند از نماز هر کسى که به دل در آن حاضر باشد.

و فرمود: نماز چنان کن که کسى را وداع خواهى کرد یعنى خود را و هواى خود را وداع کن ، بلکه هر چه جز حق است آن را وداع کن و همگى خود به نماز ده ، و براى این بود که عایشه گوید که:

رسول خداصلّى اللّه علیه و آله با ما حدیث مى کردى و ما نیز با وى ، چون وقت نماز در آمد گفتى که هرگز ما را نشناخته است از مشغولى که بودى به عظمت حق تعالى !...[9]

نتیجه:
از مطالب فوق چند نکته را بیان می کنیم.
1.از آنچه در مورد امام غزالی وارد شده است این است که او اول سنی بوده بعد شیعه دوازده امامی شده است.

2.از توسل امام غزالی به امام رضا (ع )و بحث حضور قلب در نماز که در منابع شیعی بیشتر به چشم می خورد می توان به شیعه بودن امام غزالی پی برد.

3.علمای سنی و شیعه در اصل نماز در شریعت اسلام هیچ اختلافی ندارند.لذا این وجوب الهی بر همه ی مسلمین واجب است.

4. در اینکه حضور قلب امری است که در سیره معصومین وجود داشته است پی به امکان وقوع حضور قلب در عالم وجود می بریم.
 

پی نوشت:
۱.ابی‌نصر السبکی، تاج‌الدین، طبقات الشافعیه الکبری، ج۶، ص۱۹۳، بی‌جا، دار احیاء الکتب العربیه، چاپ پنجم.    
۲. الذهبی، شمس‌الدین محمد بن عثمان، تاریخ الاسلام، ج۳۵، ص۱۱۵، دارالکتاب العربی، ۱۴۱۵ ه، چاپ اول.    
۳.ابن کثیر، ابی‌الفداء اسماعیل، ج۱۲، ص۲۱۴، البدایه والنهایه، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۸ ه، چاپ اول.    
۴.تفصلی، آذر و فضایلی جوان، مهین، فرهنگ بزرگان اسلام و ایران، ص۵۷۳، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۳۷۲، چاپ اول.
۵. کحاله، عمر رضا، معجم المؤلفین، ج۱۱، ص۲۲۶، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بی‌جا.

6. الذهبی، شمس‌الدین محمد بن عثمان، سیر اعلام النبلاء، ج۱۹، ص۳۲۲، بیروت، موسسه الرساله، ۱۴۰۶ ه، چاپ چهارم.    
۷. ابن اثیر، عزالدین ابی‌الحسن علی، الکامل فی التاریخ، ج۱۰، ص۴۹۱، بیروت، دار صادر و دار بیروت، ۱۳۸۶ ه، بی‌جا.    
8..سوره طه ، آیه 14.
9.کیمیاى سعادت ، محمد غزالى ، ص 141 و 120.


منبع:
سایت اندیشه قم:
https://fa.wikifeqh.ir/
https://fa.wikipedia.org/
http://nesyan20.blogfa.com/post/96
* این مقاله در تاریخ 1401/9/16 بروز رسانی شده است.


نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.