عبادت در روايات(3)

51ـ قال الامام زين العابدين ـ عليه السّلام ـ : انّي أكره أن اعبد اللّه و لا غرض لي الاّ ثوابه. فأكون كالعبد الطّمع المطمّع، ان طمع عمل و الاّ لم يعمل، و أكره أن (لا) أعبده الاّ لخوف عقابه، فأكون كالعبد السّوء، ان لم يخف لم يعمل. قيل: فلم تعبده؟ قال: لما هو أهله بأياديه علي و انعامه[1].
چهارشنبه، 8 اسفند 1386
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
عبادت در روايات(3)
عبادت در روايات(3)
عبادت در روايات(3)
نويسنده:محمد محمدي ري شهري
منبع: ميزان الحكمة
51ـ قال الامام زين العابدين ـ عليه السّلام ـ : انّي أكره أن اعبد اللّه و لا غرض لي الاّ ثوابه. فأكون كالعبد الطّمع المطمّع، ان طمع عمل و الاّ لم يعمل، و أكره أن (لا) أعبده الاّ لخوف عقابه، فأكون كالعبد السّوء، ان لم يخف لم يعمل. قيل: فلم تعبده؟ قال: لما هو أهله بأياديه علي و انعامه[1].
امام سجاد ـ عليه السّلام ـ : من خوش ندارم كه خدا را عبادت كنم در حالي كه از اين كار غرضي جز پاداش او نداشته باشم; زيرا در اين صورت مانند برده‌ي طمعكار هستم كه اگر به چيزي چشم داشته باشد كار مي‌كند و گر نه كار نمي‌كند; همچنين خوش ندارم كه خدا را جز به سبب ترس از كيفر او عبادت نكنم، چه در اين حال همچون بنده‌ي نابكاري خواهم بود كه اگر نترسد كار نمي‌كند. عرض شد: پس، براي چه خدا را عبادت مي‌كني؟ فرمود: زيرا او به سبب الطاف و نعمت‌هايش به من، سزاوار عبادت است.

52ـ قال الامام الرّضا ـ عليه السّلام ـ : لو لم يخوّف اللّه النّاس بجنّة و نار لكان الواجب أن يطيعوه و لا يعصوه; لتفضّله عليهم و احسانه اليهم و ما بدأهم به من انعامه الّذي ما استحقّوه[2].
امام رضا ـ عليه السّلام ـ : اگر خداوند مردم را به بهشت و دوزخي هم وعده و وعيد نمي‌داد، باز لازم بود كه از او اطاعت كنند و نافرمانيش نكنند; زيرا به آنان تفضل و نيكي فرموده و نعمت هايش را در اختيارشان گذاشته است، بي آن كه (به سبب انجام عملي) استحقاق آن را داشته باشند.

عبادت غير خدا

53ـ قال الامام علي ـ عليه السّلام ـ : العبيد ثلاثة، عَبدٌ رِقٍّ، و عَبدُ شَهوَةٍ، وَ عَبدُ طَمَعٍ[3].
امام علي ـ عليه السّلام ـ : بندگان سه گونه اند: بنده‌ي زر خريد، بنده‌ي شهوت و بنده‌ي طمع.

54ـ قال الامام الصادق ـ عليه السّلام ـ : ليس العبادة هي السّجود و لا الرّكوع، انّما هي طاعة الرّجال، من أطاع المخلوق في معصية الخالق فقد عبده[4].
امام صادق ـ عليه السّلام ـ : عبادت به سجود و ركوع نيست بلكه فرمانبري از رجال است; هر كه فرمان آفريده‌اي را كه مخالف فرمان آفريدگار است اطاعت كند بي‌گمان او را عبادت كرده است.

55ـ قال الامام الباقر ـ عليه السّلام ـ : من أصغي الي ناطق فقد عبده، فان كان النّاطق يؤدّي عن اللّه عزّوجّل فقد عبداللّه، و ان كان النّاطق يؤدّي عن الشيّطان فقد عبد الشّيطان[5].
امام باقر ـ عليه السّلام ـ : هر كه به گوينده‌اي گوش سپارد، او را بندگي كرده است; اگر آن گوينده از طرف خداي عزوجل بگويد، شنونده خدا را عبادت كرده و اگر از طرف شيطان بگويد، شيطان را عبادت كرده است.

56ـ قال الامام علي ـ عليه السّلام ـ : من عبد الدّنيا و آثرها علي الآخرة استوخم العاقبة[6].
امام علي ـ عليه السّلام ـ : هر كه بندگي دنيا كند و آن را بر آخرت بر گزيند، فرجامش ناگوار باشد.

57ـ قال رسول اللّه ـ صلّي الله عليه و آله و سلّم ـ : ملعون ملعون من عبد الدّينار و الدّرهم[7].
پيامبر خدا ـ صلّي الله عليه و آله و سلّم ـ : از رحمت خدا به دور است، كسي كه بندگي دينار و درهم كند.

58ـ قال الامام الصادق ـ عليه السّلام ـ : من أطاع رجلاً في معصية فقد عبده[8].
امام صادق ـ عليه السّلام ـ : هر كه از مردي در معصيت خدا فرمان برد، هر آينه او را بندگي كرده است.

59ـ قال الامام علي ـ عليه السّلام ـ : من قضي حقّ من لا يقضي حقّه فقد عبده[9].
امام علي ـ عليه السّلام ـ : هر كه حق كسي را به جا آورد كه حق او را به جا نمي‌آورد، هر آينه او را بندگي كرده است[10].

60ـ قال الامام الصادق ـ عليه السّلام ـ (و قد سأله أبو بصير عن قوله تعالي: (اتّخذوا أحبارهم و رهبانهم أرباباً من دون اللّه) أما و اللّه ما دعوهم الي عبادة أنفسهم، و لو دعوهم الي عباده أنفسهم لما أجابوهم، و لكن أحلّوا لهم حراماً و حرّموا عليهم حلالاً، فعبدوهم من حيث لا يشعرون[11].
امام صادق ـ عليه السّلام ـ در پاسخ به سؤال ابو بصير درباره‌ي از آيه‌ي «يهود علما و راهبان خود را، به جاي خدا، خدايان خود گرفتند»، فرمود: به خدا سوگند علما و راهبان يهود آنان را به عبادت خود فرا نخواندند. اگر ايشان را به عبادت خود دعوت مي‌كردند قطعاً دعوتشان را نمي‌پذيرفتند! بلكه حرامي را براي آنان حلال كردند و حلالي را حرام و بدين ترتيب، ناخود آگاه علما و راهبان خود را عبادت و بندگي كردند.

61ـ قال الامام علي ـ عليه السّلام ـ : تدبّروا أحوال الماضين من المؤمنين قبلكم. كيف كانوا في حالِ التّمحيصِ و البلاءِ... اتّخذتهُم الفراعنة عبيداً فساموهم سوءَ العذابِ، وَجَرَّعوهم المِرار[12]. امام علي ـ عليه السّلام ـ : در احوال مؤمناني كه پيش از شما بوده‌اند، بينديشيد كه در حال آزمايش و بلا چگونه بودند؟!... فرعونيان آنان را به بندگي گرفتند و بدترين شكنجه‌ها را به آنها چشاندند و انواع تلخي‌ها را جرعه جرعه در كامشان ريختند.

برترين عبادت

62ـ قال الامام الصادق ـ عليه السّلام ـ : أفضل العبادة العلم باللّه و التّواضع له[13].
امام صادق ـ عليه السّلام ـ : برترين عبادت، شناخت خدا و فروتني براي اوست.

63ـ عنه ـ عليه السّلام ـ : أفضل العبادة إِدمانُ التّفكر في اللّه و في قدرته[14].
برترين عبادت، انديشيدن مداوم درباره‌ي خدا و قدرت اوست.

64ـ قال رسول اللّه ـ صلّي الله عليه و آله و سلّم ـ : أفضل العبادة قول «لا اله الاّ اللّه و لا حول و لا قوّة الاّ باللّه»، و خير الدّعاء الاستغفار، ثمّ تلا النّبيُّ ـ صلّي الله عليه و آله و سلّم ـ : (فاعلم أنّه لا اله الاّ اللّه و استَغفِر لذَنبِك)[15].
پيامبر خدا ـ صلّي الله عليه و آله و سلّم ـ : برترين عبادت گفتن جمله‌ي «لا اله الاّ اللّه و لا حول و لا قوّة الا باللّه» است و بهترين دعا استغفار است. سپس پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله و سلّم ـ اين آيه را تلاوت كرد: «بدان كه خدايي جز اللّه نيست و از گناهت آمرزش بخواه».

65ـ قال الامام الجواد ـ عليه السّلام ـ : أفضل العبادة الاخلاص[16].
امام جواد ـ عليه السّلام ـ : برترين عبادت، اخلاص است.

66ـ قال الامام علي ـ عليه السّلام ـ : أفضل العبادة العفاف[17].
امام علي ـ عليه السّلام ـ : برترين عبادت، پاكدامني است.

67ـ عنه ـ عليه السّلام ـ : أفضل العبادة غلبة العادة[18].
برترين عبادت، چيره آمدن بر عادت است.

68ـ عنه ـ عليه السّلام ـ : أفضل العبادة الزَّهادَة[19].
برترين عبادت، دل بر كندن از دنياست.

69ـ عنه ـ عليه السّلام ـ : أفضل العبادة الفكر[20]
برترين عبادت، انديشيدن است.

70ـ قال رسول اللّه ـ صلّي الله عليه و آله و سلّم ـ : أفضل العبادة الفقه[21].
پيامبر خدا ـ صلّي الله عليه و آله و سلّم ـ : برترين عبادت، فقه (فهم دين) است.

71ـ قال الامام الكاظم ـ عليه السّلام ـ : ما عبداللّه بشيء أفضل من العقل[22].
امام كاظم ـ عليه السّلام ـ : خداوند به چيزي برتر از خِرَد، عبادت نشده است.

72ـ قال الامام الصادق ـ عليه السّلام ـ : و اللّه ما عبداللّه بشيء أفضل من أداء حقّ المؤمن[23].
امام صادق ـ عليه السّلام ـ : به خدا سوگند كه خداوند به چيزي برتر از ادا نمودن حق مؤمن، عبادت نشده است.

73ـ قال الامام الباقر ـ عليه السّلام ـ : ما عبداللّه بشيء أفضل مِن عفّةِ بطنٍ و فرجٍ[24].
امام باقر ـ عليه السّلام ـ : خداوند به چيزي برتر از عفت بطن و فرج، عبادت نشده است.

74ـ قال الامام الصادق ـ عليه السّلام ـ : ما عبداللّه بشيء أفضل من الصّمت و المشي الي بيته[25].
امام صادق ـ عليه السّلام ـ : خداوند به چيزي برتر از خاموشي و رفتن به خانه‌ي او (حج)، عبادت نشده است.

75ـ في حديث المعراج: يا أحمد، ليس شيء من العبادة أحبّ الي من الصّمت و الصّوم[26].
در حديث معراج آمده است: اي احمد! هيچ عبادتي نزد من محبوبتر از خاموشي و روزه نيست.

76ـ قال الامام الباقر ـ عليه السّلام ـ (لمّا سئل عن أفضل العبادة): ما من شيء أحبّ الي اللّه عزّوجّل من أن يُسأَلَ و يُطلَبَ ممّا عنده[27].
امام باقر ـ عليه السّلام ـ در پاسخ به پرسش از برترين عبادت، فرمود: نزد خداي عزّوجلّ چيزي محبوبتر از اين نيست كه از آن چه نزد اوست خواسته و طلبيده شود.

77ـ قال الامام علي ـ عليه السّلام ـ : غضّ الطّرف عن محارم اللّه سبحانه أفضل عبادة[28].
امام علي ـ عليه السّلام ـ : چشم بستن از حرام‌هاي خداوند سبحان، برترين عبادت است.

78ـ قال رسول اللّه ـ صلّي الله عليه و آله و سلّم ـ : أعظم العبادة أجراً أخفاها[29].
پيامبر خدا ـ صلّي الله عليه و آله و سلّم ـ : بزرگترين ثواب را آن عبادتي دارد كه پنهاني تر انجام گيرد.

پی نوشت ها:

[1]. البحار: 70 / 210 / 33.
[2]. عيوم أخبار الرّضا ـ عليه السّلام ـ : 2 / 180 / 4.
[3]. تنبيه الخواطر: 1 / 49.
[4]. البحار: 72 / 94 / 6.
[5]. الكافي: 6 / 434 / 24.
[6]. الخصال: 632 / 10 و 129 / 132.
[7]. همان.
[8]. الكافي: 2 / 398 / 8.
[9]. نهج البلاغه: الحكمة 164.
[10]. كلمه «عَبَدَهُ» را برخي از شارحان نهج البلاغه به صورت ثلاثي مزيد (عَبَّدَهُ) خوانده‌اند كه در اين صورت معناي جمله چنين است: «هر كه... او را بنده خود كرده است».
[11]. الكافي: 2 / 398 / 7.
[12]. نهم البلاغه، الخطبة 192، أنظر تمام الكلام.
[13]. تحف العقول: 364.
[14]. الكافي: 2 / 55 / 3.
[15]. المحاسن: 1 / 453 / 1045.
[16]. تنبيه الخواطر: 2 / 109.
[17]. الكافي: 2 / 468 / 8.
[18]. غرر الحكم: 2873.
[19]. غرر الحكم: 2872، 2907.
[20]. همان.
[21]. الخصال: 30 / 104.
[22]. الكافي: 1 / 18 / 12.
[23]. الاختصاص: 28.
[24]. الكافي: 2 / 79 / 1.
[25]. الخصال: 35 / 8.
[26]. ارشاد القلوب: 205.
[27]. مكارم الاخلاق: 2 / 7 / 1976.
[28]. غرر الحكم: 6427.
[29]. قرب الاسناد: 135 / 475.





نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط