بايد پرچمدار توليد علم در جهان اسلام باشيم
منبع:روزنامه قدس
كساني كه با متون ديني مسلمانان آشنا باشند، بدون شك به توجه اسلام به تحصيل دانش، تعليم دانش، گسترش علم و... پي مي برند و آنان كه با تاريخ علم در جهان آشنا هستند، مي دانند كه نقش دانشمندان مسلمان در توليد علم كنوني تا چه اندازه برجسته بوده است.در اين كه مسلمانان در گذشته در پيدايش، گسترش و توليد علم نقش داشته اند شكي نيست، اما اين سؤال مطرح است كه آيا امروز نيز ضرورت دارد مسلمانان در اين ميدان فعال شوند يا نه؟ و اگر ضرورت دارد دين و آموزه هاي ديني چه تأثيري در اين زمينه دارند؟ و آيا نمي توان تنها به استفاده از دستاورد ديگران در اين زمينه ها اكتفا كرد، براي رسيدن به پاسخ اين سؤالها، اين نوشتار در سه بخش تنظيم شده است:
1- يك نظريه علمي مبين ماهيت پديده ها يا روابط علت و معلولي بين پديده ها و متغيرهاست.
2- يك نظريه علمي تركيبي از مفاهيم، قضايا و قوانين ويژه است كه به صورت نظام يافته درباره يك واقعيت به وجود مي آيد كه مجموعه واحد را تشكيل مي دهد.
3- يك نظريه علمي قدرت پيش بيني و آينده نگري را دارد.
4- نظريه ها بايد توانايي آزمونهاي سخت و دشوار را داشته باشند و اگر مصداقي ناقض مفاهيم نظريه كشف شد، نظريه ارزش خود را از دست مي دهد.
5- نظريه نبايد با ساير نظريه هاي پذيرفته شده و تأييد شده و امور بديهي در تضاد و تعارض باشد.
- جاوداني و جهاني بودن اسلام، جامعيت و گسترش دين و رشد علوم از آن جمله اند.
در خصوص رشد علوم بايد گفت؛ نياز بشر به اختراع و اكتشاف به قدمت تاريخ بشر مي رسد، بر اين اساس، رشد علم هرگز متوقف نشده است، بلكه هر چه زمان جلوتر آمده، بر سرعت آن افزوده شده است، با اين تفاوت كه محيط رشد و عوامل رشد دهنده او متفاوت بوده اند. رشد علوم، گر چه با انگيزه رفع مشكلات بشر و ايجاد آسايش براي او ادامه يافته است، ولي براي دين، هم آثار مثبت و هم آثار منفي داشته است از آثار مثبت فراوان آن كه بگذريم حداقل دو محور آثار منفي براي دينداران، نه براي دين، به دنبال داشته است.
اين دو عبارتند از:
الف- رشد علوم در مواردي با متون ديني تعارض پيدا كرده است، بخصوص در قرون وسطي و دين مسيحيت كه اين حكايت از خرافي بودن آن متون دارد، همانند عمر دنيا، آفرينش جهان، و... رشد علوم تجربي در دوره رنسانس نه تنها قداست كتاب مقدس را مورد ترديد جدي قرار داد، بلكه بسياري از باورها و عقايد آنان را نيز مورد شك و ترديد و كليسا را در مقابل دانشمندان و علم قرار داد برخورد كليسائيان آثار بسيار منفي براي تمام اديان و دينداران به دنبال داشت كه خود قصه اي غم انگيز دارد.
ب- رشد علوم در مواردي احكام و عقايد ديني را به چالش كشيده است
* درگيري كفر جهاني و محروميت از امكانات جهاني: تقابل انديشه توحيدي و كفر، تقابلي فكري و تاريخي است ولي امروز اين تقابل به درگيري فيزيكي كشيده شده است، با اين تفاوت كه جبهه كفر در كفرشان متحد، ولي جبهه مسلمانان در اسلامشان متفرق هستند، در نتيجه جبهه كفر نه تنها از تمام توانمنديهاي جهاني براي مبارزه با اسلام استفاده مي كند، بلكه از امكانات كشورهاي اسلامي نيز استفاده مي كند، با اين تفاوت كه در جبهه كفر، همه، مبارزه با انديشه توحيدي را به عنوان يك اصل مسلم و استراتژي پذيرفته اند و تنها چهره هاي تبليغاتي آن عوض مي شود، مثل مبارزه با تروريسم، مبارزه براي حقوق بشر و... در حالي كه در جبهه مسلمانان بسياري از كساني كه جزو حاكمان كشورهاي اسلامي هستند وبايد در اين ميدان حضور فعال داشته باشند و ملتهاي اسلامي را آماده درگيري و رهبري كنند، خود يا از عوامل كفر جهاني هستند، يا مرعوب كفر جهاني يا بي انگيزه نسبت به اين رويارويي شده اند.
* ايجاد حكومت جهاني: گر چه مبارزه كفر با توحيد، تاريخي است و در مقاطعي نيز پيروزي كفر را نشان داده است، ولي اين مبارزه يك روز بايد به پايان برسد، در انديشه توحيدي شيعي روزي اين درگيري (مبارزه كفر با توحيد) به اوج خود خواهد رسيد.
بنابراين در انديشه ديني توليد علم مي تواند اين امور باشد:
تلاش در اين زمينه جز با دانش و توليد علم ممكن نيست، به يك نمونه تاريخي توجه كنيد، شيخ طوسي در مقدمه تهذيب، مي گويد: يكي از دوستان با من راجع به احاديث شيعه و اختلاف آنها مذاكره كرده است و مي گفت احاديث به گونه اي است كه هيچ حديثي پيدا نمي كني مگر اين كه ضد آن حديث هم پيدا شود و مخالفان شيعه اين اختلاف احاديث شيعه را دليل بر بطلان مذهب شيعه دانسته اند و مدعي شده اند كه بر اساس عقايد شيعي نصب امام از طرف خداوند براي جلوگيري از اختلاف امت مي باشد و بر اين اساس شيعه نبايد هيچ اختلافي داشته باشد، در حالي كه اختلاف شيعه بيش از اختلاف اهل سنت است و اين مسأله حكايت از آن دارد كه انديشه شيعه باطل است، اين شبهه را به گونه اي پخش كرده اند كه عده اي به خاطر همين از تشيع برگشته اند سپس مي فرمايد: اگر در مسأله از اين قرار باشد مشغول شدن به شرح كتابي كه در برگيرنده توجيه اخبار مختلف و متضاد باشد، از مهمترين وظايف ديني و از بهترين وسايل براي تقرب به خداست.
همان طور كه ملاحظه مي كنيد آنچه شيخ را وادار به اين اقدام كرده است، پاسخگويي به شبهات مخالفان مي باشد، ولي محصول آن 10 جلد كتاب تهذيب الاحكام است و در سراسر اين كتاب شيخ به توليد نظريه در جمع روايات مي پردازد.
قبل از بيان نمونه تاريخي اين عامل تذكر چند نكته لازم است:
الف- بايد توجه داشت كه توليد علم و نظريه با جمود فكري امكان ندارد، آنان كه انديشه توليد علم دارند، بايد جسارت داشته و آزادانديش باشند و از هياهوي متحجران نترسند زيرا آزادانديشي در انديشه ديني چنين بيان شده است.
راوي مي گويد به امام صادق(ع) عرض كردم، من در مسجد مي نشينم، مردم از من مسأله مي پرسند، اگر بشناسم كه او از اهل سنت است، نظر اهل سنت را برايش مي گويم و اگر نشناسم كه او پيرو چه مذهبي است، هم نظر شما را بيان مي كنم و هم نظر اهل سنت را تا خودش يكي را انتخاب كند و اگر بشناسم كه شيعه است، نظر شما را برايش بيان مي كنم. امام صادق(ع) فرمود: خداوند تو را رحمت كند به همين شيوه عمل كن.
ب- بايد توجه داشت كه هر اظهار نظر جديدي را نمي توان بدعت دانست، بلكه مي توان گفت بدعت از دو گروه سر مي زند.
اظهارنظر غير متخصص: كساني كه صلاحيت اظهارنظر در مسايل شرعي و انديشه هاي ديني را ندارند، چنين شخصي وقتي اظهارنظر مي كند به بدعت كشيده مي شود، براي اظهارنظر در هر مسأله اي بايد تخصص داشته باشد.
اظهارنظر متخصص بي توجه: گر چه انسان متخصص حق دارد در حوزه تخصص خود اظهارنظر كند، ولي بايد هميشه اين دغدغه را داشته باشد كه آيا روشي كه او را به اين نظريه رسانده است درست بوده است يا نه؟ آيا ضوابط و قواعد را در استنباط حكم درست اعمال كرده است يا نه؟ زيرا اظهارنظر چنين متخصصي هم به بدعت كشيده مي شود.
تأمين نيازهاي جامعه اسلامي: با توجه به انديشه جامعيت دين هيچ مسلماني نمي تواند در برابر مشكلات و كاستيهاي جامعه اسلامي بي تفاوت باشد، تا چه رسد به محققان مسلمان
در پايان تذكر اين نكته ضروري است كه در توليد علم اگر هيچ انگيزه اي جز رهايي از استعمار و فشارهاي آنان وجود نداشته باشد، ارزش قدم گذاردن در اين ميدان را دارد، زيرا چپاولگران براي غارت منابع اقتصادي، و... ملتها از هر وسيله اي استفاده مي كنند. آنان براي رسيدن به اهداف خود از فشارهاي مستقيم و غيرمستقيم استفاده مي كنند و قويترين اهرم فشار آنان نياز ملتها به علم و تكنولوژي براي اداره جامعه، رفع مشكلات آن... مي باشد، بنابراين براي رهايي از اين فشارها راهي جز توليد علم ندار
1- روند توليد علم
2- ضرورتهاي توليد علم
3- انگيزه هاي توليد علم
روند توليد علم
در روند توليد علم سه مرحله طرح مسأله، فرضيه و نظريه پشت سرگذاشته مي شود.ويژگيهاي نظريه علمي
يك نظريه علمي بايد داراي ويژگيهايي باشد كه مهمترين آنها را چنين برشمرده اند:1- يك نظريه علمي مبين ماهيت پديده ها يا روابط علت و معلولي بين پديده ها و متغيرهاست.
2- يك نظريه علمي تركيبي از مفاهيم، قضايا و قوانين ويژه است كه به صورت نظام يافته درباره يك واقعيت به وجود مي آيد كه مجموعه واحد را تشكيل مي دهد.
3- يك نظريه علمي قدرت پيش بيني و آينده نگري را دارد.
4- نظريه ها بايد توانايي آزمونهاي سخت و دشوار را داشته باشند و اگر مصداقي ناقض مفاهيم نظريه كشف شد، نظريه ارزش خود را از دست مي دهد.
5- نظريه نبايد با ساير نظريه هاي پذيرفته شده و تأييد شده و امور بديهي در تضاد و تعارض باشد.
ضرورت توليد علم
در جهان كنوني به دليل بيداري مسلمانان در قرن اخير به واسطه انقلاب اسلامي ايران، نمي توانيم صرفاً نظاره گر پيشرفت علم باشيم و از محصولات علمي ديگران استفاده كنيم، بلكه بايد خودمان با جديت فراوان وارد اين ميدان شويم و همان طور كه پرچمداري حديث بيداري مسلمانان را در اختيار داريم، پرچمداري توليد علم را حداقل در دنياي اسلام در اختيار داشته باشيم، با كمترين توجه به جهان امروز و درك روابط بين المللي مي توان به اين ضرورت پي برد، ولي براي روشنتر شدن بحث به بعضي از جهاتي كه اين ضرورت را ايجاب مي كند، اشاره مي كنيم؛- جاوداني و جهاني بودن اسلام، جامعيت و گسترش دين و رشد علوم از آن جمله اند.
در خصوص رشد علوم بايد گفت؛ نياز بشر به اختراع و اكتشاف به قدمت تاريخ بشر مي رسد، بر اين اساس، رشد علم هرگز متوقف نشده است، بلكه هر چه زمان جلوتر آمده، بر سرعت آن افزوده شده است، با اين تفاوت كه محيط رشد و عوامل رشد دهنده او متفاوت بوده اند. رشد علوم، گر چه با انگيزه رفع مشكلات بشر و ايجاد آسايش براي او ادامه يافته است، ولي براي دين، هم آثار مثبت و هم آثار منفي داشته است از آثار مثبت فراوان آن كه بگذريم حداقل دو محور آثار منفي براي دينداران، نه براي دين، به دنبال داشته است.
اين دو عبارتند از:
الف- رشد علوم در مواردي با متون ديني تعارض پيدا كرده است، بخصوص در قرون وسطي و دين مسيحيت كه اين حكايت از خرافي بودن آن متون دارد، همانند عمر دنيا، آفرينش جهان، و... رشد علوم تجربي در دوره رنسانس نه تنها قداست كتاب مقدس را مورد ترديد جدي قرار داد، بلكه بسياري از باورها و عقايد آنان را نيز مورد شك و ترديد و كليسا را در مقابل دانشمندان و علم قرار داد برخورد كليسائيان آثار بسيار منفي براي تمام اديان و دينداران به دنبال داشت كه خود قصه اي غم انگيز دارد.
ب- رشد علوم در مواردي احكام و عقايد ديني را به چالش كشيده است
* درگيري كفر جهاني و محروميت از امكانات جهاني: تقابل انديشه توحيدي و كفر، تقابلي فكري و تاريخي است ولي امروز اين تقابل به درگيري فيزيكي كشيده شده است، با اين تفاوت كه جبهه كفر در كفرشان متحد، ولي جبهه مسلمانان در اسلامشان متفرق هستند، در نتيجه جبهه كفر نه تنها از تمام توانمنديهاي جهاني براي مبارزه با اسلام استفاده مي كند، بلكه از امكانات كشورهاي اسلامي نيز استفاده مي كند، با اين تفاوت كه در جبهه كفر، همه، مبارزه با انديشه توحيدي را به عنوان يك اصل مسلم و استراتژي پذيرفته اند و تنها چهره هاي تبليغاتي آن عوض مي شود، مثل مبارزه با تروريسم، مبارزه براي حقوق بشر و... در حالي كه در جبهه مسلمانان بسياري از كساني كه جزو حاكمان كشورهاي اسلامي هستند وبايد در اين ميدان حضور فعال داشته باشند و ملتهاي اسلامي را آماده درگيري و رهبري كنند، خود يا از عوامل كفر جهاني هستند، يا مرعوب كفر جهاني يا بي انگيزه نسبت به اين رويارويي شده اند.
* ايجاد حكومت جهاني: گر چه مبارزه كفر با توحيد، تاريخي است و در مقاطعي نيز پيروزي كفر را نشان داده است، ولي اين مبارزه يك روز بايد به پايان برسد، در انديشه توحيدي شيعي روزي اين درگيري (مبارزه كفر با توحيد) به اوج خود خواهد رسيد.
انگيزه هاي توليد علم
بايد توجه داشت كه مقصود از توليد علم در اين مقاله، مطلق علم در همه زمينه هايي كه به آسايش و سعادت مردم كمك كند مي باشد و اختصاص به علوم رايج در حوزه ها ندارد و آنچه كه الهي بودن يا نبودن علم را مشخص مي كند، انگيزه است، يعني اگر علم توحيد و معارف ديني هم با انگيزه غيرخدايي دنبال شود اين علم خدايي نيست و اگر علوم طبيعي با انگيزه خدايي دنبال شود، علمي الهي خواهد بود.بنابراين در انديشه ديني توليد علم مي تواند اين امور باشد:
1- حفظ عزت مسلمانان و نفي سلطه بيگانه
2- كشف حقيقت
3- دفاع از انديشه ديني
همان طور كه پيشتر بيان شد، دشمنان دين براي نابودي انديشه ديني همه تلاش خود را به كار مي گيرند، از جمله اين تلاش، ايجاد شبهات فراروي انديشه ديني كه در اين ميدان عالمان ديني وظيفه اي خطير دارند.تلاش در اين زمينه جز با دانش و توليد علم ممكن نيست، به يك نمونه تاريخي توجه كنيد، شيخ طوسي در مقدمه تهذيب، مي گويد: يكي از دوستان با من راجع به احاديث شيعه و اختلاف آنها مذاكره كرده است و مي گفت احاديث به گونه اي است كه هيچ حديثي پيدا نمي كني مگر اين كه ضد آن حديث هم پيدا شود و مخالفان شيعه اين اختلاف احاديث شيعه را دليل بر بطلان مذهب شيعه دانسته اند و مدعي شده اند كه بر اساس عقايد شيعي نصب امام از طرف خداوند براي جلوگيري از اختلاف امت مي باشد و بر اين اساس شيعه نبايد هيچ اختلافي داشته باشد، در حالي كه اختلاف شيعه بيش از اختلاف اهل سنت است و اين مسأله حكايت از آن دارد كه انديشه شيعه باطل است، اين شبهه را به گونه اي پخش كرده اند كه عده اي به خاطر همين از تشيع برگشته اند سپس مي فرمايد: اگر در مسأله از اين قرار باشد مشغول شدن به شرح كتابي كه در برگيرنده توجيه اخبار مختلف و متضاد باشد، از مهمترين وظايف ديني و از بهترين وسايل براي تقرب به خداست.
همان طور كه ملاحظه مي كنيد آنچه شيخ را وادار به اين اقدام كرده است، پاسخگويي به شبهات مخالفان مي باشد، ولي محصول آن 10 جلد كتاب تهذيب الاحكام است و در سراسر اين كتاب شيخ به توليد نظريه در جمع روايات مي پردازد.
4- انجام دادن تكليف:
رسول خدا(ص) فرمود: هنگامي كه بين امت من بدعتها آشكار شد، وظيفه عالم است كه علمش را اظهار و بدعت را افشا كند، عالمي كه چنين نكند لعنت خدا بر او باد.قبل از بيان نمونه تاريخي اين عامل تذكر چند نكته لازم است:
الف- بايد توجه داشت كه توليد علم و نظريه با جمود فكري امكان ندارد، آنان كه انديشه توليد علم دارند، بايد جسارت داشته و آزادانديش باشند و از هياهوي متحجران نترسند زيرا آزادانديشي در انديشه ديني چنين بيان شده است.
راوي مي گويد به امام صادق(ع) عرض كردم، من در مسجد مي نشينم، مردم از من مسأله مي پرسند، اگر بشناسم كه او از اهل سنت است، نظر اهل سنت را برايش مي گويم و اگر نشناسم كه او پيرو چه مذهبي است، هم نظر شما را بيان مي كنم و هم نظر اهل سنت را تا خودش يكي را انتخاب كند و اگر بشناسم كه شيعه است، نظر شما را برايش بيان مي كنم. امام صادق(ع) فرمود: خداوند تو را رحمت كند به همين شيوه عمل كن.
ب- بايد توجه داشت كه هر اظهار نظر جديدي را نمي توان بدعت دانست، بلكه مي توان گفت بدعت از دو گروه سر مي زند.
اظهارنظر غير متخصص: كساني كه صلاحيت اظهارنظر در مسايل شرعي و انديشه هاي ديني را ندارند، چنين شخصي وقتي اظهارنظر مي كند به بدعت كشيده مي شود، براي اظهارنظر در هر مسأله اي بايد تخصص داشته باشد.
اظهارنظر متخصص بي توجه: گر چه انسان متخصص حق دارد در حوزه تخصص خود اظهارنظر كند، ولي بايد هميشه اين دغدغه را داشته باشد كه آيا روشي كه او را به اين نظريه رسانده است درست بوده است يا نه؟ آيا ضوابط و قواعد را در استنباط حكم درست اعمال كرده است يا نه؟ زيرا اظهارنظر چنين متخصصي هم به بدعت كشيده مي شود.
تأمين نيازهاي جامعه اسلامي: با توجه به انديشه جامعيت دين هيچ مسلماني نمي تواند در برابر مشكلات و كاستيهاي جامعه اسلامي بي تفاوت باشد، تا چه رسد به محققان مسلمان
در پايان تذكر اين نكته ضروري است كه در توليد علم اگر هيچ انگيزه اي جز رهايي از استعمار و فشارهاي آنان وجود نداشته باشد، ارزش قدم گذاردن در اين ميدان را دارد، زيرا چپاولگران براي غارت منابع اقتصادي، و... ملتها از هر وسيله اي استفاده مي كنند. آنان براي رسيدن به اهداف خود از فشارهاي مستقيم و غيرمستقيم استفاده مي كنند و قويترين اهرم فشار آنان نياز ملتها به علم و تكنولوژي براي اداره جامعه، رفع مشكلات آن... مي باشد، بنابراين براي رهايي از اين فشارها راهي جز توليد علم ندار