آينده پروازهاي فضايي
نويسنده:پوريا ناظمي
منبع: روزنامه جام جم
منبع: روزنامه جام جم
انديشه سفر به فراسوي آسمان ها، ايده اي جديد نيست. نخستين ريشه هاي اين ايده را مي توان در قديمي ترين باورها و اساطير نقاط گوناگون جهان جستجو کرد. از اساطير باستاني هندوستان که در حماسه هايي چون راميانا و مهابهارت ها منعکس شده يا کيکاووس ايراني که با بستن عقابهايي به تخت خود عازم آسمان ها شد و يا اسطوره ايکاروس که با بستن بالهاي مومي به خود توانست پرواز را تجربه کند اما پند پدر را نشنيده گرفت و آنقدر به خورشيد نزديک شد تا موم بالهايش آب شد و به زمين سقوط کرد. اما اين باورهاي کهن زماني به واقعيت علمي نزديکتر شد که امکانات فني و علمي نيز پيشرفت کرد. اما آرزوي رسيدن به پروازي هر چند کوتاه و مختصر بايد قرنها منتظر کارهاي پيشگامانه مي ماند تا به واقعيت تبديل شود. سرانجام اندکي بيش از 100 سال پيش برادران رايت توانستند نخستين هواپيماي کوچک را براي مدت چند ثانيه به هوا برخيزانند. زماني طولاني ، از آغاز تاريخ تا ابتداي قرن بيستم زمان لازم بود تا انسان اين روياي کهن خود را تحقق يافته ببيند. اما پس از آن داستان پرواز سرعت و شتاب بيشتري گرفت. در همان سالهايي که بشر سرمست از نخستين پرواز کوتاه خود با هواپيمايي ساده بود، يک معلم آينده نگر در روستايي دور دست از نواحي سردسير روسيه به نام کنستانتين کسلوفسکي ، سخن از پروازهاي فضايي به ميان آورد. در آن هنگام هنوز دانش انسان آنقدر پيشرفت نکرده بود که بتواند در باره امکان واقعي سفرهاي فضايي سخن بگويد، اما کنستانتين که از قدرت شنوايي نيز برخوردار نبود در ذهن خود دنياي امروز را مي ديد و طرحهاي او به زودي دستمايه پرهيجان ترين ماجراجويي بشر قرار گرفت تا به نوعي او را تبديل به پدر عصر فضا کند. در کنار دانشمندان و مهندساني که مي کوشيدند از مرزهاي هوا عبور کرده و به فضا دست يابند، داستان پردازهاي علمي و تخيلي نيز به ميان آمدند تا شور اين اکتشاف را دو چندان کنند. آنها با ارائه تصاويري جذاب و البته در مرحله نخست ، همراه با برخي اشتباهات ، انگيزه عمومي براي فتح دنياي ناشناخته و راز آلود فضا را دوچندان مي کردند؛ دنيايي که بشر از روزي که حافظه تاريخي خود را به دست آورد منظره بي بديل آن را در برابر چشمانش مي ديد و آرزوي درک ماهيت ستاره هاي آسمان و رسيدن به آنها را در خاطر داشت.
اين آرزوها اگرچه از يک سو پيشراننده بود اما از سوي ديگر نيازهاي فني جديدي که گسترش فناوري آنها را مطرح مي کرد نمي توانست بدون دستيابي به فضا به واقعيت بدل شود. سالها پيش از آنکه اولين پرتابه مصنوعي ساخت بشر به فضا وارد شود، آرتور سي کلارک ، دانشمند و نظريه پرداز آينده نگر و يکي از برجسته ترين نويسندگان علمي تخيلي که داستان و فيلم معروف 2001 ، يک اوديسه فضايي از آثار برجسته اوست ، پيشنهاد داد براي رهايي از مشکلات ارتباطات زميني که باعث مي شد بسياري از ارتباطات راديويي در نقاط کور امکان پذير نباشد، از سيستم ارتباطات ماهواره اي استفاده شود. وي مداري را پيشنهاد داد که اگر رله هايي فضايي در آن قرار مي گرفت مي توانست تمام نقاط زمين را پوشش دهد. در آن زمان انسان هيچ پرتابه اي را به مدار زمين نفرستاده بود اما امروزه تصور زندگي عادي بدن استفاده از اين ايده تقريبا غير ممکن است.
تصور اينکه شما بتوانيد بدون بهره برداري از اين سيستم ها از سيستم ارتباطات ماهواره اي نظير رله تصاوير و صدا استفاده کنيد، يا از شبکه موبايل جهاني بهره مند شويد و يا بتوانيد از خدمات سيستم هاي هماهنگ پرداخت بانکها و يا شبکه جهاني اينترنت بهره مند شويد، قطعا غير قابل تصور است. در سال 1954 روسها با اقدامي پيشروانه توانستند وارد قلمرو فضا شوند. ماهواره اسپوتنيک 1 با سفر به فضا و ارسال داده هايي به زمين براي نخستين بار توانست درهاي فضا را به روي انسان بگشايد اما اين تازه آغاز داستان بود. با سفر اسپوتنيک 1 که خود محصولي از گسترش دانش فضايي مبتني بر فناوري تسليحاتي آلمان نازي و تکميل طرح موشکهاي V2 بود، عصر جديدي در تاريخ اکتشافات آغاز شد که باعث شتابي بي نظير در عرصه فضانوردي و اکتشافات فضايي شد. آغاز دوران جنگ سرد هر يک از 2 ابر قدرت آن دوران را وادار کرده بود تا براي نشان دادن برتري خود به کسب رتبه و برتري در اکتشافات فضايي دست بزنند. نکته مهمي در اين بين وجود داشت که اين پرواز اوليه را بسيار مهم جلوه مي داد. اگر براي رسيدن به نخستين پرواز هوايي هزاران سال تلاش صرف شده بود تنها نيم قرن کافي بود که نخستين پرتابه فضايي را در مدار قرار دهيم و اين سرعت اعجاب آور ادامه داشت.
روسها بلافاصله اقدام به کاوش و جستجو و بالا بردن وجهه فضايي خود در گوشه و کنار منظومه شمسي کردند. آنها نخستين کاوشگرها را عازم مريخ و زهره کردند و در هر مرحله از رقيب امريکايي خود پيش افتادند. آنها به سرعت اولين موجود زنده (لايکا) را در مدار قرار دادند و سپس نخستين فضانورد (يوري گاگارين) در سال 1961 به مدار زمين رفت و سپس نخستين زن فضانورد (والنتين ترشکوا) و سپس نخستين الحاق هاي مداري و ايستگاه فضايي را روسها ساختند اما امريکايي ها که تا اين زمان هميشه يک گام عقب تر بودند تصميم به برداشتن گامي بزرگ گرفتند. در آن زمان جان اف.کندي ، رئيس جمهور وقت امريکا که کشورش اگرچه در حوزه ارتباطات ماهواره اي و اکتشافات فضايي خوب عمل مي کرد و با تاسيس سازمان ملي هوا و فضانوردي امريکا (ناسا) سعي در يکپارچه کردن اکتشافات فضايي کرده بود. در ديدار با مقامات ارشد اين سازمان که در دانشگاه ريس برگزار شد خطمشي اين سازمان و هدف آن را فرستادن انسان به ماه و سالم برگرداندن او تا پيش از پايان دهه 70 ميلادي اعلام کرد و بدين ترتيب يکي از گرانترين و پيچيده ترين عمليات فضايي تاريخ بشر به نام آپولو آغاز شود که اگر چه 3 قرباني گرفت اما باعث شد تا در سال 1969 ، آپولو 11 با موفقيت بر سطح ماه فرود بيايد و نيل آرمسترانگ و باز الدرين ، قدم بر سطح اين قمر بگذارند و ماه تبديل به تنها نقطه اي از فضا و خارج از سياره زمين شود که انسان توانسته است قدم بر آن بگذارد.
پايان موفق آپولو 17 که آخرين ماموريت از مجموعه ماموريت هاي آپولو براي فتح ماه بود و توان و بودجه فراواني را صرف خود کرده بود، باعث شد تا بسياري اميدوارانه از گسترش اکتشافات فضايي سخن بگويند. ساخت شهرکهاي فضايي روي ماه و اقامتگاهي تفريحي روي اين قمر و سفر توريستي به ماه پيش از پايان هزاره دوم و حتي برگزاري بازيهاي المپيک 2002 در ماه ايده هاي واقعي به نظر مي رسيد. اما پايان يافتن جنگ سرد باعث سرد شدن اکتشافات فضايي انساني شد. بسياري از کساني که علاقمند به گسترش فعاليت هاي فضايي بودند به ويژه در مرکزي مانند ناسا که عملا در غياب رقيب روس خود، رهبري اکتشافات فضايي گوناگون را در جهان به دست گرفته بود، شکاف عميقي بين محققان ايجاد شده بود که محققان را به دو گروه طرفداران سفرهاي روباتيک با هزينه کمتر و عملکرد بيشتر به گوشه و کنار عالم در برابر طرفداران سفرهاي انساني پر ريسک قرار داده بود. اين اختلاف با وجود پيشرفتهاي فوق العاده ويژه اي در سالهاي اخير رخ داده و عرصه اکتشافات فضايي را تحت تاثير قرار داده است اما هنوز سايه خود را بر چشم انداز آينده فعاليت هاي فضايي انداخته است. از سوي ديگر وقوع حوادثي نظير سقوط شاتل فضايي کلمبيا و مرگ 7فضانورد آن و شکست برخي از تحقيقات پر هزينه بر اين اختلاف ها افزوده است و اين سوال را مطرح کرده که آينده اکتشافات فضايي چگونه خواهد بود؟
برنامه اعلام شده از سوي سياستمداران امريکا براي آينده ناسا تا 2030 بيشتر از آن که بر مبناي واقعيات علمي باشد بر مبناي مناسبات سياسي شکل گرفته استدر همين حال برخي قدرت هاي جدي نيز شکل گرفته اند. در شرق ، چيني ها توانسته اند با استفاده از تجربيات عظيم روسيه ، نخستين فضا پيماي سرنشين دار خود به نام شنزهو را به مدار زمين ارسال کنند تا به سومين کشور جهان پس از امريکا و روسيه تبديل شوند که توانسته اند چنين پروازي را به طور مستقل انجام دهند. آنها سال گذشته اين پرواز را با دو فضانورد تکرار کردند و بلافاصله اعلام کردند هدف بعدي آنها ساخت ايستگاه فضايي ملي چين در مدار زمين و سپس سفر به سوي ماه خواهد بود. در سوي مقابل هندي ها هم که پيش از اين ثابت کرده بودند آن قدر جديت و پشتکار دارند که نبايد از کنار حرفهايشان آسان گذشت ، اعلام کردند در برابر پيشرفت هاي چين سکوت نخواهند کرد و وارد اين رقابت خواهند شد. آتل بيهاري واجپايي ، نخست وزير وقت هندوستان ، پس از پرواز موفق شنزهو 1 چيني از دانشمندان کشورش خواست با تمام توان برروي فتح ماه کار کنند. اگرچه اين فعاليت ها در سکوت خبري ادامه دارد اما خبرهايي که گاه گاهي به بيرون درز مي کند نشان از آن دارد که اين پروژه چيزي فراتر از يک تبليغ سياسي بود و دانشمندان اين کشور در حال کار روي اين پروژه هستند و شايد بزودي شاهد شکل گيري عصر جديدي از رقابت هاي فضايي ميان کشورهاي بلوک شرق باشيم.
اگر چه رقابت فوق الذکر در زمينه سفرهاي سرنشين دار بود اما نبايد از خاطر برد که کشور صنعتي آسيايي ، ژاپن نيز در اين زمينه بيکار ننشسته است. اين کشور اگرچه در زمينه فعاليت هاي سفرهاي سرنشين دار کمتر سرمايه گذاري کرده اما با مشارکت دادن فضانوردان خود در برنامه هاي کاوش شاتل هاي فضايي امريکا سعي مي کند به تجربه اي از نوع غربي در اين زمينه دست يابد. اما در زمينه اکتشافات روباتيک ژاپن اينک به قدرتي غير قابل انکار بدل شده است. ماموريت نوزومي ژاپن به مقصد مريخ اگرچه به مقصد نرسيد اما نشان از روحيه بالاي اين دانشمندان در طراحي يکي از پيچيده ترين مسيرهاي ناوبري مداري داشت. سال گذشته عبور موفق فضا پيماي هايابوسا از کنار هسته يک سيارک به نام ايتاکاوا نشان داد که آژانس فضايي تازه شکل گرفته ژاپن نيز در راه رسيدن به نقاط دورتري است. اما در غرب نيز اوضاع مثل سابق نيست. اتحاديه اروپا با تجربه موفقي که در زمينه اتحاد سياسي خود به دست آورد اينک مي کوشد تا در عرصه فضا نيز از اين تجربه استفاده کند. آژانس فضايي اروپا يا ESA اينک يکي از بزرگترين آژانسهاي فضايي جهان به شمار مي رود و يکي از همکاران اصلي ناسا در طرحهاي بين المللي به شمار مي رود.
اين سازمان نه تنها پژوهش هايي بنيادي را در طرحهاي زيستي فراسوي زمين و به عنوان شريک ساخت ايستگاه بين المللي فضايي دنبال مي کند اما در طرحهاي روباتيک نيز اقدام به کاوشهاي مهمي کرده است. فرستادن مارس اکسپرس به مريخ ، ونوس اکسپرس به زهره و فرود آوردن کاوشگر هويگنس بر سطح تنها قمر جو دار منظومه شمسي ، يعني تيتان در اطراف سياره زحل يکي از اين موفقيت هاي بي نظير است. به موازات اين فعاليتها، کشورهاي عضو اين آژانس نيز برنامه هاي فضايي اختصاصي خود را پي مي گيرند. اخير انجمن سلطنتي علوم انگلستان از دانشمندان کشورش خواست فارغ از سياستهاي ناسا، اقدام به برنامه ريزي براي اعزام مستقل فضانورد به فضا و سفر به ماه کنند.
خبرهاي غير تاييد شده اي حاکي از آن است که روسيه قصد دارد اگر اختلاف هاي سياسي اجازه دهد - به عنوان همکار جديد وارد آژانس فضايي اروپا شود و اگر اين اتفاق رخ دهد آنگاه بايد در انتظار روزهاي پر هيجاني براي اين سازمان ماند؛ چرا که تجربه غني روسيه و امکانات اروپايي در هم خواهد آميخت و عصر تازه اي را رقم خواهد زد. اگرچه هنوز هيچ يک از اين نيروهاي جديد در حدي نيستند که خطري براي قدرت فني ، علمي و اقتصادي ناسا به شمار آيند، اما شايد بتوان اين سخن را گفت که اين جو آينده اي متفاوت را رقم خواهد زد. امروزه دانشمندان و سياستمداران کشورهاي پيشرفته به اين جمله کنستانتي کسولفسکي ايمان دارند که مي گفت اگرچه زمين گهواره تمدن است ، اما هيچ کودکي را نمي توان تا ابد در گهواره خويش نگاه داشت و شايد به همين دليل است که مسولان ناسا کمي نگران آينده شوند. 2 سال پيش و در شرايطي که برنامه فضايي ناسا به شدت تحت تاثير سقوط کلمبيا و مرگ 7 فضانورد آن بود و تنها برگ برنده رسانه اي اعتبار بخش اين سازمان موفقيتي بود که دکتر فيروز نادري و همکارانش در طرح مريخ براي اين سازمان به دست آورده بودند و با اعزام موفق 2 ربات کاوشگر بر سطح سياره سرخ مدارک و شواهد محکمي از وجود آب بر سطح مريخ و در گذشته آن به دست آورده بودند. جورج بوش وارد دفتر مرکزي ناسا شد تا خط مشي آينده اين سازمان را تا سال 2030 تبيين کند.
سخنان آن روز بوش بر خلاف سخنراني کندي ، با مخالفت هاي فراواني روبه رو شد و بسياري تنها آن را ژستي ويژه از سوي بوش توصيف کردند تا خود را در جايگاهي مانند کندي قرار دهد و چهره يک رهبر پيش روي علمي را به خود بگيرد در حالي که چشم انداز ارائه شده توسط وي بسيار دور از ذهن بود. وي ابتدا بحث را با ضرورت تکميل ايستگاه فضايي و عملياتي کردن نسل جديدي از شاتل هاي فضايي آغاز کرد که همه مردم بر آن اتفاق نظر داشتند، اما اين تازه آغاز داستان سخنراني بوش بود وي در ادامه به 2 نکته مهم اشاره کرد که به نوعي هدف برنامه هاي فضايي او به شمار مي رفت. او اعلام کرد تا پيش از سال 2020 امريکا بايد به ماه برگردد و در آنجا پايگاه هايي ايجاد کند و سپس در 2030عازم مريخ شود، اما آيا اين يک روياي واقعي است؟
نخستين مخالفت ها با بوش از درون ناسا بلند شد. کارشناسان متفق القول بودند که مطرح شدن سفر دوباره به ماه و ايده بلند پروازانه مريخ به بودجه اي بيش از چند تريليون دلار نياز دارد و اين به معني لغو ماموريت هاي کم هزينه ديگر خواهد بود. جايي که رباتهاي کاوشگر با هزينه هاي بسيار پايين در حال گشت زميني و کسب اطلاعات از گوشه و کنار منظومه شمسي هستند و ارزش داده هاي آنها بسيار بيشتر از سري انساني است. دانشمندان براي مقايسه سعي کردند بر تعداد مقالات علمي استخراج شده ميان تلسکوپ فضايي هابل به عنوان يک ربات مداري و ايستگاه پر هزينه بين المللي فضايي بپردازند و ثابت کنند اين هزينه ها چندان هم ضروري نيست. اگر طرح بخواهد به طور جدي پيگيري شود بسياري از طرحهاي اکتشافي بايد کنسل شود در حالي که ما در باره بسياري از سوالات کليدي و نقاط اساسي دانش فضايي هنوز ضعف داريم و مي توانيم اين داده ها را با هزينه و خطري کمتر تامين کنيم ؛ اما گذشته از آن سفر به مريخ چالشي است که بعيد است يک کشور بتواند از عهده آن بر آيد و فناوري امروز ما اجازه بحث بر سر اجرايي شدن آن تا سال 2030 را نمي دهد. اگر سفر به ماه با کمک آپولوها که چندين ميليارد دلار هزينه داشت ، تنها يک هفته طول مي کشيد، سفر اکتشافي به مريخ حداقل 3 سال به طول خواهد انجاميد که بيش از 1.5 سال آن بايد صرف اقامات در مريخ يا مدار آن براي ايجاد شرايط مناسب بازگشت به زمين شود. نيازهاي يک تيم فضايي حرفه اي براي سفري 3 ساله آن قدر زياد است که هنوز برآوردي از ميزان هزينه اي که بايد صرف انتقال اين حجم از بار به مدار مريخ شود، وجود ندارد. ضمن اين که هنوز مسائل سلامتي فضانوردان در طي اقامتهاي طولاني در فضا مشخص نشده است و حتي دانشمندان نگران سلامت رواني افرادي هستند که ممکن است 3 سال سياره ماديشان را تنها به شکل نقطه اي کوچک و محو در آسمان سياره اي دور ببينند و مطمئن باشند هيچ شانسي براي ديدار سريع با همنوعانشان ندارند.
چنين مشکلاتي است که برنامه و طرح دراز مدت ناسا را با ابهام مواجه مي کند، اما دانشمندان اين سازمان راه ميانه اي را د رنظر گرفته اند و آن ادامه دادن به فعاليت هاي پژوهشي خود و هم راستا کردن آن با طرح مذکور بدون توجه به بازه زماني آن هستند. بدين ترتيب اگرچه از داده هاي ماموريت هاي گوناگون ممکن است براي سفر به مريخ استفاده شود، اما ضرب الاجلي براي آن در نظر گرفته نمي شود.
اين آرزوها اگرچه از يک سو پيشراننده بود اما از سوي ديگر نيازهاي فني جديدي که گسترش فناوري آنها را مطرح مي کرد نمي توانست بدون دستيابي به فضا به واقعيت بدل شود. سالها پيش از آنکه اولين پرتابه مصنوعي ساخت بشر به فضا وارد شود، آرتور سي کلارک ، دانشمند و نظريه پرداز آينده نگر و يکي از برجسته ترين نويسندگان علمي تخيلي که داستان و فيلم معروف 2001 ، يک اوديسه فضايي از آثار برجسته اوست ، پيشنهاد داد براي رهايي از مشکلات ارتباطات زميني که باعث مي شد بسياري از ارتباطات راديويي در نقاط کور امکان پذير نباشد، از سيستم ارتباطات ماهواره اي استفاده شود. وي مداري را پيشنهاد داد که اگر رله هايي فضايي در آن قرار مي گرفت مي توانست تمام نقاط زمين را پوشش دهد. در آن زمان انسان هيچ پرتابه اي را به مدار زمين نفرستاده بود اما امروزه تصور زندگي عادي بدن استفاده از اين ايده تقريبا غير ممکن است.
تصور اينکه شما بتوانيد بدون بهره برداري از اين سيستم ها از سيستم ارتباطات ماهواره اي نظير رله تصاوير و صدا استفاده کنيد، يا از شبکه موبايل جهاني بهره مند شويد و يا بتوانيد از خدمات سيستم هاي هماهنگ پرداخت بانکها و يا شبکه جهاني اينترنت بهره مند شويد، قطعا غير قابل تصور است. در سال 1954 روسها با اقدامي پيشروانه توانستند وارد قلمرو فضا شوند. ماهواره اسپوتنيک 1 با سفر به فضا و ارسال داده هايي به زمين براي نخستين بار توانست درهاي فضا را به روي انسان بگشايد اما اين تازه آغاز داستان بود. با سفر اسپوتنيک 1 که خود محصولي از گسترش دانش فضايي مبتني بر فناوري تسليحاتي آلمان نازي و تکميل طرح موشکهاي V2 بود، عصر جديدي در تاريخ اکتشافات آغاز شد که باعث شتابي بي نظير در عرصه فضانوردي و اکتشافات فضايي شد. آغاز دوران جنگ سرد هر يک از 2 ابر قدرت آن دوران را وادار کرده بود تا براي نشان دادن برتري خود به کسب رتبه و برتري در اکتشافات فضايي دست بزنند. نکته مهمي در اين بين وجود داشت که اين پرواز اوليه را بسيار مهم جلوه مي داد. اگر براي رسيدن به نخستين پرواز هوايي هزاران سال تلاش صرف شده بود تنها نيم قرن کافي بود که نخستين پرتابه فضايي را در مدار قرار دهيم و اين سرعت اعجاب آور ادامه داشت.
روسها بلافاصله اقدام به کاوش و جستجو و بالا بردن وجهه فضايي خود در گوشه و کنار منظومه شمسي کردند. آنها نخستين کاوشگرها را عازم مريخ و زهره کردند و در هر مرحله از رقيب امريکايي خود پيش افتادند. آنها به سرعت اولين موجود زنده (لايکا) را در مدار قرار دادند و سپس نخستين فضانورد (يوري گاگارين) در سال 1961 به مدار زمين رفت و سپس نخستين زن فضانورد (والنتين ترشکوا) و سپس نخستين الحاق هاي مداري و ايستگاه فضايي را روسها ساختند اما امريکايي ها که تا اين زمان هميشه يک گام عقب تر بودند تصميم به برداشتن گامي بزرگ گرفتند. در آن زمان جان اف.کندي ، رئيس جمهور وقت امريکا که کشورش اگرچه در حوزه ارتباطات ماهواره اي و اکتشافات فضايي خوب عمل مي کرد و با تاسيس سازمان ملي هوا و فضانوردي امريکا (ناسا) سعي در يکپارچه کردن اکتشافات فضايي کرده بود. در ديدار با مقامات ارشد اين سازمان که در دانشگاه ريس برگزار شد خطمشي اين سازمان و هدف آن را فرستادن انسان به ماه و سالم برگرداندن او تا پيش از پايان دهه 70 ميلادي اعلام کرد و بدين ترتيب يکي از گرانترين و پيچيده ترين عمليات فضايي تاريخ بشر به نام آپولو آغاز شود که اگر چه 3 قرباني گرفت اما باعث شد تا در سال 1969 ، آپولو 11 با موفقيت بر سطح ماه فرود بيايد و نيل آرمسترانگ و باز الدرين ، قدم بر سطح اين قمر بگذارند و ماه تبديل به تنها نقطه اي از فضا و خارج از سياره زمين شود که انسان توانسته است قدم بر آن بگذارد.
پايان موفق آپولو 17 که آخرين ماموريت از مجموعه ماموريت هاي آپولو براي فتح ماه بود و توان و بودجه فراواني را صرف خود کرده بود، باعث شد تا بسياري اميدوارانه از گسترش اکتشافات فضايي سخن بگويند. ساخت شهرکهاي فضايي روي ماه و اقامتگاهي تفريحي روي اين قمر و سفر توريستي به ماه پيش از پايان هزاره دوم و حتي برگزاري بازيهاي المپيک 2002 در ماه ايده هاي واقعي به نظر مي رسيد. اما پايان يافتن جنگ سرد باعث سرد شدن اکتشافات فضايي انساني شد. بسياري از کساني که علاقمند به گسترش فعاليت هاي فضايي بودند به ويژه در مرکزي مانند ناسا که عملا در غياب رقيب روس خود، رهبري اکتشافات فضايي گوناگون را در جهان به دست گرفته بود، شکاف عميقي بين محققان ايجاد شده بود که محققان را به دو گروه طرفداران سفرهاي روباتيک با هزينه کمتر و عملکرد بيشتر به گوشه و کنار عالم در برابر طرفداران سفرهاي انساني پر ريسک قرار داده بود. اين اختلاف با وجود پيشرفتهاي فوق العاده ويژه اي در سالهاي اخير رخ داده و عرصه اکتشافات فضايي را تحت تاثير قرار داده است اما هنوز سايه خود را بر چشم انداز آينده فعاليت هاي فضايي انداخته است. از سوي ديگر وقوع حوادثي نظير سقوط شاتل فضايي کلمبيا و مرگ 7فضانورد آن و شکست برخي از تحقيقات پر هزينه بر اين اختلاف ها افزوده است و اين سوال را مطرح کرده که آينده اکتشافات فضايي چگونه خواهد بود؟
آرايش جديد نيروهاي اکتشافي
امروزه و در ابتداي هزاره سوم ميلادي ، صف بندي و آرايش نيروهاي موثر در فرآيندهاي فضايي به طور قابل توجهي تغيير پيدا کرده است. ديگر ناسا قدرت بلامنازع اين عرصه نيست اگرچه هنوز موثرترين و بهترين نيروها و متخصصان سراسر جهان را در خود جاي داده است. اما روسيه اينک ، پس از سالها از خواب سنگين خود بيدار مي شود و مي خواهد نقش موثرتري بر عهده بگيرد. نقش ويژه اي که اين کشور در مدت تعطيلي موقت شاتل هاي فضايي که پس از سقوط شاتل فضايي کلمبيا رخ داد و حدود 2 سال به طول انجاميد، بر اهميت حضور روسيه افزوده است. در اين مدت تمام انتقال هاي انساني و بار به ايستگاه بين المللي فضايي از سوي روسيه سامان داده شده و در همان حال اين کشور کوشيد تا طرح فضاپيماهاي نسل بعدي خود را گسترش دهد. طرحي که شايد بتواند پس از آنکه شاتل هاي فضايي در سال 2009 براي هميشه بازنشسته شدند ،با جايگزين آنها يا فضا پيماهاي اوريون رقابتي جدي داشته باشند.برنامه اعلام شده از سوي سياستمداران امريکا براي آينده ناسا تا 2030 بيشتر از آن که بر مبناي واقعيات علمي باشد بر مبناي مناسبات سياسي شکل گرفته استدر همين حال برخي قدرت هاي جدي نيز شکل گرفته اند. در شرق ، چيني ها توانسته اند با استفاده از تجربيات عظيم روسيه ، نخستين فضا پيماي سرنشين دار خود به نام شنزهو را به مدار زمين ارسال کنند تا به سومين کشور جهان پس از امريکا و روسيه تبديل شوند که توانسته اند چنين پروازي را به طور مستقل انجام دهند. آنها سال گذشته اين پرواز را با دو فضانورد تکرار کردند و بلافاصله اعلام کردند هدف بعدي آنها ساخت ايستگاه فضايي ملي چين در مدار زمين و سپس سفر به سوي ماه خواهد بود. در سوي مقابل هندي ها هم که پيش از اين ثابت کرده بودند آن قدر جديت و پشتکار دارند که نبايد از کنار حرفهايشان آسان گذشت ، اعلام کردند در برابر پيشرفت هاي چين سکوت نخواهند کرد و وارد اين رقابت خواهند شد. آتل بيهاري واجپايي ، نخست وزير وقت هندوستان ، پس از پرواز موفق شنزهو 1 چيني از دانشمندان کشورش خواست با تمام توان برروي فتح ماه کار کنند. اگرچه اين فعاليت ها در سکوت خبري ادامه دارد اما خبرهايي که گاه گاهي به بيرون درز مي کند نشان از آن دارد که اين پروژه چيزي فراتر از يک تبليغ سياسي بود و دانشمندان اين کشور در حال کار روي اين پروژه هستند و شايد بزودي شاهد شکل گيري عصر جديدي از رقابت هاي فضايي ميان کشورهاي بلوک شرق باشيم.
اگر چه رقابت فوق الذکر در زمينه سفرهاي سرنشين دار بود اما نبايد از خاطر برد که کشور صنعتي آسيايي ، ژاپن نيز در اين زمينه بيکار ننشسته است. اين کشور اگرچه در زمينه فعاليت هاي سفرهاي سرنشين دار کمتر سرمايه گذاري کرده اما با مشارکت دادن فضانوردان خود در برنامه هاي کاوش شاتل هاي فضايي امريکا سعي مي کند به تجربه اي از نوع غربي در اين زمينه دست يابد. اما در زمينه اکتشافات روباتيک ژاپن اينک به قدرتي غير قابل انکار بدل شده است. ماموريت نوزومي ژاپن به مقصد مريخ اگرچه به مقصد نرسيد اما نشان از روحيه بالاي اين دانشمندان در طراحي يکي از پيچيده ترين مسيرهاي ناوبري مداري داشت. سال گذشته عبور موفق فضا پيماي هايابوسا از کنار هسته يک سيارک به نام ايتاکاوا نشان داد که آژانس فضايي تازه شکل گرفته ژاپن نيز در راه رسيدن به نقاط دورتري است. اما در غرب نيز اوضاع مثل سابق نيست. اتحاديه اروپا با تجربه موفقي که در زمينه اتحاد سياسي خود به دست آورد اينک مي کوشد تا در عرصه فضا نيز از اين تجربه استفاده کند. آژانس فضايي اروپا يا ESA اينک يکي از بزرگترين آژانسهاي فضايي جهان به شمار مي رود و يکي از همکاران اصلي ناسا در طرحهاي بين المللي به شمار مي رود.
اين سازمان نه تنها پژوهش هايي بنيادي را در طرحهاي زيستي فراسوي زمين و به عنوان شريک ساخت ايستگاه بين المللي فضايي دنبال مي کند اما در طرحهاي روباتيک نيز اقدام به کاوشهاي مهمي کرده است. فرستادن مارس اکسپرس به مريخ ، ونوس اکسپرس به زهره و فرود آوردن کاوشگر هويگنس بر سطح تنها قمر جو دار منظومه شمسي ، يعني تيتان در اطراف سياره زحل يکي از اين موفقيت هاي بي نظير است. به موازات اين فعاليتها، کشورهاي عضو اين آژانس نيز برنامه هاي فضايي اختصاصي خود را پي مي گيرند. اخير انجمن سلطنتي علوم انگلستان از دانشمندان کشورش خواست فارغ از سياستهاي ناسا، اقدام به برنامه ريزي براي اعزام مستقل فضانورد به فضا و سفر به ماه کنند.
خبرهاي غير تاييد شده اي حاکي از آن است که روسيه قصد دارد اگر اختلاف هاي سياسي اجازه دهد - به عنوان همکار جديد وارد آژانس فضايي اروپا شود و اگر اين اتفاق رخ دهد آنگاه بايد در انتظار روزهاي پر هيجاني براي اين سازمان ماند؛ چرا که تجربه غني روسيه و امکانات اروپايي در هم خواهد آميخت و عصر تازه اي را رقم خواهد زد. اگرچه هنوز هيچ يک از اين نيروهاي جديد در حدي نيستند که خطري براي قدرت فني ، علمي و اقتصادي ناسا به شمار آيند، اما شايد بتوان اين سخن را گفت که اين جو آينده اي متفاوت را رقم خواهد زد. امروزه دانشمندان و سياستمداران کشورهاي پيشرفته به اين جمله کنستانتي کسولفسکي ايمان دارند که مي گفت اگرچه زمين گهواره تمدن است ، اما هيچ کودکي را نمي توان تا ابد در گهواره خويش نگاه داشت و شايد به همين دليل است که مسولان ناسا کمي نگران آينده شوند. 2 سال پيش و در شرايطي که برنامه فضايي ناسا به شدت تحت تاثير سقوط کلمبيا و مرگ 7 فضانورد آن بود و تنها برگ برنده رسانه اي اعتبار بخش اين سازمان موفقيتي بود که دکتر فيروز نادري و همکارانش در طرح مريخ براي اين سازمان به دست آورده بودند و با اعزام موفق 2 ربات کاوشگر بر سطح سياره سرخ مدارک و شواهد محکمي از وجود آب بر سطح مريخ و در گذشته آن به دست آورده بودند. جورج بوش وارد دفتر مرکزي ناسا شد تا خط مشي آينده اين سازمان را تا سال 2030 تبيين کند.
سخنان آن روز بوش بر خلاف سخنراني کندي ، با مخالفت هاي فراواني روبه رو شد و بسياري تنها آن را ژستي ويژه از سوي بوش توصيف کردند تا خود را در جايگاهي مانند کندي قرار دهد و چهره يک رهبر پيش روي علمي را به خود بگيرد در حالي که چشم انداز ارائه شده توسط وي بسيار دور از ذهن بود. وي ابتدا بحث را با ضرورت تکميل ايستگاه فضايي و عملياتي کردن نسل جديدي از شاتل هاي فضايي آغاز کرد که همه مردم بر آن اتفاق نظر داشتند، اما اين تازه آغاز داستان سخنراني بوش بود وي در ادامه به 2 نکته مهم اشاره کرد که به نوعي هدف برنامه هاي فضايي او به شمار مي رفت. او اعلام کرد تا پيش از سال 2020 امريکا بايد به ماه برگردد و در آنجا پايگاه هايي ايجاد کند و سپس در 2030عازم مريخ شود، اما آيا اين يک روياي واقعي است؟
نخستين مخالفت ها با بوش از درون ناسا بلند شد. کارشناسان متفق القول بودند که مطرح شدن سفر دوباره به ماه و ايده بلند پروازانه مريخ به بودجه اي بيش از چند تريليون دلار نياز دارد و اين به معني لغو ماموريت هاي کم هزينه ديگر خواهد بود. جايي که رباتهاي کاوشگر با هزينه هاي بسيار پايين در حال گشت زميني و کسب اطلاعات از گوشه و کنار منظومه شمسي هستند و ارزش داده هاي آنها بسيار بيشتر از سري انساني است. دانشمندان براي مقايسه سعي کردند بر تعداد مقالات علمي استخراج شده ميان تلسکوپ فضايي هابل به عنوان يک ربات مداري و ايستگاه پر هزينه بين المللي فضايي بپردازند و ثابت کنند اين هزينه ها چندان هم ضروري نيست. اگر طرح بخواهد به طور جدي پيگيري شود بسياري از طرحهاي اکتشافي بايد کنسل شود در حالي که ما در باره بسياري از سوالات کليدي و نقاط اساسي دانش فضايي هنوز ضعف داريم و مي توانيم اين داده ها را با هزينه و خطري کمتر تامين کنيم ؛ اما گذشته از آن سفر به مريخ چالشي است که بعيد است يک کشور بتواند از عهده آن بر آيد و فناوري امروز ما اجازه بحث بر سر اجرايي شدن آن تا سال 2030 را نمي دهد. اگر سفر به ماه با کمک آپولوها که چندين ميليارد دلار هزينه داشت ، تنها يک هفته طول مي کشيد، سفر اکتشافي به مريخ حداقل 3 سال به طول خواهد انجاميد که بيش از 1.5 سال آن بايد صرف اقامات در مريخ يا مدار آن براي ايجاد شرايط مناسب بازگشت به زمين شود. نيازهاي يک تيم فضايي حرفه اي براي سفري 3 ساله آن قدر زياد است که هنوز برآوردي از ميزان هزينه اي که بايد صرف انتقال اين حجم از بار به مدار مريخ شود، وجود ندارد. ضمن اين که هنوز مسائل سلامتي فضانوردان در طي اقامتهاي طولاني در فضا مشخص نشده است و حتي دانشمندان نگران سلامت رواني افرادي هستند که ممکن است 3 سال سياره ماديشان را تنها به شکل نقطه اي کوچک و محو در آسمان سياره اي دور ببينند و مطمئن باشند هيچ شانسي براي ديدار سريع با همنوعانشان ندارند.
چنين مشکلاتي است که برنامه و طرح دراز مدت ناسا را با ابهام مواجه مي کند، اما دانشمندان اين سازمان راه ميانه اي را د رنظر گرفته اند و آن ادامه دادن به فعاليت هاي پژوهشي خود و هم راستا کردن آن با طرح مذکور بدون توجه به بازه زماني آن هستند. بدين ترتيب اگرچه از داده هاي ماموريت هاي گوناگون ممکن است براي سفر به مريخ استفاده شود، اما ضرب الاجلي براي آن در نظر گرفته نمي شود.