ارتباط معنایی ریا با شرک

ریا رابطه معنایی عمیقی نیز با شرک دارد این ارتباط هم در معنا و مفهوم اصطلاحی ریا نهفته است و هم در آیات و روایات اسلامی به آن اشاره شده است. ابتدا به جنبه مفهومی این ارتباط می‌پردازیم تا نشان دهیم که مفهوم شرک چگونه
پنجشنبه، 19 شهريور 1394
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
ارتباط معنایی ریا با شرک
 ارتباط معنایی ریا با شرک

 

نویسنده: سید محمد نحوی




 

ریا رابطه معنایی عمیقی نیز با شرک دارد این ارتباط هم در معنا و مفهوم اصطلاحی ریا نهفته است و هم در آیات و روایات اسلامی به آن اشاره شده است. ابتدا به جنبه مفهومی این ارتباط می‌پردازیم تا نشان دهیم که مفهوم شرک چگونه در درون مفهوم ریا جا گرفته است.
عمل ریایی عملی است که انگیزه و نیت الهی در انجام آن مدنظر نبوده است، بلکه به انگیزه جلب توجه مردم و کسب نام و نشان صورت گرفته است. بی‏تردید شرک در عبادت نیز به همین صورت است زیرا در شرک در عبادت خدا پرسیده نمی‌شود و در ریا نیز اگر انگیزه جلب توجه مردم در کار نباشد، هرگز چنین عملی صورت نمی‌گیرد و چون انگیزه الهی در کار نیست پس خدا پرستیده نشده است، توضیح آنکه شرک در عبادت گاهی به صورت روشن انجام می‌گیرد مانند عبادت بت‌پرستان که به جای خدا بت را می‌پرستیدند و در واقع چیز دیگر مورد پرستش قرار می‌گرفته است.
راغب اصفهانی در مفردات خود در این زمینه می‌گوید: «شرک الانسان فی الدین ضربان احدهما الشرک العظیم و هو اثبات شریک‌الله و الثانی الشرک الصغیر و هو مراعاة غیرالله معه فی بعض الامور و هو الریاء» (1)
«شرک انسان در دین دو نوع است یکی بزرگ و عظیم که همان شریک قرار دادن برای خداست و دیگری شرک کوچک است که منظور در نظر گرفتن غیر خدا با خدا در بعضی از اعمال است که همان ریا می‌باشد.»
در آیات قرآن و روایات معصومین نیز به رابطه ریا و شرک اشاره شده است و ریا نوعی از شرک معرفی شده است ابتدا به بخشی از این روایات اشاره می‌کنیم:
1. از پیامبر اکرم (صلی‌الله علیه و آله) روایت شده است که فرمود: «إنّ أخوف ما أخاف علیکم الشّرک الأصغر، قالوا: و ما الشّرک الأصغر یا رسول‌الله؟ قال: الرّیاء، یقول‌الله تعالی یوم القیامة إذا جازی العباد بأعمالهم: اذهبوا إلی الذین کنتم تراءون فی الدّنیا فانظروا هل تجدون عندهم الجزاء؟» «بیشترین چیزی که بر شما بیم دارم، شرک اصغر است. عرض کردند: ای رسول خدا شرک اصغر چیست؟ فرمودند: ریا، خدای متعال در روز قیامت آنگاه که پاداش اعمال مردم را می‌دهد به ریاکاران می‌فرماید: نزد کسانی بروید که در دنیا اعمالتان را به رخ آنها می‌کشیدید و ببینید آیا نزد آنان پاداشی می‌یابید؟» (2)
2. پیامبر اکرم (صلی‌الله علیه و آله ) فرمودند: «أدنی الرّیاء شرکُ» (3): کمترین ذره ریا شرک به خداست.
3. شداد بن اوس می‌گوید: «پیامبر (صلی‌الله علیه و آله) را گریان دیدم عرض کردم چرا گریه می‌کنید؟ فرمود: إنّی تخوّفت علی امّتی الشّرک أمّا إنّهم لا یعبدون صنماً و لا شمساً و لا قمراً و لا حجراً و لکنّهم یراءون أعمالهم. من برامتم از شرک بیم دارم آگاه باش که آنها بت و خورشید و ماه و سنگی را نمی‌پرستند اما در کارهایشان ریا می‌کنند.» (4)
4. «عن یزید بن خلیفة قال: قال الصادق (علیه السلام) کلّ ریاء شرکّ، إنّه من عمل للنّاس کان ثوابه علی النّاس و من عمل‌الله کان ثوابه علی الله.» یزید بن خلیفه از امام صادق(علیه السلام) روایت کرده که فرمود: «هر ریایی شرک است هرکس برای مردم کار کند پاداش او بر مردم است و هرکس برای خدا کار کند پاداش او بر خداست.» (5)
همانطور که از این روایات مشخص می‌شود، طبق گفته معصومین (علیهم‌السلام) ریا نوعی از شرک محسوب می‌گردد و بازگشت این مطلب نیز به همان مفهوم ریاست زیرا همانگونه که بیان شد در مفهوم ریا مفهوم شرک نیز وجود دارد.

علاوه بر این روایات، تعدادی از آیات قرآن نیز وجود دارد که به همین موضوع اشاره دارند، اصولاً در آیات مربوط به ریا در قرآن اشاره شده که ریاکار ایمان به خدا و روز قیامت ندارد و در واقع ریاکار از عمل خود ثواب آخرت را نمی‌خواهد بلکه نتایج دنیوی مترتب بر انفاقش را می‌خواهد و این شرک از جهت عمل است. در بین آیات ریا آیه 38 سوره نساء شرک بودن ریا را به شکل صریح و واضحی نشان می‌دهد. در ابتدای سیاق آیات آمده است: «واعبدوا الله و لا تشرکوا به شیئاً...» (6) و آنگاه در ادامه آیات از کسانی که ریاکارانه انفاق می‌کنند مذمت نموده است و همین سیاق تداعی کننده آن است که کسانی که ریا می‌کنند، در واقع به خدا شرک ورزیده‌اند و نشان می‌دهد که ریا با عبادت خالصانه قابل جمع نیست.

به غیر از آیات مربوط به ریا، در چند آیه دیگر قرآن نیز به همین رابطه ریا و شرک به صورت ضمنی اشاره شده که در روایات تفسیری به طور صریح بیان شده‌اند. آیه آخر سوره کهف از جمله این آیات است که می‌فرماید: «...فَمَنْ کَانَ یَرْجُو لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلاً صَالِحاً وَ لاَ یُشْرِکْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَداً.» (7)
سیوطی در درالمنثور، به نقل از بیهقی از شداد بن اوس روایت کرده که گفت: من از رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله) شنیدم که فرمود: «هرکس که نماز بخواند و ریا کند شرک کرده و هر کس روزه بگیرد و ریا کند شرک ورزیده و هر که صدقه دهد و ریا نماید، شرک نموده آنگاه این آیه را تلاوت نمود: «...فَمَنْ کَانَ یَرْجُو لِقَاءَ رَبِّهِ ....» (8)
در تفسیر عیاشی از زراره و حمران از امام محمد باقر و امام صادق (علیهما‌السلام) روایت کرده که فرمودند: «اگر بنده‌ای عملی انجام دهد که با آن رحمت خدا و خانه آخرت را طلب کند آنگاه رضای احدی از مردم را نیز در آن دخالت دهد، مشرک است.» (9)
صاحب تفسیرالمیزان بعد از ذکر این دو روایت ذیل همین آیه ‌می‌گوید: «روایات در این باب از طریق شیعه و سنی آنقدر زیاد است که نمی‌توان شمرد و البته مراد از شرک در آنها شرک خفی است که با اصل ایمان منافات ندارد بلکه با کمال آن منافی است همچنان که خداوند متعال فرموده: «و ما یؤمن اکثرهم بالله و هم مشرکون» (10) پس آیه شریفه با باطن خود شامل شرک خفی می‌شود نه به ظاهرش.» (11)
جراح مدائنی از امام صادق (علیه‌السلام) در بیان آیه «...فمن کان یرجوا لقاء ربّه فلیعمل عملاً صالحاً و لا یشرک بعبادة ربّه أحداً.» (12) روایت کرده که فرمود: «الرجل یعمل شیئاً من الثواب لا یطلب به وجه‌الله إنّما یطلب تزکیة النّاس یشتهی أن یسمع به النّاس فهذا الذی أشرک بعبادة ربّه.» (13) «شخصی کار خیری می‌کند که نیتش خالص برای خدا نیست بلکه غرض او ستایش مردم است و می‌خواهد که مردم آن را بشنوند، این است کسی که در عبادت پروردگار خود شریک آورده است.»
روایات دیگری که در کتب حدیثی شیعه و سنی نقل شده و به راهیابی نوعی شرک در عبادت اشاره شده به همین شرک خفی اشاره دارند مانند روایت معروفی که مسعدة بن صدقة از امام صادق نقل کرده: «إنّ الشّرک أخفی من دبیب النّمل علی صفاة سوداء فی لیلة ظلماء.»(14) همانا شرک از حرکت مورچه‌ای بر سنگ صاف و سیاه در دل شب تاریک مخفی‌تر است.
یعنی نفوذ شرک در دل انسان از حرکت این مورچه مخفی‌تر و ناپیداتر است از امثال این حدیث نتیجه‌گیری ‌می‌شود که شرک مصادیق و مراتب مختلفی دارد که به مراتب اخلاص در عبادات مترتب است و هر نوع ریا و عدم اخلاص نوعی شرک در عبادت به حساب ‌می‌آید و آیه «و ما یؤمن اکثرهم بالله إلاّ و هم مشرکون».(15) به همینگونه شرک‌ها اشاره دارد. این آیه نشان ‌می‌دهد که ایمان بیشتر کسانی که ایمان آورده‌اند خالص نیست و ممکن است خودشان تصور کنند مؤمنان خالصی هستند ولی رگه‌های شرک در افکار و گفتار و کردارشان غالباً وجود دارد. ایمان تنها این نیست که انسان به وجود خدا اعتقاد داشته باشد بلکه یک موحد مخلص کسی است که غیر از خدا هیچ معبودی به هیچ صورت در دل و جان او نباشد گفتار و اعمالش برای خدا انجام شود و طوق بندگی غیر را بر گردن ننهد و همواره خدا را مقدم شمرد و این ایمان خالص است که از هرگونه شرک مبراست. به همین دلیل است که از پیامبر (صلی‌الله علیه و آله) روایت شده که فرمود: «إنّ أخوف ما أخاف علیکم الشّرک الأصغر قالوا و ما الشّرک الأصغر یا رسول‌الله؟ قال الرّیاء.» (16)
«بیشترین چیزی که بر شما بیم دارم، شرک اصغر است عرض کردند: ای رسول خدا شرک اصغر چیست؟ فرمودند: ریا.»
فضیل از امام باقر (علیه السلام) در تفسیر همین آیه نقل کرده که فرمود:
«شرک طاعة و لیس شرک عبادة و المعاصی التی یرتکبون و هی شرک طاعة أطاعوا فیها الشیطان فأشرکوا بالله فی الطاعة لغیره.» (17) منظور از این آیه شرک در اطاعت است نه شرک در عبادت و گناهانی که مردم مرتکب ‌می‌شوند شرک اطاعت است؛ چرا که در آن اطاعت شیطان می‌کنند و به خاطر این عمل برای خدا شریکی در اطاعت قائل ‌می‌شوند.
خلاصه اینکه منظور از شرک در این آیه کفر و انکار خدا و بت‌پرستی به صورت رسمی نیست و چنانکه محمد بن فضیل از امام علی بن موسی الرضا (علیه‌السلام) نقل کرده که فرمود: «شرکُ لا یبلغ به الکفر» شرکی که به حد کفر نمی‌رسد ولی شرک به معنای وسیع کلمه همه موارد فوق را شامل می‌شود. (18)
اسحاق بن عمّار از امام صادق (علیه‌السلام) نیز در ذیل آیه 106 سوره یوسف آورده است که حضرت فرمود: « یطیع الشّیطان من حیث لا یعلم فیشرک.» (19)
«شیطان را به گونه‌ای که نمی‌فهمد اطاعت ‌می‌کند لذا شرک ‌می‌ورزد.»

پی‌نوشت‌ها:

1. راغب اصفهانی 1418ق: 26.
2. ابن حنبل بی‌تا، ج5: 428.
3. سیوطی بی‌تا، ج4: 257.
4. حاکم نیشابوری بی‌تا، ج4: 330.
5. کلینی 1365ش، ج2: 293.
6. و خدا را بپرستید و چیزی را با او شریک مگردانید...(النساء/36).
7. پس هر کس به لقای پروردگار خود امید دارد، باید به کار شایسته بپردازد و هیچ کس را در پرستش پروردگارش شریک نسازد. (الکهف/ 110).
8. سیوطی بی‌تا، ج4: 256.
9. عیاشی بی‌تا، ج2: 353.
10. (یوسف / 106).
11. طباطبایی بی‌تا، ج13: 407.
12. (الکهف/ 110).
13. کلینی 1365ش، ج2: 293.
14. حر عاملی 1409ق، ج16: 254.
15. (یوسف/ 106).
16. ابن حنبل بی‌تا، ج5: 428.
17. عروسی حویزی بی‌تا، ج2: 475؛ عیاشی بی‌تا، ج2: 199).
18. عیاشی بی‌تا، ج2: 199.
19. بحرانی بی‌تا، ج2: 274.

منبع مقاله :
نحوی، سید محمد؛ (1390)، ریا در قرآن؛ ریشه‌ها، پیامدها و راه‌های درمان، تهران: دانشگاه امام صادق (ع)، چاپ اول



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.