تشنگی به درازا كشيد!
سخنراني حجت الاسلام والمسلمين سيدابوالحسن مهدوي اصفهاني
گاهي در روايات «آب» به وجود امام تأويل ميشود؛ يعني همچنانكه آب مايه حيات همه چيز است امام و حجت خدا نيز مايه حيات به شمار مي آيد. به عنوان مثال در برخي روايات در تأويل اين آيه كه مي فرمايد:قل إن أصبح ماؤكم غوراً1 فمن يأتيكم بماء معين2.
بگو اگر آبتان در زمين فرو رود، چه كسي شما را آب روان خواهد داد. آمده است: إذا فقدتم إمامكم فلم تروه فماذا تصنعون.3
هرگاه امامتان را نيابيد و او را نبينيد چكار خواهيد كرد؟
اگر سال 260 هجري يك روز صبح بلند شديد و سراغ امام زمانتان را گرفتيد گفتند غايب شدند، چه كسي مي تواند مجدداً امامتان را ظاهر كند؟
در مصباح الشريعه روايتي از امام صادق(ع) آمده كه ويژگيهاي آب را بيان مي كند. حال با اين نگاه مي خواهيم ببينيم نسبتهاي آب و امام چيست و چگونه مي توان اين ويژگيها را به امام تأويل كرد و چه ثمره هاي عملي مي توانيم از اين بحث ببريم.
ويژگي اول آب به بيان امام ششم(ع)، مقدمه بودن آن براي ورود به بساط الهي است. به عبارت ديگر هر كه مي خواهد نماز بخواند، قرآن تلاوت كند، طواف نمايد و يا هر عمل عبادي ديگري انجام دهد، حتماً بايد وضو داشته باشد و براي وضو نيازمند آب است. ولايت معصومين(ع) هم همين طور است؛ يعني ورود به
باطن و حقيقت همه عبادات بدون ولايت چهارده معصوم (ع) ممكن نيست.
اصلاً مي توان گفت كه حقيقت نماز و ديگر اعمال عبادي چيزي جز شخص «ولي» نيست و از همين روست كه اميرالمؤمنين(ع) مي فرمايند:
انا صلوه المؤمنين وصيامهم.4
من نماز و روزه مؤمنان هستم.
و لذا بي معرفت ولي مطلق حق نمي توان مهمان سفره و بساط رحمت خاص خداوند متعال شد.
خصوصيت دوم آب، تطهير نجاستها به وسيله آن است. يعني نجاستهاي ظاهري بدن را با آب مي توان برطرف كرد. ولايت هم براي نجاستهاي دل چنين نقشي ايفا مي كند. در زيارت جامعه خطاب به ائمه(ع) مي گوييم:
و جعل صلوتنا عليكم و ما خصّنا به من ولايتكم طيباً لخلقنا و طهاره لأنفسنا و كفاره لذنوبنا.
خداوند سلام و صلوات ما را بر شما و آنچه از نعمت ولايت شما برما منت عطا كرد.
براي پاكي طينت و طهارت نفسها و كفاره گناهان ما قرار داد. يعني با ولايت ايشان است كه تمام ناپاكيها در تمام مراحل زندگي از ابتدا تا انتها از ما زدوده مي شود. در قرآن كريم آمده وقتي قوم حضرت موسي(ع) مي خواستند به شهر «اريحا» وارد شوند5، وحي مي شود كه با تعظيم و احترام از دروازه شهر عبور
كنيد: و إذ قلنا ادخلوا هذه القريه فكلوا منها حيث شئتم رغداً و ادخلوا الباب سجّدا و قولوا حطّه نغفر لكم خطاياكم6.
و به ياد آريد آن زمان را كه به شما گفتيم: به اين قريه درآييد و از نعمتهاي آن هر چه و هر جا كه خواسته باشيد به فراواني بخوريد ولي سجده كنان از دروازه داخل شويد و بگوييد: بار گناه از ما فرو نه، تا خطاهاي شما را بيامرزيم... .
اما علت اين احترام و تعظيم در ادامه آيه آمده است كه «قولوا حطّه»: بگوييد اين تعظيم ما، مايه حطه و ريزش گناهان خودمان است. امام عسگري(ع) در روايتي مي فرمايد: ما هم باب حطه شما هستيم؛ يعني هر كه از باب ما گذر كند و ولايت ما را بپذيرد گناهانش پاك مي شود.
ويژگي سومي كه حضرت براي آب ذكر كرده اند، اين است كه پيش از نزول باران، مقدماتي وجود دارد؛ يعني ابر و باد و تغيير آب و هوا و ديگر مسايل خبر از آمدن باران مي كنند. چهارده معصوم(ع) هم همينطور بوده اند. يعني اين طور نبوده كه ايشان بدون مقدمه بر روي زمين گام نهند. تمام پيامبران پيش از اسلام قوم خود را به آمدن اين ذوات مقدسه نويد و بشارت مي داده اند. حضرت آدم چنين كرده بود و حضرت نوح نام اين پنج نور مقدس را بر روي كشتي خود حكاكي كرده بود و به اين وسيله از غرق شدن نجات يافت7. حضرت موسي هم همين طور عمل كرده بود. حتي در قرآن به نويد دادن حضرت عيسي(ع) به ظهور پيامبر اكرم(ص) تصريح شده است:
و مبشرّاً برسول يأتي من بعدي اسمه أحمد.8
... و به پيامبري كه بعد از من مي آيد و نامش احمد است بشارت مي دهم.
چهارمين ويژگي آب همان است كه در قرآن كريم آمده است:
و جعلنا من الماء كلّ شي ء حيّ.9
هر چيز زنده اي را از آب پديد آورديم.
وجود امام(ع) نيز هم چنين اثري دارد؛ يعني هر كه روحش زنده باشد، مسلماً به بركت امام(ع) است يك دل آن زمان زنده است كه محبت سيدالشهداء و بقيه الله و اميرالمؤمنين(ع) در آن جاي گرفته باشد. و هر دلي كه ولايت معصومين(ع) در آن نقش نبسته باشد، قطعاً مرده است و هيچ بهره اي از حيات ندارد. جالب است وقتي قرآن مي خواهد به طور كنايي از ظهور حضرت مهدي(ع) صحبت كند، مي گويد خداوند زمين را پس از مرگش، دو مرتبه زنده مي كند:
إعلموا أنّ الله يحيي الأرض بعد موتها.10
بدانيد كه خداوند زمين را پس از مرگش زنده خواهد كرد.
هر چند ظاهر اين روايت اشاره به زمستان و بهار دارد ليكن حقيقت معناي آن اشاره به همين مطلب است كه گفتيم و در روايات مي توان اين تأكيد را ديد كه «كافر مرده است»11 و اين مردگي با ظهور حضرت صاحب(ع) است كه برطرف مي شود و هم از حيات و نور و زندگي بهره مند مي گردند.
پنجمين ويژگي آب خلوص آن است. آب در آن زمان كه از آسمان نازل مي شود زلال زلال است و هيچ ناخالصي ندارد و هر نوع مخلوط شدن آن پس از تماس ديگر اشيا با آن صورت مي گيرد و الاّ خودش در نهايت صافي است. امام(ع) هم در نهايت زلالي و صافي هم مخلص هستند و هم مخلص، يعني در وجود ايشان ذره اي غير خدا نيست و پاك پاكند.
ولايت معصومين(ع) زلال زلال است و هر شائبه اي كه در آن ديده مي شود ناشي از هواهاي نفساني گوينده اي است كه در هنگام عرضه به ديگران به آن افزوده است و الاّ اگر ما عرضه خودمان را در مقام ابراز معارف اهل بيت(ع) كنار بگذاريم. صفا و پاكي مطلب را به خوبي مي توان مشاهده كرد.
ششمين ويژگي آب رقت آن است كه به سبب آن مي تواند به راحتي در همه چيز نفوذ كند. ولايت معصومين(ع) هم چنين است؛ يعني به راحتي مي تواند در همه دلها نفوذ كرده و آنها را متأثر كند. البته اين نكته را فراموش نكنيم كه همانند آب كه دل سنگ را نمي تواند خيس كند افراد سنگدل هم ولايت را رد كرده و از رقت و رحمت و بركات آن خويشتن را محروم مي كنند.
هفتمين خصوصيت آب اين است كه از آسمان نازل مي شود. قرآن در اين رابطه مي فرمايد:
و أنزلنا من السّماء ماء طهوراً.12
و از آسمان آبي پاك نازل كرديم.
ذيل همين آيه مرحوم فيض كاشاني در تفسير صافي روايتي نقل مي كنند كه منظور از آسمان وجود مقدس خاتم الانبياء محمد مصطفي(ص) است و آب طهور، ولايت اميرالمؤمنين و فرزندان بزرگوار ايشان(ع) است كه حضرت ختمي مرتبت(ص) نسبت به ايشان علو مقام دارند.
هشتمين مورد از ويژگيهاي آب طاهر و پاك بودن آن است كه البته پاك كنندگي آن هم به تبع پاكي اش مي باشد. امام و حجت خدا(ع) هم پاك و طاهر است.
قرآن راجع به معصومين(ع) مي فرمايد:
إنّما يريد الله ليذهب عنكم الرّجس أهل البيت و يطهّركم تطهيراً.13
اي اهل بيت! همانا خداوند مي خواهد كه از شما پليدي را دور كند و شما را پاك دارد.
يعني هر نوع ناپاكي از وجود ايشان زدوده شده است.
نهم، آب مايه بركت زندگاني مردم است و اگر آب نباشد زندگي مردم به طور جدي مختل مي شود. امام هم در امور معنوي و روحي مايه بركت مردمان است.
البته اين بركت و نعمت غير از آن بركتي است كه:
بيمنه رزق الوري و بوجوده ثبتت الأرض والسماء14.
به بركت وجود ايشان همگان از رزق خويش متنعم مي شوند و به بركت وجود ايشان آسمان و زمين پابرجا مي مانند.
دهمين ويژگي آب، امتزاج15 لطيف گونه آن است. وجود مقدس امام(ع) نيز چنين است. امام هشتم(ع) فرمودند: «خداوند رحمت كند كساني را كه امر ما را احيا مي كنند» وقتي از ايشان پرسيدند: امر شما چگونه احيا مي شود! حضرت پاسخ مي دهند: علوم ما را ياد بگيرد و به ديگران بياموزد؛ چرا كه هرگاه مردم زيباييهاي كلام ما را بفهمند قطعاً از ما تبعيت مي كنند:
فإنّ الناس لو علموا محاسن كلامنا لاتبعونا16.
گاهي اوقات شده وقتي بالاي منبر برخي مطالب را مي گويم، عده اي گمان مي كنند كه آنها را از برخي متون ترجمه شده انگليسي انتخاب كرده ام، در صورتي كه اين طور نيست. بسياري از مطالب اصيل در روايتهايمان وجود دارد و هنوز كه هنوز است نه دانشمندان شرق دنيا مي توانند آن را بفهمند و در كتابهاي خود بياورند و نه چهره هاي بسيار سرشناس و مطرح غرب. روايتي هست كه مي فرمايند: «به شرق و غرب عالم سفر كنيد، علمي را نمي يابيد مگر آنكه ريشه اش از ما صادر شده باشد»17.
به نظر من اين روايت را بايد بر سر در همه دانشگاههايمان بزنيم و از تمام ابزارها و روشها استفاده كنيم تا همگان به خصوص محصلان و دانشگاهيهايمان اين مسئله مهم برايشان جا بيفتد كه تمام عالم جيره خوار فرهنگ ما هستند با اين تفاوت و توضيح كه مطالب اصيل ما را آنگونه كه مي خواهند و به نفعشان است، تعبير مي كنند.
يازدهمين خاصيت آب اين است كه با همه چيز ممزوج مي شود و به اندازه استعدادش روي آن اثر مي گذارد. امام معصوم(ع) هم همين طور است. لطف امام و رحمت رحماني ايشان شامل حال همه مي شود ولي رحمت رحيمي حضرت، فرد به فرد تفاوت مي كند و به دل هر كس به اندازه وسعش، رحمت نازل مي كنند تا اسراف نشود. آب را روي يك زمين كشاورزي هم به اندازه اي مي ريزند كه اسراف نباشد. از همين رو هيچكدام از شما عزيزان نمي توانيد بگوييد كه تا به اين سن رسيده ام، رحمت خاص الهي شامل حالم نشده است؛ چرا كه از سويي از همه مصاديق رحمت الهي بر خود خبر نداريد و از سوي ديگر هم آنقدر كه تلاش كرده ايد، ده برابر و صد برابرش به شما عنايت شده است.
جلساتي از اين دست كه شركت مي كنيد و به واسطه آن نوراني مي شويد، كتابهايي كه مطالعه مي كنيد و هدايت مي شويد، اشخاصي كه بر سر راه زندگي شما قرار مي گيرند و شما را راهنمايي مي كنند، خوابهايي كه مي بينيد و راهگشاي امور زندگي شما مي شود، همه و همه الطاف خداوند متعال هستند كه به واسطه حجت خدا و امام معصوم(ع) شامل حال شما مي شود. خداوند آنقدر به بندگانش عنايات مادي و معنوي عطا مي كند كه كسي نمي تواند طلبكارش بشود.
قرآن كريم مي فرمايد:
من جاهد فينا لنهدينّهم سبلنا.18
كساني را كه در راه ما مجاهدت كنند، به راههاي خويش هدايت مي كنيم.
الان كه شما در جلسه امام حسين(ع) نشسته ايد، يك تصميم الهي به تناسب خودتان بگيريد و به زبان هم بياوريد و حتي جايي هم آن را بنويسيد كه جدي تر و رسمي تر بشود؛ بگوييد از اين به بعد با خداوند، عزّوجلّ، و امام زمانم عهد مي بندم اين كار خوب را انجام دهم يا آن كار بد را ترك كنم. ببينيد به دنبال آن چه بركاتي به سوي شما نازل مي شود، مرتب به جلو رانده مي شويد و لطف پس از لطف است كه نصيب شما مي كنند. اين لطفها به حدي مي رسد و دچار چنان نشاط روحي بشويد كه نتوانيد آن را براي كسي بيان كنيد. اصلاً بيان كردني هم نيست. اينجاست كه كمي متوجه مي شويم و مي گوييم: خدايا! از تو ممنونم كه اين همه به من لطف كردي و پيش از آنچه استحقاق داشتم به من عنايت فرمودي والا هر كمبودي كه هست از خود من است و من به خودم ظلم كردم:
ظلمت نفسي19.
سبحانك إنّي كنت من الظّالمين.20
تو منزه هستي و من از ستمكاران هستم.
آخرين خصوصيت آب تغيير دهندگي و تغييرناپذيري آن است. يعني آب بر همه چيز اثر مي گذارد و آنها را دچار تغيير مي كند ولي خواص خودش را از دست نمي دهد و عوض نمي شود و در همه حال، آب، آب باقي مي ماند. امام و حجت خدا(ع) هم اين طور است؛ يعني بر همه اثر مي گذارد ولي خودش از ديگران اثر نمي پذيرد؛ چرا كه هر خير و كمالي را به نحو كامل از ذات ربوبي دريافت مي كند و هيچ احتياجي به تأثيرپذيري از خلق خدا ندارد. نفوذ امام(ع) برنفوس همه به نحوي است كه همراه با نفوذ، تطهير هم مي كنند و از اين ويژگي امام(ع) ما بايد همرنگ امام بشويم و اصلاً امر به معروف و نهي از منكر از اينجا ريشه گرفته و براي همين است كه فرمودند: مَثَل مؤمن، مَثَل آب است21. حرف مؤمن چون برخاسته از فطرت است و از دل برمي خيزد، بر دل خواهد نشست و اثر مي كند. وقتي مؤمن خالصانه بنشيند و با طرف مقابلش صميمانه صحبت كند و براي حرفهايش دليل بياورد؛ اگر طرف مقابل وروديهاي دلش را نبسته باشد و اهل پذيرش حق باشد، قطعاً اثرش را هر دو طرف خواهند ديد. فراموش نكنيم كه در اينگونه امور لازم است قلب و زبان ما، هم نوا باشند و حرف و اعتقاد ما يكي باشد.
اين بحث را از اين جهت امشب طرح كردم كه همه به اين نكته متذكر شويم كه: بيش از هزار و صد سال است كه آب معنوي مان، حجت خدا و امام زمانمان از ميانمان رفته است، تشنگي خيلي طولاني شده است: «فقد طال الصدي»22؛ قرنهاست كه بر اين دلهايمان باران جمال يار نباريده است و متأسفانه ما به اين خشكسالي عادت كرده ايم. كاش لااقل به همان اندازه كه به خشكي زاينده رود حساس بوديم، به اين موضوع توجه مي كرديم. چند صباحي زاينده رود خشكيد و علاوه بر مردم خودمان مجامع بين المللي هم توجهش به اين سمت معطوف شد و همه ناراحت و نگران بودند كه چه مي شود؛ پلها از بين مي رود و گاوخوني را از دست مي دهيم و خيلي چيزهاي ديگر ولي ما قرنهاست كه به غيبت اماممان عادت كرده ايم. از بچگي مرتب در ذهن ما فرو كردند، امامتان غايب است و آنقدر گفتند كه ما عادت كرده ايم؛ ولي آيا وقت آن نشده كه به خود بياييم و احساس تشنگي بكنيم؟ آيا وقت آن نشده است كه تكاني بخوريم و به خود بياييم كه ما را چه شده؛ امام ما در ميانمان نيست و اينقدر راحت و آسوده زندگي مي كنيم!
امشب شب تاسوعاست و منسوب به سقاي خاندان پيامبر(ص) حضرت ابوالفضل العباس قمر بني هاشم(ع) بياييد همه از سر عطش و اضطرار به وجود نازنين ايشان عرض كنيم:
يا كاشف الكرب عن وجه الحسين اكشف كروبنا بحق أخيك الحسين بظهور الحجه.
اي برطرف كننده اندوه از چهره برادرت [امام حسن(ع)] با ظهور [حضرت] حجت(ع) اندوههاي ما را برطرف نما. به حق برادرت [امام حسين(ع)].
كه قطره قطره تواند شمرد دريا را
بهار دهر خزان شد در انتظار و هنوز
نديده است كسي روزگار فردا را
برفت صبر و تحمل نماند و طاقت و تاب
كجاست آنكه كند زنده مرده دلها را؟
پي نوشتها:
× سخنراني شب تاسوعاي سال 1425ق. در هيأت رزمندگان اصفهان (محبان حضرت زهرا(س)) كه با مختصري تلخيص
1 . غور به سوراخهاي كوچك داخل زمين مي گويند كه آب در آن نفوذ كرده و پايين مي رود. كلمه «غار» هم از اين ريشه است و به شكاف كوچك درون كوهها گفته مي شود والا اگر اين شكاف وسيع و عميق باشد، در عربي به آن كهف مي گويند.
2 . سوره ملك(67)، آيه 30.
3 . شيخ صدوق، كمال الدين و تمام النعمه، ج2، ص360.
4 . در منابع حديثي در دسترس عين عبارت يافت نشد.
5 . اينكه اريحا بوده را از روايات به دست مي آوريم.
6 . سوره بقره(2)، آيه 58.
7 . اخيراً بازمانده هايي از اين كشتي كشف شد و جالب اينكه نقوش اسامي پنج تن آل عبا(ع) همچنان سالم مانده بودند و با ترجمه عبارات روي آن به همان نتيجه مطرح شده در روايات ما رسيدند. الآن بازمانده كشتي نوح را در يكي از موزه هاي شوروي سابق نگهداري مي كنند.
8 . سوره صف (61)، آيه 6.
9 . سوره انبياء (21)، آيه 30.
10. سوره حديد (57)، آيه 17.
11. الكافي، ج2، ص5.
12. سوره فرقان(25)، آيه 48.
13. سوره احزاب(33)، آيه 33.
14. شيخ عباس قمي، مفاتيح الجنان، دعاي عديله.
15. امتزاج با مخلوط شدن اين تفاوت را دارد كه در مخلوط مي توان مخلوط شده ها (مثلاً نخود و لوبيا) را از هم جدا كرد ولي در امتزاج نمي شود (مثلاً اگر گل درست شد، آب و خاك را به طور عادي نمي توان از هم جدا كرد).
16. شيخ حرّ عاملي، وسائل الشيعه، ج27، ص92.
17. محمدبن يعقوب كليني، الكافي، ج1، ص399.
18. سوره عنكبوت(29)، آيه 69.
19. مفاتيح الجنان، دعاي كميل.
20. سوره انبياء(28)، آيه 87.
21. محمدباقر مجلسي، بحارالانوار، ج77، ص339.
22. مفاتيح الجنان، دعاي ندبه.