اماکن زیارتی منتسب به امام زمان (عج) مسجد سهله

مسجد سهله، در شمال غربی مسجد کوفه، کهن ‏ترین مکان منتسب به حضرت بقیة‏الله (عج) است. در احادیث مسجد سهله به عنوان اقامتگاه شخصی حضرت ولی عصر (عج) در عصر ظهور معرفی شده است. در این نوشتار جایگاه مسجد سهله از دید روایات بررسی شده و ویژگی‏های آن شمارش گردیده، و به چهل مورد از نیکبختان تاریخ که در این پایگاه به حضرت دوست راه یافته ‏اند اشاره شده.
سه‌شنبه، 14 اسفند 1386
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
اماکن زیارتی منتسب به امام زمان (عج) مسجد سهله
اماکن زیارتی منتسب به امام زمان (عج) در ایران و جهان (1)  مسجد سهله
اماکن زیارتی منتسب به امام زمان (عج) در ایران و جهان (1) مسجد سهله
نویسنده:علی اکبر مهدی‏پور
منبع:مجله انتظار
اشاره:
مسجد سهله، در اطراف کوفه، در دو کیلومتری شمال غربی مسجد اعظم کوفه، کهن‏ترین مکان منتسب به حضرت بقیة‏الله (عج) است . در احادیث ماثور از امامان نور، مسجد سهله، به عنوان اقامت گاه شخصی حضرت ولی عصر (علیه‏السلام) در عصر ظهور معرفی شده است . در این نوشتار، به استناد بیست‏حدیث از پیشوایان معصوم (علیهم‏السلام) جایگاه مسجد سهله از دید روایات بررسی شده و ویژگی‏های آن مکان مقدس شمارش گردیده، و به چهل مورد از نیک بختان تاریخ که در این پایگاه ملک پاسبان به حضرت دوست راه یافته‏اند، اشاره شده است .

جایگاه آن امام نور به هنگام ظهور

در احادیث فراوانی، به صراحت، اعلام شده که اقامت‏گاه شخصی حضرت بقیة‏الله، ارواحنافداه، در دوران ظهور مسجد مقدس سهله است . اینک شماری از این روایات آورده می‏شود .
1 - محدثان عالی مقام شیعه، با اسناد معتبر، در مجامع حدیثی خود، از راویان اخبار و ناقلان آثار، روایت کرده‏اند که روزی در محضر مقدس رییس مذهب، حضرت امام صادق (علیه‏السلام) از مسجد سهله گفت و شنود شد . فرمودند:
اما انه منزل صاحبنا اذا قام باهله; (1) آن جا اقامت گاه صاحب ما است، هنگامی که با خانواده‏اش قیام کند .
در برخی از منابع، به جای «قام‏» ، «قدم‏» تعبیر شده است; (2) یعنی، هنگامی که تشریف بیاورد .
و در نقل برخی از محدثان، به جای «اما انه‏» ، «مسجد السهله‏» آمده است; (3) یعنی، به جای ضمیر، اسم صریح آمده است .
2 - بیش از دو قرن، پیش از میلاد مسعود کعبه‏ی موعود، وجود مقدس امیرمؤمنان (علیه‏السلام)، به هنگام ترسیم خط سیر حضرت ولی عصر (علیه‏السلام) در آستانه‏ی ظهور، می‏فرماید:
«کانی به قد عبر من وادی السلام الی مسجد السهلة، علی فرس محجل (4) له شمراخ (5) ، یزهو، و یدعو، و یقول فی دعائه: «لا اله الا الله حقا حقا . . . ; (6) گویی او را با چشم خود می‏بینم که از وادی السلام عبور کرده، بر فراز اسبی که سپیدی پاها و پیشانی‏اش همی‏درخشد، به سوی مسجد سهله در حرکت است، و زیر لب زمزمه دارد و خدا را این گونه می‏خواند: «لا اله الاالله حقا حقا . . .» .
3 - بیش از یک قرن پیش از ولادت خجسته‏ی حضرت حجت (علیه‏السلام)، امام صادق (علیه‏السلام) خطاب به یار با وفایش ابوبصیر فرمود:
یا ابا محمد! کانی اری نزول القائم (علیه‏السلام) فی مسجد السهلة باهله و عیاله;
ای ابا محمد! گویی فرود آمدن قائم (علیه‏السلام) را با اهل و عیال‏اش در مسجد سهله، با چشم خود می‏بینم .
ابوبصیر عرضه داشت: «آیا محل اقامت دائمی آن حضرت، در مسجد سهله خواهد بود؟» . حضرت فرمود: «آری .» . سپس فرمود:
مسجد سهله، اقامت‏گاه حضرت ادریس (علیه‏السلام) بود .
مسجد سهله، اقامت‏گاه حضرت ابراهیم خلیل الرحمان (علیه‏السلام) بود .
خداوند، پیامبری را مبعوث نکرده، جز این که در مسجد سهله نماز گزارده است .
مسجد سهله، پایگاه حضرت خضر (علیه‏السلام) است .
کسی که در مسجد سهله اقامت کند، همانند کسی است که در خیمه‏ی رسول اکرم (صلی‏الله‏علیه‏وآله‏وسلم) اقامت کند .
مرد و زن با ایمانی یافت نمی‏شود، جز این که دل‏اش به سوی مسجد سهله پر می‏زند .
در مسجد سهله، تخته سنگی است که تمثال همه‏ی پیامبران بر آن نقش بسته است .
احدی در مسجد سهله نماز نمی‏گزارد که با نیت راستین خدا را بخواند، جز این که خداوند او را با حاجت‏بر آورده شده از آن جا بر می‏گرداند .
احدی نیست که در مسجد سهله به خدا پناهنده شود، جز این که خداوند او را از آن چه بیم دارد پناه دهد .
ابوبصیر عرض کرد: «فضیلت‏بسیار بزرگی است!» .
امام صادق (علیه‏السلام) فرمود: «آیا برای‏ات بیفزایم؟» . عرض کرد: «بلی .» . فرمود:
مسجد سهله، از آن بقعه‏هایی است که خداوند دوست دارد او را در آن جا بخوانند .
شب و روزی نیست که فرشتگان به زیارت مسجد سهله نشتابند و در آن جا به عبادت حق تعالی نپردازند .
اگر من در آن سامان سکونت داشتم، هیچ نمازی را جز در مسجد سهله نمی‏خواندم .
ای ابا محمد! اگر مسجد سهله هیچ فضیلتی جز فرود آمدن فرشته‏ها و اقامت پیامبران را نداشت، همین فضیلت‏بس بود، در حالی که این همه فضیلت دارد .
آن چه از فضایل مسجد سهله برای تو بازگو نکردم، بیش از فضایلی است که برای‏ات گفتم .
ابوبصیر عرض کرد: «آیا مسجد سهله، اقامت‏گاه دائمی حضرت قائم (علیه‏السلام) خواهد بود؟» . فرمود: «آری .» . (7) 4 - مفضل در ضمن حدیث مفصلی از محضر امام صادق (علیه‏السلام) پرسید: «منزل حضرت مهدی (علیه‏السلام) و مرکز اجتماع شیعیان کجا خواهد بود؟» . امام صادق (علیه‏السلام) در پاسخ او فرمود:
دار ملکه الکوفة، و مجلس حکمه جامعها، و بیت ماله و مقسم غنائم المسلمین مسجد السهلة، و موضع خلواته الذکوات البیض من الغریین; (8)
مرکز حکومت او، کوفه، و مرکز قضاوت‏اش، مسجد اعظم کوفه، و مرکز بیت المال و محل تقسیم غنایم مسلمانان، مسجد سهله، و محل خلوت و مناجات‏هایش تپه‏های سپید و نورانی نجف اشرف است . (9)
5 - ابوبکر حضرمی از محضر امام باقر (علیه‏السلام) پرسید: «بعد از خانه‏ی خدا و حرم رسول خدا (صلی‏الله‏علیه‏وآله‏وسلم) کدامین بقعه از همه‏ی بقعه‏ها با فضیلت‏تر است؟» . امام باقر (علیه‏السلام) فرمود: ای ابابکر! کوفه است که پاک و پاکیزه است، و قبور پیامبران مرسل و غیرمرسل در آن است، و قبور صالحان و صدیقان در آن است، و مسجد سهیل (10) در آن است که:
خداوند، هیچ پیامبری مبعوث نکرده، جز این که در آن نماز گزارده است .
و فیها یظهر عدل الله; عدالت‏خداوند در آن جا ظاهر می‏شود .
و فیها یکون قائمه و القوام من بعده; (11) خلیفه‏ی قائم به حق خداوند، و دیگر قائمان بعد از اونیز در آن جا خواهند بود .
آن جا اقامت‏گاه پیامبران، و اوصیای پیامبران و صالحان است . (12) 6 - ابان بن تغلب، در سفری با امام صادق (علیه‏السلام) هم سفر شد . در اطراف کوفه، در سه نقطه، امام صادق (علیه‏السلام) از اسب پیاده شد، دو رکعت نماز گزارد .
ابان، در مورد این سه نقطه، از آن حضرت پرسید . امام (علیه‏السلام) توضیح داد . سومین مورد را «محل نزول قائم (علیه‏السلام)» معرفی فرمود . (13)
در این حدیث اگرچه به نام مسجد سهله تصریح نشده، ولی از بررسی مجموع روایات اطمینان حاصل می‏شود که آن نقطه، مسجد سهله بوده است . 7 - محمد بن حسین بن عبدالله تمیمی، مشهور به «ابوسوره‏» از بزرگان زیدیه بود . روز عرفه‏ای، به زیارت امام حسین (علیه‏السلام) مشرف شد . شب عید را نیز در حائر حسینی بیتوته کرد . در پگاه عید اضحی، به هنگام خروج از حرم امام حسین (علیه‏السلام) به پیش‏گاه مقدس حضرت بقیة‏الله، ارواحنافداه، شرفیاب شد . در محضر آن قبله‏ی موعود، به سوی مسجد سهله حرکت کرد . معجزه‏ای از آن حضرت مشاهده کرد . مستبصر شد و به آیین تشیع اثناعشری گروید .
ابوسوره می‏گوید: «هنگامی که به مقابر مسجد سهله (14) رسیدیم، آن امام همام فرمود:
«هو ذا منزلی; (15) این جا خانه‏ی من است .» .
در این احادیث، از مسجد سهله به عنوان اقامت‏گاه حضرت بقیة‏الله، ارواحنا فداه، به هنگام ظهور سخن رفته است در احادیث فراوان دیگری، به ابعاد دیگری از ویژگی‏های مسجد سهله اشاره شده، که شماری از آن‏ها را در این جا می‏آوریم: 8 - شیخ طوسی، با سلسله اسناد خود، در ضمن یک حدیث طولانی، از وجود مقدس امیرمؤمنان (علیه‏السلام) روایت می‏کند که به هنگام شمارش مساجد مبارکه‏ی کوفه فرمود:
و مسجد بنی ظفر مسجد مبارک . والله! ان فیه لصخرة خضراء، و ما بعث الله من نبی الا فیها تمثال وجهه، و هو مسجد السهلة; (16)
مسجد بنی ظفر، که همان مسجد سهله است، مسجد مبارکی است . به خدا سوگند! در آن، تخته سنگ سبز رنگی است که خداوند هیچ پیامبری را مبعوث نکرده، جز این که تمثال صورت‏اش در آن هست . 9 - مرحوم کلینی، در همین رابطه، حدیثی با سلسله اسنادش از امام باقر (علیه‏السلام) روایت کرده که آن حضرت، در شمار مساجد مبارکه‏ی کوفه فرمود:
و مسجد بنی ظفر و هو مسجد السهلة; (17) و مسجد بنی ظفر که همان مسجد سهله است . 10 - امام صادق (علیه‏السلام) خطاب به علاءبن رزین فرمود: «در نزدیکی شما، مسجدی هست که شما آن را «مسجد سهله‏» می‏نامید و ما آن را «مسجد شری‏» (18) می‏نامیم، آیا در آن مسجد نماز می‏خوانی؟» . علاء گفت: «آری! جان‏ام به فدایت! من، در آن جا نماز می‏خوانم .» .
امام صادق (علیه‏السلام) فرمود:
ائته; فانه لم یاته مکروب الا فرج الله کربته - او قال: قضی الله حاجته - و فیه زبرجدة فیها صورة کل نبی و کل وصی; (19)
آری، آن جا برو; زیرا، هرگز اندوه‏ناکی به آن جا نمی‏رود، جز این که خداوند، اندوه‏اش را می‏زداید [. و یا فرمود: حاجت‏اش را بر می‏آورد ]. و در آن جا زبرجدی هست که تمثال همه‏ی پیامبران و همه‏ی اوصیای پیامبران در آن است . 11 - امیرمؤمنان (علیه‏السلام) به مالک بن ضمره رواسنی - که از خواص اصحاب‏اش بود - (20) فرمود: «آیا به مسجدی که در شت‏خانه‏ات هست، می‏روی؟ و در آن نماز می‏گزاری؟» . مالک گفت: «ای امیرمؤمنان! معمولا، در این مسجد، خانم‏ها نماز می‏خوانند .» .
فرمود:
یا مالک! ذاک مسجد ما اتاه مکروب قط، الا فرج الله عنه و اعطاه حاجته; (21)
ای مالک! این، مسجدی است که هرگز شخص اندوه‏ناکی به آن جا نمی‏رود، جز این که خداوند هم و غم‏اش را برطرف می‏کند، حاجت‏اش را بر می‏آورد .
در این حدیث، اگرچه به نام «مسجد سهله‏» تصریح نشده، جز این که از بررسی احادیث، اطمینان حاصل می‏شود که در مورد مسجد سهله است و لذا ابن مشهدی، آن را در باب احادیث مربوط به فضائل مسجد سهله نقل کرده است . (22) 12 - امام صادق (علیه‏السلام) در این باره فرمود:
[انه] (23) ما من مکروب یاتی مسجدالسهلة، فیصلی فیه رکعتین بین العشائین و یدعوالله تعالی، الا فرج الله کربه; (24)
هیچ غم‏زده‏ای نیست که به مسجد سهله برود و در آن دو رکعت نماز میان مغرب و عشا بخواند و خدای را بخواند، جز این که خداوند غم‏هایش را زایل گرداند . 13 - از امام زین العابدین (علیه‏السلام) روایت‏شده که فرمود:
من صلی فی مسجد السهلة رکعتین، زاد الله فی عمره سنتین; (25) هر کس در مسجد سهله دو رکعت نماز بگزارد، خداوند، دو سال بر عمر او می‏افزاید . 14 - امام صادق (علیه‏السلام) در این باره فرمود:
اذا دخلت الکوفة، فات مسجدالسهلة، فصل فیه واسال الله حاجتک لدینک و دنیاک . . . ; (26)
هنگامی که وارد کوفه شدی، به مسجد سهله برو و در آن جا نماز بگزار، آن گاه حاجت‏های مادی و معنوی خود را از خداوند بطلب که:
مسجد سهله خانه‏ی ادریس نبی بود .
حضرت ادریس در آن جا لباس می‏دوخت و نماز می‏خواند .
هر کس در مسجد سهله خدا را بخواند، برای هر حاجتی که مورد علاقه‏اش باشد، خداوند، حاجت‏اش را بر می‏آورد، و در روز قیامت، او را تا رتبه‏ی حضرت ادریس بالا می‏برد، و او را از ناملایمات دنیا و نیرنگ‏های دشمنان پناه می‏دهد . 15 - مرحوم کلینی با سلسله اسنادش از امام صادق (علیه‏السلام) روایت کرده که فرمود:
بالکوفة مسجد یقال له «مسجد السهلة‏» . لو ان عمی زیدا اتاه، فصلی فیه واستجار الله، لاجاره عشرین سنة . فیه مناخ الراکب و بیت ادریس النبی (علیه‏السلام)، و ما اتاه مکروب قط فصلی فیه بین العشائین و دعا الله، الا فرج الله کربته; (27)
در کوفه، مسجدی است که «مسجد سهله‏» نامیده می‏شود، اگر عمویم زید به آن جا می‏رفت و به خدا پناهنده می‏شد، خداوند، بیست‏سال او را پناه می‏داد .
آن جا جایگاه سواره و خانه‏ی ادریس نبی (علیه‏السلام) است .
هیچ غم زده‏ای نیست که به آن جا برود و میان مغرب و عشا نمازی بگزارد و خدا را بخواند، جز این که خداوند غم‏هایش را بر طرف می‏سازد .
در نقل شیخ طوسی آمده است که پرسیدند: «منظور از «سواره‏» کیست؟» . فرمود: «حضرت خضر (علیه‏السلام).» . (28) 16 - جعفر بن محمد بن قولویه (استاد شیخ مفید) با سلسله اسنادش از امام جعفرصادق (علیه‏السلام) روایت کرده که خطاب به ابوحمزه‏ی ثمالی فرمود:
ای اباحمزه! آیا عمویم زید را در شبی که خروج کرد، دیدار کردی؟» . عرض کرد: «بلی .» .
اماکن زیارتی منتسب به امام زمان (عج) در ایران و جهان (1)  مسجد سهله فرمود: «آیا در مسجد سهیل نماز گزارد؟» .
عرض کرد: «مسجد سهیل کجا است؟ آیا منظور شما مسجد سهله است؟» . فرمود: «آری .» .
[عرضه داشت: «نه‏» . (29) فرمود: اما انه لوصلی فیه رکعتین، ثم استجارالله، لاجاره سنة; اگر در آن جا دو رکعت نماز می‏خواند، آن گاه به خدا پناهنده می‏شد، بی گمان، خداوند، تا یک سال او را پناه می‏داد .
ابوحمزه‏ی ثمالی گفت: «پدر و مادرم به فدای شما! آیا مسجد سهله این گونه است؟» . فرمود: «آری‏» ;
مسجد سهله، خانه‏ی حضرت ابراهیم بود، هنگامی که به سوی عمالقه رفت .
خانه‏ی حضرت ادریس آن جا بود و آن جا لباس می‏دوخت .
پایگاه سواره (حضرت خضر) آن جا است .
آن جا، تخته سنگ سبز رنگی است که تمثال همه‏ی پیامبران در آن است .
در زیر آن سنگ، تربتی است که خداوند همه‏ی پیامبران را از آن آفریده است .
محل عروج آن جا است . (30)
فاروق اعظم، آن جا است، که در نقطه‏ای از آن است . (31)
آن جا، رهگذر مردمان است .
آن جا، از سرزمین کوفه است .
صور، در آن جا دمیده می‏شود .
حشر و نشر، به سوی آن جا است .
هفتاد هزار نفر از کنار آن محشور می‏شوند که بدون حساب وارد بهشت می‏گردند . . . (32) 17 - مرحوم کلینی، در همین باره از عبدالله بن ابان روایت می‏کند که گفت:
روزی، در خدمت امام صادق (علیه‏السلام) بودیم . خطاب به حاضران فرمود: «آیا کسی از شما، از سرگذشت عمویم «زیدبن‏علی‏» (علیه‏السلام) اطلاعی دارد؟» .
یکی از حاضران گفت: «آری; من، تا حدی از مطالب ایشان خبر دارم . شبی، در خانه‏ی معاویه بن اسحاق انصاری، در خدمت جناب زید بودیم که گفت: «مهیا شوید به مسجد سهله برویم و در آن جا نماز بگزاریم .» .
امام صادق (علیه‏السلام) پرسید: «آیا انجام داد؟» . پاسخ داد: «نه . کاری پیش آمد و او را از رفتن به مسجد سهله بازداشت .» .
امام (علیه‏السلام) فرمود: «اما والله! لو اعاذالله به حولا لاعاذه; (33) به خدا سوگند، اگر در آن جا برای یک سال از خدا پناه می‏طلبید، خداوند به او پناه می‏داد .» .
سپس فرمود: «آیا نمی‏دانید که
آن جا، خانه‏ی ادریس نبی (علیه‏السلام) بود،
حضرت ادریس، آن جا خیاطی می‏کرد،
حضرت ابراهیم (علیه‏السلام) از آن جا به سوی عمالقه رفت،
داوود از آن جا به جنگ جالوت رفت،
در آن جا تخته سنگ سبز رنگی است که تمثال همه‏ی پیامبران در آن است،
گل همه‏ی پیامبران، از زیر آن سنگ اخذ شده است،
آن جا، پایگاه سواره است؟» .
پرسیدند: «سواره کیست؟» . فرمود: «خضر (علیه‏السلام) است .» . (34)
18 - علامه‏ی مجلسی از امام صادق (علیه‏السلام) روایت کرده که فرمود: مسجد السهلة مناخ الراکب; مسجد سهله، پایگاه سواره است .» .
پرسیدند: «منظور از سواره کیست؟» . فرمود: «حضرت خضر (علیه‏السلام).» . (35)
19 - ابن مشهدی، با سلسله اسنادش از علی بن ابراهیم (صاحب تفسیر قمی) روایت کرده که در ضمن یک حدیث طولانی از پدرش ابراهیم بن هاشم نقل کرده، که در مسجد سهله، به خدمت‏حضرت خضر (علیه‏السلام) شرف یاب شده . در زاویه‏ی شرقی مسجد، از آن حضرت پرسید: این جا چه نام دارد؟» . حضرت خضر (علیه‏السلام) فرمود:
انه مقام الصالحین والانبیاء والمرسلین; (36) این جا، مقام صالحان و پیامبران و رسولان است .
20 - ابن مشهدی، با چند طریق از «بشار مکاری‏» روایت می‏کند که روزی به محضر امام صادق (علیه‏السلام) شرف‏یاب شد، طبقی از خرمای طبرزد را در محضر امام (علیه‏السلام) مشاهده کرد . امام (علیه‏السلام) از آن خرما به بشار تعارف کرد . ایشان عذر آورد که در مسیر خود با حادثه‏ی دل خراشی مواجه شده است، لذا نمی‏تواند چیزی بخورد .
امام (علیه‏السلام) آن حادثه را جویا می‏شوند . بشار می‏گوید: «خانمی را در کوچه دیدم که زمین خورده بود . به یاد حضرت زهرا (علیهاالسلام) افتاده، گفته بود: "لعن الله ظالمیک یا فاطمة! " .
گزارش، به شرطه رسیده بود . شرطه، او را دستگیر کرد . به سوی زندان برد . مرتب، با تازیانه بر سرش کوبید . او نیز هر چه فریاد می‏زد و یاری می‏طلبید، کسی جرئت نمی‏کرد که به یاری‏اش بشتابد .» .
امام (علیه‏السلام) دست از طعام کشید . اشک از دیدگان مبارک‏اش سرازیر شد . آن قدر گریست که محاسن و سینه و دستمال‏اش خیس شد . آن گاه به بشار فرمود:
«بشار! برخیز به مسجد سهله برویم و خدای را بخوانیم و آزادی آن زن را از خداوند بخواهیم‏» .
امام (علیه‏السلام) کسی را به شرطه خانه فرستاد و به او فرمود: «آن جا بماند تا هنگامی که از آن زن خبری دریافت کند .» .
بشار می‏گوید: «در خدمت امام (علیه‏السلام) به مسجد سهله رفتیم . هر کدام دو رکعت نماز گزاردیم . آن گاه امام (علیه‏السلام) دست‏ها را به سوی آسمان برافراشت و دعای: «انت الله لا اله الا انت . . .» را تا آخر خواند . آن گاه به سجده رفت . من، جز صدای نفس‏هایش را نمی‏شنیدم .
پس از مدتی سر از سجده برداشت و فرمود:
"برخیز که زن آزاد شد" .» .
بشار گوید: «در محضر امام (علیه‏السلام) حرکت کردیم . در کوچه‏های کوفه بودیم که فرستاده‏ی امام (علیه‏السلام) آمد و آزاد شدن آن خانم را به امام (علیه‏السلام) نوید داد . . . (37) » .

ویژگی‏های مسجد سهله

اماکن زیارتی منتسب به امام زمان (عج) در ایران و جهان (1)  مسجد سهله از بررسی مجموع روایاتی که درباره‏ی مسجد سهله رسیده، به این نتیجه می‏رسیم که برای مسجد سهله ویژگی‏های فراوان و امتیازات بی شمار است که به گوشه‏ای از آن‏ها در این جا اشاره می‏کنیم . برای رعایت اختصار، فقط به شماره‏ی حدیث و یا احادیثی که به آن ویژگی دلالت می‏کند، در داخل کروشه اشاره می‏کنیم . 1 - آن جا، از سرزمین کوفه است [. ح 16 ]. 2 - آن جا، اقامت‏گاه پیامبران و صالحان است [. ح 5] 3 - آن جا، اقامت‏گاه جانشینان حضرت مهدی (علیه‏السلام) است [. ح 5] 4 - آن جا، اقامت‏گاه حضرت ابراهیم (علیه‏السلام) بود [. ح 3 و 16] 5 - آن جا، اقامت‏گاه حضرت ادریس (علیه‏السلام) بود [. ح 3، 14، 15، 16 و 17] 6 - آن جا، اقامت‏گاه حضرت بقیة‏الله، ارواحنا فداه، است [. ح 1، 3، 5، 6 و 7] 7 - آن جا، اقامت‏گاه دائمی آن حضرت است [. ح 3] 8 - آن جا، پایگاه حضرت خضر (علیه‏السلام) است [. ح 3، 15، 16، 17 و 18] 9 - آن جا، تربتی هست که همه‏ی پیامبران از آن آفریده شده‏اند [. 16 و 17] 10 - آن جا، رهگذر راهیان بهشت است [. ح 16] 11 - آن جا، عبادت‏گاه حضرت ادریس بود [. ح 14] 12 - آن جا، کارگاه خیاطی حضرت ادریس بود [. ح 14 و 17] 13 - آن جا، مبارک است [. ح 8 و 9] 14 - آن جا، محل تقسیم غنایم در عصر ظهور است [. ح 4] 15 - آن جا، محل عروج است [. ح 16] 16 - آن جا، محل نزول فرشته‏ها است [. ح 3] 17 - آن جا، محل نیایش حضرت صاحب (علیه‏السلام) است [. ح 19] 18 - آن جا، مرکز بیت المال حضرت است [. ح 4] 19 - آن جا، مقام صالحان و پیامبران است [. ح 19] 20 - امام صادق (علیه‏السلام) برای حوائج مهم به آن جا تشریف می‏برد [. ح 20] 21 - تمثال همه‏ی پیامبران در سنگ سبز رنگی در آن جا است [. ح 8، 10، 16 و 17] 22 - تمثال همه‏ی پیامبران و اوصیای آنان نیز در آن سنگ است [. ح 10] 23 - حشر و نشر همگان، به سوی مسجد سهله است [. ح 16] 24 - حضرت ابراهیم (علیه‏السلام) از آن جا به سوی عمالقه رفت [. ح 16 و 17] 25 - خانواده‏ی حضرت مهدی (علیه‏السلام) در هنگام ظهور، در آن جا فرود می‏آیند [. ح 1 و 3] 26 - خدا، دوست دارد که در آن جا نیایش شود [. ح 3] 27 - داوود، از آن جا به جنگ جالوت رفت [. ح 17] 28 - دل هر زن و مرد مؤمن به آن جا پر می‏کشد [. ح 3] 29 - دو رکعت نماز در آن جا، انسان را در پناه خدا قرار می‏دهد [. ح 16] 30 - دو رکعت نماز میان مغرب و عشا، در آن جا، موجب افزایش عمر است [. ح 13] 31 - دو رکعت نماز میان مغرب و عشا، در آن جا، موجب رفع غم می‏شود [. ح 12] 32 - صور، در آن جا دمیده می‏شود [. ح 16] 33 - عبادت در آن جا، همانند عبادت در خیمه‏ی رسول اکرم (صلی‏الله‏علیه‏وآله‏وسلم) است [. ح 3] 34 - عدالت الهی، در آن جا ظاهر می‏شود [. ح 5] 35 - فاروق اعظم، آن جا است [. ح 16] 36 - فرشتگان، هر شب و روز، در آن جا فرود می‏آیند [. ح 3] 37 - فضایل ناگفته‏ی آن جا، بیش‏تر از آن چه بیان شد، است [. ح 3] 38 - گل همه‏ی پیامبران، از آن جا برداشته شده است [. ح 17] 39 - مسجد بنی ظفر، همان مسجد سهله است [. ح 9] 40 - مسجد سهیل، همان مسجد سهله است [. ح 5 و 16] 41 - مسجد شری، ثری، بری نیز همان مسجد سهله است [. ح 10] 42 - نیایش در مسجد سهله، موجب قضای حوائج و تقرب به خدا است [. ح 14] 43 - نیایش در آن جا، موجب مصونیت از ناملایمات است [. ح 14] 44 - نیایش در آن جا، موجب مصونیت از نیرنگ دشمنان است [. ح 14] 45 - هفتاد هزار نفر از آن جا، بدون حساب، وارد بهشت می‏شوند [. ح 16] 46 - هیچ اندوهگینی وارد آن مسجد نشود، جز این که غم و اندوه‏اش زدوده شود [. ح 10 و 11] 47 - هیچ پیامبر مبعوث نشد، جز این که در آن جا نماز گزارد [. ح 3 و 5] 48 - هیچ کس در آن جا به خدا پناهنده نشود، جز این که خدا او را پناه دهد [. ح 3، 15 و 17] 49 - هیچ کس در آن جا نماز نگزارد، جز این که حاجت روا بر می‏گردد [. ح 3 و 12] 50 - هیچ کس در آن جا وارد نشود، جز این که حاجت‏اش برآورده شود [. ح 10 و 11]

باریافتگان مسجد سهله

در طول یک هزار و نود و چهارسالی که از آغاز غیبت کبرای حضرت بقیة‏الله، ارواحنا فداه، می‏گذرد، هزاران نفر از شیعیان شیفته و منتظران دل سوخته، به قصد دیدار یار، از اقطار و اکناف جهان، به سوی مسجد مقدس سهله می‏شتابند، شب‏هایی را در آن جا بیتوته می‏کنند، با کعبه‏ی مقصود و قبله‏ی موعود مناجات می‏کنند . به دیدار جان جانان موفق می‏شوند، ولی به دلایلی دم فرو بسته، راز دل را به احدی اظهار نمی‏کنند .
در این میان، شمار اندکی از این نیک بختان یافت می‏شوند که علی رغم تحفظ و خویشتن داری که در کتمان توفیقات خود معمول داشته‏اند، راز شان بر ملا شده، به گوش دیگر دل سوخته‏ها نیز رسیده است .
تعداد بسیار نادری از این عزیزان، داستان تشرف‏شان، به آثار مکتوب راه یافته، در لابه‏لای کتب درج شده، به دست ما رسیده است .
با توجه به مشکلات فراوانی که در نقل این رویدادها هست، فقط اسامی شماری از این افراد سعادت‏مند که در مسجد سهله به حضور یار بار یافته و یا مورد توجه محبوب قرار گرفته‏اند، ثبت می‏شود، تا مورد بررسی و مراجعه‏ی علاقه‏مندان قرار گیرد .
آن عده از شیفتگان پژوهنده و خوانندگان ارج‏مند که تمایل به مطالعه‏ی متن کامل این رخدادها باشند، می‏توانند به منابع یاد شده در پایان نوشتار مراجعه فرمایند . 1 - محمد بن ابی رواد رواسی، با محمد بن جعفر دهان، در یکی از ایام رجب، به قصد دیدار حضرت صاحب الامر (علیه‏السلام) به مسجد سهله مشرف شدند . به هنگام بازگشت، در مسجد صعصعه، به محضر آن قطب دایره‏ی امکان شرف یاب شدند، دعای معروف: «اللهم یاذا المنن السابغة‏» را از آن حضرت استماع کردند . (38) 2 - افتخار قرون و اعصار، آیة‏الله سید مهدی بحرالعلوم (متوفای 1212 ه) بنا به تقاضای میرزای قمی (صاحب قوانین (متوفای 1231 ه) تشرف خود را در مسجد سهله به پیش‏گاه جان جانان و استماع مناجات گوش‏نواز آن امام دل‏نواز را بیان کرد، اما از اظهار گفت‏وشنود خود با آن حضرت امتناع کرد . (39) 3 - سید بحرالعلوم، یک بار دیگر در مسجد سهله، به محضر آن حضرت شرف‏یاب شد و در نماز جماعتی که به امامت آن بزرگوار برگزار شده بود، شرکت کرد . (40) 4 - سید جعفر قزوینی، در خدمت پدر بزرگوارش سید باقر قزوینی - که صاحب کرامات فراوان بود (41) در مسجد سهله، به محضر خورشید فروزان امامت‏شرف‏یاب شده است . (42) 5 - سید مهدی عباباف نجفی که هر شب چهارشنبه به مسجد سهله مشرف می‏شد، در نیمه شبی، به خدمت‏خورشید عالم تاب شرف‏یاب شد و مشاهده کرد که در آن شب تار، در و دیوار مسجد، چون روز، روشن بود . (43) 6 - حاج سید احمد اصفهانی (مشهور به خوشنویس) که در زمان میرزای شیرازی به سامرا مهاجرت کرده بود، روز جمعه‏ای، در مسجد سهله، به پیش‏گاه پیشوای انس و جان شرف‏یاب شد و فرمان یافت که همه روزه، صبح‏گاهان، به نیابت از سوی حضرت صاحب الزمان (علیه‏السلام) زیارت عاشورا بخواند . (44) 7 - شیخ محمود عراقی (متوفای 1306 ه) از تبار جناب میثم تمار و از شاگردان شیخ انصاری، از مولی عبدالحمید قزوینی، بدون واسطه نقل می‏کند که چهل شب چهارشنبه، به مسجد سهله مشرف شد . در چهلمین شب، جمال باهرالنور آن حضرت را مشاهده کرد، و صحن مسجد را بدون شمع و چراغ، از نور آن خورشید جهان افروز، روشن و منور دید . (45) 8 - وی، از سید باقر اصفهانی - که او را به عنوان سید ثقه‏ی جلیل و فاضل عادل نبیل ستوده است - بدون واسطه نقل کرده که در شب چهارشنبه‏ای، در مسجد سهله، به محضر مولا شرف‏یاب شد و از خوان کرم‏اش برخوردار گشت . (46) 9 - سید عبدالله قزوینی در سال 1327 ه . در مسجد سهله، به دیدار آن حضرت توفیق یافت و مقام حضرت مهدی (علیه‏السلام) را روشن‏تر از روز دید . (47) 10 - حاج علی نجفی با یک گروه یازده نفری، هر شب چهارشنبه، به مسجد سهله مشرف شد . در یک شب چهارشنبه که مسئول شام فراموش کرده بود غذا بیاورد، بعد از اعمال مسجد، به مسجد کوفه رفتند و در حجره‏ای بیتوته کردند و از شدت گرسنگی، خواب شان نبرد که ناگهان، خورشید جهان افروز، به داخل حجره تشریف آورده، چای و برنج داغ به آنان مرحمت فرموده است . (48) 11 - شیخ محمود عراقی، داستان تشرف شخص فلاح یزدی سهلاوی را در مسجد سهله، از حاج ملا باقر بهبهانی، و ادای قرض‏هایش را به فرمان حضرت، به دست‏سید اسدالله رشتی، نقل کرده است . (49) 12 - میرزا هادی بجستانی، از دوست‏اش سید حسن - که او را به تقوا و دیانت‏ستوده است - نقل می‏کند که چهل شب چهارشنبه، به مسجد سهله مشرف شد و در شب چهلم، مورد عنایت قرار گرفت . (50) 13 - شیخ محمدتقی حائری مازندرانی، شب چهارشنبه‏ای، در مسجد سهله، به محضر آن حضرت شرف‏یاب شد و دعای حضرت‏اش را در مورد شیعیان، به لفظ «شیعتی‏» استماع کرد . (51) 14 - محدث نوری، از شیخ باقر کاظمی - که او را به داشتن ملکه‏ی اجتهاد مطلق ستوده است - نقل می‏کند که در شب چهارشنبه‏ای، در وسط مقام آن حضرت در مسجد سهله، نور بسیار قوی همانند شعله‏های آتش مشاهده کرده است . (52) 15 - وی، داستان یک سبزی فروش نجفی را نقل کرده که در شب‏های چهارشنبه، به مسجد سهله می‏رفته و در یک شب ظلمانی، در مقام حضرت، به محضر آن خورشید جهان افروز شرف‏یاب شده است . وجود حضرت، مقام را بدون شمع و چراغ، چون روز، روشن کرده بود . (53) 16 - سید جلیل القدری از علمای زاهدان، پس از چهل شب مداومت‏بر تشرف به مسجد سهله، شب چهارشنبه‏ای، در مسجد سهله، خدمت مولا رسیده و مورد عنایت قرار گرفته است . (54) 17 - محدث نوری، از یک مرد صالح سلمانی نقل می‏کند که چهل شب چهارشنبه، به مسجد سهله مشرف شده، در شب چهلم، به دیدار محبوب شرف‏یاب شده، حضرت‏اش او را به ملازمت پدر پیرش، توصیه فرموده است . (55) 18 - حضرت آیة‏الله حاج میرزا مهدی اصفهانی (متوفای 1365 ه) مکرر در مکرر، در مسجد سهله، برای ملاقات حضرت بقیة‏الله، ارواحنافداه، و رهایی از منجلاب افکار یونانی و التقاطی، استغاثه کرد . سرانجام، روزی به هنگام بازگشت از مسجد سهله، در مقام هود و صالح، به محضر آن حضرت شرف‏یاب شد و این جمله‏ی نورانی را بر سینه‏ی آن حضرت مشاهده کرد: طلب المعارف من غیر طریقنا اهل البیت مساوق لانکارنا; (56) طلب کردن معارف دینی، به جز از طریق ما اهل‏بیت، با انکار ما مساوی است . (57) 19 - محدث نوری، از طرق متعدد، از حاج عبدالله واعظ نقل کرده که مکرر، در مسجد سهله، در مقام حضرت، نور درخشانی چون آتش مشتعل مشاهده کرده است . (58) 20 - مرحوم آیة‏الله مرعشی نجفی (متوفای 7 صفر 1411 ه) داستان تشرف سید جلیل القدری را در مسجد سهله به پیش‏گاه مقدس مولا، با دست‏خط خود نوشته، به مرحوم عمادزاده مرحمت کرده، ایشان نیز آن را عینا در کتاب خود آورده است . (59) پس از درگذشت آن مرجع عالی‏قدر، این داستان، به نام خود آن مرحوم ثبت‏شده است . (60) 21 - علامه‏ی طباطبایی صاحب تفسیر المیزان .(متوفای 18 محرم 1402 ه) از استادش مرحوم آقا سید علی قاضی نقل می‏کرده که برخی از افراد زمان ما، مسلما، به محضر مبارک آن حضرت رسیده‏اند . یکی از آنان، حاج شیخ محمد تقی آملی بود که در مسجد سهله، در مقام آن حضرت - که به مقام صاحب الزمان معروف است - مشغول دعا و ذکر بود که ناگهان آن حضرت را در میان نوری بسیار قوی می‏بیند که می‏خواهد به او نزدیک شود، ابهت و عظمت آن نور، طوری او را می‏گیرد که نزدیک بوده قبض روح شود، نفس‏هایش به شماره می‏افتد، حضرت را به اسمای جلالیه‏ی خدا قسم می‏دهد که نزدیک‏تر نشود . (61) 22 - سید جلیل القدری به عشق دیدار مولا، از مشهد مقدس به عتبات عالیات می‏رود . حدود یک سال، در کربلا اقامت می‏کند . چهل شب چهارشنبه به مسجد سهله می‏رود . در شب چهلم، در حجره‏ی حاج شیخ محمد جواد سهلاوی به آرزوی خود می‏رسد و جان جانان را دیدار می‏کند . مرحوم حاج شیخ محمود عتیق (مشهور به حاج ملا آقا جان) نیز در آن محفل نورانی، حضور داشته است، ولی به جهت عصبانی شدن و تندی کردن به یک طلبه، که خیال می‏کرده، حضور او، مانع فیض است، از این سعادت محروم می‏شود . (62) 23 - حاج شیخ محمود کمله‏ای (63) در ایام اقامت‏اش در نجف اشرف، چهل شب چهارشنبه، به مسجد سهله مشرف شد . در این مدت، تلاش زیاد کرده که معصیت نکند و ضمنا از غذاهای حیوانی نیز اجتناب کرد . در شب چهارشنبه 34 یا 35 به محضر مقدس مولا می‏رسد . مولا، سفره‏ای پهن، و از او نیز برای صرف غذا دعوت می‏کند . او، عذر می‏خواهد و می‏گوید: «من، در شرایطی هستم که غذای حیوانی نمی‏خورم .» . مولا می‏فرماید: «آن چه شنیدی، معنایش این است که مثل حیوان نخور، نه آن که غذای حیوانی نخور .» . (64) 24 - حاج صادق کربلایی، چند شب چهارشنبه، برای حاجتی، با پای پیاده، از کربلا به مسجد سهله مشرف می‏شود . در یکی از شب‏ها، در مسیر مسجد سهله، به محضر مولا شرف‏یاب می‏شود . در بامداد همان روز، حاجت‏اش نیز روا گشته است . (65) 25 - عالم دل‏سوخته‏ای، چهل شب چهارشنبه، به قصد دیدار یار، به مسجد سهله مشرف می‏شود، ولی به مقصود نمی‏رسد . سرانجام، او را به مغازه‏ی پیرمرد قفل سازی در بازار آهنگران رهنمون می‏شوند . رخت‏سفر بسته به آن شهر سفر می‏کند . مغازه‏ی پیرمرد را پیدا می‏کند . رفتار صادقانه و منصفانه‏ای از او مشاهده می‏کند . از دو لب جان جانان، این جمله را استماع می‏کند که فرمود: «این گونه باشید، ما به سراغ شما می‏آییم .» . (66) 26 - از مرحوم آیة‏الله حاج شیخ محمد علی اردوبادی (متوفای 15 صفر 1380 ه) نقل شده که یک تاجر تبریزی به نام حاج محمد جعفر اصفهانی، دچار تنگ دستی می‏شود . به عتبات می‏رود و در نجف اشرف رحل اقامت می‏افکند . چهل شب چهارشنبه، به عشق دیدار مولا به مسجد سهله می‏رود، پس از چهارشنبه‏ی چهلم، به سوی سامرا حرکت می‏کند . دچار گرسنگی می‏شود . در مسیر سامرا، به محضر مقدس مولا شرف‏یاب می‏شود . در وسط بیابان، نان گرم و تازه از دست مولا تناول می‏کند، آن گاه پیامی دریافت می‏کند که در سامرا به خدمت میرزای شیرازی برساند و مامور می‏شود که به این تعبیر بگوید: «کسی که در شب نیمه‏ی شعبان، به تو انگشتری داد، این پیام را به شما ابلاغ فرمود .» . پس از ابلاغ پیام، به شدت مورد عنایت مرحوم میرزا قرار می‏گیرد . (67) 27 - مرحوم آیة‏الله حاج سید محمد علی موحد ابطحی (متوفای 13 رجب 1423 ه) بدون واسطه، از مرحوم آیة‏الله حاج سید ابوالقاسم خویی، قدس سره، نقل کردند که به مدت چهل شب چهارشنبه، از نجف اشرف به مسجد سهله مشرف شده است . در شب چهلم، مورد عنایت قرار گرفته است . 28 - آیة‏الله حاج شیخ محمد غروی، در ایام اقامت‏اش در نجف اشرف، در مسجد سهله، در مقام حضرت الیاس، به مدت دوازده روز، مشغول تهجد و تضرع و استغاثه می‏شود . شبی، مورد عنایت قرار می‏گیرد . در اطاق در بسته، احساس می‏کند که آفتاب بالای سرش قرار گرفته است! به شدت عرق می‏کند . قطرات اشک‏اش با عرق سر و صورت، آمیخته، به سوی سینه‏اش سرازیر می‏شود . مدتی در این حال بوده تا به تدریج‏به حال طبیعی بر می‏گردد . 29 - در همان ایام، مکاشفه‏ای در مسجد سهله برای ایشان رخ می‏دهد . شخصی، در کسوت قندهاری برای او مجسم می‏شود . به سویش می‏آید . با ایشان معانقه می‏کند . در آن حال می‏بیند که روی سینه‏ی آن شخص با خط بسیار زیبایی از نور نوشته شده: «مامور صاحب الزمان‏» . (68) 30 - حجة‏الاسلام شریفی، مقیم کویته‏ی پاکستان را در محفلی دیدم . از مسجد سهله سخن رفت . فرمودند، در ایام اقامت‏ام در نجف اشراف، به مسجد سهله مشرف می‏شدم . در آن جا، سیدی را از اهل بحرین دیدم که به محضر مولا شرف‏یاب شده بود . از داستان‏اش جویا شدم . فرمود: یک سال تمام، در بحرین، به قصد دیدار مولا، هر شب، دعای توسل خواندم . سپس به زیارت عتبات عالیات مشرف شدم . به هنگام ورود به مسجد سهله، در قسمت‏شمالی آن، به آرزوی خود رسیدم . 31 - یکی از مراجع بزرگواری که در تاریخ دوم شوال 1422 ه وفات کرد، چهل شب چهارشنبه، به مسجد سهله مشرف شد . در شب چهلم، به دیدار حجت‏خدا نایل شد و از زبان درربارش این فرمان را استماع کرد که فرمود: «اکتب; بنویس .» . متوجه می‏شود که الآن، وظیفه‏اش، نوشتن است . درس و بحث را تعطیل می‏کند، به تالیف و تحقیق روی می‏آورد و آثار ارزش‏مند فراوانی را از خود به یادگار می‏نهد . (69) 32 - آیة‏الله حاج سید محمد مفتی الشیعه فرمود، در ایام اقامت ما در نجف اشرف، یکی از وعاظ تهران به نام حاج سید عبدالله کروبی، با پسرش سید احمد، به عتبات مشرف شدند . چون با پسر عموی ما، آقای مرتضوی همسفر بود، در نجف، به منزل ما وارد شدند . تصادفا، در آن جا به شدت مریض شدند . شب چهارشنبه‏ای، در معیت ایشان، به مسجد سهله رفتیم . اظهار کردند که محل خلوتی می‏خواهند . به مقام امام زین‏العابدین (علیه‏السلام) رهنمون شدند . مدتی در آن جا به تضرع و استغاثه پرداختند . مورد عنایت قرار گرفتند و کاملا خوب شدند . پس از مراجعت‏به ایران، به من نامه نوشتند که ما، در آن شب، الحمدلله، به حاجت‏خود رسیدیم . 33 - ایشان، اضافه کردند که ما، در ایام اقامت‏خود در نجف اشرف، هر وقت‏با مشکلی مواجه می‏شدیم، به مسجد سهله پناه می‏بردیم و هرگز دست‏خالی بر نمی‏گشتیم . 34 - آیة‏الله حاج شیخ رضا توحیدی، از فقهای برجسته و علمای شایسته‏ی مقیم تبریز (70) فرمودند، در مدرسه‏ی ما، شخص فاضلی به نام شیخ محمد یا شیخ محمدرضا بود . او، اهل خوراسکان بود . همواره، مشغول بود و تا از مطالعه فارغ می‏شد، به نماز می‏پرداخت . او، هر شب چهارشنبه، به مسجد سهله مشرف می‏شد . هنگامی که بر می‏گشت، حال بسیار خوشی داشت . روزی از او پرسیدم: «چه شده؟» . گفت: «یدرک ولایوصف .» . 35 - ایشان، از یکی از سادات معروف تبریز نام بردند که به هنگام تشرف به عتبات، به من گفت: «مرا همراه خود به مسجد سهله ببر و مقداری از فضائل و اعمال آن را برای‏ام بازگو کن .» . در معیت ایشان، به مسجد سهله رفتیم . من، به جهت درس و بحث، ناگزیر بودم به نجف برگردم . او، شب را در مسجد بیتوته کرد . وقتی به نجف آمد . مشخص بود که مورد عنایت واقع شده است . استقرار نداشت . می‏خواست پرواز کند . به پشت‏بام می‏رفت و با مولایش راز دل می‏گفت . 36 - آیة‏الله غروی، از مرحوم حاج شیخ محمدجواد سهلاوی که در مجاورت مسجد سهله اقامت داشت، نقل کردند که گفت: روزی، چیزی برای خوردن نداشتیم . به حضرت عرض کردم که «من، هیچ ولی برای بچه‏ها چه کنم؟» . به دل‏ام گذشت که به مقام ابراهیم (علیه‏السلام) بروم . چون به آن جا رسیدم، دیدم ظرف بزرگی پر از غذا آن جا است و هنوز بخار از آن متصاعد است . متوجه شدم که از عنایت مولا است . آیة‏الله غروی فرمود، در ایام اقامت دوازده روزه‏ام در مسجد سهله، روزی، مرحوم سهلاوی، در مقام امام زین العابدین (علیه‏السلام) به من گفت: یک وقت، این جا را حفر کردند، به تخته سنگ سبز رنگ بسیار بزرگی رسیدند . روی آن سنگ، تصویرهایی نقش بسته بود . جنازه‏هایی مشاهده شد که قامتی بسیار رسا داشتند و مشخص بود که به تاریخ قبل از اسلام مربوط بودند . (71) 37 - شیخ محمد کوفی شوشتری، مقیم شریعه‏ی کوفه، از خوش‏بخت‏ترین انسان‏های عصر در رابطه با حضرت بقیة‏الله، ارواحنا فداه، بود . او، مکرر، به محضر جان جانان شرف‏یاب شد . تشرفات‏اش مورد قبول بزرگان نجف اشرف بود . یکی از تشرفات‏اش به این صورت بود که روزی، بعد از نماز، مشغول تسبیح بوده . صدایی می‏شنود که «ای شیخ محمد! اگر می‏خواهی حضرت حجت را ببینی، به سوی مسجد سهله بشتاب .» . (72) به سرعت، به سوی مسجد سهله حرکت می‏کند . در مسجد را بسته می‏بیند و مولا را مشاهده می‏کند که از طرف مسجد زید، به سوی سهله در حرکت است . در گوشه‏ای می‏ایستد و تماشا می‏کند که آیا مولا در می‏زند یا در مسجد خود به خود باز می‏شود . هنگامی که مولا به در مسجد می‏رسد، در، به روی او باز می‏شود . (73) 38 - آیة‏الله توحیدی - که از نزدیک‏ترین خواص شیخ محمد کوفی بود - فرمود، روزی دیدم که مرحوم کوفی، خیلی متاثر است . از سبب‏اش جویا شدم . گفت: «یک فرد افغانی، آقا را دید، ولی من ندیدم .» . 39 - شیخ محمد کوفی، داستان لطیفی دارد که در مسجد کوفه برای‏اش اتفاق افتاده است . در آن داستان، یکی از خادمان حضرت، برای آن حضرت، آب می‏آورد . حضرت مقداری میل می‏فرماید و بقیه را به ایشان تعارف می‏کند . ایشان می‏گوید: «من تشنه نیستم .» . بعد از لحظاتی، از دیدگان‏اش غایب می‏شود . (74) هنگامی که آن خادم، آب را می‏برد، آقای کوفی مشاهده می‏کند که از انگشتان‏اش شهد جاری است . آیة‏الله توحیدی فرمود، روزی، در خدمت مرحوم کوفی، در مسجد سهله بودیم . کوزه و کاسه‏ای از آب پر کردیم، در کنار خود گذاشتیم .
مرحوم کوفی، داستان تشرف‏اش را برای من شرح می‏داد . چون قسمت اخیر را می‏گفت، کاسه را برداشت و به من نشان داد و گفت: «همین طور که کاسه را آن خادم می‏برد، از دست‏اش شهد جاری بود .» .
آیة‏الله توحیدی فرمود، هنگامی که مرحوم کوفی، آن صحنه را ترسیم می‏کرد، من دیدم که از انگشتان مرحوم کوفی نیز شهد سرازیر است! 40 - مرحوم حاج شیخ محمد کوفی، روزی، از مسجد کوفه به سوی مسجد سهله در حرکت‏بود . یک مرتبه متوجه می‏شود که خورشید جهان تاب نیز در کنار او در حرکت است . (75)
حضرت بقیة‏الله، ارواحنافداه، به او امر می‏فرماید که به خدمت مرحوم آیة الله اصفهانی برود و از سوی حضرت به او، این پیغام را دهد:
ارخص نفسک، واجعل مجلسک فی الدهلیز، واقض حوائج الناس! نحن ننصرک; (76)
خودت را برای مردم ارزان کن، محل نشستن خود را در دهلیز خانه قرار بده، نیازهای مردم را برآور! ما، یاری‏ات می‏کنیم .
بی گمان، این پیغام، به صورت شفاهی بوده، ولی آیة‏الله اصفهانی، از مرحوم کوفی خواسته بودند که آن را بنویسد و به صورت کتبی به او تقدیم کند . پس آن چه در برخی از منابع، به عنوان «توقیع‏» نقل شده، سهو القلم است .
مرحوم آیة‏الله حاج شیخ مرتضی حائری (متوفای 24 جمادی الثانیه 1406 ه) از یکی از مراجع بزرگ تقلید نقل می‏کند که از مرحوم آیة‏الله اصفهانی پرسیده بود: «آیا شما مطمئن هستید که وجود مقدس حضرت بقیة‏الله، ارواحنافداه، در مورد این دست و دل‏بازی شما در صرف سهم مقدس امام (علیه‏السلام) رضایت دارند؟» . مرحوم آیة‏الله اصفهانی، به این پیغام استناد کرده بود . (77)
روی این بیان، همه‏ی مراجع تقلید، صدور این پیام را به افتخار مرحوم آیة‏الله اصفهانی، تلقی به قبول کرده بودند . (78)
آیة‏الله توحیدی فرمودند، برای یکی دیگر از مراجع بزرگوار پیغام آورده بود که:
«به منبرت بپرداز! عنایات ما به تو می‏رسد .» .
و به یکی از فقهای برجسته، چنین پیغام آورده بود: «نماز حضرت ولی عصر (علیه‏السلام) را ادامه بده!» . (79)
در مورد یکی از علما که نام‏اش را فاش نکرده بود، از محضر حضرت شنیده بود که: «فلانی، بسیار خوب است، جز این که گاهی به ذهن‏اش می‏رسد که من نیز کسی هستم. [یعنی حالت عجب بر او عارض می‏شود].» .
آیة‏الله توحیدی فرمود، مرحوم کوفی، به هنگام تشرف به مسجد سهله، به اذن دخول و دیگر دعاهای رائج‏خیلی پا بند نبود، بلکه در هر مقامی هر دعایی بر زبان‏اش جاری می‏شد، همان را می‏خواند و می‏گفت: «همه‏ی این‏ها درست است، ولی خلوص چیز دیگری است.» .
نگارنده گوید، روزی از محضر مرحوم آیة‏الله آقای میرزا کاظم تبریزی (متوفای 18 رجب 1416 ه) در مورد مرحوم کوفی پرسیدم، فرمود: «ما، روزی، از نجف اشرف عازم مسجد سهله بودیم . ماشین ایستاده بود . منتظر بودیم که پر شود . مرحوم کوفی را با یکی دیگر از علما دیدم که با پای پیاده عازم مسجد سهله بود . یکی از رفقا، به ایشان پیشنهاد کرد که سوار ماشین شود . فرمود: «ما قدم زنان می‏رویم .» . وقتی به مسجد سهله رسیدیم، دیدیم آنان پیش از ما رسیده‏اند و قسمت اعظم اعمال مسجد را نیز انجام داده‏اند!
مرحوم آیة‏الله تبریزی، با آن سخت‏باوری، مطمئن بود که ایشان با طی‏الارض رفته بودند . (80)

چند نکته درباره‏ی مسجد سهله

1 - امام صادق (علیه‏السلام) می‏فرماید: «هنگامی که حضرت قائم (علیه‏السلام) وارد کوفه شود، فرمان می‏دهد که چهار مسجد آن را خراب کنند تا به پایه‏های نخستین برسد .» . (81)
منظور از مساجد چهارگانه، مسجد کوفه، مسجد سهله، مسجد زید و مسجد صعصعه است . (82) 2 - امام صادق (علیه‏السلام) در مورد پایه‏های اولیه‏ی مسجد سهله می‏فرماید: حد مسجدالسهلة الروحا (83) ; حد مسجد سهله، «روحا» است .
مرحوم کلینی، این حدیث را به این تعبیر نقل کرده: «روی ان مسجدالسهلة حده الی الروحا; (84) روایت‏شده که حد مسجد سهله تا روحا است .» .
علامه‏ی مجلسی فرموده: «اکنون «روحا» جای شناخته شده‏ای نیست، ولی مفهوم حدیث آن است که حدود مسجد سهله بیش از محدوده‏ی فعلی است .» . (85)
یاقوت می‏نویسد: «روحا، یکی از روستاهای رحبه است .» . (86)
و در جای دیگر می‏نویسد: «رحبه، یکی از محلات کوفه است .» . (87)
روی این بیان، مسجد سهله، در عصر ظهور، بسیار وسیع‏تر از وضع فعلی آن خواهد بود . 3 - اعمال مسجد سهله، بسیار فراوان است . مقداری از آن‏ها از امام صادق (علیه‏السلام) و مقداری دیگر از حضرت خضر (علیه‏السلام) روایت‏شده است . (88) 4 - مهم‏ترین عمل مسجد سهله، دو رکعت نماز تحیت مسجد است که امر شده میان نماز مغرب و عشاء خوانده شود . (89) شیخ طوسی، به استحباب آن فتوا داده است . (90) 5 - در مورد شب چهارشنبه، سندی از معصوم (علیه‏السلام) به دست ما نرسیده است (91) ، جز این که سید ابن طاووس فرموده:
اگر خواستی به مسجد سهله بروی، آن را در میان مغرب و عشاء قرار بده، در شب چهارشنبه، و آن، افضل از دیگر وقت‏ها است . (92)
سید ابن طاووس، برای فرمایش خود، سندی نقل نکرده، ولی هرگز احتمال این معنا نمی‏رود که بدون سند آن را گفته باشد . لذا احتمال این معنا هست که سندی در دست او بوده که به دست ما نرسیده است . (93) 6 - محدث نوری فرموده: «اما مستند چهل شب، همان عمومات است .» . (94)
منظور از عمومات، روایاتی هستند که حکایت از قداست عدد چهل می‏کنند . (95)

پی‏نوشت‏ها:

1) کافی، ج 3، ص 495; تهذیب الاحکام، ج 3، ص 252; اثبات الهداة، ج 3، ص 453; وسائل الشیعة، ج 5، ص 267; بحارالانوار، ج 100، ص 439; مرآت العقول، ج 15، ص 491; حلیة‏الابرار، ج 5، ص 339; گزیده‏ی کفایة‏المهتدی، ص 279 .
2) ارشاد مفید، ج 2، ص 380; غیبت‏شیخ طوسی، ص 471; کشف الغمة، ج 3، ص 253; المستجاد، ص 264; بحارالانوار، ج 52، ص 331 .
3) مزار شیخ مفید، ص 25; المزار الکبیر، ص 134; نیز ر . ک: الصراط المستقیم، ج 2، ص 251 .
4) محجل، به اسبی گفته می‏شود که قسمتی از پاهای آن، سفید و درخشان باشد [. لسان العرب، ج 3، ص 65 ].
5) شمراخ، عبارت از سپیدی باریک هلال گونه‏ای است که از پیشانی اسب به سوی لب هایش کشیده شود [. فقه اللغه، ثعالبی، ص 67 ].
6) دلائل الامامة، ص 458; نیز ر . ک: العدد القویة، ص 75; منتخب الاثر، ج 3، ص 250 .
7) المزارالکبیر، ص 134; بحارالانوار، ج 100، ص 436; مستدرک الوسائل، ج 3، ص 417; نیز ر . ک: قصص الانبیاء، راوندی، ص 80 .
8) بحارالانوار، ج 53، ص 11 .
9) ذکوات، جمع ذکات، به معنای سنگ ریزه‏های مشتعل و درخشان است [. مجمع البحرین، ج 1، ص 159 ]. به تپه‏های نجف اشرف، به جهت‏سنگریزه‏های شفاف و درخشنان‏اش که «در نجف‏» نامیده می‏شود، «ذکوات بیض‏» می‏گویند . امام صادق (علیه‏السلام) به هنگام بیان انگشتری‏هایی که دوست دارد همه‏ی شیعیان داشته باشند، از در نجف چنین یاد می‏کند: «ومایظهره الله بالذکوات البیض بالغریین‏» ; و آن چه خداوند در تپه‏های شفاف و درخشان نجف پدید می‏آورد [. تهذیب الاحکام، ج 6، ص 37 ].
10) در حدیث‏شانزدهم بیان خواهد شد که منظور از مسجد سهیل، همان مسجد سهله است .
11) منظور از قائمان بعد از حضرت بقیة‏الله (علیه‏السلام) جانشینان آن حضرت‏اند; زیرا، به طوری که سید مرتضی علم الهدی به تفصیل بیان فرموده، با ارتحال حضرت بقیة‏الله، ارواحنافداه، تکلیف برداشته نمی‏شود و چون باید هرگز روی زمین خالی از حجت نباشد، باید پیشوایانی به عنوان جانشینان آن حضرت در روی زمین باشند [رسائل الشریف المرتضی، ج 3، ص 146 ].
شاید منظور از قائمان بعد از او، امامان معصوم (علیهم‏السلام) باشند که بر اساس عقیده‏ی قطعی ما، رجعت‏خواهند کرد [. بحارالانوار، ج 100، ص 440]
شیخ حر عاملی، در این باره، شش وجه فرموده است [. الا یقاظ من الهجعة بالبرهان علی الرجعة، ص 366]
از امام صادق (علیه‏السلام) روایت‏شده که بعد از قائم ما، یازده پیشوا خواهد بود [غیبت‏شیخ طوسی، ص 478 ].
از رسول اکرم (صلی‏الله‏علیه‏وآله‏وسلم) روایت‏شده که در شب ارتحال‏اش، نامه‏ای به امیرمؤمنان (علیه‏السلام) تحویل دادند و وصیت فرمودند که آن را امامان (علیهم‏السلام) دست‏به دست، به حضرت مهدی (علیه‏السلام) برسانند، او نیز به هنگام وفات به فرزندش مرحمت کند [غیبت طوسی، ص 151; نیز ر . ک: جزیره‏ی خضراء، ص 39 - 44; کمال‏الدین، ج 1، ص 358; مصباح‏المتهجد، ص 406 ].
12) تهذیب الاحکام، ج 6، ص 31; کامل الزیارات، ص 26; المزارالکبیر، ص 113; مختصرالبصائر، ص 178; الرجعة، استرابادی، ص 99; وسائل‏الشیعة، ج 5، ص 255; حلیة‏الابرار، ج 5، ص 340، بحارالانوار، ج 53، ص 148 و ج 100، ص 440; مستدرک الوسائل، ج 3، ص 416 .
13) کافی، ج 4، ص 572; حلیة‏الابرار، ج 5، ص 341; وسائل‏الشیعة، ج 14، ص 401; روزگار رهایی، ج 2، ص 654 .
14) در مورد مقابر مسجد سهله، در کتاب اجساد جاویدان، ص 42، به تفضیل سخن گفته‏ایم . در تشرف سی و هفتم نیز در این رابطه سخن خواهیم گفت . از بررسی منابع تاریخی معلوم می‏شود که پس از اسلام نیز افرادی در این مسجد دفن شده‏اند، که از آن جمله است:
الف) یحیی بن عبدالله بن محمد بن عمر الاطرف بن امیرالمؤمنین (علیه‏السلام) که به دست هارون الرشید به شهادت رسید و در مسجد سهله مدفون شد [. الفائق، ج 3، ص 436 ].
ب) علی بن ابراهیم خیاط، صاحب چندین اصل، که به سال 207 ه وفات کرد . ابراهیم بن محمد علوی بر پیکرش نماز خواند [. رجال شیخ طوسی، ص 480; قاموس‏الرجال، ج 7، ص 259 ].
ج) احمدبن محمد طایی، که پنج روز مانده از جمادی الآخره 281 ه در کوفه درگذشت [. تاریخ طبری، ج 8، ص 168 ].
15) الخرائج والجرائح، ج 1، ص 471; الثاقب فی المناقب، ص 597; منتخب الانوار المضیئة، ص 161; الصراط المستقیم، ج 2، ص 212; مدینة‏المعاجز، ج 8، ص 151; گزیده‏ی کفایة‏المهتدی، ص 230 .
16) امالی شیخ طوسی، ج 1، ص 168; نیز ر . ک: الغارات، ج 2، ص 484; المزارالکبیر، ص 118; مستدرک‏الوسائل، ج 3، ص 396 .
17) کافی، ج 3، ص 489; تهذیب الاحکام، ج 3، ص 250; المزارالکبیر، ص 119; وسائل الشیعة، ج 5، ص 249; نیز ر . ک: خصال، ج 1، ص 301; روضة‏الواعظین، ج 2، ص 336; بحارالانوار، ج 100، ص 438 .
18) این واژه، در بحارالانوار و متن چاپی قرب الاسناد «شری‏» ثبت‏شده است . در نسخه‏ی خطی آن [نسخه‏ی کتابخانه‏ی آیة‏الله مرعشی، به شماره‏ی 3918] «بری‏» ، در وسائل و حاشیه‏ی آن نسخه‏ی خطی «ثری‏» ثبت است .
19) قرب الاسناد، ص 159; وسائل الشیعة، ج 5، ص 268; بحارالانوار، ج 100، ص 437 .
20) مستدرکات علم الرجال، ج 6، ص 334 .
21) المزار الکبیر، ص 133; نیز ر . ک: کامل الزیارات، ص 28; بحارالانوار، ج 100، ص 403; مستدرک‏الوسائل، ج 3، ص 445 .
22) همان .
23) لفظ «انه‏» فقط در مزار شیخ مفید هست .
24) مزار شیخ مفید، ص 26; تهذیب الاحکام، ج 6، ص 38; المزارالکبیر، ص 134; وسائل الشیعة، ج 5، ص 266; بحارالانوار، ج 100، ص 440 .
25) مزار شیخ مفید، ص 26; المزارالکبیر، ص 134; مستدرک‏الوسائل، ج 3، ص 417; بحارالانوار، ج 100، ص 436 [. در مزار کبیر به جای «سنتین‏» ، «سنین‏» چاپ شده که غلط چاپی است ].
26) قصص‏الانبیاء، قطب راوندی، ص 80; قصص الانبیاء، جزائری، ص 65; بحارالانوار، ج 100، ص 434; مستدرک‏الوسائل، ج 3، ص 413 .
27) کافی، ج 3، ص 495; مرآت العقول، ج 15، ص 491; وسائل الشیعة، ج 5، ص 267; بحارالانوار، ج 10، ص 439 .
28) تهذیب الاحکام، ج 3، ص 252 .
29) جمله‏ی «قال: لا» در اکثر منابع افتاده است، ولی در کامل و مستدرک موجود است .
30) علامه‏ی مجلسی فرموده: «شاید منظور از جمله‏ی «معراج آن جا است .» ، این باشد که رسول اکرم (صلی‏الله‏علیه‏وآله‏وسلم) هنگامی که در شب معراج نزول کرده، در مسجد کوفه نماز گزارده، به مسجد سهله تشریف فرما شده، از آن جا به آسمان‏ها عروج فرموده است، و شاید منظور این باشد که معراج معنوی برای مؤمنان، در آن جا حاصل می‏شود .» [. بحارالانوار، ج 100، ص 437]
31) و در مورد «فاروق اعظم‏» احتمال داده‏اند که منظور، وجود مقدس حضرت ولی عصر (علیه‏السلام) باشد . معنای حدیث، چنین خواهد بود که در نقطه‏ای از مسجد سهله، توسط حجت‏خدا، بین حق و باطل، فرق گذاشته می‏شود .» . او، برای این سخن استشهاد فرموده به حدیث پنجم که در فرازی از آن، امام باقر (علیه‏السلام) می‏فرماید: «عدالت‏خدا، در آن جا ظاهر می‏شود و قائم به عدل الهی در آن جا خواهد بود .» [. همان]
32) کامل الزیارات، ص 25; مزار شیخ مفید، ص 24; تهذیب‏الاحکام، ج 6، ص 37; وسائل‏الشیعه، ج 5، ص 265; بحارالانوار، ج 100، ص 436; مستدرک‏الوسائل، ج 3، ص 415 .
33) در نقل قطب راوندی، به این تعبیر آمده: «اگر عمویم به هنگام خروج به مسجد سهله می‏رفت و در آن نماز می‏گزارد و به خدا پناه می‏برد، خداوند، بیست‏سال به او پناه می‏داد .» [. قصص الانبیاء، ص 79; بحارالانوار، ج 46، ص 182; مستدرک‏الوسائل، ج 3، ص 414 ]. در نقل ابن مشهدی چنین آمده: «به خدا سوگند! اگر یک سال از خدا پناه می‏خواست، خداوند، سال‏ها به او پناه می‏داد . » [. المزارالکبیر، ص 135; مستدرک‏الوسائل، ج 3، ص 417 ].
34) کافی، ج 3، ص 494; مرآت العقول، ج 15، ص 491; بحارالانوار، ج 100، ص 435; وسائل‏الشیعة، ج 5، ص 266; نیز ر . ک: کتاب من لایحضره الفقیه، ج 1، ص 151 .
35) بحارالانوار، ج 13، ص 303; قصص الانبیاء، جزایری، ص 299 .
36) المزارالکبیر، ص 141; مزار شهید، ص 274; بحارالانوار، ج 100، ص 444; مستدرک‏الوسائل، ج 3، ص 444 .
37) المزارالکبیر، ص 136; مزار شهید، ص 269; بحارالانوار، ج 100، ص 441; مستدرک‏الوسائل، ج 3، ص 419 .
38) اقبال الاعمال، ص 645; بحارالانوار، ج 100، ص 447; کلمة‏الامام المهدی، ص 301; صحیفة‏المهدی، ص 50 .
39) نجم ثاقب، ص 612; جنة‏الماوی، ص 48; بحارالانوار، ج 53، ص 234; فوائد رضویه، ص 678; المختار من کلمات الامام المهدی، ج 1، ص 357 .
40) دارالسلام، ج 4، ص 426; نجم ثاقب، ص 618; جنة‏الماوی، ص 55; بحارالانوار، ج 53، ص 240 .
41) برخی از کرامات‏اش را محدث نوری در دارالسلام، ج 2، ص 196، آورده است .
42) جنة‏الماوی، ص 61; بحارالانوار، ج 53، ص 245; دارالسلام، ج 4، ص 421; المصطفی والعترة، ج 17، ص 218 .
43) العبقری الحسان، ج 1، ص 103 .
44) همان، ج 1، ص 113 .
45) دارالسلام، عراقی، ص 304 .
46) همان، ص 331 .
47) العقبری الحسان، ج 1، ص 104 .
48) همان، ج 1، ص 107 .
49) دارالسلام، عراقی، ص 313 .
50) العبقری الحسان، ج 1، ص 98 .
51) همان، ج 1، ص 122 .
52) دارالسلام، ج 4، ص 421 .
53) نجم ثاقب، ص 499; جنة‏الماوی، ص 135; بحارالانوار، ج 53، ص 309 .
54) العبقری الحسان، ج 2، ص 200 .
55) جنة‏الماوی، ص 61; بحارالانوار، ج 53، ص 245; دارالسلام، ج 4، ص 421; المصطفی والعترة، ج 17، ص 222; المختار من کلمات الامام المهدی، ج 1، ص 414 .
56) ابواب الهدی، مقدمه، ص 46 .
57) آثار شگفت این تشرف و دریافت این پیام و انقلاب روحی و تغییر خط مشی آن عالم فرزانه را در کتاب ارزش‏مند مکتب تفکیک از استاد محمدرضا حکیمی ملاحظه فرمایید .
58) نجم ثاقب، ص 624; دارالسلام، ج 4، ص 421; جنة‏الماوی، ص 59; بحارالانوار، ج 53، ص 243 .
59) منتقم حقیقی، ص 428 .
60) شهاب شریعت، ص 292; قبسات، ص 110 .
61) مهرتابان، ص 147; دیدار یار، ج 3، ص 342; شیفتگان حضرت مهدی، ج 1، ص 220 .
62) پرواز روح، ص 62; ملاقات با امام زمان، ج 1، ص 150 .
63) کمله، نام محلی در نواحی لنگرود، در استان گیلان است .
64) سیمای آفتاب، ص 327; ره توشه‏ی مهدی یاوران، ص 160 .
65) شیفتگان حضرت مهدی، ج 1، ص 269 .
66) سرمایه‏ی سخن، ج 1، ص 611; ره توشه‏ی مهدی یاوران، ص 164 .
67) شیفتگان حضرت مهدی، ج 2، ص 177، توجهات ولی عصر به علما و مراجع، ص 51 .
68) آیة‏الله غروی، از حسنات دهر و شخصیت‏های برجسته‏ی عصر است . او، در نقل مطالب، بسیار احتیاط می‏کند . نظر به این که این دو مورد، متضمن رؤیت نبود، در اثر تقاضای نگارنده نقل فرمودند .
69) در امتداد فقاهت، ص 116 .
70) شرح حال ایشان، به طور فشرده، در کتاب نامداران تاریخ، ج 2، ص 307، آمده است .
71) ما، شرح این ماجرا را در اجساد جاویدان، ص 42، به نقل از یکی از فضلای نجف اشرف آورده‏ایم .
72) آیة‏الله توحیدی فرمودند: «متن ندا به این تعبیر بود: «اذا ترید تشوف الحجة، تعال بالسهلة .» .
73) العبقری الحسان، ج 1، ص 126 .
74) همان، ج 1، ص 120 .
75) شیفتگان حضرت مهدی، ج 2، ص 170 .
76) کلمة الامام المهدی، ج 1، ص 564; آثار الحجة، ج 1، ص 134; گنجینه‏ی دانشمندان، ج 1، ص 222; عنایات حضرت مهدی موعود به علما و مراجع تقلید، ص 110 .
77) سر دلبران، ص 273 .
78) با توجه به این که این پیغام، چند روزی پس از شهادت سید محمد حسن، فرزند دل‏بند آیة‏الله اصفهانی، صادر شده، تاریخ صدور آن 1349 ه خواهد بود .
79) کیفیت نماز امام عصر (علیه‏السلام) در مفاتیح آمده است; نیز ر . ک: فصلنامه‏ی انتظار، ش 5، ص 337 .
80) سینای معرفت، ص 129 .
81) غیبت‏شیخ طوسی، ص 475; بحارالانوار، ج 52، ص 333 .
82) روزگار رهایی، ج 2، ص 656 .
83) کامل الزیارات، ص 25; بحارالانوار، ج 100، ص 440; مستدرک‏الوسائل، ج 3، ص 416 .
84) کافی، ج 3، ص 495; وسائل‏الشیعة، ج 5، ص 267 .
85) مرآت العقول، ج 15، ص 491 .
86) معجم البلدان، ج 3، ص 76 .
87) همان، ص 33 .
88) المزار الکبیر، ص 138 - 140 .
89) روایت دوازدهم .
90) مصباح المتهجد، ص 747 .
91) بحارالانوار، ج 53، ص 325 .
92) مصباح الزائر، ص 105; بحارالانوار، ج 100، ص 445 .
93) در این جا می‏توانیم از روایت مسجد مقدس جمکران بهره بجوییم، طالبین به فصلنامه‏ی انتظار، ش 5، ص 353 مراجعه فرمایند .
94) نجم ثاقب، ص 845 .
95) چهل نمونه از این احادیث را در مقدمه‏ی کتاب «چهل حدیث پیرامون یوسف زهرا» آوردیم و چهل منبع برای حدیث «من حفظ علی امتی اربعین حدیثا . . .» ذکر کردیم [. ص 5 - 16 ].





نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.