سلاح حضرت به هنگام قيام
مقدمه
آشنايي اجمالي با حضرت مهدي(عجل الله تعالي فرجه)
نام: محمد.پدر: امام حسن عسكري(عليهالسلام).
مادر: نرجس.
القاب: حجّت، خاتم، صاحبالزّمان، قائم، منتظر و از همه مشهورتر مهدي.
سيما: چون ستارة درخشان نوراني، و داراي خالي سياه بر گونة راست.
زاد روز: شب نيمه شعبان سال 255 هـ. ق، هنگام طلوع فجر.
زادگاه: شهر سامراء.
غيبت صغري: از سنّ پنج سالگي به مدّت 69 سال.
نمايندگان: چهار نفر از شخصيّتهاي شيعه به نامهاي:
1- ابوعمرو، عثمان بن سعيد بن عمرو اسدي؛ وكيل و نماينده پيشين امام هادي و امام حسن عسكري(عليهماالسلام) .
2- فرزند او، ابوجعفر محمد بن عثمان بن سعيد (متوفاي 304 هـ ق).
3- ابوالقاسم، حسين بن روح بن ابي بحر نوبختي (متوفاي 326 هـ ق).
4- ابوالحسن علي بن محمد سمري (متوفاي 329 هـ ق)
محل اقامت نامبردگان شهر بغداد، و كليّة امور شيعيان و خواستهها و نامههاي آنان به وسيله اين چهار نفر ردّ و بدل ميشد. آرامگاه آنان نيز در بغداد مشهور است.
غيبت كبري:
با درگذشت چهارمين نماينده و سفير آن حضرت، از سال 329 هـ ق آغاز گرديد و تا به هنگام صدور فرمان الهي مبني بر اجازة ظهور و قيام آن بزرگوار، همچنان ادامه خواهد داشت.
علت غيبت طولاني:
طبق آية شريفة (أحسب النّاس أن يتركوا أن يقولوا آمنّا و هم لايفتنون)؛(1) هر گروهي از مردم دنيا – در هر زمان و هر منطقهاي- به شكلي دچار ابتلائات و فتنهها و فراز و نشيبهاي مذهبي و مالي و سياسي ميشوند تا به امتحان درآيند و معلوم شود هر كسي و هر گروهي چه اندازه از ايمان به خدا برخوردار و در راه و رسم انساني ثابتقدم، و به حساب و كتاب روز قيامت و عالم پس از مرگ معتقد است.
يكي از علل و مصالح طول غيبت امام زمان(عجل الله تعالي فرجه) و به درازا كشيدن عصر ظهور و قيام جهاني آن حضرت؛ برقراري زمينة امتحان و به نمايش درآمدن راه و رسم ديني و اخلاقي افراد است. همچنين براي آنكه معلوم شود بر اثر نارسائيها علمي و اخلاقي، مذهبي و سياسي، و تندرويها و بيتفاوتيها، غرضورزيها و زورگوئيها و ناتوانائيها، و بند و بستها و ساخت و سازها و تفرقهافكنيها از ناحية متصديان و دستاندركاران حكومتي؛ هيچ طبقهاي نميتواند عدل جهاني را برقرار كند، و بساط كفر و شرك و ظلم و زور و فقر و نكبت و جهل و عقبافتادگي، و اختلافات طبقاتي را برچيند، مگر قائم آل محمد حضرت محمد بن الحسن العسكري(عجل الله تعالي فرجه) كه بر مبناي ضوابط اسلامي روش پيامبر اكرم(صلي الله عليه و آله و سلم) و اميرالمؤمنين(عليهالسلام) بدين موضوع تحقق خواهد بخشيد.
چون حضرتش ظهور نمايد، طبق حديث يملأ الله به الارض قسطا و عدلا بعد ما ملئت ظلما جورا؛ سراسر جهان را از عدل وداد پر ميفرمايد پس از آنكه از ظلم و ستم مملو شده باشد. ديگر افراد يا طبقهاي از طبقات نميتوانند بگويند اگر حكومت به دست ما ميافتاد ما هم اينچنين اسلام را در سراسر جهان پياده ميكرديم و دنيا را از عدل و داد پر، و ظلم و جور را ريشه كن مينموديم.
وظيفة مردم در دوران غيبتكبري: كسي كه فقيه خويشتندار، مخالف هواي نفس، و فرمانبر امر خداوند باشد؛ او نمايندة امام زمان(عليهالسلام) است و بر ديگران لازم است كه از وي پيروي و تقليد كنند. اين گونه افراد از طرف امام بر مردم حجّتاند، و امام از طرف خداوند بر آنان حجّت است.(2)
هنگام ظهور:
آنگاه كه منادي از جانب آسمان ندا دهد: حقّ با آل محمّد(صليالله عليه و آله و سلم) است؛ نام مهدي بر سر زبانها افتد، مردم دلباختة او شوند، و از كسي جز حضرتش سخن نگويند فرشتهاي از بالاي سر او فرياد ميزند: اين مهدي است، از او پيروي كنيد.
محل ظهور: مكّة معظّمه.
محل بيعت: مسجدالحرام بين ركن و مقام.
نشانهها:
انگشتر سليمان در انگشت، عصاي موسي در دستش، و خلاصه آنچه همه خوبان دارند، او يكجا دارد.
ياران:
سيصد و سيزده نفر (به عدد اصحاب بدر) افرادي كه هستة مركزي حكومت جهاني او را تشكيل ميدهند، و در حقيقت كارگزاران اصلي قيام مهدي(عجل الله تعالي فرجه) خواهند بود كه از اطراف جهان به دور حضرتش گرد ميآيند.
روش حكومتي:
براساس قرآن و سيرة پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم و اميرمؤمنان عليهالسلام گسترة حكومت: سراسر جهان
مركز حكومت:
مسجد كوفه، مركز خلافت و حكومت جدّ بزرگوارش حضرت علي(عليهالسلام).
مدت زمامداري:
روايات –كه اكثراً مربوط به اهل تسنن است- در اين باره به اختلاف سخن گفته، امّا به عقيدة شيعه خدا از آن آگاه است.
وزير و معاون:
حضرت عيسي(عليهالسلام) از آسمان فرود آيد و به عنوان وزير با حضرتش همكاري مينمايد.
بركات حكومت وي:
درهاي خير و بركت از آسمان به روي مردم گشوده ميشود، عمرها به درازا ميكشد، مردم همه در رفاه و بينيازي به سر ميبرند، شهرها در اثر آباداني و سرسبزي به هم پيوسته گردند، آنچنان كه مسافران را به برداشتن توشة نيازي نخواهد بود، و اگر زني تنها از مشرق به مغرب رود كسي مزاحم او نشود، و امنيت كامل برقرار باشد.
سلاح حضرت به هنگام قيام
براساس احاديث وارده از ناحية پيامبر اكرم(صلي الله عليه و آله و سلم) و ائمه معصومين(عليهمالسلام) پيرامون حضرت بقية الله مهدي منتظر(عجل الله تعالي فرجه)، يكي از ويژگيهاي قيام جهاني آن حضرت، رويارويي و جنگ با كفار و مشركين و مفسدين في الارض است. سلاح جنگي حضرت در اين پيكارها، همان سلاح عصر پيغمبر يعني ذوالفقار و شمشير خواهد بود. جهت آگاهي تفصيلي، خوانندگان محترم را به مصادر زير ارجاع ميدهيم.(3)
امام باقر(عليهالسلام) فرمودند: ... و اما شبهه من جده المصطفي فخر وجه بالسّيف و قلته أعداء رسوله و الجبّارين و الطواغيب و أنّه ينصر بالسّيف و الرّعب و أنّه لاترّد له رأية؛ مهدي از اين جهت به جدّش محمد مصطفي(صلي الله عليه و آله و سلم) شباهت دارد كه با شمشير قيام ميكند و دشمنان خدا و رسولش و زورگويان و طاغوتيان را به قتل ميرساند و با شمشير وايجاد رعب و وحشت نصرت يافته و ياري ميشود، و هيچيك از پرچمهايش شكست نخواهد خورد.(4)
امام صادق(عليهالسلام) در پاسخ شخصي به نام ابو خديجه راجع به حضرت قائم(عجل الله تعالي فرجه) فرمودند:
كلنا قائم بأمر الله واحد بعد واحد حتي يجيء صاحب السّيف فاذا جاء صاحب السّيف جاء بامر غير الذي كان؛ همة ما يكي پس از ديگري قائم به امر خدا هستيم تا زماني كه صاحب شمشير بيايد. پس آنگاه كه صاحب شمشير آمد، برنامه و دستوري غير از آنچه قبلاً بوده به اجرا درآورد.(5)
گويا مراد حضرت اين است كه غير از اميرالمؤمنين و امام حسين، ساير ائمه(عليهمالسلام) مأمور به تقيه و مدارا بودند، در حاليكه حضرت مهدي(عجل الله تعالي فرجه) به جهاد و براندازي ظلم و استبداد، مأموريت دارد.
دهها حديث ديگر از اين قبيل وجود دارد كه هر يك بيانگر قيام حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه) و رويارويي وي با دشمنان به وسيلة شمشير و سلاح جنگي پيامبر اكرم(صلي الله عليه و آله و سلم) و امير مؤمنان(عليهالسلام) است. شكي نيست كه حضرت از وسائل جنگي امروزه و سلاحهاي پيشرفته دنيا، استفاده نخواهد كرد. چرا كه قيام عدالتخواهانه و انساني آن بزرگوار، به منظور برچيدن بساط ظلم و ستم، و برقراري عدل و داد در جهان صورت ميگيرد. در حاليكه سلاحهاي جنگي فعلي ظالمانه هستند و باعث كشتار، زخمي و معلول شدن انسانهاي فراوان ديگري كه ممكن است بيگناه هم باشند، ميشوند. سرنوشت مردان و زنان و كودكان بيگناه و بيماران، به مرگ يا وحشتزدگي و سكته، و زنان باردار به سقط جنين، و خانهها و مراكز صنعتي و عمراني، به ويراني و حيوانات دريايي و زميني، به هلاكت، و محيط زيست به نابودي منتهي ميشود. وضعيتي اسف بار كه نمونههاي فراوانش را در حملات جنگي عصر حاضر از نزديك مشاهده نمودهايم. بنابراين قابل قبول نيست كه آن حضرت از اينگونه سلاحهاي جنگي استفاده نمايد و خوني را به ناحق بريزد، يا ظالمانه به جان و مال مردم آسيب رساند.
آري، همچون برخوردهاي جنگي پيامبر و اميرمؤمنان و درگيريهاي آن دو بزرگوار با كفار و مشركين، و يهود و نصاري و منافقين، در رابطه با نشر و گسترش اسلام؛ مهدي موعود نيز در ادامة روش آن دو بزرگوار، به دور از هر گونه اقدام ظالمانهاي، به گسترش اسلام و برقراري عدل و داد جهاني ميپردازد و حديث يملاء الله به الارض قسطاً و عدلاً بعد ما ملئت ظلماً و جورا و ديگر احاديث و پيشگوئيهاي پيامبر اكرم(صلي الله عليه و آله و سلم) و پيامبران پيشين و ائمهاطهار(عليهمالسلام) را تحقّق ميبخشد.
چگونگي مقابلة شمشير با سلاحهاي پيشرفته
اكنون اين سئوال مطرح است كه چگونه حضرت مهدي(عجل الله تعالي فرجه) ميتواند با شمشير در مقابل اين همه سلاحهاي جنگي پيشرفته و هواپيماهاي بمبافكن و نيروهاي آتشزا و مخرب استقامت كند و با آنها روبرو شود؟
در پاسخ ميگوئيم: اگر از بُعد معجزه و استفاده از نيروي معنوي، وياري الهي وارد شويم؛ همانگونه كه –بر اساس آيات قرآن- خداوند با يك قطعه چوب (عصا) حضرت موسي و هارون را –بدون همكاري بنياسرائيل و ياري آنها- بر فرعون و نيروي يك ميليون و ششصد هزار نفري پيروز گردانيد؛(6) قادر است كه تنها حجّت خود را با شمشير بر همة قدرتهاي مادّي پيروز گرداند.
فرعون هشتاد نفر از نيروهاي ساحر و جادوگر خود را احضار كرد، و آنها با گستردن طناب و چوب و ديگر چيزها، صحنة جست و خيز مارها و ديگر حيوانات وحشتزا را به نمايش درآورند. در اين هنگام حضرت موسي(عليهالسلام) به امر الهي عصاي خود را به زمين زد، ناگهان عصا به شكل اژدهاي عظيمي به حركت درآمد و تمام ابزار جادوئي جادوگران را بلعيد. آنچنان كه آنها به شگفت درآمده و همه در مقابل حضرت موسي (عليهالسلام) تسليم شدند و به سجده افتادند و گفتند: ما به خداي حضرت موسي و هارون ايمان آورديم و به خداي راستين حضرت موسي معتقد شدند و در پاسخ فرعون كه آنها را با كلمة (لأقطّعنّ أيديكم و أرجلكم من خلاف ثمّ لأصلّبنّكم أجمعين)(7) تهديد به قطع دست و پا و به دار آويختن نمود؛ گفتند: مهم نيست هر كاري كه ميخواهي بكن، ما گناهاني كردهايم كه ميخواهيم با ايمان به خدا و تسليم در مقابل پيغمبرش ما را ببخشد و بيامرزد.
همچنين حضرت موسي(عليهالسلام) در مواجهة با امواج موّاج، به امر الهي عصاي خود را به آب رود نيل زد و آب خروشان مثل كوه روي هم انباشته شد و دوازده جادة خشك به وجودآمد، پس موسي با دوازده فرقه بنياسرائيل وارد آن جادهها شدند و فرعون هم به همراه لشگرش در تعقيب موسي وارد جادههاي خشك رود نيل شد. پس از آنكه آخرين نفر از بنياسرائيل از دريا خارج شد و پا بيرون نهاد؛ آخرين نفر از نيروهاي فرعون وارد دريا شد. آنگاه خداوند به وسيلة موجي خروشان، جادهها را پر از آب نمود و فرعون آن خداي دروغين را با انبوه ثروت و سلاحهاي سنگين و سپاهيان انبوه، همه را غرق و مثل پركاه روي آب قرار داد. به گونهاي كه كافر و مؤمن همه به حيرت درآمدند. در حاليكه موسي و هارون و بنياسرائيل همه نجات يافتند و بنياسرائيل وارث و مالك سرزمين مصر شدند.(8)
فرمودة حضرت رضا(عليهالسلام) مهدي(عجل الله تعالي فرجه) عصاي موسي و انگشتر سليمان را در دست دارد (9) و قطعاً همچون موسي و سليمان از آن انگشتر و عصا استفاده خواهند نمود.
همچنان كه ممكن است همچون جدّ عالي مقامش پيامبر اكرم(صلي الله عليه و آله و سلم) كه طبق آيات شريفة قرآن، خداوند او را با گروههاي هزار نفري(10) و سه هزار نفري (11) و يا پنج هزار نفري از فرشتگان كه داراي نشان مخصوص بودند،(12) نصرت بخشيد؛ حضرت مهدي(عجل الله تعالي فرجه) را نيز ياري دهد. آنچنان كه مسلمانان را در حال شكست در جنگ بدر(13) و روز تاريخي حنين(14) ياري، و پيروز فرمود و در جنگ احزاب رعب و وحشت را بر دل كفّار و مشركان فرو ريخت.(15)
براي خداوند بسيار سهل و آسان است كه حجتش امام زمان(عجل الله تعالي فرجه) را بر دنياي كفر و سلطهگر جهان پيروز فرمايد، آنچنان كه همگان (كافر و مؤمن) به حيرت و شگفتي درآيند و اسلام راستين هرچه گسترده تر در سراسر جهان به نمايش درآيد و بساط ظلم و كفر برچيده شود.
اكنون اگر با گذشت بيش از سه هزار سال از تاريخ ماجراي موسي، يا با گذشتن چهارده قرن از دوران پيامبر اسلام و پيروزيهاي حضرتش بر دشمنان و برچيده شدن بساط كفر و شرك؛ تجسّم ذهني و به وقوع پيوستن آن براي ما مشكل است، به ماجراي از هم پاشيده شدن وسيعترين حكومت جهاني پيشين –شوروي سابق- اشاره ميكنيم.
آري، اين شوروي بود كه با به هم پيوستگي زورمندانة پانزده كشور از كشورهاي آسيايي و اروپايي به نامهاي:
1- جمهوري روسيه –تشكيل يافته از 12 جمهوري كوچكتر- با 000/000/128 نفر؛
2- جمهوري اوكراين با 000/400/64 نفر؛
3- جمهوري روسيه سفيد با 000/800/8 نفر؛
4- جمهوري ازبكستان با 000/200/11 نفر؛
5- جمهوري قزاقستان با 000/700/12 نفر؛
6- جمهوري گرجستان با 000/700/4 نفر؛
7- جمهوري آذربايجان با 000/900/4 نفر؛
8- جمهوري ليتواني با 000/100/2 نفر؛
9- جمهوري مولداوي با 000/500/3 نفر؛
10- جمهوري لتوني با 000/300/2 نفر؛
11- جمهوري قرقيزستان با 000/800/2 نفر؛
12- جمهوري تاجيكستان با 000/700/2 نفر؛
13- جمهوري ارمنستان با 000/300/2 نفر؛
14- جمهوري تركمنستان با 000/000/2 نفر؛
15- جمهوري استوني با 000/300/1 نفر؛
از جمعيتي بالغ بر دويست و سي و پنج ميليون و هفتصد هزار نفر برخوردار بود –علاوه بر جمعيت جمهوريهاي خودمختار- و گسترش يافتن آن به وسعت سه برابر آمريكا، با قدرت نظامي پيشرفته و سلاحهاي جنگي مدرن و درآمد مالي فراوان، و توليدات نفتي، كشاورزي، و صنايع كشتيسازي، اسلحهسازي، دامپروري، مواد غذائي... يكي از دو قطب قدرت جهاني به شمار ميرفت.(16)
اما بر اثر اشتباهات نظام حكومتي و در هم كوبيدن راه و رسم انساني ونارسائيهاي قانوني سلطهگري حاكمان آنان و فشار اقتصادي و از همه بدتر ترويج بيديني، ديديم كه چگونه از هم پاشيده شد وسقوط كرد.
اين گونه رويدادها كه در گذشته به صورت فراوان به وقوع پيوسته و در عصر حاضر هم در گوشه و كنار شاهد آن هستيم؛ هر يك نشانهاي است براي قابل قبول بودن قيام جهاني حضرت مهدي موعود(عجل الله تعالي فرجه) و امكان وقوع آن به وسيلة سيصد و سيزده نفر(17) از عوامل اصلي قيام، و ده هزار نفر يا كمي بيشتر(18) از ساير اديان كه در مكّه رخ ميدهد و به منظور برقراري عدل جهاني و نابودي حكومتهاي ظلم و كفر و استعمار و استبداد به نمايش در ميآيد.
قرآن مجيد با ايراد آيه شريفه (كم من فئة قليلة غلبت فئة كثيرة بإذن الله)(19) خاطر نشان فرموده است كه چه بسيار گروه اندكي كه به اذن الهي بر گروه فراوان و رقم چند صد برابر يا چند هزار برابر، چيره و پيروز ميشوند.
اما اگر بخواهيم از بعد طبيعي و معمولي به پاسخ سئوال مذكور بپردازيم؛ ميگوئيم: با توجه به اينكه تمام ماشينآلات ساخت اسلحه و مهمات و كارخانههاي توليد كنندة مواد شيميائي سمي و آتشزا و كلية وسائل حمل و نقل و هواپيماهاي بمبافكن و ناوهاي جنگي و هواپيمابر و بيش از همه، خود اين ماشينها و هواپيما و ناوها بايد از فرآوردههاي نفتي استفاده كنند تا مورد بهرهبرداري قرار گيرند؛ پس اگر همانگونه كه خداوند با آية شريفة (قل أرأيتم إن أصبح ماؤكم غوراً فمن يأتيكم بماءٍ معينٍ)(20) كفار و بيدينان را به فرو نشستن آب دريا و رودخانهها و چاهها تهديد نموده و فرموده در اين صورت چه كسي ميتواند آنها را از آب گوارا بهرهمند گرداند؛ اگر چاههاي نفت فرو نشست و ذخاير آن تهنشين گرديد و با گذشت زمان يا در اثر جنگ جهاني قبل از ظهور حضرت، دسترسي به آن از بين رفت؛ ديگر هيچ سلاحي جنگي و تسليحات نظامي پيشرفته قابل استفاده و راهاندازي نخواهد بود و همة آنها خنثي خواهد شد.
در چنين شرايطي ديگر توليد مواد آتشزا و مخرّب و بمب و موشك امكانپذير نخواهد بود. حتي ممكن است برق منازل و مؤسسهها همه قطع شود، زيرا واحدهاي توليد برق براثر نبودن سوخت از كار ميافتند و فرستندههاي راديوئي و تلويزيوني نيز به خاطر نبودن نيروي برق غيرقابل استفاده و تعطيل خواهند شد.
بر اين اساس اگر جنگ و درگيري به وقوع بپيوندد؛ ناگزير بايد از همان شمشير و نيزه استفاده نمود. حتي حملات دسته جمعي افراد –بدون ماشين وديگر وسائل نقليه –از شهري به شهر ديگر و از كشوري به كشور ديگر، غير عملي و ناميّسر خواهد بود. در اين صورت جنگ و روياروئي حضرت مهدي(عجل الله تعالي فرجه) – به هنگام قيام جهاني- با دشمنان و مخالفان، تنها به وسيلة شمشير و نيزه، و با استفاده از است و مركب حيواني عملي وامكانپذير خواهد بود.
اگرچه؛ پايان يافتن قيام و تحقق حكومت جهاني آن حضرت، چنين اوضاعي نيز خاتمه خواهد يافت. همانگونه كه در روايات به تفصيل فرمودهاند كه در دورة حكومت جهاني مهدي، زمين ذخاير و ثروتهاي پنهان خود را به تمامي آشكار مينمايد و بشريت از آن بهرهبرداري مينمايند.
اما موضوع بهرهبرداري از انرژي خورشيدي كه اخيراً مطرح شده و آنرا جايگزين مواد نفتي قلمداد ميكنند؛ معلوم نيست در چه زماني به تحقق برسد و مورد استفادة عملي و عمومي درآيد و آيا ميتوان در تسليحات نظامي نيز از آن بهره برد يا خير؟
شاهد ديگر بر امكان فرونشيني منابع و برهم خوردن نظام طبيعي موجود و تحوّلات غيرقابل پيشبيني؛ ماجراي تاريخي كشتي نوح پيامبر(صلي الله عليه و آله و سلم) است كه در حدود پنجهزار سال پيش در منطقهاي كه بعداً آرارات ناميده شد –از رشته كوههاي ارمنستان، بين ايران و روسيه- اتفاق افتاد.
در حدود چهل سال قبل به هنگامي كه باستانشناسان شوروي مشغول حفّاري قسمتي از كوههاي آرارات بودند؛ به چند تخته پارة قطور و پوسيده برخوردند كه بعداً معلوم شد اين تختهها، قطعات جدا شده از كشتي نوح بوده كه در آن زمان، در اين منطقه متوقف شده است.
اين كشف انگيزهاي شد كه به مدت دو سال به عمليات حفّاري ادامه دهند و بالاخره در همان نقطه به يك تكه تخته ديگر برخورند كه بدون پوسيدگي نمايشگر عبارتي بود ناشناس و غيرقابل تشخيص. با همكاري هفت نفر از متخصصين خطشناسي باستاني از روسيه و چين؛ پس از گذشت هشت ماه، متّفقاً گزارش دادند كه خط منقوش بر تخته، عبارت است از اسامي انوار مقدسة محمّد، علي، حسن، حسين و فاطمه – كه حضرت نوح به آنها توسّل جسته و براي رهايي از غرق شدن كشتي و طوفان دريا، آن اسامي را بر بدنة كشتي يا قطعه تختهاي جدا، نوشته است- آن قطعه تخته اكنون در موزة آثار باستاني شوروي در معرض ديد تماشاگران و بازديدكنندگان است.
بنابراين چنانكه نقش علي(عليهالسلام) در پيروزي مسلمانان، در استفاده از ذوالفقار پيامبر(صلي الله عليه و آله و سلم) خلاصه ميشد، تا آنجا كه جبرئيل به پيامبر اكرم(صلي الله عليه و آله و سلم) اعلام كرد: لاسيف إلاّ ذوالفقار و لافقي إلاّ علي؛ شمشيري –سرنوشتساز- نباشد مگر ذوالفقار و جوانمردي – از خود گذشته و كارساز- نباشد مگر علي(عليهالسلام)؛(21) وحضرتش شجاعترين شجاعان عرب همچون عمروبن عبدود و شجاعترين شجاعان يهود مانند مرحب خيبري را با يك ضربة ذوالفقار از پاي در آورد و به خاك هلاكت انداخت، و جنگ با مسلمانان خاتمه يافت؛ حضرت مهدي(عجل الله تعالي فرجه) هم به ياري خدا با شمشير ذوالفقار پيامبر(صلي الله عليه و آله و سلم) و ايجاد رعب و وحشت از ناحية پروردگار بردلهاي ستيزهجويان حاكم ميشود؛ بر حكومتهاي كفر و فسق و فجور و دشمنان اسلام و مذاهب باطله و مخالفين، مسلّط و پيروز خواهد شد و حكومت عدل جهاني را مستقر خواهد ساخت.
علاوه بر آنكه آن حضرت هنگامي قيام مينمايد كه دو سوم مردم دنيا بر اثر جنگ و خونريزي از بين رفتهاند و يك سوم باقيمانده، بر تمام قدرتهاي مادّي نفرين ميفرستند و به يك قدرت معنوي روحاني اميد دارند كه بيايد و آنها را از آن فلاكت و رنج و بدبختي نجات بخشد. چه بسا سلاح آن حضرت، همان قدرت بيان و منطق مستدل و برخورداري از قدرت تسخير قلوب مردم باشد –كه هيچكس را ياراي مقابلة با آن نيست- و استفادة حضرت از شمشير جنبة نمادين به خود گيرد، چنانكه امروز نيز چنين است.
فعجّل اللهم في فرجه و ظهوره و اجعلنا من شيعته و اعوانه و انصاره و الذّابين عنه و المسارعين اليه.
پی نوشت ها:
1. سوره عنكبوت/ آيه 2.
2. «من كان من الفقهاء حافظا لدينه، مخالفا لهواه، مطيعا لامر مولاه، فللعوام ان يقلّدوه، فانّهم حجّتي و انا حجة الله عليهم.»
3. بحارالانوار، ج52، ص 242، حديث 242، و ص 301 حديث 66، و ص 304 حديث 72، و ص 307 حديث 80، و ص 321 حديث 26، و ص 338 حديث 81، و ص 353 حديث 111، و ص 354 حديث 113 تا 116، و ص 361 حديث 129، و ص 372 حديث 164.
4. بحارالانوار، ج 51، ص 218.
5. اصول كافي، ج1، ص 533.
6. بحارالانوار، ج13، ص 122.
7. سوره شعراء/ آيه 49.
8. جهت آگاهي تفصيلي رجوع شود به آيات 10 تا 68 سوره شعرا، و تفسير نمونه ج 15، ص 194 تا 250، و ديگر تفاسير فارسي و عربي.
9. كمال الدين، ج2، ص 48، اعلام الوري، ص 407؛ كشف الغمه، ج3، ص 314؛ بحار الانوار، ج52، ص 322؛ وافي، ج2، ص 113؛ اثبات الهداة، ج3، ص 478.
10. (فاستحاب لكم أني ممدُّكم بألف من الملائكة مردفين) سوره انفال/ آيه 9.
11. (ألن يكفيكم أن يمدكم ربكم بثلاثة آلاف من الملائكة منزلين) سوره آلعمران/آيه 124.
12. (بلي... يمددكم ربّكم خمسة آلاف من الملائكة مسوّمين) سوره آلعمران/ آيه 125.
13. (ولقد نصركم الله ببدر و أنتم أذلة) سوره آل عمران/آيه 123.
14. (و لقد نصركمالله في مواطن كثيرة و يوم حنين) سوره توبه/ آيه 25.
15. (و قدف في قلوبكم الرعب فريقاً تقتلون و تأسرون فريقاً) سوره احزاب/ آيه 26.
16. جهت آگاهي بر شرح تفصيلي همه جانبه حكومت شوروي، مراجعه شود به جغرافياي كامل جهان، تأليف حبيبالله شاملويي، ص 717 – 718.
17. جهت آگاهي بر مصادر فراوان اين حديث رجوع شود به منتخب الاثر، آيت الله صافي، ص 475 - 476.
18. كشف الاستار حاجي نوري، و منتخب الاثر، ص 466.
19. سوره بقره/ آيه 249.
20. سوره ملك/ آيه 30
21. ميزان الاعتدال، ذهبي، 2/317 چاپ قاهره، صفين ابن مزاحم، ص 365، مناقب خوارزمي، ص 127، 246 ، چاپ تبريز؛ مناقب ابن مغازلي، ص 198، حديث 235؛ ملحقّات احقاق الحق، آيتالله مرعشي، ج6، ص 12-23 به نقل از حدود چهل مصدر حديثي و تاريخي اهل تسنن، نيز جلد 8، ص 411 و ج 16، ص 411-424 و ج 21، ص 116 و 123-124 مجموعاً از بيش از پنجاه مصدر حديثي و غير حديثي سنّي ارائه شده.