با كودك بدغذا چه كنيم؟
منبع:روزنامه جوان
مادرى مى گويد يك بچه دو سال ونيمه دارم كه اشتهايش مثل ساير بچه ها در اين سن است و سعى كرده ايم هيچ وقت در مورد غذا خوردن به او فشار نياوريم. غذاهاى سالمى كه مى دانم دوست دارد جلويش مى گذاريم و هر روز سه وعده غذاى اصلى و دو وعده ميان غذا به او مى دهيم. مدتى است كه بى مقدمه شروع كرده به اين كه سر شام دو لقمه بخورد و به من بگويد كه ديگر نمى خورد. بعد يكى دو ساعت بعد مى آيد و مى گويد من گرسنه ام. البته كه گرسنه است چون شامش را نخورده. نمى دانيم چه كنيم. آيا دوباره بايد به او غذا دهيم يا به او بگوييم كه اگر شامش را نخورد تا صبحانه از غذا خبرى نيست؟
كماكان به بچه فشار نياوريد وگرنه ممكن است جنگ قدرت به راه بيفتد! هر روشى كه انتخاب مى كنيد با ظاهرى عادى و بى هياهو با قضيه برخورد كنيد. قوانين روشنى كه بدون بحث زياد به اجرا گذاشته مى شوند تاثير خوبى دارند. مثلاً مى توانيد مشخص كنيد كه كدام رفتارها سر ميز غيرقابل قبول است. اما در مورد مقدار غذايى كه بچه بايد بخورد قانون نگذاريد زيرا فقط خود او است كه مى داند سير است يا گرسنه.شايد نخستين كارى كه بخواهيد بكنيد اين است كه مطمئن شويد وقتى سر ميز شام مى آيد آن قدر گرسنه است كه بيش از چند لقمه بخورد. به تغذيه بعد از ظهر او دقت كنيد و ببينيد آيا چيزى جلوى اشتهاى شام او را مى گيرد؟ آيا ساعت پنج به او كه از گرسنگى در حال ضعف بوده خوراكى داده ايد و وقتى شام را ساعت شش مى كشيد به اندازه لازم گرسنه نيست؟ آيا تمام بعد از ظهر آب ميوه اش را سر مى كشيده؟
مدت زمان معقولى را معين كنيد كه سر ميز شام با شما سپرى كند و بعد به او اجازه دهيد كه دنبال بازى برود. حتى اگر غذا نخورد به او بفهمانيد كه دوست داريد سر ميز او هم باشد و از حضورش لذت مى بريد. به خود او توجه كنيد و نه به غذايى كه مى خورد يا نمى خورد. براى يك بچه دو سال و نيمه اين مدت زمان معقول بين ۱۲ تا ۱۵ دقيقه است.بالاخره اگر سرميز شام غذاى زياد نخورد دليلى وجود ندارد كه روى بشقاب را نپوشانيد و آن را در يخچال نگذاريد. بعد كه ديرتر گرسنه شد فقط اجازه دارد همين غذا را بخورد و آن را تنها مى خورد(البته شما هم در اتاق حضور داريد) و نه در جو دلپذير شام خانوادگى. كمبود توجهى كه در اين زمان در معرض آن است به اضافه محيط دلپذير ميز شام كه جلوتر شاهدش بود ممكن است او را ترغيب كند كه دوباره شامش را با اعضاى خانواده بخورد. البته اين امكان هم هست كه او از برنامه جديد خوشش بيايد كه در آن صورت بايد فكر ديگرى بكنيد!
كماكان به بچه فشار نياوريد وگرنه ممكن است جنگ قدرت به راه بيفتد! هر روشى كه انتخاب مى كنيد با ظاهرى عادى و بى هياهو با قضيه برخورد كنيد. قوانين روشنى كه بدون بحث زياد به اجرا گذاشته مى شوند تاثير خوبى دارند. مثلاً مى توانيد مشخص كنيد كه كدام رفتارها سر ميز غيرقابل قبول است. اما در مورد مقدار غذايى كه بچه بايد بخورد قانون نگذاريد زيرا فقط خود او است كه مى داند سير است يا گرسنه.شايد نخستين كارى كه بخواهيد بكنيد اين است كه مطمئن شويد وقتى سر ميز شام مى آيد آن قدر گرسنه است كه بيش از چند لقمه بخورد. به تغذيه بعد از ظهر او دقت كنيد و ببينيد آيا چيزى جلوى اشتهاى شام او را مى گيرد؟ آيا ساعت پنج به او كه از گرسنگى در حال ضعف بوده خوراكى داده ايد و وقتى شام را ساعت شش مى كشيد به اندازه لازم گرسنه نيست؟ آيا تمام بعد از ظهر آب ميوه اش را سر مى كشيده؟
مدت زمان معقولى را معين كنيد كه سر ميز شام با شما سپرى كند و بعد به او اجازه دهيد كه دنبال بازى برود. حتى اگر غذا نخورد به او بفهمانيد كه دوست داريد سر ميز او هم باشد و از حضورش لذت مى بريد. به خود او توجه كنيد و نه به غذايى كه مى خورد يا نمى خورد. براى يك بچه دو سال و نيمه اين مدت زمان معقول بين ۱۲ تا ۱۵ دقيقه است.بالاخره اگر سرميز شام غذاى زياد نخورد دليلى وجود ندارد كه روى بشقاب را نپوشانيد و آن را در يخچال نگذاريد. بعد كه ديرتر گرسنه شد فقط اجازه دارد همين غذا را بخورد و آن را تنها مى خورد(البته شما هم در اتاق حضور داريد) و نه در جو دلپذير شام خانوادگى. كمبود توجهى كه در اين زمان در معرض آن است به اضافه محيط دلپذير ميز شام كه جلوتر شاهدش بود ممكن است او را ترغيب كند كه دوباره شامش را با اعضاى خانواده بخورد. البته اين امكان هم هست كه او از برنامه جديد خوشش بيايد كه در آن صورت بايد فكر ديگرى بكنيد!