لطفاً به من توجه كنيد

گروه بانوان: از جمله چالش برانگيزترين مباحثي كه امروزه درباره جوانان وجود دارد مسأله اي به نام بحران هويت است كه خود را در شكلهاي گوناگون بروز مي دهد. هر يك از ما در عبور از كوچه و خيابان جواناني را مي بينيم كه به شكلهاي بسيار
پنجشنبه، 16 اسفند 1386
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
لطفاً به من توجه كنيد
لطفاً به من توجه كنيد
 
منبع: روزنامه قدس

بررسي اختلال هويتي در جوانان

 از جمله چالش برانگيزترين مباحثي كه امروزه درباره جوانان وجود دارد مسأله اي به نام بحران هويت است كه خود را در شكلهاي گوناگون بروز مي دهد. هر يك از ما در عبور از كوچه و خيابان جواناني را مي بينيم كه به شكلهاي بسيار عجيب و غريب خود را آراسته اند. بسياري از پسرها كه موهايشان تا حدود كمرشان است و درست مثل دخترها آن را آرايش كرده اند. بسياري از آنها به استفاده از دستبند و گردنبند و حتي گوشواره گرايش دارند. حتي بسياري از آرايشگرهاي مرد كه در واقع همان سلمانيهاي سابق باشند دقيقاً عمليات يك آرايشگر زن را مي توانند انجام دهند. آقايي مي گويد: آرايشگري كه من براي پيرايش موهايم به آنجا مي روم و در خيابان ميرداماد است موهاي آقايان را مش مي كند، فر مي زند، ابرو تاتو مي كند، بند مي اندازد و ... در نقطه مقابل دخترهاي زيادي را مي بينيم كه موهايشان را پسرانه كوتاه مي كنند، شلوار و بلوز مي پوشند در خيابان حركات پسرانه انجام مي دهند و بسياري از كارهاي ديگر كه نشان بدهند آنها هم مثل پسران هستند. جامعه شناسان مي گويند اين جوانان دچار بحران هويت شده اند. گويا اگر تا ديروز صلابت مردانه و ظرافت زنانه براي زنان و مردان امتياز محسوب مي شد، امروزه اين ارزشها رنگ باخته اند و بعضي از دختر خانمها دوست دارند رزمي كار كنند و عده اي از آقا پسرها هم ناخن مانيكور مي كنند. همكار گروه حوادث روزنامه ما يك روز با هيجان از مردي سخن مي گويد كه با هيأت زنانه به دادگاه آورده شد. او مي گويد: اين پسر جوان بلوز و دامن به تن داشت و روسري به سر گذاشته بود. او اضافه مي كند در نگاه اول به هيچ وجه قابل تشخيص نبود كه اين جوان آرايش كرده كه حتي ابروهايش را تاتو كرده است مردي است كه با هيأتي زنانه به جرم سرقت دستگير شده است. در اين گزارش كه به مسأله بحران هويت مي پردازد، بنا داريم به علتهاي اين اتفاق بپردازيم و بررسي كنيم كه چرا بعضي از جوانان امروز تعريف درستي از هويت خود ندارند؟ چرا بسياري از رفتارها كه در گذشته ارزش محسوب مي شد امروزه رنگ باخته است و شماري از دختران جوان امروزي آشپزي نكردن و بلد نبودن پخت و پز را امتياز مي دانند و به جاي آن توي خيابان با پسرها دست به يقه مي شوند؟

جوان و جستجوي هويت

اريكسون مي گويد: "جستجوي يك جوان در پي هويت از برخي لحاظ همان جستجوي معناي زندگي است"
از واژه هاي پرمعناي ادبيات نوجواني و جواني هويت است، معناي اين عبارت همزماني آغاز تأمل و تفكر در هويت خويش و شروع نوجواني است. پديده اي كه بعدها و در سالهاي جواني به صورت تكوين هويت يا بحران هويت ظاهر مي شود. لذا مهمترين سالهاي زندگي يعني دوران نوجواني و جواني عرصه تجلي شكل گيري و يا از هم پاشيدگي هويت است.
در ميان تعاريف متنوعي كه در باب هويت فرد ذكر شده اظهارنظر جان گاردنر از صراحت و جامعيت بيشتري برخوردار است. او مي نويسد: يك فرد جوان بايد بياموزد كه بيش از هر چيز خودش باشد، در جايي كه بيشترين ارزش را براي ديگران دارد، ديگراني كه مطمئناً براي او نيز عزيزتر از هر چيز ديگر هستند، مراد از اصطلاح "هويت" چنين رابطه متقابلي است كه متضمن يكي بودن با خويشتن و در عين حال به نوعي سهيم شدن با زندگي دروني ديگران است.

مفهوم بحران هويت

مطابق اين تعريف، حفظ تعادل ميان "وحدت با خود" و "حضور در تجربه باطني ديگران" از نشانه هاي احراز هويت محسوب مي شود. بر اين اساس هرگاه تعادل مذكور بر هم خورده و حالت عدم توازن ميان آنها به وجود آيد نوعي اختلال يا بحران در هويت پديدار مي شود آن وضعيت را اريك فروم با زيبايي خاصي چنين توصيف مي كند: لزوم همرنگ شدن با ديگران با از دست رفتن هويت بيشتر مي شود. از عبارت فروم چنين برداشت مي شود كه خود تأمين انتظارات ديگران و مانند آنها شدن را بر خود واقعي بودن ترجيح دهد و ناگزير است بهاي سنگين آن را بپردازد و آن دست كشيدن از خود انگيختگي و فرديت است.
"اريكسون" نيز بحران هويت را در ناتواني نوجوان براي قبول نقشي كه جامعه از او انتظار دارد، معنا مي كند، شايد مشكلات متعددي باشد كه فرد در سالهاي بعدي زندگي به جهت بحران هويت با آن مواجه خواهد شد.

زمينه هاي پيداي بحران هويت

از چالشهاي مهم مبحث حاضر چگونگي نفوذ پديده بحران هويت در فرهنگ تفكر و باورهاي قشرهايي از جامعه ماست. برخي از زمينه هاي تاريخي ظهور بحران به شيوه برخورد ما با تمدن غرب در حدود 200 سال پيش برمي گردد. آن زمان غرب در موقعيت بسيار خوبي از جهت پيشرفتهاي علمي قرار داشت ولي روش پيشينيان ما عمدتاً بر دو رويكرد در قبال تحولات اروپا متكي بود: الف: طرد، نفي و انكار ب: مرعوب شدن، خودباختگي و تسليم و رويكرد سومي كه مبتني بر اخذ و اقتباس آگاهانه از پيشرفتهاي علمي و صنعتي غرب همراه با حفظ ارزشها، اصالتها و فرهنگ و تمدن خود مي باشد، چندان مورد توجه قرار نگرفت، بنابراين فاصله موجود ميان ما و غرب از لحاظ علمي و فني حفظ ارزشها، اصالتها و فرهنگ و تمدن خودي چندان مورد توجه قرار نگرفت و فاصله موجود ميان ما و غرب به لحاظ علمي و فني بيشتر شد و زمينه ساز اين تفكر گرديد كه براي جبران گذشته ها و پركردن فاصله طولاني به وجود آمده چاره اي جز غرب گرايي، غرب باوري نيست. لازمه اين گرايش به فرهنگ غربي جدا شدن و دست كشيدن از هويت و فرهنگ خودي بود. بنابراين اين باور در اذهان عده اي به وجود آمد كه قطع پيوند با ريشه هاي فرهنگ و تمدن اسلامي و ايراني و نفي خويشتن تنها راه چاره است.
علاوه بر زمينه هاي تاريخي، برخي عوامل موجود در عصر جديد نيز به بحران هويت دامن زده است. مسايلي نظير گسست فرهنگي، فردگرائي افراطي، سكولاريسم، تضاد نسلها، تغييرات پرشتاب زندگي، خلأ آرماني، فقدان عامل دين و مذهب، پديده كلان شهرهاي بزرگ و نظام ناكار آمد آموزش و پرورش هر يك در جاي خود، اثرات تعيين كننده اي بر بحران هويت داشته و روند آن را شتاب بخشيده است كه فرصت پرداختن به همه آنها نيست و ليكن از باب اشاره، به گفتاري از مارسيا 1985 اكتفا مي كنيم.
به گفته وي، "در جوامعي كه مذهب وجود ندارد، برخي جوانان بحران هويت شديدتري را تجربه مي كنند، چرا كه مذهب به مهمترين سؤالات نوجوانان يعني از كجا آمده ام؟ چه كسي هستم؟ به كجا خواهم رفت؟ چه بايد بكنم؟ پاسخ مي دهد.
طبق تحقيقات انجام شده توسط سازمان ملي جوانان، جامعه ايران به دليل مذهبي بودن و برخورداري از تمدن و تاريخ ديرپا داراي دو گستره مفهومي برجسته از هويت ديني و ملي است.
همچنين اصل 29 "منشور تربيت نسل جوان" نيز بر آگاهي از اساس و اركان هويت اصيل ملي و مذهبي ايران اسلامي و تحكيم وحدت ملي و مذهبي و تقويت احساس ميهن دوستي تأكيد دارد. 84 درصد جوانان اعتقاد دارند كه انجام مراسم ديني در كشور موجب آرامش و سلامت روحي مردم مي شود، 91 درصد جوانان خدا را ناظر بر اعمال انسانها، 89 درصد پيروي از اولياي دين را وظيفه شرعي انسان و 88 درصد ديگر آدمهاي ديندار را كمتر دچار انحراف اخلاقي مي دانند. اين تحقيق نشان مي دهد كه در حال حاضر 88 درصد جوانان درباره هويت بدني خود معتقد به برخورداري از سلامت جسماني بالا، 84 درصد از ظاهر و قيافه راضي و 82 درصد ديگر نيز معتقدند بلوغ همزمان با ساير همسالان خود را داشته اند.
47 درصد دختران و 24 درصد پسران آرزو دارند كه از جنس مخالف باشند، از سويي ديگر تنها 35 درصد جوانان 18 تا 29 سال (34 درصد پسران و 36 درصد دختران) به مرحله طبيعي دستيابي به هويت همسر گزيني رسيده و 65 درصد ديگر هنوز در حد تعليق، توقف و اغتشاش هويت هستند.

مد فروشان سود مي كنند

شكل گيري هويتي منسجم، پايدار و دستيابي به تعريفي از خود با مشخصه هاي انتخاب ارزشها، باورها و هدفهاي زندگي مهمترين جنبه رشد رواني و اجتماعي در دوره جواني است. از سويي ديگر شكل گيري هويت در دوران جواني ارتباط تنگاتنگي با عواطف، "خودپندار" و عزت نفس فرد داشته كه در اين ميان احساس تعلق و تعهد به خانواده، قوم، فرهنگ ملت و مذهب از جمله مؤلفه هاي مرتبط با هويت برشمرده مي شود.آنچه كه امروزه جامعه شناسان از آن به عنوان بحران هويت ياد مي كنند در قالب گرايش به مدهاي عجيب و غريب در كشور ما نمود پيدا كرده است. يكي از اين پسران كه براي خريد دستبند پهني وارد مغازه مي شود مي گويد: اين دستبند را به اين دليل مي خرم كه قشنگ است. وقتي آن را دستم مي كنم دستانم قشنگتر به نظر مي رسد.
وي مي گويد: اغلب يكي از خواننده هاي غربي با چنين دستبندهايي مقابل دوربين ظاهر مي شود. من هم چون به اين خواننده علاقه دارم سعي مي كنم مثل او دستبند داشته باشم.
فروشنده نيز به خبرنگار ما مي گويد: مشتري زياد براي اين نوع زيورآلات باعث شده است هر بار كه براي خريد جنس به كشور چين مي روم انواع و اقسام انگشترهاي عجيب و غريب درشت، دستبند و گردنبند پسرانه بياورم. اين اجناس فروش خوبي دارند، ضمن اين كه حمل آن براي ورود به كشور بسيار آسان است.
وي مي افزايد: البته اين گونه نيست كه اغلب اين اجناس از خارج از كشور وارد شود، بلكه بسياري از آنها توليد داخل است، اما توليدكننده داخلي از خارج از كشور الگو مي گيرد.
در همين زمان دخترخانم جواني كه براي خريدن يك گوشواره بزرگ به فروشگاه آمده است، مي گويد: وقتي اين گوشواره را گوشم مي كنم از كنار روسري روي صورتم مي افتد و قشنگ است.
چه اشكالي دارد كه من چيزي را كه دوست دارم بپوشم و ظاهرم را آن طور كه دوست دارم، آرايش كنم.
وي مي افزايد: خيلي دوست دارم رنگ موهايم يك رنگ عجيب باشد. چه اشكالي دارد بايد اين رنگ را هم تجربه كرد. در خارج از كشور فوتباليستها موهاي خود را سبز و يا نارنجي مي كنند، من هم مي خواهم با رنگهاي فانتزي موهايم را نارنجي كنم وقتي مي پرسم گل رنگ نارنجي هم وجود دارد؟ مي گويد: در بين رنگهاي فانتزي هر رنگي بخواهي هست. پسرجواني كه ظاهري كاملاً زنانه دارد، با پوزخندي از برابرم مي گذرد و حاضر نيست به حرفهاي من گوش كند.

مورد توجه بودن

دكتر طالب جامعه شناس و عضو هيأت علمي دانشگاه تهران درباره گرايشهاي اين چنيني در برخي جوانان و به خصوص عده اي از پسران به خبرنگار ما چنين مي گويد: گرايش به مدهاي عجيب و غريب و يا به عبارتي بحران هويت نزد جوانان مربوط به گروههاي خاصي وجود دارد و امري عمومي نيست، اما علت و انگيزه اصلي چنين رفتارهايي را بايد در چگونگي ارضاي يكي از نيازهاي افراد جستجو كرد.
وي مي افزايد: انسان داراي نيازهاي مادي و معنوي مختلفي است كه نظريه پردازان تقسيم بنديهاي متفاوتي از آن به دست داده اند.
دكتر طالب خاطرنشان مي سازد: نيازهايي كه شهيد مطهري از نيازهاي مادي و معنوي نام مي برد و چنين توضيح مي دهد كه وجه مميزه انسان و حيوان بر توجه انسان به نيازهاي معنوي است و مقوله اي است كه كمتر در سطح رسانه ها و با همان صراحت، صداقت و تصريحي كه خاص آن استاد شهيد بود، مشاهده مي شود.
وي مي افزايد: مازلو يكي از نيازهاي انسان را بعد از تأمين نيازهاي اساسي مورد توجه قرار گرفتن فرد توسط ديگران مي داند. تأمين اين نياز در افرادي كه از زمينه هاي قوي فرهنگ اسلامي بهره اي ندارند به چيزهايي مثل پرداختن به نيازهاي مادي تبديل مي شود، مثل آرايش كردن و خود را به صورتهاي مورد توجه همگان در آوردن .
دكتر طالب خاطرنشان مي كند: برخي از جوانان در رابطه با تأثيرپذيري از رسانه هاي خارجي و گروههاي اجتماعي خاص راه و روش آنها را حتي در آرايش كردن تقليد مي كنند و حتي در اين ميان سعي در ربودن گوي سبقت از گروههاي مرجع خود را نيز دارند. بنابراين رنگ كردن مو، برداشتن ابرو، خود را به ظاهر جنس مخالف نزديك كردن، متأسفانه در عالم كودكانه خود، نوعي ارزش قلمداد مي كنند و قبح موضوع را فراموش مي كنند.
وي اظهار مي دارد: انجام اين امور نه تنها موجب مي شود بين اين گونه جوانان و نسل قبلي آنها شكاف و حتي كدورت و دوري ايجاد شود كه بعد از مدتي فرد دچار انزوا مي شود و حتي توسط همگان ناديده انگاشته شده و به نوعي بيماري رواني مبتلا مي گردد و اگر جامعه ارزشها و اصول خود را حفظ كرده باشد، به حاشيه رانده مي شوند و براي زنده ماندن و در جامعه بودن چه بسا به آسيبهاي ديگري نيز روي آورند.
دكتر طالب مي گويد: بنابراين دو نتيجه از اين بحث مهم است، يكي سعي خانواده و خويشان كه با لطايف الحيل مانع از كج روي اين گونه جوانان شوند و سعي در توجيه آنها داشته باشند. دوم اين كه براي ارضاي نيازهاي مختلف جوانان خصوصاً نيازهاي معنوي چاره اي متناسب با شرايط زمان انديشيده شود تا جوانان امكان انتخابي گسترده تر داشته باشند.
وي مي افزايد: رسانه هاي گروهي به خصوص تلويزيون مي تواند نقش اساسي در اين ميان داشته باشد و از آرايشهاي نامطلوب مجريان و هنرپيشه هاي سريالهاي تلويزيوني جلوگيري كند.
وي ادامه مي دهد: بخشي از جامعه بدون آگاهي به تقليد اين رفتارها مي پردازد، زيرا ميزان آگاهي كافي ندارد، از خانواده و از محيط نظارت اجتماعي محلي به دور هستند و فرد يا افرادي توجهات لازم را به آنها نداده است.
وي مي افزايد: در جامعه سيال كنوني كه فرد محيط اجتماعي ثابتي ندارد و براي جبران عضويت خود در گروههاي طبيعي قبلي ناچاراند به عضويت گروههاي اجتماعي ديگري درآيند، اين امر پديد مي آيد.
وي يادآور مي شود: بسياري از دانشجويان به هنگام ورود به دانشگاه همان هيبت و ظاهر گذشته و محيط سنتي خود را دارند ولي دوري از خانواده و از هنجارهاي قبلي به سرعت افراد كم ظرفيت و كم آگاه را در معرض عضويت در گروههاي جديد كه از اصالت لازم برخوردار نبوده و الگوهاي خود را خارج از مرزها و... مي گيرند، در مي آورد.
دكتر اصغر كيهان نيا روانشناس و مشاور خانواده نيز به خبرنگار ما چنين مي گويد: پديده مدگرايي چيز تازه اي نيست و از سالها پيش وجود داشته و شايد بتوان گفت كه جزو عادات و فرهنگ افراد شده است.
بنابراين اگر عده اي از جوانان به سمت مد بروند كار عجيبي نكرده اند به خصوص كه خانواده نيز از اين مسأله بي بهره نيست آنها هم از مد پيروي مي كنند.
وي مي گويد: اما اين كه چرا مدلهاي عجيب و غريب مورد توجه قرار مي گيرد شايد بتوان چنين گفت كه وقتي در دوران بلوغ اندام يك فرد هنوز شكل نگرفته برخي نيازها براي او اساسي است. يكي امنيت خاطر است كه مي تواند آن را از پدر و مادر بگيرد و دوم نياز به تأييد و تصديق است.
وي مي افزايد: جوان دلش مي خواهد مورد قبول اطرافيان باشد پس الگوسازي مي كند تا زماني كه كودك است از والدين الگو مي گيرد، در دوران ابتدايي از معلم الگو مي گيرد و در دوران نوجواني از همسالان تأثير مي پذيرد.
دكتر كيهان نيا مي گويد: مثلاً مدلها را در ميادين ورزشي مي بينند اين كه فلان ورزشكار موهايش را بلند كرده است و يا... چون ورزشكاران مورد تأييد اجتماع هستند، جوان خودش را به شكل او در مي آورد تا مورد قبول باشد.
وي مي گويد: از جمله اين مدلها مي توانند بازيگران تلويزيون و سينما باشند و بخصوص با ارايه تصاويري بروي مجلات الگوسازي مي كند، جوانان نيز كه اغلب مخاطبان اين رسانه ها هستند در واقع منبع و الگو پيدا مي كنند تا خودشان را به آن شكل در آورند و در نهايت نيت همه آنها، جلب توجه است، چون جوان نياز به توجه دارد و اين توجه به هر شكلي عنوان مي شود.
دكتر كيهان نيا يادآور مي شود: هر قدر پايگاه عاطفي فرد در خانواده متشنج باشد اين تشنج را به جامعه انتقال مي دهد، بنابراين خانواده در عدم بروز چنين گرايشهايي نقش مهمي دارد.
وي مي گويد: اما گاهي اوقات اينترنت و دستيابي به اطلاعات مختلف در سراسر دنيا نيز مي تواند براي جوان الگوسازي كند، اما در نهايت اگر از من به عنوان يك روانشناس سؤال شود، مي گويم تمام اين گرايشها مي تواند نوعي اعتراض هم باشد.
وي مي افزايد: وقتي برخي از جوانان به قوانين خانواده، مدرسه و جامعه و يا هر كجاي ديگر اعتراض دارند، واكنش ستيزه جويانه و خشم آور دارند و اين كار را با پوشيدن لباس و مدلهاي سو كه مورد تأييد جامعه نيست نشان مي دهند.
وي مي گويد: اعتراض به اين كه جامعه ما را نمي فهمد و وقتي نمي توانيم كارهايي مطابق با سنمان انجام دهيم به كارهايي متوسل مي شويم كه كسي نمي تواند مانع شود، مثلاً موهايمان را بلند مي كنيم.

راه كارها و پيشنهادها

برخي از كارشناسان براي حل چنين مشكلاتي در جامعه راهكارهايي پيشنهاد مي كنند كه عبارتند از تقويت زمينه هاي تبادل فكري و هم انديشي با نسل جوان به منظور درك مشكلات و معضلات دروني آنان و پاسخ به پرسشهاي بنيادين، توسعه مناسبات ميان والدين و فرزندان از حيث عاطفي، روحي و كلامي به منظور جلب اعتماد نسل جوان و در نهايت گرايش به الگوپذيري با هدف تحكيم هويت خانوادگي آنان. تقويت زمينه هاي بروز و حضور نوجوانان و جوانان در عرصه هاي مشاركت و تصميم گيريهاي اجتماعي با هدف تحكيم هويت جمعي آنان و نيز ياري رساندن به نوجوانان و جوانان براي شناخت هرچه بيشتر توانمنديهايشان تا علاوه بر متناسب بودن انتظارات آنان از خويش با توانمنديها، اين گروه سني بتوانند موفقيتهاي بيشتري در تحصيل، شغل و زندگي به دست آورند با هدف تحكيم هويت شخصي آنان.




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.