انشاءالله موفق و مؤید باشید و همه ما موفق باشیم به اینكه خدمت بكنیم. مملكت ما احتیاج مبرم به خدمت دارد. احتیاج مبرم به نظام دارد. بعد از انقلاب است، انقلاب البته یك مسائلی در آن هست، لكن بعد از اینكه همه اركان تمام شد با كمك هم، همه با كمك هم انشاءالله این بار را به منزل برسانیم. این طور نباشد كه در خارج به ما بگویند كه اینها هرج و مرج هست در ایران و در ایران دیگر نمیشود [زندگی كرد] و چه؛ این حرفهایی كه میزنند. لااقل، بهانهای ما دست آنها ندهیم.
هركس هر كاری را متصدی است، او را خوب انجام بدهد. شما كار نداشته باشید كه یك قاضی در بلخ- مثلاً- فلان عمل را كرده است و یك قاضی در كجا. شما كارتان این باشد كه این كاری كه خود شما می كنید، این خوب باشد. اگر همه افراد یك مملكتی آن كاری كه دستشان است بنا بگذارند خوب انجام بدهند، این مملكت الهی عالی میشود. ولی اگر بنا باشد كه این كه كار خودش را میخواهد بكند، به كار دیگری هم دخالت بكند- به یك كاری كه مربوط به او هم نیست دخالت بكند، این قاضی است بخواهد قوّه مجریه هم خودش باشد، قوّه مجریه است، بخواهد قاضی هم خودش باشد- این هرج و مرج است. این قوا كه هستند و اساس هستند، اینها علی حدّه و مستقل و متجزّا از هم هستند و هركدام باید كار خودشان را انجام بدهند، اگر بنا شد كه یك قاضی بخواهد اجرا هم بكند، این از حد خودش تجاوز كرده است و كارش فاسد خواهد شد و مملكت هم فاسد خواهد شد. اگر هركسی كار خودش را همان طوری كه هست، خوب انجام بدهد، انشاءالله تعالی، موفق خواهد شد این مملكت به اینكه نظامش درست برقرار [باشد] و شما هم انشاءالله مأجور پیش خدای تبارك و تعالی [ باشید] و در نامهی اعمال شما ثبت بشود كه قاضی است كه برای خدا قضاوت كرده است. (1)
از نكاتی كه تذكر بدهم این است كه قوّه قضاییه همان طوری كه آقا فرمودند یك قوّه مستقل باید باشد. یعنی در همه جای دنیا این اسم هست كه قوّه قضاییه مستقل است حالا ما در كشور خودمان كه استقلال داده است اسلام به قوّه قضاییه و قاضی و قوّه قضاییه مستقل است و هیچ كس نباید در آن دخالت بكند. قضات نباید گوش به هیچ كس بدهند جز آنكه برای خدا كار خودشان را انجام بدهند، حق را ملاحظه بكنند. اگر فرض كنید كه یك جایی را دیدند حق است، اگر تمام كشور ایران به آنها چیز بكنند كه به آن طرف حكم بدهید، نكنند. خدا این طور مقرر فرموده است، باید شما به حق برسید. كار به اینكه این رفیق فلان است، این دوست فلان است، این پسر فلان است، این خود فلان است، خیر، كاری به این كارها نداشته باشید. باید شما به همان طوری كه شرع مقدس امر فرموده است قضاوت كنید و مستقل در قضاوت باشد و محتاط در قضاوت. احتیاط در قضاوت كنید، توجه بكنید كه نبادا یك مظلومی حقش ضایع بشود یا یك نفری زاید بر آن مقداری كه باید جریمه بشود یا- برای- تعزیر بشود، یا- به- چه بشود، زاید بر او نباشد. (2)
مطلبی كه من باید به عموم مردم و بخصوص آنهایی كه در كارهای كشور و مملكت دست دارند تذكر دهم، این است كه قوّه قضاییه قوّهای است مستقل، و معنای استقلالش این است كه در صورتی كه حكمی از قضات صادر شد، هیچ كس حتی مجتهد، دیگر حق ندارد آن را نقض و یا در آن دخالت نماید. و احدی حق دخالت در امر قضا را ندارد و دخالت كردن، خلاف شرع و جلوگیری از حكم قضات هم برخلاف شرع است. (3)
مصادرهی اموال متجاوزین از طرف افراد غیرمسؤول و یا محاكم غیرصالحه شدیداً محكوم است. تمام مصادرات باید از روی موازین شرعیه با حكم دادستان و یا قضاوت دادگاهها باشد و هیچ كس حق دخالت در این گونه امور را ندارد. متخلفین باید شدیداً مؤاخذه شوند.
زمینها باید روی موازین شرعیه توزیع گردد و بعد از اثبات این موضوع، محاكم صالحه حق اخذ دارند. هیچ كسی حق تجاوز به زمین و یا مسكن و یا باغ كسی را ندارد و اصولاً اشخاص غیرمسؤول حق دخالت در این گونه امور را ندارند، ولی اطلاعات خود را دربارهی زمین و مسكن و باغ طاغوتیانی كه به ناحق اموال مردم را غصب نمودهاند به مسؤولین امور برسانند، و اگر كسی برخلاف موازین اسلامی و قانونی اقدامی بنماید شدیداً قابل تعقیب است. (4)
قوهی قضائیه، كه ملجأ و پناهگاه مردم ستمدیده است، قوّهای است مستقل و هیچ مقامی حق دخالت در آن را ندارد. و اگر كسانی پیدا شوند كه ندانسته در امور قضایی دخالت میكنند، باید بدانند كه برخلاف دستورات شرعیه و نظام جمهوری اسلامی عمل كردهاند. و اگر دانسته تخلف میكنند، مستحق عقاب و تعقیباند. و بر دولت و قوای اجرایی است كه از تجاوز و تخلف هركس در هرجا جلوگیری كنند. و كسانی كه پس از احضار در محاكم قضایی از حضور در آن سرپیچی میكنند باید مورد تعقیب واقع و تعزیر شرعی شوند. و كسانی كه از حكم قضات شرعی تخلف میكنند و در مقابل آن مقاومت میكنند برخلاف اسلام و امر خداوند عمل كردهاند، و باید مورد تعقیب واقع شوند. و كسانی كه از قاضی شكایت دارند، یا به حكم قاضی اعتراض دارند، باید به مقامات صالحه رجوع نمایند؛ و به هیچ وجه خودسرانه عملی را انجام ندهند و باید بدانند كه احكام صادره از قضات شرعی مادامی كه خلاف شرع بودن آن در محاكم و مراجع صالحه ثابت نشده، واجب العمل است. مجلات و روزنامهها و رسانههای گروهی توجه داشته باشند كه تضعیف قوهی قضائیه برخلاف موازین اسلامی است؛ و از پخش چیزهایی كه موجب تضعیف یا توهین مقام قضاست احتراز كنند. این كشور اسلامی است و باید هر امری موافق با موازین اسلامی باشد، شكایت از قاضی یا دادگاه باید به حسب مقررات شرعی باشد. و شاكی هركس هست حق ندارد در مطبوعات یا رسانههای گروهی یا در مجامع عمومی طرح دعوا كند، و علیه قوّهی قضائیه جوّسازی نماید. و روزنامهها و مجلات و رادیو تلویزیون توجه به این مسائل و اشباه آن را داشته باشند و بالجمله، مسأله قضا و احترام از قضاتِ محترم و اطاعت از احكام صادرهی آنها امری است كه مورد اهتمام اسلام است. خداوند همه را موفق فرماید.
از طرف دیگر، دستگاه قضایی و قضات محترم توجه داشته باشند كه در حساسترین مكانِ نظام خدمت میكنند. خیلی سعی كنند تا حتی اشتباهی انجام ندهند. و در صورتی كه متوجه اشتباه شدند، به هیچ وجه از برگشت از حكمشان خجالت نكشند؛ كه خجالت در پیشگاه خداوند متعال بسیار سنگینتر از خجالت از مردم است. سعی كنند با كمال دقت و مهربانی و قاطعیت با تمام افراد مواجه گردند، تا مردم از آنان راضی گردند؛ كه رضایت مردم رضایت خداوند را به دنبال دارد. قضات محترم سعی كنند مردم را بیجهت معطل ننمایند و هرچه زودتر به كار آنان رسیدگی نمایند. (5)
راهبردهای تصریحی:
1- افراد غیرمسؤول میبایست از دخالت در امور و وظایف قوّه قضاییه خودداری كنند.
2- قانون فصلالخطاب برخورد با اشخاص است لذا لازم به دخالت دیگران نیست.
3- قضّات و دادگاهها در چارچوب قانون بایستی عمل كنند و از دخالت در امور خارج از صلاحیتها، بپرهیزند.
4- قضّات و دادگاهها نبایستی تحت تأثیر تبلیغات و دخالتها قرار گیرند.
5- تضعیف قوّه قضاییه برخلاف موازین اسلامی است.
نكات استنباطی:
1- گاهی اوقات افرادی از روی دلسوزی برای قوهی قضاییه تعیین تكلیف میكنند كه دانسته یا ندانسته سبب تضعیف این قوّه میشوند.
2- اجرای عدالت اقتضا میكند كه قوّهی قضاییه مستقل بوده و از خارج قوّه، متأثر و تحت فشار نباشد.
پینوشتها:
1. صحیفه امام (ره)، ج13، ص 117.
2. صحیفه امام (ره)، ج18، صص 226 و 227.
3. صحیفه امام (ره)، ج19، ص 121.
4. صحیفه امام (ره)، ج12، صص 206 و 207.
5. صحیفه امام (ره)، ج18، صص 339 و 340.
گردآوری و تدوین: مؤسسه فرهنگی هنری قدر ولایت، (1390)، سیرهی سیاسی حضرت امام خمینی(قدسسره)(10)، تهران: مؤسسه فرهنگی هنری قدر ولایت، چاپ اول.
/م