جملات قصار

این قدر تبعیت نكنید از این رژیم، این قدر تبعیت نكنید از این غربیها، از این شرقیها. كافی است ظلمی كه به ما تاكنون شده است، باز هم باید ما زیر بار ظلم برویم؟ (صحیفه امام، ج10، ص 223)
پنجشنبه، 9 مهر 1394
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
جملات قصار
جملات قصار

 

گردآورنده: موسسه فرهنگی هنری قدر ولایت




 

1- این قدر تبعیت نكنید از این رژیم، این قدر تبعیت نكنید از این غربیها، از این شرقیها. كافی است ظلمی كه به ما تاكنون شده است، باز هم باید ما زیر بار ظلم برویم؟ (صحیفه امام، ج10، ص 223)
2-همكاری قوای انتظامیه، از واجبات شرعیه است و مفترق شدنشان خلاف شرع است. (صحیفه امام، ج13، ص 42 و 43).
3-اینكه در قانون اساسی هست، این بعض شؤون ولایت فقیه هست نه همه‌ی شؤون ولایت فقیه. و از ولایت فقیه آن طوری كه اسلام قرار داده است، به آن شرایطی كه اسلام قرار داده است، هیچ كس ضرر نمی‌بیند. (صحیفه امام، ج11، ص 464).
4-استبداد را ما می‌خواهیم جلویش را بگیریم. با همین ماده‌ای كه در قانون اساسی است كه ولایت فقیه را درست كرده این استبداد را جلویش را می‌گیرند. (صحیفه امام، ج11، ص 464).
5-اسلام كه فقیه عادل مطلع دلسوز برای ملت را قرار می‌دهد كه این نظارت كند یا فرض كنید حكومت كند، برای این است كه جلو بگیرد از غیرعادل، غیرعادل نیاید و مردم را بچاپد. (صحیفه امام، ج11، ص305).
6-فُقَها؛... آنهایی كه اسلامشناس‌اند، آنهایی كه زهد دارند؛ آنهایی كه اعراض از دنیا دارند، آنهایی كه توجه به زَرق و بَرق دنیا ندارند، آنهایی كه دلسوزند برای ملت، آنهایی كه ملت را مثل فرزندهای خودشان می‌دانند، آنها را تعیین كردند برای پاسداری از این امت. (صحیفه امام، ج11، ص 22).
7-ولایت فقیه هست كه جلو دیكتاتوری را می‌گیرد. اگر ولایت فقیه نباشد، دیكتاتوری می‌شود. (صحیفه امام،ج11، ص 22).
8-آن فقیهی كه برای امت تعیین شده است، و امام امت قرار داده شده است، آن است كه می‌خواهد این دیكتاتوریها را بشكند و همه را به زیر بیْرَق اسلام و حكومت قانون بیاورد. (صحیفه امام، ج11، ص 22).
9-اسلام، حكومتش حكومت قانون است؛ یعنی قانون الهی، قانون قرآن و سنَّت است. (صحیفه امام، ج11، ص 22).
10-اسلام دیكتاتوری ندارد، اسلام همه‌اش روی قوانین است. (صحیفه امام، ج11، ص 22).
11-یكی از چیزهایی كه مترتّب بر ولایت فقیه است و مع‌الاسف این روشنفكرهای ما نمی‌فهمند كه ولایت فقیه یعنی چه، یكیش هم تحدید این امور است. (صحیفه امام، ج10، ص 481).
12-مالكیت را در عین حال كه شارع مقدس، محترم شمرده است، لكن ولیّ امر می‌تواند همین مالكیت محدودی كه ببیند خلاف صلاح مسلمین و اسلام است، همین مالكیت مشروع را محدودش كند به یك حدّ معیّنی و با حكم فقیه از او مصادره بشود. (صحیفه امام، ج10، ص 481).
13- ولایت فقیه می‌خواهد جلوی دیكتاتوری را بگیرد؛ نه اینكه می‌خواهد دیكتاتوری كند. اینها از این می‌ترسند كه مبادا جلو گرفته بشود! جلوی دزدیها را می‌خواهد بگیرد. (صحیفه امام، ج10، ص 352 و 353).
14- اسلام دین قانون است. (صحیفه امام، ج10، ص 353).
15- غیر از قانون الهی كسی حكومت ندارد. برای هیچ كس حكومت نیست، نه فقیه، و نه غیرفقیه، همه تحت قانون عمل می‌كنند. مجری قانون هستند همه، هم فقیه و هم غیرفقیه همه مجری قانون‌اند. فقیه ناظر بر این است كه اینها اجرای قانون بكنند؛ خلاف نكنند. (صحیفه امام، ج10، ص 353)
16- امر دولت اسلامی، اگر با نظارت فقیه و ولایت فقیه باشد، آسیبی بر این مملكت نخواهد وارد شد. (صحیفه امام، ج10، ص 58)
17- به حرفهای آنهایی كه برخلاف مسیر اسلام هستند و خودشان را روشنفكر حساب می‌كنند و می‌خواهند ولایت فقیه را قبول نكنند [اعتنا نكنید]. (صحیفه امام، ج10، ص 221).
18- اگر با امر خدا نباشد، رئیس جمهور با نصب فقیه نباشد، غیرمشروع است. وقتی غیرمشروع شد، طاغوت است؛ اطاعت او اطاعت طاغوت است؛ وارد شدن در حوزه‌ی او وارد شدن در حوزه‌ی طاغوت است. (صحیفه امام، ج10، ص 221).
19- ولایت فقیه، ولایت بر امور است كه نگذارد این امور از مجاری خودش بیرون برود. نظارت كند بر مجلس، بر رئیس‌جمهور... كه نبادا یك كار خطایی بكند. نظارت كند بر همه‌ی دستگاهها، بر ارتش، كه نبادا یك كار خلافی بكند. (صحیفه امام، ج10، ص 311).
20- ولایت فقیه، ضددیكتاتوری است؛ نه دیكتاتوری. (صحیفه امام، ج10، ص 311)
21- در عین حالی كه فقیه هستید جناح سیاست را رها نكنید. تفكر كنید در امور، وارد بشوید در امور، دخالت كنید در امور.(صحیفه امام، ج6، ص 289)
22- شما فقیه هستید ولی باید در امور دخالت كنید، در مقدرات مردم دخالت كنید. شما پاسداران اسلام هستید؛ باید پاسداری كنید. (صحیفه امام، ج6، ص 289).
23- این حوزه‌های فقاهت بوده است كه هزار و چند صد سال این اسلام را نگه داشته. (صحیفه امام، ج13، ص 13).
24- نباید حالا شما فكر كنید كه حالا كه باید [در] امور سیاست هم ما دخالت بكنیم، پس به فقاهت كار نداشته باشیم. (صحیفه امام، ج13، ص 13).
25- خیر باید حوزه‌های فقاهت به فقه خودشان به همان ترتیبی كه سابق بود هیچ تخطی نكنند. (صحیفه امام، ج13، ص 13)
26- اگر حوزه‌های فقاهت خدای نخواسته از بین برود یا سست بشود، رابطه‌‌ی مابین فقها و ملت قطع می شود. این حوزه‌ی فقاهت است كه رابطه را محفوظ نگه داشته است. (صحیفه امام، ج13، ص 13)
27- باید در عین حالی كه حضور دارید در صحنه‌ی سیاست، و هر واقعه‌ای كه واقع می‌شود شما توجه باید داشته باشید كه این واقعه آیا به نفع ملت است یا نه، لكن حوزه‌های فقاهت را به همان قوّت خودش حفظ كنید. این فقه است كه اسلام را حفظ كرده و تا آخر حفظ می‌كند ان‌شاءالله. (صحیفه امام، ج13، ص14).
28- باید در عین حالی كه هركس به شغل خودش باید مشغول باشد، و هركسی باید همان كاری كه دارد خوب انجام بدهد، لكن حاضر باشد در مملكت و غایب نباشد از سیاستی كه در مملكت می‌گذرد. (صحیفه امام، ج13، ص 14)
29- توجه داشته باشید كه اگر یك وقت مثلاً یك جمعیتی یا یك فردی، یك حكومتی پایش را كج گذاشت، همه اعتراض كنند و نگذارند كه واقع بشود. (صحیفه امام، ج13، ص 14)
30- یك افراد صحیحی را چنانچه در مأموریتهایی گذاشتند و آقایان و علمای بلاد می‌دانند كه این فاسد است خودشان نروند سراغش، اطلاع بدهند به آن جاهایی كه باید اینها را تغییر بدهند، و از آنها بخواهند كه تغییر بدهند. اگر خودشان بروند، ولو یك آدم فاسدی را خود آقایان بفرستند یا بروند و آن فاسد را از آنجا بیرون كنند، این موجب وَهم می‌شود برای اهل علم. (صحیفه امام، ج13، ص 14).
31- امور مسلمین عبارت از امور سیاسی مسلمین است، امور اجتماعی مسلمین است، گرفتاریهای مسلمین است و كسی كه اهتمام به این نكند، به حسب آن روایت، فَلَیس بِمُسْلم. (صحیفه امام، ج17، ص 40).
32- من نمی‌گویم كه دخالت، این دخالت و بی‌نظمی‌ [باشد]. این صحیح نیست، باید ارشاد بشود، باید گفته بشود. اگر دیدند آقایان كه فلان استاندار، فلان فرد گوش نمی‌دهد، مراجعه كنند به آن مراكز دیگر تا برسد به آن جایی كه گوش بدهند. (صحیفه امام، ج17، ص 40 و 41)
33- اگر یك مطلب اشتباهی از یك استاندار واقع شد یا از یك فرماندار، در منابر نبرید این را و آبروی او را بریزید. این امری است كه خدا راضی نیست. به او بگویید در خلوت و با او تفاهم كنید و از او بخواهید كه رویه را تغییر بدهد. اگر نداد، به مصادر امر مراجعه كنید. (صحیفه امام، ج16، ص 349)
34- دخالت در امور اجرایی، عزل و نصب و امثال اینها به استثنای دخالت كسانی كه دولت مستقیماً گماشته است، دخالت غیرمشروع و موجب اختلال در امر كشور و باید از آن اجتناب بشود. (صحیفه امام، ج14، ص 75).
35- ما نباید [خیال كنیم]، خیال نكنید كه این قدرتهای بزرگ از ما دست برداشته‌اند. الآن همه‌ی حیله‌ها در كار است كه شما را از سیاست كنار بزنند، شما را نگذارند در امور اجتماعی دخالت بكنید، شما را نگذارند در حكومت هیچ دخالتی بكنید. (صحیفه امام، ج13، ص 433).
36- اینهایی كه می‌گویند روحانیت باید دخالت نداشته باشد، نمی‌فهمند. یا می‌فهمند و مردم را اغفال می‌كنند. این اشتباه است. (صحیفه امام، ج11، ص 65).
37- روحانیت نظارت بر اوضاع دارد. كارها دست كارشناسهای غیرروحانی است. روحانیون نظارتی بر امور دارند كه غلطكاری نشود. (صحیفه امام، ج11، ص 165).
38- این آدمی كه می‌گوید كه بگذارید روحانیت قداست خودش را حفظ كند منطقش این است كه امیرالمؤمنین هم قداست نداشت!... پس معلوم می‌شود تو نمی‌خواهی قداست ما حفظ شود، تو یك شیطنتی می‌كنی كه اینها را كنار بزنی و اربابها بیایند سراغ كار. (صحیفه امام، ج10، ص 71).
39- هركس مكلف است كه خودش را اصلاح كند قبل از اینكه دیگران را اصلاح بكند. (صحیفه امام، ج8، ص 289).
40- امروز ایران محتاج است به اینكه مردهای صالح در كارها دخالت كنند. (صحیفه امام، ج8، ص 289).
41- دخالت در امور سیاسی سالم و اجتماعی یك وظیفه است در این حكومت اسلامی. (صحیفه امام، ج16، ص 224)
42- همه باید بدانیم كه تا بر عهد خداوند تعالی باقی باشیم خداوند از ما پشتیبانی می‌فرماید. (صحیفه امام، ج16، ص 224)
43- شما امروز خودتان در سرنوشت خودتان دخالت می كنید، خودتان مسائل سیاسی را طرح می‌كنید، و از دولت می‌خواهید. (صحیفه امام، ج8، ص 384)
44- برای هر فردی از افراد این ملت تكلیف است كه حفظ كند اسلام را. (صحیفه امام، ج15، ص 15)
45- ما مكلفیم در امور سیاسی دخالت كنیم؛ مكلفیم شرعاً؛... همان طور كه حضرت امیر می‌كرد. (صحیفه امام، ج15، ص 16).
46- مردم هم خودشان مكلفند به اینكه هم شركت كنند در انتخابات، نروند كنار، تكلیف است، حفظ اسلام است، رفتن كنار خلاف تكلیف است، خلاف مصالح اسلام است. (صحیفه امام، ج18، ص 286).
47- این احساس وظیفه بود كه همه‌تان را آورد در خیابانها با فریاد، دشمن خودتان را بیرون كردید. این دخالت مستقیم شما در سیاست بود. (صحیفه امام، ج10، ص 18)
48- مردم نباید كنار بروند، اگر مردم كنار بروند همه شكست می‌خوریم. (صحیفه امام، ج18، ص 243)
49- خود مردم نگذارند قلدرها دخالت كنند، افراد نالایق دخالت كنند. اگر عده‌ای جمع شدند و افراد نالایق را انتخاب كردند، مردم به آنها رأی ندهند، اگر مردم هم متوجه نشدند. مجلس آنها را قبول نكند. (صحیفه امام، ج18، ص 243)
50- تمام مردم موظفند كه در انتخابات حاضر باشند و تحت تأثیر هیچ كس قرار نگیرند. (صحیفه امام، ج18، ص 243)
51- حرف ما این است كه نه روحانی تنها، همه‌ی قشرها باید در سیاست دخالت بكنند. (صحیفه امام، ج10، ص 15).
52- عدم دخالت ملت از مراجع و علمای بزرگ تا طبقه‌ی بازاری و كشاورز و كارگر و كارمند، همه و همه مسؤول سرنوشت كشور و اسلام می‌باشند؛ چه در نسل حاضر و چه در نسلهای آتیه. (صحیفه امام، ج21، ص 422).
53- ملت ما باید چشمهایش را باز كند و رفت و آمدهای مشكوك را تحت نظر بگیرد. (صحیفه امام، ج14، ص 527)
54- باید همه مراقب باشند؛ همسایه‌های خودشان را هر خانه‌ای تحت نظر بگیرد، رفت و آمدهای مشكوك را تحت نظر بگیرد. (صحیفه امام، ج14، ص 527).
55- جوانها هم مطمئن باشند كه امریكا هیچ غلطی نمی تواند بكند. (صحیفه امام، ج10، ص516)
56- امریكا عاجز از این است كه دخالت نظامی در این جاها بكند. (صحیفه امام، ج10، ص517)
57- روابط ما باید صحیح و سالم، و بدون دخالت كسی در كشور ما و یا دخالت ما در كشور دیگر باشد. (صحیفه امام، ج8، ص 114).
58- منسوبین و نزدیكان مطلقاً حق دخالت در این گونه امور را ندارند. (صحیفه امام، ج6، ص 365).
59- دفتر و اشخاصی كه در بیرونی هستند و هركس به من ارتباط دارد حق ندارد كه در مسائل روز و قضایای تبریز و غیرها دخالت كند، و حرفی تلفنی یا به غیر آن بزند. در صورت تخلف، مؤاخذه خواهند شد. (صحیفه امام، ج11، ص 364).
60- من از اولی كه داخل در این باب شدم [اجازه] دخالت به كسی نمی‌دادم؛ به نزدیكان خودم هم اجازه دخالت هیچ وقت نمی‌دادم. (صحیفه امام، ج3، ص 498).
61- ما خودمان را باید فدا كنیم برای اسلام؛ آمال و آرزویمان را باید فدا كنیم برای اسلام. (صحیفه امام، ج1، ص 307).
62- اگر یك وقت اختلاف اجتهاد در كار باشد؛ مثل سایر مسائل شرعیه اختلاف اجتهاد در كار باشد، بچه‌ها و جوانها نباید دخالت بكنند؛ خطرناك است. (صحیفه امام، ج1، ص 307)
63- هر مسؤولی و هر متعهدِ به نظامی باید سعی كند برای پیشبرد نظام در چهارچوب محدوده‌ی وظایفش عمل كند؛ كه در غیر این صورت، احتمال پاشیدگی نظام جدی است. (صحیفه امام، ج21، ص 64)
64- اگر هر وزیری دخالت در كار وزیر دیگر نماید، كه حتی دخالت او باعث رشد كار گردد، مورد قبول نیست؛ چرا كه خروج از چهارچوب اختیارات ضررش بسیار بیشتر از رشد كار در نقطه‌ای دیگر است. (صحیفه امام، ج21، ص 64)
65- از دخالت دادن سلیقه و آرای شخصی خود در تفسیر آیات كریمه قرآن مجید و در تأویل احكام اسلام و مدارك آن جداً خودداری كنید، و ملتزم به احكام اسلام به همه ابعادش باشید. (صحیفه امام، ج3، ص 323)
66- لازم است مراقب باشید با كمال دقت و هوشمندی كه كسانی كه التزام به اسلام ندارند به جمیع ابعادش ولو در اصلی از اصول با شما موافق نیستند، آنها را دعوت به التزام كنید. (صحیفه امام، ج3، ص 323)
67- نهضت به اصطلاح آزادی طرفدار جدی وابستگی كشور ایران به امریكا است، و در این باره از هیچ كوششی فروگذار نكرده است. (صحیفه امام، ج20، ص 481)
68- نهضت به اصطلاح آزادی صلاحیت برای هیچ امری از امور دولتی یا قانونگذاری یا قضایی را ندارند؛ و ضرر آنها، به اعتبار آنكه متظاهر به اسلام هستند و با این حربه جوانان عزیز ما را منحرف خواهند كرد و نیز با دخالت بی‌مورد در تفسیر قرآن كریم و احادیث شریفه و تأویلهای جاهلانه موجب فساد عظیم ممكن است بشوند، از ضرر گروهكهای دیگر، حتی منافقین این فرزندان عزیز مهندس بازرگان، بیشتر و بالاتر است. (صحیفه امام، ج20، ص 481)
69- نهضت آزادی و افراد آن از اسلام اطلاعی ندارند و با فقه اسلامی آشنا نیستند. (صحیفه امام، ج20، ص 481)
70- ما به اشخاصی كه اطلاع ندارند از قوانین اسلام، اطلاع ندارند از روح اسلام، نمی‌دانند كه اگر اسلام تحقق پیدا بكند چه خواهد شد، ما به آنها اجازه نمی‌دهیم كه دخالت در این امور بكنند. (صحیفه امام، ج8، ص 172)
71- میزان، رأی ملت است. (صحیفه امام، ج8، ص 172)
72- معیار در اعمال نهادها قانون اساسی است و تخلف از آن برای هیچ كس چه متصدیان امور كشوری و لشكری و چه اشخاص عادی جایز نیست و متخلف به مردم معرفی می‌شود و مورد مؤاخذه قرار می‌گیرد. (صحیفه امام، ج14، ص 201)
73- هریك ما باید آن عملی كه دستش می‌دهند خوب انجام بدهد. نرود سراغ اینكه دیگران چه می‌كنند، بخواهد دخالت [كند] در كار دیگران. نه، دخالت در كار دیگران نكنید. (صحیفه امام، ج9، ص 19)
74- در عین حالی كه همه با هم پیوند هستند، لكن هركدام كار خودشان را باید انجام بدهند. (صحیفه امام، ج12، ص 333)
75- ما هركدام باید كار خودمان را خوب انجام بدهیم. اگر هركسی در هر كاری دخالت بكند، هیچ كدامش را نمی‌تواند انجام بدهد. (صحیفه امام، ج12، ص 333)
76- هركس باید كار خودش را خوب انجام بدهد، اگر در یك مملكتی همه‌ی گروههایی كه هستند، همه جاهایی كه اشخاص هستند و گروهها هستند، كار خودشان را خوب انجام بدهند، یك مملكت منظم می‌شود، یك مملكتی می‌شود كه پیشبرد می‌كند. (صحیفه امام، ج13، ص 62)
77- قانون برای همه وظیفه معین كرده؛ اگر یكی دست از قانون بردارد و بخواهد دخالت دیگری بكند، برخلاف شرع عمل كرده. (صحیفه امام، ج13، ص 62)
78- كسانی كه سابقه خیانت دارند و برخلاف معیارهای اسلامی ثروت اندوزی كرده‌اند، تجاوز به حقوق دیگران كرده‌اند، حق دخالت در این حكومت را ندارند. (صحیفه امام، ج5، ص 449)
79- ما حق نداریم كه چیزی كه خود ملت تعیین كرده است ماها [در آن] دخالت بكنیم. (صحیفه امام، ج11، ص 50)
80- هركس هر كاری را متصدی است، او را خوب انجام بدهد. (صحیفه امام، ج13، ص 117)
81- اگر همه افراد یك مملكتی آن كاری كه دستشان است بنا بگذارند خوب انجام بدهند، این مملكت یك مملكت الهی عالی می‌شود. (صحیفه امام، ج13، ص 117)
82- در كشور خودمان كه استقلال داده است اسلام به قوّه قضاییه و قاضی و قوّه قضاییه مستقل است و هیچ كس نباید در آن دخالت بكند. (صحیفه امام، ج18، ص 227)
83- قضات نباید گوش به هیچ كس بدهند جز آنكه برای خدا كار خودشان را انجام بدهند، حق را ملاحظه بكنند. (صحیفه امام، ج18، ص 227)
84- باید بدانند كه احكام صادره از قضات شرعی مادامی كه خلاف شرع بودن آن در محاكم و مراجع صالحه ثابت نشده، واجب‌العمل است. (صحیفه امام، ج18، ص 340)
85- مجلات و روزنامه‌ها و رسانه‌های گروهی توجه داشته باشند كه تضعیف قوّه‌ی قضائیه برخلاف موازین اسلامی است؛ و از پخش چیزهایی كه موجب تضعیف یا توهین مقام قضاست احتراز كنند. (صحیفه امام، ج18، ص 340)
86- كسانی كه اطلاع نظامی ندارند، نباید دخالت كنند در كار نظامی. (صحیفه امام، ج13، ص 334)
87- انجمن اسلامی در همه جا خوب است، لكن نه به این معنا كه در هرجا كه رفتند، بخواهند قدرت به دست بگیرند؛ به این معنا كه هرجا رفتند بخواهند ارشاد بكنند مردم را. (صحیفه امام، ج14، صص 323 و 324)
88- باید اشخاص و مقامات غیرمسؤول از دخالت در امر فرماندهی خودداری كنند (صحیفه امام، ج13، ص 228).
89- از اموری كه من برای همه قوای مسلّح لازم می دانم؛ عدم دخالت در امور سیاسی است. (صحیفه امام، ج14، ص 143 و 144)
90- سران این ارتش و همه قوای مسلح باید موظف باشند به اینكه حفظ كنند تمام ارتش را از اینكه وارد در امور سیاسی بشود. ورود در امور سیاسی همان و حیثیت ارتش از بین رفتن همان. امور سیاسی در ارتش از هروئین بدتر است. چه طور هروئین انسان را چه می‌كند و از بین می‌برد، امور سیاسی هم باطن ارتش را از بین می‌برد؛ دید ارتش را از بین می برد. (صحیفه امام، ج14، ص441).
91- شما باید سعی كنید جهات سیاسی در سپاه وارد نشود، كه اگر افكار سیاسی وارد سپاه شود، جهات نظامی آن از بین می‌رود. (صحیفه امام، ج18، ص 45)
92- اگر فهمیدند، اطلاع پیدا كردند به اینكه خانه مركزی از برای فساد هست، یك وقت توی یك خانه چیزی هست، احتمال می‌دهید، نه، حق ندارید بروید. یك وقت در خانه‌ای است كه می‌بینید مركزیت دارد برای یك امری، برای یك فسادی، هر فسادی باشد، می‌خواهند فحشا در اینجا چی بكنند، مركز فحشا درست كرده‌اند، مركز- نمی‌دانم- قماربازی درست كرده‌اند، اینها از اموری است كه بصراحت عرض می‌كنم باید جلویش را بگیرند. (صحیفه امام، ج17، ص 268)
93- از آنجا كه روشن شده است كه شما این كشور و انقلاب اسلامی عزیز مردم مسلمان ایران را پس از من به دست لیبرالها و از كانال آنها به منافقین می‌سپارید،صلاحیت و مشروعیت رهبری آینده‌ی نظام را از دست داده‌اید. (صحیفه امام، ج21، ص 330)
94- از آنجا كه ساده لوح هستید و سریعاً تحریك می‌شوید در هیچ كار سیاسی دخالت نكنید، شاید خدا از سر تقصیرات شما بگذرد. (صحیفه امام، ج21، ص 331)
95- والله قسم، من از ابتدا با انتخاب شما مخالف بودم، ولی در آن وقت شما را ساده لوح می‌دانستم كه مدیر و مدبر نبودید ولی شخصی بودید تحصیلكرده كه مفید برای حوزه‌های علمیه بودید و اگر اینگونه كارهاتان را ادامه دهید مسلماً تكلیف دیگری دارم و می‌دانید كه از تكلیف خود سرپیچی نمی كنم. (صحیفه امام، ج21، ص 331)
96- من با خدای خود پیمان بسته‌ام كه رضای او را بر رضای مردم و دوستان مقدم دارم؛ اگر تمام جهان علیه من قیام كنند دست از حق و حقیقت برنمی دارم. من كار به تاریخ و آنچه اتفاق می‌افتد ندارم؛ من تنها باید به وظیفه‌ی شرعی خود عمل كنم. (صحیفه امام، ج21، صص 331 و 332)
97-این قدر تبعیت نكنید از این غربیها، از این شرقیها. كافی است ظلمی كه به ما تاكنون شده است. باز هم باید ما زیر بار ظلم برویم؟ (صحیفه امام، ج10، ص 223)
98- سردارهای جنگهای اسلامی امام جماعت هم بودند. همان سرداری كه می‌فرستادند حاكم كجا شده بود یا می‌فرستادند رئیس لشكر كذا بود، امام جماعت هم بود. آنها صالح بودند. نه امام جماعت كه چیزی نبود، نه، آنها صالح بودند. (صحیفه امام، ج8، ص 192)
99- مسأله انتخابات یك امتحان الهی است كه گروه گرایان را از ضوابط گرایان ممتاز می‌كند، و مؤمنین و متعهدین را از مدعیان جدا می‌نماید. (صحیفه امام، ج18، ص 336)
100- حكومتها و پرورشهایی كه در حكومتها هست حكومتهای انسانی نیست. غرب پیشرفت كرده، پیشرفت كرده در اینكه حیوان تربیت كرده! آلات قتاله درست كرده. (صحیفه امام، ج8، ص 96)
101- غرب همین است كه شما ملاحظه می‌كنید كه این طور جنایات می‌كنند. آن وقت آن كسی كه جانی مطلق است می‌برند نگه می‌دارند و پشتیبانی از او می كنند. به حرف یك ملت مظلوم گوش نمی‌دهند. نمی گذارند كه شورای امنیت تشكیل بشود. (صحیفه امام، ج11،ص50)
102- اگر همه افراد یك مملكتی آن كاری كه دستشان است بنا بگذارند خوب انجام بدهند، این مملكت یك مملكت الهی عالی می‌شود. (صحیفه امام، ج13، ص 117)
103- احدی حق دخالت در امر قضا را ندارد و دخالت كردن، خلاف شرع و جلوگیری از حكم قضات هم برخلاف شرع است. (صحیفه امام، ج19، ص 121).
104- همه نهادها هم باید خودشان مقررات را به طوری كه در هر نهادی مقررات هست عمل بكنند. و خلاف مقررات، خلاف شرع است، نباید عمل بكنند. (صحیفه امام، ج13، ص 135)
105- برای اینكه در قعر جهنم نسوزید خود اعتراف به اشتباه و گناه كنید، شاید خدا كمكتان كند. (صحیفه امام، ج21، ص 331)
106- مردم به خبرگان رأی دادند تا مجتهد عادلی را برای رهبری حكومتشان تعیین كنند. وقتی آنها هم فردی را تعیین كردند تا رهبری را به عهده بگیرد، قهری او مورد قبول مردم است. در این صورت او ولیّ منتخب مردم می‌شود و حكمش نافذ است.(صحیفه امام، ج21، ص 371)

منبع مقاله:
گردآوری و تدوین: مؤسسه فرهنگی هنری قدر ولایت، (1390)، سیره‌ی سیاسی حضرت امام خمینی(قدس‌سره)(10)، تهران: مؤسسه فرهنگی هنری قدر ولایت، چاپ اول.



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط