ما اميدواريم، ما اميد آن داريم که همه اقشار ملّتهاي مستضعف به هم بپيوندند. ما از خداي تبارک و تعالي ميخواهيم که مسلمين در تمام اقطار عالم بيدار شوند؛ مسلمين از تفرق، از اختلاف، دست بردارند. من اميدوارم که شما جوانان پاکستاني - که به ديدارمن آمديد و هم پيوستگي خود را با نهضت ما اعلام داشتيد - همه موفق و سالم باشيد. (1)
اينها نقشههايي بوده است که اينها درست کردند و کشيدند، و اينها را مقابل هم قرار دادند و نميدانم چه وقت ميشود که مسلمين بيدار بشوند. چه وقت ممکن است که دولتهاي ما، ملّتهاي اسلامي، چه وقت ميخواهند چشمهايشان را باز کنند. آيا نميفهمند؟ يا ميفهمند و نميکنند؟
اگر نميفهمند، بايد توجّه کنند به مسائل که ببينند بدبختي مسلمين از کجا شروع ميشود، و چه هست آن دردي که مسلمين را اينطور کرده که خزائن آنها را ميبرند و خودشان روي خزائن خودشان گرسنگي ميخورند. اين نفت به اين سرشاري را بردند و ملّت ما گرسنه مانده است و همه جا همينطور. (2)آيا مسلمين و خصوصاً حکومتهاي اسلامي، چه وقت ميخواهند بيدار بشوند؛ چه وقتي ميخواهند اغراض شخصيه خودشان و آمال شخصي خودشان را کنار بگذارند و براي ملّتها خدمت بکنند؟
مسلمين يک ميليارد تقريباً جمعيتاند. الآن يک ميليارد جمعيت دنيا را تشکيل ميدهند. با دارا بودن همه چيز؛ ممالکت غني وسيع و مملکت ايران 35 ميليون حالا ميگويند جمعيت دارد. وسعتش آنقدر است که براي صد و پنجاه ميليون تا دويست ميليون جمعيت کافي است. يعني اگر دويست ميليون جمعيت داشته باشد، در ايران به رفاه زندگي ميکنند و همينطور ممالک ديگر وسيعاند. عراق وسيع است و جمعيت کمي دارد. چه وقت ميخواهند اين حکومتها بيدار بشوند و دست از اغراضشان بردارند؟ و چه وقت ميخواهند مسلمين توجّه بکنند به اينکه مصالحشان چه است و دردشان چه است؟ و چه وقت بايد دوا کنند اين درد را؟ (3)من از خداي تبارک و تعالي ميخواهم که همهي مسلمين را بيدار کند خصوصاً دولتهاي اسلامي را که به فکر ملّتها بيفتند و به فکر خرابيها بيفتند و انشاءالله در تحت لواي اسلام همه چيز را اصلاح کنند ... و دعا ميکنم به اينکه دست اجانب کوتاه بشود از اين ممالک و اين ... در همه جا هستند الان و آنها امّالاجانب هستند و بايد ملّتها از اينها احتراز کنند و آنها را هدايت کنند و بگويند که هرچه که شما بخواهيد بهترش در اسلام است. اين چيزهايي که در ممالک ديگر شمال خيال ميکنيد در تمدن است وقتي که درست تأمّل کنيد تمدّن نيست بلکه به توحّش نزديکتر است، براي اينکه تمام سلاحهاي مدرني است که درست کردند همه براي کشتن همجنس خودشان و قتل عام کردن بشر است و اين همان توحّش بزرگي است که در بين حيوانات کمترش هست تا بين انسانها و اسلام است که همه را به سلم دعوت ميکند و همه را ميخواهد با رفاه زندگي کنند و تمدّن صحيح در اسلام است، چنانچه حُرّيت صحيح در اسلام است.
اينها که به اسم شيوعي و به اسمهاي ديگر در بين ملّتها هستند اينها بعضيشان گول خوردند و بعضيشان امّالاجانب هستند و من اميدوارم که هدايت بشوند آنها، ملّت هم بايد کوشش کند که آنها را هدايت کند و اگر هدايت نشد به آنها پشت کنند. انشاءالله خداوند همه ما را هدايت کند به راه راست.... انشاءالله اميدوارم که همه دولتها و ملّتها تحت لواي اسلام جمع شوند و اگر بخواهند سعادت پيدا بکنند بايد تحت لواي اسلام جمع بشوند تا اينکه نتوانند مکتبهاي ديگر در آنها نفوذ پيدا کنند و تا انحرافات باشد و تحت لواي اسلام نباشد اين مسائل و مشکلات هست. (4)
اگر ما آن موافقي که اسلام قرار داده است و مردم را هدايت کرده است به آن مواقف، آن مواقف را حفظ کنيم، اسلام پيش ميرود؛ ممالک اسلامي مشکلاتش حل ميشود؛ ديگران به ما نميتوانند طمع کنند؛ يک ميليارد جمعيت مسلم، اسير يک مشت اشخاص يا دولتهاي کذا نميشوند. يک ميليارد جمعيت با داشتن خزائن - با داشتن خزائن زيرزميني - و با داشتن پشتوانه ايمان، ايمان به خدا يک همچو قدرت بزرگ مادّي و معنوي که براي هيچجا نيست براي مسلمين هست، اگر استفاده نکنند، خودشان قصور يا تقسير کردهاند.
مسلمين بايد وضع خودشان را تغيير بدهند. (5)
کِي ما ميخواهيم، مسلمين کِي ميخواهند از اين خواب بيدار بشوند؟ و کِي ميخواهند که مشکلات بين خودشان را رفع بکنند؟ تا مشکلات بين خودشان رفع نشود، تا مشکلات بين دولتها و ملّتهاي خودشان رفع نشود و مشکلات بين خود دولتها رفع نشود، اميد اينکه شما بتوانيد مَجدِ خودتان را به دست بياوريد نداشته باشيد.
ما از سالهاي طولاني اين مطلب را هِي گفتيم و هِي نوشتيم و هِي گفتيم، و آنها هم شنيدند و تماشاگر بودند. خداوند انشاءالله ما مسلمين را بيدار کند و ما مسلمين را به وظايف اسلامي خودمان، به وظايف الهي خودمان، آشنا کند. خداوند انشاءالله يک توفيقي بدهد که ما عيدهايمان عيد باشد؛ نه عيدهايمان عيدي باشد که ما گرفتار ابرقدرتها هستيم. عيدهامان عيد باشد. خداوند همه شما را تأييد کند؛ و همه ممالک اسلامي را تقويت کند؛ و ايمان به همه ما بدهد، و توجّه به مشکلات، و رفع کردن مشکلات. (6)اصلاً بايد مسلمين بيدار بشوند. امروز روزي نيست که مسلمانها هر کدام يک گوشهاي زندگي تنهايي بکنند و خودشان بين خودشان در هر کشوري يک زندگي خاص به خود داشته باشند، نميشود اين معنا. در يک همچو زماني که سياستهاي ابرقدرتها بلعيدن همه جاست، مسلمين بايد بيدار بشوند،
ملّتها، دولتها را من از اکثرشان مأيوس هستم، لکن ملّتها بايد بيدار بشوند، و همه تحت لواي اسلام و تحت سيطره قرآن باشند.الحمدلله مسلمين هم عدّهشان قريب يک ميليارد هست و هم ممالکشان يک ممالکي است غني، ثروتمند و هم افرادشان افراد لايق؛ لکن آنهايي که ميخواهند در اين ممالک حکومت کنند به واسطه تبليغات سوئي که در طول چند سال تقريباً کردهاند و نفوذي که در دانشگاهها، در جاهايي که مراکز تربيت ابناي مسلمين است کردهاند، مسلمين را طوري کردند که از خودشان مأيوس شدند؛ يعني خودشان را گم کردند. بايد مسلمين جديّت کنند مجد خودشان را پيدا کنند. (7)
مسلمانها بايد خودشان را پيدا کنند؛ يعني بفهمند که خودشان يک فرهنگي دارند، خودشان يک کشوري دارند، خودشان يک شخصيتي دارند.
اينکه در ذهن جوانهاي ما کردهاند که بايد مثلاً فلان مکتب در اينجا پياده بشود، مکاتب شما چيزي نيستند، اينها همين تعليماتي است که ابرقدرتها در ايران پياده کردهاند. آنها يک همچو فرهنگي را براي ما درست کردند که ما از خودمان بيخود بشويم، و آنها تمام چيزي که ما داريم و حيثيتي که ما داريم ببرند. بايد ما برگرديم به حال اوّل اسلام، بايد مسلمين برگردند به همان حال که با جمعيّت کم غلبه کردند بر همه قدرتها. (8)من اميدوارم که خداي تبارک و تعالي، به همه ما و به همه مظلومين عالَم و به همه مستضعفان جهان پيروزي عنايت کند، تا هم از زير بار اين ابرقدرتها خارج بشوند، و مسألهاي است که بايد بشود. مسأله اينطور شده است که ديگر مستضعفين در مقابل مستکبرين قيام کردهاند، بيدار شدهاند.
بيداري اوّل قدم است، اوّل قدم يقظه است. در سير عرفاني هم يقظه اوّل قدم است. در اين سير، اين هم سير الهي و عرفاني است، بيداري اوّل قدم است و کشورهاي اسلامي، ملّتهاي مسلم، ملّتهاي مستضعف در سرتاسر جهان، اينها بيدار شدهاند و سياههاي امريکايي کتک اين بيداري را ميخورند، و انشاءالله پيروز خواهند شد. (9)من اعلام خطر ميکنم براي مسلمين و براي اسلام با اين وضعي که دولتها دارند. آنها کنار نشستهاند و شماها را به هم ميريزند. دولتها را با هم به جنگ وا ميدارند و استفاده را خودشان ميکنند. چرا مطالعه نميکنيد در امر اسلام و در امر سرنوشتهاي مسلمين؟
تا کي ما بايد زير سلطه اجانب باشيم و تا کي ممالک ما بايد در تحت تاخت و تاز آنها باشد؟ چرا از خواب بيدار نميشوند مسلمانها؟ مشکل مهم، دولتهاي اسلامي هستند. بايد دولتها بيدار بشوند.
اگر دولتها بيدار بشوند مشکلات مسلمين رفع ميشود، با هم تفاهم ميکنند، لکن دستهايي در کار است که نميگذارد؛ مأموريني آنها دارند که نمي گذارند اين کار بشود. من از خداي تبارک و تعالي ميخواهم که همه مسلمين را بيدار کند و همه را در تحت لواي اسلام قرار بدهد و همه را با هم مجتمع کند و مسائل اسلامي را درست مطالعه کند و مسائل اسلامي را بين خودشان حل کنند. (10)
هان اي مسلمانان جهان، و مستضعفان تحت سلطه ستمگران، به پا خيزيد و دست اتّحاد به هم دهيد و از اسلام و مقدّرات خود دفاع کنيد و از هياهوي قدرتمندان نهراسيد که اين قرن به خواست خداوند قادر، قرن غلبه مستضعفان بر مستکبران و حق بر باطل است.
جهان بايد بداند که ايران راه خود را پيدا کرده است و تا قطع منافع امريکاي جهانخوار، اين دشمن کينه توز مستضعفين جهان، با آن مبارزهاي آشتيناپذير دارد، و حوادث ايران نه تنها ما را براي لحظهاي عقب نخواهد نشاند، که ملّت ما را در نابودي منافع آن مصممتر خواهد کرد.ما مبارزه سخت و بيامان خود را عليه امريکا شروع کردهايم و اميدواريم فرندانمان با آزادي از زير يوغ ستمکاران، پرچم توحيد را در جهان بيفرازند ما يقين داريم اگر دقيقاً به وظيفهمان که مبارزه با امريکاي جنايتکار است ادامه دهيم، فرزندانمان شهد پيروزي را خواهند چشيد. (11)
آيا براي مسلمانان جهان ننگ نيست که با اين همه سرمايههاي انساني و مادّي و معنوي، با داشتن چنين مکتب مترقّي و پشتوانه الهي تن به سلطه قدرتمندان مستکبر و دزدان دريايي و زميني قرن بدهند؟ آيا وقت آن نرسيده است که هواهاي نفسانيه را کنار گذاشته و با يکديگر دست مودّت و اخوت داده و دشمنان بشريت را از صحنه خارج و به حيات ننگين ستمبارشان خاتمه دهند؟
آيا وقت آن نرسيده است که ملّت مبارز و غيور فلسطين، بازيهاي سياسي مدّعيان مبارزه با اسرائيل را شديداً محکوم نموده و با سلاح گرم، سينه اسرائيل دشمن سرسخت اسلام و مسلمين را بشکافند؟ آيا مسلمانان چه جوابي در مقابل خداوند عظيم که آنان را دعوت به اعتصام بحبلالله نموده و از تفرقه و نزاع نفي فرموده است دارند؟ (12)بر شما جوانان ارزنده اسلام - که مايه اميد مسلمين هستيد - لازم ميباشد که ملّتها را آگاه سازيد و نقشههاي شوم و خانمانسوز استعمارگران را برملا نماييد، در شناسايي اسلام بيشتر جديّت کنيد، تعاليم مقدّسه قرآن را بياموزيد و به کار بنديد، با کمال اخلاص در نشر و تبليغ و معرفي اسلام به ملل ديگر و پيشبرد آرمانهاي بزرگ اسلام بکوشيد.
براي پياده کردن طرح حکومت اسلامي و بررسي مسائل آن اهتمام بيشتري به خرج دهيد. مهذب و مجهز شويد؛ متّحد و متشکل شده و صفوف خود را فشردهتر سازيد؛ هرچه بيشتر همفکر و انسان فداکار بسازيد. از برملا کردن نقشههاي دستگاه جبّار ايران عليه اسلام و مسلمين غفلت نورزيد. (13)من عيد بزرگ اسلامي را به همه ملّت بزرگ اسلام تبريک عرض ميکنم و اميدوارم که عيدها بر ملّتهاي اسلامي مبارک و سعيد باشد. و از شما آقايان تشکر ميکنم که تشريف آورديد تا از نزديک ما با شما مطالبمان را در ميان بگذاريم.
عيد مسلمين وقتي سعيد و مبارک هست که مسلمين خودشان استقلالشان را و مَجدشان را - آن مجدي که در صدر اسلام براي مسلمين بود - به دست بياورند. مادامي که مسلمين در اين حال هستند، در حال تفرُّق و تشتُّت، و در حالي که همه چيزشان پيوسته به غير است، هيچ روزي براي آنها مبارک نيست. مبارک آن روزي است که دست اجانب از ممالک ما، از ممالک اسلامي، کوتاه بشود، و مسلمين روي پاي خودشان بايستند و امور مملکتشان را خودشان به دست بياورند. (14)
راهبردهاي تصريحي:
1- مسلمانان ميبايست در مورد امور مرتبط با خود هوشيار باشند.2- بزرگترين مصيبت مسلمين در خواب غفلت فرورفتن آنهاست.
3- بايد مسلمين از تفرقه و تشتّت دست بکشند و همه با هم وحدت و يکپارچگي داشته باشند.
4- بزرگترين مشکل مسلمانان، دولتهاي اسلامي هستند که با ملّتهايشان همراه نيستند.
نکات استنباطي:
1- غرب به واسطه اينکه توانست مسلمين را در خواب غفلت فرو کند و هوشياري را از آنها بگيرد توانست بر مسلمين احاطه پيدا کند.2- بزرگترين مددکار غرب در تسلّط به کشورهاي اسلامي، حاکمان نالايق اين کشورها هستند که از ملّتهاي خود جدا و در فکر منافع شخصي خود ميباشند.
پينوشتها:
1. صحيفه امام (ره)، ج7، ص 292.
2. صحيفه امام (ره)، ج7، صص 392 و 393.
3. صحيفه امام (ره)، ج7، ص 393.
4. صحيفه امام (ره)، ج8، صص 308 و 309.
5. صحيفه امام (ره)، ج9، صص 330 و 331.
6. صحيفه امام (ره)، ج10، صص 418 و 419.
7. صحيفه امام (ره)، ج12، صص 318 و 319.
8. صحيفه امام (ره)، ج12، ص 321.
9. صحيفه امام (ره)، ج12، صص 381 و 382.
10. صحيفه امام (ره)، ج13، ص 344.
11. صحيفه امام (ره)، ج15، ص 171.
12. صحيفه امام (ره)، ج15، ص 172.
13. صحيفه امام (ره)، ج2، ص 439.
14. صحيفه امام (ره)، ج10، ص 414 .
گردآوري: مؤسسه فرهنگي هنري قدر ولايت، (1390)، سيره سياسي حضرت امام خميني (ره) (12)، تهران: قدر ولايت، چاپ اول.