كشف دورترين كهكشان شناخته شده
منبع:www.nojum.ir
. با كمك تلسكوپ فضايي هابل و اثر عدسيهاي گرانشي دورترين شي كيهاني كه تا كنون رصد شده است را ثبت كردند يك تيم بين المللي از اخترشناسان ركورد جديدي در ثبت دورترين اجرام عالم به دست آوردند دورترين كهكشان كيهان كه تا كنون شناخته شده است در فاصله اي حدود 13 ميليارد سال نوري از ما فاصله دارد و بدين ترتيب ما نوري از آن را دريافت كرده ايم كه سفر خود را هنگامي آغاز كرده است كه تنها 750 ميليون سال از مهبانگ گذشته بود و جهان تنها 5 درصد سن فعلي خود را داشته است.
اين كهكشان باستاني با تركيب توانايي تلسكوپ فضايي هابل و تلسكوپ CARA از مجموعه تلسكوپهاي كك در قله موناكي هاوايي و به لطف يك عدسي گرانشي عظيم ، كشف شده است.
به نظر مي رسد كهكشان نويافته كهكشاني بسيار جوان باشد كه درخشش خود را در پايان دوره موسوم به دوران تاريكي كيهاني آغاز كرده است. دوره تاريك كيهاني دوره اي است كه با پيدايش نخستين كوازارها و كهكشانها نور امكان آن را يافت تا سفر خود را در كيهان آغاز كند و ابرهاي مات هيدروژني اجازه سفر را به نور دادند. اين كهكشان با نوردهي طولاني مدتي كه در محدوده خوشه كهكشاني آبل 2218 انجام شد، توسط دوربين پيشرفته نقشه برداري هابل (ACS) به دام افتاد.اين خوشه كهكشاني به قدري پرجرم است كه نور رسيده از اجرام دوردستي كه پشت ان قرار دارند را منحرف كرده و سپس نور آنها را همانند يك عدسي غول پيكر متمركز مي كند اجرامي كه با كمك اين عدسيهاي گرانشي طبيعي ديده مي شوند در شرايط عادي و با ابزارهاي موجود قابل رصد نيستند.مسولان اين پروژه با بررسي يك رشته از تصاويري كه هابل از اين ناحيه تهيه كرده بود به محاسبه جرم مخفي شده در پشت اين عدسي پرداختند و براي آن انتقال به سرخي معادل 6/6 تا 1/7 را تخمين زدند . بررسيهاي بيشتر كه با تلسكوپ 10 متري كك و در نوردهي هاي متفاوت در نور مريي و فروسرخ انجام شد انتقال به سرخ اين جرم را با دقت بيشتري در حدود 7 تشخيص داد.
انتقال به سرخ (Red Shift) كميتي است كه نشان مي دهد طول موج رسيده از يك منبع تا چه اندازه نسبت به طول موج اصلي منبع بلند تر شده و به عبارتي به سمت قرمز طيف منتقل شده است. هر چه قدر اين مقدار عددي بيشتر باشد و انتقال طول موج به سمت قرمز طيف بيشتر باشد نشان از آن دارد كه جسم در فاصله بيشتري از ما قرار دارد . پديده انتقال به سرخ به طور مشهود تري در اثر دوپلري منابع صوتي نيز به چشم مي خورد. كهكشان يافت شده در فاصله بسيار دوري از ما قرار ارد و به شكل بسيار ضعيفي ثبت شده است به همين دليل تعيين انتقال به سرخ آن با مشكلات بسياري روبرو بود. براي همين و علي رغم قرار گرفتن يك عدسي گرانشي در مسير ميان اين كهكشان و زمين كه موجب تقويت نور آن مي شد بدون استفاده از تمام توان موجود در رصدخانه هاي زميني و فضايي امكان تعيين انتقال به سرخ ان مهيا نمي شد و به همين دليل هابل و كك در همكاري مشترك اين كهكشان را به دام انداختند.
با استفاده از همين تواناييها بود كه اخترشناسان توانستند اين كهكشان كوچك را كه تنها 2000 سال نوري قطر دارد را پيدا كنند. اگرچه اين كهكشان محلي براي ستاره زاييهاي فراواني است كه در كهكشاني تازه شكل يافته در حال انجام است اما بررسيهاي طيفي آن نشان از تفاوتهايي دارد كه ميان اين كهكشان و آنچه در كهكشانهاي جوان ولي نزديكتر به ما كه دوران ستاره زايي را سپري مي كنند به چشم مي خورد ، وجود دارد. بررسي اين كهكشانهاي ابتدايي و نگاه به اعماق تاريخ كيهاني ما از آنجا اهميت دارد كه مي توانيم نگاهي مستقيم و بدون واسطه به دوران كودكي كيهان بيادازيم و به آزموني معتبر از صحت نظريات كيهانشناسي خود دست يابيم.
از سوي ديگر كشف جديد نمونه اي از تواناييهاي بي نظير هابل را آشكار كرد تلسكوپي كه با لغو ماموريت تعمير نهايي آن به زودي دوران پر شكوهش به پايان خواهد رسيد.
اين كهكشان باستاني با تركيب توانايي تلسكوپ فضايي هابل و تلسكوپ CARA از مجموعه تلسكوپهاي كك در قله موناكي هاوايي و به لطف يك عدسي گرانشي عظيم ، كشف شده است.
به نظر مي رسد كهكشان نويافته كهكشاني بسيار جوان باشد كه درخشش خود را در پايان دوره موسوم به دوران تاريكي كيهاني آغاز كرده است. دوره تاريك كيهاني دوره اي است كه با پيدايش نخستين كوازارها و كهكشانها نور امكان آن را يافت تا سفر خود را در كيهان آغاز كند و ابرهاي مات هيدروژني اجازه سفر را به نور دادند. اين كهكشان با نوردهي طولاني مدتي كه در محدوده خوشه كهكشاني آبل 2218 انجام شد، توسط دوربين پيشرفته نقشه برداري هابل (ACS) به دام افتاد.اين خوشه كهكشاني به قدري پرجرم است كه نور رسيده از اجرام دوردستي كه پشت ان قرار دارند را منحرف كرده و سپس نور آنها را همانند يك عدسي غول پيكر متمركز مي كند اجرامي كه با كمك اين عدسيهاي گرانشي طبيعي ديده مي شوند در شرايط عادي و با ابزارهاي موجود قابل رصد نيستند.مسولان اين پروژه با بررسي يك رشته از تصاويري كه هابل از اين ناحيه تهيه كرده بود به محاسبه جرم مخفي شده در پشت اين عدسي پرداختند و براي آن انتقال به سرخي معادل 6/6 تا 1/7 را تخمين زدند . بررسيهاي بيشتر كه با تلسكوپ 10 متري كك و در نوردهي هاي متفاوت در نور مريي و فروسرخ انجام شد انتقال به سرخ اين جرم را با دقت بيشتري در حدود 7 تشخيص داد.
انتقال به سرخ (Red Shift) كميتي است كه نشان مي دهد طول موج رسيده از يك منبع تا چه اندازه نسبت به طول موج اصلي منبع بلند تر شده و به عبارتي به سمت قرمز طيف منتقل شده است. هر چه قدر اين مقدار عددي بيشتر باشد و انتقال طول موج به سمت قرمز طيف بيشتر باشد نشان از آن دارد كه جسم در فاصله بيشتري از ما قرار دارد . پديده انتقال به سرخ به طور مشهود تري در اثر دوپلري منابع صوتي نيز به چشم مي خورد. كهكشان يافت شده در فاصله بسيار دوري از ما قرار ارد و به شكل بسيار ضعيفي ثبت شده است به همين دليل تعيين انتقال به سرخ آن با مشكلات بسياري روبرو بود. براي همين و علي رغم قرار گرفتن يك عدسي گرانشي در مسير ميان اين كهكشان و زمين كه موجب تقويت نور آن مي شد بدون استفاده از تمام توان موجود در رصدخانه هاي زميني و فضايي امكان تعيين انتقال به سرخ ان مهيا نمي شد و به همين دليل هابل و كك در همكاري مشترك اين كهكشان را به دام انداختند.
با استفاده از همين تواناييها بود كه اخترشناسان توانستند اين كهكشان كوچك را كه تنها 2000 سال نوري قطر دارد را پيدا كنند. اگرچه اين كهكشان محلي براي ستاره زاييهاي فراواني است كه در كهكشاني تازه شكل يافته در حال انجام است اما بررسيهاي طيفي آن نشان از تفاوتهايي دارد كه ميان اين كهكشان و آنچه در كهكشانهاي جوان ولي نزديكتر به ما كه دوران ستاره زايي را سپري مي كنند به چشم مي خورد ، وجود دارد. بررسي اين كهكشانهاي ابتدايي و نگاه به اعماق تاريخ كيهاني ما از آنجا اهميت دارد كه مي توانيم نگاهي مستقيم و بدون واسطه به دوران كودكي كيهان بيادازيم و به آزموني معتبر از صحت نظريات كيهانشناسي خود دست يابيم.
از سوي ديگر كشف جديد نمونه اي از تواناييهاي بي نظير هابل را آشكار كرد تلسكوپي كه با لغو ماموريت تعمير نهايي آن به زودي دوران پر شكوهش به پايان خواهد رسيد.