مقدمه اي كوتاه پيرامون انديشه ي موعود در اديان ابراهيمي
نويسنده:خدامراد سلیمیان منبع: درسنامه مهدویت1-ص21تا ص23
اميد به آمدن «مصلح بزرگ آسماني»، در آيندهاي روشن و استقرار عدالت و صلح فراگير و همگاني، امري فطري است. اين انگاره با وجود آدمي، آميخته شده است و محصور در زمان و مکان و ويژة قوم و ملتي خاص نيست.
همة افراد، طبق فطرت ذاتي خود، منتظرند جهان در پرتو ظهور رهبري الهي و آسماني و با تأييد و عنايت پروردگار، از ظلم و ستم نجات يافته، از نا بساماني ها، نا امنيها و تيره روزيها خلاص شوند و سرانجام به كمال مطلوب و زندگي شرافتمندانه، نايل آيند.
در بيشتر اديان و مذاهب جهان، از مصلحي سخن به ميان آمده كه در آخرالزَّمان ظهور کرده و به جنايتها و خيانتها خاتمه خواهد داد و شالودة حكومت واحد جهاني را بر اساس عدالت و آزادي واقعي، بنيان خواهد نهاد. تمامي پيامبران و سفيران الهي نيز در اين زمينه به مردمِ با ايمان جهان، نويدهايي داده اند.
پيروان اديان و مذاهب گوناگون، درباره نام آن بزرگوار با هم اختلاف نظر دارند. مسلمانان با ارائه كاملترين تصوير، او را با نام «مهدي موعود» ميشناسند.
عقيده به ظهور « نجات دهنده» و اميد به يك « آيندهاي روشن» ـ كه در آن، نگرانيها و هراسها مرتفع گردد و تاريكيها از پهنه گيتي برچيده و ريشه ظلم و جهل و تباهي بركنده شود ـ يك اعتقاد عمومي است كه همواره بين بيشتر ملتها وجود داشته است.
يکي از نويسندگان از اين باور با عنوان « فوتوريسم» ياد كرده، مينويسد:
«فوتوريسم1؛ يعني، اعتقاد به دوره آخرالزمان و انتظار ظهور منجي غيبي و مصلح جهاني و بزرگ، از جمله مسائلي است كه در اصول عقايد ما، جاي مهمّي را اشغال كرده است. فوتوريسم عقيدهاي است كه در كيشهاي آسماني زوراستريانيسم (مذهب زردشت) و جودائيسم (مذهب يهود) و سه مذهب عمدة مسيحيت (كاتوليك، پروتستان و ارتودكس) و به طور كلّي در ميان مدعيان نبوّت، به مثابه يك اصل مسلم قبول شده و همگي به اتفاق، بشارت ظهور همچو مصلحي را داده اند...».2
«فوتوريسم» يكي از مسائلي است كه در بحثهاي تئولوژيك تمام مذاهب آسماني، از آن بحث شده است.
دار مستتر در يکي از كنفرانس هايي كه به مناسبت ظهور «مهدي متمهدي» در سودان در فوريه سال 1885 ميلادي برگزار گرديد، ميگويد:
«مي دانيد كه محمد(صلي الله عليه و آله وسلم) چگونه شريعت خود را بنيان نهاد؟ وقتي كه او ظهور كرد، در عربستان علاوه بر شرك ملي باستاني، سه ديانت بيگانه موجود بود: آيين يهود، ديانت عيسوي، كيش زردشت ... نكته مشتركي كه در اين سه ديانت يافت ميشد، عبارت از اعتقاد به يك وجود فوق الطبيعه بود كه بايستي در آخرالزمان ظهور كند و نظم و عدالت رفته را به جهان باز آرد و مقدمه خلود و سعادت دائم انسان را فراهم سازد».3
بر اساس تحقيقات پژوهشگران مسائل اسلامي، اين عقيده پيوسته در ميان بيشتر ملتها و پيروان اديان بزرگ وجود داشته وحتي اقوام مختلف جهان ـ چون اسلاوها، ژرمنها، اسن ها و سلت ها ـ نيز معتقدند كه سرانجام بايد پيشوايي در آخرالزمان ظهور كند و بي عدالتي ها را از بين ببرد و حكومت واحد جهاني تشكيل داده، در بين مردم بر اساس عدالت و انصاف داوري كند.
در اين درس با توجه به اهميّت موضوع، تنها به دو ديدگاه (يهود و مسيحيت) خواهيم پرداخت و ديدگاههاي ديگر اديان و مذاهب را مطرح نخواهيم کرد؛ به دليل اينکه: بيشتر متونِ در دست، غير قابل استناد قطعي به پيامبران اين اديان است و در نسبت دادن آنها به صاحبان اين شريعتها، ترديدهاي جدّي وجود دارد.
بيشترِ اين نوشتهها به صورت کنايه، استعاره و همراه با ابهامهاي فراواني است که برداشت قطعي از اين سخنان را غير ممکن ميسازد. اگر چه عدهاي بر اين مطلب پاي ميفشرند که قسمت هاي فراواني از اين نوشتهها، مربوط به «مهدويّت» است!
پاره اي از متون اين اديان نگرشهاي پيروان آن اديان است و استفاده صريح از آن متون را در باره «مهدويّت» دور از دسترس مي نمايد.
در برخي از موارد، اصل کتاب هايي که در بحث «مهدويّت در اديان» بدان اشاره میشود، در دست نيست و تنها به نقل هايي از اين کتابها بسنده شده، که اين نيز مشکلي بر مشکلات ياد شده افزوده است.
اگر چه موارد ياد شده تا حدودي در باره متون کتاب مقدس نيز وجود دارد؛ اما نزديکي صدور آنها به زمان ما و تا حدودي صراحت آنها در مباحث موعود و منجی، مقداري از دشواري کار ميکاهد.
همة افراد، طبق فطرت ذاتي خود، منتظرند جهان در پرتو ظهور رهبري الهي و آسماني و با تأييد و عنايت پروردگار، از ظلم و ستم نجات يافته، از نا بساماني ها، نا امنيها و تيره روزيها خلاص شوند و سرانجام به كمال مطلوب و زندگي شرافتمندانه، نايل آيند.
در بيشتر اديان و مذاهب جهان، از مصلحي سخن به ميان آمده كه در آخرالزَّمان ظهور کرده و به جنايتها و خيانتها خاتمه خواهد داد و شالودة حكومت واحد جهاني را بر اساس عدالت و آزادي واقعي، بنيان خواهد نهاد. تمامي پيامبران و سفيران الهي نيز در اين زمينه به مردمِ با ايمان جهان، نويدهايي داده اند.
پيروان اديان و مذاهب گوناگون، درباره نام آن بزرگوار با هم اختلاف نظر دارند. مسلمانان با ارائه كاملترين تصوير، او را با نام «مهدي موعود» ميشناسند.
عقيده به ظهور « نجات دهنده» و اميد به يك « آيندهاي روشن» ـ كه در آن، نگرانيها و هراسها مرتفع گردد و تاريكيها از پهنه گيتي برچيده و ريشه ظلم و جهل و تباهي بركنده شود ـ يك اعتقاد عمومي است كه همواره بين بيشتر ملتها وجود داشته است.
يکي از نويسندگان از اين باور با عنوان « فوتوريسم» ياد كرده، مينويسد:
«فوتوريسم1؛ يعني، اعتقاد به دوره آخرالزمان و انتظار ظهور منجي غيبي و مصلح جهاني و بزرگ، از جمله مسائلي است كه در اصول عقايد ما، جاي مهمّي را اشغال كرده است. فوتوريسم عقيدهاي است كه در كيشهاي آسماني زوراستريانيسم (مذهب زردشت) و جودائيسم (مذهب يهود) و سه مذهب عمدة مسيحيت (كاتوليك، پروتستان و ارتودكس) و به طور كلّي در ميان مدعيان نبوّت، به مثابه يك اصل مسلم قبول شده و همگي به اتفاق، بشارت ظهور همچو مصلحي را داده اند...».2
«فوتوريسم» يكي از مسائلي است كه در بحثهاي تئولوژيك تمام مذاهب آسماني، از آن بحث شده است.
دار مستتر در يکي از كنفرانس هايي كه به مناسبت ظهور «مهدي متمهدي» در سودان در فوريه سال 1885 ميلادي برگزار گرديد، ميگويد:
«مي دانيد كه محمد(صلي الله عليه و آله وسلم) چگونه شريعت خود را بنيان نهاد؟ وقتي كه او ظهور كرد، در عربستان علاوه بر شرك ملي باستاني، سه ديانت بيگانه موجود بود: آيين يهود، ديانت عيسوي، كيش زردشت ... نكته مشتركي كه در اين سه ديانت يافت ميشد، عبارت از اعتقاد به يك وجود فوق الطبيعه بود كه بايستي در آخرالزمان ظهور كند و نظم و عدالت رفته را به جهان باز آرد و مقدمه خلود و سعادت دائم انسان را فراهم سازد».3
بر اساس تحقيقات پژوهشگران مسائل اسلامي، اين عقيده پيوسته در ميان بيشتر ملتها و پيروان اديان بزرگ وجود داشته وحتي اقوام مختلف جهان ـ چون اسلاوها، ژرمنها، اسن ها و سلت ها ـ نيز معتقدند كه سرانجام بايد پيشوايي در آخرالزمان ظهور كند و بي عدالتي ها را از بين ببرد و حكومت واحد جهاني تشكيل داده، در بين مردم بر اساس عدالت و انصاف داوري كند.
در اين درس با توجه به اهميّت موضوع، تنها به دو ديدگاه (يهود و مسيحيت) خواهيم پرداخت و ديدگاههاي ديگر اديان و مذاهب را مطرح نخواهيم کرد؛ به دليل اينکه: بيشتر متونِ در دست، غير قابل استناد قطعي به پيامبران اين اديان است و در نسبت دادن آنها به صاحبان اين شريعتها، ترديدهاي جدّي وجود دارد.
بيشترِ اين نوشتهها به صورت کنايه، استعاره و همراه با ابهامهاي فراواني است که برداشت قطعي از اين سخنان را غير ممکن ميسازد. اگر چه عدهاي بر اين مطلب پاي ميفشرند که قسمت هاي فراواني از اين نوشتهها، مربوط به «مهدويّت» است!
پاره اي از متون اين اديان نگرشهاي پيروان آن اديان است و استفاده صريح از آن متون را در باره «مهدويّت» دور از دسترس مي نمايد.
در برخي از موارد، اصل کتاب هايي که در بحث «مهدويّت در اديان» بدان اشاره میشود، در دست نيست و تنها به نقل هايي از اين کتابها بسنده شده، که اين نيز مشکلي بر مشکلات ياد شده افزوده است.
اگر چه موارد ياد شده تا حدودي در باره متون کتاب مقدس نيز وجود دارد؛ اما نزديکي صدور آنها به زمان ما و تا حدودي صراحت آنها در مباحث موعود و منجی، مقداري از دشواري کار ميکاهد.
پي نوشت ها:
. Futurism.
2 . سيّد هادي خسروشاهی، مصلح جهانی و مهدي موعود(عجل الله تعالي فرجه الشريف) از ديدگاه اهل سنّت، ص55.
3 . همان، به نقل از: دار مستتر، مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) در سيزده قرن، ترجمه محسن جهان سوز.