نویسنده: شارل دو لاندلن
برگردان: احمد بهمنش
برگردان: احمد بهمنش
استفاده از فلز، در شرق، از حدود پنج هزار سال پیش از میلاد شروع شده و در مغرب مدتها بعد و ظاهراً در دو هزار و سیصد سال پیش از میلاد معمول گشته. استفاده از طلا و نقره و مس به این مناسبت که معمولاً به حالت طبیعی در دسترس انسان بوده و درخشندگی و جلای خاصی داشتهاند، پیش از سایر فلزات صورت گرفته. طلا و نقره به علّت سستی و کمیابی منحصراً در کارهای زینتی به کار رفته ولی از مس که به میزانی بالنسبه زیادتر در اختیار انسان بوده برای تهیه لوازم زندگی و اسلحه استفاده میشد. مس را مدتها خالص استعمال میکردند ولی بعدها آن را با قلع درآمیخته از آن مفرغ یا روی میساختند.
صنعت:
مس به مقدار زیاد در برخی از کشورهای اروپائی و آسیائی (اسپانیا، قبرس، آسیای صغیر) وجود داشت و قلع که کمیابتر بود بدون تردید از قفقاز تهیه میشد. برای تهیه مفرغ، 85 درصد مس را با 15 درصد قلع مخلوط میکردند. این دو فلز به وسیله زغال چوب ذوب میشد و پس از اختلاط با هم مخلوط جدید را در حالی که هنوز سرخ و مذاب بود در آب فرو برده آن را آماده چکش کاری میکردند و برای آنکه فلز را به صورت دلخواه درآورند چند بار عمل سرد و گرم کردن تکرار میشد و به این ترتیب مفرغ سخت و محکمی به دست میآمد؛ گاهی از اوقات فلزات دیگری را هم (سرب، انتیموان، بیسموت) با مس و قلع مخلوط میکردند.اغلب لوازم زندگی از قبیل تبر، خنجر، نوک نیزه یا پیکان، سنجاق، داس، سنجاق قفلی (برای وصل کردن دو قسمت لباس به یکدیگر)، ظروف، دیگ، کلاه خود، قلم حکاکی، شمشیر با مفرغ ساخته میشد. لوازم زینتی را (حلقه، دستبند، گردن بند) با طلا و نقره و همچنین با مفرغ میساختند. با این حال هنوز هم صنعت سنگ اهمیت خود را از دست نداده، تهیه لوازم و سلاح سنگی صیقلی هم مدتها معمول بود.
گذشته از فلزکاری، صنایع دیگری نیز در این دوره وجود داشت از قبیل بافت پارچههای کتانی، تهیهی سفالهای نرم و ظریف با شکلهای متنوّع، جواهرسازی و ساختن قایق. همچنین پس از کشف شیشه تهیه گردن بند از مهرههای آبی یا سبز که با سیلیکات (1) مس رنگ آمیزی میشد معمول گشت.
غیر از تزئینات هندسی که مخصوص لوازم سفالی و سلاحی مفرغی بود، اثر مهم دیگری از هنر در این دوره دیده نمیشود و فقط از نقوشی که بر تخته سنگها حک شده و مجسمههای کوچکی که از گل رس ساخته شده میتوان یاد کرد.
مذهب:
بناهای سنگی این دوره همان اهمیتی را که در دوره نئولی تیک داشتند دارا میباشند. در این زمان هم به خاک سپردن اموات، به حالت خمیده یا راست، قرار دادن سلاح و جواهرات و مقداری غذا در قبر معمول بود و در اواخر دوره مفرغ سوزاندن اجساد نیز مرسوم شد.از علائمی که بر من هیرها و دلمنها نقش شده میتوان نظرهائی دربارهی رسوم و آداب مذهبی مردم این دوره اظهار داشت. این علائم مخصوصاً نقشی است از خورشید که به شکل صفحهای مدوّر، یا یک چرخ یا یک ستاره تصویر شده و گاه سوار بر ارابهای است که به وسیلهی یک اسب کشیده میشود یا در قایقی است که قسمت جلو آن به شکل سر قو میباشد. علائم و نقوش مقدس دیگر تصویر تبر، گاو یا صلیب شکسته است.
تاریخ:
در این دوره در اروپا هیچ نژاد انسانی جدید دیگر غیر از آلپیها که دامنهی تسلّط خود را به طرف غرب توسعه میدادند، دیده نمیشود و شاید استعمال فلزات به وسیلهی همین اقوام رایج شده باشد. توسعه مساکن دریاچهای و مردابی در این زمان به حد کامل رسید، با این حال در اواخر عصر مفرغ ترک این قبیل خانهها و سکنی در روستاها یا بر فراز تپهها یا زمینهائی که پناه و حصاری از خندق و خاکریز و نردههای چوبی داشت معمول شد.در نوع غذا تغییری دیده نشد، منتهی کشاورزی و اهلی کردن حیوانات در حال توسعه بود و شکار اهمیت سابق خود را از دست داد.
در همان حال که اروپا هنوز در دوره پیش از تاربخ به سر میبرد، خط و کتابت در شرق رواج یافت و دوره تاریخی با تمدن مصریان، سومریان و مردم اژه آغاز شد.
ادامه دارد...
پینوشت:
1- Silicate de Cuivre
منبع مقاله :لاندلن، شارل دو، (1392) تاریخ جهانی (جلد اول)، تهران: انتشارات دانشگاه تهران، چاپ چهاردهم