دین و تقویم رسمی در امپراتوری روم
نويسنده:استیوارد پرون
ترجمهی باجلان فرخی
ترجمهی باجلان فرخی
تقويم رومي
تقويم رومي سه مرحله متمايز را سپري كرده است: رومیها سال را ده ماه محاسبه میکردند اما اين به معني بخش بندي تقويم يا سيستم ده دهي نيست. روميان ده ماه از مارس تا دسامبر را ماه هاي اصلي میدانستند و ماه هاي ژانويه و فوريه را ماه هاي مرده مینامیدند. اين كار شگفت انگيز نزد بسياري از اقوام بدوي نيز رواج داشت و هنوز هم نمودهايي ازآن در آفريقا و نيوزلاند ديده میشود. سر جيمز فريزر در اشاره به فاستي و به روايت از بيد Bede میگوید «انگلوساكسون ها در دوره اي سال را ده ماه محاسبه میکردند و در اين كار براي دسامبر و ژانويه و نيز ژوئن و جولاي يك نام داشتند. تقويم بدوي رومي با ماه مارس آغاز میشد و ماه دوم آوريل از واژه Aperire به معني شكفتن و پيدايي ماه شكوفایي گلها بود. سومين ماه مي نام داشت كه نام آن از ميا Maia» خدابانوي كهن و احتمالاً همسر ولكان Vulcan گرفته شده بود. بعد ژوئن فرا میرسید كه يادآور خداي اتروسكي اونی Uni يا ژونو Juno بود. ماه پنجم كوينتيليسQuintilis (به معني پنجم) و ماه ششم سكستليس Sextilis نام داشت و سپتامبر و دسامبر و ماه هاي ديگر بود. در روزگار امپراتور كوينتيليس و سكستليس مصادف جولاي و اگوست و نام خود را از ژوليوس سزار اگوستوس گرفتند.
در مرحله دوم ماه هاي ژانووري و فبروري را بر اين ماه افزودند و بدين سان ماه هاي مرده زنده و اين كار توسط اتروسك ها انجام شد. اتروسك ها بر آن بودند كه ژانوري را كه به ژانوسJanus اختصاص داشت نخستين ماه سال قرار دهند اما با زوال قدرت اتروسك ها اين روال پايان گرفت و ماه مارچ به عنوان نخستين ماه سال محسوب شد و اين كار تا 153 پيش از ميلاد ادامه يافت. فوريه يا فبرووري يا فبريسFebris خدابانوي تِب و خداي مهمي كه در روم دو نيايشگاه داشت پيوند نداشت و به فبروسFebruus مربوط میشد و در روزگار بعد با ديس Dis و پلوتوي لاتين Pluto پيوند يافت. فوريه ماهي بود كه در آن ماه شهر را تطهير میشد و در اين ماه بود كه نذور و قربانیهایی داده میشد و آرامش مردگان را فراهم و اين گونه از فدیهها و نذرها فبروالياFebrualia نام داشت و فبروس در واقع تجسم اين مراسم آييني بود.
تقويم رومي همانند تقویمهای كهن ديگر تقويم قمري طي آن ماه هاي مارچ، مي، كوئتليس و اكتبر 31 روز، فبرووري 28 روز و بقيه ماهها 29 روز محاسبه میشود و سال 355 روز بود و از آن جا كه سال قمري با سال خورشيدي هم طراز نمیشد در فاصله 23 و 24 فبروري روزهاي اضافي محاسبه [و به احتمال قوي از روزهاي كار حذف میشد].
در سومين مرحله شكل گيري تقويم بايد توجه داشت كه محاسبه ده روز اضافي چندان آشفته بود كه در زمان ژوليوس سزار كه در نقش كاهن اعظم مسئول تقويم نيز بود سال رسمي سه ماه از سال خورشيدي جلو افتاده و ژوليوس تقويمي در سال 46 بنا نهاد كه بعد از او تقويم ژوليوس نام يافت و هنوز هم در برخي از كليساهاي شرقي كاربرد دارد. تقويم ژوليوس در سال 1582 به همت پاپ گريگوري سيزدهم اصلاح شد و همان تقويم مورد كاربرد است.
در پيچيده تر شدن اين موضوع روزهاي ماه، بدان سان كه امروز رايج است، شمرده نمیشد. ماه تقويمي سه حركت قمري ثابت داشت: كالندز Kalends روز رويت هلال ماه در نخستين روز، ايدس Ides روز ديدار ماه بدر و نون Nones ميانه كه نام آن از نه روزه بودن آن گرفته شده بود. نخستين روز يا كالندز را روز احضار مینامیدند و اين بدان دليل بود كه كاهنان به پيروي از فرماني عتيق در كاپيتول نامهای مختلفي را فرياد میزدند و روزهاي هفتم يا نهم روز نون بود. در تأثير روزها چارك اول ماه و روز ماه بدر مورد توجه بود و هنگام محاق ماه روزهاي بد اقبالي بود. بدين سان ماه و روزهاي شمارش آن پيچيده و اين نابه هنجاري تا آخر امپراتوري روم دوام آورد.
زمان جشنها
تقويمي از اين دست دو كاربرد داشت: نخستين مشخص كردن روزهاي ماه به فاستی Fasti(از Fas به معني سعد و نيكو) و نه فاستی Nefasti يعني روزهاي نحس و روزهااي است كه اجرا و دوري جستن از كاري مشخص میشود. دوم تعيين زمان جشنهایی كه شمار آن کمتر از بيست و پنج جشن نيست. در روزهاي فاستي و نه فاستي ايام سعد و نحس براي كشاورزي، تجارت، فعالیتهای سياسي و جنگ مشخص میشد و در بردارنده ي مينياتوري از كارهاي مورد انجام امپراتوري روم بود. ماه مارس و اكتبر را مراسم آييني خاص بود: در ماه مارس تا بيست و سوم اين ماه سالی Sali يا رقص پر جست و خيز كاهنان انجام میشد و اين مراسم در حقيقت رسم جنگي گروه مذهبي رومي بود. در اين مراسم كاهنان با نيزه هاي آخته جست و خيز میکردند و سپرهاي موسوم به انكيليا Ancilia كه آنها را نازل شده از آسمان میپنداشتند به هم میکوبیدند. لباس كاهنان در مراسم سالي شبيه لباس جنگجويان كهن لاتن و اين رقص نه فقط با مارس خداي جنگ كه با ساتورن Saturn خداي كشت و زرع نيز پيوند داشت. كاهنان و مردم براين باور بودند كه با اين رقص ارواح خبيث را از شهر بيرون میرانند و از سوي ديگر جست و خيز آنان بدان سان كه فريزر [در شاخه يزرين] از نمودهاي مختلف آن در افريقا و اروپا سخن گفته در جهت جادوي همدردي بود.
در چهاردهم مارس كاهنان براي دومين بار ايكوريا Equirria يا قهرمانان سپاه را تطهير میکردند و نوزدهم مارس روز تطهير سپر يا انكيلياها و روز بيست و سوم روز تطهير سرنا و سرانجام زره و اسب قهرمانان و مرمت سلاحها بود. نخستين تطهير قهرمانان يا ايكوريا پيش از اين در بيست و هفتم فوريه انجام يافته بود و در بيست و چهارم همين ماه بود كه رژي فوژی Regifugium به معني هجرت شهريار انجام میشد. از رژي فوژي چيزي جز اين كه با مراسم ايكوريا يا تطهير قهرمانان همانندهايي داشت چيزي نمیدانیم.
توضيح عکس: اين تنديس مارس از سدهی هفتم پيش از ميلاد و كار هنرمندان اتروسكايي است. در تندیسهای يوناني پاي چپ جلوتر از پاي راست قرار میگیرد. مارس خداي جنگ و نبايد با آرس Ares كه در اصل روح نباتات است يكي دانست. مارس بعد از ژوپيتر در نظام آييني روم ازاهميت والايي برخوردار و مراسم آييني او در ماه مارس انجام میشد. فلورانس، موزهی باستان شناسی
در ماه اكتبر فصل مراسم آييني جنگ پايان يافته و تطهيري ديگر انجام میشد. در پانزدهم اكتبر مراسم آييني ايدس Ides كه مراسم آييني شگفت انگيزي بود انجام میشد. در اين مراسم مسابقه ارابه راني كامپوس ماريتوس Campus Maritus انجام و اسبهای ناتوان براي مارس قرباني و دم آنها را میبریدند و توسط دونده اي به رژيا Regia میفرستادند تا دمهای خون چكان در مذبح آويخته شود. دراين مراسم دو گروه رقيب سر اسبهای دم بريده را از تن جدا و براي تصاحب سرها به رقابت میپرداختند. در انجام اين كار دو گروه رقيب يكي از طريق وياساكرا Viasacra و از مسير فوروم و ديگري از طريق سوبورا Subura در منطقه شمال فوروم به رقابت میپرداختند و مفهوم اين مراسم آييني مخوف تا به حال براي مشخص نشده است. تنها اين را میدانیم كه وستال ها [یا كارگزاران ديني كه زير نظر كاهن اعظم كار میکردند] از خون براي تطهير استفاده میکردند و اسب همانا روح غلات بود. در اين زمينه رُز Rose بر اين گمان است كه در اين مراسم با جادوي كشاورزي بقا و تداوم سر و كار داريم. در نوزدهم اكتبر مراسم ديگري در ارميلوستريوم Armilustrium انجام میشد و در همين روز سالیها يا گروه مذهبي سپرها را به نشان سرآمدن فصل جنگ به معابد میبردند.
توضيح عکس: ماستر كوتلر Master Cutler مربوط به نيايشگاهي از سده اول ميلادي كه توسط لوسيوس كورنليوس اتيمتوس برپا شد. ابزارهاي اين تصوير شامل داس و كاردهاي پيرايشي است كه هنوز هم در برخي مناطق روستايي كاربرد دارد. موزه واتيكان.
به روايت از وارد فاولر تقويم هر نظام تحولات سياسي و نظامي آن نظام را در خود دارد، تاكيد روميان اما بيش از هر چيز بر كشاورزي و خاستگاه معيشت مردم بود. مارس غالباً با تداركات نظامي و آوريل بیشتر با كشاورزي پيوند داشت. در پانزدهم آوريل فورديكيديا Fordicidia يا ماده گاوي باردار براي خدابانوي زمين تلوس قرباني میشد و پس از قرباني كردن ماده گاو باردار گوساله بطن او را مي سوزانيدند و اين كار [تمهيدي جادويی] و احتمالاً براي تامين امنيت باروري غلات انجام میشد و مراسم سرليا Cerealia نيز كه در نوزدهم آوريل انجام میشد نيزبا اين رويكرد پيوند داشت. در بيست و يكم آوريل مراسم پاريليا Parilia يا پاليلياPalilia به افتخار پالس Pales خداي روستايي [پاسدار گلهها كه گاهي او را نر و گاهي ماده تصور میکردند] بر پا میشد. [دراين مراسم شبانان آتش میافروختند و از روي آن میپریدند] اين مراسم بسيار كهن و تاريخ آن به پيش از ايجاد روم توسط رمولوس باز میگشت. در اين مراسم گلهها پيش از ترك چراگاه هاي زمستاني و كوچ به تپهها تطهير میشدند و مراسمي از اين دست كمابيش همانند تطهير سپاهيان پيش از رهسپار شدن به ميدان جنگ بود. روايت چنين بود كه شهر روم در روز بيست و يكم آوريل توسط رمولوس بنا نهاده شده و هم بدين دليل است كه هنوز هم اين روز، زمان تولد روم نام دارد.
در بيست و سوم آوريل مراسم وينالياVinalia به تبرك تاکستانها انجام میشد و در بيست و پنجم آوريل يعني هنگام شكل گيري خوشه هاي انگور روز كاستن خشم اهريمن روبيگوسRobigus بود.
توضيح عکس: تصوير جانب چپ: گلوكوس Glaucus خداي دريايي سبز ريشي كه ويرژيل از او به عنوان سي بيل Cybil خداي شهر كومه Cume ياد میکند. به روايتي گلوكوس يكي از طراحان كشتي ارگو و از همراهان ارگونات ها بود
تصوير سمت راست: ساتورن Saturn از خدايان كهن ايتاليايي كه بعدها با كرونوس Cronos يكي شد. قلمرو فرمانروايي اين خدا در لايتوم و او را از خدايان عصر طلايي میپنداشتند. در منطقه پونيک Punic نيز ساتورن را با بعل يكي میداشتند.
توضيح عکس: سرس Ceres خدابانوي كهن لاتن، خدابانوي رستنیها و هم تاي يوناني خود دمتر Demeter و در پيوند با ديونيزوس. در 496 پيش از ميلاد سرس در قحط سالي كه پيش آمد با دمتر يگانه شد. [و اين بدان دليل بود كه با اتكاي بر پيشگويي کتابهای يوناني روم ناچارشد كيش دمتر و ديونيزوس را بپذيرد].(توضيح عکس)
توضيح عکس: پومون يا پومونا Pomona با تاجي از ميوه هاي خدابانوي پاسدار میوهها. پومون همانند فلورا Flora كيشي ويژه خويش داشت. اوويد از پومونا به عنوان همسر ورتومنوس Vertumnus و خدايي كه چون پومون با بازگشت فصول و باروري زمين پيوند دارد ياد میکند. گالري دژلي اونيزي، فلورانس. (توضيح عکس)
توضيح عکس: فلورا خدابانويي شگفت انگيز و او را كاهن ويژه اي بود كه يكي از دوازده فلامن Flamen و كاهناني بودند كه مراسم ويژه فلورا را برپا میکردند و جشن آييني او فلوراليا Floralia نام داشت؛ روسپيان نيز در جشن او شركت میجستند و نزد آنان از محبوبيت خاصي برخوردار بود. (توضيح عکس)
توضيح عکس: نقش برجسته سه خداي بزرگ كاپيتول، ژوپيتر، مينرو و ژونو. روم موزه ناسيونال رومانو (توضيح عکس)
توضيح عکس: پومريوم Pomerium شهري بود كه نشانهها و علائم بسيار داشت؛ و اين سنگ مرز آن نقش برجسته اي از مراسم آييني شخم زدن را در خود دارد. (توضيح عکس)
توضيح عکس: پونته روتو بازمانده از 79 پيش از ميلاد. دو طاق اين پل سنگي و نخستين پل سنگي روم است. اين پل چند بار خراب و مرمت شد و سرانجام در 1598 رها شد و آن چه میبینید ویرانهی پل پيشين است. بيست و يك پل جاده هاي روم را به اين شهر هدايت میکرد و از اين مجموعه بقاياي چهار پل هنوز برجاست. اين پل در عبور سپاهيان پونته سيستيو مورد بهره برداري قرار گرفت. (توضيح عکس)
توضيح عکس: فيدس پوبليكا Fides Publica تجسم تعهد و وفاداري. كيش اين خدابانو بسيار كهن و گفته میشود بنيانگذار آن نوما [دومين شهريار رم] بود. از سكه هاي دومنيتی Domitian (96081 ميلادی). موزه ناسيونال رومانو، روم (توضيح عکس)
توضيح عکس: آشپزخانهی رومي محل پخت نان. در اين تصوير نانوا در ضيافتي ساده و غيريوناني ترسيم شده است. (توضيح عکس)
در مقایسهی با ماه هاي ديگر ماه مي ماهي بود كه جشنها در آن فروكش میکرد و اين بدان دليل بود كه بسياري از مراسم در آوريل انجام يافته بود. درآخر ماه آگر رُمانوس Ager Romanus يا تطهير زمين و مراسم آروال برتون Arval Berthern كه وظيفه او حاصلخيز كردن مزارع بود انجام میگرفت؛ و زمان اين جشن با شرايط آب و هوا پيوند داشت و به همين دليل در تقويم ازآن نشاني نبود. در چهاردهم يا پانزدهم مي در بيست و هفت نيايشگاه شهر مراسمي جمعي كه آرگای Argei نام داشت انجام میشد. در اين مراسم بيست و هفت عروسك حصيري را كه از دو ماه قبل بدين نیایشگاهها فديه شده بود گردآوري میکردند و بيست و هفت نماد سه عدد 9 و از قدرتي جادواي برخوردار بود. اين عروسکها را كاهنان اعظم اين معابد و وستال ها و کنسولها كه توسط شهروندان همراهي میشدند به پل چوبي پونسوبليكو Ponssubliclius در قسمت پايين پالاتين در پونته روتو Ponterotto میبردند. پونته روتو پلي بود كه در 197 پيش از ميلاد توسط اميليوس Aemilius بين دو ساحل ايجاد شده و اين جا همان پلي بود كه هوراشيوس Horatius در زمان باستان از روم دفاع كرده بود. كاهنان و وستال ها و مردم پس ازعبور از اين مسافت طولاني عروسکهای حصيري را به رود تيبر میافکند و با قرباني كردن عروسکها مراسم پايان مییافت. روزگار كهن پر از ابهام و هنوز هم معني اين مراسم براي ما روشن نيست. برخي را نظر براين است كه اين عروسکهای حصيري جايگزين قرباني انساني است و برخي كه بيش از شصت سال از عمر آنان میگذرد میگویند در گذشته مردم خود را از روي اين پل به رود میافکندند. پلوتارخ از اين مراسم به عنوان تطهير اعظم ياد میکند و فريزر با استناد به اين گونه از قرباني دادن برآن است كه مردم با افكندن عروسکهای حصيري ارواح خبيث سال كهن را از شهر دور میکردند. فريزر در اشاره به ارگاي از تفسير ديگر نيز سخن میگوید شايد اين عروسکهایی بود كه به خداي دريا فديه داده میشد تا از او اجازه پل زدن بر رودها را دريافت كنند «تصور خشك يك رود خدا از عبور مردمان از پل بدون آن كه از گزند آب وحشتي داشته باشند عجيب نيست و هم بدين دليل بود كه روميان براي فرونشاندن خشم رود خدا بدو قرباني میدادند و اين كار توسط كاهنان كه بسياري آنان را عروسك ساز مینامیدند انجام میشد.»
در ماه ژوئن كاهنان و مردم به تميز كردن پنوس Penus وستا و آماده كردن آن براي پذيرش غلات نو میپرداختند. جشنهای آييني جولاي چندان مبهم بود كه سخن گفتن از آن بيهوده است. در ماه اگوست جشنهای خرمن بر پا میشد و از اين شمار است: كانسواليا Consvalia كه در بيست و يكم ماه و ئُوپي كونسيوا Opiconsiva كه در بيست و سوم ماه انجام میشد و هر دو با كلمه كندره Comdere به معني گردآوري پيوند دارند و شايد اشارتي است به انباشتن غلات نو. دركنار اين جشنها و در روز بيست و سوم مراسم ولكاناليا Volcanalia نيز كه همراه با سوزاندن علفهای خشك بود انجام میشد و اين مراسم كمابيش همانند آتش سوزي جنگلها در هواي خشك آخر تابستان بود.
پس از اين تا هفدهم دسامبر جز شخم و بذرافشاني كاري نبود و بدين سان از جشنها در تقويم نشاني نبود. با به پايان رسيدن كشت پاييزي در هفدهم دسامبر جشن ساتورناليا Saturnalia كه با ساتورن به معني كِشتن پيوند داشت برپا و دو روز پيش از اين يعني در پانزدهم دسامبر جشن كانسوالياي دوم و دو روز بعد از ساتورناليا در نوزدهم دسامبر جشن اوپاليا Opalia انجام میگرفت. ساتورناليا جمع ساتورن و اكثر اين جشنها با كار كشاورزي پيوند دارند و كاربرد آنها مزيد بر جامعه هاي روستايي در شهرهايي است كه تا پايان جمهوري بر واردات غلات متكي و چنين است كه اين جشنها تا پايان دوره چند خدايي به عنوان جشن شاد زمستاني ادامه مییابد و امروز مسيحيان فراموش کردهاند كه جشن كريسمس همانا تداوم ساتورناليا است و كريسمس را با تولد عيسي مسيح در بيت اللحم پيوند میدهند.
اين چرخه زراعي بود كه نخستين شالوده هاي كيش رومي را بنا نهاد. در توجه به اين نكته است كه درمي يابيم كه روم به نيايش چهار خداي بزرگ توجه داشت و مراسم خاص آنان است كه اهميت اين خدايان را در كيش رومي آشكار میسازد. اين چهار خدا ژانوس، ژوپيتر، مارس و كوايرينوس و در كنار آنان خدابانو وستا قرار داشت. ركس ساكروم جانشين شهرياران و همانند آتن با شهرياران پيوند داشت. از برخي نومن ها يا خدايان كوچك پيش ازاين سخن گفتيم، نه تن از اين خدايان نيز فلامن Flamen هاي خاص خويش را داشتند و هفت تن از آنان عبارتند از: ولكان Volcanus، فورينا Furina، پالس Pals، فلورا، پوموناتا يا پومون، كارمنتا Carmenta و فالاسر Falacer. از اين مجموعه فالاسر، فورينا و ولكان براي ما چندان شناخته شده نيست. [به روايت از پير گريمال عيد ولكانيا Volcanis در بيست و سوم اوت بر پا میشد. نيايش او در روم به وسيله تيتوس ناسيوس رايج شد و به روايت ديگر رواق نيايشگاه او از جانب رمولوس و با غنائمي كه از دشمن گرفته بود برپا شد. در جشن اين كِه خدا ماهي و گاهي سايرحيوانات را به آتش میافکندند و اين قربانیها براي سلامت جان قرباني دهنده فديه داده میشد. در روايتي ولكان را كاكوس Cacos يا پدر كاكولوس Caeculus يا پدر شهريار افسانه اي سرويوس توليوس گفتهاند و او را با هفاايستوس يوناني مقايسه میکردند. به همين روايت فورينا خدابانو يا پري يكي از چشمهها و يكي از جنگلهای مقدس ساحل راست تيبر بود خواستگاه او ناشناخته و در دوره جمهوري او را يكي از فوریها میپنداشتند]. از كارمنتا آن چه میدانیم اين است كه كاهنه هاي او راقم خوشبختي كودكان در تولد آنان بودند. اين گزارش از سنت اگوستين و بدين سان كارمنتا تا روزگار اگوستين قديس دوام آورده بود. [به روايت از گريمال «به موجب افسانه هاي رومي كارمنتا اواندر Evandre و زماني كه اواندر ازآركادي تبعيد شد همراه او در جستجوي مقام به غرب سفر كرد. میگویند در آركادي او را كارمنتا نمینامیدند و به روايات مختلف از او يا نامهای نيكوستريت Nicostrate يا تميس يا تيماندرا Timandra و او را دختر رود لادون Ladon و يكي از خدابانوان يا پریها میدانستند. در روم او را كارمنتا مینامیدند و داراي قدرت پيش گويي بود؛ (کارمن يعني صداي ساحر). به سبب آشنايي با خواست خدايان و سرنوشت، رم، شهر خوشبخت، را براي فرزند خود برگزيد و هنگامي كه هراكلس در بازگشت از جنگ كارمنتا او را ازآينده آگاه و در صد و ده سالگي مرد، پسرش او را در دامنه كاپيتول در نزديكي پورته كارمنتاله مدفون كرد.»]
به روايت ديگر كارمنتا همسر اواندر بود و در بيان علت راه ندادن زنان به مراسم آييني میگویند كه هركول كارمنتا را براي شركت در مراسم قرباني كه به مناسبت بناي اين ستايشگاه میداد دعوت كرد اما كارمنتا دعوت او را نپذيرفت و به همين مناسبت از آن پس شركت زنان دراين مراسم نهي شد. برخي از مورخان كارمنتا را ايزدبانوي زايمان میدانستند و او را بر حسب شرايطي كه كودك به آن شكل به دنيا میآمد به نام پورسا Porsa يا پوستورسا Postuersa به ياري میخواندند.
توضيح عکس: تدفين رومي. رومنها مردگان خود را تدفين يا مي سوزانيدند و در روزگار امپراتوري بود كه تدفين در تابوتهای شكوهمند رواج يافت. در اين تصوير (در قسمت بالا سمت چپ) بيوه مرده و ندیمههایش و بعد ازآن (در وسط) تصوير مرده و ستارگان و هلال ماه و بعد زاري كنندگان و نوازندگان كرناي و ترومپت، و در رديف زير حمل کنندگان مرده و نوازندگان فلوت ديده میشوند. موزه هنرهاي ملي d,Abrazzol,Aquila ()
توضيح عکس: دكان قصابي رومي با قصاب و ترازو. (توضيح عکس)
و سرانجام آن كه دين جامعه هاي روستايي اوليه و پاسداري كشاورزي در برابر دشمنان مراي و نامراي محاط در جادو و از تابوهاي مختلفي سرشار بود كه در تقويم رومي پديدار میشد تا از جانب كاهنان پاسداري و در جشنها و اعياد آييني در شهرها تداوم يابد. اين ويژه گي گوياي پيشرفت اما بدان سان كه وارد فاولر Ward Fowler بدان توجه دارد بازگشتي جدي به دين خدايان بومي و ديني بود كه براي متمايز كردن خدايان جديد خدايانش Di indigetes ناميده میشد. اين دين جنبه كشوري داشت و به فرد يا خانواده خاصي اختصاص نداشت و در روم با آن كه آثار گذشته و سنتها بيانگر تقدس اخلاقي بود اما قرباني دادن به خدايان بيگانه گناه و جرم نبود.
برخي از خدايان جديد گرچه از طريق كيش كشوري جايگاه خويش را يافتند، بسياري ديگر منادي دين انفرادي بودند.
توضيح عکس: نقش برجستهی يك دكان رمی Scavi di ostia
منبع: پرون، استیوارد؛ (1381) شناخت اساطیر روم، ترجمه باجلان فرخی، تهران، اساطیر، چاپ نخست.
ارسال توسط کاربر محترم سایت : aziztaeme
/ج