تمدّن آسیای صغیر در دوره‌ی باستانی

آسیای صغیر شبه جزیره‌ی بزرگی است که پیشرفته‌ترین قسمت آسیا در غرب می‌باشد و به وسیله‌ی دو تنگه بسفر و هلس پونت و دریای اژه که جزایر چندی در آن قرار دارد از اروپا جدا شده. سواحل این شبه جزیره در شمال و جنوب
شنبه، 9 آبان 1394
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
تمدّن آسیای صغیر در دوره‌ی باستانی
 تمدّن آسیای صغیر در دوره‌ی باستانی

 

نویسنده: شارل دو لاندلن
برگردان: احمد بهمنش



 

وضع جغرافیائی:

آسیای صغیر شبه جزیره‌ی بزرگی است که پیشرفته‌ترین قسمت آسیا در غرب می‌باشد و به وسیله‌ی دو تنگه بسفر و هلس پونت و دریای اژه که جزایر چندی در آن قرار دارد از اروپا جدا شده. سواحل این شبه جزیره در شمال و جنوب بریدگی‌های کمی دارند ولی در مغرب دارای دماغه‌ها و خلیج‌های متعددی می‌باشند. قسمت عمده‌ی این سرزمین را فلاتهائی پوشانده است که با شیب‌هائی کم و بیش تند به دریاها منتهی می‌شوند و در سطح آنها رشته کوههائی قرار دارد. یکی از این کوهها به نام توروس، فلات آسیای صغیر را از جلگه‌های شام و بین النهربن جدا می‌سازد. تنها رودخانه‌ی مهم این شبه جزیره هالیس یا قزل ایرماق است، سایر رودخانه‌ها کوتاه و سیلابی می‌باشند و کشتیرانی در آنها بندرت انجام می‌گیرد ولی موجب حاصلخیزی زمینهای اطراف دهانه‌های خود می‌شوند. آب و هوای آسیای صغیر بر حسب هر ناحیه متفاوت است؛ آب و هوای نواحی ساحلی، مدیترانه‌ای و در داخل بخصوص در مشرق که برف فراوان می‌بارد سخت و سرد است. به این ترتیب آسیای کوچک به صورت رشته‌ی ارتباطی میان اروپا و آسیا محسوب می‌شود و این دو قاره را به هم پیوسته و راه عبوری بوده است که بسیاری از حملات و یورش‌ها از این طریق انجام گرفته.

هیتی‌ها:

نخستین قومی که به شهادت تاریخ در این سرزمین ساکن شد، قوم لووی (1) است که معلوم نیست از چه نژادی بوده و از زبان آنها نیز که یکی از زبانهای آزیانی (2) بوده اطلاع زیادی در دست نمی‌باشد. در حدود دو هزار سال پیش از میلاد هیتی‌ها که از دو عنصر تشکیل یافته بودند در این سرزمین اقامت گزیدند. یکی از آنها آزیانی و دومی هند و اروپائی بود که بزودی عنصر آزیانی را به اطاعت خویش واداشت. این دو عنصر که به دو زبان مختلف تکلّم می‌کردند دو خط متفاوت داشتند. خط یکی از آنها خط میخی بود که از بابلی تقلید شده و دیگری به خطی ملّی می‌نوشت که هیروگلیفی بوده و چندی پیش دانشمندان به خواندن آن توفیق یافتند.
هیتی‌ها که مردمی جنگجو و دلیر بودند دولتی تشکیل داده شهر هاتوسا را به پایتختی انتخاب کردند و پس از حملاتی به اقوام مجاور، دست به غارت و یغمای نواحی دوردست زده تا بابل پیش رفتند. منتهی ورود اقوام تازه‌ی دیگر که دولتی به نام میتانی (3) تشکیل دادند تا چند قرن مانع پیشرفت آنها شد. در حدود سال 1390 پادشاه هیتی موسوم به سوبیلولیوما (4) میتانی‌ها را شکست داده وارد سرزمین سوریه شد و به رقابت با مصر برخاست. جانشینان وی نیز همین سیاست را دنبال کردند و با آشوری‌ها، مصری‌ها، آکئی‌ها و اقوام ساکن سوریه جنگیدند و قدرت خود را بر قسمت بزرگی از آسیای صغیر و شمال سوریه تحمیل کردند. امپراتوری آنها شامل دولتهائی می‌شد که یا مستقیماً در اطاعت پادشاه هیتی بودند یا آنکه به وسیله‌ی شاهزادگان هیتی یا به دست امرای بیگانه و خراجگزار اداره می‌شدند. قدرت هیتی‌ها در قرون چهاردهم و سیزدهم به حدّ کمال رسید.
با آنکه مدّت کوتاهی از کشف تمدن هیتی می‌گذرد، می‌توان گفت که اهمیت آن کمتر از تمدن مصر و ببن النهرین و اژه نبوده است. با مطالعه‌ی مجموعه قوانینی که از این قوم به دست آمده می‌توان به آداب و اخلاق و وضع قضاوت در میان آنها پی برد. مالکیت زمین موروثی و مالک زمین مجبور به انجام خدمات و وظایفی نظامی بود. در حقوق جزا، اصل مصالحه و توافق رعایت می‌شد یعنی اگر شخصی مرتکب قتل یا جرح شده بود می‌توانست با پرداخت مبلغی از مجازات معاف گردد. درباره‌ی امور بازرگانی نیز مواد مهمی در قانون پیش بینی شده بود. برای خرید کالاها، همان طور که در سایر کشورهای آسیائی معمول بود، به وسیله‌ی شمش نقره یا مس معامله می‌کردند و آهن نیز کمیاب بود.
پرستش خدایان متعدد در این امپراتوری رواج داشت و نام بسیاری از خدایان و تفصیلاتی شامل مراسم مذهبی، جشن‌ها، تفأل، (پیشگوئی آینده از روی پرواز پرندگان و امعاء و احشای قربانی‌ها) معمول بود.
در هنر آنها بدعت و ابتکاری دیده نمی‌شود. در معماری و حجاری نفوذ هنر مصری به چشم می‌خورد (ساختمان قصرهای ستون دار و کتیبه‌های منقوش) و در نجوم و پزشکی و ادبیات تأثیر بابلی‌ها مشهود است.
امپراتوری هیتی در حدود سال 1200 ناگهان رو به زوال رفت و این پیش آمد بدون تردید نتیجه‌ی هجوم اقوام فریژی که از تراس آمده بودند، می‌باشد. اقوام مزبور تمام نواحی مرکزی آسیای کوچک را به تصرف درآوردند، با این حال چند دولت کوچک از هیتی‌ها که در سوریه تشکیل یافته بودند تا قرن هشتم پیش از میلاد به حکومت ادامه دادند.

دولت لیدی:

منشأ و سابقه‌ی این دولت بدرستی معلوم نیست. دولت لیدی تا قرن یازدهم به دست شاهزادگان هیتی اداره می‌شد و در این تاریخ از قید تسلّط بیگانگان آزاد شده، به اطاعت سلسله‌ای از زمامداران ملّی به نام مرمناد (5) درآمد. نخستین پادشاه این سلسله ژیژس (6) از راه توسعه‌ی تجارت، ثروت مملکت خویش را افزایش داد. کشور لیدی در زمان جانشینان او از جانب مشرق توسعه یافت و با مادها همسایه شد و بر اثر جنگی که پیش آ مد رود هالیس سرحد میان این دو دولت شناخته شد.
آخرین پادشاه آن کرزوس می‌باشد، وی از راه تجارت با شهرهای یونانی سواحل آسیای صغیر و همچنین به علّت معادن طلای پاکتول (7) ثروت هنگفتی به دست آورد و دربار مجلل و پرشکوهی در سارد پایتخت خود تشکیل داد و از فلاسفه و شعرا در این شهر پذیرائی می‌کرد. ظاهراً سکه در لیدی اختراع شد. پیش از این داد و ستدها و معاملات بازرگانی از راه مبادله‌ی کالا یا تحویل شمش که وزن‌های مختلفی داشت انجام می‌گرفت ولی استفاده از سکه تجارت و مبادلات را آسان کرد.
دولت لیدی با آنکه قدرت و ثروت فراوان داشت ولی نتوانست در برابر پارس‌ها پایداری کند و در سال 546 از بین رفت.

پی‌نوشت‌ها:

1- Louviens
2- Asianique
3- Mitanni
4- Subbiluliuma
5- Mermenades
6- Gygès
7- Pactole

منبع مقاله :
لاندلن، شارل دو، (1392) تاریخ جهانی (جلد اول)، تهران: انتشارات دانشگاه تهران، چاپ چهاردهم



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.