دانگلیسن، رابلی

پدرش، ویلیام، و پدربزرگهای مادریش، تولیدکننده پشم بودند. مادرش ایلیزبث جکسن بود، و مادربزرگ مادریش رابلی نامی بود که دانگلیسن نام کوچکش را از او گرفت. دانگلیسن، که در کودکی یتیم شده بود، با ارثی که از عموی
شنبه، 9 آبان 1394
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
دانگلیسن، رابلی
 دانگلیسن، رابلی

 

نویسنده: Samuel X. Radbill
مترجم: فریبرز مجیدی



 
[rābli dānglisәn]
Robley Dunglison
(ت. کزیک، انگلستان، 14 دی 1166 / 4 ژانویه‌ی 1788؛ و. فیلادلفیا، پنسیلوینیا، 12 فروردین 1248 / اول آوریل 1969)، آموزش پزشکی، فرهنگ‌نویسی، فیزیولوژی.
پدرش، ویلیام، و پدربزرگهای مادریش، تولیدکننده پشم بودند. مادرش ایلیزبث جکسن بود، و مادربزرگ مادریش رابلی نامی بود که دانگلیسن نام کوچکش را از او گرفت. دانگلیسن، که در کودکی یتیم شده بود، با ارثی که از عموی ثروتمندش برد، از تحصیلاتی در زمینه‌ی ادبیات یونان و روم باستان در «مدرسه‌ی گرین رو»، در اَبی هوْم، برخوردار شد. در آنجا معلوماتی بسیار عالی در زبان یونانی و لاتینی کسب کرد و در فصیح‌نویسی به زبان انگلیسی نیز مهارت یافت؛ بعداً در زبان فرانسوی و آلمانی هم کاملاً خبره شد. وی، که تصمیم گرفته بود حرفه‌ی پزشکی پیش گیرد، نزدِ یکی از جراحان کِزیک شاگردی کرد و برای تحصیلات رسمی در رشته‌ی پزشکی به ادینبرا، پاریس، و لندن رفت؛ با گذراندن امتحان، از دانشگاه ارلانگن درجه‌ی دکتری گرفت. در لندن دستیار دکتر چارلز تامس هیدن، که پزشک نامدار اما ناخوش احوالی بود، شد؛ این مرد در شکوفایی شخصیت حرفه‌ای و اجتماعی دانگلیسن تأثیر بسزائی داشت. دانگلیسن امتحانات کالج سلطنتی جراحان» و امتحانات «انجمن داروسازان» را با موفقیت گذرانید، در 1198 طبابت را در لندن آغاز کرد، و در آنجا به عنوان پزشک زنان در «درمانگاه ایسترن» منصوب شد. اما قلمش بیشتر از چاقوی جراحیش کار می‌کرد، و او تا سال 1203 آثاری انتشار داده بود – از جمله مقاله‌هائی درباره‌ی ناحیه‌ی دریاچه‌ی انگلستان، گیاه بلادن (belladonna = عروسک پشت پرده)، تب نوبه (مالاریا)، و التهاب پرده‌ی مغز. (مننژیت)؛ کتابی درباره‌ی ناخوشیهای روده‌ای کودکان؛ چندین نقد کتاب؛ ترجمه‌ی Moxa، نوشته‌ی فلیکس ایپوْلیت لاره، و ترجمه‌ی کتاب Formulary، نوشته‌ی فرانسوا ماژندی؛ و ویرایش کتاب Vade-Mecum، نوشته‌ی رابرت هوپر – و در هیأت تحریریه‌ی دو مجله‌ی پزشکی خدمت کرده بود. در 1203 با هَریئت لیدم، دختر یکی از داروسازان لندنی، ازدواج کرد؛ آنان صاحب هفت فرزند شدند. اندک زمانی پس از ازدواج، به دانشگاه ویرجینیا رفتند و در آنجا دانگلیسن، به دستور تامس جفرسون، به استادی کرسی پزشکی گمارده شد. دانگلیسن، که فقط مسئولیت تدریس را برعهده داشت، توانست کتابهائی درسی برای رشته‌هائی که تدریس می‌کرد تهیه کند. (مربیان پزشکی، که تا ان زمان در طبابت فعالیت شدید داشتند، برای کسب اطلاع درباره‌ی پیشرفتهای جاری عمدتاً به نوشته‌های اروپایی متکی بودند.) به این ترتیب دانگلیسن نخستین استاد تمام وقت پزشکی در ایالات متحد و نخستین مؤلف امریکایی کتاب در زمینه‌های فیزیولوژی، فرهنگ پزشکی، تاریخ پزشکی، و نیز یکی از پیشگامان نشر آثاری در مورد بهداشت عمومی (یا، به تعبیر خودش، hygiene)، مواد دارویی و درمان‌شناسی، پزشکی قانونی و زهرشناسی، آموزش پزشکی، و پزشکی داخلی شد. (او از چاقو بیزار بودو از جراحی کاملاً خودداری می‌کرد.) دانگلیسن به کار و تحقیق ویلیام بومنت در زمینه‌ی فیزیولوژی گوارش نیز خدمات مهمی کرد.
دانگلیسن، پس از هشت سال کار در دانشگاه ویرجینیا، به دانشگاه مریلند و آنگاه، پس از سه سال، به «کالج پزشکی جفرسن» انتقال یافت و سی و دو سال بعد را در آنجا تدریس کرد. هنگامی که او وارد این کالج شد، مناقشات اعضای هیأت علمی و رقابت با مدرسه‌ی پزشکیِ دیگرِ فیلادلفیا کالج جفرسن را به نابودی تهدید می‌کردند، اما دانگلیسن، با مهارتی که در تجدید سازمان هیأت علمی داشت، مناقشات را التیام بخشید و اعضا را به صورت یک گروه آموزشی متحد و همکار درآورد، و نیز موفق شد که مدرسه را به عنوان یکی از بهترین مراکز پزشکی کشور به ثبت رساند. او، در مقام سخنران، بسیار فصیح، روشن، ظریف، سرگرم کننده، آموزنده، و به شوق‌آورنده سخن می‌گفت و بسیاری از دانشجویان را جذب می‌کرد: بیش از 5000 پزشک قرن نوزدهمی به امضای او در پای گواهینامه‌های پزشکی خود مباهات می‌کردند. وی، که به عضویت در سازمانهای متعدد انتخاب شده بود، در «انجمن فلسفی امریکا» و «انجمن گنجینه‌ی موسیقی فیلادلفیا» فعالیت خاصی داشت. به عنوان عضو «مؤسسه‌ی نابینایان فیلادلفیا»، یکی از نخستین طرفداران حروف برجسته برای نابینایان بود. به «مدرسه‌ی اِلوین»، که مخصوص عقب مانده‌های ذهنی بود، نیز علاقه داشت و برای مراقبت هرچه بهتر از بیماران روانی فقیر تلاش می‌کرد؛ چندین گزارشی که تهیه کرد به اصلاحاتی در تیمارستانها انجامید. وی از طرفداران کلیسای اسقفی، و یکی از اعضای نمازخانه‌ی سنت استیونِ فیلادلفیا بود. دو تن از پسرانش، ریچارد جیمز، و تامس رَندالف، پزشک بودند. اگرچه طبابت موافق ذوقش نبود،‌ در مداوای آخرین بیماری تامس جفرسن شرکت داشت، و رئیس جمهورهائی مانند مانروْ، مدریسن، و جکسن و خانواده‌های مرتبط با دانشگاه ویرجینیا با او مشاوره می‌کردند. اهمیت وی برای تاریخ پزشکی امریکا در این است که او در غربال کردن انبوه نوشته‌های جهان و استخراج اطلاعات مهم از میان آنها برای دانشجویان پزشکی توفیق خارق‌العاده داشت، و برای عرضه کردن مؤثر آن اطلاعات از توانایی خاصی برخوردار بود. علاوه بر اینها، بنیادگذاری دو مؤسسه‌ی بزرگ پزشکی، یعنی «مدرسه‌ی پزشکی دانشگاه ویرجینیا» و «کالج پزشکی جفرسن»، را به او مدیونیم.

کتابشناسی

یکم. کارهای اصلی. فهرست نسبتاً کاملی از نوشته‌های دانگلیسن در «The Autobiographical Ana of Robley Dunglison»، که ویرایش و تهیه‌ی یادداشتها و مقدمه آن را سیموئل رَدبیل برعهده داشت، در TAPS، 53 (1963)، 196-199، بچاپ رسیده است. شاخص‌ترین آثار منتشر شده‌ی پزشکی وی بدین قرارند: Commentaries on the Diseases of the Stomach and Bowels of Children (لندن، 1824)؛ Syllabus of Lectures on Medical Jurisprudence, and on the Treatment of Poisoning and Suspended Animation (شارلتس ویل، ویرجینیا، 1827)؛ و Human Physiology، 2 جلد (فیلادلفیا، 1832؛ چاپ هشتم، 1856). A New Dictionary of Medical Science and Literature، 2 جلد (باستن، 1833)، در چاپهای دوم به بعد در یک جلد منتشر شد؛ چاپ نوزدهم آن (فیلادلفیا، 1868) آخرین چاپ در زمان حیات رابلی دانگلیسن بود؛ پسرش ریچارد چاپهای متعددی پس از آن منتشر کرد؛ در 1911، تامس لیتروپ استدمن این اثر را با عنوان Stedman"s Practical Medical Dictionary ادامه داد و هنوز، یک قرن پس از درگذشت دانگلیسن، منتشر می‌شود. دیگر آثار عبارتند از Elements of Hygiene (فیلادلفیا، 1835)، General Therapeutics, or Principles of Medical Practice (فیلادلفیا، 1836)؛ The Medical Student (فیلادلفیا، 1837)؛ New Remedies (فیلادلفیا، 1839)، و The Practice of Medicine، 2 جلد (فیلادلفیا، 1842). Dictionary for the Blind in Tangible Type، 3 جلد (فیلادلفیا، 1860) توسط و. چپین و زیر نظارت دانگلیسن آماده شد. دانگلیسن ویراستار نشریات زیر هم بوده است: London Medical Repository (1823-1824)، Medical Intelligencer (1823)، Virginia Literary Museum and Journal of Belles Letters, Arts, Sciences, etc. (1830)، و American Medical Library and Intelligencer (1837-1842). علاقه‌ی دانگلیسن به عقب‌ماندگان ذهنی در Appeal to the People of Pennsylvania on the Subject of an Asylum for the Poor of the Commonwealth (فیلادلفیا، 1838) منعکس است؛ Second Appeal هم در 1840 منتشر شد. پس از درگذشت دانشمند، اثری با عنوان History of Medicine (فیلادلفیا، 1872)، که توسط فرزندش دکتر ریچارد ج. دانگیسن تنظیم و ویرایش شده بود، بچاپ رسید.
دوم. خواندنیهای فرعی. درباره‌ی دانگلیسن و کارش، «Mr. Jefferson"s Influence on American Medical Education»، از ویلیام ب. بین، در VMM، 87 (1960)، 669-680؛ Jefferson- Dunglison Letters، از جان م. دوْرسی (شارلتس ویل، ویرجینیا، 1960)؛ «Educational Work of Robley Dunglison, M. D. at the University of Virginia»، از چامرز ل. گمیل، در VMM، 87 (1960)، 307-309؛ Pharmacology at the University of Virginia School of Medicine، از چامرز ل. گمیل و مری جین جونز (شارلتس ویل، ویرجینیا، 1966)، 9-23؛ «Memoir of Robley Dunglison»، از سمیوئل د. گراس، در TCPP، 4 (1874)، 294-313، و Autobiography، دوم (فیلادلفیا، 1887)، 334؛ «The Notebook of Robley Dunglison, Student of Clinical Medicine in Edinburgh, 1816-1818»، از مری جین جونز و چامرز ل. گمیل، در JHMAS، 22 (1967)، 262-273؛ «Robley Dunglison, M. D., 1788-1869: American Medical Educator»، از سمیوئل ردبیل، در JME، 34 (1959)، 84-94؛ و «Dr. Robley Dunglison and Jefferson»، از همو، در TSCPP، دوره‌ی چهارم، 27 (1959)، 40-44.
منبع مقاله :
کولستون گیلیپسی، چارلز؛ (1387)، زندگینامه علمی دانشوران، ترجمه‌ی احمد آرام... [و دیگران]؛ زیرنظر احمد بیرشک، تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ اول



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
موارد بیشتر برای شما
حرف‌های این متخصص را بشنوید تا دیگر ته‌دیگ نخورید!
play_arrow
حرف‌های این متخصص را بشنوید تا دیگر ته‌دیگ نخورید!
نحوه ساخت آسان یک قفل با میلگرد!
play_arrow
نحوه ساخت آسان یک قفل با میلگرد!
شوخی گل آقا با امام خمینی با این ولخرجی‌ ورشکست نشوید؟
play_arrow
شوخی گل آقا با امام خمینی با این ولخرجی‌ ورشکست نشوید؟
می‌خواهی امر به معروف کنی؟ اول به خودت نگاهی بنداز!
play_arrow
می‌خواهی امر به معروف کنی؟ اول به خودت نگاهی بنداز!
حال و هوای حسینیه امام خمینی(ره) قبل از حضور رهبر انقلاب
play_arrow
حال و هوای حسینیه امام خمینی(ره) قبل از حضور رهبر انقلاب
بازدارندگی راهبرد پهپادی ایران...
play_arrow
بازدارندگی راهبرد پهپادی ایران...
فرایند انتقال مالکیت 6 ساله سرخابی‌ها چگونه است؟
play_arrow
فرایند انتقال مالکیت 6 ساله سرخابی‌ها چگونه است؟
تظاهرات دانشجویان مقابل سفارت اسرائیل در آتن
play_arrow
تظاهرات دانشجویان مقابل سفارت اسرائیل در آتن
نجات یک خانم بعد از چهار روز گیر کردن بین ۲ دیوار
play_arrow
نجات یک خانم بعد از چهار روز گیر کردن بین ۲ دیوار
ماجرای پیشنهاد نجومی به وحید شمسایی برای تبلیغ برنج!
play_arrow
ماجرای پیشنهاد نجومی به وحید شمسایی برای تبلیغ برنج!
منوی عجیب رستوران وحید شمسایی؛ چه غذایی در منو نیست؟
play_arrow
منوی عجیب رستوران وحید شمسایی؛ چه غذایی در منو نیست؟
مرحوم صابری (گل آقا)؛ نمونه طنزپرداز متعهد
play_arrow
مرحوم صابری (گل آقا)؛ نمونه طنزپرداز متعهد
نماهنگ/ تو را است معجزه در کف... عصا بیفکن!
play_arrow
نماهنگ/ تو را است معجزه در کف... عصا بیفکن!
گفت‌وگو | آحاد مردم در حوزه نظارت، تولید و مدیریت اقتصادی مشارکت خواهند داشت
play_arrow
گفت‌وگو | آحاد مردم در حوزه نظارت، تولید و مدیریت اقتصادی مشارکت خواهند داشت
گفت‌وگو | تأمین مالی بنگاه‌های اقتصادی کشور در راستای جهش تولید خواهد بود
play_arrow
گفت‌وگو | تأمین مالی بنگاه‌های اقتصادی کشور در راستای جهش تولید خواهد بود