در مقدمهی بحث باید گفت كه در یك تقسیمبندی كلی، حدیثهای نقل شده از پیامبر (صل الله علیه و آله و سلم) و معصومان (علیهم السلام) به دو دسته تقسیم میشوند؛ حدیث آحاد و حدیث متواتر؛ در تعریف حدیث آحاد گفتهاند: «خبری است كه یك یا چند نفر، آن را نقل كرده باشند-كه به خودی خود و بدون ضمیمه و قرینه- از گفتهی آنان علم به مضمون خبر حاصل نشود» كه اعتبار این حدیث به اندازهای نیست كه علمآور باشد.
حدیث متواتر، حدیثی است كه در همهی طبقات سند آن، تعداد راویان به اندازهای فراوان باشد كه جای هیچ شك و شبههای را باقی نگذارد. (1)
آن جا كه حدیثی به صورت متواتر نقل شده باشد، دیگر به بررسی سند آن نیازی نیست، و اگر در برخی طرق آن، افراد ضعیفی هم وجود داشته باشد، وجود آن افراد نمیتواند در اعتبار سند آن خدشهای ایجاد نماید.
با توجه به آنچه اكنون از صاحبنظران اهل سنت نقل میشود، حدیثهای مهدویت از این دستهاند و موصوف به وصف تواترند و به همین جهت، اگرچه در برخی از آن حدیثها ضعفی دیده میشود، در موضوع مهدویت هیچگونه تردیدی ایجاد نمیكند. اكنون نظریات برخی از دانشمندان اهل سنت را دربارهی متواتر بودن این حدیثها یادآور میشویم.
1.ابوالحسن محمد بن الحسین الآبری السنجری (م 363 ه.ق)
وی در مناقب الشافعی چنین گفته است:از رسول خدا (صل الله علیه و آله و سلم) اخبار متواتر و مستفیضی در مورد امام مهدی (علیه السلام) وارد شده است... .
این گفتار آبری را دانشمندان اهل سنت از جمله ابنقیّم جوزیه (2)، ابن حجر عسقلانی (3)، سیوطی (4) و ابنحجر هیتمی (5) نقل كردهاند.
2.جمال الدین مزی (م 742 ه.ق)
وی در شرح حال محمد بن خالد الجندی، حدیث «لا مهدیَّ إلّا عیسی» را از او نقل كرده و بعد از گفتاری در مذمت این راوی، گفتهی وی را با سخن ابوالحسن آبری، كه به تواتر حدیثهای مهدویت تصریح دارد، رد كرده و خود وی نیز این سخن آبری را پذیرفته است. (6)3.ابنحجر عسقلانی (م 852 ه.ق)
وی به تواتر حدیثهای مهدویت تصریح كرده، میگوید:خبرها و روایتها، متواترند بر این كه مهدی (علیه السلام) از این امت است و عیسی بن مریم (علیه السلام) خواهد آمد و پشت سر او نماز میگزارد. (7)
4.شمس الدین سخاوی (م 902 ه.ق)
كتّانی دربارهی او مینویسد:افراد زیادی از او نقل كردهاند كه حدیثهای امام مهدی (علیه السلام) متواترند. (8)
5. ابنحجر هیتمی (م 974 ه.ق)
وی دربارهی حدیثهای مهدویت چنین میگوید:حدیثهایی كه در آنها از مهدی (علیه السلام) نام برده شده، فراوان و متواترند. (9)
وی در پاسخ به نامهای در مورد مدعیان و منكران مهدویت چنین مینویسد:
چنین باورهایی باطل است... به سبب مخالفت با حدیثهای مستفیض و متواتری كه از پیامبر (صل الله علیه و آله و سلم) آمده كه مهدی از اهل بیت ایشان است... (10).
6.احمد بن السرور بن الصبا الحنفی (م قرن دهم)
وی نیز در پاسخ به پرسشی در مورد مدعیان و منكران مهدویت مینویسد:... نابود كردن این گروه لازم است...؛ به سبب مخالفت این تفكر، با سنت صریحی كه روایات به شكل متواتر بیانگر آن هستند... (11).
7.محمد بن رسول الحسینی البرزنجی (م 1103 ه.ق)
وی گفته است:... حدیثهایی كه دربارهی مهدی (علیه السلام) وارد شده با اختلافاتی كه دارند منحصر به روایات خاصی نیست. (12)
و نیز اظهار داشته است:
حدیثهایی كه بر وجود مهدی (علیه السلام) و خروج او در آخرالزمان و این كه از عترت رسول خدا (صل الله علیه و آله و سلم) و فرزند فاطمه (علیها السلام) است، دلالت دارند، به حد تواتر معنوی رسیده، پس هیچ دلیلی برای انكار آنها وجود ندارد. (13)
و نیز گفته است:
آنچه به وسیلهی اخبار صحیح و فراوان اثبات شده، كه به حد تواتر معنوی رسیدهاند، وجود نشانههای بزرگی است كه اولین آنها خروج مهدی (علیه السلام) است... (14).
8.الشیخ محمد السفارینی (م 1188 ه.ق)
وی گفته است:سخن صحیحی كه اهل حق بر آن هستند این كه مهدی غیر از عیسی است و او قبل از نزول عیسی ظهور خواهد كرد و آن چنان روایات بر ظهور او دلالت دارند كه به حد تواتر معنوی رسیدهاند و میان عالمان اهل سنت چنان معروف شده كه بخشی از اعتقادات آنها گردیده است. (15)
9.قاضی محمد بن علی الشوكانی (م 1250 ه.ق)
وی گفته است:حدیثهایی كه در مورد مهدی وارد شده و امكان اطلاع بر آنها وجود دارد پنجاه حدیث میباشند كه در میان آنها حدیثهای صحیح، حسن و ضعیفی كه (با قراین و وسایل دیگر) جبران ضعف شده وجود دارد و این حدیثها، بدون هیچ گونه شك و شبههای متواترند و به حدیثهای كمتر از اینها هم، صفت تواتر اطلاق میشود... (16)
10.مؤمن بن حسن بن مؤمن الشبلنجی (م1291 ه.ق)
دربارهی امام مهدی (علیه السلام) مطالبی بیان كرد و در یكی از آنها مینویسد:تواترت الأخبار عن النبیّ (صل الله علیه و آله و سلم) أنّه من أهلِ بیته، و أنّه یَملاُ الارضَ عَدلاً؛ (17)
اخبار رسیده از پیامبر (صل الله علیه و آله و سلم) بر این حقیقت تواتر دارند كه امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) از اهل بیت ایشان است و جهان را پر از عدل و داد خواهد كرد.
و در فایدهی سوم نوشته است:
تواترت الأخبار علی أنّه یُعاوِن علی قتل الدجّال بباب لدّ بأرض فلسطین بالشّام (18)؛ روایات متواترند بر این كه او در كشتن دجال در فلسطین به عنوان كمك كار خواهد آمد.
11.صدیق حسن خان القنوجی (م 1307 ه.ق)
وی میگوید:حدیثهایی كه دربارهی امام مهدی (علیه السلام) وارد شده با وجود اختلافاتی كه دارند، به اندازهای هستند كه به حد تواتر معنوی میرسند. (19)
و در جای دیگر گفته است:
شكی نیست كه مهدی (علیه السلام) در آخرالزمان خروج خواهد كرد-بدون این كه مشخص باشد در چه ماهی و در چه سالی-بدان سبب كه اخبار بر این مطلب تواتر دارند و جمهور امت چه در گذشته و چه حال بر این، اتفاق ورزیده جز عدهی اندكی كه به مخالفت آنها توجهی نمیشود. (20)
12.محمد بن جعفر الكتّانی المالكی (م 1345 ه.ق)
وی میگوید:و الحاصل أنّ الأحادیث الواردة فی المهدیّ متواترة... (21)؛
در نتیجه، روایاتی كه دربارهی امام مهدی آمده در حد تواترند... .
13.ابوالفیض الغماری الشافعی (م 1380 ه.ق)
وی در رد سخن ابنخلدون، كه بر صحت حدیثهای امام مهدی (علیه السلام) ایراد گرفته است، به نقل این حدیثها از سوی سی نفر از صحابه اشاره میكند و گفتهی عالمان اهل سنت را در متواتر بودن این روایات متذكر میشود و تأكید میكند:و قد كثر فی النّاس الیومَ ممّن یَخفی علیه هذا التواتُر و یَجهله (22)؛
امروزه این تواتر بر بسیاری از مردم پنهان مانده است.
آنچه در این مقاله گفته شد، درواقع بخشی از آن چیزی بود كه در ضمن گفتهها و نوشتههای دانشمندان اهل سنت در طی قرنهای متمادی بدان اشاره شده است (23) و همین اندازه از زبان برخی دانشمندان صاحبنام و شناخته شدهی اهل سنت این موضوع را تأیید میكند كه درواقع، اندیشهی اعتقاد به حضرت مهدی (علیه السلام) در متن تعالیم و آموزههای دینی جای دارد و موضوعی نیست كه تنها بسته به یك حدیث باشد تا كسانی گمان كنند با تضعیف و تخریب آن، پایهی تمام آن اعتقاد را فرو میریزند.
به راستی، چگونه ممكن است موضوعی كه در طی قرنهای متمادی این اندازه در كتابهای حدیثی و نوشتههای دانشمندان، مورد توجه بوده است، از پایهای محكم برخوردار نباشد، اگر این موضوع با این حجم گسترده از حدیثها و نقلهای مختلف، مورد تردید و تشكیك قرار گیرد، پس كدام یك از اعتقادات اسلامی میتواند از تیر تردید و تشكیك در امان بماند؟
پینوشتها:
1.ابنصلاح، علوم الحدیث، ص 267، سیوطی، تدریب الراوی، ج2، ص 159؛ شهید ثانی، الدرایه فی علم مصطلح الحدیث، ص 12 و مدیر شانهچی، علم الحدیث، ص 169.
2.ابنقیّم جوزیه، المنار المنیف فی الصحیح و الضعیف، ص 142.
3.ابنحجر عسقلانی، فتح الباری بشرح صحیح البخاری، ج6، ص 493.
4.سیوطی، الحاوی للفتاوی، ج2، ص 103.
5.هیتمی، الصواعق المحرقه، ج2، ص 480.
6.المزی، تهذیب الكمال فی أسماء الرجال، ج25، ص 146-149، ش 5181.
7.فتح الباری بشرح صحیح البخاری، ج6، ص 493.
8.به نقل از: كتانی، نظم المتناثر من الحدیث المتواتر، ص 237.
9.هیتمی، الصواعق المحرقه، ج2، ص 480 با توجه به اینكه وی تواتر این حدیثها را از ابوالحسن آبری نقل كرده و آن را پذیرفته است.
10.به نقل از: متقی هندی، البرهان فی علامات مهدی آخرالزمان، ج2، تحقیق جاسم المهلهل، ص 867.
11.همان، ص 871.
12.برزنجی، الاشاعة فی اشراط الساعه، ص 87.
13.همان، ص 112.
14.همان، ص 189.
15.سفارینی، لوائح الانوار البهیّه، ج2، ص 80.
16.به نقل از: قوچی، الاذاعة لما كان و ما یكون بین یدی الساعه، ص 114؛ نیز به نقل از: مبار كفودی، تحفة الأحوذی بشرح جامع الترمذی، ج6، ص 485، در توضیح حدیث 2230 و نیز كتّانی، نظم المتناثر من الحدیث المتواتر، ص 146.
17.نورالأبصار فی مناقب آل بیت النبیّ المختار، ص 262.
18.همان.
19.الاذاعه، ص 112.
20.همان، ص 145.
21.كتانی، نظم المتناثر من الحدیث المتواتر،ص 241.
22.ابراز الوهم المكنون من كلام ابنخلدون، ص 436-443.
23.برای آگاهی بیشتر در این زمینه، ر.ك: بستوی، المهدی المنتظر فی ضوءالأحادیث و الآثار الصّحیحه، ص 47؛ محمداحمد اسماعیل المقدم، المهدی و فقه اشراط الساعه، ص 66-69؛ عبدالمحسن العباد، عقیدة أهل السنّه و الاثر فی المهدی المنتظر، بخش 7؛ صافی گلپایگانی، منتخب الأثر فی الامام الثانی عشر، ص 34 (مقدمه) و مركز الرساله، المهدی المنتظر فی الفكر الاسلامی، ص 36-42.
اكبرنژاد، مهدی؛ (1386)، بررسی تطبیقی مهدویت در روایات شیعه و اهل سنت، قم: مؤسسه بوستان كتاب(مركز چاپ و نشر دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم)، سوم 1388