تاریخ‌نگاری اندلس

نخستین بار مورخان مصری برای تدوین تاریخ شبه جزیره‌ی ایبری (اندلس)، که در سال 92 جزو قلمرو اسلام گردید، تلاش کردند. سعیدبن کثیربن عُفَیر مصری (متوفی 226) از نخستین مورخانی است که کتابی مستقل در تاریخ
سه‌شنبه، 10 آذر 1394
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
تاریخ‌نگاری اندلس
 تاریخ‌نگاری اندلس

 

نویسنده: محمدرضا ناجی و دیگران
مترجمان: شهناز رازپوش، محمدتقی زاده مطلق، سپیده معتمدی



 

نخستین بار مورخان مصری برای تدوین تاریخ شبه جزیره‌ی ایبری (اندلس)، که در سال 92 جزو قلمرو اسلام گردید، تلاش کردند. (1) سعیدبن کثیربن عُفَیر مصری (متوفی 226) از نخستین مورخانی است که کتابی مستقل در تاریخ اندلس به نام کتاب أخبارالاندلس نوشت که مورخان بعدی بخش‌هایی از آن را اقتباس کردند. (2)
در کتاب‌های تراجم، نام‌های افرادی چون شبیب اندلسی (3) و ابراهیم بن ابان بن عبدالملک بن عمربن مروان اندلسی (4) به عنوان راویان حوادث و تاریخ اندلس آمده است، بی آنکه کتاب‌هایشان ذکر شود. (5) درباره‌ی نخستین مورخ اندلسی و میزان تأثر وی از میراث شرق اسلامی، اختلاف نظر وجود دارد. (6) به نظر اکثر مورخان، عبدالملک بن حبیب بن سلیمان بن مرداس سُلَمی البیری قَُرطبی (متوفی 238 یا 239) ؛ (7) نخستین مورخ اندلسی است که به تاریخ اندلس پرداخته است. (8) کتاب التاریخ وی شامل تاریخ عمومی جهان و بخشی راجع به تاریخ فتح اندلس، همراه با فصلی درباره‌ی فرمانروایان اندلس تا 275 است. (9) از آنجا که تاریخ فوت ابن حبیب پیش از تاریخ برخی از مطالب کتاب، از جمله ذکر نام فرمانروایان اندلس است. (10) تعدادی از مورخان در انتساب کتاب یا حداقل همین بخش به وی تشکیک کرده‌اند و معتقدند که این کتاب یا حداقل همین بخش به وی تشکیک کرده‌اند و معتقدند که این کتاب را ابن ابی رقّاع، شاگرد ابن حبیب، به نقل از استادش نوشته و بخش‌هایی نیز به آن اضافه کرده است. (11) این دیدگاه کاملاً منطقی به نظر می‌رسد، اما سزگین (12) آن را رد کرده است بی آنکه توجیهی برای آن ذکر کند.
ابن حبیب بیشتر مطالب را از استادان مصری خویش نقل می‌کند که نشان می‌دهد تدوین تاریخی در اوایل سده‌ی سوم به شدت متأثر از راویان و فقیهان مشرق جهان اسلام، به ویژه مصر، بوده است. (13)
از دیگر مورخان پیشگام اندلسی در قرن سوم، معارک بن مروان (متوفی حـ 250)، نواده‌ی موسی بن نُصَیر فاتح اندلس است. وی در کتاب فتوح اندلس حوادث فتح اندلس و اخبار موسی بن نصیر را همراه شمه ای از عجایب اندلس، که بیشتر جنبه‌ی افسانه ای دارد، ذکر کرده است. (14) به نظر برخی مورخان معاصر، آن بخش از زندگینامه‌ی موسی بن نصیر که در الامامة و السیاسة ابن قتیبه (متوفی 276) ؛ (15) آمده، از همین کتاب گرفته شده است. (16)
خاندان ایرانی الاصل رازی، به ویژه احمدبن محمدبن موسی رازی (متوفی 344)، برای پایه گذاری علم تاریخ در اندلس تلاش کردند و سهم بسزایی در تدوین تاریخ اندلس داشتند. (17)
مورخان این خاندان عبارتند از: 1. محمدبن موسی بن بشیربن جنّاد بن لقیط رازی (متوفی 277)، نخستین مورخ این خاندان که در اندلس به شهرت رسید و کتاب الرایات را تألیف کرد. این کتاب درباره‌ی ورود موسی بن نصیر به اندلس و پرچم‌های قبایل عرب همراه وی است که بخش‌هایی از آن در کتاب‌های دیگران به طور پراکنده دیده می‌شود. (18)
2. احمدبن محمدبن موسی رازی (19) که پدر تاریخ و جغرافیای اندلس به شمار می‌رود و به « تاریخی » شهرت دارد. وی در تاریخ صاحب مکتب بوده است و مورخان بعدی تا پایان حکومت اسلامی در اندلس از او الهام می‌گرفته‌اند. (20) مهم‌ترین کتاب او اخبار ملوک الاندلس و الاستیعاب فی انساب مشاهیر اهل الاندلس درپنج مجلد است که مورخان بعدی از آنها استفاده کرده‌اند. (21) تمام آثار وی از بین رفته و فقط بخشی از ترجمه‌ی اسپانیایی اخبار ملوک الاندلس موجود است. (22) شیوه‌ی وی در تدوین تاریخ، بنابر آنچه ابن حیّان در المقتبس فی تاریخ رجال الاندلس از او نقل کرده است، احتمالاً بر اساس دودمان‌ها بوده، هر چند که گاه به سال رویدادها نیز اشاره کرده است. (23) 3) عیسی بن احمدبن محمد رازی (متوفی 379) که کار پدرش را در تدوین تاریخ اندلس ادامه داده و کتاب تاریخ وی نیز از بین رفته است. (24) ابن حیّان در موارد متعددی از عیسی بن احمد رازی نقل قول کرده و از تاریخش نام برده است. (25)
از دیگر مورخان اندلسی قرن چهارم عبدالله بن عبیدالله اَزدی، ملقب به حُکَیم (متوفی 341)، است که کتابی به نام انساب الداخلین الی الاندلس من العرب و غیرهم (انساب مردم عرب و دیگر کسانی که وارد اندلس شدند) نوشت و در 330 آن را به خلیفه‌ی اموی اندلس، عبدالرحمان سوم (حکـ: 300-350)، اهدا کرد. (26) این کتاب در دسترس نیست، اما از روی بخش‌های ادکی که دیگر مورخان نقل کرده‌اند و با توجه به تأثیر عظیم احمدبن محمدرازی بر تاریخ‌نگاری اندلس و معاصر بودن حکیم با وی، می‌توان گفت که حکیم از شیوه‌ی احمدبن محمد رازی پیروی کرده است. (27)
در کتاب تاریخی اخبار مجموعه، که مؤلف آن شناخته شده نیست، حوادث بر اساس سیر تاریخی اما به طور پراکنده و از هم گسسته از فتح اندلس تا اواسط حکومت عبدالرحمن سوم اموی تدوین شده است. (28)
این کتاب که از اساطیر و افسانه‌ها به دور است، نوعی تاریخ درباری به شمار می‌رود. (29) بنابر پراکندگی مطالب و بی ارتباطی مباحث کتاب، برخی مورخان معاصر معتقدند که مؤلف آن بیش از یک تن بوده و احتمالاً یکی از مؤلفان از خاندان اموی اندلس بوده است. (30)
تاریخ افتتاح الاندلس اثر ابوبکر محمدبن عمربن عبدالعزیزبن ابراهیم بن عیسی بن مزاحم اندلسی قرطبی، معروف به ابن قوطیه (متوفی 367)، (31) می‌تواند مکمل أخبار مجموعه باشد. ابن قوطیه که از نسل ساره‌ی گوتی مسیحی بوده، توجه خاصی به موالی و مولّدون داشته و از طرفداران متعصب بنی امیه بوده و در گزارش او از حوادث تاریخی، این هواداری به وضوح دیده می‌شود. (32) با توجه به برخی قراین و شواهد (33) و اینکه ابن فرضی، شاگرد ابن قوطیه، در ذکر آثار استادش، نامی از این اثر نیاورده است، (34) برخی مورخان معاصر اعتقاد یافته‌اند که این اثر را یکی از شاگردان ابن قوطیه از زبان وی و با اضافاتی تدوین کرده است. (35)
عریب بن سعد قرطبی (متوفی 370) که تاریخ طبری را خلاصه کرده و حوادث سالهای 291 تا 320 را به عنوان صلة تاریخ الطبری نگاشته، ظاهراً فصلی هم درباره‌ی تاریخ مغرب و اندلس تألیف کرده است که از آن اطلاعی نیست. (36)
ابوعامربن شهید (متوفی 392) تاریخ بزرگی متجاوز از یکصد جلد به شیوه‌ی سال شمار از سال چهل تا روزگار خویش نوشته بوده که از بین رفته است. (37)
ابوعبدالله محمدبن حارث بن اسد قیروانی (متوفی 361) معروف به خُشَنی، (38) پیشگام تدوین کتب تراجم و طبقات و سرگذشت بزرگان اسلام در اندلس بوده است. خشنی در کنار تألیفات متعدد تاریخی، از جمله دو کتاب اخبار القضاة بالاندلس و اخبار الفقهاء و المحدثین، کتاب مهمی در طبقات به نام قضاة قرطبه نوشته است که اهمیت و ارزش بسیاری در شناخت شخصیت‌های اسلامی و علمی و ادبی اندلس تا اواسط قرن چهارم دارد. (39)
پس از خشنی تراجم نویسانی ظهور کردند و کتابهای مهمی در زمینه‌ی طبقات نوشتند که در سیر تاریخ‌نگاری اندلس اهمیت بسیار دارد. بعضی از اینان عبارتند از: ابوالولید عبدالله بن محمدبن یوسف ازدی، معروف به ابن فرضی (متوفی 403)، مؤلف تاریخ علماء الاندلس؛ ابن صاعد اندلسی طَُلیطلی (متوفی 462)، مؤلف طبقات الامم؛ ابوعبدالله محمدبن ابی نصر فتوح بن عبدالله ازدی، معروف به حُمَیدی (متوفی 488)، مؤلف جذوة المقتبس فی ذکر ولاة الاندلس؛ ابوالقاسم خلف بن عبدالملک بن مسعود انصاری، معروف به ابن بَشکَوال (متوفی 578)، مؤلف کتاب الصلة؛ (40) احمدبن یحیی بن احمد بن عُمَیره، معروف به ضَبّی (متوفی 599)، مؤلف بغیة الملتَمس فی تاریخ رجال اهل الاندلس که در واقع منقولاتی از جذوة المقتبس حمیدی است و شرح حال رجالی که در تألیف حمیدی نیامده، بر آن افزوده شده است؛ (41) محمدبن عبدالله بن ابی بکر قضاعی، معروف به ابن ابار (متوفی 658)، مولف التکملة الکتاب الصلة که تراجم به جای الفبا بر حسب قرون تدوین شده است؛ و ابن سعید مغربی (متوفی 673)، مؤلف المغرب فی حُلیِّ المَغرب.
تاریخ‌نگاری در نیمه‌ی دوم قرن پنجم در اندلس به اوج خود رسید و گروهی از بزرگترین مورخان اندلسی تدوین تاریخ را به کمال رساندند و آثاری به جا گذاشتند که مورخان بعدی از آنها استفاده کردند.
ابومحمدعلی بن احمدبن سعیدبن حزم اندلسی (متوفی 456)، فیلسوف معروف اندلس، جزو نخستین مورخان اندلس است که در علم انساب و تبارشناسی تألیف ارزشمند جَمهرة أنساب العرب را نوشته (42) و در آن به انساب اعراب و بربرهای مستقر در اندلس پرداخته است. (43)
ابوبکر احمدبن سعیدبن محمدبن عبدالله بن ابی فیاض (متوفی 459)، معروف به ابن قشّاء، (44) کتاب العبر / کتاب العبرة را نوشته که سند بسیار مهمی در تاریخ فتح اندلس است. (45) ابن فیاض همانند سایر مورخان اندلس کتابش را به دو بخش تقسیم کرده بود: بخش نخست آن - که باقی نمانده - به احتمال قوی در جغرافیای اندلس بوده (46) و بخش دوم درباره‌ی تاریخ اندلس تا قرن پنجم است. (47) ابن فیاض در جاهای مختلف کتابش از سالهای میلادی در کنار سال‌های هجری استفاده کرده که این شیوه را کمتر مورخی به کار گرفته است. (48)
ابومروان حیّان بن خلف بن حیّان (متوفی 469) از مورخان بزرگ جهان اسلام و اندلس به شمار می‌رود. (49) نوشته‌های وی از دقت زیاد و تحلیل درست حوادث تاریخی و عبارت‌های شیوا برخوردار است و نثر و سبک تاریخ‌نگاری مخصوصی دارد. (50) ابن حیّان چهار کتاب مهم در تاریخ و حوادث اندلس دارد که مورخان بعدی اصطلاحاً مجموع آنها را تاریخ ابن حیان یا التاریخ الکبیر خوانده‌اند. (51) این کتاب‌ها عبارتند از : 1. المقتبس فی تاریخ رجال الاندلس، شامل حوادث اندلس از 91 تا 366، (52) که تنها اثر به جا مانده از ابن حیّان است. عنوان آن به صورت‌های دیگری نیز آمده، (53) ولی به المقتبس معروف است. ابن حیّان این کتاب را در ده مجلد تألیف کرد که مایه‌ی مباهات ابن حزم اندلسی شد. (54). 2. أخبار الدولة العامریة درباره‌ی حوادث اندلس از 366 تا 399. (55) 3. المتین درباره‌ی حوادث اندلس از 399 تا 463 در شصت مجلد که اصل آن از بین رفته، اما بخش اعظم آن در الذخیرة فی محاسن اهل الجزیرة اثر ابن بسام شنترینی و چند کتاب دیگر آمده است. (56) 4. البَطشة الکبری درباره‌ی سرکوب بنی جَهوَر (حکـ: 422-463). (57)
ابن حیان از تمام سبک‌های تاریخی پیشینیان، چون سال شماری و موضوعی، بهره برده و با دیدی عالمانه برای هر دوره‌ی تاریخی شیوه‌ی نگارشی مناسب آن به کار گرفته است. (58) از ویژگی‌های تاریخ‌نگاری وی، درستی و دقت فوق العاده در ثبت وقایع با دید نقادانه، کنار گذاشتن داستان‌های اساطیری، و شرح رویدادها با تمام جزئیات ارزشمند آنهاست. (59) مورخان بعدی اندلس مطالب بسیاری از ابن حیان نقل کرده‌اند و همواره به وی استناد و اعتماد داشته‌اند. (60)
از دیگر مورخان قرن پنجم که سهم بسزایی در تاریخ‌نگاری اندلس داشت، احمدبن عمربن اُنس عُذری دَلائی مری (متوفی 478)، (61) مؤلف ترصیع الاخبار و تنویع الاثار، و البستان فی غرائب البلدان، و المسالک الی جمیع الممالک بود. وی در کتاب خود، همانند سایر مورخان اندلس، تاریخ و جغرافیا را درهم آمیخته و به تاریخ اندلس از فتح آن تا زمان خود به صورت موضوعی و گاه سال شمار پرداخته است. (62) ابن عذری در ذکر تواریخ رویدادها بسیار دقیق بوده و بعضاً سال‌های مسیحی را نیز ثبت کرده و همانند اکثر مورخان آن عصر طرفدار خاندان اموی اندلس بوده است. (63) ترصیع الاخبار ابن عذری که فقط یک دهم آن در دست است، (64) جزو مهمترین منابع درباره‌ی اقامت عربها و بربرها در اندلس است. (65)
در اواخر قرن پنجم شاهزاده عبدالله بن بُلقِین بن بادیس بن حَبوس بن زیری، آخرین فرمانروای غرناطه (متوفی 483)، خاطراتش را با عنوان التبیان عن الحادثة الکائنة بدولة بنی زیری فی غرناطة نوشت که شامل عظیم‌ترین مجموعه‌ی اسناد تاریخ ملوک الطوایف اندلس است و از این رو در سیر تاریخ‌نگاری اندلس اهمیت بسزایی دارد. (66) التبیان جزو تاریخ‌های دودمانی به شمار می‌رود و مؤلف در مسائل راجع به خود و خاندانش بی طرفی را رعایت نکرده است. (67) اما به هر حال جزو معدودترین منابع اصیل دوره‌ی آشوب اندلس و ورود مرابطون به آنجاست. (68)
در اواخر قرن پنجم، اندلس تابع مغرب شد و در نتیجه‌ی بی توجهی مغربیان به تاریخ اندلس، تاریخ‌نگاری در این دوره رو به اضمحلال گذاشت و تابع محض مورخان مغرب و شمال افریقا شد. از مورخان اندلسی این دوره که آثارشان تماماً از بین رفته است، می‌توان به این افراد اشاره کرد: ابوبکر یحیی بن محمدبن یوسف انصاری غرناطی، معروف به ابن صَیرَفی (متوفی 557)، مؤلف اخبار دولة لَمتونة؛ ابوالحسن سالمی، مؤلف اخبار الفتنة الثانیة بالاندلس که حوادث 539 تا 547 را به صورت سال شمار آورده و به ابن ابار به کتاب وی اشارات بسیار کرده است؛ الیَسعِ بن عیسی بن حزم غافقی (متوفی 575) که در 560 از اندلس به مصر رفت و در آنجا المُعرِب فی محاسن المَغرب را برای صلاح الدین ایوبی نوشت و در آن تاریخ اندلس را تدوین و خطر مسیحیان را گوشزد کرد. (69) به گفته‌ی پالنثیا (70) آثار این دسته از مورخان گمنام، اهمیت تاریخی ندارد و صرفاً تقلید کار پیشینیان است.
در دوره‌ی تسلط حاکمان مغرب بر اندلس، آثار مورخان شامل تاریخ مغرب و اندلس گردید و استقلال در تاریخ‌نگاری منطقه‌ای از بین رفت. از مهم‌ترین مورخان مغربی - اندلسی این دوره‌اند: ابن صاحب الصلاة (متوفی 577)، مؤلف اَلمَنُّ بالامامة؛ عبدالملک بن کَردَبوس توزَری (متوفی اواخر قرن ششم)، مؤلف الاکتفاء فی أخبار الخلفاء؛ عبدالواحد مراکشی، مؤلف المُعِجب فی تلخیص أخبار المغرب؛ ابن ابّار، مؤلف الحُلَّة السیّراء که در آن به شرح حال شعرا و بزرگان سرشناس شمال افریقا و اندلس بر اساس قرون هجری و با استناد به التاریخ الکبیر ابن حیّان پرداخته است؛ (71) محمدبن علی بن شَباط مصری توزری (متوفی 681)، مؤلف صلة السَمط و سمة المَرط؛ (72) ابن سعید مغربی (متوفی 685)، مولف المُغرِب فی حُلیِّ المَغرب.
در آغاز قرن هشتم مورخانی ظهور کردند چون محمدبن عبدالملک مراکشی (متوفی 703)، مولف الذیل و التکملة لکتابی الموصول والصلة که در واقع ذیلی بر تاریخ علماء الاندلس ابن فرضی است؛ و ابن عذاری مراکشی (متوفی بعد از 712)، صاحب کتاب بسیار با ارزش البیان المُغرِب فی اخبار الاندلس و المَغرب که در آن با استفاده از بسیاری منابع اندلسی که امروزه در دست نیست، به تاریخ اندلس از زمان فتح تا اواخر قرن پنجم پرداخته است. (73)
واپسین مورخ بزرگ اندلس، لسان الدین ابوعبدالله محمدبن عبدالله بن سعید سلمانی، مشهور به لسان الدین ابن خطیب (متوفی 776) است. وی ده‌ها تألیف تاریخی دارد (74) که الاحاطة فی اخبار غرناطة از مهمترین آنهاست. نام این کتاب دایرة المعارف گونه، به صورت‌های دیگری چون الاحاطة بتاریخ (فی تاریخ) غرناطة نیز آمده است. (75) در الاحاطة زندگینامه‌ی تعداد زیادی از بزرگان و مشاهیر اندلس بدون در نظر گرفتن ترتیب تاریخی حوادث و صرفاً بر اساس حروف الفبا ذکر می‌شود. (76)
از دیگر کتاب‌های تاریخی لسان الدین ابن خطیب است: التاج المُحَلّی فی مُساجَلة القَدَح المُعلی که خلاصه‌ای از تاریخ غرناطه و سرگذشت بزرگان آن در قرن هشتم است؛ الکتبیة الکامنة فیمن لَقِیتُهُ بالاندلس من شعراء المائة الثامنة، در تراجم و شرح حال شعرای اندلس در قرن هشتم؛ اللّمحة البدریة فی الدولة النصریة که خلاصه‌ی تاریخ بنی احمر (حکـ: 635-897) از آغاز تا اوایل 765 می‌باشد؛ نفاضة الجراب فی علالة الإغتراب که جزو با ارزش‌ترین کتاب‌های لسان الدین ابن خطیب به شمار می‌رود، او در آن خاطرات خود را از 761 تا 763 نوشته است؛ أعمال الأعلام فیمن بوُیِعَ قبل الاحتلام من ملوک الاسلام، درباره‌ی تاریخ اندلس از حکومت امویان تا آغاز دولت بنی احمر در غرناطه، که به سبب کشته شدن ابن خطیب ناتمام ماند. (77)
لسان الدین ابن خطیب- که مانند سایر مورخان تاریخ را وسیله‌ای برای تدوین سیرت و روایت می‌دانسته- در تاریخ‌نگاری خود به جوانب اجتماعی و اقتصادی با دید انتقادی و تحقیقی توجه داشته است. (78)
اوضاع سیاسی اندلس در قرن نهم و سقوط شهرهای اسلامی یکی پس از دیگری، از لحاظ علمی و فرهنگی و اجتماعی تأثیر بسیار داشت، تا حدی که در این قرن و تا سقوط نهایی اندلس در 897 به دست اسپانیایی‌ها، مورخی ظهور نکرد و می‌توان گفت که سیر تاریخ‌نگاری اندلس با مرگ لسان الدین ابن خطیب به پایان رسید.
در خاتمه نباید از کتاب نَفحُ الطیب من غُصنِ الاندلس الرَطیب و ذکر وزیرها لسان الدین ابن الخطیب تألیف ابوالعباس احمد بن احمد مقَّری تلمسانی قرشی (متوفی 1041) غافل ماند. هر چند مؤلف این دایرةالمعارف تاریخی و ادبی اهل مغرب بوده است. اما چون این کتاب درباره‌ی تاریخ اندلس و زندگینامه‌ی لسان الدین ابن خطیب است، امروزه جزو مهمترین منابع تاریخ اندلس به شمار می‌رود. (79) نفح الطیب به دو بخش عمده تقسیم می‌شود: بخش اول درباره‌ی تاریخ و جغرافیای اندلس، بخش دوم درباره‌ی زندگینامه‌ی لسان الدین ابن خطیب است. (80)

پی‌نوشت‌ها:

1. سزگین، ج1، جزء2، ص 247 .
2. ر.ک. ابن عبدالحکم، ص 19-20، 58، 63؛ مالکی، ج1، ص 19؛ ابن ماکولا، ج1، ص 11، ج2، ص 272، ج3، ص 291، ج4، ص 64، 356، 534؛ اشبیلی، ص 228 .
3. ابن فرضی، قسم 1، ص 199؛ حُمیدی، ص 239.
4. حمیدی، ص 153.
5. سزگین، همان جا.
6. ذنون طه، ص 91.
7. ابن فرضی، قسم1، ص 269-272؛ ابن عِذاری، ج2، ص 110.
8. سزگین، ج1، جزء2، ص 248-249؛ پالنثیا، ص 193.
9. ابن حبیب، ص 196-200.
10. همان، ص 135-137.
11. ذنون طه، ص 92؛ پالنثیا، ص 195.
12. ر.ک. ج1، جزء 2، ص 249.
13. ذنون طه؛ پالنثیا، همان جاها؛ مؤنس، ص 27.
14. حمیدی، ص 338؛ مؤنس، همان جا.
15. ج2، ص 59-103.
16. ذنون طه، ص 93؛ مؤنس، همان جا.
17. ابن حیّان، ص 269؛ ذنون طه، ص 95.
18. مقَّری، ج3، ص111؛ ذنون طه، ص 96؛ پالنثیا، ص 196؛ مؤنس، ص 28-29.
19. ابن فرضی، قسم 1، ص 42؛ ابن حیّان، همان جا.
20. مؤنس، ص 56؛ یاقوت حموی، ج4، ص 234-236؛ مقّری، ج3، ص 111، 160، 173؛ ذنون طه، ص 99.
21. ضَبّی، ص 151؛ ابن ابّار، ج1، ص 245 و پانویس 4، ج2، ص 366؛ یاقوت حموی، همان جا؛ مقّری، ج3، ص 173-174.
22. ذنون طه، ص 105؛ پالنثیا، ص 197؛ مؤنس، ص 71-72.
23. ذنون طه، ص 104.
24. ابن ابّار، ج1، ص 138؛ پالنثیا، ص 198؛ د. اسلام، چاپ دوم، ج10، ص 283.
25. ابن حیّان، ص 265، 295، 320، 329.
26. زبیدی، ص 327.
27. محمد مراکشی، سفر اول، قسم 1، ص 213.
28. أخبار مجموعة، ص 9، 15 به بعد، 135 به بعد.
29. پالنثیا، ص 198، 202.
30. همان، ص 199-200.
31. ابن فرضی، قسم 2، ص 76-77.
32. شکعه، ص 616-617؛ ابن قوطیه، ص 58-59، مقدمه‌ی آبیاری، ص 22.
33. ر.ک. ابن قوطیه، ص 29، 32.
34. ر.ک. ابن فرضی، قسم 2، ص 76-77.
35. پالنثیا، ص 203.
36. پالنثیا، ص 206؛ ابن شبّاط، مقدمه‌ی عبّادی، ص 22-23؛ شَکعَه، ص 618.
37. پالنثیا، ص 207.
38. ضبّی، ص 71.
39. خشنی، مقدمه، ص ط - ل؛ عبّادی، ص 318-319.
40. ابن خلّکان، ج2، ص 240-241.
41. مقرّی، ج4، ص 207.
42. ابن حزم، مقدمه‌ی‌ هارون، ص 13-14؛ عبّادی، ص 323-324.
43. ابن بشکوال، قسم 1، ص 60.
44. ابن حزم، ص 495 به بعد؛ پالنثیا، ص 220.
45. ابن ابّار، ج2، ص 312؛ ابن شبّاط، ص 164؛ مقّری، ج3، ص 182.
46. عبدالواحد مراکشی، ص 346؛ مؤنس، ص 106-107.
47. عبدالواحد مراکشی، ص 456-457؛ ابن شبّاط، ص 122، 132، 166، 168.
48. ر.ک. ابن ابّار، ج2، ص 312 و پانویس 3.
49. ابن حیّان، مقدمه‌ی مکی، ص 7؛ عبّادی، ص 319؛ ذنون طه، ص 198.
50. عبّادی، ص 320.
51. ابن حیّان، همان مقدمه، ص 82.
52. ابن حیّان، همان مقدمه، ص 68، 80؛ همان جا؛ پالنثیا، ص 208-209.
53. ابن حیّان، همان مقدمه، ص 66-67.
54. مقّری، ج3، ص 174.
55. ابن حیّان، همان مقدمه، ص 76-79.
56. همان مقدمه، ص 68-69.
57. همان، ص 82.
58. همان، ص 87-88 .
59. همان، ص 107-108؛ پالنثیا، ص 211.
60. ابن حیّان، همان مقدمه، ص 144.
61. ضبّی، ص 195-197؛ ابن بشکوال، قسم 1، ص 66-67.
62. ذنون طه، ص 160.
63. ابن عُذری، ص 26-27، 30، 33، 37.
64. ذنون طه، ص 150.
65. ابن عذری، ص 15-16.
66. ابن بلقّین، مقدمه‌ی لوی - پرووانسال، ص 8.
67. ابن بلقّین، ص 147-153.
68. عبّادی، ص 327.
69. پالنثیا، ص 241-242.
70. ص 242.
71. ابن ابّار، ج1، ص 36، 156، ج2، ص 34.
72. ابن شبّاط، مقدمه‌ی عبّادی، ص 8، پانویس 3.
73. ذنون طه، ص 181-183.
74. پالنثیا، ص 259.
75. عنان، 1388، ص 230؛ ابن خطیب، ج1، مقدمه‌ی عنان، ص 3.
76. ابن خطیب، همان مقدمه، ص 4-5.
77. ابن خطیب، همان مقدمه، ص 57؛ عنان، 1388، ص 247-248.
78. عنان، 1388، ص 220؛ همو، 1988، ص 77.
79. عبّادی، ص 355.
80. مقرّی، مقدمه‌ی احسان عباس، ص 15.

منابع تحقیق:
ابن ابّار، کتاب الحُلة‌السیراء، چاپ حسین مؤنس، قاهره 1964-1963.
ابن‌بشکوال، کتاب الصلة، قاهره 1966.
ابن‌بلقّین، مذاکرات الأمیر عبدالله، المسمّاة بکتاب التبیان، چاپ لوی- پرووانسال، قاهره [؟1955].
ابن حبیب، کتاب التاریخ، بیروت 1999.
ابن حزم، جمهرة انساب العرب، چاپ عبدالسلام محمد هارون، قاهره [؟ 1962/1382].
ابن حیّان، المقتبس من انباء اهل اندلس، چاپ محمود علی مکی، بیروت 1973/1393.
ابن خطیب، الاحاطة فی اخبار غرناطة، چاپ محمد عبدالله عنان، قاهره 1397-1393 / 1977-1973.
ابن خلّکان، وفیات الاعیان و انباء ابناءالزمان چاپ احسان عباس، بیروت 1977-1968، 8ج، چاپ افست قم 1364 ش.
ابن شبّاط، تاریخ الأندلس لابن الکردبوس، چاپ احمد مختار عبّادی، مادرید 1971.
ابن عبدالحکم، فتوح مصر و اخبارها، قاهره 1991/1411.
ابن عذاری، البیان المغرب فی اخبار الاندلس و المغرب، ج2، چاپ کولن ولوی- پرووانسال، بیروت 1983.
ابن عذری، ترصیع‌الاخبار و تنویع‌الآثار و البستان فی غرائب البلدان والمسالک الی الممالک، مادرید 1965.
ابن فرضی، تاریخ علماء الاندلس، قاهره 1966.
ابن قتیبه، الامامة والسیاسة، المعروف بتاریخ الخلفاء، قاهره 1969/1388، چاپ افست قم 1363ش.
ابن قوطیه، تاریخ افتتاح الاندلس، چاپ ابراهیم ابیاری، قاهره 1989/1410.
ابن ماکولا، الاکمال، چاپ عبدالرحمان‌بن یحیی معلمی یمانی، حیدر آباد دکن 1386-1381.
اخبار مجموعة فی فتح الآندلس، چاپ ابراهیم ابیاری، قاهره 1981/1401.
محمد بن خیر اشبیلی فهرسة مارواه عن شیوخه من الدّواوین المصنفة فی ضروب العلم و انواع المعارف، چاپ فرانسیسکو کودرا و ریبرا تاراگو، ساراگوسا 1893، چاپ افست بیروت 1979/1399.
آنخل گونثالث پالنثیا، تاریخ الفکر الاندلسی، نقله عن الاسپانیة حسین مؤنس، قاهره 1955.
محمد بن فتوح حمیدی، جذوة‌المقتبس فی ذکر ولاة الاندلس، قاهره 1966.
محمد بن حارث خشنی، قضاة قرطبة، قاهره 1966.
عبدالواحد ذنون‌طه، دراسات فی التاریخ الاندلسی، موصل 1987.
محمد بن حسن زبیدی، طبقات النحویّین و اللغویّین، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره 1954/1373.
فؤاد سزگین، تاریخ التراث‌العربی، ج1، جزء 2، نقله الی العربیة محمود فهمی حجازی، ریاض 1983/1403.
مصطفی شکعه، مناهج التألیف عندالعلماء العرب: قسم الأدب، بیروت 1982.
احمد بن یحیی بغیة‌الملتمس فی تاریخ رجال اهل الاندلس، قاهره 1967.
احمد مختار عبّادی، فی تاریخ المغرب و الاندلس، بیروت 1978.
محمد عبدالله عنان، اندلسیات، کویت 1988.
__، لسان الدّین بن الخطیب: حیاتة و تراثه الفکری، قاهره 1968/1388.
عبدالله بن محمد مالکی، کتاب ریاض النفوس، چاپ بشیر بکوش، بیروت 1403-1401 / 1983-1981.
عبدالواحدین علی مراکشی، المعجب فی تلخیص اخبار المغرب، چاپ محمد سعید عریان، قاهره 1949/1368.
محمد بن محمد مراکشی، الذیل و التکملة لکتابی الموصول و الصّلة، سفر اول، چاپ محمد بن شریفه، بیروت: دارالثفافه، [بی‌تا].
احمد بن محمد مقّری، نفخ‌الطیب، چاپ احسان عباس، بیروت: دارصادر، [بی‌تا].
حسین مؤنس، تاریخ الجغرافیة و الجغرافیّین فی‌الأندلس، قاهره 1986/1406.
یاقوت حموی، معجم الادباء، بیروت 1980/1400.
The Encyclopaedia of lslam, new ed., Leiden: Brill, 1960- , s. v. "TaDrikh. ll:
Historical writing. l. ln the Arab world. (f Muslim Spain" (by) Manuela Marin).

منبع مقاله :
ناجی، محمدرضا و دیگران؛ (1390)، تاریخ و تاریخ‌نگاری، ترجمه‌ی شهناز رازپوش، محمدتقی زاده مطلق، سپیده معتمدی، تهران: نشر کتاب مرجع، چاپ دوم



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
موارد بیشتر برای شما
تظاهرات دانشجویان مقابل سفارت اسرائیل در آتن
play_arrow
تظاهرات دانشجویان مقابل سفارت اسرائیل در آتن
نجات یک خانم بعد از چهار روز گیر کردن بین ۲ دیوار
play_arrow
نجات یک خانم بعد از چهار روز گیر کردن بین ۲ دیوار
ماجرای پیشنهاد نجومی به وحید شمسایی برای تبلیغ برنج!
play_arrow
ماجرای پیشنهاد نجومی به وحید شمسایی برای تبلیغ برنج!
منوی عجیب رستوران وحید شمسایی؛ چه غذایی در منو نیست؟
play_arrow
منوی عجیب رستوران وحید شمسایی؛ چه غذایی در منو نیست؟
مرحوم صابری (گل آقا)؛ نمونه طنزپرداز متعهد
play_arrow
مرحوم صابری (گل آقا)؛ نمونه طنزپرداز متعهد
نماهنگ/ تو را است معجزه در کف... عصا بیفکن!
play_arrow
نماهنگ/ تو را است معجزه در کف... عصا بیفکن!
گفت‌وگو | آحاد مردم در حوزه نظارت، تولید و مدیریت اقتصادی مشارکت خواهند داشت
play_arrow
گفت‌وگو | آحاد مردم در حوزه نظارت، تولید و مدیریت اقتصادی مشارکت خواهند داشت
گفت‌وگو | تأمین مالی بنگاه‌های اقتصادی کشور در راستای جهش تولید خواهد بود
play_arrow
گفت‌وگو | تأمین مالی بنگاه‌های اقتصادی کشور در راستای جهش تولید خواهد بود
حمله به اسرائیل با کدامیک از جنگ افزارهای ایرانی انجام شد؟
play_arrow
حمله به اسرائیل با کدامیک از جنگ افزارهای ایرانی انجام شد؟
روایت جالب شمسایی از روز پاسخ ایران به اسرائیل
play_arrow
روایت جالب شمسایی از روز پاسخ ایران به اسرائیل
نحوه برخورد صحیح با همسر در جمع چگونه است؟
نحوه برخورد صحیح با همسر در جمع چگونه است؟
غیرت چیست؟ اقسام غیرت کدامند؟ علل بی غیرتی چیست؟
غیرت چیست؟ اقسام غیرت کدامند؟ علل بی غیرتی چیست؟
جایگاه تعلیم در اسلام و برخی اصول آن
جایگاه تعلیم در اسلام و برخی اصول آن
تاثیر پماد آنتی هموروئید بر درمان بواسیر داخلی و خارجی چیست؟
تاثیر پماد آنتی هموروئید بر درمان بواسیر داخلی و خارجی چیست؟
حمله با گاز فلفل به دانشجویان معترض آمریکا
play_arrow
حمله با گاز فلفل به دانشجویان معترض آمریکا