نگاهی به خاندان برمکی

برمکیان اصلاً ایرانی بوده‌اند و بنابر روایات قدیمی و کهن سدانت و کهانت «نوبهار» بلخ را که معبدی بودائی بوده برعهده داشته‌اند. روایاتی افسانه مانند، این معبد بودائی را به آتشکده‌ای تبدیل نموده است. برمکیان در اواخر قرن اول هجری،
جمعه، 13 آذر 1394
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
نگاهی به خاندان برمکی
 نگاهی به خاندان برمکی

 

نویسنده: لوسین بووا
برگردان: عبدالحسین میکده



 

برمکیان اصلاً ایرانی بوده‌اند و بنابر روایات قدیمی و کهن سدانت و کهانت «نوبهار» بلخ را که معبدی بودائی بوده برعهده داشته‌اند. روایاتی افسانه مانند، این معبد بودائی را به آتشکده‌ای تبدیل نموده است. برمکیان در اواخر قرن اول هجری، بدین اسلام گرویدند و به جهات و عللی که که بخوبی معلوم نیست، به دربار خلفاء اموی آمده و در نتیجه‌ی درایت و لیاقت و ثروت، نفوذی عظیم در زمان خلافت عبدالملک (65-86 هجری – 685-705 میلادی) و جانشینان او کسب نمودند. این قدرت و نفوذ در زمان خلافت عباسیان همواره افزایش یافت و دو سال پس از انتصاب سفاح بخلافت (132 هجری – 749 میلادی)، یکی از مهمترین رجال خاندان برمک، یعنی خالد، به وزارت منصوب شد. خالد در زمان خلافت منصور، برادر و جانشین سفاح، نیز شاغل وزارت بود و فرزندان وی مهم‌ترین مشاغل دربار خلافت را عهده دار شدند. پسر ارشدش یحیی بن خالد که اول مربی و معلم هارون الرشید و بعداً وزیر وی شد، در مدتی قریب هفده سال فرمانروای یگانه به شمار می‌رفت و خلیفه عنوانی بیش نبود زیرا تمامی اختیارات را یحیی به تدریج از او سلب کرده و در دست خود گرفته بود. دو پسر یحیی یعنی فضل و جعفر نیابت پدر خود را در مقام وزارت برعهده گرفته بودند و بهترین و مهم‌ترین مقامات دربار به برمکیان اختصاص یافت و هر کس را که از آنان نبود، از دربار خلافت به دور می‌راندند. این قدرت مفرط که نمی‌توانست حقد و حسد دیگران را برنینگیزد، با سعایت درباریان و نافرمانی فضل و جعفر از اوامر خلیفه توأم شد و موجب فنا و انقراض برمکیان گردید.
در سال 187 هجری (803 میلادی) هارون امر به قتل جعفر و عده‌ی کثیری از خویشاوندان و بستگان و دست نشاندگان برمکیان داد. یحیی و فضل را نیز به حبس افکندند و پس از چند سال تحمل شکنجه‌ها و زجرهای شرم آوری مردند و تمامی اموال آنها را تصاحب نمودند. سقوط برمکیان در تمام مشرق زمین، انعکاس عظیمی تولید کرد و سالیان دراز لیاقت و درایت خالد و هوشمندی و دوراندیشی یحیی و سخاوت و بزرگواری فضل و قدرت قلم و فصاحت بیان جعفر و علو طبع و جلالت قدر محمد و شجاعت و قدرت موسی در خاطره‌ی مردم باقی ماند.(1)
هرچند در موقع خلافت مأمون، برمکیان مورد عفو قرار گرفتند ولی آن قدرت و عظمت پیشین را دیگر به دست نیاوردند.
این بود در چند کلمه خلاصه‌ای از مجموع اطلاعاتی که از مورخین مشرق زمین درباره‌ی این خاندان شهیر باقی مانده است. آنچه از زمان وزارت خالدبن برمک تا مرگ جعفربن یحیی می‌دانیم، تقریباً صحیح و واقع است ولی راجع به اصل و منشأ برمکیان و اهمیتی که در زمان خلفای اموی داشته‌اند، جز افسانه و روایات مبهم و ضد و نقیض چیز دیگری در دست نیست.
همین ابهام و ضد و نقیضها، پس از فاجعه‌ی سال 187 هجری باقی است و از کسانی که از اعدام و قتل جان بدر برده‌اند، و همچنین از اعقاب برمکیان، اطلاعات بسیار مختصری بجا مانده است.

پی‌نوشت‌:

1- مروج الذهب، مسعودی، چاپ باربیه دومنار، جزء 6، ص 361.

منبع مقاله :
بووا، لوسین؛ (1380)، برمکیان بنابر روایات مورّخان عرب و ایرانی، ترجمه عبدالحسین میکده، تهران: انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ پنجم



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.